به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 34
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    نمی خواهم نگرانت کنم . فقط دو سوال دارم

    1- آیا شما و همسرتان از نظر مذهبی و فرهنگی در یک سطح قرار دارید؟ آیا همشهری هستید؟
    2- شما و همسرتان چند سال دارید؟

    در مورد عروسی هم تا اونجا که من می دونم ولیمه در 5 مورد مستحب است، سفر زیارتی، تولد فرزند، ازدواج و ..... و برای ثوابش شرایطی دارد که یکی از انها اینست که اسراف نشود و ......که می توانی به این سایت مراجعه کنی مطالب ائمه جمعه

    این را گفتم که بگویم که خوب بشینید و با خود فکر کنید که به کدایک از دلایل زیر صادقانه نمی خواهید عروسی بگیرید:
    1- به خاطر گناه لهو و لعب
    2- به خاطر مخالفت با حرف مادر شوهر
    3- برای بیمه کردن زندگی با جایگزینی با رفتن به کربلا
    4- به خاطر اینکه حال و هوای ماه عسل را بیشتر دوست داری

    خوب هر کدام از موارد بالا که علت باشد جواب شما متفاوت خواهد بود. پس لطفا ابتدا جواب دو سوال اول مرا بدهید و بعد مشخص کنید دلیلتان کدام بوده . منتظر پاسختان هستم عروس خانم.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  2. 4 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 17 تیر 93), parsa1400 (سه شنبه 17 تیر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 18 تیر 93), مهربونی... (شنبه 21 تیر 93)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 تیر 97 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-5-19
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    8,869
    سطح
    63
    Points: 8,869, Level: 63
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    480

    تشکرشده 882 در 242 پست

    Rep Power
    60
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط احمدعلی نمایش پست ها

    دعا میکنم شوهرتان، قدر این تفکرتان را بداند، چنین تفکری کم پیدا می شود
    بله جناب احمدعلی. واقعا هم باید قدر دونست همچین تفکری رو.

    نقل قول نوشته اصلی توسط فائزه نمایش پست ها
    هرچند که میدونم این حرفا همش حرفای مامانشه که باید جشن باشه....
    ..

  4. کاربر روبرو از پست مفید veis تشکرکرده است .

    sanjab (سه شنبه 17 تیر 93)

  5. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرهنگ 27 نمایش پست ها
    خودتون می گید مولودی،مولودیو وقتی می خونن که تولد یکی از امام ها باشه.

    سنخیتش با عروسی در چیه؟
    فرهنگ جان سلام
    دوست عزیزم من مذهبی افراطی نیستم ولی تو بعضی از عروسیها این مراسمها برگذار میشه من شرکت داشتم انصافا زیباست و موضوع مولودی را از ازدواج ائمه برمیدارن مثل حضرت علی و فاطمه ص و در این وصف به مولودی خونی میپردازن

    درسته ما مولودی تولد داریم مولودی امامت داریم مولودی مبعث داریم مولودی زوجیت هم داریم

    خب بعضی ها اینطوری دوست دارن و باید به احساس و نظرشون احترام گذاشت
    یه چیز دیگه عروسی برا خانمها بیشتر شرط و مهمه .
    به نوعی برا ما مردها یه جشن
    دیدار فامیل و دور هم جمع شدن بزرگترها به بهانه بچه ها از مزایای خوبشه
    از بین رفتن کدورتها آشتیهای فامیلی معجزات عروسی هاست
    دعای خیرو خوشبختی گرفتن از بزرگترها و نصیحتها شیرین از بهترین نعمتهاشه
    در آوردن اشک شوق پدر مادرا ولذت نهایت برا اونا واینکه تشکری باشه برا تمام ضحمتاشون هرچند روزگار بدی شده و هنوز اذیتشون میکنیم وبراشون غم میاریم وباز اشک اشک اشک اشک اشک اشک
    بدروددد

  6. کاربر روبرو از پست مفید parsa1400 تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (سه شنبه 17 تیر 93)

  7. #24
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    راستش اینجا بالاخره می توانم حرف دلم را بزنم. توی گلویم گیر کرده است. من هم دلم می خواهد عروسی نگیرم . البته نه به دلیل لهو و لعب و یا گناه. به خاطر اینکه اینقدر توی عروسی های الان مسائل زیاد شده که صاحب عروسی فقط باید حرص بخوره و لذت نبره. من شما را درک می کنم و می دانم از چی ناراحت هستید . بگذارید مثالهای واقعی بزنم :

