به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19
  1. #11
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط millad-021 نمایش پست ها

    .خوب دو تا انسان وقتی که با هم اشنا میشن نا خود اگاه یه احساساتی بینشون رد و بدل میشه حال چه کم و حال چه زیاد
    سلام

    دقیقاً از جمله به همین دلیل هست که ما مخالف این روابطیم و تأکید داریم که قصد ازدواج را به طور رسمی و از طریق خواستگاری پیش ببرید


    نقل قول نوشته اصلی توسط millad-021 نمایش پست ها

    ازجانب من کم بوده ولی از جانب ایشون نمی دونم فکر کنم خیلی زیاده چون که یه روزایی که با هم دعوامون میشد یه خانومی که از اشناهاشون می اومد سوء تفاهم هارو برامون رفع می کرد و این حرفاشو رو با مدرک بهم نشون میداد تا بهم بگه که ایشون تورو بی نهایت دوست داره

    وقتی می گوییم در این رابطه های به بهانه کار و پروژه دانشگاهی و ..... هرچقدر به خودتون مطمئن باشید که احساسی نمی شوید ( که نباید مطمئن باشید ) نمی توانید از جهت طرف مقابلتون اطمینان داشته باشید که احساسی نمی شود ( بخصوص خانمها که منبع احساس هستند )



    شما فکر می کنید که رابطه اتون دوستی نیست و کاری هست . علائم و نشانه ها و حال و احوال شما و آن دختر و همینطور انتظارات شما در سطح روابط عاطفی هست که همدردی این نوع رابطه ها را منع می کند ، پس همانطور که دوستان هم گفتند این رابطه را قطع کرده و دیگر گرد این نوع روابط نگردید


    موفق باشید





  2. 4 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 01 تیر 93), mohammad6599 (یکشنبه 01 تیر 93), pasta (یکشنبه 01 تیر 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 01 تیر 93)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 27 مرداد 96 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1392-10-28
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    2,892
    سطح
    32
    Points: 2,892, Level: 32
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    94

    تشکرشده 76 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    داداش بالا نوشتم خیلی کوتاه ایشون شما رو یه دوست یا دوست پسرش فرض کرده دلیلی نداره خیلی به شما فکر کنه و به خواسته و نظراتت اهمیت بده چون مسوئلیت و تعهدی نسبت بهت نداره
    دوتا راه داری فدات شم شما:
    اول اینو بگم قبلش من مرد هستم 30سالمه متاهلم و توی دوران مجردی به اندازه ای تجربه بدست آوردم توی اینجور روابط میدونم چه حسی داری خوب درکت میکنم:

    1.ادامه میدی فقط دوستی باشه بدون تعهد بدون دلبستگی راحت مهم نباشه برات با کی میاد و با چند نفر دوسته
    2.بهش متعهد بشی و روش سرمایه گذاری کنی که نتیجش میشه همینی که الان هستی.

    در مورد اولی که کلا بیخیالش شو فدات شم یکوقت دیدی وابسته شدی شما به ایشون یا دختره بهت اونوقت خر بیار و باقاله بار کن کلی واست دردسر درست میشه و کلی از زندگیت عقب میوفتی این راهو بیخیال شو.
    ته این مسیرو قبل شما چند بار رفت و برگشت طی کردیم پیشکسوت حساب میشیم

    شماره 2.این راهم رفتم تا ته تهش رفتم وابستگیش عادت کردن بهش علاقش اقدامشم کردم ولی خداروشکر عاقل بودم و تفاوت ها رو دیدم.تهش میرسی به راهی که من رفتم و دوسال عمرم نابود شد

    پ.ن:مظلوم نمایی و تو آیندمو خراب کردی من بهت وابسته شدم نامرد بیمعرفت قلبمو شکستی نمیدونم ننم فهمیده بابام فهمیده و از این قبیل حرفا که دخترا میزنن یا پسرا میزنن فیلمه همش خودمو میکشم بری و اینا همش الکیه بقول معرف ما خودمون این کاره هستیم داداش.

