مرسی توجه دوستان خوبم.
خیلی از نکاتی رو که شما گفتید از وقتی عضو این تالار شدم سعی می کنم رعایت کنم. اما مثلا پنجشنبه و جمعه اصلا با من تماس نداشته. صبح اسمس میده سلام عزیزم صبح بخیر و من جوابشو دادم .......... حالت چطوره خوبی؟ اونم گفت مرسی تو خوبی؟ من جواب دادم دیگه جواب نداد........ تا اینکه چند ساعت بعد زنگ زد و دیدم داره خیلی خوب صحبت می کنه ... حدس زدم چیزی می خواد ... درست حدس زدم ازم می خواست پروپوزال و پاورپوینتو طرح سربازیشو واسش اماده کنم. پروپوزالشو از قبل نوشته بودم............ منم بدون هیچ منتی گفتم باشه.....( هر وقت کاری داشته باشه معمولا بیشتر زنگ میزنه و خوب برخورد می کنه . ولی حالت عادی اینجوری نیست) وقتی خیالش راحت شد ظهر دوباره زنگ زد ........... یه جورای طلبکارانه باهام حرف می زد....... مثلا من داشتم درمورد کار خودش و این طرحه ازش سوال می پرسیدم طوری جوابمو داد از خودم بدم اومد. قبلا گوشیش خاموش می کرد یا باتری تموم می کرد بهم می گفت ....... اما اخیرا اینکارو نمی کنه ظهر تا چند ساعت خاموش شد ...... بعد یه لحظه روشن شد بهم زنگ زد پسورد جیمیلشو ازم خواست؟ (میل کاریشو اخه من درست کرده بودم برای ارسال روزمه و ...) . یه اسمس بهش دادم که آیا.... من برای تو اهمیتی دارم؟ ایابود و نبودم برات مهمه؟ ایا اصلا دلت برای من تنگ می شه و دلت می خواد منو ببینی؟ پیامم بهش رسید. ولی جواب نداد؟ 5 دقیقه بعد گوشیش خاموشه و تا فردا صبحم روشن نمی کنه و مثل دفعه های قبل به سوالام بی تفاوت عمل می کنه.
می دونین من خودم می دونم از اون خیلی سرترم. تحصیلات عالیه دارم (دکتری)- ظاهر متوسط به بالا به طوری به طوریکه به راحتی می تونم هر پسری رو به خودم جذب کنم. قراره فرصت مطالعاتی برم خارج و برای فوق دکتری هم کلا از ایران برم. در اینده مطمئنم یکی از بهترین اساتید این کشور می شم. ادم مغروری در برابر جنس مخالف هستم به طوری اقایون دانشکدمون روشون نمیشه باهام حرف بزنند...... اینارو می گم بدونید با تمام این چیزا خودم دست کم گرفتم و اصلا به عبارتی نادیده گرفتم و حاضر شدم با نامزدم از صفر شروع کنم و تمام سختی های راهو به جون بکشم. در حالیکه خواستگارای ثروتمندی هم داشتم
اما الانم واسم موقعیت خودم و چیزای دیگه حتی یه ذره مهم نیست. مهم علاقم به نامزدم. بخدا باورتون نمی شه تو اون یکسال نیم اول اونقد بهش می کردم و همه دنیام شده بود اما اون با بیتوجیهاش منو روز به روز سردتر کرد. همش فکر می کنم مشکل از منه ......... دارم اخرین راهو امتحان می کنم به قول شما قرقر نکردن و صبر کردن ببینم چه میشه ..
دلم به حال دخترای مثل خودم میسوزه که باید چشمانن به محبت پسری باشه که قدر ادمو نمی دونه ............واقعا دخترا جایگاه والایی دارند اما برخی از اقایون قدرشونو نمی دونن
علاقه مندی ها (Bookmarks)