    1- عروسی یکی از اقوام به یکی از مراکز استان ها رفتیم. رسم آن شهر اینطوری است که عروس و داماد می آیند می نشینند روی صندلی. بعد تالار یک اتاق کنترل دارد که با بلندگو اعلام می کند که چه کسانی برای رقص بیایند ، عروس داماد کی برقصند و کی داماد برود. حالا مسایل جالبش شروع شد :
    عروس و داماد داشتند با هم می رقصیدند که یک آهنگ محشر باحال برایشان گذاشتند : دوست دختر من موهاش بلونده .... یک آهنگ زیبا در وصف دوست دختر آقای داماد که در حال رقص با عروس است. قدیم ها مادرجان که من جوان بودم درباره عروس آهنگ می گذاشتند نه دوست دختر داماد!!
    بعدش بلندگو اسامی را برای رقص اعلام کرد. از محارم شروع کرد و رسید به نامحرمهای فامیل. یعنی آقای داماد نشسته بود بعد زنهای خوشگل زیبای فامیلش با لباس های دکلته و بعضا کوتاه به صورت تکی می رقصیدند!! خلاصه آقای داماد قبل از رفتن به خانه بخت حسابی فیض می برد و از برکات خداوند بهره مند می شود. بعد همه خانم های زیبا و جوان دانه به دانه با همان لباس های دکلته و کوتاه آمدند کادو دادند به آقای داماد و عروس عزیز. حتی همکاران عروس خانم هم با همان سر و وضع آمدند انگار از صدتا فامیل نزدیکترند.

    می گویند توی عروسی عروس خوشگل برای آقای داماد می رقصد و با هم رقص دونفره دارند. می گویند عروسی برای این است که عروس که از همیشه زیباتر است برای داماد سنگ تمام بگذارد.
    اما در عروسی های الان ای دریغا ای دریغ. اگر پشت گوشتان را دیدید رقصیدن دونفره عروس و داماد را می بینید. به محض اینکه عروس و داماد می آیند خودی نشان دهند و رقص دونفره را شروع کنند همه تالار بلند می شوند و با همان لباس ها که گفتم شروع می کنند به رقصیدن دور آقای داماد. یعنی اصلا امکان ندارد که داماد عروسش را نگاه کند و از رقص عروس قشنگش لذت ببرد یک دفعه صدتا زن داماد را دوره می کنند.
    خوب اگر قرار بر این است چرا عروس باید اینهمه برای رقص تمرین کند و آرایشگاه برود؟ وقتی داماد باید این همه خانم خوشگل و خوش رقص را تماشا کند عروس چکاره است؟

    بعد هم که باید همه فامیل را نصفه شبی ببری خانه عروس و داماد و تا صبح تا مراسم رقص مختلط برگزار شود و نه تنها خانواده ها و عروس و داماد که از صبح دوندگی کرده اند بلکه همسایه های سه تا ساختمان آن طرف تر هم تا صبح نخوابند. یعنی حتی وقتی توی خانه خودت هم می روی نمی توانی برای دامادت برقصی. نمی توانی طنازی کنی برای دامادت در شبی که از همیشه جذابتری. نمی توانی دونفره برقصی. حق هم نداری که اعتراضی به رقص مختلط دختر و پسرها و متاهل ها داشته باشی . به تو مربوط نیست که در خانه تو آقای ایکس با تمام زنهای فامیل می رقصد و دست همه را برای رقص می کشد و بلند می کند .

    باور کنید آقای ایکس با کمال پررویی به خانم ها می گفت اگر بلند نشوید برقصید به شما دست می زنم !!!بعدش هم باید تا چند روز جواب همسایه هایی که خواب خودشان و بچه شان حرام شده بدهی.

    مشروب و مهمان های مست هم که جای خود دارند !! همه اش باید بترسی یک فضاحتی درست نکنند. نه که توی تالار مشروب سرو کنند. بلکه عزیزان خودشان تدارک می بینند و در ماشین هایشان جعبه جعبه مشروب جاسازی می کنند و دسته جمعی می روند در محل پارک ماشین می خورند و تلوتلو خوران به مجلس بر می گردند. عروسی بدون مستی و مشروب و داد و هوار مستانه مزه نمی دهد.