    جای داداش کوچیکمی بیخال این روابط شو بزار بوقتش یه دختر خوب و خوشگل و خانوم و خانواده دارو تحصیلکرده با انتخاب خودت و نظر خانواده میری جلو ازدواج میکنی و خوشبخت میشی ایشالله.
    درود بر خاله قزی یاره همیشگی همدردی
    اینکه میگیمن تهشو رفتم من یه چیزی همیشه ذهنمو درگیر کرده و نمیتونم باهاش کنار بیام
    ببین هر دختر و پسری به طور غریزی تمایل به جنس مخالف داره ولی انتخاب افراد برای ازدواج با انتخابشون برای دوستی یا مثلا هم صحبت(به طور کلی کسی که قرار نیست یک عمر باهاش بمونن و دیر یا زود اون رابطه قراره تموم شه) کاملا از نظر معیارها فرق داره
    حالا من سوالم اینه: فرض کن پسری دوست داره با یه دختر دوست باشه(فقط دوست) ولی میدونه دختره هیچ رقمه پا نمیده بعد میاد نامردی میکنه و میگه هدفم ازدواجه و چون کار ندارمو دانشجو هستم فعلا با هم باشیم تا درسم تموم شه!!!
    بعد میاد و هر دو وابسته میشن دختره از آخر ماجرا بی خبره ولی پسره میدونه قراره بپیچونه و بره
    الان به نظرت باید با نامردی این پسر چیکار کرد؟
    تحمل عذاب وجدان ناشی از نگرفتن دختر بهتره یا گرفتن دختری که معیاراتو واسه همسری نداره؟مثلا زشته جوریکه همش چشمه پسره دنباله بقیه دختراست وحسرت میخوره از اشتباهش-خانوادش پایین هستن و....
    کلا فرض کن پسره اون مووقع جو زده شده و یه حرفی زده دختره هم باور کرده و دو ساله دارن ادامه میدن این رابطه رو ولی پسره نمیدونه چه کنه که بدون ناراحتی و آسیب همه چیز تموم شه!!

  4. کاربر روبرو از پست مفید nimaaa تشکرکرده است .

    khaleghezey (یکشنبه 01 تیر 93)

  5. #13
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نیما داداشی تیکه میندازی

    درود بر خاله قزی یاره همیشگی همدردی

    سایت همدردی بخاطر همین موضوع وارد شدن احساس و تصمیم گیری بر اساس آنی و احساسی و به دور از منطق میگه خودداری کنید.مخصوصا برای دخترا

    خودت مرد هستی و منم مردم توی دور و اطراف هستند حتما دوستایی یا افرادی را که میشناسی که رسما آشغال و لاشخور هستندهرچند اندک) که خیلی از زندگی ها را خراب و نابود کردن دخترای ساده ای که هدفشون فقط دوستی ساده بوده یا توی رویاهاشون به ازدواج فکر میکردن ولی نهایت رسید این رابطه به خانه خالی تازه با چندتا دوستش میاد .... واقعا نمیدونم چی بگم.
    یا فرقی نداره دخترای بی حیایی که فقط فکر چاپیدن پسرا و تیغ زدنشونن و اینکه خودشونو قالب کنن یا باهاشون رابطه جنسی برقرار کنن بدون تعهد و لذتشو ببرن فرقی نمیکنه.

    برای همینه مدیران سایت و مشاورین مقالات زیادی زدن در مورد خطرناک بودن اینگونه روابط و کابرایی مثل من با خواهش و تمنا و التماس میخوان ادامه ندن اینگونه رابطه ها را.

