به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 40
  1. #31
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    نمیدونم شاید اعتقادات و نوع تربیت من با افراد این تالار متفاوت باشه
    من هیچ وفت کار جلف نمیکنم
    ولی مشکلی با به اشتراک گذاشتن عکس بی حجاب خودم تو اینترنت ندارم
    ولی عکس جلف هیچ وقت نمیگیرم ( حتی بره خودم خصوصی هم ذخیره نمی کنم )
    تو فیس بوک - ایمیل ها و پیام های من چیزی نیس که کسی بخواد ازش سواستفاده کنه ( به جز پیام هایی که توی این یه ماه رد و بدل شد )
    سزچ های اینترنتی من گشتن سایت های زبان و پیدا کردن مقاله است
    اگر مثلا اومده باشم همدردی قبل از دادن لپ تاپ به کسی history رو پاک میکنم
    هیچ وقت هم مشکلی با دادن لپ تاپ به ایشون و دیگران چه دختر و چه پسر نداشتم
    حالا به ایشون 3 روز دادم چون خودم مال ایشون رو نیاز داشتم و مجبور بودم
    به دیگران 2 ساعت
    یکم به این هم توجه کنید
    که لپ تاپ بیشتر بره من وسیله ی کاری هس تا شخصی و تو پروژه های تیمی چنین تبادل لپ تاپی بین من و بقیه زیاد بوده

    گفتم اصلن مشکلی ندارم با بی حجابی ولی جلف بودن چرا
    از طرفی اصن دوست ندارم پیش من پسری حرف جلف بزنه ( تو همون خارج هم رعایت میکنن خیلی مسائل رو جلوی خانم ها )
    در مورد حرف جلف ایشون ( که باز هم ناشی ار آشنا نبودن من با چنین جک ها و اصطلاحاتی بوده ) یک مورد تذکر دادم و مورد بعدی به این قطع شدن رسیده
    باز هم میگم از 9 ماه پیش ختی رابطه ی چت هم بسیار مخدود و در حد ارتباط با بقیه بوده ولی فقط 1 ماه قبل اس ام اس ها زیاد شد و کار این 1 ماهم فقط اشتباه بود
    که حتی هودش هم اینو به من میگفت که تو هیچ اشتباهی تو زندگیت نکردی و باید میگفتی تا تکلیقت روشن میشد ولی این یک ماه فقط اشتباه کردی

    از نظر من تو این تالار کمی هم نگاه به تفاوت های فرهنگی در نقاط مختلف ایران بشه بهتره
    چیزی که ممکنه واقعا ار نظر شما کوه باشه از نظر فرد دیگه کاه هس
    و این ناشی از ضعف شخصیت اون آدم نیس
    کمی نگاه به تاپیک "تنفر از خواستگار سنتی" و "تاپیک های خانم سهیلا" بیندازید تا بفهمید که من اهل کجا هستم و اعتقادم چیه

    - - - Updated - - -

    نمیدونم شاید اعتقادات و نوع تربیت من با افراد این تالار متفاوت باشه
    من هیچ وفت کار جلف نمیکنم
    ولی مشکلی با به اشتراک گذاشتن عکس بی حجاب خودم تو اینترنت ندارم
    ولی عکس جلف هیچ وقت نمیگیرم ( حتی بره خودم خصوصی هم ذخیره نمی کنم )
    تو فیس بوک - ایمیل ها و پیام های من چیزی نیس که کسی بخواد ازش سواستفاده کنه ( به جز پیام هایی که توی این یه ماه رد و بدل شد )
    سزچ های اینترنتی من گشتن سایت های زبان و پیدا کردن مقاله است
    اگر مثلا اومده باشم همدردی قبل از دادن لپ تاپ به کسی history رو پاک میکنم
    هیچ وقت هم مشکلی با دادن لپ تاپ به ایشون و دیگران چه دختر و چه پسر نداشتم
    حالا به ایشون 3 روز دادم چون خودم مال ایشون رو نیاز داشتم و مجبور بودم
    به دیگران 2 ساعت
    یکم به این هم توجه کنید
    که لپ تاپ بیشتر بره من وسیله ی کاری هس تا شخصی و تو پروژه های تیمی چنین تبادل لپ تاپی بین من و بقیه زیاد بوده
    گفتم اصلن مشکلی ندارم با بی حجابی ولی جلف بودن چرا
    از طرفی اصن دوست ندارم پیش من پسری حرف جلف بزنه ( تو همون خارج هم رعایت میکنن خیلی مسائل رو جلوی خانم ها )
    در مورد حرف جلف ایشون ( که باز هم ناشی ار آشنا نبودن من با چنین جک ها و اصطلاحاتی بوده ) یک مورد تذکر دادم و مورد بعدی به این قطع شدن رسیده
    باز هم میگم از 9 ماه پیش ختی رابطه ی چت هم بسیار مخدود و در حد ارتباط با بقیه بوده ولی فقط 1 ماه قبل اس ام اس ها زیاد شد و کار این 1 ماهم فقط اشتباه بود
    که حتی هودش هم اینو به من میگفت که تو هیچ اشتباهی تو زندگیت نکردی و باید میگفتی تا تکلیقت روشن میشد ولی این یک ماه فقط اشتباه کردی

