موضوع: جواب رد شنیدن از پدر دختر خانوم! آیا دوباره پا پیش بزاریم؟

سلام اقا سینا.من چون توی این مورد تجربه دارم چند تا چیزو بهتون میگم.
اولا بگم منم که لیسانس دارم باز غصه افرادی مثل شما رو میخوردم یه زمانی که اونا توی این سن لااقل یه ثباتی دارند و یه پس اندازی و... ولی ما باز تا به حقوق و پول درستی برسیم و...(که الان دیگه خدا رو شکر این موضوع نیست)
راجب تحصیلات هم بله این طور نیست که هر کی تحصیلاتش بالاتره الزاما شعور و فهم وادب بالاتری داره ولی اگه بخوایم رو راست باشیم در قشر تحصیل کرده این معیار ها میتونه بالاتر باشه.. هر چند بر عکسش هم توی هر دو قشر دیده میشه خلاصه بخوایم راجب این موضوع صحبت کنیم از اصل مساله غافل میشیم.

چند تا چیزو به عنوان دوست بهتون میگم.ببنید در جواب پست من تهدید امیز نوشتید !! پناه میبرم به خدا.. منظورتون که به خدا نبود.. شما گفتی تغییر میکنی و.. ببینید شما اگه خوب و پاک زندگی کردی ایا جز این بوده که باورت این بوده راه درست این هستش ؟؟ امیدوارم درصدی هم به این فکر نکنی که بخوای مثلا به روابط خارج عرف روی بیاری که اگه بخوام بگم چقدر ضرر داره باز بحث تاپیک خارج میشه.. امیدوارم در جهت مثبت تغییر کنی.. شما باید خواسته هایی که از دنیا داری اون قدر بزرگ باشه که رسیدن یا نرسیدن به یه فرد خاصی هیچ خدشه ای به اون وارد نکنه...

راجب پاک بودن و نبودن دختر ها ... ببین الان همه این جا از خیانت شوهراشون ..از نگاه کردن فیلم و عکس و. .. خود ارضایی با این که همسر دارند میگند.. ایا یعنی همه ی مردا این طوری هستند.. مگه شما قبول نداری پسر پاکی هستی و.. پس ایا درسته به خاطر صرفا مواردی هر چقدر هم زیاد یاد کم باشه همه رو به هم تعمیم بدیم و بگیم همه ی مردا این طوری هستند و... پس شک نکن دختر خوب هم هست... انشالله خدا نصیبت میکنه...

من مخالفم بخوای صرفا مدرک بگیری... برای حرف مردم.. چون ببخشید همون مردمی که به خاطر مدرک بخوان بهت بها بدند .... تر از اونی هستند که بخوان راجبمون فکر کنند.. ولی الان فلسفه یه چیز دیسگت..مردم پر توقع شدند کمی میخوام دامادشون هم سنش کم باشه ..هم تحصیلات داشته باشه... هم پول وپس انداز داشته باشه.. که نشدنی هست جز در مواردی معدود.. ولی هستند

هستند خانواده هایی که چیزایی دیگه براشون ارزش هست کافیه بگردید پیدا می کنید...

دوست عزیز من اقا سینا... البته من پیش گو نیستم ولی پیش بینی میکنم تا چند وقت دیگه خیلی این به اصطلاح دانشگاه ها حذف خواهد شد...چون نسل جوان کاهش می یابد و.. و خود به خود خیلی هاشون جمع میشند.. ولی این طوری نیست همه شب امتحانی باشند .. هستند کسایی که توی همین دانشگاه های به درد نخور به جاهایی می رسند که جز خدا کسی نمیدونه.. نمیدونم با جماعت راننده برخورد داشتید یا نه؟؟ درسته این بزرگواران زحمت کش خیلی هاشون با مشکلاتی هستند و.. ولی بعضی هاشون این قدر با تجربه هستند بس که دنیا دیده هستند و که از هر دکترایی شاید تجربش بیش تر باشه.. مخصوصا راننده های ترانزیت.. ولی کلا قیاس خوب نیست..اولین قیاس گر هم شیطان بود که راه به جایی نبرد و خاک و اتش رو مقایسه کرد و...

