به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 40
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    من فکر میکنم شما تحقیر نشدی.(نظر واقعیمه، اصلا اغراق نکردم، یا برای دلخوشیت نگفتم، چون دیگه شما بچه نیستی که بخوام دلخوشت کنم)

    شما قبلا ایشونو نمیشناختین، و ازشون شخصیتی تو ذهنتون ساختین که ارزش و لیاقت دوست داشتن شما رو داشته.
    اما در واقع ایشون شخصیت واقعیشون با ذهنیت شما متفاوت بوده، و دیگه شما هم این شخصیت و دوست ندارین.
    اگه ایشون برگردن و حتی ازتون خواستگاری کنن شما ایشونو انتخاب نمیکنین.
    و بنظرتون لیاقت همسری شمارو ندارن.
    خب پس تحقیر نشدین.

    اینو بهشون نگفتین یا بنظرتون فرصت نمیشه اون جمله آبی های پست قبلمو بگین اصلا مهم نیست، فکر میکنین دیگه برنمیگردن که این حرفا و بهشون بزنین. اینم اشکال نداره،
    شما میتونین خودتون و بی تفاوت نشون بدین.اینقدرم بهشون و تحقیر شدن فکر نکنین.
    الان شما حسی ندارین بهشون دیگه؟فقط فکر میکنین تحقیر شدین؟درسته؟


    خب اگه دیدنشون بی تفاوت باشین. انگار نه انگار اتفاقی افتاده. اگه پیامی دادن جواب ندین. اگه ایمیلی زدن جواب ندین.

    این فکرا هم بندازین دور که پیامک هاتونو و به سایرین نشون میدن. اگه اینکارو کنن شخصیت بد خودشونو نشون دادن.
    بمن کسی همچین چیزی و نشون بده، همونجا بهش میگم واقعا براتون متاسفم که برای شخصیت و احساس یک انسان هیچ ارزشی قایل نیستین. واقعا بی لیاقتی خودتونو ثابت کردین اصلا ارزش حس ایشونو نداشتین و برای این شخص خوشحالم که زودتر از این رابطه خودشو نجات داده.

    مطمعن باش خیلی از آدم ها مثله من فکر میکنن. اگه هم اینطوری نبود و کسی مزاحمتی از طریق داشتن این پیامک ها برات ایجاد کرد میتونی خیلی راحت انکار کنی و بهش اهمیت ندی.
    شماره ات هم میتونی عوض کنی.
    اصلا میتونی بعد از عوض کردن شمارتون بگی یک مدت هم شماره ام دست خودم نبوده .

    یا دیگه اگه واقعا نتونستی انکار کنی ، میتونی بگی من قبلا نمیشناختمشون، از رفتارشون برداشت اشتباهی متاسفانه داشتم، که حالا با شناخت بیشتر متوجه اشتباهم شدم.
    نمیگم انسان جایز الخطاست، اما ممکن الخطا که هست.
    درسته هم میگن انسان ممکن الخطاست اما دایم و الخطا دیگه نیست!!!

    یکبار اشتباه کردی، پشیمون شدی.
    نگو شکست خوردم.
    بگو تجربه کردم.
    نگو تحقیر شدم.

    بگو اشتباه شناختم.
    بگو انتخاب اشتباه داشتم.
    بگو شناختم کامل نبود.


    فرقه بین این جملاتی که حتی در خلوت خودت برای شخصیت خودت بکار میبری و بخودت میگی.

    اول خودت برای خودت ارزش قایل شو،تا دیگران هم برای شخصیتت ارزش قایل بشن.

    گذشته ها گذشته نمیشه هم درستش کرد و تغییرش داد، اما خوبیش اینه که هرچیم بشه نهایت بدست زمان سپرده میشه و دیر یا زود از یادها میره، مهمه آینده است.

    رفتار گذشته ات الان اصلا مهم نیست، مهم اینه که شما از رفتار و کردار و اعمال خودت راضی باشی، خودت از خودت و شخصیت لذت ببری.
    از الان به بعد میتونی طوری رفتار کنی که این آقا حسرت داشتن همچین همسری و داشته باشن.

    طوری رفتار کنی، که خودت وقتی برمیگردی گذشته و نگا میکنی، اینقدر آینده روشنی واسه خودت ساخته باشی که از روشنی آینده، تاریکی اندک گذشته ات اصلا بچشمت نیاد.

