به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 15:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-05
    نوشته ها
    177
    امتیاز
    5,897
    سطح
    49
    Points: 5,897, Level: 49
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    337

    تشکرشده 305 در 123 پست

    Rep Power
    35
    Array
    سلام
    من 1هفته بودکه نمیتونستم هیچ تاپیکی رو بخونم حتی تاپیک خودم واقعاکه سیستم سایت همدردی خیثلی پیچیده واذیت کننده اس
    من تو مامی سایت عضوهستم خیلی راحت پست میذارم پیام میدم اما اینجا بعداز2ماه که ازعضویتم گذشت فعال شدم هرچندروز 1بارم دچارمشکل میشم
    بیشتراز3بارپیام دادم که نام کاربریمو عوض کنن رسیدگی نکردن
    دوست دارم عضوانجمن ازادبشم امابااین همه مشکلی که تواین سایت هست چکارکنم؟اصلانمیدونم عضوانجمن ازادشدن چطوریه
    کسی نیست راهنمایی کنه

    ممنون ازدوستانی که برام پست گذاشتن باتاخیر امروزهمشونوخوندم اماتواین 1هفته اونقدراتفاقاتی پیش اومده که اصلانمیدونم ازکدومش بگم

  2. #12
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    browser مرورگر دیگه ای رو امتحان کن
    مثلا google chrome گوگل کروم یا اپرا opera یا اینترنت اکسپلورر که این اخری رو داری همین الان هم رو کامپیوتر

    انجمن ازاد تاپیک خصوصی میزنی کارشناسا میان راهنماییت می کنن. حالا یه اشتراک یه ماهه بگیر ببین نتیجه می گیری یا نه.


    http://www.hamdardi.net/thread23119-31.html

  3. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (چهارشنبه 15 مرداد 93)

  4. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام دوست عزيز
    من عضو هستم خيلي نتيجه گرفتم
    توي قيمت تماس با ما مشكلتو و ادرس ايميلتو بذار سريع رسيدگي ميكنن من خيلي راحت با گوشي ميام تو سايت و تابحال به مشكل نخوردم طول ميكشه دستت راه بيوفته برو عضويت انجمن ازاد اول بايد به صورت اينترنتي يه مقدار هرينه بپردازي بعد مياي توي قسمت انجمن خصوصي مشكلتو بيان ميكني و هيچكس جز مسئولين همدردي اونو نميخونن

  5. کاربر روبرو از پست مفید Sahar51 تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (چهارشنبه 15 مرداد 93)

  6. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 15:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-05
    نوشته ها
    177
    امتیاز
    5,897
    سطح
    49
    Points: 5,897, Level: 49
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    337