    بهت حق میدم کشش جنسی وجود داره و کنترلش سخته ولی حداقل بزارید به یک سنی برسید که خوب و بد را بتوانید تشخیص بدید معیارها و اهداف واقعی تر باشه نهس راسر احساس بعد زیر نظر خانواده آشنا بشید و ادامه بدید اونوقت شاید منجر به ازدواج بشه و شایدم نشه ولی حداقلش اینه به بلوغ فکری تا حدودی زیادی رسیدن دوطرف و امکان خطا کمتره.
    گرچه این موردا هم بهتره زیر نظر مشاور و متخصص و باتجربه باشه
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  6. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    nimaaa (یکشنبه 01 تیر 93), فرهنگ 27 (یکشنبه 01 تیر 93), واحد (دوشنبه 02 تیر 93)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 27 مرداد 96 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1392-10-28
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    2,892
    سطح
    32
    Points: 2,892, Level: 32
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    94

    تشکرشده 76 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تیکه چیه داداش خب راست میگم دیگه انصافا حضور پر رنگی داری و خیلی خوشم میاد از طرز فکرت و اینکه سعی میکنی بی منت کمک کنی
    مرسی از پاسخت

  8. 2 کاربر از پست مفید nimaaa تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 01 تیر 93), واحد (دوشنبه 02 تیر 93)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 12 تیر 93 [ 20:47]
    تاریخ عضویت
    1393-4-01
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    23
    سطح
    1
    Points: 23, Level: 1
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    5
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط babelirani نمایش پست ها
    سلام خدمت شما

    خواهش میکنم دوست عزیز نفرماید



    ممنون از شما که انسانی هستید انتقادپذیر معمولا" ایرانی ها که خودمم جزوشون هستم به شدت انتقاد نا پذیر هستند



    اگه اینقد که میفرماید با توجه به شواهد و مدارکی که خودتون دارید بهتون علاقه مند هستند با اینکه چند روزی هستش باهاشون قهر کردید و ازشون خبری ندارید باید تا الان کاری میکردن این دو مورد کاملا" با هم در تنافض هستند

    و با توحه به حرفاتون احساس میشه که شما بیشتر از نظر روحی در رنج و عذاب هستید

    در هر صورت با تمامی موارد با توجه به اینکه در حال حاضر شما اینقد در رنج و عذاب هستید حتی اگر طرف مقابل شما بهترین دختر دنیا باشه و عاشق و شیدای شما باشه

    ادامه رابطه برای شما اصلا" توصیه نمیشه


    درود بر شما
    وقتتون به خیر و خوشی باشه


    بله طبق همون شواهد و مدارک موجود که عرض کردم این موضوع رخ داده
    این تناقض بوجود اومده نشئت می گیره که از همون دلسوزی و بخشش زیادی که باعث این شده , این امر براشون امری عادی تلقی بشه به همین صورته که ایشون الان انتظار برگشت از جانب من رو داره


    از نظر روحی بله خوب به نظرم هر کس جای بنده بود هم اینطور در رنج و عذاب به سر میبرد
    بنده انتخابم رو بسنده به یک بازه و یا یک فرد خاص نکردم که از این جهت اسباب ناراحتیم رو فراهم کرده باشه از این ناراحتم که چرا من؟
    اخه چرا باس جواب خوبی هام اینطور سلب بشه؟

    خوب اگر بنده خطایی ازم سر میزد تموم این مسئله هایی که ایجاد شده رو در حق و حقوق خودم میدیم اما واقعا نه بی احترامی نه کار بی مورد نه حرف اضافی زده شد
    من تنها چیز و موردی که از ایشون خواستار شدم رعایت کردن در خصوص روابطشون با اطرافیانشونه
    خوب این حرف بد محسوب نمیشه یه درخواستیه که دو طرف باس از همدیگه داشته باشن این نشون دهنده ی تعهد طرف می تونه محسوب شه

    نمی دونم شاید این طرز فکر من خیلی قدیمی هستش و یا اینکه نه می تونه طرز فکری به روز باشه

