به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 52
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 08:32]
    تاریخ عضویت
    1393-2-30
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    3,440
    سطح
    36
    Points: 3,440, Level: 36
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 24 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ترمه عزیز.ناراحت نباش که حمایت پدر و مادرت رو نداری تو خدا رو داری عزیزم.انشاله خدا تو رو از این وضعیت رها کنه.پایان شب سیه سفید است.همسر منم کارهای روانی بازی در میاره ولی زمانی که خودم عصبیش کنم.مطمعن باش همه دوستان همدردی برات دعا میکنن.صبور باش

    - - - Updated - - -

    سلام ترمه عزیز.ناراحت نباش که حمایت پدر و مادرت رو نداری تو خدا رو داری عزیزم.انشاله خدا تو رو از این وضعیت رها کنه.پایان شب سیه سفید است.همسر منم کارهای روانی بازی در میاره ولی زمانی که خودم عصبیش کنم.مطمعن باش همه دوستان همدردی برات دعا میکنن.صبور باش

  2. 2 کاربر از پست مفید nor تشکرکرده اند .

    terme00 (چهارشنبه 26 شهریور 93), شیدا. (چهارشنبه 26 شهریور 93)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 تیر 97 [ 03:25]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    172
    امتیاز
    4,248
    سطح
    41
    Points: 4,248, Level: 41
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    472

    تشکرشده 247 در 75 پست

    Rep Power
    29
    Array
    اوا خ ترمه چرااینجوری شدآخه
    خواهرعزیزم من یک راهی درزندگی ام جدیدا پیدا کردم واون هم بی محلی محترمانه وبی تفاوتی نسبت به شوهرمه درضمن اینکه رابطه ام وهم باهاش قطع نکنم و خیلی کم بهش ابرازمحبت کنم من هم زندگی خوبی نداشتم شوهرم فخشهای رکیک به پدرومادرم داد به خودم که تادلت بخوادتازه مراهم می زد10 باراینا خانواده ی شوهرم هم حسابی بدجنسی کردن من هم پدرم شدیداباجدایی ام مخالفه واون باری که شوهرم به زور ازم امضاگرفت که مهرراببخشم پدرم خونه اشون راهم نداده بود.من 3شب تنهابدون ش.هربا1 بچه ی 1ساله بودم زجری کشیدم که مپرس
    دکترمجدمی گفت زن وشوهرهادرطول شبانه روز بسشتراز4ساعت توبیداری باهم نباشندچون دعوامی شه می گفت اکثردعوای زن وشوهرهاروزهای جمعه است
    باامیدروبه راه شدن اوضاع وروحیه تان
    اگه تصمیم به جدایی گرفتیدسعی کنیدباسرکار رفتن استقلال مالی پیداکنید

  4. 2 کاربر از پست مفید سرگشته دوست تشکرکرده اند .

    terme00 (چهارشنبه 26 شهریور 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 27 شهریور 93)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 دی 94 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1392-7-22
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    3,383
    سطح
    36
    Points: 3,383, Level: 36
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 443 در 158 پست

    Rep Power
    37
    Array

    سلام ... خوبم مرسی
    شوهرمم خوبه .. رابطمون هم بهتر شده .. از وقتی قضیه دختره رو گفت و من دعواش نکردم احساس میکنم داره تمرین میکنه که بهم دروغ نگه
    تا احساس خطر میکنه زود میگه من راستشو میگم من فلان کارو کردم
    منم جلوی خندمو میگیرم و خیلی آروم ازش تشکر میکنم(22 مرداد 93)

    ----------------------------------------
    چند روز پیش وقتی همسرم با حرفای غیر منطقی رو اعصابم رفته بود دیگه تحملش برام خیلی سخت شده بود پا شدم رفتم خونه پدرم و مشکلاتمو که از هیچ کدومشون با خبر نبودند گفتم ... گفتم حق طلاق دارم و تصمیم گرفتم جدا شم ... واقعا هم همین تصمیمو گرفته بودم
    شوهرم که فهمید اومد اونجا شروع به داد و بیداد کرد. پدرم به پدرش زنگ زد و پدرشوهرم اومد خونه پدرم .... شوهرم از این حرکت من خیلی شاکی شد هرچی ظرف دم دستش اومد تو خونه پدرم شکوند
    پدرها مارو برگردوند خونمون ولی همسرم من رو به مجازات این عملم دو روز تو خونه حبس کرد گوشیمو گرفته بود کلیدامو گرفته بود و درو قفل میکرد ... می گفت میخوام روزگارتو سیاه کنم .. حتی اگه طلاق هم بگیری همین کارو میکنم ... خیلی روزای بدی بود ... واقعا شوهرم دیوونه بود من هیچی نمی گفتم و فقط اشک میریختم ... یه شب منو برد تو بیابون گفت میخوام بکشمت ... خیلی وحشتناک بود خیلی دور شده بودیم از شهر همه جا تاریک بود اینقدر التماسش کردم تا دور زد و برگشتیم ولی با حرفاش با کنایه هاش واقعا روحمو آزار میداد ... اون کار بد کرده بود و من فقط به جرم اینکه نسبت به خیانت هاش اعتراض کرده بودم باید مجازات میشدم ...
    تا اینکه بعد از دو روز ازم خواست مهریه ام رو ببخشم تا دست از این روانی بازی هاش برداره ... گفت اگه بخشیدی که زندگی میکنی اگه نه که زندگیتو میکنم زندگی سگ ... اگه طلاقم بگیری میکشمت ... هم تورو هم خانواده تو .... پدرش و پدرم هر شب میومدن خونمون که آرومش کنن ... پیش اونا میگفت باشه من مشکلی ندارم میخوام زندگی کنم وقتی اونا میرفتن منو زجر میداد همش تهدید و تهدید و تهدید
    الکی بهش گفتم باشه می بخشم وقتی دیگه آزادم کرد که برم مهریه رو ببخشم با پدر مادرش رفتیم خونه پدرش و به توافق رسیدیم که من حق طلاق رو پس بدم تا از خر شیطون پیاده بشه ... پدرم گفت به هیچ وجه اجازه نمیدم جدا بشی باید هر طور شده زندگی کنی ...