    تشکرشده 305 در 123 پست

    Rep Power
    35
    Array
    سلام
    من هنوز کم وبیش مشکل ورودبه سایت رو دارم ازروزی که این تاپیک رو زدم خیلی اتفاقات پیش اومده امابخاطرمشکل ورود به سایت نتونستم بیام اینجابنویسم
    حالا ازدوستان یه مشورت میخوام
    درطول 4سال گذشته من وهمسرم راحت به گوشی همدیگه دسترسی داشتیم گاهی یواشکی اون گوشی منو چک میکرد البته بیشتربرای خوندن حرفای من بادوستم منم یه مدت گوشی اونو چک میکردم ببینم خانوادش کی باهاش تماس گرفتن یاچه اس ام اسی بهش دادن حدود2سال پیش که باخانوادش قهربودم وگرنه ازاین نظرکه شوهرم بازن دیگه ای باشه اصلا 1بارم بهش شک نکردم اونم همینطور امابارها حرفای خصوصی من ودوستمو خونده ونظرواقعی منو مثلا راجع به مادرش فهمیده یا1بارکه عصبانی بودم ازدست خودش وبه دوستم گفته بودم ازشوهرم متنفرم اینو کشیدوسط وبه روی من اورد
    الان حدود2ماهی میشه که برای جفتمون گوشی جدید خریده واین گوشی رومیشه رمز گذاشت گوشی های قبلی مون رمزنداشت
    من این 1ماهی که رمزگذاشتم خیلی راحت بادوستم حرف میزنم دیگه شب گوشیمو قایم نمیکنم یاپیام هامو پاک نمیکنم چون میدونم بهش دسترسی نداره گوشی شوهرمم رمز داره علت اینکارم اینه که اگه جایی موند کسی نتونه پیام هامونو بخونه یاعکس هاروببینه چون من 1بارخونه یکی ازاقوام گوشیمو جاگذاشتم که توش پرازپیام هایی بودکه تودعوابرای شوهرم فرستاده بودم
    حالا فکرم مشغوله نکنه این کارمااشتباه باشه نه من رمز گوشی اونو میدونم نه اون مال منو حتی چندبار داشته برام برنامه میریخته گوشیم قفل شده نپرسید رمزتوبگو اورد جلوم که خودم رمزو واردکنم
    حالابنظرتون اینکارواسه ما زن وشوهری که به حریم خصوصی هم احترام نذاشتیم خوبه یانه بیام به شوهرم بگم گوشی هامون رمز داشته باشه امارمزشوبهم دیگه بگیم؟
    ممنون ازدوستانی که نظر میدن

  7. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    سلام شاپرک جان
    اینکه رو پوشیت رمز گذاشی و بهش نمیگی ایشون هم متقابلا به شما نمیگه و وقتی رمزت رو نمیپرسه انتظارداره که توام نپرسی
    مثلا به بهانه بازی یا هرچیزی رمزشو بپرس اگه گفت مگه تو رمزتو به من گفتی بگو خب تو که نپرسیدی وگرنه دلیلی نداشته که بهت نگم

  8. 2 کاربر از پست مفید maedeh120 تشکرکرده اند .

    هم آوا (چهارشنبه 15 مرداد 93), شاپرک 114 (چهارشنبه 15 مرداد 93)

  9. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 26 خرداد 97 [ 15:05]
    تاریخ عضویت
    1393-3-05
    نوشته ها
    177
    امتیاز
    5,897
    سطح
    49
    Points: 5,897, Level: 49
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    337

    تشکرشده 305 در 123 پست

    Rep Power
    35
    Array
    مائده جان یعنی من فقط رمز گوشی اونو بدونم؟
    سوال من این بودکه کارهردوی ما درسته یااشتباه؟
    من شکی به شوهرم ندارم که فقط من بخوام رمز گوشی شوهرموبدونم حس میکنم انگاراینکاریعنی بی اعتمادی حالانمیدونم فکرم درسته یانه
    دوست ندارم اگه قرارردونستن هست فقط یه طرفه باشه ومن رمزشوبدونم اگه قراربردونستنه هردومون بدونیم ندونستن هم هردومون ندونیم
    کلیت اینکاردرسته یانه؟

  10. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    به نظر من درست نیست زن و شوهر همراز همدیگه هستند دلیلی نداره به خاطر اعتماد به همدیگه رمز گوشیاتون رو بهم نگین گاهی اوقات لغزش از همین اعتماد ریشه میگیره ...
    اعتماد تو زندگی خیلی خوبه اما دورادور باید حواست باشه ...
    مشکلات بزرگ از مسائل کوچیک نشعت میگیره از همین رمز گوشی شروع کن و بهش بفهمون ما باید از همه چیز همدیگه با خبر باشیم ...