    مرسی متشکرم ازتون که با حرفاتون موجب رفع و رجوع این عذاب وجدانم شدید هر چند کم اما بسیار تاثیر گذار

    باز هم ممنونم از لطف بی همتاتون

    بدرود




    داداش بالا نوشتم خیلی کوتاه ایشون شما رو یه دوست یا دوست پسرش فرض کرده دلیلی نداره خیلی به شما فکر کنه و به خواسته و نظراتت اهمیت بده چون مسوئلیت و تعهدی نسبت بهت نداره
    دوتا راه داری فدات شم شما:
    اول اینو بگم قبلش من مرد هستم 30سالمه متاهلم و توی دوران مجردی به اندازه ای تجربه بدست آوردم توی اینجور روابط میدونم چه حسی داری خوب درکت میکنم:

    1.ادامه میدی فقط دوستی باشه بدون تعهد بدون دلبستگی راحت مهم نباشه برات با کی میاد و با چند نفر دوسته
    2.بهش متعهد بشی و روش سرمایه گذاری کنی که نتیجش میشه همینی که الان هستی.

    در مورد اولی که کلا بیخیالش شو فدات شم یکوقت دیدی وابسته شدی شما به ایشون یا دختره بهت اونوقت خر بیار و باقاله بار کن کلی واست دردسر درست میشه و کلی از زندگیت عقب میوفتی این راهو بیخیال شو.
    ته این مسیرو قبل شما چند بار رفت و برگشت طی کردیم پیشکسوت حساب میشیم

    شماره 2.این راهم رفتم تا ته تهش رفتم وابستگیش عادت کردن بهش علاقش اقدامشم کردم ولی خداروشکر عاقل بودم و تفاوت ها رو دیدم.تهش میرسی به راهی که من رفتم و دوسال عمرم نابود شد

    پ.ن:مظلوم نمایی و تو آیندمو خراب کردی من بهت وابسته شدم نامرد بیمعرفت قلبمو شکستی نمیدونم ننم فهمیده بابام فهمیده و از این قبیل حرفا که دخترا میزنن یا پسرا میزنن فیلمه همش خودمو میکشم بری و اینا همش الکیه بقول معرف ما خودمون این کاره هستیم داداش.

    جای داداش کوچیکمی بیخال این روابط شو بزار بوقتش یه دختر خوب و خوشگل و خانوم و خانواده دارو تحصیلکرده با انتخاب خودت و نظر خانواده میری جلو ازدواج میکنی و خوشبخت میشی ایشالله.

    درود بر شما مرد بزرگ
    استاد خیلی مخلصیم منو ببخش که اگه جسارتی ازمون سر زده بود

    ممنونم که برام بار دیگه نوشتی تا بتونم اینبار از حرفاهت بهره ی بسیار زیادی ببرم
    از سخن گرانبهات تو این زمینه که عرض کردی شما رو یه دوست یا دوست پسرش فرض کرده شروع می کنم
    خوب من عرض کردم که شروع رابطه ما با یه اتفاقاتی همراه بود ولی کاملا نگفتم چه اتفاقاتی
    بنده تا به این سن برا خودم خط قرمز هایی داشتم و دارم یا بهتر بگم یه مسئله هایی برام واقعا مهمه
    همیشه دوست داشتم هیچ وقت با دختری دوست نبوده باشم و پاک زندگی کنم شاید به همین علته که این عذاب وجدان سراغم اومده
    ادمی بودم همیشه خواستار این موضوع و مسئله، که تو زندگی با با یک نفر در ارتباط باشم که اون هم خانوم اینده ام محسوب شه
    این رابطه خدای ناکرده دوستی های پسر و دختر تلقی نشه یه ارتباط کاملا عقلانی و شناخت اون هم در چارچوب خانواده ها و به دور از هرگونه وابستگی عاطفی
    امیدوارم این حرف رو نزنید که امکان نداره من به این مسئله واقفم که اگه طرفین واقعا به اون بلوغ فکری مطلوب رسیده باشن به طور یقیین به اتفاق امکانش وجود خواهد داشت

