به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 56
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 مهر 96 [ 22:35]
    تاریخ عضویت
    1392-3-16
    نوشته ها
    135
    امتیاز
    4,002
    سطح
    40
    Points: 4,002, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    207

    تشکرشده 148 در 68 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    24
    Array
    از همه دوستان ممنونم که نظرتونو گذاشتین. من برا فردا یه وقت مشاوره گرفتم. میخوام رو خودم کار کنم. ازین رخوت بیام بیرون. میخوام جدی راجع به ادامه این زندگی فکر کنم. اگه قرار باشه بمونم باید قوی باشم. اگه هم بخوام فرم باید قویتر باشم. انقد ذهنم آشفته اس که نمیتونم خوب مسایل رو تجزیه و تحلیل کنم. شاید مشاور کمکم کنه دوباره خودمو پیدا کنم. سختیهای این 5 سال قد یه زندگیه 20 ساله ازم انرژی گرفت. همین انرژی اگه صرف خودم میشد الان کلی اعتمادبنفس داشتم. فردا میام و از نتیجه مشاوره حضوریم میگم. بازم به نظرات همتون احتیاج دارم.تا بتونم همه زوایای موضوعو ببینم. از همتون ممنونم
    اینک همه چیز را از نو می سازم.

  2. 4 کاربر از پست مفید الهه آذر تشکرکرده اند .

    mina36 (شنبه 22 شهریور 93), pasta (چهارشنبه 05 شهریور 93), واحد (پنجشنبه 06 شهریور 93), میشل (چهارشنبه 05 شهریور 93)

  3. #22
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 مهر 93 [ 14:37]
    تاریخ عضویت
    1393-5-09
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    816
    سطح
    15
    Points: 816, Level: 15
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 138 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array
    چی شد مشاوره؟مطمئنم خیلی کارساز نبود چون نمیتونه تغییری در تو ایجاد کنه تو به روحیه جدید نیاز داری نه حرفای شعارگونه
    چون مشکلت قدیمی شده با یه تلنگر و آدم جدیدی شدن و با روحیه جدید میتونی موفق شی
    امیدوارم یه روز به حرفهای من برسی
    قرار بود دیگه اینجا نیام اما نتونستم گفتم بیام شاید بتونم کمکی کنم
    تو و همسرت به این زندگی عادت کردید مثل یه معتاد به سیگار که بعد5سال سیگار کشیدن دیگه براش عادی شده
    اون سیگاری فقط با یه اراده و روحیه قوی و تغییر میتونه موفق شه نه اینکه یه سری بیان براش از مضرات سیگار بگن
    تازه اعتیاد شما دونفره هست بهت اطمینان میدم وقتی ترک عادت کنی همسرت هم ترک عادت میکنه
    راه های ترک عادت رو گفتم اگه کمکی خواستی برای تغییر بدون همیشه هستم
    اما تا وقتی تصمیم نگیری هرگز موفق نمیشی
    ویرایش توسط Fateme1985 : شنبه 08 شهریور 93 در ساعت 11:34

  4. کاربر روبرو از پست مفید Fateme1985 تشکرکرده است .

    الهه آذر (یکشنبه 09 شهریور 93)

  5. #23
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مهر 93 [ 19:36]
    تاریخ عضویت
    1393-5-16
    نوشته ها
    49
    امتیاز
    368
    سطح
    7
    Points: 368, Level: 7
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 110 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الاهه چرا خثی شدی مگه نگفتی نیازمند کمک ما هستی منتظریم من نمیتونم بگم که مشاور اشتباه میگه و فاطمه درست میگه ولی به نظرم حق با فاطمه باشه نباید بذاری فیلم های بد ببینه
    نباید بذاری رابطش باهات قطع باشه یه تاپیک زدی که بدون رابطه جنسی میشه زندگی خوبی داشت درصورتیکه من فکرمیکنم این نشدنیه و تو نباید با این قضیه کنار بیای باید شوهرت رو جذب کنی
    امیدوارم از کارهات و تصمیمات بگی به نظرم تسلیم شدی و نمیخوای از جات بلند شی
    حرفات این رو نشون میده که کاملا نا امیدی و کنار اومدی با این قضیه
    نا امیدی از مرگ هم بدتره

  6. کاربر روبرو از پست مفید Sara1370 تشکرکرده است .