    خواننده ها هم که جای خود دارند. اصولا خیلی هایشان از اینکه بین مجلس زنانه و مردانه پاراوان وجود دارد شاکی هستند و سعی می کنند به شیوه های مختلف این فاصله چند سانتیمتری را بردارند. دخترها جیغ بکشید بعدش پسرها هوار بکشید. دخترها دخترها دل ببرید از پسرها.... و کلی شعر های دیگر که در پارتی ها می خوانند و خواننده به دلیل مجاورت سالن زنانه و مردانه رفته توی حس و حال اکس پارتی!!!

    عزیزم من به تو حق می دهم. درکت می کنم. این تاپیک به من فرصت داد حرف دلم را بزنم. داشتم غمباد می گرفتم.
    آخرم لذت رقص با لباس عروس برای دامادم به دلم می ماند و هزار جور مساله دیگر که واقعا برایم قابل تحمل نیست. خوب حالا شما بگویید واقعا عروسی گرفتن با این شرایط لطفی دارد ؟
    ویرایش توسط نوروزیان. : سه شنبه 17 تیر 93 در ساعت 21:51

  8. کاربر روبرو از پست مفید نوروزیان. تشکرکرده است .

    محمد 93 (چهارشنبه 18 تیر 93)

  9. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نوپو نمایش پست ها
    راستش اینجا بالاخره می توانم حرف دلم را بزنم. توی گلویم گیر کرده است. من هم دلم می خواهد عروسی نگیرم . البته نه به دلیل لهو و لعب و یا گناه. به خاطر اینکه اینقدر توی عروسی های الان مسائل زیاد شده که صاحب عروسی فقط باید حرص بخوره و لذت نبره. من شما را درک می کنم و می دانم از چی ناراحت هستید . بگذارید مثالهای واقعی بزنم :

    1- عروسی یکی از اقوام به یکی از مراکز استان ها رفتیم. رسم آن شهر اینطوری است که عروس و داماد می آیند می نشینند روی صندلی. بعد تالار یک اتاق کنترل دارد که با بلندگو اعلام می کند که چه کسانی برای رقص بیایند ، عروس داماد کی برقصند و کی داماد برود. حالا مسایل جالبش شروع شد :
    عروس و داماد داشتند با هم می رقصیدند که یک آهنگ محشر باحال برایشان گذاشتند : دوست دختر من موهاش بلونده .... یک آهنگ زیبا در وصف دوست دختر آقای داماد که در حال رقص با عروس است. قدیم ها مادرجان که من جوان بودم درباره عروس آهنگ می گذاشتند نه دوست دختر داماد!!
    بعدش بلندگو اسامی را برای رقص اعلام کرد. از محارم شروع کرد و رسید به نامحرمهای فامیل. یعنی آقای داماد نشسته بود بعد زنهای خوشگل زیبای فامیلش با لباس های دکلته و بعضا کوتاه به صورت تکی می رقصیدند!! خلاصه آقای داماد قبل از رفتن به خانه بخت حسابی فیض می برد و از برکات خداوند بهره مند می شود. بعد همه خانم های زیبا و جوان دانه به دانه با همان لباس های دکلته و کوتاه آمدند کادو دادند به آقای داماد و عروس عزیز. حتی همکاران عروس خانم هم با همان سر و وضع آمدند انگار از صدتا فامیل نزدیکترند.

    می گویند توی عروسی عروس خوشگل برای آقای داماد می رقصد و با هم رقص دونفره دارند. می گویند عروسی برای این است که عروس که از همیشه زیباتر است برای داماد سنگ تمام بگذارد.
    اما در عروسی های الان ای دریغا ای دریغ. اگر پشت گوشتان را دیدید رقصیدن دونفره عروس و داماد را می بینید. به محض اینکه عروس و داماد می آیند خودی نشان دهند و رقص دونفره را شروع کنند همه تالار بلند می شوند و با همان لباس ها که گفتم شروع می کنند به رقصیدن دور آقای داماد. یعنی اصلا امکان ندارد که داماد عروسش را نگاه کند و از رقص عروس قشنگش لذت ببرد یک دفعه صدتا زن داماد را دوره می کنند.
    خوب اگر قرار بر این است چرا عروس باید اینهمه برای رقص تمرین کند و آرایشگاه برود؟ وقتی داماد باید این همه خانم خوشگل و خوش رقص را تماشا کند عروس چکاره است؟

