به نظر من که خیلی خیلی دارید احساساتی و عجولانه تصمیم میگیرید!
شما اگر واقعا قصد ازدواج با این خانم رو دارید باید خیلی عاقلانه و با چشم های باز با ایشون برخورد کنید و صد البته با خودتون.
ازدواج فقط نوع رفتارها و شخصیت طرف مقابل نیست، ازدواج شخصیت و علایق و تفکرات خود شما هم هست!
این موضوع فقط داشتن یا نداشتن رابطه ی جنسی نیست، این موضوع ابعاد دیگه ای هم داره!
اینکه این خانم چند وقت با اون آقا رابطه داشتن که عنوان نامزد رو گرفتن؟ چه جوری و با چه حدی از ارتباط بودن که ایشون به مردی که هنوز محرم شون نبوده، اجازه دادن وارد خونه شون بشه؟
اصولا این خانم چه تفکراتی دارن؟ آیا به راحتی وابسته میشن و احساساتی؟
دلیل افسردگی ایشون چیه؟ چرا این نامزدی به هم خورده؟
آیا خانواده ی ایشون از این قضیه اطلاع دارن؟
به نظرتون شناخت توی یه هفته چه اطلاعاتی به شما و این خانم داده که ایشون بخوان مساله ی به این مهمی رو در مورد خودشون در این فاصله ی کم ابراز کنن؟
چقدر به شما فرصت دادند که فکر کنید و تصمیم بگیرید؟
من فکر میکنم یه مقدار منطقی برخورد کردن شما و دوری از این فضاهای احساسی و دلسوزی هایی که میتونه اول به خود شما آسیب بزنه و بعدش به این دختر خانم میتونه خیلی کمک کننده باشه.
زمان برای خودت بگیر و با آگاهی دقیق و اطلاعات دقیق فکر کن و تصمیم بگیر برای ادامه ی آشنایی با شخصیت و افکار این دختر خانم.
آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
من
برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
و امروز
من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
منه انسان
چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)