    الهه آذر (یکشنبه 09 شهریور 93)

  7. #24
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مهر 93 [ 16:56]
    تاریخ عضویت
    1393-5-25
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    218
    سطح
    4
    Points: 218, Level: 4
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    26

    تشکرشده 74 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الهه درکت میکنم بی توجهی مرد به زن چقدر سخته نمیتونم بهت کمکی کنم چون خودم هم گرفتار مشکل تو هستم طوریکه وقتی از شوهرم رابطه میخوام انگار داره بهم صدقه میده ادعاشم میشه میگه من خیلی دوست دارم عاشقتم دکتر هم نمیاد میگه من ایرادی ندارم ایراد از توئه
    این کمبود روابط آدم رو از پا درمیاره چون مدام زن فکرمیکنه ایرادی داره که شوهرش بهش توجه نمیکنه مخصوصا اگه مثل من شوهرشون رو دوست داشته باشن
    من که احساس میکنم مجرد هستم و باید میل رو از بین ببرم تا شاید فرجی حاصل شه ماهی1بار بیاد سمتم چون حتی وقتی رابطه داریم هم انگار هیچ لذتی نمیبره و فقط بخاطر من داره بهم صدقه میده
    اما مشکلم تو این قضیه اینه که تو مجردی ذهنت آروم بود که مجردی اما الان ذهن آروم نیست شوهرم رو دوست دارم نمیتونم میلم رو از بین ببرم
    ویرایش توسط Samane1367 : یکشنبه 09 شهریور 93 در ساعت 13:52

  8. کاربر روبرو از پست مفید Samane1367 تشکرکرده است .

    الهه آذر (یکشنبه 09 شهریور 93)

  9. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 مهر 96 [ 22:35]
    تاریخ عضویت
    1392-3-16
    نوشته ها
    135
    امتیاز
    4,002
    سطح
    40
    Points: 4,002, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    207

    تشکرشده 148 در 68 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    24
    Array
    سلام..ممنونم..یه دنیا ازتون ممنونم..راستش میخواستم دیگه نیام اینجا.چون احساس میکردم مشکلاتم نیازمند یه اقدام قوی و عملیه و با چند جمله حرف و نصیحت حل نمیشه....اما امروز اتفاقی یه سر زدم و دیدم برام پست گذاشتین خیلی خوشحال شدم...فکر کنم انقد بی توجهی دیدم که کوچکترین توجهی دوباره امید رو تو وجودم زنده میکنه...
    همونطور که گفته بودم رفتم پیش مشاور...کلی هم با خودم فکر کردم تا ریشه مشکلات و این رخوت و عمل نکردن به تصمیماتمو پیدا کنم....اول از نتیجه فکر کردنام میگم و بعد نظر مشاورمو:
    بنظر خودم ریشه رفتارم و عدم تمایلم به حرف زدن با همسرم و شکستن این رویه یا بقول فاطمه اعتیادی که تو زندگیمونه فقط یه چیزه:اونم شک مداوم من به شوهرمه. حدود یکسال پیش وقتی احساس کردم داره بهم خیانت میکنه از زندگی باهاش ناامید شدم..دست از تلاش کشیدم و هرروز و هرروز با درد درونم مستاصل تر و درمونده تر شدم.. یه تاپیکم برا موضوع خیانت همسرم باز کرده بودم..راستش هنوزم نمیدونم شکم چقد درست بود..همسرم مدام انکار میکرد و میکنه اما من با تمام وحودم احساس میکردم و میکنم که داره دروغ میگه.(قضیه خیانت مربوط میشه به اینکه یروز بعد ازینکه همسرم از سرکار اومد متوجه شدم روی گردنش جای رژ لبه ..با دادوبیداد ازش پرسیدم که چیه؟اون ادعا کرد که نمیدونه اثر چی رو گردنشه و کلی دست پیش گرفت که ازین رفتارای بچه گانم خسته اس....مدتها بعد اس ام اسهای وقیحانه و چندش آوری رو تو گوشیش دیدم...انقد حالم بد شد که نتونستم بیشتر از دو سه تاشو بخونم بازم همسرم ادعا کرد که فرستنده اس ام اسها رو نمیشناسه و صرفا از سر کنجکاوی بهشون جواب داده..البته من باور نکردم)الان هربار که تصمیم میگیرم برای بهبود رابطم تلاش کنم یاد این رفتاراش میفتم و خودمو عقب میکشم.دوست ندارم شریک زندگیمو از کسی پس بگیرم و به قول معروف اونقد بجنگم تا دوباره شوهرم بشه مال من...بنظرم وقتی کسی با خیانتش تو رو زیر پاش له کرد دیگه ارزش جنگیدن نداره...
    شاید بپرسین پس چرا تو زندگیش موندم؟ موندم چون راه برگشت ندارم..چون انقد ضعیفم که دوست ندارم با این حس وحال به خونه پدریم برگردم...میخوام انقد رو خودم کار کنم و قوی بشم تا اگه روزی خواستم برم زندگیمو خودم بسازم.رو پاهای خودم وایسم...
    خلاصه همونطور که گفتم این شک و دلخوری از همسرم مانعم میشه
    و اما نظر مشاور:
    در مورد قضیه خیانت خیلی سر بسته برا مشاور تعریف کردم و فقط گفتم همسرم تا دیر وقت با گوشیش مشغوله و منم بهش شک میکنم..در مورد اتفاقاتی که بالا توضیح دادم چیزی نگفتم.(شهرمون کوچیکه...همسرم آموزشگاه داره و خیلیها میشناسنش...نخواستم تا اون حد پیش برم..شاید 1 درصد اشتباه کنم...واسه همون نگفتم..برای مشاورم بیشتر از کشمکشهای درونیم گفتم..ازینکه تکلیفم با این زندگی معلوم نیس..ازینکه میخوام بمونم یا برم
    اونم بهم چند تا تکلیف داد...
    1- هرروز سر ساعات مشخصی (نیم ساعت صبح و نیم ساعت بعدازظهر )به مشکلاتم و ناراحتیهامو واتفاقات بدم فکر کنم و احساسات بدم رو بنویسم...فقط تو همین تایم مجازم فکر و خیال کنم.
    2- لیستس از علائق و تمام مواردی که شادم میکنه هرچند بچه گانه و احمقانه تهیه کنم.
    3-جدول موقعیت روزانم رو پر کنم..برام توضیح داد که موقعیتهای ما افکار خودکاری رو در ما ایجاد میکنن که این افکار منجر به احساسات ما میشن و احساسات ما رفتارمونو بوجود میارن.