    از نظر من تو این تالار کمی هم نگاه به تفاوت های فرهنگی در نقاط مختلف ایران بشه بهتره
    چیزی که ممکنه واقعا ار نظر شما کوه باشه از نظر فرد دیگه کاه هس
    و این ناشی از ضعف شخصیت اون آدم نیس
    کمی نگاه به تاپیک "تنفر از خواستگار سنتی" و "تاپیک های خانم سهیلا" بیندازید تا بفهمید که من اهل کجا هستم و اعتقادم چیه


    و اگر ممکنه دیگه سر این کارهای کوچک مث تبادل لپ تاپ به من خرده نگیرید چون هنوز هم هیچ اشتباهی توش نمیبینم

    - - - Updated - - -

    خواهشا من این تاپیک رو فقط واسه این ایجاد کردم که آروم شم
    که دوستان اگه مایلن راجع به خودشون بگن اگه مایلن
    نه اینکه یر رابطه ای که تو تاپیک های قبلی معلوم شد از بیخ و بن اشتباه بوده دوباره سرزنش شم
    من مطمئنم که چندان هم آدم منفعلی نیستم ( روابطم با بقیه که این رو نشون میده ) و
    اگر یک ازدواج خوب و دور از احساسات داشته باشم هیچ وقت به انفعال نخواهد رفت
    من زود مهر پسر ها رو نمی گیرم دو مورد رو میگم

    1- چند وقت پیش رفتم تو فیس بوک و دیدم که یکی از همکلاسی هام پیغام خصوصی داده که شما خیلی چهره ی جوان و زیبایی دارین
    منم نوشتم یادم نمیاد چنین تعریفی کرده باشم از شما و اصن خوشم نمیاد تمام
    چند وقت بعد یه عکس گذاشتم اومده بود نوشته بود داری پیر میشی ولی
    نوشتم که منو مجبور به کاری میکنید که دوست ندارم و یه بار گفته بودم و unfriend کردم ایشون رو ( تنظیماتم طوری هس که دیگه نه پیغام و نه کامنت نمیتونه بذاره )

    2- دو سه روز با یک نفر واسه تقویت زبان چت کردم ولی دیدم سطحمون یکسان نیست گفتم بسه
    یه چند روزی گذشت و دیگه on نبودم
    یه بار اومدم دیدم نوشته که درسته زبان نمیتونیم بخونیم ولی دوست که میتونیم باشی آخه شما خیلی مودبی و من دوست ندارم چنین دوستی رو از دست بدم
    من هم نوشتم قصد از ایجاد ارتباط فقط یادگیری زبان بود و شما گفتی سه ما دیگه تافل داری پس به تافلت برس چون دوستی نبوده و همونجا بلاک کردم

    ولی ایشون رو واقعا دوست داشتم و اون روز که گفت شاید منظور مثبتی دارم و اینکه چندین بار هم این سوال "داشتن یا نداشتن دوست پسر رو به شوخی پرسیده بود و با وجود اینکه بهش گفته بودم فک نمیکنم باید توضیح بدم ادامه میداد" فکر کردم که شاید واقعا مهمه و چرا با بدخلقی هام به کسی که دوسش دارم نرسم؟؟؟