اما بریم سراغ مادر ... خود کلمه ی مادر قشنگ ترین اهنگ رو داره و قرین ارامش هستش ... دوست من ارزش مادر شما و همه ی مادرا خیلی بالاتر هستش که بخواد به خاطر یه دختر خانمی که جوابشون منفی هست بیاد پایین... لحظه ای که گر گرفتن صورت مادرمو دیدم وقتی مامان دختر خانم جواب منفی دادند که پسر شما سربازی نداره شغل ثابت نداره (دقیقا چیزایی که شما داری الان !!) مامانم گفت حالا بیایم از نزدیک همو ببنیم تازه شما فکرشو بکن اون خانم منو میشناخت و میدونست عرضشو دارم..سر تو به درد نیارم این قدر ناراحت شدم نوشتم تا یادم بمونه اول و اخرش مادره که برام میمونه و مهم هست ..انشالله همه ی مادرا همیشه سالم باشند..

دوست من مادر شما ..مادریشو کردند... نذارید بیش از این کاری بکنند.. میدونید چی هست.. مطئن باش شما بنا به هر دلیلی مورد پسند دختر خانم نبودی (کار به درست و غلطش ندارم)... دیگه جواب شما رو دارند.. هر چند بازم میگم جواب خود دختر خانم منفی هست..ولی حتی اگه این طور هم نباشه پدر ایشون شما رو نخواسته و نپسندیده بعدش شما ببخشید خدایی ناکرده مشکل جسمی داری.. خونواده ی نداری یا چی .. چرا میخوای خودتون رو کوچیک کنید از همین اول خواهش و تمنا تو رو خدا و..
بازم میگم به مادرتون بفرمایید که جایی دیگه دنبال مورد باشند.. دوست من جایی برو خواستگاری که با روی باز از اولش شما رو بپسندند و براتون با هر شغل و مدرک و هر چی که الان هستید بخوان شما رو...

ببخشید زیاد نوشتم دلم نیومد نگم.. پستای طولانی معمولا برای بقیه خسته کننده میشه..ولی مهم شروع کننده تاپیک مهم هستش و من برای شما مینویسم... شما اگه تا الان پاک زندگی کردید و صبر لطفا بازم صبر کنید.. هر چقدر طول کشید.. بببنید شمایی که این قدر صبر کردی و توی امتحانای خدا تا الان قبول شدی حیف نیست یه دفعه بزنی زیر همه چی واز اونی که از اولش مردود بشه بد تر بشی..

یه وقت هست یکی رو میبینی میگی این تهش هیچی نمیشه مثلا توی کلاس با درس نخوندنش و.. ولی یکی هست کلی تلاش میکنه و.. میگی این موفق میشه و.. یه دفعه بزاره اون کنار چقدر ادم ناراحت میشه و.. میگه خودشو حیف کرد و..

شما خودتو حیف نکن.. اگه به این اصول رسیدی پاک باشی پاک بمون.. اگه همه ی عالم بد شدند..

راستی شما گفتی از چیزایی که از بقیه شنیدی !! که دخترا چیکار کردند و.. من نمیدونم اطرافیان که گفتید کی هستند..مثلا من از اطرافیانم جز خوبی راجب دخترا .. جز ارامشی که با همسراشون رسیدند و.. خلاصه نشنیدم..پس لطفا یا بقیه رو عوض کنید.. یا لازم نیست هر چی هر کی میگه رو بشنوید.. چون به خودتون ضربه می زنید..

سعی کنید با این ادما زیاد نباشید.. و این اصلا به این معنی نیست که چشماتون رو به روی حقیقت ببنیدید.. امیدوارم متوجه منظورم شده باشید.براتون ارزوی موفقیت و تندرستی وازدواجی موفق دارم.منم فعلا از ازدواج منصرف شدم.. انشالله هر چی خدا بخواد.