    بعد هم که باید همه فامیل را نصفه شبی ببری خانه عروس و داماد و تا صبح تا مراسم رقص مختلط برگزار شود و نه تنها خانواده ها و عروس و داماد که از صبح دوندگی کرده اند بلکه همسایه های سه تا ساختمان آن طرف تر هم تا صبح نخوابند. یعنی حتی وقتی توی خانه خودت هم می روی نمی توانی برای دامادت برقصی. نمی توانی طنازی کنی برای دامادت در شبی که از همیشه جذابتری. نمی توانی دونفره برقصی. حق هم نداری که اعتراضی به رقص مختلط دختر و پسرها و متاهل ها داشته باشی . به تو مربوط نیست که در خانه تو آقای ایکس با تمام زنهای فامیل می رقصد و دست همه را برای رقص می کشد و بلند می کند .

    باور کنید آقای ایکس با کمال پررویی به خانم ها می گفت اگر بلند نشوید برقصید به شما دست می زنم !!!بعدش هم باید تا چند روز جواب همسایه هایی که خواب خودشان و بچه شان حرام شده بدهی.

    مشروب و مهمان های مست هم که جای خود دارند !! همه اش باید بترسی یک فضاحتی درست نکنند. نه که توی تالار مشروب سرو کنند. بلکه عزیزان خودشان تدارک می بینند و در ماشین هایشان جعبه جعبه مشروب جاسازی می کنند و دسته جمعی می روند در محل پارک ماشین می خورند و تلوتلو خوران به مجلس بر می گردند. عروسی بدون مستی و مشروب و داد و هوار مستانه مزه نمی دهد.

    خواننده ها هم که جای خود دارند. اصولا خیلی هایشان از اینکه بین مجلس زنانه و مردانه پاراوان وجود دارد شاکی هستند و سعی می کنند به شیوه های مختلف این فاصله چند سانتیمتری را بردارند. دخترها جیغ بکشید بعدش پسرها هوار بکشید. دخترها دخترها دل ببرید از پسرها.... و کلی شعر های دیگر که در پارتی ها می خوانند و خواننده به دلیل مجاورت سالن زنانه و مردانه رفته توی حس و حال اکس پارتی!!!

    عزیزم من به تو حق می دهم. درکت می کنم. این تاپیک به من فرصت داد حرف دلم را بزنم. داشتم غمباد می گرفتم.
    آخرم لذت رقص با لباس عروس برای دامادم به دلم می ماند و هزار جور مساله دیگر که واقعا برایم قابل تحمل نیست. خوب حالا شما بگویید واقعا عروسی گرفتن با این شرایط لطفی دارد ؟
    خواستم چیزی نگم تا تاپیک فائزه(بفول مصباح مائده) به حاشیه نره، اما دیدم اگه نگم ممکنه مثل شما غمباد بگیرم!
    اینکه شما به همچین عروسی ای رفتین و خوشتون نمیاد چه ربطی داره که این موضوع رو به همه جا تعمیم بدین؟ من منکر وجود همچین عروسی هایی نیستم و قطعا خودشون همینطور میخواستن و راضی بودن و مهم هم همین بوده! توی خیلی از عروسی ها دیدم که خیلی ها با این موضوع مشکل دارن و به رسم ادب میان و زود هم میرن! کسی رو مجبور نمیکنن که حتما بشین و ببین و برقص! اما به نظر شما وقتی این خانم تا این حد مذهبیه که عروسی رو لهو و لعب میدونه و با بقیه ی توضیحاتشون خانواده ی همسرش عروسی ای اونطور که شما توصیف کردی برگزار میکنن؟ اگه اینطور بودن چرا عروسشون تا این حد مذهبیه؟ اگه عروس تا این حد مذهبیه چرا باید با همچین خانواده ای وصلت کنه؟ پس قطعا اون طرف داستان یک خانواده ی معمولی هستن که آرزوی دامادی پسرشون رو دارن! عروسی مردم رفتن و خوردن و دوست دارن برای عروسی پسرشون جبران کنن! همین...
    به نظر من جواب سوال به آأویژه خیلی مهمه! اجازه بدیم یه سری چیزها بیشتر روشن بشه بعد کمک بهتری میشه بهشون کرد

