به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 37 , از مجموع 37
  1. #31
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    مائده جان،

    ببخشید. من اصلا خانواده شما و روابطتون با غریبه ها و ... را درک نمی کنم. واسه همین دیگه نظر نمی دم.
    نه که قهر کنم یا خدای نکرده بخوام جسارت کنم.
    ولی فکر کردم اصلا نمی فهمم چی می گی (مخصوصا پست 28) و نمی شه که به زور بیارمت تو چارچوبی که تو ذهن منه.

    امیدوارم ازدواج خوبی داشته باشی.
    راستی تولدت هم با یک هفته تاخیر مبارک. اینجا یه سالن (تاپیک) برای جشن تولدها داره. اگه تولد می گرفتی برات کادو هم می آوردیم.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  2. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 15 شهریور 93), maedeh120 (شنبه 15 شهریور 93), یاس آبی (پنجشنبه 13 شهریور 93)

  3. #32
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 10 مهر 93 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1392-10-11
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    580
    سطح
    11
    Points: 580, Level: 11
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 37 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مائده جان منم مثل شیدا فک میکنم. چون چیزی که تو ذهن من از رابطه هاست خیلی از این متفاوته و ممکنه اگه چیزی هم بگم به دردت نخوره؛ چون من تجربیات من تو محیطی مشابه با محیطی که شما توش زندگی میکنی به دست نیومده.

    حالا ممکنه من از نظر شما و بعضی دیگه بسته فک کنم، ولی اگه این آقا خواستگاره، باید جوابشو که گرفت بذاره بره دیگه! و اگه جواب شما منفیه، دیگه چه لزومی داره کاراتون رو بسپارین به این آقا. اینجوری این امید تو ذهن اون بیچاره شکل میگیره که شاید یه روز جواب مثبت بگیره از شما. وقتش و عمرش تلف میشه، از نظر روحی صدمه میبینه و... اونم آدمه ها، درسته شما معشوقین و اون عاشق، ولی دلیل نمیشه با بولدوزر از روش رد بشی! محترمانه بهش بگو بره پی زندگیش.

    حالا ممکنه بگی من که ردش کردم و خودش نمیره، ولی شما بعدش کارایی میکنی که اون بازم امیدوار میشه. باهاش میری بیرون، بهش کاری می سپاری و... اینجوری اون فک میکنه جواب منفی شما فقط واسه ناز کردن بوده.

    نمیخوام توهین کنم و امیدوارم ناراحت نشی، ولی اگه یکی از بیرون به رابطه شما و این آقا نگاه کنه میکنه میگه این دوتا دوست دختر و دوست پسرن. دختره پسره رو گذاشته تو آب نمک و داره ازش سوء استفاده میکنه. معذرت میخوام بازم، دور از جون شما ایشاا...

    بعدم اینکه میگی زنگ زدم که مسخره ش کنم، سر کارش بذارم و... این چیزا که مال دختربچه های 14 ساله ست. شما داری واسه ازدواجت برنامه ریزی میکنی، دیگه این کارای بیهوده چیه.

    شما که مشکل خواستگار نداری خدا رو شکر. اینطور که من دیدم بعضیشون هم اینقد بهت علاقه دارن که اگه تو صورتشون هم بزنی ازت بدشون نمیاد و حاضرن منتظرت بمونن، دیگه نگران چی هستی؟ شاید همونطور که مادرت میگه به صلاحه یه مدت منتظر بمونی و بیشتر به آینده ت و اینکه چطور بسازیش فک کنی. عجله نکن که بعداً پشیمون بشی.