  11. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (چهارشنبه 15 مرداد 93)

  12. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 فروردین 94 [ 10:51]
    تاریخ عضویت
    1393-5-15
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    839
    سطح
    15
    Points: 839, Level: 15
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    30

    تشکرشده 149 در 55 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با عشق زندگی کنید

  13. کاربر روبرو از پست مفید سلیمانی تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (چهارشنبه 15 مرداد 93)

  14. #19
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 09 بهمن 94 [ 18:36]
    تاریخ عضویت
    1393-4-25
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,186
    سطح
    18
    Points: 1,186, Level: 18
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 40 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شاپرک 114 : ایشالا غمی نداشته باشی اما همون طور که به همه دوستان راهنمایی دادم حفظ آرامش و صبوری و تدبیر لازمه حل هر مسئله ای است ، میگم مسئله تا از واژه مشکل استفاده نکنیم باید قبول کرد هر واژه ای یه انرژی داره که ما رو تحت تاثیر خودش قرار می ده به همین خاطره که میگن باید مثبت اندیش بود ، با انرژی مثبت فکرهای سالم و خوب و مفید به ذهن شما خطور می کنه و این افکار می تونه علاوه بر دادن روحیه مثبت به شما در حل مسائل زندگی بهتون کمک کنه و امید بده ،
    در مورد بعضی اختلاف نظراتی که با شوهرتون دارید یا گاهی اوقات ازش دلگیر می شید که بر میگرده به یه جور روز مره گی
    یادمون باشه ازدواج تازه آغاز یک راهه و عشق فقط برای یک شروع خوب نیست ، بلکه باید عشق را در لحظه آفرید : من به شخصه بارها و بارها ، شاید گاهی وقتا هر روز یا روزی چند بار عاشق همسرم می شم ، نه اینکه اینکه قبلا عاشقش نبودم ، نه ، از همون روز اول با عشق شروع کردم ، اما نذاشتم غبار زمان رو این عشق بشینه ، همیشه وقتی میخوام عاشق همسرم بشم به خوبی هاش فکر می کنم ، به محبت هاش ، به نقاط مثبتی که داره ، اگه نقطه ضعفی داره سعی می کنم کمکش کنم تا اونو برطرف کنه ، اگه نشد بهش گیر نمی دم ، سعی می کنم آروم باشم و منطقی بپذیرم ، بعد بهش خیره می شم و با نگام متوجه اش می کنم ، یهو بهم نگاه می کنه و لبخند می پرسه چی شده ؟ منم حتما زبونی و مهربون بهش می گم : "" عاشقت شدم "" اونم کلی کیف می کنه ، این مثال رو از زندگی واستون تعریف کردم تا بدونید همیشه باید عاشق بود و عاشق موند ، به خوبی های همسرتون و به مهربونی هاش فکر کنید ، قطعا اینکه شوهرتون سرش تو کاره حتی جمعه هام میره سر کار و فقط به کار فکر می کنه اصلا دلیلی بر دوست نداشتن شما یا کم اهمیت دادن به شما نیست ، بلکه دقیقا برعکس اون کاملا به فکر فراهم کردن یک زندگی آروم بی دغدغه و راحت واسه شماست (( همین که وقتی بهشون اعتراض کردی یکسره سر کاره و شماهم تو خونه داری زحمت می کشی و ایشون از این حرف شما عصبانی شده می خام از دیدگاه و زبون اون واستون بگم : من که همش دارم کار می کنم تا تو راحت باشی ، هر چی دلت خواست بتونم واست فراهم کنم این که داری کارتو به رخم می کشی یعنی این همه زحمت و کار منو ندیده می گیری ، پس ادم قدر ناشناسی هستی . همین دلیل عصبانیت شوهرتونه ))
