به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 30
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مهر 93 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1393-4-11
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    318
    سطح
    6
    Points: 318, Level: 6
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 17 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام به همه دوستان به همه عزیزان که از دیشب تا امروز منو از همراهیشون دریغ نکردن. همین که برام وقت گذاشتین و به مشکلم فکر کردین برای من بی نهایت احساس آرامش به ارمغان آورده، بی نهایت. من به دلگرمیتون احتیاج دارم. اونایی که گفتن من کمالگرا هستم کاملا درست گفتن. متاسفانه این مشکلو دارم. بدتر از اون به دلایلی که تنهایی الانمو کاملا نشون میده شدیدا مهر طلبم. هرچه هست به یک نتیجه رسیدم: توی همه این سالهایی که خودمو زجر دادم که خودمو اصلاح کنم که این ویژگیهایی اخلاقیمو درمان کنم، جز اذیت بیشتر چیزی نصیبم نشد، حالا دلم میخواد کنار بیام با مسائلم. این آرامشی بهم میده که سر فرصت شاید در زمانی طولانی تر تعدیلشون کنم. کنترل احساسات برای من خیلی سخته و محیط کار من جایی است که باید با ده ها دانشجو در ارتباط باشم و چنان که افتد و دانید، خود به خود بحث مقایسه رو پررنگ می کنه. لطفا دوستان من بمونید.

    - - - Updated - - -

    دوست مهربانم
    من 8 سال هست ازذواج کردم. یه پسر 6 ساله دارم و دختری که دو ماه دیگه دنیا مییااد. زندگیمو خیلی دوس دارم. آخرین بار هم یادمه که برای خوشحال کردن همسرم چه کردم و چطور ذوقزده اش کردم. مطمئن باش روزهایی مدید هم برای آزمودن حس خودم ازش دور موندم. عجیبه شاید من مبتلا به دوشخصیتی هستم که هستم. درکنارش در همه اون لحظاتی که از کنارش دور بودم بهش علاقه مندم ولی باز دلم چیز دیگری هم میخواد. باز خودم رو آزمودم و دیدم که چیزی فراتر از تنوع طلبیه. باور کنید

  2. 2 کاربر از پست مفید ameo تشکرکرده اند .

    ammin (دوشنبه 16 تیر 93), آرام دل (چهارشنبه 18 تیر 93)

  3. #12
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,368 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من درک میکنم که درشرایط بیرون ممکنه یه مقایسه زیرپوستی واردافکارت بشه.

    اما این قطعی نیست چون احساس ما درموقعیتهای مختلفی که قرارمیگیریم بسیارتحت تأثیرافکار ذخیره شده ی قبلی ما درمورد اون موضوع هست.


    بنابراین برای تعدیل احساس وکمالگرایی،نیازبه دانش بیشتر+مهارتهای ارتباطی داری این به تعدیل احساساتت کمک میکنه.


    مثلابایدتعریف وشناختت ازعشق زمینی(همسر)مشخص بشه .تعریفت ازعشق آسمانی و عشق ورزی به سایرپدیده ها رومشخص کن.


    حدیثی ازپیامبر(ص)میگه اگر وسوسه ای به شمارسیدهماندم به نزدهمسرخودبروید.

    .بعضی از متأهلین پس ازمدتی زندگی مشترک دوباره هوای یه عشق تازه میادبه سرشون من اینواز تجارب بیرون وتایپیکهای تالارمتوجه شدم.


    امیدوارم این مرحله روبه سلامت بگذرونی.دراین لینک یک تعریف وحدودی شناخت از عشق ومعشوقه(همسر) معرفی شده یک سخنرانی حدود ۲۰دقیقه هست:




    ازاینجا میتونی یه سخنرانی درمورد ارتباطات ببینی:

    http://www.hamdardi.net/thread31818-2.html


    این یک مقاله کوتاه درمورد عشق وزیباییست:

    http://www.hamdardi.net/thread-28869.html

    اینم درموردکمالگرایی هست:

    http://www.hamdardi.net/thread-21869.html.