    مثلا:همسرم دیر به خونه میاد(موقعیت).......من فکر میکنم با زنه دیگه ای وقت میگذرونه(افکار خودکار)......احساس خشم..شک.تنفرو...دارم(احساس)وق تی میاد خونه محلش نمیذارم..یا سوال و جواب میکنمش و یا تکه میندازم(رفتار)
    گفت حالا دو تا آدم به عنوان زن و شوهر وقتی هر دو این سیر رو طی میکنن..مدام در تقابل باهم دچار احساسات..افکار خودکار و رفتارهای غلط میشن..
    مثلا در ادامه اتفاق بالا همسرت بعد از برشگت به خونه تو رو میبینه که بهش بی توجهی(موقعیت)فکر میکنه چه زن قدر نشناسی دارم.تا حالا سر کار بودم و بجای استقبال خوب با قیافه درهمش مواجه شده(افکار خودکار).....احساس ناراحتی و افسردگی و درک نشدن میکنه(احساس)....در نتیجه غرق در کار میشه و ازت فاصله میگیره(رفتار)
    عملکرد دوتا آدمی که احساسات.و افکار خودکار خودشون رو کشف نمیکنن مثل یدور باطل مدام اونا رو دچار رفتارهای اشکال دار میکنه...اسم عملکردشم پروانه ایه
    دقیق توضیح دادم شاید بدرد کسی بخوره
    قرار شد اول افکارمو با این تکالیف کنترل کنم..مرحله بعد یه فکری واسه افسردگیم میکنیم..