    کسی منکر یک دل و همراه بودن زن و شوهرا نیست و اشکالی نداره که زن و شوهر رمز گوشی هم رو بدونن و گوشی هم دیگر رو چک کنند اما بذارین این جور به قضیه نگاه کنیم که هر انسانی واسه خودش یه حریم خیلی خصوصی داره که دوست نداره کسی اونو بدونه یا ببینه (( می گید چطور ؟ با عرض پوزش از تمامی اعضای محترم تالار که این مطلب رو می بینند مثالش یه کم بو داره اما قابل توجیه : مثلا فرض کنید شما بیمارید و در بستر ، حالا نیاز به قضای حات دارید ، اما شما دوست ندارید وقتی دارید توالت می کنید شوهرتون بشینه و نگاه کنه ، هر قدر هم همدیگر رو دوست داشته باشین خجالت می کشید )) باز هم معذرت می خوام که این مثال رو زدم فقط خواستم بدونید یک زن و شوهر همدل و همراه و همراز هم یکسری مسائل هست که بهتره کاملا مثل یک راز بمونه ، به این سری راز ها میگن راز مگو ، پس شما که به شوهرتون کاملا اطمینان دارید و از طرفی دوستش دارید ، خیلی پیگیر رمز و گوشی و پیامک و .... نشید اینا بیشتر یک سری کنجکاوی هستش که میتونه واستون دردسر ساز بشه و از طرفی اگه اون چیزی داشته باشه که نخواد شما ببینید خیلی راحت اون پیام ،یا تماس یا عکس رو حذف یا پنهان می کنه پس سعی کنید قبول کنید که شوهرتون هم به یک مکان خیلی خصوصی ، یه گوشه دنج که می تونه گوشی باشه نیاز داره ،
    اروم باش و با امید به آینده به همه خوبی های همسرت فکر کن . در مورد این که گقتین وقتی میاد خونه به شما توجه نمی کنه بهتون پیشنهاد می کنم سعی کنید در طول روز که خونه هستین به مدیریت زمان و مدیریت رفتار در وقتی که شوهرتون به خونه بر می گرده فکر کنید این جوری حوصله تون هم سر نمی ره ، اگه خیلی کم حوصله می شید که بعد وقتی شوهرتون میاد خونه بهش گیر میدین سعی کنید برید بیرون ، با دوستاتون ، حتی با خواهر شوهر یا مادر شوهر ، یا اگه محیط کارش توریه که می تونید برید بهش کمک کنید گاهی وقتا این کار رو بکنید ، اگه نمیتونید کاری واسش انجام بدین مثلاتعمیر کاره و شما هم تو تعمیرگاه کاری ازتون بر نمیاد ، می تونید یه روز عصر یه زیر انداز کوچولو و یه فلاکس چای با اون طعمی که دوست داره ، یا اصلا تا به حال تجربه اش نکرده مثل چای نعنا ، چای کاکوتی ، یا ... خلاصه یه عصرانه ساده نون و پنیر و سبزی ، یا با گوجه فرنگی و خیار و... خلاصه یه بساط ساده برید و بهش سر بزنی و بگید دلم برات تنگ شده بود خواستم بیام هم ببینمت هم حال تو بپرسم و ... ، و هم این که این جوری با محیط کارش و سختی های کارش آشنا می شید ، گاهی وقتا که تو خونه حرفی واسه گفتن نیست از چیزیای که سر کار استفاده می کنه و در مورد تغییر دکور محل کارش صحبت کنید ، این جوری اون هم مشتاق میشه که از کارش و محیط کارش بیشتر واسه شما تعریف کنه ، از این که به اون و کارش اهمیت میدین خوشحال می شه و با پشتکار بیشتری تلاش می کنه ، اون دقیقا احساس می کنه که یک حامی خوب و یک پشتیبان همیشگی داره ، واین حس خیلی خوبیه ، این پشتیبان بودن شما دقیقا چیزیه که یه مرد واسه رسیدن آرامش بهش نیاز داره ، و برعکس زن هم باید همیشه احساس کنه یک حامی مهربون کنارشه و این دققا مفهوم همسر بودنه .
    اگه خواستین رو اسم من کلیک کنید ، پروفایل من باز میشه ، در اونجا تمام مطالبی که واسه سایر دوستان نوشتم رو می تونید ببینید ، اینجوری می تونید به تاپیک شخصی من و سایر دوستان هم برید و نظر بدین ، همچنین راهنمایی هایی که به سایر دوستان در مورد حل مسائلشون دادم می تونه واستون مفید باشه ، حتما سر بزنید . اکه مفید بود واسم دعا کنید ، می گن اگه می خوای دعایی مستجاب بشه با زبانی که تا کنون گناه نکرده دعا کن ، من سراپا گناهم و تقصیر اما با زبان شما گناه نکرده ام ، پس اگر برام دعا کنید حتما به اجابت می رسه
    شاد باش و پرتوان ، زندگی تان مهربان ، لحظه هاتون پر امید ، لب به لبخندت نوید