    این دو مورد حرف جلف هم اواخر گفته شد
    اون موقع خیلی مودبانه حرف میزد

    - - - Updated - - -

    توضیخاتم باعث شد فقط یادآوری چیزی که باید فراموش شه صورت بگیره

    - - - Updated - - -

    یکم هم به این فکر کنید
    شما یه نفر رو 3 سال هس دوس داری
    بعد هی خودت رو سرزنش میکنی
    میگی من باید درسم رو بخونم
    نه این عشق نیس ..... نباید اینقدر زود بیاد ...... اینا همه هوسه ناشی ار اینه که مدارس مختلط نبوده جوگیر شدی
    بعد میبینی اااا لیسانس داره تموم میشه هنوزم که هنوره این آدم تو ذهنته ..... نه مث اینکه تقصیر مدارس نبوده .... شاید واقعا کسی رو دوس داری ( بازم میگم این آقا رفتارش دورادور خیلی متین و موقر هست و اینو نه من بلکه همه میگن )
    بعد همون موقع چند بار با این آقا تماس میگیری می بینی نه بابا ایشون تو تماسایی که خیلی هم کاری هس شروع میکنه صحبت رو میکشه به دوست پسر تو؟
    یه بار میگی نیازی به توضیح نمی بینم
    یه بار میگی خوشم نمیاد
    یه بار میگی من فقط از درس حرف میزنم ولی شما مسئله رو جای دیگه میکشی؟
    برمیگرده میگه شما فقط به فکر درسی هوب منم تا حالا دوست دهتر نداشتم
    هیچ وقت فکر نمیکنی شاید نظر مثبتی دارم و فقط فکر میکنی مزض دارم
    طرف TA یه درسی میشه میره جلسه ی اول میبینه تو پیش هم ورودی هات نیستی
    زنگ میزنه ازت میپرسه که این درس رو قبلن پاس کردین؟ چرا امروز نبودین؟
    میگی بله
    ولی کم کم باورت میشه که آره انگار اونم
    پس چرا باید با بدخلقی از دستش بدی؟ تو هم حق داری مث دخترای دیگه به پسری که دوسش داری محبت کنی؟

    به نظر من اون خودش هم متوجه اشتباهش شده بود
    اینکه درسته 9 ماه پیش به دروغ خواستگاری رو عنوان کرد ولی ارتباطش رو سعی داشت بیشتر کنه من رو به این یقین رسوند که اون فقط شرایط رو نداره
    ولی هوب روحیه ی پسرها با ما متفاوت هست؟ من نمیگم دوسم داره میگم یه جور ترحم یا عذاب وجدان به خاطر اشتباهی که کرده
    اگر اون فکر نمیکرد که اشتباه کرده هیچ نبازی نبود 1 ماه گریه های من رو تحمل کنه و بگه واسم مهمی و حاضر نیستم بلاکت کنم و فقط امیدوارم حالت بهتر شه؟
    هیچ نیازی نبود بشینه با حوصله به من یاد بده که چطور فراموش کنم؟
    لازم نبود شب آخر زنگ بزنه که ببینه حالم بهتر هست یا نه و منم با عصبانیت بگم که هنوز رو حرف بلاک هستم و دلایل خودم رو دارم و خالا که تو خاضر نیستی تا فردا ظهر اونقدر اس ام اس میدم که مجبور شی

    توضیخاتم باعث شد فقط یادآوری چیزی که باید فراموش شه صورت بگیره
    ویرایش توسط nafiseh joon : سه شنبه 14 مرداد 93 در ساعت 01:06

  2. #32
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    من مهارت دوست پسرداری هم نمیهواستم داشته باشم
    من دوست داشتم با این آقا ازدواج کنم
    و با خیال راحت محبت کنم یا نکنم

    الان هم فهمیدم چنین رابطه ای صد در صد اشتباه هست

  3. #33
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    سلام دوستان
    1- اگر کسایی هستن که خیلی شخصیت من رو ضعیف میدونند لطفا نگاهی به آخرین پست من تو تاپیک خانوم صبا
    http://www.hamdardi.net/thread34437-5.html#post342902
    و پست های دیگه ی من بندازن
    من نمیگم خیلی کارم درست بوده ولی این رو باور دارم که آدم ها تو عشق اول خیلی احساسی عمل میکنند
    2- حداقل من که چنین ضعف و انفعالی رو تو رفتارام با بقیه ی پسرها و همچنین دخترها نمیبینم
    3- از اینکه میگم دوست پسر نداشتم قصد تبرئه ی حودم رو ندارم نه اینکه نخوام ولی تا قبل از رابطه با این آقا ذهنم متوجه چیزای دیگه ای بوده
    الانم بزرگترین ناراحتیم این آقا نیستن بلکه این حس هست که اون داره راحت کار هودش رو میکنه ولی من کارام عقب افتاده
    4- در مورد تبادل لپ تاپ فقط رو مورد میگم اول این تبادل درست اواخر ترم پیش موقعی صورت گرفت که شدیدا به 6 نمره ی پروژه نیاز داشتم و حاضر بودم هرکاری بکنم
    دوما به خیلی از دخترهای همکلاسم زنگ زدم که اگه ممکنه بدید و ختی تو فیس بوک هم یه پست گذاشتم که بچه ها لپتاپ من فلان برنامه رو اجرا نمیکنه و الان وقت ندارم درستش کنم کسی حاضره لپتاپش رو بره چند روز به من بده و با لپتاپ من کار کنه؟ وقتی دیدم کسی جوابی نداد
    ناچارا به ایشون زنگ زدم چون میدونستم که میدن
    دو ماه بود بدون اینکه به خودشون چیزی بگم بلاکشون کرده بودم و اصن خبر نداشتم تهران هستن یا نه
    تا تماس گرفتم بدون هیچ منتی گفتن که آره تهرانم و بیا بگیر و تا هروقت خواستی پیشت باشه
    من هم هرچی فایل خصوصی داشتم ریختم رو هارد اکسترنال و بردم دادم به ایشون
    و هنوزم اشکال خاصی تو این کارم نمیبینم
    این هم که دو ماه بوده به ایشون زنگ نزدم تا وقتی که نیاز ضروری پیدا کردم فک کنم به اندازه کافی نشون بده آویزون نیستم
    تمام ناراحتی من این بود که همین قطع ارتباط 2 ماهه نشون میداد که من در خال فراموش کردن این آدم هستم و نیاز نبود دروغی گفته بشه
    هرچند تو دلم خیلی چیرا بوده ولی فقط موقع نیاز تماس گرفتم