    سلام
    من یک سوال از خانم دختر بیخیال داشتم
    نمیدونستم کجا مطرح کنم
    امیدوارم ببخشید ولی جوابم رو بدید؟
    شما حرف هاتون خیلی پخته و کامل هست
    با اینکه سنتون 1 سال هم از من کمتره
    میشه بپرسم رشتتون مرتبط با روانشناسی هست؟
    اصلن میشه به این پختگی رسید
    نمیدونم
    این روزا احساس میکنم کل زندگی ام رو اشتباه کردم
    ای کاش در حد شما پخته بودم و هیچوقت احساسم رو به اون آقا نمی گفتم
    من هم از این تفکرات داشتم که دوستی با پسرها خیانت به همسر آینده است
    درسته مذهبی نبودم ... ولی تو خانواده از همه بیشتر گرایشات مذهبی داشتم
    و هواهرم این حرف من رو مسهره میکرد
    نه کی گفته من به پختگی لازم رسیدم، من هنوز کلی راه دارم کلی باید درس بخونم و کلی باید امتحان پس بدم تا به این پختگی که میگی برسم .رشته امم رواشناسی نیست، هیچ ربطی هم به این روان شناسی نداره. بیشتر به رشته خودت متمایله تا روان شناسی:)
    شاید منم تو زندگیم فکر میکردم بعضی از آدم هایی که دیدم میتونن همسر خوبی برای من باشن، اما با شناخت بیشتری متوجه شدم نه شناختم خیلیم سطحی و پیش و پا افتاده بوده. حتی یکباراز یکی از خواستگارام که اتفاقا تو همون جلسه اول و شناخت کمی که داشتم متوجه شده بودم یا بهتر بگم حس کرده بودم ازشون خوشم اومده اما بنا به دلایلی به مراحل بعدی شناخت نرسیدیم.
    گاهی هم با بعضی از خواستگارهام مقایسه اشون میکردم، بعد فهمیدم چه اشتباهی میکردم، من داشتم کسی که هیچ شناختی روش نداشتم و با کسی که حداقل شناختم درموردشون بیشتر از قبلیه و مقایسه میکنم. اصلا از کجا معلوم اون آدم معیارهای دیگه منو میداشت، خصوصا که اخلاقیات و میدونم واسم خیلی مهمه از کجا میدونستم که همه اخلاقیاتی که مد نظر من بوده و ایشون داره، متاسفانه چون واسطه خیلی ازشون تعریف کرده بودن من ازشون یک فرشته تو ذهنم ساخته بودم در صورتی که اشتباه محض بود طی کردن مراحل شناخت خیلی پیچیده تر از این تعریف هاست.

    این اتفاق برای خیلیا میوفته، حتی برعکسشم ممکنه اتفاق بیوفته. یک پسر از دختری خوشش بیاد بعدا متوجه بشه نه این آدم بدردش نمیخوره و حسش اشتباه بوده باید بیخیال احساسش بشه.

    من دوستی داشتم همینجوری از یکی از سال بالایی هامون خوشش اومده بود. به پسره هم گفت دوستش داره اما اون پسر یک مدت باهاش بود بعد بهش گفت من بدردت نمیخورم و رهاش کرد. این دختر یک مدت فکر کرد تحقیر شده، گریه کردو.... اما الان هم دوستم ازدواج کرده هم اون پسر.
    هردو هم با کسی ازدواج کردن که هم کفوشون باشه.مناسبشون باشه.

    اتفاقا اون پسر غیر از همکلاسی دوستم، همسایه خواهر دوستم هم بود و اینا خیلی وقتا چشم تو چشم میشدن.
    تفاوت پسر و دختر باهم، هم درست مثه داستان شما بود.
    اما با یک انتخاب درست و حساب شده، ازدواج موفقی داشتن.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  2. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    nafiseh joon (دوشنبه 13 مرداد 93), شیدا. (دوشنبه 13 مرداد 93)

  3. #22
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بیخیال نمایش پست ها
    من فکر میکنم شما تحقیر نشدی.(نظر واقعیمه، اصلا اغراق نکردم، یا برای دلخوشیت نگفتم، چون دیگه شما بچه نیستی که بخوام دلخوشت کنم)

    شما قبلا ایشونو نمیشناختین، و ازشون شخصیتی تو ذهنتون ساختین که ارزش و لیاقت دوست داشتن شما رو داشته.
    اما در واقع ایشون شخصیت واقعیشون با ذهنیت شما متفاوت بوده، و دیگه شما هم این شخصیت و دوست ندارین.
    اگه ایشون برگردن و حتی ازتون خواستگاری کنن شما ایشونو انتخاب نمیکنین.
    و بنظرتون لیاقت همسری شمارو ندارن.
    خب پس تحقیر نشدین.

    اینو بهشون نگفتین یا بنظرتون فرصت نمیشه اون جمله آبی های پست قبلمو بگین اصلا مهم نیست، فکر میکنین دیگه برنمیگردن که این حرفا و بهشون بزنین. اینم اشکال نداره،
    شما میتونین خودتون و بی تفاوت نشون بدین.اینقدرم بهشون و تحقیر شدن فکر نکنین.
    الان شما حسی ندارین بهشون دیگه؟فقط فکر میکنین تحقیر شدین؟درسته؟


    خب اگه دیدنشون بی تفاوت باشین. انگار نه انگار اتفاقی افتاده. اگه پیامی دادن جواب ندین. اگه ایمیلی زدن جواب ندین.
    سلام
    اتفاقا اون شب که با گفتن ماجرای دروغ خواستگاری تو ایمیل احساس کردم دوباره طعنه زد
    زنگ زدم که منطقی بگم اگر چیزی هم بوده 9 ماه پیش بوده و الان چیزی نیست
    ولی اون به جای درست حرف زدن همش فقط گفت غلط کردم و دنبالشو نگیر
    من دنبالش رو نمیگرفتم اگه اون شب یه ربع منطقی صحبت میکرد

    آخه میدونید چیه؟
    من قبلا اشتباه کرده بودم خیلی گذشته بودم
    چندین بار هم این طعنه ها تکرار شده بود
    ولی من هر دفعه چون به خودم مبگفتم تقصیر خودم بوده میگذشتم

    ولی یهو به خودم گفتم اون شب که اینکه من رو دوست نداره
    منم بعد دیدن اون چت ها خودمم اگه دوسش داشته باشم نمیتونم
    پس از قطع ارتیاط ترسی نیست
    و اگر میهوایم عادی باشیم باید مث بقیه ی دخترای سنگین و متین باهام رفتار کنه ( مگه به اونا میگه خواستگاری رفته )

    ولی اون که نفهمید این چیزا رو
    فکر کرد عاشقشم که اون شب از گفتن خواستگاری عصبانی شدم
    تو این یه ماه هم آره احساسات هجوم می آورد همش بهش میگفتم که تو در مورد من چی فکر میکردی؟؟؟

  4. کاربر روبرو از پست مفید nafiseh joon تشکرکرده است .