  4. 7 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    parsa1400 (سه شنبه 17 تیر 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 17 تیر 93), کامران (یکشنبه 05 مرداد 93), مصباح الهدی (سه شنبه 17 تیر 93), آرام دل (چهارشنبه 18 تیر 93), افتابگردون (جمعه 20 تیر 93), شیدا. (چهارشنبه 18 تیر 93)

  5. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام
    میشه لطفا از خصوصیات مثبت خانومتون بگید؟
    از خصوصیات منفیشون هم بگید لطفا.

    و اینکه چه چیزهایی دوست داشتین خانومتون داشتند ولی ندارند؟
    مثلا زیبایی؟ آرایش؟
    دوست داشتین بیشتر بهتون محبت کنند؟ عاطفی باشن؟
    عشوه و ناز زنانه؟
    شاداب بودن و با نشاط بودن؟

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  6. 7 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 20 تیر 93), parsa1400 (سه شنبه 17 تیر 93), فرشته اردیبهشت (سه شنبه 17 تیر 93), کامران (یکشنبه 05 مرداد 93), واحد (چهارشنبه 18 تیر 93), آرام دل (چهارشنبه 18 تیر 93), شیدا. (چهارشنبه 18 تیر 93)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام اقای آمو
    نگران نباشید هر مساله ای یه راه حلی داره
    و نکته مهم و مثبت اینه که رابطه براتون مهمه و میخایین بشناسین و در صورت وجود مشکل حلش کنید.

    قبل از هر راهنمایی و نظری یه سوال خیلی مهمی وجود داره که بسته به اون جواب فرق میکنه.

    ایا اوایل یا زمانی بوده که نسبت به همسرتون احساس عاشقانه داشته باشین؟
    یا نه از همون اول احساستون نسبت بهش سرد بوده؟بعدا که فکر کردی مورد بهتری هم میتونه باشه از چشمت افتاده؟

    فکر کنید به این سوال و لطفا جواب بدین.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  8. 3 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    مصباح الهدی (سه شنبه 17 تیر 93), آرام دل (چهارشنبه 18 تیر 93), شیدا. (چهارشنبه 18 تیر 93)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مهر 93 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1393-4-11
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    318
    سطح
    6
    Points: 318, Level: 6
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 17 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوباره
    من نسبت به این مشکل خیل دارم اذیت میشم. دیگه شب و روزم شده خود خوری. پر از رویا و فانتزی و خیالات
    خدا رو شکر که وضع مالیم متوسطه وگرنه می ترسیدم دست به کارای احمقانه بزنم.
    ایشون خیلی خوبن ولی کاملا از معیارهای من دور
    ظاهر
    تن صدا
    برخورد و فرهنگ خانوادگی
    شیوه برخورد با همسر
    همه اینا در من جمع شده و شده حسرت
    راستش دیگه بدم میاد بشینم هی صحبت کنیم
    یه جورایی دیگه دل کندم
    این توصیه ها رو که باهاش صحبت کن مشاوره برید برات آرایش کنه همه اینارو طی کردیم. گاهی شده با ظواهر کنار اومدم ولی این حس اونقدر ریشه ای یه که به رفتار و طرز فکر هم برمیگرده. عین آدمی هست م که به هر راهی پامیزارم که از این مشکل رد بشم با سر می خورم به دیوار.کاملا به توجیه و مثبت اندیشی و نمی دونم به بدتر از این فکر کن بی اعتقادم. این مشکل در من هست و راستش با توجیه حالم خوب نمیشه.