    خوب برسیم به ادامه حرفا
    وقتی با این خانوم اشنا میشم و می بینم این مسائلی که همچون برا من مهمه ،برا ایشون هم مهمه نا خود اگاه یه ذهنیت مثبتی در من ایجاد میشه از اون جایی که با تحقیقاتی که داشتم متوجه میشم که این خانوم هم تا به امروز با پسری در ارتباط نبوده خصوصا از نظر دوستی و ارتباط با جنس مخالفشون
    این مورد خیلی منو خوشحال کرد چرا که واقعا این جزء معیار اصلیم محسوب میشد
    با دید وسیع تری اومدم نگاه کردم به این موضوع
    حتی با یه مشاور هم در این منزل صحبت کردم و نمی دونم که نظرشون از جانب شما کارشناسی محسوب میشد یا خیر
    ایشون به بنده دو راه رو پیشنهاد کردند
    1: فراموش کردن این خانوم و تلاش کردن جهت مهیا کردن شرایط جهت امر ازدواج
    2:پا پیش گذاشتن جهت ایجاد رابطه و اگاه سازی خانواده ها از این موضوع

    خوب بنده راه دوم رو انتخاب کردم

    یا پاورقی بزارم این بین
    من باید بگم ادمی هستم طرز برخوردم جدای برون گراییم و ... کاملا با موضوعات با یه دید وسیع نگاه می کنم و نحوه ارتباطم کاملا مردوونه هستش
    به همین منوال بنده رفتم مرد و مردونه از احساسم به ایشون گفتم
    گفتم که یه مدتی هست که اشنا شدیم در جهت کاری و درسی و با تحقیقاتی که در این حیطه داشتم احساس کردم در جهاتی شبیه به هم هستیم و به همین دلیل یه حس بسیار مثبتی در من ایجاب میشه و کششی به این سمت رخ میده
    و خواستار این شدم که این رابطه ام با ایشون در چارچوب یه قوانین خاصی اعمال شه
    من پایبند این چارچوب ها بودم و هستم اما ایشون گفتند که همه چیز جنبه ی عقلیش زمینه ساز نیست و خصوصا برا یه دختر بیشتر جنبه احساسی مورد نیاز هستش
    با این حرفشون در من بار دیگه یه حسی که نمی دونم منشع اش از کجا بود غلبه می کنه و به من میگه تعادلو بزار کنار و ... بیشتر از جنبه احساسی برخورد کن
    این اشتباه من بود به این اشتباهم اگاهم 100%

    فتهکلام بنده هم این بوده حال نمی دونم که چطور برداشت کردید از حرفام
    امیدوارم که دوستان به ویژه حضرت عالی به نحو احسنت برداشت کرده باشید و متوجه شده باشید که هیچ قصد و قرضی درکار نبود

    اما در خصوص این حرفتون
    بهش متعهد بشی و روش سرمایه گذاری کنی که نتیجش میشه همینی که الان هستی
    خوب بنده بر همین مسئله واقف بودم 100% اما اون چیزی که در نتیجه می بینم برام نا مفهومه
    خوب اونم اینه که چرا باس من با انجام این همه خوبی این طور مورد ناراحتی قرار بگیرم ؟
    جوابش قطعا اینه که ارزش این خوبی هارو قائل نشده ولی چرا باس اینکار و این بی ارزشی رو قائل شه

    خوب بنده مگه چه درخواست بی جایی از ایشون داشتم جز کنترل ارتباطشون

    خودتون فرد بالغی هستید و بهتر با این مسائل اشنایی دارید اما خودتون اگه جای بنده بودید چطور با این مسئله برخورد می کردید؟ ایا اونقدری برای شما این مسئله بی اهمییت قرار می گرفت که اینطور به راحتی فراموشش می کردید؟


