به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مرداد 93 [ 07:28]
    تاریخ عضویت
    1392-12-15
    محل سکونت
    حوالی کوچه امید
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    615
    سطح
    12
    Points: 615, Level: 12
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 124 در 44 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    شیدای عزیز ممنون.
    انجمن خودتونه
    بله آشنایی من با تالار بیشتر از یک سال پیش و با تاپیکهای پاییزه و شی بود. شما درست میگی خیلی نکته توی اون تاپیکها هست. واقعیتش من برام سخته بعضی مثالها رو با زندگی خودم تطبیق بدم. مثلا در رفتار جرات مندانه دوست دارم یک موقعیت رو بنویسم اونوقت کسی بهم بگه در اون موقعیت چکار باید میکردم. توی تاپیکهای قدیمی این نوع راهنمایی ها بوده ولی الان کارشناسها خیلی سرشون شلوغه.
    البته من انتظار ندارم هر دقیقه زندگیمو کسی تحلیل کنه. اما میخوام الان که اول راهم بعضی وقتها راهنمایی بگیرم.
    از طرفی خراب شدن رابطه شی و پاییزه هم باعث نا امیدی من شده و همش میگم نکنه واقعا تلاش یکطرفه نتیجه نده.
    به هر حال من میخوام 3 ماه وقت بگذارم رو خودم کار کنم و به شوهرم هم فقط محبت کنم. بعد از سه ماه میتونم قضاوت کنم با الان چه فرقی دارم.
    نه اینکه تنهایی نشه اما همین که دوستان تنهام نگذارن انرژی و انگیزه بهم میده.

  2. کاربر روبرو از پست مفید زن امیدوار تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (سه شنبه 03 تیر 93)

  3. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    من به خانوم شیدا حسودی کردم، پس منم میخوام بیام تو انجمنتون.

    خب حرف و راهنمایی خاصی ندارم، تاپیک هایی مثه شما تو زندگی آینده من خیلی میتونه موثر باشه.
    خواستم بگم اینجا اگه کسانی مثه من میاین فقط بازدید میکنن و نظری نمیذارن بخاطر اینه که تجربه ای ندارن.میدونین که اکثرا هم کارشناس نیستن
    اینجور تاپیک ها هم معمولا جوابهای خوب و از کارشناسان میگیرن.

    شما هم میتونین عضو انجمن آزاد بشین و از راهنمایی های کارشناسان بهره ببرین.

    اما من داشتم پست هارو میخوندم یک سوال برام پیش اومد.البته سوالیست که خیلی وقتا تو اینجور مشکلاتی که تاپیک های متاهلان دارن برام پیش میاد دیگه قرعه به شما افتاد خواستم بپرسم.

    چرا شما که این مشکلات و دارین از همسرتون مثلا مستقیم نمیپرسین، مثلا همینطور که این حرفا رو اینجا زدین همینطوری اونجا جلو شوهرتون هم بگین؟
    حالا نمیدونم شایدم الان بگین اینکارو کردم جواب درستی نداده.

    اما گفتم بگم شاید بدردتون بخوره.

    مثلا نمیشه اینارو اصلا کپی کنین،و بهشون بدین ، یبار که اصرار زیاد دارن که بچه دار بشین بگین عزیزم بنظرم مشکلاتمون زیاده.

    مثلا بگین من تو این دوسالی که باهم زندگی کردیم
    حس نکردم که همسرتون هستم.
    حس نکردم یک زندگی مستقلی برای خودم درست کردم.
    حس نکردم قدرت اینو دارم که خودم برای زندگیم تصمیم بگیرم.
    یا اینکه شما هم به تصمیمات من اهمیت نمیدین
    به من اعتماد ندارین
    با من مشورت نمیکنین
    من و همسر خودتون نمیبینین
    یا ....
    تمام مشکلاتی که وجود داره و چرا لیست نمیکنین و ازشون نمیخواین که براتوت توضیح بدن
    اگه جایی قانع نشدین بخواین که بیشتر توضیح بدن یا مستقیم بگین من قانع نشدم.

    مثلا همین پست ها و تاپیک ها رو براشون کپی کنین بدین بهشون بگین مشاوره آنلایت گرفتم، ازشون بخواین حرفارو بخونن و نظرشونو بگن. مشکلی پیش میاد که اینکارو نمیکنین؟

    یک جایی خوندم مدیردر مورد قرداد نوشتن زوجین صجبت کرده بودن اگه درست متوجه شده باشم البته.

