به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 52
  1. #11
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط aye نمایش پست ها
    من تا الان چند تا قسط از وام ازدواجشم دادم. دفعه ی آخر که گفتم این ماهتم من میدم خیلی سریع استقبال کرد و پذیرفت.

    خوب قسط هاش را برای چی می دی؟

    خودت داری مخارج شخصی ایشون را می دی، بعد می گی چرا بهم پول نمی ده؟

    دفعه اول تعارف می کنه
    دفعه دوم می گه مرسی
    دفعه سوم ذوق می کنه که قسطهاش را میدی
    ماه چهارم اگر ندی باهات دعوا می کنه که چرا قسطها را نمی دی.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : دوشنبه 20 مرداد 93 در ساعت 19:48

  2. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    aye (سه شنبه 21 مرداد 93), mis-marjan (سه شنبه 21 مرداد 93), نیکیا (سه شنبه 21 مرداد 93), امید زندگی (چهارشنبه 29 مرداد 93), دختر بیخیال (دوشنبه 20 مرداد 93)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    سلام
    ماهی 30هزار تومان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟
    ببین دوست من با شوهرش دوست بود تو اون زمان بهش گفت خظاب به پسره ببین من تو خانواده ای بزرگ شدم که به اندازه ریختم و پاشیدم میوه صندوقی میخریدیم پول تو جیبی فلان داشتیم و از این حرفا البته اقرارم میکردااا .... اما میخ خودشو کوبوند برگشت به شوهرشم گفت اگه منو میخوای باید هر برج به جز خرج خونه ایکس مقدار به من پول بدی .... میگفت شوهرشم قبول کرده .... حالا من الان دقیقا تو بطن ماجرا و ارتباط شما نیستم اگه فکر میکنی اینطوری ج میده خوب بهش بگو و خودتو خلاص کن ...
    بگو همه دوستام وقتی عقد کردن یه هزار تومنی هم دیگه از باباهاشون نگرفتن ....

  4. 4 کاربر از پست مفید maedeh120 تشکرکرده اند .

    aye (سه شنبه 21 مرداد 93), mis-marjan (سه شنبه 21 مرداد 93), نیکیا (سه شنبه 21 مرداد 93), امید زندگی (چهارشنبه 29 مرداد 93)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 11:31]
    تاریخ عضویت
    1392-7-29
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    3,415
    سطح
    36
    Points: 3,415, Level: 36
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    320

    تشکرشده 515 در 170 پست

    Rep Power
    33
    Array
    من حس می کنم شما با همسرت خیلی تعارف داری و نگرانی که حرف بشنوی در حالی که اشتباه می کنی
    تجربه نشون داده خانومایی که دوران عقد به خاطر غرورشون از همسرشون پول نگرفتن بعد از ازدواج دچار مشکل شدن وهمسرشون فکر می کرده خرجی نیاز ندارن
    سیستم آقایون با خانوما فرق می کنه آقایون غیر مستقیم متوجه نمیشن باید مستقیم بهشون بگی
    یه نکته مهم: از همون اول هر طوری که شوهرت رو بار بیاری همونطوری عادت میکنه شاید اوایلش بگه ولخرجی و پولکی هستی ولی وقتی یه مدت گذشت عادت میکنه و مجبوره کنار بیاد
    راه حل دوستان خوب بود ولی من پیشنهاد می کنم اینارو هم تست کنی:
    1- سعی کن اکثر اوقات با خودش خرید کنی
    2- موقع حساب کردن خودتو به اون راه بزن اگه دیدی حواسش نیست اشاره کن بگو همسرم بی زحمت حساب کن یادت باشه بعد از حساب کردن حتما تشکر کنی
    اگر گفت به من ارتباطی نداره یا خودت حساب کن کمی کارت سخت میشه ولی هنوز دیر نشده اون لحظه هیچی نگو ولی بعدش تو یه فرصت مناسب بگو شما که همسرمی بهتره به من پول تو جیبی بدی
    3- سعی کن بعضی وقتا بیرون که میری کیف پول با خودت نبری
    4- به هیچ وجه بهش کمک مالی نکن متاسفانه توی زندگیای امروزی یه وقتای جایگاه زوجین عوض میشه خانوما برای آقایون خرج می کنن این اشتباهه فکر می کنن دارن لطف می کنن در حالی که به خود آقا ضربه میزنید شخصیت مردا به غرور احتیاج داره و این غرور از کجا تامین میشه؟ از همین پول خرج کردن و حمایت کردن
    حالا فرض کنید که آقا خرج نکنه درسته که از کم خرجی شما خوشحاله ولی همین که به غرورش لطمه می خوره توی بقیه رفتارهاش شما رو اذیت می کنه و دوست داره خودش رو ثابت کنه
    5- گفتی که همسرت به محیط کار حساسه پس احتمالن تنها بیرون نمیری یه وقتی که قراره به منزلتون بیاد ترجیحا شب باشه خیلی بهتره زنگ بزن و یه سری لوازم بهداشتی یا آرایشی بسپار برات بخره سعی کن تمامی مشخصاتشون بهش بگی که بهونه نیاره نتونستم بخرم مثلا شامپو خیلی خوبه یا لوسیون (اگه دیدی خیلی بهونه میاره یا غر میزنه بگو من اینارو به خاطر تو استفاده می کنم وگرنه دختر مجرد لوسیون به چه دردش میخوره خودشون برای کی خوشبو کنه)
    6- یه وقتایی هم با لباس کهنه نه ولی لباسی که خیلی پوشیدی برو خونش اصلا هم نگران نباش میتونی چند وقت دیگه که هوا سرد شد وقتی میرید بیرون لباس گرم نپوشی یا مثلا الان که تابستونه کتونی بپوش بگو صندل تابستونی ندارم
    اگه دیدی با وجود تمام این موارد به روی خودش نمیاره دیگه تعارف رو بذار کنار و ازش پول بخواه اگه دیدی غر میزنه یا میگه وظیفم نیست بگو الان من همسر رسمی شما هستم و از لحاظ شرعی تمامی هزینه های من با شماست
    چطور موقع گیر دادن و غیرتی شدن حق داره گیر بده ولی موقع پول خرج کردن دختر بابات هستی و باید بابات هزینه ات رو بده؟!
    یه نکته ظنر:
    دوران عقد یا نامزدی چیست؟
    .
    .
    .
    .
    دورانی است که نه پدر و نه شوهر خرجت را نمی دن ولی در مورد احساس مالکیت می کنن