    - - - Updated - - -

    من از همسر ایده آلم این تصویر رو تو ذهنم داشتم:
    1. زیبا به اون معنا که برام دلنشین باشه (حتی اگر از نظر دیگران زیبا نباشه)
    2. مثل خودم آروم، درونگرا، اهل مطالعه و دارای اطلاعات عمومی بالا
    3. سلطه گر نباشه و لجباز و گاهی مغرور (همسرم متاسفانه پر از این خصوصیاته یه مردادی به تمام معنا)
    4.بد دهن نباشه و کوچه بازاری حرف نزنه
    5. دارای خانواده تحصیلکرده (من واقعا هیچ سنخیتی با خانواده اش و باجناقام ندارم. بین جمعهاشون تنهای تنهام. وقتی جایی باشی که تحصیلاتت موقعیت شغلیت نوع سختیهات برای اون جمع بیگانه باشه و حتی گاهی حسادت برانگیز، اون وقت نه تنها تنها هستی بلکه گاهی مورد تهاجم )
    6. ایشون همه جوره تظراتشو به من تحمیل می کرد و متاسفانه گاهی با بدترین روشها و این منو که یه شخصیت مهر طلب و به قول شما کمال گرا بودم نابود کرد.
    7. حس و حال یه مرد تحصیلکرده رو بفهمه (ایشون هم لیسانس هستن ولی فکر کنید من چه مصیبتی داشتم وقتی یه همکلاسی خانوم بهم پیامک می داد که مثلا بگه فردا استاد نمیاد نیازی نیست از کارتون مرخصی بگیرین، همین چیز ساده از نظر ایشون حساسیت برانگیز بود، اینکه تو خونه مادر زنت حق نداشته باشی تنها بری بیرون تا یه بارم شده از روی علاقه ات به جای رفتن تو این فروشگاه و این فروشگاه بری فقط موزه های شهر رو ببینی)

    - - - Updated - - -

    مثبت های همسر من
    1.منو خیلی دوس داره
    2.برام از چیزی دریغ نمیکنه
    3.با وضع متوسط مالیم کنار میاد
    4.بهم وفاداره
    5.معتقده و بی بندو بار نیست
    چیزایی که دوس داشتم داشته باشه:
    1.عشوه و ناز زنانه
    2.انفعال های زنانه (از شوهر حساب بردن، اجازه گرفتن، یه جوری بگم متوجه بشین خانومم بیش از حد اخلاقای مردونه داره(قد بودن، کوتاه نیامدن، قاطعیت، تحمیل نظرات)
    3.صدای نازک
    4.زیبایی که به دلم بنشینه (من به خدا دنبال یه خانوم س. ک. س. ی. و مانکن نبودم. کسی که با دیدنش آروم بگیرم)
    5. سلیقه در دکوراسیون و غیره ( ایشون خانه داری و غیره شون خوبه ولی اون سلیقه ای رو که یه خانوم به روز و تحصیلکرده باید داشته باشن ندارن)
    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها
    سلام
    میشه لطفا از خصوصیات مثبت خانومتون بگید؟
    از خصوصیات منفیشون هم بگید لطفا.

    و اینکه چه چیزهایی دوست داشتین خانومتون داشتند ولی ندارند؟
    مثلا زیبایی؟ آرایش؟

    دوست داشتین بیشتر بهتون محبت کنند؟ عاطفی باشن؟
    عشوه و ناز زنانه؟
    شاداب بودن و با نشاط بودن؟


  10. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array
    با این همه اختلاف چرا باهاش ازدواج کردی؟
    معضل همون کورسوی امیده که بهش فکر میکنی!!شما باید این راه رو بی بازگشت ببینی تا آروم بشی!
    دل به اون دخترای دانشجوی جوان نبند خانم خودت هم روزی جوان و جذاب بوده که جذبت کرده!!!!
    اصلا چطور با هم آشنا شدید؟
    خانمت از این مشکل خبر داره؟
    [size=medium][align=center]کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی
    چـیزی که نپرسند تو از پیش مـــگوی
    دادنـد دو گــوش و یـــک زبـان از آغــاز
    یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی[/align]
    [/size]