    من اینطور متوجه شدم که ایشون خواسته بودن زن و شوهر انتظاراتی که از هم دارن و توش بنویسن.انتظاراتی که انگاری براورده نشده، و نخالف شخص مقابل هستش.
    اینارو بنویسین بعد از همدیگه بخواین که اینها رو رعایت کنن.
    اگه طرف مقابل رعایت نکرده شما دلسرد نشین و ادامه بدین.
    برای من جالب اومد اینو یادم موند که وقتی ازدواج کردم تو زندگیم پیاده کنم.:)
    مثلا بنظرم شما هم میتونین ابنکارو بکنین حتی همدیگرو تشویق و تنبیه کنین.


    یا اگه میشه در مرحله اول یک مدتی و تعیین کنین بعد در آخر اون مدتی که تعیین کردین بیاین باهم اون کاغدرو دوباه مرور کنین و بررسیشون کنین. مثلا یروزی جشن بگیرین و غداهایی که دوست دارن و براشون درست کنین بعد بهشون بگین اینارو رعایت کردی ممنون . اینم هدیه شماست که به خواسته من بعنوان همسرت اهمیت دادین.
    آخر جشن هم میتونی چند تا برنامه بهتر و نام ببری که قصد داشتی انجام بدی اما چون باقی موارد رعایت نشده ذوق انجام اون کارارو نداشتی.
    بعد بخوای ایشونم در مورد قردادشون برات بگن که ایندفعه شما چه چیزهایی و رعایت کردی وچه مواردی و باید رعایت میکردی و رعایت نکردین و بعدم بخواین یک مدت دیگه ای باز دوباره تعیین کنین.

    البته بنظرم نباید انتظار داشته باشین یهویی سیر پیشرفت تغییر رفتار زیاد باشه، بنظر من همین که تو قرارداد اولتون یکی از اون موارد هم در یک تایم رعایت کرده باشن خیلی عالیه و میتونین تشویقشون کنین و بخواین به قرارداد نویسی ادامه بدین.
    تو این راه شما باید خیلی صبر و تحمل داشته باشین که با توجه به نوشته هاتون معلومه که از اراده قوی ای برخوردارین.:)

    واییی چقدر نوشتم ببخشید زیاد شد، بفکرم رسیده بود خواستم بگم اگه خوبه انجامش بدین.

    موفق باشین:)
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : سه شنبه 03 تیر 93 در ساعت 13:57

  4. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    زن امیدوار (چهارشنبه 04 تیر 93), ساحل75 (سه شنبه 03 تیر 93)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مرداد 93 [ 07:28]
    تاریخ عضویت
    1392-12-15
    محل سکونت
    حوالی کوچه امید
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    615
    سطح
    12
    Points: 615, Level: 12
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 124 در 44 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    دختر بیخیال عزیز ممنون.
    قدمتون روی چشم. افتخار دادید!!!

    راستی من عاشق این شعر و عکستون هستم. وقتی میبینمش آرامش پیدا میکنم.

    منم وقتی مجرد بودم زن و شوهرهای توی فیلمها رو میدیدم و میگفتم چه لوس!!! خوب حرفتون رو بزنید.



    واقعیت اینه که من برای همین این تاپیک رو زدم که بدونم در چه شرایطی با همسرم حرف بزنم و چی بگم.



    میدونم که کوتاهی از من هم بوده. سهم خودم رو از اشتباهات قبول دارم.



    از بزرگترین مشکلات من توی این رابطه ترس بوده و هست. اما از اول اینطور نبودم. اوائل رابطمون خیلی راحت همه چیزو بهش میگفتم اما کم کم دیدم از همه چیز علیه من استفاده میکنه. خودش که بدبینه و آدم های دور وبرش و بزرگترهاش هم به جای راهنمایی ذهنشو مسموم میکنن. از یه چیز کوچیک که به نظر من خیلی هم خوبه یه ایراد بزرگ میسازن و چند نفری تا میتونن منو اذیت میکنن.