    شیدا. (دوشنبه 13 مرداد 93)

  5. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    عزیزم اینقدر فکر و خیال نکن، منم بارها تو زندگیم کارهایی کردم که احساس تحقیر شدگی بهم دست داده، اگه قرار باشه به همشون فکر کنم، و برای تک تکشون غصه بخورم که زندگی نمیتونم بکنم.
    کل زندگیم میشه فکر و خیال در نهایت هم حتما باید برم پیش روان پزشک و کلی قرص و دارو برای درمان افسردگیم بگیرم.

    ولی اون که نفهمید این چیزا رو
    فکر کرد عاشقشم که اون شب از گفتن خواستگاری عصبانی شدم
    تو این یه ماه هم آره احساسات هجوم می آورد همش بهش میگفتم که تو در مورد من چی فکر میکردی؟؟؟
    خب نفهمیدن که نفهمیدن، خیلی مهمه؟؟! اینقدر مهمه که ذهنتو درگیر طرز فکر ایشون میکنی؟ که چی فهمیدن، چی نفهمیدن؟

    منم بارها تو زندگیم سعی کردم خیلی چیزا به خیلیا بفهمونم اما بدتر شده نفهمیدن یا اشتباه فهمیدن!!! چکار کنم؟ مهم نیست! بعضی وقتا که میتونی، بیخیال باش.

    اولا اینقدر ذهن خوانی نکن الان فلانی فکر میکنه مثلا شما خیلی عاشقشی. شاید هم اصلا فکرت اشتباه باشه الان ایشون همچین فکری نکنن.
    دوما خب فکر کنه، که چی؟ یک فکر به کل افکار اشتباه دنیا اضافه میشه.همین!!

    شاید م الان یکی فکر کنه مثلا من خیلی عاشقشم و دوستش دارم، اما خدا از دلم خبر داره که هیچ پسری در حال حاضر تو قلب و دل من نیست.:)

    حالا هرپسری بخواد همچین فکری کنه! چکار کنم؟ زندگی نکنم بشینم شب و روز غصه بخورم.
    زندگیمو و لحظات قشنگمو برای خودم و اطرافیانم تلخ کنم که چی بشه؟ یک فکر به کل افکار اشتباه دنیا اضافه شده!!

    که یک آقا پسری تو دنیا هست که اشتباهاا فکر میکنه من عاشقشم.!!!

    خب فکر کنه!!اصلا بره به همه بگه، همه هم باور میکنن حتما!!!
    رفتار شما مشخص میکنه که احساسی نیست دگه. شما که جلو دیگران احساستونو نگفتین؟ کاری هم نکردین که دیگران شک کنن.
    خب پس نگران چی هستی؟
    حتی اون پیامکی هم که نوشتین شما احساس منو نباید به بازی می‌گرفتین هم نشون بدن چیزی نیست که.
    تو اون پیام شما دارین ازشون شکایت میکنین که چرا احساس شمارو به بازی گرفتن.این معلوم نمیکنه که شما حتما عاشقشون هستین.ممکنه ایشون ابراز احساسااتی بشما کرده باشن شما بعد مدتی متوجه شدین سرکارتون گذاشتن و این پیام و بهشون دادین.
    از این پیام خیلی برداشت ها میشه کرد.
    پس اینقدر ذهن خودتو مشغول نکن یجای فکر کردن به بدترین حالت ها، به بهترین حالت ها فکر کن.
    سعی کن اشتباهات گذشته اتو قبول کنی و اصلاحشون کنی.

    زندگی پر از تجربه اس!
    از این تجربه ها باید درس گرفت نه اینکه ازشون یک پتک درست کنی چپ و راست بزنی تو سر خودت.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : دوشنبه 13 مرداد 93 در ساعت 14:45

  6. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    asemani (دوشنبه 13 مرداد 93), nafiseh joon (دوشنبه 13 مرداد 93), شیدا. (دوشنبه 13 مرداد 93)

  7. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    سلام دوستان . کسی اینجا هنوز منو یادش هست یعنی ؟