در نهایت هر جا رفتی خواستگاری نشد..باعث نشه اعتماد بهنفست بیاد پایین و روی خودت مارک بزاری هان من شغلم فلانه ..نمیدونم تحصیلات و.. نه بگو اینا معیاراشون چیز دیگه ای بود. وکسی که معیاراش با من جور نبود و طور دیگه ای فکر می کرد همون بهتر این وصلت نشد.

یکاری کنیم بفهمیم مزه ی دهن خود دختر خانوم چیه تا باز بدونیم چیکار کنیم

گیریم که دختر نظرش فرق داشت،چه کار می خواید بکنید؟وقتی پدرش گفته به هیچ عنوان راضی

نیست،جای ادامه وجود نداره.حتی رضایت دخترشم شرط نکرده یا از کجا معلوم پدر نظر دخترشو

بازگو نمی کنه یا با دخترش اتمام حجت نکرده باشه،دونستن نظر دختر هیچ سودی نداره جز اینکه

تحریک بشه بخواد نظر پدرشو عوض کنه که ممکنه باعث مشاجره بشه.در زمانی دیگر اقدام کنید.

********************
مگه میوه نمی فروشی؟اصطلاح خاصی داره؟

نوشته اصلی توسط maedeh120

دختره معلومه مزه دهنش چیه دیگه آخه
شما باید رو خانواده کار کنی احتمالا از اون دخترایی هم باشه که میگه هر چی بابا مامانم بگن خخخخخخخ
یکی دو هفته دیگه یه تماس بگیر اگه اوکی شد که مبارکه اگرم نه اصلا مهم نیست چیزی که زیاده دختر

maedeh خانوم مرسی بابات پاسختون ولی اتفاقا دختر خانوم طبق جوابی که اولین بار به مادرم دادند گفته بودند من فعلا میخوام تمام تمرکز و فکرم روی نقاشی باشه بخاطر هنرشون.و این حق هم رو دارند.حالا من کار ندارم که از روی ناز گفته این حرفو یا نه ولی وقتی مادرم گفته از طریق خانواده اگه اشکال نداره اقدام کنیم دختره گفته من هرچی بگم بابامم همونه نظرش! من توی تبلتم برا این خانوم کلی دل نوشته دارم! واسه آرامش خودم البته.
آقای فرهنگ مرسی بابت پاسختون کلا بیخیال شدم که بفهمم نظر واقعیش چیه!
فدایی یار الهی که من خودم فدات بشم با این راهنماییات و اینکه حس میکنم جای داداش بزرگمی انقدر درک میکنی منو.جای داداش بزرگ نداشتم! تا یک ماه صبر میکنم بعد از یک ماه ایندفعه نوبت پدرمه که با پدرشون صحبت کنه(به قول خودش انقدر ازین کارا برا دیگران کردم حالا نوبت پسر خودمه) ولی اگر بازم جواب منفی بود دیگه از ذهن من این پاک خواهد شد که دختر نقاشی بوده! یادداشتام هم همزمان با ذهنم پاکشون میکنم .خداروشکر عاشق نشدما! واگرنه کارم به ناراحتی قلبی میکشید خخخخخخخ.
البته چیزایی که مینویسم فقط عمق شخصیت منو نشون میده! من همیشه سعی کردم خوشحال و سرزنده باشم! و همه رو میخندونم با حرفام. جالبه الان شما همتون تا حدودی منو میشناسید ولی اون دختر بجز لبخند رو لبم در حال سلام کردن چیز دیگه ای از من نمیدونه! تو افکار خودم حس کردم شاید منم جای سوژه ی چهره نگاه کرده باشه! بگذریم.

فدایی یار نمیدونم اسمت چیه ولی امیدوارم یه روز همدیگه رو تو تاپیک خاطرات عاشقانه من و همسرم ملاقات کنیم و اون روز دیر نیست. بنظر من بیخیال ازدواج نشو البته اگر عاشق بودی حق داریا ولی به محض اینکه تو ذهنت کمرنگش کردی دوباره یجای دیگه پا پیش بزارین.مثل خودمی عمق مشکلاتت و حس میکنم داداشم. تعبیرت از مادر خیلی قشنگ بود من حتی وقتی سرم تو تبلته مادرم و که میبینم نگرانی تو وجودشه! میدونه برام سخته. در کل خیلی کمکم کردی در مورد همه چی.به امید روزی که هیچ دختری منتظر خاستگار نمونه و هیچ پسری صد بار نره خاستگاری و بعد از ازدواجش مجبور باشه خاستگاری رفتنهاش رو پنهان کنه از همسرش!خخح فکر نکنم خوشایند باشه واسه همسر آینده که بدونه من خاستگار فلان خانوم نقاش بودم خخخ.