  10. 5 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    Esssssi (چهارشنبه 18 تیر 93), khaleghezey (چهارشنبه 18 تیر 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 17 تیر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 18 تیر 93), مهربونی... (شنبه 21 تیر 93)

  11. #26
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    فائزه خانم یه چیزی نوشت و رفت،

    20 نفر آمدن نظرات مختلف در مورد جشن عروسی دادند.
    یه کم صبر کنید برگرده یه توضیح بده.
    مث تاپیک قبلیش، می آد می گه

    نقل قول نوشته اصلی توسط فائزه نمایش پست ها
    سلااااام،ممنون بابت راهنمایی هات،آرومم کرد... :-)
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  12. 7 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    Esssssi (چهارشنبه 18 تیر 93), khaleghezey (چهارشنبه 18 تیر 93), m.reza91 (سه شنبه 17 تیر 93), sara 65 (سه شنبه 17 تیر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 18 تیر 93), مصباح الهدی (چهارشنبه 18 تیر 93), آویژه (سه شنبه 17 تیر 93)

  13. #27
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 93 [ 11:18]
    تاریخ عضویت
    1392-3-26
    نوشته ها
    1,155
    امتیاز
    3,537
    سطح
    37
    Points: 3,537, Level: 37
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 113
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    153

    تشکرشده 2,575 در 920 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اتفاقا ساراجان من هم عروسی آدم هایی رفتم که مذهبی بودند!! مشکل این است که نمی توانی به مردم بگویی این کار را بکن یا نکن. وقتی یک چیزی رسم می شود دیگر شده است. توی این چند سال هر چی عروسی رفتم همین بود. تازه من توی دوتا شهر عروسی رفتم. مگر می توانی به اقوام چیزی بگویی. هزار جور حرف و حدیث می شود اگر حرفی درباره این مسایل بزنی. به هزارتا چیز متهم می شوی. خوب این خانم هم از همین چیزها ناراحت است وگرنه اصل عروسی لهو و لعب نیست.
    واقعا شما راه حلی دارید که در عروسی ها این اتفاق ها که گفتم نیافتد و عروس با دل آسوده به خانه بخت برود ؟ راه حلش چیست ؟ چطور خانم فائزه می تواند ترتیبی بدهد که مجلس همان گونه که در شان یک خانواده آبرومند و مقید برگزار شود؟

    خود من معتقدم فائزه خانم باید به حرف شوهرش گوش کند و عروسی آبرومندی برگزار کند. خودم معتقدم اگر بتواند شرایط خوبی مهیا کن باید به خواست شوهرش عروسی بگیرد و آبرویش را برگزار کند. اما چگونه می توان یک مجلس گرفت و چگونه می توان آن را اداره کرد که باب دل دختری مثل فائزه خانم باشد و بدتر باعث ناراحتی اش نشود ؟

    اگر چنین راه حل هایی ارائه شود مشکل حل می شود. اما متاسفانه وقتی صحبت این مسائل می شود نوعی جبهه گیری ایجاد می شود.

  14. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    317

    تشکرشده 1,458 در 274 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    69
    Array
    سلام خانم فائزه

    مشکل شما و نظرات دوستان رو خوندم، علیرغم اینکه بظاهر اختلافاتی در راههای ارائه شده بود ولی در نهایت تقریبا همه راهها همگرا و مثل هم بودند و نظر من هم مشابه با بقیه دوستان هست .

    فقط اینکه:
    زیاد نوشته شما واضح نبود که دلیل علاقه مند نبودن شما به برگزاری جشن بخاطر اینه که این مجالس گناه الود هست و بخاطر مذهبی بودن جنابعالی میخواید از این فضاها اجتناب کنید یا مسائل دیگه ای مثل بحث های اقتصادی یا سایر موضوعات هست که علاقه ای به داشتن جشن ندارید؟

    موضوع بعد اینکه شما که تجربه یک جشن شادی تحت عنوان جشن عقد داشتید و از اون خوبی یاد میکنید ایا نمیتونید از اون الگو برداری کنید و طبق اون مجلس دلخواهتون رو برگزار کنید؟

    با تمام این تفاسیر اگر مشکل شما جنس شرعی داره ، به نظر من توی این تاپیکها به نتیجه نخواهید رسید. خیلی راحت با دفتر مرجع تقلیدتون تماس بگیرید ، شرایط خودتون رو تشریح کنید ازشون در مورد حکم موسیقی و رقص (گرچه من بعید میدونم مرجعی باشه که رقص غیر از زن و شوهر برای هم رو حلال بدونه ) و سایر مسائل احتمالی حاکم در مجلستون رو سوال کنید ، اگر مجاز دونستن که علیرغم کراهت درونی شما ، مهم نظر شارع مقدس هست که بلا اشکال دونستن و دیگه لازم نیست حساسیت داشته باشید .