    خب نفیسه جان
    چه ذهن شلوغی درست کردی برای خودت دختر !!!
    اوووه مخ من که سوت کشید . مخ خودت رو نمی دونم چطور تحمل می کنه !
    دختر خوب به خودت فرصت بده ، یه نفسی بکش
    انقدر تند تند فکر نکن که کی فراموشش می کنم ؟
    حالا چه عجله ای داری ؟؟
    بذار گوشه ذهنت آروم بمونه . فقط به خودت قول بده کاری نکنی ، پیامی نزنی ، زنگی نزنی
    بعد کم کم انقدر گرد و خاک میشینه روش که یهو می بینی سه روزه مثلا اصلا بهش فکر نکردی ، بعد میشه یه هفته ، بعد یه ماه و ....
    ببین عزیزم ما آدما حافظه داریم و قرار نیست چیزی رو تو زندگیمون فراموش کنیم
    فقط کم کم بی تفاوت میشیم بهش
    الان زخم خورده ای ، احساس می کنی تحقیر شدی و ....
    کم کم می بینی که اون طوری ها هم نیست .
    خوبیه زمان اینه که همه چیزو به مرور کمرنگ می کنه ، مثل جای زخم ها
    انقدر بهش فکر نکن
    آروم باش و سعی نکن فراموش کنی
    فقط سعی کن به خودت تلقین کنی که بی تفاوت شدی
    هر روز هم به خودت بگو امروز چقدر بهتر بودم از دیروز ! و بعد یه مدت می بینی واقعا بهتری

    این قدر هم به این فکر نکن که حالا اون چه فکری می کنه در مورد تو !
    بذار هر فکری می خواد بکنه . مگه مهمه ؟ تو که مسئول فکر کردن های اون نیستی
    تو نهایتا بتونی فکرهای خودت رو کنترل بکنی ، هنر کردی

    در نهایت اینکه یه جمله ای هست که میگه
    با عشق زمان فراموش می شود و با زمان عشق .
    والسلام
    موفق باشی

  8. 3 کاربر از پست مفید asemani تشکرکرده اند .

    ammin (سه شنبه 14 مرداد 93), nafiseh joon (دوشنبه 13 مرداد 93), شیدا. (دوشنبه 13 مرداد 93)

  9. #25
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نفسیه جان،

    اگر یه ذره همت و غیرت به خرج بدی، این رابطه تمام می شه و آروم می شی.
    فقط یادت باشه دیگه خودت را تحقیر نکنی و دوباره تماس نگیری.
    اگرم ایشون تماس گرفت گول نخوری.

    اما چیزی که من را نگرانت کرد این هست که مشکل تو جدی تر از فراموش کردن این آقاست.
    دانشجوی کارشناسی ارشد برق دانشگاه تهران، چقدر می تونه وقت اضافه داشته باشه
    که روزی 5-4 ساعت با یه پسری که هیچ نسبت و رابطه ای باهاش نداره، جز همکلاسی، چت کنه.

    چرا اینقدر ارزش خودش را می آره پایین که یه پسر این همه ازش وقت و زمان بگیره و اونم ادامه بده.
    شما هیچ دوست و آشنای دختری ندارید که از ایشون لبتاپ قرض می کنید؟
    لبتاپ و گوشی و ... اینقدر خصوصی هست که حتی بعد از مستعمل شدنش هم برای کنار گذاشتنش یه چیزایی را باید رعایت کرد،
    اونوقت شما وسایل شخصی همدیگه را قرض می گرفتین؟

    ایشون با شما شوخی های زننده می کنه و اجازه می دی ادامه بده؟
    این که می گی خوشم نمی آد و اونم می خنده و می گه شوخی کردم یا شاید منظور دارم و ...
    همه اش از ضعف عزت نفس و مشخص نبودن مرزهای تو برای خودت هست که بعد از این اتفاقات باز ادامه می دی.

    ایشون می آد با شما از خواستگاریهای به قول خودت خیالی حرف می زنه و شما همچنان آویزون و درمانده دنبالش می دویی؟
    (ببخشید اینطور می نویسم، اما این کاری هست که تو کردی. خودت را ندیده گرفتی، غرورت را زیر پا گذاشتی و .... )

    تمام کارهایی که اون پسر باهات کرده بازی با شما و شخصیتت و به منظور سرگرمی برای خودش بوده
    تمام پاسخهای و ری اکشنهای شما هم زیر پا گذاشتن غرورت، شخصیتت و خط و مرزهای معمول یک دختر بوده،
    علتش ضعف تو هست.

    نفیسه،
    نمی گم که بشینی خودخوری کنی و باز بگی وای تحقیر شدم، خوبه زنگ بزنم بهش فحش بدم
    چطوره ای میل بزنم بگم چرا این کار را کرد.
    هر کدوم از این کارها یا مشابهش را بکنی، باز هم خودت را تحقیر کردی و باز هم غرورت را زیرپا گذاشتی و باز هم توی بازی اون آقا شرکت کردی.

    بهت می گم که بدونی اشکالت اساسی تر از این حرفهاست.
    با نفر بعدی هم به همین مشکلات برمی خوری.
    اگر بازیگر باشه و بخواد با تو و احساست بازی کنه، مطمئن باش باز هم بازی می خوری و در له کردن خودت، باهاش همکاری می کنی.

    اگر هم آدم خوبی باشه و بخواد باهات زندگی کنه (مثلا همسرت) از این همه نادیده گرفتنهای خودت
    وابستگیت
    ارزش قائل نشدن برای خودت و ....
    خسته می شه و با هم به مشکل برمی خورین.

    آدمهای خوب از آدمهای ضعیف بدشون می آد.
    آدمهای بد با آدمهای ضعیف بازی می کنند و ازشون سواستفاده می کنند.

    پس به جای این که بگی کی فراموش می کنم،
    باید یه فکری به حال رفع اصولی مشکلت کنی.