  4. کاربر روبرو از پست مفید یاس آبی تشکرکرده است .

    maedeh120 (شنبه 15 شهریور 93)

  5. #33
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    سلام دوستای خوبم
    شیدا جان و یاسی جان
    از تمام راهنمایی هاتون ممنون
    یه نکته ای رو قبل از حرفام بگم اینکه تمام این چیزا که گفتم برای پارسال بود نه الان که شما فکر کنید من ج منفی دادم اما الان اینطوری برخورد میکنم .....
    به قول تمام دوستان تو این چند ماه درگیر خیلی اتفاقای ریز و درشتی شدم و خودمو درونشون غرق کردم بخاطر همین نمیتونم درست انتخاب کنم .....
    بهتر کلا یه مدت حداقل تا سال 94 از این فضا بیام بیرون و با فکر آزاد و راحت به زندگی عادیم ادامه بدم چون واقعا خودمم خسته شدم اینطوری اختلافاتم هم با مادرم کمتر ..... من الان 21 سالم حد اقل تا 25 وقت دارم ......
    مرسی از همه دوستان که تو تمام تاپیک هام راهنماییم کردن
    قول میدم دیگه راجع به ازدواج حالا حالا ها تاپیک نزنم

  6. #34
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maedeh120 نمایش پست ها
    سلام دوستای خوبم
    شیدا جان و یاسی جان
    از تمام راهنمایی هاتون ممنون
    یه نکته ای رو قبل از حرفام بگم اینکه تمام این چیزا که گفتم برای پارسال بود نه الان که شما فکر کنید من ج منفی دادم اما الان اینطوری برخورد میکنم .....
    به قول تمام دوستان تو این چند ماه درگیر خیلی اتفاقای ریز و درشتی شدم و خودمو درونشون غرق کردم بخاطر همین نمیتونم درست انتخاب کنم .....
    بهتر کلا یه مدت حداقل تا سال 94 از این فضا بیام بیرون و با فکر آزاد و راحت به زندگی عادیم ادامه بدم چون واقعا خودمم خسته شدم اینطوری اختلافاتم هم با مادرم کمتر ..... من الان 21 سالم حد اقل تا 25 وقت دارم ......
    مرسی از همه دوستان که تو تمام تاپیک هام راهنماییم کردن
    قول میدم دیگه راجع به ازدواج حالا حالا ها تاپیک نزنم
    تا ببینیم میتونی روی حرفت وایسی یا نه

    ولی بجون خودم من یکی چشمم آب نمیخوره تا آخر سال دووم بیار یتایپیک خواستگاری نزنی
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  7. #35
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    خخخخخخخخخخخخ
    حالا که اینطوریه اصلا خواستگارم اومد به شماها نمیگم بعد یهو میام میگم عروسی تشریف بیارید

  8. #36
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 15 دی 94 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1392-7-22
    نوشته ها
    178
    امتیاز
    3,383
    سطح
    36
    Points: 3,383, Level: 36
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 117
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 443 در 158 پست

    Rep Power
    37
    Array
    سلام مائده خانم
    البته منم با شیدا خانم موافقم فضای فکریم با شما متفاوته مخصوصا این یه تیکه
    یه سری دخترخالم تو بیمارستان پاش رو عمل کرده بود ماهم وسیله نداشتیم اومد خودش کول گرفت از بیمارستان اورد تو ماشین رسیدیم دم خونه خالم اینا 3 طبقه تنهایی بردش بالا
    اما یک تجربه :
    یکی از اشناها انقدر خواستگار داشت که من که یک مرد هستم و خبر دار نمیشم شاید بالای 40 تا 30 تاشو من خبر داشتم تو مدت 4 سال
    اما اخرش تو فشار و خستگی ناشی از اومدن این همه آدم که تازه نصفشونو تلفنی رد می کردن یک تصمیم اشتباه گرفت و اخر داستان بد تموم شد

    حتما بین خواستگاریها فاصله مناسب را رعایت کنید تا ذهنتون آروم بشه

  9. #37
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    سلام آونگ عزیز
    این که گفتم قضیه بیمارستان اینطوری شد خود ایشون با مادرم هماهنگ کرده بود که بیاد وگرنه به من باشه به کسی انقدر رو نمیدم ...
    به هرحال این چند نفرم سرشون به سنگ خورده بود که بیان منو بگیرن
    فکر نکنم حالا حالاها دیگه سر و کلشون پیدا بشه
    آخه من خودمم جدیدا حس میکنم اخلاقم نسبت به قبل کمی تغییر کرده ....

  10. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    آونگ (شنبه 15 شهریور 93)


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.