  6. 4 کاربر از پست مفید mis-marjan تشکرکرده اند .

    maedeh120 (چهارشنبه 22 مرداد 93), نیکیا (سه شنبه 21 مرداد 93), دختر بیخیال (سه شنبه 21 مرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط aye نمایش پست ها
    دوستان از همگی تون ممنونم
    نیکیای عزیز گفتن بهش بگو که دیگه روم نمیشه از پدرم پول بگیرم
    بهش گفتم. ولی توجهی نکرد
    یه چیز دیگه هم هست
    این خیلی آزارم میده
    قبل ازدواج به پدرش 8 ملیون داده
    این سرمایه ی همه ی کار کردنهاش بوده . الان پدرش میگه ندارم بدم ولی واقعا اینطور نیست. یه سری املاک داره که راحت میتونه پول شوهرم رو بده ولی شوهر من از پدرش خجالت میکشه و درخواست و اصرار نمیکنه.
    دیگه اینکه توی این ده ماه پول یارانه اش به حساب پدرش میرفته. قبل ازدواج هم میرفته تو حساب ایشون. ولی الان نمیگه که زن من لازم داره و مثلا بیام این پولو از پدرم بگیرم و بدم به زنم.
    چرا باید ایشون با همه ی عالم و آدم رودروایستی داشته باشه غیر من. باور کنید یک قرون هم برای من خرج نکردند خانوادش. یه سرویس طلا به من تو عروسی دادند که بعد عروسی فهمیدم همونم شوهرم قرض کرده بود. منم دادم بهش رفت پس داد. یه عیدی هم به من ندادند هر عیدی که اومده رفته
    حالا من ندید پدید نیستم و عقده ی اینچیزا رو ندارم. برام اخلاق شوهرم مهمه که خوبه و خدا رو بابتش ممنونم. اما از اینکه میبینم خودش به خودش نمیآد رنج میبرم
    یکی از دوستان میگه که شاید رسم ندارن. اتفاقا چنین رسمی رو هم دارند. تاااااااازه تو شهر اینا باید پسر همه ی جهیزیه رو بده. ولی خانواده ی من به رسم خودمون همه چیزو آماده کردند.
    دوست ندارم این مسئله ها تو دلم بمونه و یه روز سر اون خالی کنم و زندگی ام تلخ بشه و هر چی صبر کردم بی اجر بشه
    آیه جان من نه روانشناس هستم و نه کارشناس اما فکر نمیکنی داری خودت قانع میکنی که همسرت پول نداره در حالی که طبق گفته های خودت پول داره؟
    همسرت یارانه اش رو میده به پدر و مادرش؟ بعد تو میگی پول نداره سی هزار تومن در ماه به تو بده؟ ببین عزیزم همسرت هنوز درک نکرده که زن گرفتن خرج داره. تو هم با کم توقعی هات و به عبارتی بی توقع بودنت داری به این مساله دامن میزنی. بخدا کم توقع بودن زیادی هم خوب نیست. نیکی چو از حد بگذرد...
    آیه جان من نگفتم گفش کهنه بپوش. ببین من هفت ماهه عقد کردم. عید شوهرم یه کفش برام خرید که پنج ماهه دارم شب و روز میپوشمش خب همون کفش بعد از پنج ماه پوشیدن مداوم کمی کهنه شده و شیکی سابقش رو نداره و تا یک ماه بعد کهنه تر میشه.حالا من اگه جای تو بودم و شرایط تو رو داشتم و بخوام ماه بعد یه کفش بخرم از الان به شوهرم میگفتم که کفشم داره کهنه میشه وباید یه کفش جدید بخرم توی این یک ماه هم دو سه بار این موضوع رو تکرار میکنم که تو فکر خریدن کفشم تا حواسش باشه و خودمم تحت هیچ شرایطی با پول خودم برای خودم کفش نمیخریدم. حالا متوجه شدی منظورم از پوشیدن کفش کهنه چیه؟؟ منظورم این نیست که یه کفش درب و داغون و پاره بپوشی که عزیزم. تازه تو قبل از ازدواجت خرجت با بابات بود و اگه کفش کهنه میپوشیدی شوهرت باید میگفت خونه ی باباش چیزی براش نمیخریدن نه الان که عقد کردی و خرجت با شوهرته.