    ببخشید که برخلاف بقیه دوستان که خیلی زحمت کشیدن که دلداریت بدن که تحقیر نشدی و چیزی نشده،
    مجبور شدم بهت بگم. فقط برای این که دوباره گرفتار این وضعیت نشی.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. #26
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    نفیسه جان فقط بر اساس عنوان تاپیکت نظر می دم بقیه رو نخوندم ببخشید
    عزیزم از نظر من ادم وقتی یکی رو دوست داره هرگز نمی تونه اونو از ذهنش بیرون کنه
    اما احساسی که بهش داره رو می تونه کم و کم تر کنه تا جایی که کاملا محو شه
    اما به هر حال به عنوان یه ادمی که در یه مقطع زمانی براش مهم بوده در فکرش همیشه باقی می مونه
    موفق باشی

  11. #27
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    نفسیه جان،

    اگر یه ذره همت و غیرت به خرج بدی، این رابطه تمام می شه و آروم می شی.
    فقط یادت باشه دیگه خودت را تحقیر نکنی و دوباره تماس نگیری.
    اگرم ایشون تماس گرفت گول نخوری.

    اما چیزی که من را نگرانت کرد این هست که مشکل تو جدی تر از فراموش کردن این آقاست.
    دانشجوی کارشناسی ارشد برق دانشگاه تهران، چقدر می تونه وقت اضافه داشته باشه
    که روزی 5-4 ساعت با یه پسری که هیچ نسبت و رابطه ای باهاش نداره، جز همکلاسی، چت کنه.

    چرا اینقدر ارزش خودش را می آره پایین که یه پسر این همه ازش وقت و زمان بگیره و اونم ادامه بده.
    شما هیچ دوست و آشنای دختری ندارید که از ایشون لبتاپ قرض می کنید؟
    لبتاپ و گوشی و ... اینقدر خصوصی هست که حتی بعد از مستعمل شدنش هم برای کنار گذاشتنش یه چیزایی را باید رعایت کرد،
    اونوقت شما وسایل شخصی همدیگه را قرض می گرفتین؟

    ایشون با شما شوخی های زننده می کنه و اجازه می دی ادامه بده؟
    این که می گی خوشم نمی آد و اونم می خنده و می گه شوخی کردم یا شاید منظور دارم و ...
    همه اش از ضعف عزت نفس و مشخص نبودن مرزهای تو برای خودت هست که بعد از این اتفاقات باز ادامه می دی.

    ایشون می آد با شما از خواستگاریهای به قول خودت خیالی حرف می زنه و شما همچنان آویزون و درمانده دنبالش می دویی؟
    (ببخشید اینطور می نویسم، اما این کاری هست که تو کردی. خودت را ندیده گرفتی، غرورت را زیر پا گذاشتی و .... )

    تمام کارهایی که اون پسر باهات کرده بازی با شما و شخصیتت و به منظور سرگرمی برای خودش بوده
    تمام پاسخهای و ری اکشنهای شما هم زیر پا گذاشتن غرورت، شخصیتت و خط و مرزهای معمول یک دختر بوده،
    علتش ضعف تو هست.

    نفیسه،
    نمی گم که بشینی خودخوری کنی و باز بگی وای تحقیر شدم، خوبه زنگ بزنم بهش فحش بدم
    چطوره ای میل بزنم بگم چرا این کار را کرد.
    هر کدوم از این کارها یا مشابهش را بکنی، باز هم خودت را تحقیر کردی و باز هم غرورت را زیرپا گذاشتی و باز هم توی بازی اون آقا شرکت کردی.

    بهت می گم که بدونی اشکالت اساسی تر از این حرفهاست.
    با نفر بعدی هم به همین مشکلات برمی خوری.
    اگر بازیگر باشه و بخواد با تو و احساست بازی کنه، مطمئن باش باز هم بازی می خوری و در له کردن خودت، باهاش همکاری می کنی.

    اگر هم آدم خوبی باشه و بخواد باهات زندگی کنه (مثلا همسرت) از این همه نادیده گرفتنهای خودت
    وابستگیت
    ارزش قائل نشدن برای خودت و ....
    خسته می شه و با هم به مشکل برمی خورین.

    آدمهای خوب از آدمهای ضعیف بدشون می آد.
    آدمهای بد با آدمهای ضعیف بازی می کنند و ازشون سواستفاده می کنند.

    پس به جای این که بگی کی فراموش می کنم،
    باید یه فکری به حال رفع اصولی مشکلت کنی.

    ببخشید که برخلاف بقیه دوستان که خیلی زحمت کشیدن که دلداریت بدن که تحقیر نشدی و چیزی نشده،
    مجبور شدم بهت بگم. فقط برای این که دوباره گرفتار این وضعیت نشی.
    من قبول دارم تو این رابطه واقعا زیاده روی شده بود
    اولا اینکه میگم 4-5 ساعت مداوم نبوده بلکه پارسال تابستون به مدت شاید 2-3 ماه بوده وقتی که ارشد قبول شدم و نیاز به استراحت بعد کنکور داشتم
    اونم نه روزی چون شرکت استادم کارآموز بودم از ساعت 8 صبح تا 6 بعداز ظهر
    واقعا اونقدر کار برنامه نویسی سخت بود که اصلن وقت نمی کردم
    تو همون تاپیک هم نوشتم چندین بار اتفاق افتاد من یک هفته یادم رفت on شم ولی ایشون sms میزد که الان یه هفته است on نمیشی یعنی قهری؟ که من میپرسیدم سر چی و فقط فرصت نکردم
    ولی بوده جمعه ها و یا شب هایی که on بودم و حین کار و گشت و گذار تو اینترنت با این آدم چت کردم
    بعد از 5 ماه هم وقتی دیدم واقعا صحبت ها زیاد میشه تصمیم اشتباه گرفتم که حسم رو به ایشون که 4 سال هس داشتم بگم تا اگه نیست تموم کنن
    ولی ایشون درسته گفتن نه ولی بعد اون صمیمی تر شدند ( خیلی صمیمی تر )
    طوری که هر روز اگه هم on نمیشدم زنگ میزدن تا حالم رو بپرسن که من به اشتباه فکر کردم حالا که بعد گفتن موضوع اینطور میکنن شاید حسی دارن ولی به خاطر شرایط الانشون نمیتونن بگن