  11. کاربر روبرو از پست مفید parnian1 تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 18 تیر 93)

  12. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 مهر 93 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1393-4-11
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    318
    سطح
    6
    Points: 318, Level: 6
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 17 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من یه پسر بسته و خیلی پاستوریزه از یه خانواده فوق العاده بسته بودم. سر تنش های موجود در منزل بین والدین هم فاقد مهارتهای ارتباطی و اعتماد به نفس بار اومدم. راستشو بخواین زمانی که تصمیم به ازدواج گرفتم به چندین نفر پیشنهاد دادم، اما چون تحت تاثیر یه سری عقاید خیلی افراطی مذهبی بودم کسی بهم محل نمیزاشت. یه بارم به خواستگاری کسی رفتم که همکلاسیم بود و ایشون انقدر از موضع بالا با من حرف زد که وقتی می اومد بیرون از خونه داغون وله شده بودم. فکرشو بکنید بعد از تاهل همین خانوم دوباره شد همکلاسیم در فوق لیسانس و خانومم هم بو برد و چه حساسیتها و جنجالها. تو اولین محل کارم با دختری آشنا شدم که خیلی بهم و چیزای دلخواهم شبیه بود فقط دو سال ازم بزرگتر بود به او هم پیشنهاد ازدواج دادم ولی به بدترین شکل ممکن به بدترین شکل ممکن باهام برخورد کرد حتی بعد از ماه ها و ترک اون محل کار بازم بهش حس داشتم ولی اون گفت لطفا ادامه ندین. بعد از هشت سال هفته پیش فهمیدم که ازذواج کرده و با همسرش رفته کانادا باور کنید من اونو به خاطر خودش می خواستم و خصوصیاتش نه موقعیتش...
    بگذریم، آشنایی من و همسرم در حالتی صورت گرفت که اصلا همو ندیده بودیم و مال یه شهره دیگه بود. واسطه معرفیش کرد. ایشون رو یه بار دیدم و در حالتی که همه انتظار داشتن زودتر از یکی بله بگیرم و قال قضیه کنده بشه و خودم در اوج بحران روحی و حنسی ازش بله خواستم. اونم تو یه خانواده فوق العاد معمولی و کارگری بود، قبول کرد (بعدا بهم گفت ازم متنفر بوده و به فشار خانواده که نمونه رو دستشون و به خاطر اینکه منو پسر پاکی می دونسته بهم بله داده). من دقیقا از لحظه عقد از کارم پشیمون شدم و اون حس دردناک ضرر کردن و گیر افتادن بعد از هشت سال برام عادی و فراموش نشده. خیلی حس عذاب آوریه. خیلی دردناک. من دارم تو زندگیی به سر می برم و زیر دین تعهدی پا میلغزونم که:
    1. از لذت آشنایی، مجذوب شدن محروم موندم
    2. از شیطنت های عاشقانه و بی تابی ها طعمی نچشیدم
    3. و باکسی پیوند بستم که کمترین نقطه مشترک فکری و اخلاقی و روحی داشتیم با هم (حرفها و مناسبات اون با دوستاش برای من فوق العاده چیپ و در برابر حرفهای من و مناسبات من برای اون و خانوادش معنایی جز گنده دماغی، کسالت آور بودن نداشت)
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته اردیبهشت نمایش پست ها
    سلام اقای آمو
    نگران نباشید هر مساله ای یه راه حلی داره
    و نکته مهم و مثبت اینه که رابطه براتون مهمه و میخایین بشناسین و در صورت وجود مشکل حلش کنید.

    قبل از هر راهنمایی و نظری یه سوال خیلی مهمی وجود داره که بسته به اون جواب فرق میکنه.