    ولی دوستان این تاپیک ایجاد شده بود به این منظور
    1- خانم ها بگن چفدر طول کشید تا کسی رو فراموش کنن؟
    2- چی کار کردن تا فراموش کنن؟
    3- دوباره اشتباهشون رو تکرار کردن؟
    4- الان چه حسی دارن؟ دوباره تونستن به این حس برسن که نه تحقیر نشدن؟
    5- من دلم بره اون شخصیت علمی خودم تنگ شده خانم ها دوباره تونستین به خودتون بیاین؟
    6- دوباره تونستین به این باور برسین که چندان هم وقتتون تلف نشده من همش غصه ی اتلاف وقت دارم؟ فکر میکنم یعنی قراره بره همه اینقدر مایه بذارم و احساس خرج کنم و وقت خودم رو بگیرم؟

    پس فقط این قسمت از پست آخرم رو بهونید و با توجه به اون جواب بدین اگر دوست دارید
    پست های قبلی بیشتر به فنا رفته و درد و دل شده
    من قبول دارم که اشتباه کردم
    نه اینکه انتقاد پذیر نباشم
    زیاده روی های من و گول زدن های خودم تو تاپیک های قبلی ثابت شد
    الان دوست ندارم با بیرون کشیدن دل و روده ی این رابطه دوباره ناراحت شم
    یک هفته و نیم میشه که دیگه هیچ تماسی بین من و این آقا صورت نگرفته
    و تا حدی آروم ترم


    - - - Updated - - -

    من خودم هنوز هم قویا معتقدم که کار چند ماهم اصن آویزونی نبوده
    خودش هم این آخرا میگفت
    که تو هیچ اشتباهی نکردی
    باید میگفتی و اصلن کار خوبی کردی که زود تکلیف رو روشن کردی
    ولی این کارای آخرت اشتباه بود دنبالش رو از 9 ماه قبل نگرفتی و الان میگیری
    آره دیگه
    منم فک میکردم که دیگه آب از سرم گذشته و اون همه چیز رو میدونه
    بالاتر از سیاهی که رنگی نیست
    پس اگه الانم بفهمه ناراحتم فرقی نمیکنه

    و الا هیچ وفت به پسرها ناراحتیم رو بروز نمیدم
    یه چیزی همیشه میگم آقایون تالار ناراحت نشن
    پسرها اعتماد به نفشسون در حد 200 هست و از ناراحت شدن دخترا ناراحت نمیشن
    پس نباید نشون بدیم بهشون که ناراحتیم
    ناراحت کردنشون هم خیلی سخته
    ویرایش توسط nafiseh joon : سه شنبه 14 مرداد 93 در ساعت 11:22

  4. #34
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array
    چقدر طول می کشه؟!

    بستگی داره به اینکه کی مرور گذشته را تمام کنی!

    چگونه تمام میشه؟!

    - هر نوع مرور و به یادآوری و بالا پایین کردن در مورد گذشته را بریز دور و فورا متوقف کن. حتا لازم نیست دیگر مشاوره بگیری.
    - زمان آن لاین بودنت رو به حداقل برسان. چه سایت خبری باشد، چه برای همدردی. حتا اگر می توانی ( میدانی که بهانه های درسی هم یک جور لاپوشانی است!) مدتی هیچ چیزی ننویس و نخوان.
    - با دوستان واقعیت اوقات بیشتری بگذران
    - تماست را با خانواده بیشتر کن
    - برو پیاده روی و موسیقی گوش کن و برای خودت خرید کن. حتا در حد یک گلدان کوچک که از او مراقبت کنی و رشدش را ببینی.
    - به یکی از اساتیدی که به کار گروهشان علاقه مندی مراجعه کن و بگو مایلی بیشتر با کارهایشان آشنا شوی، جلسات گروهشان را شرکت کن و اگر توانستی یک پروژه کوچک با آن گروه شروع کن.
    - دنبال کار باش ( بیرون دانشگاه) میزان درآمدش اصلا مهم نیست. برایت سابقه کاری ثبت خواهد شد.
    - زبان بخوان که حتا اگر نخواهی برای اپلای اقدام کنی، انشالا در فرصت مطالعاتی دوره دکترا به آن نیاز خواهی داشت.