    منم بعد اینکه موضوع حسم رو گفتم تنظیمات messenger رو جوری تغییر دادم که به محض روشن شدن on نشم و فقط وقتی با کسی کار دارم on شم و بعد از گفتن موضوع هیچ وقت 4-5 ساعت چت نکردیم on شدم حالی پرسیدن و بعد خداحافظی کردیم

    تمام ناراحتی من این بود که تو این 9 ماه بعد گفتن موضوع هیچ حرکتی دال بر علاقه نکرده بودم پس طبعا نباید چنین چیزی میگفتن
    سر دفاعشون نرفتم زنگ زدن چرا نیومدی گفتم کار داشتم/ چندین بار میشد on شده بودم که با کس دیگری صحبت کنم و ایشون میومد حالم رو می پرسید می گفتم ممنون و بعد به صحبت با نفر بعدی ادامه میدادم و اصلن یادم میرفت که به رسم ادب باید منم حالی بپرسم برمیگشتن میگفتن حالم رو نمی پرسی؟ --------------> آخه اینا دنبال طرف افتادنه من تو این 9 ماه تمام تلاشم رو کردم که ایشون تصور کنن علاقه ای نیست
    بعد خانم شیدا

    1- لپ تاپ آنقدر ها که فکر میکنید شخصی نیست چون هیچ وقت رو لپ تاپ عکس شخصی ذخیره نمیکنم و همین طور رو گوشی موبایل
    به محض اینکه عکس گرفتم منتقل میکنم به کامپیوتر خونه
    و ما تو دانشگاه ممکنه دو ساعت که سر کلاسیم لپتاپمون رو قرض بدیم به کسی و دوست نداریم مسائا شخصی مون رو ببینه

    2- نه چون دوستان صمیمی دخترم همه همکلاسی هستند با من و اون موقع اون ها هم امتحان داشتند ( کلا آدمی نیستم که خیلی دوست داشته باشم و دوستام از همکلاسیام هستن به جز ایشون )
    ولی ایشون 2 سال از من بزرگتره و اون موقع نداشت و سه روز برای انجام پروژه ای که رو لپتاپ من جواب نمیداد نیاز به لپتاپ دیگری داشتم و اواخر ترم و موقع تحویل پروژه نمیتونستم ویندور عوض کنم و اینکار غیرمعمول نیست تو دانشگاه ما و مطمئن باشید قبل از ما خیلی از دخترها و پسرها این کار رو کردن

    3- تاپیک "احساس نیاز به دوست دختر" رو تا آخر بحونید تا ببینید که تو جامعه چه خبر هس ( مخصوصا پست من ) و هر آدمی یکبار در زندگی ممکنه اشتباه کنه
    اشتباه رو نباید تکرار کرد فقط همین چون تکرارش حمافت هست

    4- من مدت 4 سال لیسانس که همین جا بودم هرگز حتی yahoo messenger رو کامپیوترم نصب نبود
    ولی همون موقع که پدر ایشون 3 سال قبل فوت کرد
    من چون دوستی خاصی بینمون نبود اون موقع به یک اس ام اس تسلیت اکتفا کردم
    ولی محجبه ترین دوستان من هر روز میومدن صحبت میکردن که "نفیسه دیشب داشتیم با فلانی حرف میزدیم خیلی داغون بود" و من حتی اجازه نمیدادم حس حسادتم قول کنه و مثلا بهوام دوباره به ایشون زنگ بزنم برای همدردی و ......... با اینکه اون موقع واقعا دوسشون داشتم ولی ایمان داشتم که حسی از طرف ایشون وجود نداره و فقط هودداری میکردم

