این رفتار چند علت داره
1.خجالتیه
2.بلد نیست عشقش رو بیان کنه
3.هنوز اون علاقه ای که به عنوان یه همسر باید بهت پیدا کنه رو نداره
تشکرشده 1,447 در 508 پست
این رفتار چند علت داره
1.خجالتیه
2.بلد نیست عشقش رو بیان کنه
3.هنوز اون علاقه ای که به عنوان یه همسر باید بهت پیدا کنه رو نداره
marta (دوشنبه 31 شهریور 93), paniz93 (یکشنبه 30 شهریور 93), roozbeh220 (یکشنبه 30 شهریور 93)
تشکرشده 1,090 در 430 پست
آقا محسن گل واسه چی غرورت بشکنه .
حتما بهش بگو .
همین چیزایی که به ما میگی به خودش بگو . بگو دوست دارم توام تماس بگیری بگو دوست دارم دوستت دارمو ازت بشنوم منو ببوسی و ... خب وقتی بهش میگی دوستم نداری معلومه اونم در جواب میگه حرفای الکی نزن .
بعضی دخترا دوست دارن طرف مقابلشون همش پیشقدم باشه متوجه نیاز طرف مقابل نیستن . باید خیلی صبور باشی . شما هر دوتون سن و سالتون کمه . خب اونم 18 سالش بیشتر نیست شاید سخته براش ابراز کردن . خجالت میکشه . شاید زمان بیشتری نیاز داره بهت علاقمند بشه . اگه اون صحبت نمیکنه شما صحبت کن از برنامه هات واسش بگو . سعی کن متوجه شی چه چیزایی دوست داره اون کارارو واسش انجام بده .
اتفاقا به نظر من اصلا الان بی محلی نکن . میدونم شما هم نیاز داری به توجه اما الان وقت بی محلی نیست اتفاقا باید بیشتر توجه کنی که بهت علاقمند بشه . دخترا مثل پسرا نیستن . وقتی یه نفر بهشون زیاد ابراز علاقه کنه و توجه نشون بده کم کم خیلی علاقشون زیاد میشه وابسته میشن .
احتمالا ازون دسته دختراییه که زیاد اهل پیشقدم شدن نیست ولی میتونی محبتشو بیشتر کنی . اما شدیدا تاکید میکنم که خواسته هاتو بهش بگو . نگران غرور و این حرفا نباش غرور اینجا معنایی نداره . همونطور کعه بهش محبت میکنی و چیزی براش کم نمیذاری بذار متوجه شه که شمام چه چیزایی دوست داری
راستی یه چیزی به ذهنم رسید میگی یه داداش کوچیک داره خیلی قربون صدقش میره از حسادت میمیری ، به جای حسادت و حساسیت رابطتو با داداششم میتونی خوب کنی وقتی ببینه داداششو دوست داری خونوادشو دوست داری علاقش به شما هم بیشتر میشه . یه خورده زرنگ باشی میتونی دلشو بدست بیاری
موفق باشین
همیشه لبخند بزن......
برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..
ویرایش توسط anisa : یکشنبه 30 شهریور 93 در ساعت 14:49
roozbeh220 (یکشنبه 30 شهریور 93), رزا (یکشنبه 30 شهریور 93)
تشکرشده 16 در 8 پست
اول باهاش صحبت کن قبول نکرد رفتارت رو باهاش سرد کن
منم دقیقا همسرم (عقد هستم)عین همسر تو بود خیلی باهاش صحبت کردم دیدم فایده نداره
دیگه خیلی کمتر بهش زنگ میزدم و باهاش بیرون میرفتم دقیقا عین یه برادر باهاش رفتار کردم
الان اون افتاده دنبال من و من فراری هستم
زنگ میزنه درجا قطع میکنم اسمس هاش رو یکی درمیون جواب میدم کمتر دیدنش میرم
البته حواسم هست که زیاده روی نکنم ولی باید اقتدار نشون داد
از زن جماعت باید فرار کمی تابیان سمتت اگه بهشون توجه کنی فکرمیکنن دختر امپراطور هستن
ولی وقتی نگاهشون نکنی دیگه غروری براشون نمیمونه و غرورشون رو برات میشکنن
(جنبه محبت ندارن)
تشکرشده 191 در 73 پست
سلام عزیزم
دختر داییتو که دیگه باید روش تا حدودی شناخت کامل داشته باشی
وقتی بش میگی خب دوستم نداری میگه این حرف چیه حرف الکی نزن
خوب راست میگه اگر نه که جواب مثبت به شما نمیداد شوهرش بشی
پس حتما دوستون داره و اینکه شما مرد زندگیش باشی مشکلی نداشته
توجه و محبتت رو حفظ کن تعادل برقرار شه
نکته جالبی بود با داشش و خانوادش گرم باش
میدونم اذیت میشی درکت میکنم خودمم مردم و همسن شما هستم
اما همیشه خاسته هات رو ب زنت بگو ب جایی که اینجا اول به ما بگی ب او بگو زمان میبره اما درست میشه پسر سخته اما صبر داشته باش داداشی
بالاخره ب این درک باید برسه که اگر بخاد با این روند پیش بره مشکلای بیشتر و ناخوشایندی براش پیش میاد ک اصلا نمخاد تو ذهنش راه بده
بیرونِ این خانه
این سنگهایی که به پایم می گیرند و رفتن را درد آورتر می کنند،
همان هایی اند که سرت به آن ها خواهد خورد!
