آفرین! همین که تصمیم گرفتی فراموش کنی و فهمیدی اشتباه کردی اولین قدم مهمت بوده!
این که می خواهی یه دانشگاه دیگه بخونی به نظرم خیلی خوبه! یه دانشگاه بهتر از دانشگاه خودت را در نظر بگیر و به خودت بگو که باید تو اون دانشگاه قبول بشی پس باید خوب درس بخونی!
همین درس خوندن و مشغول کردن فکرت باعث میشه این آقا را کم کم فراموش کنی!
یه ورزش هم بری عالی میشه!
اگر ذهنت به سمت ازدواج میره جایگزینش بیا اینجا و مقالات و تاپیک های مربوط به خواستگاری را بخون و در مورد معیارهای مهم ازدواج فکر کن! نه فکر به ازدواج به شخص خاصی!
با در گیر کردن ذهنت با بعضی تاپیک ها می تونی مشکل خودت را فراموش کنی.
و حتی با دیدن بعضی از شکست ها در عشق و... ببینی مشکل تو پیش اونا هیچی نیست!
و حتی مشکلاتی ببینی که یکی از طرفین بعد از عقد پشیمون شدن و طرف مقابل ضربه شدید خورده! و عملا شکر کنی که چقدر خوب شد و ممکنه با خواستگاری نکردن این آقا خطری از بیخ گوشت رد شده باشه.
به این هم فکر کن که واقعا زن یک استاد دانشگاه شدن سخته! و به هر حال تو که همیشه جوان نمی مونی.ولی شاگردان دختر استاد همیشه جوان هستند و بعضی ها هم که می دونی با عشوه و...
و این می تونه همیشه برات نگران کننده باشه. پس به این فکر کن که حتما تو این مساله خیریتی هست.
منظورم اینه که نیمه پر لیوان را ببین.
این را هم بدون اگر این آقا یا هر آقای دیگه ای قصد ازدواج داشته باشه و یه شناختی از شما خودش اگر بخواد با شما مطرح می کنه و لازم نیست قبل مطرح کردنش به چنین چیزهایی فکر کنی!
سنت هم کمه! دختر تحصیل کرده و با ایمانی هم هستی! مطمئنم خدا برات همسر بهتری کنار گذاشته!
پس نسبت به همسر آینده ات متعهد باش قلبت را فقط برای او نگه دار! و نه برای یک نامحرم!
قلب تو فقط باید عشق یک محرم وارد بشه و لیاقتش بیشتره!
تو این شب ها حتما از خدا همسر آینده ات را بخواه.
ان شاالله خوشبخت بشی
علاقه مندی ها (Bookmarks)