    اما اگر گفتن این نوع مجالس مشکل شرعی داره ازشون سوال کنید ممکنه بخاطر مخالفت با برگزاری این نوع مجلس رابطه شما با خانواده همسرتان شکراب بشه ، اونموقع وظیفه شما چیه ، که هر چی اونها گفتن به اون عامل باشید و اگر گناهی هم باشه از گردن شما ساقط هست .

    در هر صورت نیاز به یک تدبیر خاصی از سمت شما هست که هم کمترین گناه باشه هم خانواده همسرتون از شما بخاطر این موضوع مکدر نشن و اگر خیلی زن با سیاستی باشید هم میتونید ماه عسل به مکان مورد علاقتون برید و هم یک جشن ساده بگیرید که دو طرف راضی بشن. فراموش نکنید حرف زدن و صحبت کردن بدون ناراحتی و خشم و پرخاش جهت راضی کردن همسرتون معجزه میکنه.
    ولی تعجب از اینکه چرا همون روزهای اشنایی در مورد موضوع به این مهمی در مورد نوع و کیفیت مجالس جشن با همسرتون صحبت نکردید که کار به اینجا کشیده نشه.

    بعدش بلندگو اسامی را برای رقص اعلام کرد. از محارم شروع کرد و رسید به نامحرمهای فامیل. یعنی آقای داماد نشسته بود بعد زنهای خوشگل زیبای فامیلش با لباس های دکلته و بعضا کوتاه به صورت تکی می رقصیدند!! خلاصه آقای داماد قبل از رفتن به خانه بخت حسابی فیض می برد و از برکات خداوند بهره مند می شود. بعد همه خانم های زیبا و جوان دانه به دانه با همان لباس های دکلته و کوتاه آمدند کادو دادند به آقای داماد و عروس عزیز. حتی همکاران عروس خانم هم با همان سر و وضع آمدند انگار از صدتا فامیل نزدیکترند.

    می گویند توی عروسی عروس خوشگل برای آقای داماد می رقصد و با هم رقص دونفره دارند. می گویند عروسی برای این است که عروس که از همیشه زیباتر است برای داماد سنگ تمام بگذارد.
    اما در عروسی های الان ای دریغا ای دریغ. اگر پشت گوشتان را دیدید رقصیدن دونفره عروس و داماد را می بینید. به محض اینکه عروس و داماد می آیند خودی نشان دهند و رقص دونفره را شروع کنند همه تالار بلند می شوند و با همان لباس ها که گفتم شروع می کنند به رقصیدن دور آقای داماد. یعنی اصلا امکان ندارد که داماد عروسش را نگاه کند و از رقص عروس قشنگش لذت ببرد یک دفعه صدتا زن داماد را دوره می کنند.
    خوب اگر قرار بر این است چرا عروس باید اینهمه برای رقص تمرین کند و آرایشگاه برود؟ وقتی داماد باید این همه خانم خوشگل و خوش رقص را تماشا کند عروس چکاره است؟
    اما دلیلی که باعث پست زدن من اینجا شد ، مطلب خانم نوپو بود. وقتی نوشته های ایشون و توصیفات ایشون رو از اون مجلس عروسی میخوندم واقعا حالم گرفته شد. خدا رو شکر که نمونه این نوع مجالس عروسی رو از نزدیک ندیدم ولی حتی تصورش هم حال انزجار و چندش برام ایجاد کرد…

    یک زمانی ادم توی ماشین که داره میره از روی غفلت ضبط ماشینش رو روشن میکنه و موسیقی مبتذل حرام گوش میده ، یک زمانی از روی جهل توی خونه و توی تنهایی میشینه فیلم و کانالهای مبتذل تماشا میکنه و با چشم بدترین گناههایی که میتونه انجام بده رو انجام میده ، یکزمانی از روی بی حالی و غفلت، فرد نماز نمیخونه و خیلی گناههای فردی دیگه …

