عزیزم من هم تمامی احساس تو رو درک می کنم نا خوداگاه هر روز اشک از چشمام جاری می شه و در جواب خانواده ام که می گن چت شد دوباره هیچ حرفی ندارم بزنم
ترس از اینده و اینکه چی می شه خیلی عذابم می ده
حال و حس درس خوندن برای ارشد رو ندارم و پول هم ندارم برم ازاد
سر کار هم نمی رم و دچار رکود شدم
ولی عزیزم با خودت صادق باش
تا اونجایی مه من یادمه نامزدت در قبال تمامی تلاش های تو فقط می گفت جدا شیم و طلاق توافقی رو پیش می کشید
مردی که احساسات زنش براش مهم نباشه به هیچ دردی نمی خوره
من حست رو می فهمم چقدر ادم درون خودش شکسته می شه وقتی طرف مقابلت جدایی ازت رو به هر چیزی ترجیح میده
بازم به تو شرایطت هزار برابر از من بهتر بود
من برای نامزدم حتی در برابر پدر و مادرم ایستادم ولی اون منو تو کل خانواده رو سیاه کرد و حتی نخواست یک قدم برای برگشت من برداره انگار یه دوستی ساده بود براش به همین راحتی
تازه روز اخر باباش گفته بود اگه دختره می خواد برگرده باید با شرایطی که ما تعیین می کنیم برگرده !!!! و هر کاری گفتیم انجام بده
علاقه مندی ها (Bookmarks)