    و در پایان لطفا درخواست بستن این تاپیک را بده و تا مدتی، هیچ تاپیک جدیدی باز نکن.

    برایت آرزوی به‌روزی می کنم.
    هر چیز که در جُستن آنی، آنی

    مولانا

  5. 3 کاربر از پست مفید آویژه تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 15 مرداد 93), nafiseh joon (سه شنبه 14 مرداد 93), مسافر زمان (چهارشنبه 15 مرداد 93)

  6. #35
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط آویژه نمایش پست ها
    چقدر طول می کشه؟!

    بستگی داره به اینکه کی مرور گذشته را تمام کنی!

    چگونه تمام میشه؟!

    - هر نوع مرور و به یادآوری و بالا پایین کردن در مورد گذشته را بریز دور و فورا متوقف کن. حتا لازم نیست دیگر مشاوره بگیری.
    - زمان آن لاین بودنت رو به حداقل برسان. چه سایت خبری باشد، چه برای همدردی. حتا اگر می توانی ( میدانی که بهانه های درسی هم یک جور لاپوشانی است!) مدتی هیچ چیزی ننویس و نخوان.
    - با دوستان واقعیت اوقات بیشتری بگذران
    - تماست را با خانواده بیشتر کن
    - برو پیاده روی و موسیقی گوش کن و برای خودت خرید کن. حتا در حد یک گلدان کوچک که از او مراقبت کنی و رشدش را ببینی.
    - به یکی از اساتیدی که به کار گروهشان علاقه مندی مراجعه کن و بگو مایلی بیشتر با کارهایشان آشنا شوی، جلسات گروهشان را شرکت کن و اگر توانستی یک پروژه کوچک با آن گروه شروع کن.
    - دنبال کار باش ( بیرون دانشگاه) میزان درآمدش اصلا مهم نیست. برایت سابقه کاری ثبت خواهد شد.
    - زبان بخوان که حتا اگر نخواهی برای اپلای اقدام کنی، انشالا در فرصت مطالعاتی دوره دکترا به آن نیاز خواهی داشت.

    و در پایان لطفا درخواست بستن این تاپیک را بده و تا مدتی، هیچ تاپیک جدیدی باز نکن.

    برایت آرزوی به‌روزی می کنم.
    بله
    دست شما درد نکنه
    خودم هم داشتم به این نتیجه می رسیدم که بستن این تاپیک بهتره
    اصن با دیدن اشتباهات دیگران یاد خودم می افتم ناخودآگاه
    الان درخواست میدم تاپیک رو ببندن

  7. کاربر روبرو از پست مفید nafiseh joon تشکرکرده است .

    آویژه (چهارشنبه 15 مرداد 93)

  8. #36
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام خانم نفیسه.
    شما گفتید چقدر زمان می بره اون اقا رو فراموش کنید من میگم هیچ وقت !!! البته اگه همین روند رو ادامه بدید

    شما این تاپیکو از 11 مرداد زدید ولی توی این سه روز هی اومدید از چیزایی که با اون اقا داشتید و بهتون گذشته گفتید ومیگید برای کی ؟؟ باور کنید مخاطبین میخونند و رد میشند ولی چه اتفاقی برای شما می افته ؟ شما با مرور کردن این خاطرات انگار تمام اون لحظات از جلوی چشتون رد میشه و دقیقا با همون منوال قبل شما رو درگیر میکنه تمام وجودتون رو احساساتتون رو ... بعدش هر کی دیگه هم باشه احساس شکست میکنه میگید من که خواستم فراموشش کنم پس چرا نمیتونم؟؟ پس حتما من نمی تونم !!