    شوهرت یارانه اش رو میده به باباش بعد قسطای شوهرت رو تو میدی؟؟؟ آیه؟؟؟
    اصلا بد نیست که زن و مرد اگه هر دو دارای درآمد باشند به هم کمک کنند و مشارکت داشته باشند با هم اما در حال حاضر موضوع تو کاملا متفاوته...
    جای تو و همسرت عوض شده... این مرده که باید خرج زنش رو بده با هر شرایطی... باید بیشتر کار کنه... باید یارانه اش رو بگیره بایدقرضی که داده رو پس بگیره
    وقتی تو توی این شرایط به شوهرت پول میدی اون جایگاه زن بودن تو رو درک نمیکنه. میشی مثل باباش یا مامانش که هر جا کم آورد باید بهش پول بدی...
    سعی کن از ناز و نوازش و زنانگیت استفاده کنی نه از دعوا و مرافعه...موفق باشی.

  8. 5 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    aye (سه شنبه 21 مرداد 93), مهربونی... (یکشنبه 16 شهریور 93), امید زندگی (چهارشنبه 29 مرداد 93), دختر بیخیال (سه شنبه 21 مرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    340
    سطح
    6
    Points: 340, Level: 6
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 282 در 96 پست

    Rep Power
    28
    Array

    Rolleyes

    مرسی از وقتی که مرجان و نیکیای عزیز گذاشتن
    حس خوبیه که ما برای همدیگه که همو نمیشناسیم وقت میزاریم
    واقعا توصیه هات مفیده
    متاسفانه مامان من ما رو اینجوری بارآورده
    همش میگه مراعات کنید
    خودش خیلی کلاه تو کلاه کرده و به قول خودش از این بچه رو تن اون بچه کرده و خواسته های خودش رو نادیده گرفته
    الان بعد 45 سال زندگی مشترک بابام یه مغازه ی خیلی خوب داره یه خونه ی بزرگ دو طبقه و دو تا مغازه ی معمولی دیگه
    کدوم به نام مامان منه؟؟ هیچکدوم. زنهای ما اگه سنتی رفتار بکنن فقط شریک نداشته های شوهرشونن بعد چند سال زندگی نه دارایی ها و اموالشون

    بازم ممنونم

    - - - Updated - - -

    میدونید من اشتباه وام ازدواج اون رو دادن رو همون اول کردم
    الان حواسم جمع شده
    و بعضی چیزهای کوجولو رو ازش میخوام
    چشم
    فکرم رو جمع میکنم و بهش امشب میگم که نیاز دارم
    فقط من خیلی ترسو هستم
    ازتون میخوام با من در تماس باشید تا عکس العملشو بگم و بازم راهنمایی ام کنید
    بله من زیاد با ایشون رودروایسی دارم. خودش هم خیلی اهل مراعات کردنه. تو مسائل اخلاقی بیشتر وقتها کار اشتباهی که از من سر میزنه با صبر و متانت و رودروایسی خاصی بیانش میکنه. به همین دلیله که منم رعایت میکنم.