    باز هم خیلی ممنونم خیلی متشکرم ازتون
    خیلی لطف کردی و با حرفاتون مایه کم کردن این حس بد در من شدید


    موفق باشید



    نوشته اصلی توسط millad-021

    .خوب دو تا انسان وقتی که با هم اشنا میشن نا خود اگاه یه احساساتی بینشون رد و بدل میشه حال چه کم و حال چه زیاد




    سلام

    دقیقاً از جمله به همین دلیل هست که ما مخالف این روابطیم و تأکید داریم که قصد ازدواج را به طور رسمی و از طریق خواستگاری پیش ببرید


    نوشته اصلی توسط millad-021

    ازجانب من کم بوده ولی از جانب ایشون نمی دونم فکر کنم خیلی زیاده چون که یه روزایی که با هم دعوامون میشد یه خانومی که از اشناهاشون می اومد سوء تفاهم هارو برامون رفع می کرد و این حرفاشو رو با مدرک بهم نشون میداد تا بهم بگه که ایشون تورو بی نهایت دوست داره




    وقتی می گوییم در این رابطه های به بهانه کار و پروژه دانشگاهی و ..... هرچقدر به خودتون مطمئن باشدی که احساسی نمی شوید ( که نباید مطمئن باشید ) نمی توانید از جهت طرف مقابلتون اطمینان داشته باشید که احساسی نمی شود ( بخصوص خانمها که منبع احساس هستند )



    شما فکر می کنید که رابطه اتون دوستی نیست و کاری هست . علائم و نشانه ها و حال و احوال شما و آن دختر و همینطور انتظارات شما در سطح روابطه عاطفی هست که همدردی این نوع رابه ها را منع می کند ، پس همانطور که دوستان هم گفتند این رابطه را قطع کرده و دیگر گرد این نوع روابط نگردید


    موفق باشید

    با سلام و درود بر شما
    شاید با نوشتن و خوندن تمامی مطالب این طور برداشت شه که این رابطه چیزی جزء دوستی تلقی نشه

    اما خیلی دوست داشتم حتی یه کارشناس از جوانب بهتری به این موضوعات نگاه می کرد
    خیلی ممنونم چشم حتما


    لطف کردید


    ================================================== =======================

    پاورقی: باز هم تشکر دارم از تموم دوستان از تمام نفراتی که قصدشون این بوده که پاره ای از مشکلاتم رو حل کنند هر چند کم اما تاثیر گذار
    شاید از دیدگاه خیلی دوستان این امر یه دوستی ساده تلقی بشه ولی باید توجه داشت که خیلی ها هستند که این گونه روابط رو تجربه نکردند یکیش خود بنده اما از تاثیرات منفی این روابط اگاه بودن
    و فکر هم می کنم به سنی هم رسیدم که هر چند کم اما می تونم بد و رو از خوب تشخیص بدم و به همینم ایمان دارم

    من قصدم هیچ گونه برقراری رابطه به جهت تخریب سازی روحیه هیچ فردی نبوده و این رو هم از خودم اطمینان دارم که اگر 1% در هر مرحله ای به این پی میبردم که این خانوم قصدش دوستی بوده بی شک رابطه رو با تموم احساسم تموم می کردم باور کنید
    اما می دونم اینطور نبوده و نیست


    باز هم ممنونم ولی ای کاش میشد که این عذاب وجدانم کمتر میشد و کسی بود که حتی با نام همین فروم می نشست بام همدردی می کرد


    یا علی

  10. #16
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    امیدوارم متوجه شده باشید منظورم اینه که وقتی منو و یه خانومی اشنا میشیم یه مقدار باس رفتارمون رو با خانومای دیگه و اقایون دیگه کنترل کنیم
    ریشه مشکلت همینجاست تو این دخترو

    با همسرت اشتباه گرفتی.