    در صورتی که شما دارید راهو اشتباه میرید... دیگه چه فرقی میکنه ما بدونیم شما به اون اقا از کی شروع کردید به کجا شروع کردید چیکار کردید و نکردید جز این که هی در دل شما اشوب بشه..شما به این نتیجه رسیدید اون اقا شما رو نمیخواد به فرض هم شما بهترین زوج دنیا می شدید ولی اون اقا شما رو نمی خواد پس به این نتیجه رسیدید باید اون اقا رو فراموش کنید حتی اگه گیریم تا اخر عمر ازدواج نکنید

    حالا با این نتیجه ی که گرفتید و ضمن تجربه گرفتن از اشتباهات گذشتتون

    1- هر چی که باعث میشه اون اقا رو برای شما تداعی کنه کامل برای یه مدت طولانی بریزید دور..اگه میخواد عکس باشه نوشته باشه و هر چی ..بعدش مثلا اگه توی فیس بوک با ایشون همیشه بودید یا هر جا که اونم تداعی گر ایشون میشه کلا بزاریدش کنار ..کلا بزاریدش کنار ..اینا صرفا تجربه ی شخصی نیست و اگه بهش عمل کنی دقطعا نتیجه می گیرید

    2- به هیچو وجه تاکیید میکنم به هیچ وجه به مرور وقایع گذشته نپردازید...سعی کنید این خاطرات رو مثل گل و لای هایی که ته یه برکه رسوب میکنه ته نشین کنید و وقتی اینا رو مرور می کنید دوباره اینا میان بالا و روز از نو و روزی از نو..ولی وقتی بهش فکر نمی کنید و ته نشین میشه درسته این خاطرات هستش شاید برای همیشه ولی اون ته هستش انگار که نیستش و انشالله بعد یه مدت طولانی اون قدر اینا اون ته سفت می چسبند به این راحتی ها بالا نمیان..ولی الان چون اولشه تا کمی به خودتون ضربه وارد می کنید باعث میشه کلا به هم بریزید...

    3- از وقتی که این کار ها رو می کنید بعد مدتی خوب میشید ولی کافیه حتی یه سال گذشته باشه حتی ولی تا برید یه جایی یا خاطره ای یا ماکنی اون اقا رو تداعی کنه ممکنه به صورت کاملا لحظه ای دوباره همین هیجانات الانتون بروز کنه اون موقع بیدار باشید و سریع ببنید با چی اروم میگیرید و به همون پناه ببرید و اون لحظه رو رد کنید..

    4- انشالله با کمک خدا و تلاش خودتون اگه خوب این کار رو انجام بدید تا دو سه سال دیگه (خیلی کم گفتماا) کار به جایی میرسه که این حس ها کم میشه و کم کم بعد گذتش دوبرابر این زمان یعنی حدود 7 یا 8 سال دیگه اصلا چیزایی که باعث میشد اون قاا یاد شما بیان رو ببنید هم ببنید زیاد حالتون دگرگون نمیشه نهایتش در حد دقایقی ولی تموم

    5-شما مثل یه کسی هستید که جراحت بهش وارد شده حالا شما روحی هستش و دیده نمیشه..پس این طور نیست الان تصمیمی به فراموشی بگیرید همه چیز اکی باشه..درست مثل کسی که مثلا یه سرما خوردگی ساده داشته توی دوره ی درمان باید خیلی محتاط باشه درسته داره دارو مصرف میکنه حتی مدت کمی بعد بهمبود نباید تیو هوای سرد باشه و ملاحظه کنه و.. دیگه این بحث علاقه و.. اینا جای خود داره پس همیشه حواستون باشه شما باید خیلی مراقب و محتاط باشید

    6-اصلا گیریم شما تحقیر شدید !؟!!؟!؟ پیش کی فوق فوقش پیش یه اقا پسری دیگه از این بالاتر که نیست ؟؟؟ هست..توی عالم هستی شما اصلا جلوی یه نفر تحقیر هم شده باشید خیلی از ما هم توی خیلی مسایل پیش کسانی تحقیر شدیدم ولی در عوض پیش یه عده دیگه کلی ابهت داشتیم وامری طبیعی هستش..شما توی ذهنتون خیلی این موضوع رو بزرگ کردید..کاش این طوری نمی شد..حالا که شده شما درسی که می گرفتید از این موضوع رو بگیرید و دیگه ادامه ی زندگیتون رو بدید..و اگه از درون اینو حل کردید مطمئن باشید بیرونی ها متوجه نمیشند..مثلا من الان شما رو ببنیم ز کجا متوجه میشم شما یه ادم موفق یا شکست خورده هستید خود شما با حالت درونیتون نشون میدید..پس لطفا این قدر نگید تحقیر و .. انگار جلوی یه ملتی یا محلی یه اتفاقی افتاده و.. یه پسری دل دادید ایشون به شما دل نداد تما شد رفت دیگه راجبش صحبت نکنید..

    7-اشتباهات گذشته رو تکرار نکنید..نمونش همین گفتن خاطراتی که با اون اقا داشتید و.. باید به جایی برسید که لحظه ای هم به ایشون فکر نکنید.. ومطمئن باشید بهش می رسید ولی در طولزمان که قدم اول این هست راجب اون اقا دیگه با کسی حرف نزنید حتی با خودتون..