    اما یک زمانی داستان فرق میکنه ، یک جمع چند صد نفره رو دور هم جمع میکنه (یا توی مکانی شرکت میکنه که صدها نفر اونجا مشغول به گناه هستن)، و بدترین گناهها رو که خانم نوپو گفتن انجام میده … نمیدونم ‼ ولی واقعا این جز دهن کجی به خداست؟ این جز اینه که بگیم خدایا ببین! ما همه دور هم جمع شدیم ، زن و مرد نامحرم ، داریم گناه انجام میدیم ، از تو هم ابایی نداریم ، داریم در ملاعام ، نه در خفای خودمون ، معصیت تویی رو میکنیم که از رگ گردن هم به ما نزدیکتری ، داریم معصیتت رو میکنیم چون ازت ترس و واهمه ای نداریم ، برامون مهم نیست که اینقدر گستاخ شدیم که بی پروا داریم دلت رو میشکنیم و ….

    همه ما پر از گناهیم ،کوچیک و بزرگ ، کبیره و صغیره … ادم باید خدانترس باشه که گناه کنه ، اما یکسری گناهها هست ، گناههای که در ملاعام هست ، گناههای که لازمه پرده های حجب و حیا رو بدری ، گناههایی که رسما داری به خدا دهن کجی میکنی ، خیلی سخته… نمیدونم واقعا… بعد دو روز دیگه تو زندگی به انواع و اقسام مشکلات بر میخوریم ، چطور ادم روش میشه همون خدایی که با اون همه گستاخی توی شب اول زندگی مشترکش نافرمانیش رو کرده برای حل مشکلش صداش کنه…

    یکی از سختترین کارهای این دوره به نظر من اینه که هم یک جشن شاد عروسی داشت هم توش گناه نباشه ، ملاک هم این نیست که اکثرا جشنها رو چطور برگزار میکنن ، ملاک خداست که چطور جشن رو شاد برگزار کرد که همراه لبخند مهمونها لبخند خدا هم همراه اون مجلس باشه و چه خوشبختن اون زوجی که روز اول زندگیش روز خشنودی خدا ازشون باشه نه روز غضب خدا…
    ادم عاقل حواسش هست که… خواهی نشوی همرنگ ، رسوای جماعت شو… برای همین هیچ وقت ملاک رو اکثریت قرار نمیده…
    حتی ملاک هم مجلس ادمهای بظاهر مذهبی بدون معرفت نیست که ممکنه توی روز عروسی خیلی از اصول رو زیر پا بزارن و از امتحان اون روز و شب سرافکنده بیرون بیان و برای توجیه مجالس گناه خودمون بگیم الان هم خانواده های مذهبی موسیقی دارن و رقص دارن و…

    دین ما دین شادی و نشاط هست ، بقدری شاد که عرفا میگن ادم ناراحت و غمگین و ملول اهل بهشت نیست ....

    حرف زیاده..

    بقول خانم نوپو اگه این حرفها رو نمیزدم غمباد میگرفتم ، گرچه تمام حرفم رو نزدم که خیلی موضوع تاپیک به بیراهه نره.

  15. 2 کاربر از پست مفید محمد 93 تشکرکرده اند .

    iraneziba (سه شنبه 17 تیر 93), مصباح الهدی (چهارشنبه 18 تیر 93)

  16. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 مرداد 93 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1393-4-07
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    63
    سطح
    1
    Points: 63, Level: 1
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    11

    تشکرشده 9 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    ببینید شما باید با همسرتون به یه نتیجه مشترک برسید تا بلاخره یا ماه عسل برید یا عروسی بگیرین.
    نباید لجبازی هم بکنین. مهم اینه که ازدواجتون با گناه شروع نشه، من خودم شخصا دوست دارم مراسم ازدواجم رو ساده بگیرم، و طوری باشه که باعث گناه نباشه یا ماه عسل یا سفر زیارتی سیاحتی بریم.
    نحوه ی گرفتن عروسی یا ماه عسل مهمه اینطور که اسراف نباشه و باعث گناه نشه این اصل مطلب هست

  17. کاربر روبرو از پست مفید iraneziba تشکرکرده است .