    ایا اوایل یا زمانی بوده که نسبت به همسرتون احساس عاشقانه داشته باشین؟
    یا نه از همون اول احساستون نسبت بهش سرد بوده؟بعدا که فکر کردی مورد بهتری هم میتونه باشه از چشمت افتاده؟

    فکر کنید به این سوال و لطفا جواب بدین.
    - - - Updated - - -

    توضیح دادم خانم پرنیان. پاسخهامو به افراد دیگر هم لطفا بخونید. باورتون میشه همین سایت هم بابت همون کورسوی امید میام. هی میخوام خودمو راضی کنم که بابا همه چی تموم شده باز با دیدن یه آدم موفق یا حتی وقتی با خودم خلوت می کنم می بینم نمی تونم این مشکل رو فراموش کنم. حتی بیرون با دیدن دختری که از نظر ظاهری به معیارام نزدیکه فرو می ریزم. حتی رمان هم که خیلی دوس دارم نمی خونم. به من بگید که آیا حس تسلیم سرنوشت شدن و فراموش کردن تغییر می تونه منو نجات بده؟ باور کنید این دو سه روزه بارها بی خیال سایت شدم که دیگه به خودم بقبولونم که آقا همه چی تموم شده ولش کن... ولی باز این حس لعنتی ولم نمی کنه. الان کار و مشغله ام رو ول کردم اومدم اینجا نظر خواهی. بارها تلاش کردم با هم کنار بیایم ولی تو یه موقعیت مثل دیدن یه فیلم یه شخص یا حتی تو خلوتام فوری به این قضیه فکر می کنم و به قول شما همی کورسوری امید مزخرف منو به تکاپو و برگشتن به حالت تردید وامیداره
    نقل قول نوشته اصلی توسط parnian1 نمایش پست ها
    با این همه اختلاف چرا باهاش ازدواج کردی؟
    معضل همون کورسوی امیده که بهش فکر میکنی!!شما باید این راه رو بی بازگشت ببینی تا آروم بشی!
    دل به اون دخترای دانشجوی جوان نبند خانم خودت هم روزی جوان و جذاب بوده که جذبت کرده!!!!
    اصلا چطور با هم آشنا شدید؟
    خانمت از این مشکل خبر داره؟
    - - - Updated - - -

    لطفا کمکم کنید
    من مشکلاتی زیادی دارم مثل کمالگرایی مثل وسواس مثل ...انبان مشکلاتم. به قول خانم پرنیان همین کورسوی امید که ممکنه مشکل حل بشه منو تو بلاتکلیفی نگه داشته و تا میام با شرایطم خو بگیرم دیدن یه آدم و... منو دوباره به بلاتکلیفی می ندازه. مخصوصا وقتی یه مشکلی ازم حل میشه امیدوارم میشم این مشکل و مشکلای دیگه ام حل بشه و این تازه اول مصیبتمه کمکم کنید لطفا