    8-گیریم وقت شما هم تلف شده چند سال گیریم 4 سال !! حالا شما چه راه بهتری سراغ دارید ؟؟!؟ بشینید غصه بخورید و فقط صرفا چون 4 سال از عمرتون تلف شده دیگه بقیه عمرتون هم محکوم به شکست میشید ؟؟ در صورتی که اصلا باید بگید بخشی از عمر و احساس و ... اینا رو تلف کردید قطعا توی این بازه زمانی فعالیت های مثبتی هم داشتید ولی متاسفانه فقط دارید روی این قسمت زوم می کنیدو به کل تعمیم میدید که من باختم

    9-خدا رو شکر ده روزه دیگه صحتی هم نداشتید..امیدوارم به این حرفم توجه کنید برای همیشه این رابطه رو قطع کنید..شما اگه واقعا به این نتیجه رسیدد که وصالی در کار شما و اون اقا نیست شاید یه دختری دیگه میبود براش طبیعی بود میگفت امرزو با این فردا با یکی دیگه و.. ولی شما این اقا رو برای ازدواج می خواسیتد که این قدر باهاش این طوری رفتار کردید و.. در صورتی که اون اقا صرفا به عنوان دوست احتملا نگاه می کردند پس ادامه این رابطه ها برای اون اقا مشکلی نداره و میشه بخش بسیار کوچیکی از زندگیش که ممکنه توی این ده روز در حد چند دقیقه هم به شما فکر نکرده باشه..ولی برای شما همه ی زندگیتون شده..نمونش فقط توی این سه روز چقدر وقت فکر کردن و نوشتن به وقایعی که با اون اقا داشتید صرف کردید البته من قصد توبیخ و این جیزا ندرامااااا دارم بهتون میگم اینا اشتباست و دیگه تکرار نکنید ..شما درسته 10 روز با اون اقا صحبت نداشتید ولی چه بسا بیش تر ذهنتون از مواقعی که باهشون تماس داشتنید درگیر شده..

    9- پس لطفا هم بهشون فکر نکیند و هم تماستون رو کلا قطع کنید و..

    10-اگه ایشون دوباره حتی تماس گرفتند و لطفا جواب ندید..کلا چیزایی که باعث میشه حتی اگه لحظه اون اقا شاید به شما تماس برقرا کنند قطع کنید..چون شما ممکنه باز وسوسه بشید و این طوری باز روز از نو روزی از نو...


    ور در پایان میگم شما بخشی از عمرتون و.. اینا صرف شد هر چند تجربه ای کسب کردید که قبول دارید لااقل برای فرزنداتون میتونه مفید باشه و.. در حتی اینده..به هر شما به نوعی واکیسنه شدید و دیگه این قدر تجربه دراید دیگه درگیر این چیزا نشید...برای کنکور اردش شروع کنید به خوندن راه برای موفقیت بازه تلاش کنید و توکل به خدا.

    براتون ارزوی موفقیت دارم.

  9. 2 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 15 مرداد 93), nafiseh joon (سه شنبه 14 مرداد 93)