    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Fateme1985 نمایش پست ها
    چی شد مشاوره؟مطمئنم خیلی کارساز نبود چون نمیتونه تغییری در تو ایجاد کنه تو به روحیه جدید نیاز داری نه حرفای شعارگونه
    چون مشکلت قدیمی شده با یه تلنگر و آدم جدیدی شدن و با روحیه جدید میتونی موفق شی
    امیدوارم یه روز به حرفهای من برسی
    قرار بود دیگه اینجا نیام اما نتونستم گفتم بیام شاید بتونم کمکی کنم
    تو و همسرت به این زندگی عادت کردید مثل یه معتاد به سیگار که بعد5سال سیگار کشیدن دیگه براش عادی شده
    اون سیگاری فقط با یه اراده و روحیه قوی و تغییر میتونه موفق شه نه اینکه یه سری بیان براش از مضرات سیگار بگن
    تازه اعتیاد شما دونفره هست بهت اطمینان میدم وقتی ترک عادت کنی همسرت هم ترک عادت میکنه
    راه های ترک عادت رو گفتم اگه کمکی خواستی برای تغییر بدون همیشه هستم
    اما تا وقتی تصمیم نگیری هرگز موفق نمیشی
    ممنونم که سر حرفت نموندی و اومدی....ممنونم
    حق با توئه..ما به این زندگی عادت کردیم..منم که باید این دور باطل رو بشکنم...اما این شک و خیال لعنتی نمیذاره
    دارم دوباره پا میشم...حتما با همسرمم حرف میزنم...این روزها درگیر همایش بود درست و حسابی ندیدمش...امشب حتما.هرطور شده باهاش حرف میزنم
    فاطمه جون ممنونم بازم..راستی اوضاع و احوال خودت چطوره؟

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sara1370 نمایش پست ها
    الاهه چرا خثی شدی مگه نگفتی نیازمند کمک ما هستی منتظریم من نمیتونم بگم که مشاور اشتباه میگه و فاطمه درست میگه ولی به نظرم حق با فاطمه باشه نباید بذاری فیلم های بد ببینه
    نباید بذاری رابطش باهات قطع باشه یه تاپیک زدی که بدون رابطه جنسی میشه زندگی خوبی داشت درصورتیکه من فکرمیکنم این نشدنیه و تو نباید با این قضیه کنار بیای باید شوهرت رو جذب کنی
    امیدوارم از کارهات و تصمیمات بگی به نظرم تسلیم شدی و نمیخوای از جات بلند شی
    حرفات این رو نشون میده که کاملا نا امیدی و کنار اومدی با این قضیه
    نا امیدی از مرگ هم بدتره
    ناامیدی از مرگ هم بدتره
    میخوام دوباره تلاش کنم..نه فقط برا جلب توجه همسرم..برای ساختن اون زندگی که لایقشم...برای اینکه زن قوی و قاطعی باشم...برام دعا کن کم نیارم..ازت ممنونم عزیزم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Samane1367 نمایش پست ها
    الهه درکت میکنم بی توجهی مرد به زن چقدر سخته نمیتونم بهت کمکی کنم چون خودم هم گرفتار مشکل تو هستم طوریکه وقتی از شوهرم رابطه میخوام انگار داره بهم صدقه میده ادعاشم میشه میگه من خیلی دوست دارم عاشقتم دکتر هم نمیاد میگه من ایرادی ندارم ایراد از توئه
    این کمبود روابط آدم رو از پا درمیاره چون مدام زن فکرمیکنه ایرادی داره که شوهرش بهش توجه نمیکنه مخصوصا اگه مثل من شوهرشون رو دوست داشته باشن
    من که احساس میکنم مجرد هستم و باید میل رو از بین ببرم تا شاید فرجی حاصل شه ماهی1بار بیاد سمتم چون حتی وقتی رابطه داریم هم انگار هیچ لذتی نمیبره و فقط بخاطر من داره بهم صدقه میده
    اما مشکلم تو این قضیه اینه که تو مجردی ذهنت آروم بود که مجردی اما الان ذهن آروم نیست شوهرم رو دوست دارم نمیتونم میلم رو از بین ببرم
    سمانه عزیزم میفهممت...میدونم چی میگی...اما عزیزم واقعیت همینه که هست باید براش راه چاره ای پیدا کرد...دیگه منتظر صدقه شوهرت نباش...سمانه دوست داشتنی و خواستنی در وهله اول برای خودت باش...مطمئن باش برا همسرتم جذابتر میشی..تازه اگه اینطور نباشه اونه که یه خانم جذاب و خواستنی رو از دست داده..قوی باش عزیزم..اینجاییم تا به هم روحیه بدیم.مگه نه؟
    به تکالیفی که مشاورم بهم داد فکر کن..تو هم انجامشون بده
    اینک همه چیز را از نو می سازم.
    ویرایش توسط الهه آذر : یکشنبه 09 شهریور 93 در ساعت 17:41

