ببین فارهه تو یک تعریف ازعشق داری وخودت روبه اون تعریف پای بند کردی که میتونه توروبه وضعیتهای ناخوشایندی بکشاند..
یک فردمتأهل در عقدو عهد همسرش هست طبیعی که همه به این تعهد وفادارند پس اونایی که خیانت میکنند اینطور نیست که از دندوناشون خون بچکد خیلی ظریف اون عهد روزیرپامیذارن این توجیه وعهد شکنی رو اون چیزی که اونا اسمشو عشق گذاشتن ایجادمیکنه
این حس زیباوجذاب اینقدر دلنشین هست اینقدرخوب انسان رو هیپنوتیزم میکنه که اصلا دردورنج قلب همسرش روزمانی که داشته باتو صحبت میکرده متوجه نمیشه.متقابلاشماهم متوجه نشدی که داری به اون خانم بدی میکنی.با این جملات خودت روگول زدی "اون مردانسان خوبوفهمیمی هست"اون خاص ولایق زندگی بهتریه"
۱_هرگونه صحبتت با اون فردمتاهل باعث شعله ورشدن احساساتت میشه وبیشتربه توآسیب میزنه همچنین او و همسرش هم آسیب می بینند
۲_این فرددوم الان میگه هیچی مهم نیست حتی اگه باهات ازدواج کنه جلو چشاش که بازشد اونوقت به احتمال زیاددچارمشکل میشیدکه توقبلا رابطه داشتی وحالاقابل اعتماد نیستی...ضرر دومش درگیرشدن احساست بافرد دوم قبل ازاینکه خوب بشناسیش هست موارد زیادی قبلا مثل شما اومدن تالار.تازه معلوم نیست دومی تورو برای ازدواج بخاد..هنوزمعیارهات برای زندگی مشترک مشخص نیست این تایپیک روملاحظه کن:
http://www.hamdardi.net/thread-17296.html
ی بار حین رانندگی به دوتابچه کوچک که صندلی عقب بودن گفتم کمربندهاتون روببندیدمدتی بعد عقب رو نگاه کردم دیدم هرکدوم کمربندش روبسته و گوشه ای ازصندلی خودش وگردنش روکج کرده دستاش هم گذاشته رو پاهاش اصلاتکون نمیخورن اول خندم گرفت بعدش یاد بعضی وقتای خودمون افتادم که خودمون رواسیرمفاهیمی مثل عشق درغیرجای خودمیکنیم وزیراین مفاهیم کج میشیم وچقدرخودمون رواذیت میکنیم الان تو این وضعیت روبرای خودت درست کردی واقعاحوصله داری دخترخوب؟.
ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.
ویرایش توسط ammin : دوشنبه 30 تیر 93 در ساعت 16:27
علاقه مندی ها (Bookmarks)