  10. #37
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نفیسه جان جواب سوالهایت را یک به یک می دهم :
    1- اینکه چقدر طول می کشه اولا معلوم نیست چون انسان ها تفاوت دارند. اما اینکه چقدر طول می کشه اصلا موضوع مهمی نیست و نباید به این موضوع فکر کنی. عزیزم هر چیزی در این دنیا بالاخره به پایان
    می رسد پس خودت را درگیر زمان و ساعت نکن. ببین من الان درد سیاتیک دارم البته خفیف. اوایل همه اش می گفتم چقدر طول می کشه خوب بشم و بی تابی می کردم اما حالا فهمیدم این کار اشتباهه. مهم اینه که من عملکردم درست باشه . وقتی درست فکر و عمل کنم بقیه اش خود به خود درست می شود. فکر کردن به زمان فقط استرس ایجاد می کند.
    2- برای فراموشی یک شرط اصلی وجود دارد : از ته ته دلت بخواهی که این قضیه را فراموش کنی. یعنی وقتی به فراموشی فکر می کنی هیچ فکر و احساسی در دلت نباشد که مخالف این فراموش کردن باشد. یعنی تمام وجودت اشتیاق فراموش کردن داشته باشد. عزیزم دخترهای زیادی را در این تالار دیدم که در رابطه خرد و تحقیر شدند به بدترین شکل ممکن . عذاب کشیدند با خاطرات گذشته اما چون خودشان نخواستند نتوانستند فراموش کنند. می دانی چرا ؟
    چون دلشان نمی خواست از احساسات رمانتیکی که تجربه کرده بودند و قطعا برایشان لذت خاصی داشته دست بکشند. دائما این جمله را تکرار می کنند : (درسته به من بدی کرده و رابطه اشتباهی داشتیم اما چون
    با هم لحظات خوبی داشتیم و خیلی همو دوست داشتیم و بهترین خاطرات را با هم تجربه کردیم ته دلم هنوز دوستش دارم )
    نفیسه جان چیزی که مانع فراموشی می شود همین است که گفتم. این دخترها خودشان نمی خواهند از لذتی که این خاطرات برایشان دارد دل بکنند. و نیز از حس لذتی که با گرایش و تمایل به آن پسر ( عمدا کلمه عشق و دوست داشتن را به کار نمی برم ) تجربه کرده اند.
    این آدم ها که نمی توانند فراموش کنند نمی توانند دل بکنند و در نتیجه نمی توانند فراموش کنند .
    حالا می پرسی چرا این دخترها نمی خواهند از خاطرات و تمایلی که به پسری داشته اند دل بکنند و فراموشش کنند ؟
    دلیلش این است که هنوز هم افکارشان و عقایدشان و دیدشان به دنیا و آدم ها و روابط بین آنها همان است که در گذشته بوده است. همان است که در زمان رابطه داشته اند. شما فکر می کنید که با شکست رابطه فکر آنها خیلی عوض شده و پخته شده اند. اما اشتباه می کنید. چون فقط و فقط شرایط محیطی آنها عوض شده است و نه درون آنها و عقاید آنها. آنها هنوز همان عقاید گذشته را راجع به دوست داشتن ، ازدواج ، خانواده ، عشق و رابطه دختر و پسر دارند. آنها فقط در یک رابطه شکست خورده اند و دیگر هیچ.
    پس اگر می خواهی فراموش کنی باید این کارها را بکنی :
    - از ته دلت بخواهی در راه فراموشی قدم بگذاری. راهی که هیچ بازگشتی به گذشته ندارد.
    - برای اینکه بتوانی این راه را به بروی باید قدم برداری. قدم به قدم افکار و عقاید و جهان بینیت را بازبینی ، نقد و اصلاح کنید. راجع به خانواده ، عشق ، دوست داشتن ، روابط دختر و پسر و .... . این کار زمان بر است و باید برایش وقت بگذاری.

    حالا می دانی چرا دخترها دوباره اشتباهشان را تکرار می کنند ؟ جوابش همین است که گفتم. کسی که افکارش را اصلاح نکند عملکردش عوض نمی شود.

    حالا می پرسی چرا افکارشان را عوض نمی کنند ؟
    چون اولا باید بپذیرند که شیوه گذشته شان اشتباه بوده است و این شجاعت می خواهد. دوما این کار( عوض کردن عقاید و حتی پذیرفتن عقایدی که مخالفش بودی ) به سعه صدر بسیار و بصیرت و صبر و عدم خودخواهی وعدم خودمحوری احتیاج دارد. یکجورهایی باید خودت را از آن بالا به پایین بیاوری. در مباحث عرفانی هم همین بحث مطرح است. که از بالا به پایین بیایی و منم منم نکنی.

    دوم اگر فکرشان را تغییر دهند و عملکردشان عوض شود باید بپذیرند که محدودیت ها و سختی هایی خواهند داشت. اصولا کسی که روی فکر و عمکردش دقت بیشتری دارد مطمئنا محدودیت بیشتر و سختی بیشتری خواهد داشت. چون می فهمد که خیلی از کارهایی که رواج دارد و دیگران و خودش به راحتی انجام می دهند در اصل غلط است و ضرر دارد. اصطلاح مذهبی اش تقوا و اصطلاح عامیانه اش پرهیز و خودداری است. درست مثل کسی که رژیم دارد.
    همچنین با تغییر دادن فکر باید عادت هایی که به آن خو گرفته بودند عوض کنند که اینکار هم کار هر کسی نیست.

    اگر مایل بودی راجع به بقیه سوال ها هم بحث می کنیم.

  11. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    nafiseh joon (سه شنبه 14 مرداد 93)

  12. #38
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    سلام دوستان
    ممنون از راهنمایی هاتون
    میشه راهنمایی کنید که چطور به مدیران اطلاع بدم تا تاپیک رو ببندند؟

  13. #39
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    میشه راهنمایی کنید که چطور به مدیران اطلاع بدم تا تاپیک رو ببندند؟

  14. #40
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    اون مثلث پایین پست سمت راست رو بزن. توش بنویس لطفا این تاپیکو قفل کنین

  15. 3 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    asemani (چهارشنبه 15 مرداد 93), فدایی یار (جمعه 17 مرداد 93), مسافر زمان (چهارشنبه 15 مرداد 93)


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.