  10. کاربر روبرو از پست مفید الهه آذر تشکرکرده است .

    mina36 (شنبه 22 شهریور 93)

  11. #26
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مهر 93 [ 16:56]
    تاریخ عضویت
    1393-5-25
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    218
    سطح
    4
    Points: 218, Level: 4
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    26

    تشکرشده 74 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راستش من خیلی دوست داشتم Fateme1985 به من هم کمک میکرد من پست هاش رو میخونم واقعا تک هست
    من که بهت پیشنهاد میدم بیخیال کارای مشاور شی چون وقت تلف کردنه و کاراش شعارگونه هست
    از من میشنوی به حرفایی که فاطمه بهت زد عمل کن خداییش حرفاش فوق العاده بود نمیخوام حرفایی که فاطمه بهت زد رو تکرار کنم خودت میتونی تو پست های قبلی ای که برات نوشت بخونی
    مشاور فقط داره کارات رو زمان بر میکنه که تعداد جلسات و پول بیشتر شه و شعارگونه هست مال زندگی های روزمره نیست
    پیشنهاد من اینه به حرفای فاطمه عمل کن
    شوهرم میگه دوست دارم ولی نمیذاره بهش دست بزنم الهه جان میگی منتظر صدقه نباش من دوستش دارم میخوام باهاش باشم ولی سرد هست دکتر هم نمیاد
    یه توصیه برات دارم تو همین تاپیک پست هایی که فاطمه برات گذاشت رو دوباره بخون من که خوندم به نظرم بهترین راهکارها رو داد
    تو هنوز هم ناامیدی و اینکه امشب باهاش صحبت کنی هم نتیجه نمیگیری باید جذبش کنی چرا میذاری اون فیلمهای لعنتی رو ببینه ای کاش شوهرمن هم فیلم میدید خودم براش فیلم میشدم
    برو پیشش باش بجای فیلم تورو ببینه جذبش کن
    اولین قدم اینه که روحیه داشته باشی و رابطه جنسیت رو باهاش خوب کنی

  12. کاربر روبرو از پست مفید Samane1367 تشکرکرده است .

    mina36 (شنبه 22 شهریور 93)

  13. #27
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مهر 93 [ 19:54]
    تاریخ عضویت
    1393-5-20
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    235
    سطح
    4
    Points: 235, Level: 4
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    9

    تشکرشده 83 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آخ سمانه حرف دل من رو زدی
    کل مشکل تو با شوهرت
    1-روابط خیلی کم
    2-فیلم... دیدن
    3-بهش شک داری
    این 3 مورد رو البته من تشخیص دادم اگه چیز دیگه ای هم هست بگو
    خب مشخصه وقتی با تو رابطه نداره طبیعی هست که بهش شک کنی یا حتی بره دنبال دیگران چون فیلم مصنوعیه و افراد خیلی کمی هستن که فقط فیلم براشون کافی باشه مطمئنا فیلم رو میبینن برای نفراتی دیگر
    پس تو باید تو اولین قدم رابطه رو به هرنحوی شده خوب کنی
    من نمیدونم چه کارایی انجام دادی که باهاش رابطه داشته باشی وقتی رد میکردت چیکار میکردی
    من فکرمیکنم تو این زمینه مغرور هستی این رو از پست هات متوجه میشم
    فاطمه پیشنهاد خوبی داد هر موقع احساس کردی داره فیلم میبینه برو پیشش باش یا پیشش بشین
    هیچوقت نذار دوساعت بعد تو بیاد بخوابه پیشش باش بذار بفهمه که میخوایش
    راههایی که فاطمه داد عالی بود همه از پست هاش استقبال میکنن منتها تو چون اعتماد بنفس نداری نمیخوای بهش عمل کنی یا بهتر بگم شاید غرورت اجازه نمیده که به حرفای فاطمه عمل کنی
    وقتی احساس کنه تو رو داره به مرور زما سراغ دیگارن هم نمیره و خبری از اسمس بازی و شک نیست
    اکثر خیانت ها بخاطر نبود رابطه خوب تو خونه هست

  14. کاربر روبرو از پست مفید Mahsa1371 تشکرکرده است .