    5- صحبت در مورد اشتباه من تو تاپیک قبل تموم شد و همچنین تاپیک "حواستگاری سنتی"
    6- امکان نداره دوباره این اشتباه تکرار بشه حداقل تا چند سال آینده چون هدف زندگیم الان کاملا مشخصه و الان میدونم ارتباط بیش از کاری با جنس مختلف تا زمانی که قصد جدی برای ازدواج وجود نداره هیچ فایده نداره
    7- به مشاور و روانشناس اعتقاد جدی دارم اگر در زندگی آینده به مشکل انفعال در مقابل رفتارهای همسرم برخوردم مشاوره خواهم گرفت ------------> کلا فرد منفعلی نیستم ولی قبول دارم در مقابل ایشون رفتار منفعلانه پیش گرفته بودم که آخرش با دهوا و ناراحتی تموم شد
    8 - شوخی زننده دو مورد بوده که مورد اول ایشون گفتن چشم قول میدم که دیگه اصلن چنین حرفی نزنم و وقتی دومین بار تکرار شد باعث قطع کامل ارتباط شد
    9- دروغ ازدواج دو مورد بوده 1 مورد اون شب اول که باور کردم و خواستم تموم کنم ولی ایشون بیشتر کرد و وقتی گفتم خیانت میکنی گفت اون شب هیجان زده بودم از حرفت و تا وقتی به کسی تعهد ندارم حق صحبت با همکلاسی که دارم؟ مورد دوم باعث قطع ارتباط شد
    10- من دنبال ایشون نیفتادم ولی تو این یک ماه ( البته امروز حساب کردم 16روز چون دعوا از 24 تیر شروع شد) چرا بله قبول دارم ناراحتی ام رو نباید به ایشون نشون میدادم ولی حتی یک کلمه فحش از دهن من یا ایشون بیرون نیومده ولی صحبت هایی مث حق بازی با مردم رو نداری چرا شده
    11- هر جوانی ممکنه یکبار اشتباه کنه پس شما هم فرصت بدین من که هنوز اشتباه دومی مرتکب نشدم پس وقتی مرتکب شدم اینچنین مواخذه کنید
    12 - اتفاقا فکر میکنم از همه ی هم کلاسی هام کمتر وقت میذارم بره پسرها بابا من میترسم پیش دهترا بشینم و باهاشون ناهار بخورم همش در حال صخبت از تیپ - ماشین و یا حلقه ی پسرها هستن و ختی یک کلمه با ارزش که بشه چیزی ازش یاد گرفت نیست ترجیح میدم تو خودم باشم وقت ناهار برم سریع بهورم و برگردم سر زبان و بقیه کار هام
    13 - هیچ نفر بعدی در کار نخواهد بود تا زمانی که تصمیم قطعی راجع به ازدواج بگیرم و هیچ کار نکرده جز ازدواج نداشته باشم فعلا مهم ترین مورد تو زندگی درسم هس

    - - - Updated - - -

    ببینید من شاید نمیتونم منظورم رو بفهمونم
    شاید شما فکر میکنید که من هودم رو دارم تبرئه میکنم
    4-5 ساعت منظور این نیست که 4-5 ساعت مدام دل دادیم قلوه گرفتیم
    نه اصلن اینطور نبوده
    واقعا حتی یادم نمیاد یک عزیزم گفته باشم من
    ایشون هم مدام از این کلمات جلف نگفتن ( گفتن بعضی وقتا که حتی من فکر کردم شاید مدل خرف زدنشون اینطور باشه )
    4-5 ساعت یعنی مثلن سلام و علیک کردیم بعد نیم ساعت بعد مثلا ببین تو میدونی و تو این مدت خداحافظی نکرده بودیم ولی به کارای دیگه مشغول بودیم
    اون هم فقط تا قبل مطرح شدن موضوع و بعد اون من تنظیمات رو تغییر دادم تا همواره on نباشم ایشونم که همواره on هستن ( اصن مدلمونه پشت کامپیوتر میشینیم فیلم بره تقویت زبان میبینیم- یکم مقاله میخونیم- یکم خبرا رو میهونیم و ......)
    ولی قبول دارم چون ایشون حسی به من نداشتن این زیاد شدن یکباره ی ارتباط ذهنشون رو مشغول نکرده ولی من رو چرا

    الان دارم واسه شما مینویسم
    همزمان در خال دیدن یه فیلم انگلیسی هستم
    ویرایش توسط nafiseh joon : دوشنبه 13 مرداد 93 در ساعت 22:07

  12. #28
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    پستت را کامل و دقیق نخوندم.
    می خونم دوباره برات می نویسم.

    اما فعلا؛

    همین که عکس گرفتی با اون گوشی، کافیه.
    حتی اگر منتقل بشه و حتی اگر ....
    همین که با اون لبتاپ سرچ می کنی، ایمیل می زنی، کار می کنی، عکس توش می ذاری و بعد دیلیت می کنی و .... کافیه برای خیلی خیلی خصوصی شدن اون وسیله.
    حتی اگر دیلیت بشه.

    دقت کن که من حرفی از دوست پسر داشتن یا نداشتن نزدم،
    گفتم تو بلد نیستی به خودت احترام بذاری، حد و مرزهای خودت را می شکنی و اجازه می دی بقیه از روش رد بشن،
    گفتم بلد نیستی دوست پسر / حتی همسر داری کنی.

    گفتم رفتارت در مقابل دوست پسرت اشتباه بوده.
    نه خود دوست پسر داشتنت ( تایید هم نکردم. موضوع صحبتم چیز دیگه ای بود)

    اتفاقا دختری که مهارت دوست پسر داری، داره، صد تا عزیزم و فدات بشم لفظی می گه،
    اما ذره ای تره هم برای طرف خورد نمی کنه.