    - - - Updated - - -

    سلام شاپرک 114 : ایشالا غمی نداشته باشی اما همون طور که به همه دوستان راهنمایی دادم حفظ آرامش و صبوری و تدبیر لازمه حل هر مسئله ای است ، میگم مسئله تا از واژه مشکل استفاده نکنیم باید قبول کرد هر واژه ای یه انرژی داره که ما رو تحت تاثیر خودش قرار می ده به همین خاطره که میگن باید مثبت اندیش بود ، با انرژی مثبت فکرهای سالم و خوب و مفید به ذهن شما خطور می کنه و این افکار می تونه علاوه بر دادن روحیه مثبت به شما در حل مسائل زندگی بهتون کمک کنه و امید بده ،
    در مورد بعضی اختلاف نظراتی که با شوهرتون دارید یا گاهی اوقات ازش دلگیر می شید که بر میگرده به یه جور روز مره گی
    یادمون باشه ازدواج تازه آغاز یک راهه و عشق فقط برای یک شروع خوب نیست ، بلکه باید عشق را در لحظه آفرید : من به شخصه بارها و بارها ، شاید گاهی وقتا هر روز یا روزی چند بار عاشق همسرم می شم ، نه اینکه اینکه قبلا عاشقش نبودم ، نه ، از همون روز اول با عشق شروع کردم ، اما نذاشتم غبار زمان رو این عشق بشینه ، همیشه وقتی میخوام عاشق همسرم بشم به خوبی هاش فکر می کنم ، به محبت هاش ، به نقاط مثبتی که داره ، اگه نقطه ضعفی داره سعی می کنم کمکش کنم تا اونو برطرف کنه ، اگه نشد بهش گیر نمی دم ، سعی می کنم آروم باشم و منطقی بپذیرم ، بعد بهش خیره می شم و با نگام متوجه اش می کنم ، یهو بهم نگاه می کنه و لبخند می پرسه چی شده ؟ منم حتما زبونی و مهربون بهش می گم : "" عاشقت شدم "" اونم کلی کیف می کنه ، این مثال رو از زندگی واستون تعریف کردم تا بدونید همیشه باید عاشق بود و عاشق موند ، به خوبی های همسرتون و به مهربونی هاش فکر کنید ، قطعا اینکه شوهرتون سرش تو کاره حتی جمعه هام میره سر کار و فقط به کار فکر می کنه اصلا دلیلی بر دوست نداشتن شما یا کم اهمیت دادن به شما نیست ، بلکه دقیقا برعکس اون کاملا به فکر فراهم کردن یک زندگی آروم بی دغدغه و راحت واسه شماست (( همین که وقتی بهشون اعتراض کردی یکسره سر کاره و شماهم تو خونه داری زحمت می کشی و ایشون از این حرف شما عصبانی شده می خام از دیدگاه و زبون اون واستون بگم : من که همش دارم کار می کنم تا تو راحت باشی ، هر چی دلت خواست بتونم واست فراهم کنم این که داری کارتو به رخم می کشی یعنی این همه زحمت و کار منو ندیده می گیری ، پس ادم قدر ناشناسی هستی . همین دلیل عصبانیت شوهرتونه ))
    کسی منکر یک دل و همراه بودن زن و شوهرا نیست و اشکالی نداره که زن و شوهر رمز گوشی هم رو بدونن و گوشی هم دیگر رو چک کنند اما بذارین این جور به قضیه نگاه کنیم که هر انسانی واسه خودش یه حریم خیلی خصوصی داره که دوست نداره کسی اونو بدونه یا ببینه (( می گید چطور ؟ با عرض پوزش از تمامی اعضای محترم تالار که این مطلب رو می بینند مثالش یه کم بو داره اما قابل توجیه : مثلا فرض کنید شما بیمارید و در بستر ، حالا نیاز به قضای حات دارید ، اما شما دوست ندارید وقتی دارید توالت می کنید شوهرتون بشینه و نگاه کنه ، هر قدر هم همدیگر رو دوست داشته باشین خجالت می کشید )) باز هم معذرت می خوام که این مثال رو زدم فقط خواستم بدونید یک زن و شوهر همدل و همراه و همراز هم یکسری مسائل هست که بهتره کاملا مثل یک راز بمونه ، به این سری راز ها میگن راز مگو ، پس شما که به شوهرتون کاملا اطمینان دارید و از طرفی دوستش دارید ، خیلی پیگیر رمز و گوشی و پیامک و .... نشید اینا بیشتر یک سری کنجکاوی هستش که میتونه واستون دردسر ساز بشه و از طرفی اگه اون چیزی داشته باشه که نخواد شما ببینید خیلی راحت اون پیام ،یا تماس یا عکس رو حذف یا پنهان می کنه پس سعی کنید قبول کنید که شوهرتون هم به یک مکان خیلی خصوصی ، یه گوشه دنج که می تونه گوشی باشه نیاز داره ،
    اروم باش و با امید به آینده به همه خوبی های همسرت فکر کن . در مورد این که گقتین وقتی میاد خونه به شما توجه نمی کنه بهتون پیشنهاد می کنم سعی کنید در طول روز که خونه هستین به مدیریت زمان و مدیریت رفتار در وقتی که شوهرتون به خونه بر می گرده فکر کنید این جوری حوصله تون هم سر نمی ره ، اگه خیلی کم حوصله می شید که بعد وقتی شوهرتون میاد خونه بهش گیر میدین سعی کنید برید بیرون ، با دوستاتون ، حتی با خواهر شوهر یا مادر شوهر ، یا اگه محیط کارش توریه که می تونید برید بهش کمک کنید گاهی وقتا این کار رو بکنید ، اگه نمیتونید کاری واسش انجام بدین مثلاتعمیر کاره و شما هم تو تعمیرگاه کاری ازتون بر نمیاد ، می تونید یه روز عصر یه زیر انداز کوچولو و یه فلاکس چای با اون طعمی که دوست داره ، یا اصلا تا به حال تجربه اش نکرده مثل چای نعنا ، چای کاکوتی ، یا ... خلاصه یه عصرانه ساده نون و پنیر و سبزی ، یا با گوجه فرنگی و خیار و... خلاصه یه بساط ساده برید و بهش سر بزنی و بگید دلم برات تنگ شده بود خواستم بیام هم ببینمت هم حال تو بپرسم و ... ، و هم این که این جوری با محیط کارش و سختی های کارش آشنا می شید ، گاهی وقتا که تو خونه حرفی واسه گفتن نیست از چیزیای که سر کار استفاده می کنه و در مورد تغییر دکور محل کارش صحبت کنید ، این جوری اون هم مشتاق میشه که از کارش و محیط کارش بیشتر واسه شما تعریف کنه ، از این که به اون و کارش اهمیت میدین خوشحال می شه و با پشتکار بیشتری تلاش می کنه ، اون دقیقا احساس می کنه که یک حامی خوب و یک پشتیبان همیشگی داره ، واین حس خیلی خوبیه ، این پشتیبان بودن شما دقیقا چیزیه که یه مرد واسه رسیدن آرامش بهش نیاز داره ، و برعکس زن هم باید همیشه احساس کنه یک حامی مهربون کنارشه و این دققا مفهوم همسر بودنه .
    اگه خواستین رو اسم من کلیک کنید ، پروفایل من باز میشه ، در اونجا تمام مطالبی که واسه سایر دوستان نوشتم رو می تونید ببینید ، اینجوری می تونید به تاپیک شخصی من و سایر دوستان هم برید و نظر بدین ، همچنین راهنمایی هایی که به سایر دوستان در مورد حل مسائلشون دادم می تونه واستون مفید باشه ، حتما سر بزنید . اکه مفید بود واسم دعا کنید ، می گن اگه می خوای دعایی مستجاب بشه با زبانی که تا کنون گناه نکرده دعا کن ، من سراپا گناهم و تقصیر اما با زبان شما گناه نکرده ام ، پس اگر برام دعا کنید حتما به اجابت می رسه
    شاد باش و پرتوان ، زندگی تان مهربان ، لحظه هاتون پر امید ، لب به لبخندت نوید