    حالا من برگشتم خونه با یه حق طلاق باطل شده و زندگی اجباری که برای حفظ آبروی پدرمه
    هم از شوهرمم بدم میاد هم از پدر مادرم .... (امروز)
    ------------------------------------------------------

    سلام ترمه خانم
    فکر کنم اتفاقات زیادی این وسط افتاده که ما بیخبریم

    رفتار همسر شما قطعا محکوم و زشت و ناپسند و متعلق به عصر حجر است

    اما من فکر می کنم شما نیاز به بررسی دقیق تری از اتفاقات میان این دو پست خود دارید و بعد چکیده آن را در اختیار دوستان و مشاوران جهت راهنمایی قرار دهید
    وگرنه این سرعت تغییرات خیلی شدید است
    ویا اینکه اتشفشان خاموشی وجود داشته در همسرتان که با حفره کوچکی فوران کرده است
    من فکر می کنم در این شدت حادثه دوستان قبل از ارائه راه حل (البته به جز دعوت به آرامش) نیاز به اطلاعات بیشتری دارند

    با آرزوی روزهای بهتر
    ویرایش توسط آونگ : چهارشنبه 26 شهریور 93 در ساعت 12:10

  6. 4 کاربر از پست مفید آونگ تشکرکرده اند .

    meinoush (چهارشنبه 26 شهریور 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 27 شهریور 93), شیدا. (چهارشنبه 26 شهریور 93), صبا_2009 (چهارشنبه 26 شهریور 93)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 16:27]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,565
    امتیاز
    44,711
    سطح
    100
    Points: 44,711, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,972

    تشکرشده 6,443 در 1,460 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    ترمه به نظرم حق طلاق روازدست نده...
    بازهم ازطریق پیام خصوصی باهات حرف میزنم فعلا نمیتونم
    نظرات بچه هاروهم نخوندم...امافعلا محتاط باش...
    اگه میتونی حق طلاق روداشته باش همچنان
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  8. کاربر روبرو از پست مفید paiize تشکرکرده است .

    terme00 (چهارشنبه 26 شهریور 93)

  9. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط zendegiye movafagh نمایش پست ها
    وقتی حق طلاق رو گرفتی باید عادی زندگیتو می کردی و همون گذشت ها و رفتار مهربون و ...
    سلام... قبول دارم ولی آخه بعد از اون خیانت ها خیلی به زندگی دلسرد شدم ... تحمل کوچکترین بد رفتاری رو ندارم
    آدمک آخر دنیاست بخند
    آدمک مرگ همین جاست بخند
    دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
    آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...

  10. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 دی 97 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1393-6-05
    نوشته ها
    496
    امتیاز
    17,675
    سطح
    84
    Points: 17,675, Level: 84
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 175
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,385

    تشکرشده 1,898 در 451 پست

    Rep Power
    130
    Array
    ترمه جان پیشنهاد میکنم قانونی اقدام کنید. درخواست طلاق بدین و تمام این مواردی که به ما گفتین اونجا هم بگین. نترسید. قانون این تهدید ها رو تو پرونده اش لحاظ میکنه و دست از پا خطا کنه تمام اتهامات به سمت اوست. اگه خانواده همکاری نمیکنند از خاله، عمو، پدر بزرگ، کسی که حمایتتون کنه کمک بگیرید.
    شهر هرت که نیست.
    تنها نفس خداست که اگر بر گل دمیده شود انسان می آفریند.

