انتظار عزیز دوستان همه گفتنی ها را گفتند. اما من باز هم می گویم بحث من سر شاغل بودن یا نبودن نیست.
نکته ای که من به شما گفتم چیز دیگری است. من می گویم وقتی این آقا آنقدر شناخت از شما به دست نیاورده است که نمی تواند به عنوان مادر بچه هایش به شما اعتماد کند و خودش را موظف می داند نقش مادری را به شما یاد بدهد ( در حالی که زنان نقش مادری را از زنان دیگر می آموزند نه مردان ) نقشی که کاملا زنانه است و یک مرد نمی تواند درک درستی از آن داشته باشد ، شما چگونه می خواهی با این موضوع کنار بیایی ؟ شما حتی اگر هم بخواهید با این آقا ازدواج کنید الان نباید این کار را بکنید. باید دوره شناخت طولانی تری داشته باشید.
در این دوره شما می توانید بفهمید که آیا این مردی است که شما را جذب خودش کند از ته دلتان یا نه. می توانید بفهمید که آیا این مرد آنقدر برای شما در آینده دوست داشتنی خواهد بود که به خاطرش از آرزوهایتان صرفنظر کنید و به خاطر محبتی که به او دارید از خواسته خودتان بگذرید. این مرد دارد خواسته بزرگی را مطرح می کند. این را که دیگر همه می توانند بفهمند چه آقایان تالار چه خانم ها. اینکه از همه چیزهایی که تا به حال برایش تلاش کرده اید و قلبا آن را دوست دارید ( صرفنظر از اینکه چیست و چه ماهیتی دارد ) به خاطر او گذشت کنید. خوب ما انسان های معمولی وقتی به خاطر کسی از آرزوهایمان گذشت می کنیم انتظار داریم که این گذشت ما بی جواب نماند. انتظار داریم که :
- او قدر گذشت ما را بداند و آن را وظیفه تلقی نکند و بی تفاوت نباشد.
- او هم متقابلا خودخواهی را کنار بگذارد و در زندگی دائما انتظار گذشت و فرمانبرداری از خواسته هایش را نداشته باشد. یعنی گذشت های سلسله وار و بی پایان. اینکه همیشه حق را به جانب او بدهیم.
- انتظار داریم که اگر ما را از شرایط مطلوبی که قلبا آرزویش را داشتیم برکنار کرده است ، شرایط بهتری برایمان فراهم کند. یعنی شرایطی که ما آن را به آرزویمان ترجیح بدهیم و بگوییم: آه این شرایط اصلا قابل مقایسه با آنچه آرزویش را داشتیم نیست. چقدر خوب شد به حرف او گوش کردم!!!
- انتظار داریم که اگر ما گذشت می کنیم طرف مقابل هم این گذشت را داشته باشد و او هم به خاطر ما از خواسته هایش صرفنظر کرده و به دل ما راه بیاید.
اینها شرایطی است که وقتی انسانی به خاطر کسی دیگر از آرزوها و خواسته هایش گذشت می کند و به شرایط طرف مقابل تن می دهد ، به طور خود به خودی در ذهن و روح او ایجاد می شود. مگر اینکه عشقی دیوانه وار بین دونفر حاکم باشد که اصلا تمام حساب های مادی این دنیا کنار برود که بحثش جدا است و در حال حاضر شما انتظار سبز عزیز چنین شرایطی را ندارید.
خوب پس این دوره طولانی تر شناخت لازم است که شما بفهمی آیا این مرد کسی هست که بتواند این گذشت شما را جبران کند و رضایت شما را تامین کند یا نه؟ و آیا آنقدر برای شما جذاب و دوست داشتنی است که بتوانید به خاطر او گذشت کنید یا نه.
پس توصیه من به شما این است که اگر فکر می کنید این آقا می تواند همسر مناسبی برای شما باشد این کارها را انجام دهید :
- خواهش می کنم دیگر نگویید اطرافیان متلک می گویند و تکه می اندازند. چون وقتی این حرف را می زنید من به این حالت درمی آیم بعد به این حالت و بعد هم به این حالت
- - - Updated - - -
- دوره شناخت را طولانی تر کنید و ارزیابی دقیق تری از این آقا داشته باشید. عجله کار شیطان است .
- در دوره شناخت سعی کنید معقول و منطقی رفتار کنید و عاقلانه با این آقا بحث کنید و در یک کلام حسن نیت خود را ثابت کنید. ببینید آیا این آقا می تواند حداقل کمی بیشتر به شما و درایت و عقلتان اعتماد کند یا باز هم بی اعتماد است. نمی گویم صد در صد. من به خودم هم صد در صد اعتماد ندارد. منظورم به میزانی است که با آرام و با خوشی و امید به خوشبختی با شما ازدواج کند و شما را یک فردی نداند که نمی توانید درست تصمیم بگیرید.
دوستان عزیز تالار از شما هم خواهش می کنم که دیگر بر سر اینکه اشتغال خانمها خوب است با بد است ، خانم ها برای چه کاری ساخته شده اند و... بحث نکنیم و به مشکل اصلی صاحب تاپیک بپردازیم. به او کمک کنیم که ارزیابی درستی از شرایط خواستگارش داشته باشد و بتواند دورنمایی از زندگی ای که با او خواهد داشت پیش چشم داشته باشد. بحث راجع به خوبی و بدی اشتغال خانم ها یک بحث آزاد است و مشکلی را از صاحب تاپیک حل نمی کند. چون آخرش هر کس طبق عقیده و تربیت خانوادگی خودش زندگی می کند. تنها کاری که ما می توانیم بکنیم این است که کمکش کنیم شرایط را به درستی ارزیابی کند و بهتر است قضاوت را بر عهده خود انتظار سبز بگذاریم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)