    khaleghezey (چهارشنبه 18 تیر 93)

  18. #30
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 08:11]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    4,855
    سطح
    44
    Points: 4,855, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    129

    تشکرشده 303 در 118 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام بعد خوندن نظر دوستان مجبور شدم منم یه چیزی بگم.والا ما هم خانواده ی مذهبی هستیم و همه ی فامیلمون همینجوریند.عروسی برادر بزرگم گفت میخوام برم سوریه پدرم در جوابش گفت ولیمه برای عروسی و شروع زندگی واجبه از طرفی من ومادرت حق داریم روز دامادیت رو ببینیم به خاطر همین یه عروسی تو خونه گرفتند (البته مجلس جدا بود و تمام حد و حدودها رعایت میشد)و فرداش رفتند سوریه.عروسی برادر کوچیکم هم گفت نمیگیرم خدایی منم که خواهرش بودم تو تمام زندگیم روز عروسیش رو تجسم میکردم و در واقع نوعی ارزوم بود.خلاصه دوباره ما راضیش کردیم و با اینکه طرف عروس یکم مذهبی نبودند ولی تو عروسی حد و حدود رو رعایت کردند.دوباره هم مجلسمون جدا بود و بدون هیچ کوفت و زهرمار خوری.سالمه سالم .شام هم فقط یه نوع بود با کمترین خرج کلا هدف ترتیب دادن یه روز شاد برای فامیل و اینکه عروس و داماد زندگیشون رو با شادی شروع کنن..بعد عروسیش هم من و کل خواهرام از خوشحالیمون اشک ریختیم.تازه اصلا هم تا صبح نزدیم و برقصیم ساعت 1 شب با کمال احترام اعلام کردیم که عروس و داماد خسته اند انشالا بیایم تو شادیتون جبران کنیم و خلاصه مهمونها رو فرستادیم خونه هاشون.
    میخوام بگم عروس خانم گل شاید تو دلت عروسی نخواد ولی یکم فکر دل خانواده شوهرتم بکن شاید خواهرای اون هم مثل من ارزوشونه عروسی برادرشون رو ببینند.
    و اینکه در اخر رقص تو اسلام حکم قطعی نداره.من جایی خوندم که حضرت محمد(ص)روز عروسی حضرت فاطمه ولیمه داد و از حضار خواست شادی کنند و گفت شادی کنید عروسی تک دخترم فاطمه است.(درست و غلطش گردن نویسنده اش)وقتی بزرگ مرده تاریخ دینمون ولیمه و شادی رو اصراف نمیدونه دیگه ما چیکاره ایم.
    یه چیز دیگه اینکه دوستان ما نمیتونیم همه رو زیر سوال بریم که تمامی عروسیها مشکل دار و پر از گناهند.وقتی مجلسی جداست و وقتی هم که داماد هست همه حجاب دارند و نامحرمهاش جلوش نمیرقصند و کوفت و زهرمار هم توش نمیخورند و حتی بعضی از مهمونا نمازاش رو هم به وقت میخونند.باز هم میشه گفت که این مجلس پر از گناهه؟؟؟؟؟؟
    ما ادمها به دیگران میگیم که چه جوری باهامون رفتار کنن وقتی شما تو مجلس بقیه گناه نکرده باشی کسی هم نمیاد تو مجلس تو گناه کنه.درواقع تویی که اجازه میدی بهش که چیکار کنه...
    ویرایش توسط setareh 1390 : چهارشنبه 18 تیر 93 در ساعت 01:30

  19. 2 کاربر از پست مفید setareh 1390 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 18 تیر 93), مهربونی... (شنبه 21 تیر 93)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ماه عسل و خواص آن
    توسط @amir در انجمن سایر مقالات ازدواج
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 04 اردیبهشت 88, 13:53
  2. ولا دت اما م حسن عسگری ع بر شما مبا رک با د
    توسط محمدابراهیمی در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 16 فروردین 88, 13:38
  3. هرگز از ماه عسل عشق بيرون نياييد
    توسط حنان در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 آبان 87, 21:47
  4. ماه عسل و اولین اشتباه !
    توسط هوشیار در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 16 آبان 87, 17:01
  5. میلاد امام عسکری و حدیثی از حضرتش
    توسط آرمانخواه در انجمن معارف و مناسبت ها
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 27 فروردین 87, 09:36

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.