    واقعا متاسفم که مسائل اینچنینی رو مطرح میکنم تو سایت. یه چیزهایی دوستان دیگه مینویسن که آدم خوابش نمیبره

    خدا میدونه که فقط نگران بد عادت شدنشم نه چیز دیگه. حتی به کمکهایی که به خانوادش شده در کل فکر نمیکنم و از خدا میخوام که داشته باشه حتی خواهر برادر کوچیکترشم عروس و داماد کنه.
    بازم ممنون از همه

  10. 2 کاربر از پست مفید aye تشکرکرده اند .

    نیکیا (سه شنبه 21 مرداد 93), دختر بیخیال (سه شنبه 21 مرداد 93)

  11. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    آیه جان قرار نیست که همه مشکلات بزرگ داشته باشن. مشکلات کوچیک رو هم باید حل کرد دیگه... در ضمن مشکل تو الان کوچیکه اما اگه حل نشه توی زندگی تبدیل به مشکل بزرگی میشه. مشکل من رو خوندی؟ یک ماه پیش اون مشکل برام خیلی بزرگ بود اما اشتراک آزاد گرفتم و هم با کمک بچه های اینجا و هم مدیر این سایت و صحبت هایی که با همسرم کردم و تغییر عکس العملهام و البته کمک خداوند روز به روز دارم سبک تر و راحت تر میشم و مشکلاتم هم خیلی کم تر شده... مشکلت رو بزرگ نکن اما حلش کن... من حتما بازم میام توی این تاپیک فقط اگر توی دو سه روز آینده نیومدم ببخش چون درگیر پایان نامم هستم. نخواه که تند و سریع به نتیجه برسی. صبر داشته باش.زمان لازمه تا همسرت کاملا روشن بشه. آروم اما قاطع باش. من مطمعنم که از پسش بر میای. موفق باشی

  12. 2 کاربر از پست مفید نیکیا تشکرکرده اند .

    aye (پنجشنبه 23 مرداد 93), شیدا. (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  13. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    آیه جان تا وقتی که به صمیمیت و راحتی با شوهرت نرسی نمیتونی خواسته هاتو بیان کنی .... همش با خودت فکر میکنی هر حرفی بزنی یا کاری کنی اون جبهه میگیره یا بهت تیکه میندازه اما هرچی باشه اون دیگه شوهرته و نون بیار خونت .... پس بهتره برای اینکه بعدا به مشکل نخوری گربه رو دم حجله بکشی


    سلام دوستای خوبم اگه میشه تو تاپیک منم نظر بدید ...
    http://www.hamdardi.net/thread34726-2.html

  14. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    aye (پنجشنبه 23 مرداد 93)

  15. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    340
    سطح
    6
    Points: 340, Level: 6
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 282 در 96 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام دوستان
    خب دیشب بهش اس ام اس زدم که فردا دارم میرم دکتر زنان
    گفت اکی
    گفتم شوشو من هیچی پول ندارماااااااااااااا. رومم نمیشه از بابا بگیرم. چون مریضه خودشو درمون میکنه خجالت میکشم بگیرم ازش
    گفت چشم. فرداش اومد 60 تومن بهم داد. خدایی که آدم یه دکتر میره میاد زیر 50 خرجش نمیشه.
    میتونستم خودم با گشتن توی شهر قرصهامو بگیرم ولی بهش اس دادم شوشو من رو شب ببر قرص بگیرم.
    گفت چشم
    خلاااااااااااااصه قدم اول بعد ده ماه موفقیت آمیز بود.
    خدایی قصد تیغ زدن شوهرم رو ندارم. پسرخالم زن عقد کرده. بابای دختره گفته هر وقت همه ی جهیزیه ی زنتو گرفتی ببرش!!! ماهی یک ملیون تومن از شوهرش پول توجیبی میگیره. طفلی شوهر من کل حقوقش ماهی یه تومنه.

    ولی هنوز روم نشده بهش بگم که من پول توجیبی میخوام.................

    چه جورین اونهایی که با شوهرانشون قاطع هستن؟؟ یا من خیلی بیچاره ام؟ این چهارمین باریه که میرم دکتر زنان. تا قبل این همش پولشو از بابام میگرفتم. خدایی شوهرم باید تو موارد قبلی یه تعارف به من میکرد که. مجرد بودم که نیاز به این چیزها نداشتم.

    دوستان اگه راهکار دیگه ای هم هست دوست دارم انجام بدم

  16. 2 کاربر از پست مفید aye تشکرکرده اند .