    mina36 (شنبه 22 شهریور 93)

  15. #28
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 مهر 93 [ 14:37]
    تاریخ عضویت
    1393-5-09
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    816
    سطح
    15
    Points: 816, Level: 15
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 138 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون از سمانه و مهسا شماها لطف دارید سمانه جام من دقیق نمیدونم مشکلت چیه فعلا ترجیح میدم چیزی نگم تا راه اشتباه بهت نشون ندم فقط سربسته بگم اگه مشکلت فقط روابط هست و شوهرت فقط جسمش مشکل داره سخته بدون دکتر بشه درستش کرد اما اگه ذهنش درگیر هست یا خواسته ایی ازت داره( در مورد هر چیزی چه جسمی چه در مورد زندگی) میتونی درستش کنی انقدر خودتو آویزون نشون نده خوبه که خودت رو مایل نشون بدی اما نه گدا مانند که منتظر صدقه باشی اگه روابطتون اوائل ازدواج خوب بوده پس مشکلش ذهنی هست و قابل حل
    مسائل ذهنی خیلی خیلی تاثیر گذاره خود من بعد اینکه اختلافات رو با شوهرم حل کردم و فهمید که چقدر علاقم بهش زیاده الان با اینکه بخاطر بارداریم رابطه کامل نداریم ولی روابطمون عالی هست درحالیکه شوهرم سرد بود
    بازم میگم چون دقیق نمیدونم مشکلت چیه نمیتونم بیشتر از این چیزی بگم تاپیکت رو که خوندم چیزی از زندگیت نگفتی فقط راجع به رابطه صحبت کردی و رابطه درصد زیادیش به ذهن وابسته هست نه جسم

    الهه عزیز منم با دوستان موافقم البته نمیخوام روانشناسی و مشاوره رو زیر سوال ببرم اما مشکل تو طوریه که فقط خودت میتونی درستش کنی فقط با تغییر خودت فقط با اینکه روحیه ات تغییر کنه فقط با اینکه ترک عادت کنی با اینکه با انرژی شی فقط با اینکه به غیرتت بر بخوره که شوهرت فیلم ....میبینه فقط با اینکه شاد باشی فقط با اینکه نگی من داشتم آروم میشدم با کلاس زبان و تدریس و نمیدونم از این داستان ها فقط با اینکه تفریح و هم و غمت شوهرت باشه فقط با اینکه با رفتارت کاری کنی که شوهرت بفهمه دوستش داری فقط با اینکه پیشش باشی طوریکه احساس کنی یکی رو داره که بهش تکیه کنه فقط با اینکه ی ........
    شوهرت میبینه تو میری میخوابی 2ساعت بعد میاد پیشت این یعنی بی توجهی محض تو به شوهرت نمیخوام بگم تو مقصری درسته رفتار شوهرت باعث شده تو اینطوری رفتار کنی وگرنه تو از خداته باتو باشه اما این سمی بود که به تو داده شد به هر دلیلی و خودت هم باید درمانش کنی
    واقعا نمیدونم منتظر چی هستی منتظر معجزه؟ درسته شاید شوهرت یه روز خواب نما شه و معجزه شه ولی آدم عاقل کاری میکنه تا نیازمند معجزه نشه

    این تغییرها فقط برای تغییر تو نیست برای این هست که از تو به همسرت منتقل شه و مطمئن باش میشه
    این یه چیز ثابت شده هست که زن و شوهر روی هم اثر میذارن و خلق و خوشون عین هم میشه
    متاسفانه تو فقط داری وقت تلف میکنی و حتی1شب هم به حرف هام عمل نکردی تا ببینی شوهرت چه عکس العملی نشون میده هرچندکه تقریبا غیرممکنه 1شبه بتونی راه5سال گذشته رو تغییر بدی
    اما هر تغییری حتی1کلمه تاثیراتش روی زندگی آدم تا سالها ادامه داره
    الان جوونی میتونی درستش کنی سن که بره بالا هرگز نمیشه درستش کرد