باز پر حرفی کردم شرمنده همدردای محترم.
چه گویم که ناگفتنم بهتر است\زبان در دهان پاسبان تن است

نوشته اصلی توسط پامچال

سلام. با خوندن تاپیک شما و گله اقای فدایی یار در مورد فرق ناز کردن و رد کردن ، فک کنم بتونم کمکتون کنم.
من یه دخترم (و بسیار متین وسنگین گفتم که نظرم را طور دیگری برداشت نکنید. ) ومی تونم به شما اطمینان بدم که اگر یک اقا مورد قبول یک خانم باشند تحت هیچ شرایطی تاکید میکنم هیچ شرایطی خانم برای ناز کردن به اقا جواب رد نمی دهند و ایشان را سر نمیدوانند. چون در اینصورت ریسک از دست داد ان اقا بالاست. اقا می توانند بروند و پشت سرشان را هم نگاه نکنند. در چنین مواردی تمام تلاش خانم در راستای شناخت اقا و به سر انجام رساندن رابطه(ازدواج) در کمترین زمان ممکن است تا اقا را ازدست ندهند. به همین خاطر اگر خانم می خواهند به درسشان برسند، به نقاشیشان برسند!!!!!، پدرشان می خواهند دخترشان را ترشی بیندازند و .... مطمئن باشید جواب خود خانم منفی است.
خانم ها به هیچ وجه در چنین مواردی ناز نمیکنند. ناز مال وقتی است که مطمئن شدند مرد دلخواهشان به آن ها تعلق دارد.

مرسی بابت اطمینانی که بهم دادین در مورد ناز کردن!خیالم دیگه از هر جهت آسوده شد. دیروز هم با مادرم رفتیم تابلوهاشو قاب کنیم وقتی برگشتیم بردیم پیش استاد (آقای استاد بزرگ) من با ایشون آشنا شدم! به مادرم گفته بوده از تیپت و چهرت مشخصه همیشه رو مرز خودت راه میری و هرچیز زندگیت رو به موقع خودش داری.میگفت این خانوم منشی ما یه خورده کله اش باد داره تازه حرفه ای شده ! البته به مادرم گفته بوده .مامانم هم گفته از بس پسرم بی آزارو منطقی و خوبه دنبال یکی مثل خودشم(من و داری داشتم پرواز میکردم خخخخ)
من که بیخیال شدم دیگه.
یه جای جدید پیدا کردم که قبلا هم میرفتم ولی اصلا بفکرم نرسیده بود اونجا هم میشه دخترارو آنالیز کرد.هر هفته یه جلسه ای هست با بابام میریم.همه مومن .و به احتمال زیاد
دخترای خوبی دارن اون آقایون. تا قسمت چی باشه دیگه!
من همیشه گفتم دختری که شرایط الان منو بپذیره و درکش و داشته باشه شایسته ی اینه که تموم جوونیم و عمق احساسات و تخیلات و هرچی که دارم به پاش بریزم.
واگرنه اگه خونه بنامم باشه و ماشین و دکترا و حقوق بالای سه میلیون بعد برم خاستگاری دیگه ذهنیت خوبی نخواهم داشت.اون موقع همه چی دارم!

اون زندگی برام لذت بخشه که کم کم و با کمک همسرم یک به یک موجبات شادی و آرامش زندگی فراهم بشه از نظر مالی .پایدارتره و قدرشو هم همسر و هم خودم بهتر میدونیم. تا وقتی با موتور تو زمستون مجبور نشی بری بیرون و سوز و سرما پوست صورتت و بی حس نکنه قدر ماشینی که زیر پاته رو نخواهی دانست.