ویرایش توسط roozbeh220 : یکشنبه 30 شهریور 93 در ساعت 23:19
رزا (یکشنبه 30 شهریور 93)
تشکرشده 1,769 در 422 پست
آقا مهدی اشتباه نکنید
مرد باید اقتدارش رو تو جراتش نشون بده ... اونجایی که مشکلش رو جراتمندانه با همسرش مطرح کنه
مرد باید اقتدارش رو تو حفظ آرامش و امنیت زنش نشون بده ... مرد مقتدر نمیذاره قلب همسرش بشکنه
اقتدار به جواب ندادن تماس و پیام نیست ...لطفا همسرتون رو نرنجونین ... قلبش رو نشکنین
رفتار همسر آقا محسن هم مثل خانم شما به دلیل عدم مهارت و عدم آشنایی به روابط بین زوجینه ... به معنی سرکشی یا عدم اقتدار شما و آقا محسن نیست .
زندگی میدان جنگ و بازی موش و گربه نیست که یکی دنبال دیگری بدود
آقایون باید با شناخت روحیات خودشون و همسرشون تکیه گاه مستحکم برای خانواده باشن و زندگی سالم و توام با آرامش برای همسرشونن فراهم کنن.
لطفا بیشتر در این مورد دقت کنید...
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند
دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...
anisa (سه شنبه 01 مهر 93), marta (دوشنبه 31 شهریور 93), mohammad6599 (دوشنبه 31 شهریور 93), roozbeh220 (دوشنبه 31 شهریور 93), عشق آفرین (سه شنبه 01 مهر 93), صبا_2009 (یکشنبه 30 شهریور 93)
تشکرشده 220 در 63 پست
گاهی وقتا آدم باید خواسته هاشو از طرف مقابل بیان کنه تا برآورده بشه...فک کنم خانوم شماهم جزو اون دسته است که باید بهش بگین که ازش چه توقعاتی دارین......نذارید این خواسته ها کم کم تو قلبتون جا بگیره..اینطوره خدایی نکرده یدفعه ای زیاد میشه و بروز میدین و .................
تشکرشده 1,090 در 430 پست
آقا مهدی شما فکر کنم با همسرتون مشکل دارین که با این لحن صحبت میکنین . (زن جماعت!!!!!)
این دقیقا اخلاقه آقایونه که وقتی محبت زیادی ببینن بی توجه میشن و فراری .
البته اینا همش کلیاته آدما با هم فرق دارن . تعادل تو همه چیز خیلی خوبه ولی محبت اکثر خانومارو جذب میکنه .
همیشه لبخند بزن......
برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید را باز گرداند....
گاهی قوسی کوچک میتواند معماری یک سازه را عوض کند..
roozbeh220 (سه شنبه 01 مهر 93)
تشکرشده 290 در 156 پست
آقا مهدی الان قطع میکنی و باعث میشی زنت غرورش رو بشکنه فک نمیکنی بعدن بد بشه؟؟؟؟
بعد خالا شاید خانم شما اعلاقش اینجوریه که باهاش خرف زدی نفهمیده و اینجوری به قول هودت ادب شده
لطفا به بقیه تعمیم نده
حالا در مورد مشکل مراجع اصلی
ببین هانمت سنش کمه و تو باید ببینی رابطه ی دایی و رندایی ات چطور بوده هانمت هم مث اونا رفتار میکنه
خودم رو مثال میزنم
من تو هونه مخبت کلامی بین پدر و مادرم ندیدم (مامانم بابام رو دوست نداشته و یه ازدواج سنتی 30 ساله رو در نظر بگیر که مادرم رو به زور دادن و الان میگه بعضی وقتا )
خواهرم ازدواج کرده و وقتی شوهرش از سرکار میاد خواهرم میره استقبال
ولی مامانم مسهره میکنه ( من ار الان با هودم قرار گذاشتم جلو مامانم از شوهرم استقبال نکنم)
الانم مامانم هی میگه فقط مرد باید ناز زنش رو بکشه
خوب من تا 18 ساگی و حتی بعد اون درست تفکر مادرم رو داشتم
حتی این رو دروغ نمیگم تا 22 سالگی نمیدونستم خیلی عذر میهوام مرد و زن همدیگر رو نوارش میکنن و یا رابطه ی ....... چطور هست
کلیاتی که تو کتابای دبیرستان هوندیم رو چرا ولی اصل ماجرا تو درس تنظیم هانواده که تو ترم آهر لیسانس برداشتم فهمیدم
اینا رو میگم که بفهمید بعضی خانما چفدر ممکنه ناآگاه باشن چون اصلن جستجو در مورد یه همچین چیزایی بره یه خانم قبیح هست و هتی یه دوره ای دوستای دبیرستانم بچه هایی رو که اینجور رمان ها رو میهوندن مسخره میکردن
بعد چیزایی که یاد گرفتم
مثلا باید به مردا هم محبت کرد و ..... تو سنای بالاتر از دوستای دانشگاهم یا سایتایی مث همین جا یا کتابای باربارا دی آنجلیس بوده
خب شما فرض کن من تو 18 سالگی ازدواج میکردم دقیقا ممکن بود بشم مث همسر شما ( حتی بعضی عانما که تو سن کم ازدواج میکنن تا شب زفاف هم چیزی نمیدونن و از طریق مادرشون اون شب تو یه اتاق در بسته چیزایی بهشون گفته)
حالا شما هم چه اشکالی داره
بگو به همسرت که نیاز به مخبت کلامی داری
هدیه براش از اینجور کتابا بخر
رمان بهر
نام کاربریت رو عوض کن و اینجا رو بهش معرفی کن
فرار نیست به پاش بیفتی التماس کنی که میگی غرورم خرد میشه
anisa (سه شنبه 01 مهر 93), roozbeh220 (سه شنبه 01 مهر 93)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)