    در مورد خودم هم ممنون که پرسیدی زندگیمون عالیه از همه نظر
    فقط وقتی فوتبال داره مخصوصا رئال دیگه منو اصلا نمیبینه دیشب تیمش باخت چپ و راست فحش میداد
    جدیدا به منم میگه بیا فوتبالی شو با اینکه من اصلا خوشم نمیاد ولی بخاطرش بازی تیم موردعلاقش رئال رو میبینم
    فعلا منتظر نی نی هستیم و بهترین روزهای زندگیمونه روزی چندبار میگه رفتاراش بخاطر نی نی نیست و بخاطر خودمه بیچاره میترسه فکرکنم بخاطر بچه باهام خوبه
    سرد بود باهام اما الان با اینکه به درخواست خودش رابطه کامل نداریم تا به بچه صدمه نرسه ولی خیلی گرم شده و مدام میاد سمتم با اینکه از غیرکامل خوشش نمیومد ولی الان میگه علاقه که باشه سنگ رو هم میتونی بپرستی و از دیدنش لذت ببری خب درست هم میگه

    یه امشب غرور و نا امیدی رو بذار کنار و به گفته ی من عمل کن ببینیم چی میشه نهایتش اینه هیچ اتفاقی نیفته چیزی که ازدست نمیدی فوقش اینه غرورت بشکنه خب بشکنه شوهرت هست و غریبه که نیست تنها هم هستید
    جوری رفتار کن انگار بعد1سال دیدیش و چقدر دلت براش تنگ شد

  16. کاربر روبرو از پست مفید Fateme1985 تشکرکرده است .

    الهه آذر (یکشنبه 16 شهریور 93)

  17. #29
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مهر 93 [ 18:51]
    تاریخ عضویت
    1393-6-09
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    190
    سطح
    3
    Points: 190, Level: 3
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    2

    تشکرشده 33 در 16 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الهه عزیز از اینکه تو تاپیکت این پست نامربوط رو میذارم معدرت میخوام امیدوارم زندگیت درست شه
    fateme1985 من پست هات رو خوندم خیلی پخته رفتار میکنی
    یه کمک به من بکن بدجور گفتارم واقعا نمیدونم چیکار کنم بیا تو تاپیکم اگه چیزی به ذهنت میرسه بگو من که مخم پوکیده منتظر راهنماییت هستم فاطمه ی عزیز

  18. #30
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 مهر 93 [ 14:37]
    تاریخ عضویت
    1393-5-09
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    816
    سطح
    15
    Points: 816, Level: 15
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 138 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نمیخوام دوباره حرفی بزنم گفتنی ها رو گفتم
    فقط خواستم بگم تاپیک Elham1368 رو کامل بخون با رفتارش شوهرش رو تغییر داد
    غرورش رو شکست شوهرش رو بدست ابرد (زندگیش رو بدست ابرد)
    مطمئنا شوهرش هم بزودی غرورش رو میشکنه کسیکه خوبی ببینه خوبی میکنه
    هیچ چیز نشد نداره
    خسته شدم از بس گفتم امشب امشب امشب
    فکرکنم برای آخرین بار باشه ولی بازم میگم امشب انجامش بده

    الهه عزیز به خدا من تو این سایت هیچ کس رو به اندازه تو دوست ندارم
    فکرنکن دشمنت هستم که باهات بد حرف میزنم
    برای همین هم هست که مدام به تاپیکت سر میزنم به هیچ تاپیکی به اندازه تاپیک تو سر نزدم و پست نذاشتم چون دوستت دارم ولی درک نمیکنم چرا شروع نمیکنی؟
    بخاطر غرور؟ یا چیزدیگه؟

  19. کاربر روبرو از پست مفید Fateme1985 تشکرکرده است .

    الهه آذر (یکشنبه 16 شهریور 93)


 
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تزلزل در تصميم گيري تحت تاثير خانواده
    توسط Mehrnaz.69 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 34
    آخرين نوشته: شنبه 22 فروردین 94, 02:16
  2. این ها نشونه های تزلزل شخصیتی هست؟
    توسط shivaram در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 15 فروردین 94, 14:26
  3. چه قانونایی بین خودتون وضع میکنید تا موقع دعوا و مشکلات متزلزل نشید؟
    توسط فرشته اردیبهشت در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 34
    آخرين نوشته: پنجشنبه 02 آذر 91, 15:48
  4. دچار تزلزل شده ام.می خواهم شخصیت خودم را ارتقا بخشم
    توسط paria_2391 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: سه شنبه 14 شهریور 91, 19:34

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.