من نه این همه تجربه اما گوشهای از تجربه شمارو داشتم من هم به پرتگاه گناه افتادم من هم تجربه تنهایی با خدا وحرف زدن با وجود آرام بخششروداشتم جاهایی که از خدا نوشته بودید گریه کردم تو تجربه مشترکمون کاملا درکتون کردم
خدا خیلی مهربان وبخشنده است مشکل بزرگ من ترسو اضطرابه با اینکه خدارو دارم ولی مضطربم از اون تجربه تلخم تالار ودارم زیر و رومیکنم برایقانع کردن خودم که همه چیزگدشت و ازحالا به بعد مهمه
از افکار پریشون خودم خسته شدم
امروز که تاپیکتونوخوندم حس خوبی بهم دست داد بهم آرامش داد حس کردم همه ی آدما میتونن اشتباه کنن ولی خدا جای جبران هم گداشته از خدا براتون آرامش خدایی میخوام
علاقه مندی ها (Bookmarks)