    شما یک کلمه عزیزم هم نمی گی، اما شخصیت خودت را در مقابلش له و لورده می کنی.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : دوشنبه 13 مرداد 93 در ساعت 22:41

  13. #29
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 مهر 93 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1393-4-31
    نوشته ها
    254
    امتیاز
    976
    سطح
    16
    Points: 976, Level: 16
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive500 Experience Points31 days registered
    تشکرها
    156

    تشکرشده 290 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array
    ولی خانوم شیدا یک حرفتون رو کامل قبول دارم
    وابستگی بیش از حد
    همین که میگم گاو پیشونی سفیدم و دخترهای دیگه راحت تر کنار میان!
    میدونم این فراموش نکردن شاید ناشی از صداقت من تو دوست داشتن نباشه
    و شاید به قول شما وابستگی باشه؟
    حتی اگه به ایشون هم بروز نمیدادم
    میدونم به این سادگی ها یادم نمیرفت
    چون چند بار گفتم 2-3 ماه امتحان کردم
    بدون اینکه چیزی بگم به ایشون بلاکشون کردم
    گفتم فقط سلام و علیک همین
    ولی انگار نمیتونستم

    و باز دوباره ................
    اصن باور نمیکردم نتونم
    آخه من رو مردم خیلی محکم میدونستن

    ولی دیگه خودم هم خسته شده بودم

    لطفا به این سوالم فکر کنید و اگه میشه جواب بدید که برای رفعش چه باید بکنم؟

    الان حالم خیلی بهتره
    رابطمون کامل قطعه
    بعضی وفتا به خودم میگم شایدم واقعا دوسش نداشتم و شاید عادت کرده بودم به حرف زدن باهاش
    البته الان نمی بینمش اینجوری فک میکنم
    شاید یه دفعه از شهرش برگرده و ببینمش

    بعد تا این حد که شما فکر میکنین این آدمم بد نیستن
    من خیلی کارای بدی کردم روابط دیگه ی ایشون رو ( در خالی که ربطی بهم نداشت ) واسش گوشزد کردم
    ولی ایشون حتی یه بار نگفتن به تو چه؟
    و تا روز آخر داشتن راهکار میدادن که منو ببخش و اگر فلان کار رو کنی خیلی راخت میتونی این مسائل رو از ذعنت پاک کنی
    ولی من می گفتم شما به من راهکار نده و فقط کاری رو که میخوام بکن و نموم کن

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    همین که عکس گرفتی با اون گوشی، کافیه.
    حتی اگر منتقل بشه و حتی اگر ....
    همین که با اون لبتاپ سرچ می کنی، ایمیل می زنی، کار می کنی، عکس توش می ذاری و بعد دیلیت می کنی و .... کافیه برای خیلی خیلی خصوصی شدن اون وسیله.
    حتی اگر دیلیت بشه..
    اینایی که شما میگید رو قبول دارم
    و خودمم بلدم که با نرم افزار اطلاعات دیلیت شده رو از رو حافظه بازیابی کنم
    خیلی کارا میشه کرد و بره همین موقع فروش هارد باید از طریق recovery اون رو به حالت صفر اولیه برگردونید
    ولی طرف واقعا باید فضول باشه چنین کاری بکنه
    بابا بسه
    ما که دشمن هم نبودیم و الان هم نیستیم
    اون چیزی هم که تو پست اول نوشتم
    اون روز تو عصبانیت گفت
    و الا مطمئنم اونقدر شرف داره که چنین کاری نکنه
    از نظر من
    کمی هم به فکر این باشید که دیگه زیادی سخت میگیرید
    جامعه در حال عوض شدنه
    و خواه ناخواه همه رو در برمیگبره
    به قول بچه ها
    چند سال پیش بره ترسوندن دخترها میگفتیم عکست رو میذارم تو اینترنت الان هودشون این کار رو میکنن

    مهارت همسرداری :
    1- اگه تعهدی بین من و کس دیگه باشه ( منظور عقد ) از هیچ تلاشی نمیگذرم که اون تو زندگی احساس خوشبختی کنه
    2- در مقابل قویا انتظار دارم ایشون هم چنین حسی رو به من منتقل کنند و اگر نکنن سعی میکنم در میان بذارم مشکلم رو و قاطع برخورد کنم چون ترس از دست دادن ندارم و ایشون هم بره بهتر شدن زندگی باید تلاش کنه

    ولی فغلا احساس نمیکنم نیازی به یادگیری جزئیات این مهارت داشته باشم
    ویرایش توسط nafiseh joon : دوشنبه 13 مرداد 93 در ساعت 22:47

  14. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 03 آبان 93 [ 02:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    نوشته ها
    45
    امتیاز
    455
    سطح
    9
    Points: 455, Level: 9
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registeredTagger Second Class
    تشکرها
    141

    تشکرشده 80 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    اتفاقا دختری که مهارت دوست پسر داری، داره، صد تا عزیزم و فدات بشم لفظی می گه،
    اما ذره ای تره هم برای طرف خورد نمی کنه.

    شما یک کلمه عزیزم هم نمی گی، اما شخصیت خودت را در مقابلش له و لورده می کنی.

    کلاس اموزشی دوست پسر داری تحت لیسانس خانم دکتر شیدا...

    تضمینیه تضمینی ...

    تلفن : بیست و نه دوتا شیش...

    خوب شد گفتید پس از این به بعد حواسمون باشه ...
    شوخی کردما...
    سال ها بعد یاد تو از خاطرم خواهد گذشت و نخواهم دانست کجایی اما،
    ارزوی من برای خوشبختی تو ، تو را در خواهد یافت و در بر خواهد گرفت
    و احساس خواهی کرد اندکی شادتر واندکی خوشبخت تر
    ونخواهی دانست که چرا...
    ویرایش توسط man-bedoone-sahar : دوشنبه 13 مرداد 93 در ساعت 23:16


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.