  13. #18
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    برادر خوبم خصوصیاتی که از همسرتون شمردید کاملا عادی و طبیعیه که بیشتر خانمها دارند شاید شدیدتر . ولی شما چون احساس میکنید ایشون رو در حالت نوعی اجبار انتخاب کردید و ازدواجتون سنتی و به نوعی تحمیلی بوده و اینکه خیلی زود و به راحتی تونستید باهاش ازدواج کنید این احساسات در شما ایجاد شده . در صورتی که اگه ایشون هم همکلاسی شما بوده و به در خواست ازدواجتون هم جواب منفی میداد حالا احساس دیگری داشتید . همیشه میگم ادمها هر چقدر هم بزرگ بشن بازم مثل بچه هان . یه پسر بچه اسباب بازی خودش رو هر چقدر هم که گرون قیمت باشه نمیبینه چون براش عادی شده ولی یه ماشین پلاستیکی توی مغازه به شدت توجهش رو جلب میکنه . برادر گلم مقایسه ادم رو داغون میکنه شما حتی اگه بهترین و تحصیلکرده ترین و زیبا ترین زن دنیا رو داشتید مطمئنم بهتر از اون بازم وجود داشت و اونم بعد از یه مدت براتون عادی میشد .علاوه براون وقتی وارد زندگی باهاش میشدید میدیدید که نکات منفی زیادی هم داره . پس به نظر من مشکل از همسر شما نیست هرچند ایشون هم ممکنه مثل همه انسانهای دیگه نقطه ضعف هایی داشته باشه . ولی مشکل اصلی از دیدگاه و طرز نگاه شماست . ببخشید که صریح میگم شما با اینکه تحصیلکرده اید ولی به نظر میاد خیلی مغرورید . شما اگه از تمام افراد خونواده همسرتون سر ترید باید رفتار و کردار و حسن برخوردتون اینو ثابت کنه نه مدرک تحصیلیتون . بعدش هم این افکار شما که از اول ازدواجتون با شما بوده حتما و شکی ندارم که در رفتارتون و محبت به همسرتون تاثیر گذاشته . برادرم اینو به عنوان یه زن بهتون میگم زنها حتی از طرز نگاه همسرشون میفهمند که همسرشون چقدر دوستشون داره . با خوندن تایپک شما شدیدا متاسف شدم و برای اون زن بیچاره شدیدا دلم سوخت . خیلی سخته که در کنار مردی زندگی کنی و عمر و جوانیتو سپری کنی درحالیکه بدونی دوستت نداره . زجری بالاتر از این برای یک زن نیست . اینم بگم که حساسیت های خانمتون به اینجور ارتباطات با همکلاسی و همکار و غیره کاملا طبیعیه و نشون میده که ایشون برخلاف شما به شما علاقه داره . برادر گلم تا حالا چند بار بهش ابراز علاقه کردی ؟ شما همسرتون سرد مزاجید یا گرم مزاج ؟

  14. 7 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 20 تیر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 18 تیر 93), کامران (یکشنبه 05 مرداد 93), مقیمی (چهارشنبه 18 تیر 93), آرام دل (چهارشنبه 18 تیر 93), افتابگردون (جمعه 20 تیر 93), شیدا. (چهارشنبه 18 تیر 93)

  15. #19
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    1- بهترین راهنمایی برای شما این هست که برید پیش یک روانشناس.
    خودتون که گفتید مشکلاتی مثل وسواس و ... دارید (که واقعا زجر آورده اگر درمان نشه و هر چی هم زمان بگذره بدتر می شه)

    از نوشته هاتون هم مشخصه که بیشتر از اون که خانم شما مشکل داشته باشه (یا بهتر بگم با خانمتون مشکلی داشته باشید) با افکارتون مشکل دارید.
    با خودتون درگیرید و این درگیری اذیتتون می کنه.

    یک روانشناس خوب پیدا کنید و حتی اگر هزینه اش بالاست حتما مراجعه کنید.
    آرامشی که بعد از درمان پیدا می کنید، به هزینه اش می ارزه.

    توضیحی که شما برای زندگیتون می دید، برگشتنتون به تک تک خواستگاریها و موارد رد شده، نشون می ده هنوز باهاشون درگیری.

    2- ممکنه بارداری خانمتون روی این موضوع تاثیر گذاشته باشه و تشدیدش کرده.
    ایشون الان حساس هستند و نیاز به توجه شما دارند، رابطه جنسی تون هم احتمالا توی این روزها خوب نیست و باعث شده فاصله بینتون بیشتر بشه.

    3- باور کنید هزینه ساختن زندگیتون خیلی کمتر از هزینه جدایی و ساختن یک زندگی جدید هست.
    چه مادی و چه غیرمادی.

    زندگی جدید هم هیچ تضمینی نیست که بهتر از این زندگی باشه.
    ضمن این که افکار وسواسی شما نمی ذاره که از زندگی لذت ببرید. اون موقع هم می خواهید دائم به این که چی شد و چرا ... فکر کنید.