    فکر می کنی رابطه تعهد میاره.

    8بار چیزیو بخشیدی که حقی

    در موردش نداشتی.

    - - - Updated - - -

    پستمو پاک کنید.به خاطر مهندسی معکوس.

    ویرایش توسط فرهنگ 27 : دوشنبه 02 تیر 93 در ساعت 00:42

  11. 3 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 02 تیر 93), فرشته مهربان (دوشنبه 02 تیر 93), واحد (دوشنبه 02 تیر 93)

  12. #17
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    اگر شما قصد شناخت داشتی برای انتخاب پس ناراحت شدن و توقع معنی ندارد بلکه فقط لازم بوده رفتارهای ایشان را زیر نظر می داشتی و هرجا خلاف معیارهای شما بوده بدون هیچ توقع و تذکری فقط یاداشت می کردید و امتیاز می دادید و هرجا هم مطابق معیارها همینطور و به دنبال بررسی این رفتارها تصمیم برای انتخاب یا عدم انتخاب . در حالی که حتی سئوال شما در اینجا این نیست که بگویید فلان رفتارها را دیده ام و با معیارهایم نمی خواند حال در مقابل عذاب وجدان و عدم تمایل به ازدواج با ایشان مانده ام و راهنمایی بخواهید . بلکه مرتب از ناراحتی تون مبنی بر اینکه چرا آنچه شما دوست نداشتید از ایشان سر زده و این حالت و ناراحتی شما بیشتر از یک همسر نسبت به همسرش یا نامزدش پذیرفته هست لذا حرف فرهنگ اینجا جایگاه پیدا می کند که توقع و نوع انتظار و رفتار شما مثل انتظار کسی از نامزدش هست در حالی که شما در این موقعیت نیستید اگر می گویید ایشان را برای ازدواج در نظر داشتید می گوییم پس نگویید رابطه ما کاری بوده و .... ضمن اینکه در نظر داشتن و گذران دوره شناخت با این توقعات همخوانی ندارد در دوره شناخت موضع گیری و تذکر معنی ندارد بلکه فقط مشاهده و بررسی و نهایتاً سنجش میزان سنخیت و تصمیم گیری برای انتخاب یا عدم انتخاب هست و این روش شما با این روند همخوانی ندارد . رابطه شما احساسی و عاطفی شده که در سطوح روابط جزء رابطه کاری و ... نیست و وارد لایه ممنوعه شده این است که اثر تخریبی روی شما داشته





  13. 3 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    khaleghezey (دوشنبه 02 تیر 93), فرهنگ 27 (دوشنبه 02 تیر 93), واحد (دوشنبه 02 تیر 93)

  14. #18
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مشاور حرف خوبی زده به شما که دوتاه راه به شما پیشنهاد داده

    دادا فدات شم با این حرف بانو فرشته مهربان کاملا موافقم:

    فقط لازم بوده رفتارهای ایشان را زیر نظر می داشتی و هرجا خلاف معیارهای شما بوده بدون هیچ توقع و تذکری فقط یاداشت می کردید و امتیاز می دادید و هرجا هم مطابق معیارها همینطور و به دنبال بررسی این رفتارها تصمیم برای انتخاب یا عدم انتخاب
    .

    الان حرف اصلی اینه با توجه به شناختی که تا حدودی بدست آوردی آیا ایشون فرد مناسبی برای ازدواج از نظر شما هستند؟

    معیارهایی که داری برای انتخاب همسر چیه میشه بنویسی به ترتیب اولویت بندی شده و با توضیحات حداقل یک یا دوخط

    تازه کاری دادا بار اولتم هست پسر خوب و فهمیده و عاقلی هستی ولی این رابطه ها هرچقدرم خوب و منطقی باشه بازم به طرف احساسات کشیده میشه همین شما نوشتید عذاب وجدا ن میگیرید یا اینکه روابط غیر از شما داره این نشان میده حس مالکیت دارید نسبت به دختر خانوم درصورتی که فعلا هیچ نسبتی باهمدیگه ندارید