    نیکیا (شنبه 25 مرداد 93), ساحل75 (دوشنبه 27 مرداد 93)

  17. #19
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 آبان 00 [ 02:20]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    17,344
    سطح
    83
    Points: 17,344, Level: 83
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,156

    تشکرشده 742 در 286 پست

    Rep Power
    77
    Array
    سلام آیه جان. قدم اول رو عالییییی برداشتی... فعلا سعی کن یه مدت همینجوری ادامه بدی... اصلا هم مساله تیغ زدن نیست عزیزم. دروغ که نگفتی بهش. شوهرته و در قبال تو وظایفی داره. حالا یک مدت به همین روش ادامه بده. بعد از مدتی بهش بگو عزیز دلم من گاهی اوقات یه خرجهای کوچیکی دارم که روم نمیشه به خاطرشون از پدرم پول بگیرم و غرورم هم اجازه نمیده همش بابت هر چیز کوچیکی بیام به تو رو بندازم. آخه منم غرور دارم دیگه... سعی کن با زنونگیت دلشو به دست بیاری. نه اینکه قربون صدقه ی الکی بری ها... از ته قلبت باهاش مهربون باش و دلشو به دست بیار... بعد میتونی بگی معمولا رسمه که مردهای دیگه هر ماه یه مبلغی رو به همسرشون به عنوان نفقه میدن بعد به شوخی و خنده بگو تو چرا به من نفقه نمیدی؟؟ ببین چی میگه...

  18. کاربر روبرو از پست مفید نیکیا تشکرکرده است .

    ساحل75 (دوشنبه 27 مرداد 93)

  19. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 دی 93 [ 11:58]
    تاریخ عضویت
    1393-5-18
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    340
    سطح
    6
    Points: 340, Level: 6
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    179

    تشکرشده 282 در 96 پست

    Rep Power
    28
    Array
    نیکیا جان
    ممنونم
    مشکل اینه که شوهرم جایی رو برای حرف زدن من باقی نمیزاره. هر روز میگه که دستم خالیه و قرض دارم و واااااااااای قسط فردام رو چیکار کنم و ....
    دیگه با این همه آه و ناله من چجوری ازش بگیرم؟؟
    خودشم چند بار بهم گفته که من میدونم باید بهت پول بدم اما الان ندارم. انشالله بعدا جبران میکنم. ولی هیچوقت بعدا نمیآد . الان ده ماهه عقدیم.
    ولی همه به من میگن مردها میگن این چیزا رو ولی رفتن سر خونه زندگیشون همچنان بی پولن و ندارن که جبران کنن و از طرفی هم عادت نکردن تو عقد پول بدن پس سختشون میشه که بدن و با منت میدن.

    به نظر شما این کار خوبیه من بهش بگم از این به بعد یارانه ات رو بده به من؟؟
    امروز تو تلویزیون میگفت که همسران باید حرفهاشون رو بهم مستقیم بگن نه با کنایه. ولی من جسارت این کار رو ندارم. نمیدونمم ریشه ی مسخره اش کجاست....

    من فقط به هر کی میخواد ازدواج کنه میگم پول خوشبختی نمیآره ولی نداشتنش غصه و بدبختی و سختی میآره
    هر کی میخواد با بی پول جماعت ازدواج کنه پی خیلی چیزها رو به تنش بماله

    و دیگه اینکه میخوام به هر دختر و پسری که مامان و باباشون واسه ی عروسی شون کمکشون کردن حالا در هر سطحی بگم واقعا قدر خانوادشون رو بدونن
    بعضی خانواده ها مثل خانواده ی همسر من مثل مهمون میآن تو مجلس بچه شون....
    ویرایش توسط aye : یکشنبه 26 مرداد 93 در ساعت 16:15

  20. 2 کاربر از پست مفید aye تشکرکرده اند .

    footer (پنجشنبه 13 شهریور 93), ساحل75 (دوشنبه 27 مرداد 93)


 
صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پوچی و تنهایی
    توسط ali09 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 11 بهمن 95, 02:25
  2. شوهرم عزت نفس و اعتماد به نفسم رو ازم گرفته احساس پوچ بودن تو زندگیم دارم
    توسط امید زندگی در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 05 اردیبهشت 94, 11:54
  3. نیازمند راهنمایی جهت حل مسائل اعتقادی و ازدواج
    توسط salehe92 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 فروردین 94, 12:05
  4. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 25 خرداد 92, 16:59
  5. پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
    توسط میناز در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: دوشنبه 12 تیر 91, 10:46

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.