    کسی هم که با شما ازدواج می کنه، احتمالا خانمی هست که به دلایل مشکلاتی جدا شده یا بیوه شده یا ....
    منظورم اینه که یک دختر سالم و سبک (از نظر روحی ) نیست. همینها باعث می شه زندگی بعدی سخت تر هم بشه.
    دو آدم زخمی و خسته، که حالا اگه مشکلی هم با هم داشته باشند ........................

    بچه هایی که دارید و بچه های احتمالی که اون خانم دارند و هزاران مشکل ریز و درشت.


    ساختن زندگیت آسون تر و تضمین موفقیت هم بیشتر هست. به ساختن فکر کن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  16. 9 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 20 تیر 93), hamed-kr (پنجشنبه 19 تیر 93), parsa1400 (چهارشنبه 18 تیر 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 18 تیر 93), کامران (یکشنبه 05 مرداد 93), واحد (چهارشنبه 18 تیر 93), مصباح الهدی (چهارشنبه 18 تیر 93), آویژه (شنبه 04 مرداد 93), آرام دل (چهارشنبه 18 تیر 93)

  17. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 02 [ 20:03]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,190
    سطح
    100
    Points: 39,190, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 37.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,236

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام اون سوال رو پرسیدم ولی متاسفانه جواب ندادین
    میخاستم بدونم زمانی بوده که بهش حس عاشقانه داشته باشین
    هرچند مشخصه این بی احساسی شما کاملا تابع این فانتزی های شماست.
    ما احساساتمون رو خودمون بنا میکنیم بر اساس افکارمون .

    برادر عزیز خاهشا از رویاپردازی بیاید بیرون و مسوولیت انتخابتون رو به دوش بکشید
    شما بچه دارین ولی طوری حرف میزنید که دارین معیار تعیین میکنین برا انتخاب همسر.
    اینجاس که باید به داشته ها قناعت کردو اونو با ارزش دید .

    من تویه فیلمی داشتم میدیدم یه دختری بود خیلی از لحاظ قیافه و هوش در سطح پایینی بود هیچ پسری بهش نگاه هم نمینداخت تا اینکه یکی از پسرای مشهور و جذاب کلاس به دلایلی رفت به این دختر پیشنهاد داد و زمانی که باهم بودن بقیه پسرا حسرت میخوردن و ناخوداگاه فکر میکردن که لابد این دختره خیلی سره که این پسرو جذب کرده
    هم تلاش میکردن که این دختره رو به خودشون جذب کنن.

    منظورم اینه ماها خیلی وقت ها تحت تاثیر خطای روانی و شناختی قرار میگیریم و بدجور ازش صدمه میخوریم.
    شما تمام فکرت باید برای ساختن باشه نه سوختن.

    همونطور که دوستان گفتن حتما حتما به روانشناس مراجعه کنید
    چون میبینم که خیلی هم با تعمق پستهای دوستان رو نخوندید و حتی به ظاهر هم حاضر نبودید بخایین یه تغییری ایجاد کنید.
    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را

  18. 6 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    ammin (جمعه 20 تیر 93), کامران (یکشنبه 05 مرداد 93), واحد (چهارشنبه 18 تیر 93), مصباح الهدی (چهارشنبه 18 تیر 93), آرام دل (چهارشنبه 18 تیر 93), شیدا. (چهارشنبه 18 تیر 93)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. زن بودن - آموزشی مداوم ...
    توسط veis در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 34
    آخرين نوشته: یکشنبه 14 خرداد 96, 19:16
  2. بیاموزازهرآنچه میبینی.....
    توسط ویدا@ در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 18 شهریور 91, 19:00
  3. آموزش رانندگی
    توسط رایحه عشق در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 بهمن 90, 11:23
  4. آموزش هاي برنو گرونينگ
    توسط raha در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 آبان 90, 01:37
  5. مشكل آموزش درست گرفتن مداد به نوآموزان پيش دبستاني
    توسط SEPEHR82 در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 مهر 87, 12:48

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.