  11. کاربر روبرو از پست مفید عشق آفرین تشکرکرده است .

    terme00 (چهارشنبه 26 شهریور 93)

  12. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    جناب مارتا بهتره تو راهنمایی کردن بیشتر دقت بفرمایید
    ما تو زندگی ایشون نیستیم و همسرشون هم حتما دلایل خاص خودشون رو دارند
    ایشون باید مشکلاتشون رو ریشه یابی و حل کنند و مهارتهای زندگی رو به درستی یاد بگیرند و عمل کنند

    با شکایت کردن و ... چیزی درست نمیشه
    تو پله های دادگاه هم خوشبختی پخش نمی کنن
    همسر ایشون عصبانی بوده و تو عصبانیت حرف بدی زده دلیل نمیشه که ایشون بره شکایت کنه
    شما می خواهید کمک کنید تا زندگیشون شیرین و موفق بشه یا اینا از هم جدا شن ؟


    ترمه خانم شما باز هم می تونید با مهربونی همسرتون رو به خودتون جذب کنید و کاری کنید که به خاطر عشق به شما کار بدی نکنه نه از ترس قانون و ...

    و قطعا پدر و مادر شما صلاح شما رو می خوان که اجازه طلاق رو نمی دن
    اونا بزرگترن دو تا پیرهن از شما بیشتر پاره کردن و با تجربه تر هستند
    بهتره به زندگیتون بچسبید
    پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا, و در آن باغ کسی می خواند, که خدا هست، دگر غصه چرا ؟

  13. 4 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 26 شهریور 93), terme00 (چهارشنبه 26 شهریور 93), هم آوا (پنجشنبه 27 شهریور 93), شیدا. (چهارشنبه 26 شهریور 93)

  14. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 شهریور 93 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1393-4-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    166
    سطح
    3
    Points: 166, Level: 3
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 7 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ترمه جان به نظر من هم همسرت تعادل روحی نداره چون کارایی که با هات می کنه از یه آدم عادی بعیده ...امیدوارم هر چه زودتر مشکلت حل بشه

    راستی ببخشید من اینجا سوال میکنم اما میشه بگین موضوع جدید رو از کجا میشه بفرست نمیدونم چرا من محلش رو پیدا نمی کنم ممنون میشم جواب بدین

  15. 3 کاربر از پست مفید saba90 تشکرکرده اند .

    marta (چهارشنبه 26 شهریور 93), terme00 (چهارشنبه 26 شهریور 93), هم آوا (شنبه 29 شهریور 93)

  16. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 آبان 94 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 89 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم زندگي موفق شما اگه شوهرتون بگه يه نفر رو ميفرستم سراغ خواهرت كه بي عفتش كنه (حالا از روي عصبانيت يا هرچيزي) باز هم با مهربوني ايشون رو جذب ميكني؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  17. 6 کاربر از پست مفید ارغوان62 تشکرکرده اند .

    marta (چهارشنبه 26 شهریور 93), terme00 (چهارشنبه 26 شهریور 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 27 شهریور 93), هم آوا (پنجشنبه 27 شهریور 93), خیال تو (پنجشنبه 27 شهریور 93), رزا (یکشنبه 30 شهریور 93)

  18. #20
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    ترمه جان،

    همسر شما یک ضعف توی شخصیتش داره که به خاطر اون دنبال تایید و بزرگی و نشون دادن قدرتش هست.
    رفتاری که در مقابل نافرمانی (از دید خودش) خواهرت داشته،
    زندانی کردن شما (حس قدرتش را احیا می کنه )
    و حتی خیانتها و دست دختر گرفتنهاش شاید برای اثبات تواناییهاش به خودش هست.
    توجه و تایید می خواد.

    علتش هم مطمئنا به شرایط کودکی و نوجوانیش برمی گرده.

    راه اصولی برخورد باهاش را نمی دونم. ولی حداقل ظاهری می شه بهش القا کنی که قوی بودنش را قبول داری و مطیعش هستی،
    فکر می کنم اتفاقا خیلی مطیعت هم بشه.
    تاییدش کنی، حرف گوش کن می شه.

    مکالمات و روشهایی که می تونه این حسش را تقویت کنه یاد بگیر.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  19. 7 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 27 شهریور 93), khaleghezey (چهارشنبه 26 شهریور 93), roozbeh220 (چهارشنبه 26 شهریور 93), terme00 (چهارشنبه 26 شهریور 93), فرهنگ 27 (پنجشنبه 27 شهریور 93), هم آوا (پنجشنبه 27 شهریور 93), خیال تو (پنجشنبه 27 شهریور 93)


 
صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. با همسر معتادم چه کنم
    توسط روناک محمدی در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 66
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 تیر 97, 22:55
  2. پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: جمعه 21 شهریور 93, 11:37
  3. چطور بدون قهر کردن، اعتراضم را به همسرم اعلام کنم؟
    توسط هستی در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: جمعه 23 دی 90, 00:08
  4. اعتراف به خیانت
    توسط dorsa65 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 48
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مرداد 90, 11:43
  5. اعتراض به قوانین تالار
    توسط ashnayedirooz در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 دی 89, 12:59

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.