    سربازی رفتی؟شغل داری؟خونه چی؟درست کی تمام میشه؟درآمد داری ماهانه؟پس انداز چی داری؟


    شما هنوز تعهدی نسبت به هم ندارین و دختر خانوم این رابطه را جدی نگرفتند.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  15. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    واحد (دوشنبه 02 تیر 93)

  16. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    اقا میلاد برادر خوبم الان شرایط زمان و جامعه ایجاب کرده که دختر و پسر در کنار هم کار یا تحصیل میکنند ودر تعامل باهم هستند . ولی شما نمیتونید همونطوری که با همکلاسی یا همکار هم جنس خودتون در تعامل هستید با همکلاسی غیر همجنس خودتون هم باشید . مثلا دوست و همکلاسی شما نیاز به کمک درسی یا جزوه شما داره و شما بدون محدودیت میتونید بهش کمک کنید و کمک بگیرید و هیچ اتفاقی نمی افته و از همدیگه ممنون هم هستید . طرز فکر بیشتر جوونهای ما اینه که فرقی بین دختر و پسر نیست و ما با همکلاسهای دخترمون هم خیلی راحتیم و مثل خواهر برادریم . ولی اصلا اینطور نیست . شما اگه همین کمکهای ساده درسی رو با همکلاسی دخترتون داشته باشید بدون اینکه خودتون متوجه بشید غریزه کار خودش رو میکنه و شما وارد فاز احساسی میشید . دخترا خیلی زودتر حتی از همون سلام اولتون وارد این فاز میشند . یعنی بدون اینکه بدونید و متوجه بشید شما وارد حیطه دوستی دختر و پسری شدید . پس از این مرحله دختر ها بیشتر خواستار این هستند که شما وارد مرحله خواستگاری بشید . ولی شما ممکنه ایشون رو با معیاراتون مناسب ازدواج تشخیص ندید و سعی میکنید در همین مرحله توقف کنید . یعنی نه برای وارد شدن به مرحله بعدی اماده اید نه برای خارج شدن از این مرحله و کات کردن . این باعث اسیب رسانی روحی و روانی هم به خودتون و بیشتر به دختر مورد نظر میشید. و اگه ادم منصفی باشید هر چه بیشتر جلو برید بیشتر دچار عذاب وجدان میشید . چون به این واقفید که دارید به ایشون اسیب میزنید . نتیجه اینکه اگر ایشون رو مناسب ازدواج نمیدونید که من اینجوری تشخیص دادم (ایشون از لحاظ عقل و شعور خیلی پایینتر از شما هستند ) پس قبل از اینکه اسیب بیشتری وارد کنید و خودتون هم بیشتر اسیب ببینید رابطه رو کات کنید . از این به بعد هم تا زمانی که قصدتتون ازدواج نیست به فکر کمک و مهربانی به یه دختر نباشید . دخترا میتونند هر کمکی که خواستند از همجنسهای خودشون بگیرند. دلسوزی شما به جز اسیب ثمری براشون نداره .

  17. کاربر روبرو از پست مفید واحد تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (دوشنبه 02 تیر 93)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. رابطه ی مسموم مجازی با نامزدم
    توسط afraa در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 مرداد 94, 21:42
  2. لجبازی
    توسط miganus در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: دوشنبه 29 فروردین 90, 13:14
  3. لجبازی
    توسط miganus در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 14 فروردین 90, 18:16
  4. دوست مجازی ! احساس مجازی !
    توسط lord.hamed در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 41
    آخرين نوشته: دوشنبه 16 دی 87, 16:54
  5. عشق یک طرفه و بازی با احساساتم
    توسط hasty در انجمن ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 30 بهمن 86, 12:45

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:51 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.