  15. 2 کاربر از پست مفید بینا تشکرکرده اند .

    maedeh120 (یکشنبه 19 مرداد 93), شاپرک 114 (چهارشنبه 22 مرداد 93)

  16. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 مرداد 93 [ 18:17]
    تاریخ عضویت
    1393-5-17
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    16
    سطح
    1
    Points: 16, Level: 1
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط maedeh120 نمایش پست ها
    به نظر من درست نیست زن و شوهر همراز همدیگه هستند دلیلی نداره به خاطر اعتماد به همدیگه رمز گوشیاتون رو بهم نگین گاهی اوقات لغزش از همین اعتماد ریشه میگیره ...
    اعتماد تو زندگی خیلی خوبه اما دورادور باید حواست باشه ...
    مشکلات بزرگ از مسائل کوچیک نشعت میگیره از همین رمز گوشی شروع کن و بهش بفهمون ما باید از همه چیز همدیگه با خبر باشیم ...
    ولی در دین ما گفته شده در کار یکدیگر تجسس نکنید . این کنجکاوی ها بی مورده چه بسا ممکنه تو یک بار با شوهرت قهر باشی و به دوستت اس بدی من از شوهرم متنفرم ... ایا واقعا متنفری؟؟؟ نه این فقط یک واکنش از روی عصبانیت است حالا فکر کن مادر شوهرت از روی همین واکنش زودهنگام و فقط از روی عصبانیت بگه من از زنت بدم میاد اونوقت تو چه واکنشی نشون میدی ؟؟؟ و به هزاران دلیل دیگه که نمیشه اینجا توضیح داد بهتره هیچ وقت گوشی همسرت رو چک نکنی که ریشه همه اختلافات از همین سرکشی هاست حتی اگر اون فرد همسرت باشه و زن و شوهر بودن دلیل بر عبور از خط قرمزها نیست...
    د

  17. کاربر روبرو از پست مفید matti تشکرکرده است .

    شاپرک 114 (چهارشنبه 22 مرداد 93)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عوارض اختلاف طبقاتی بعد از چند سال
    توسط hanie_66 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: دوشنبه 13 دی 95, 13:29
  2. دعوا با خانمم و آشتی
    توسط meghdad در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: شنبه 01 اسفند 94, 09:18
  3. شوهرم باز باهام دعوای سختی کرد
    توسط نیلوفرغمگین* در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 شهریور 94, 13:10
  4. وقتی پدر و مادرم دعوا می کنند من چطوری کمک شون کنم
    توسط بانوى مهر در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 15 خرداد 94, 18:10
  5. وقتی من و خدا جایمان عوض شد!!!
    توسط bahar.shadi در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 30 دی 91, 11:26

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.