    مشکل دیگه ایی که برای حرف زدن هست اینه که شوهرم اصلا قبول نداره که این مشکلاتی که من میگم وجود دارن. مثل کسی که اصلا قبول نمیکنه که چشمش ضعیفه اونوقت چطور میتونی راضیش کنی عینک بزنه؟؟ اون مشکلی نداره همیشه با خونوادشه. هیچ مسئولیتی در قبال خونواده من نداره. من مزاحم وقتش نیستم میتونه هروقت خواست خونه مادر و خواهرش بره. هرکاری داشتن براشون انجام بده اما به نظرش به من مربوط نیست و نمیفهمه من دارم گذشت میکنم. نمیفهمه این حق منه که زندگیم جدا باشه و شوهرم انقدر به خاطر مشکلات ریز ودرشت بقیه با اعصاب خورد خونه نیاد. اینا رو گذشت نمیدونه. مثل خیلی از بچه های تالار که میان میگن ما زندگیمون عالی بود اما یه دفعه رفتار همسرم عوض شذ و میگه من اینهمه خوبی کردم تو نفهمیدی ، لیاقت نداشتی و ... وحالا میخواد جدا شیم یا مثلا خیانت کرده و ... شوهر منم فکر میکنه زندگیش عالیه. اما از نظر منکه مجبورم همیشه با اونا باشم واز کنایه هاشون رنج بکشم و اونوقت خودم اجازه ندارم واسه خونوادم قدم از قدم بردارم این زندگی ناعادلانه و سخته.

    چند بار تا حالا وقتی موقعیتش پیش اومده باهاش حرف زدم اصلا قبول نداره میگه چکار کردم. منم دست وپا شکسته توضیح دادم. زیر بار نمیره. تازه گفتم که راجع به خونوادش خیلی حساسه. نمیتونم مستقیم بگم با خواهرات تصمیم میگیری بعد تو رودربایستی منو مجبور میکنی انجامش بدم. چون اولا به کلی منکر قضیه میشه دوما دیگه تا چند ماه خون منو تو شیشه میکنه و از خودم و خونوادم ایراد میگیره که تلافی کرده باشه.
    بهم میگه حیف اینهمه کار که من برات کردم. یعنی توقع داره چون تو درس حمایتم کرده من راضی باشم.
    این مدت درسم خیلی کم خونه داری کردم. خودش نمیذاشت اذیت بشم. حالا اگه حرفم رو درست نزنم گارد میگیره و میگه منم مثل فلانی باید بهت بفهمونم زندگی چیه. اشتباه کردم بهت رو دادم. از این به بعد میچسبی به زندگیت. اونوقت دیگه اگه یه تار مو تو خونه ببینه یا یه غذا یه روز بیشتر تو یخچال بمونه اونقدر کنایه میزنه و دعوا میکنه که نگو.

    اون میبینه من میگم نه بچه نمیخوایم اما وقتی از نظر خودش زمانش رسید به هر طرفندی به خواستش میرسه و بقیش هم مهم نیست. باهاش زندگی کردم که میگم. اگر بدونه با چیزی مخالفم زمان رو تلف میکنه و آخرش منو در عمل انجام شده میذاره . به همین راحتی بدون اینکه بخواد حرفهای منو گوش بده یا چیزی رو عوض کنه. همیشه کاری که خودش صلاح میدونه انجام میده حالا اگه من موافق بودم که بهتر اگرم نبودم به درک . مگه چکارش میتونم بکنم؟؟؟



    منفی بافی بسه. نکته مثبت اینه که یه وقتایی که شدیدا ابراز علاقه میکنه میگه هرچی میخوای بگو ومن زندگیمونو درست میکنم و میخوام خوشبخت باشی و از این حرفا. و دوم اینکه گاهی از ناراحتی و سکوت من خیلی ناراحت میشه. البته وقتی تو جبهه مقابل نیست.



    حالا من میخوام طوری شرایطو آماده کنم که اول کنارم قرار بگیره بعد طوری حرف بزنم که قبول کنه و به حرفام فکرکنه. سختیش اینجاس که منو قبول نداره و معمولا وقتی اینطوری جدی باهاش حرف میزنم به حرفام میخنده.

    درمورد انجمن آزاد تصمیم خودم هم همینه. اما باید یه کم مهارت یاد بگیرم بعد. وگرنه کسی که جدول ضرب بلد نیست زیر دست انشتین هم نمیتونه انتگرال یاد بگیره. و البته میخوام بدونم این تلاش یکطرفه جواب میده یا نه.

    هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم.
    ویرایش توسط زن امیدوار : چهارشنبه 04 تیر 93 در ساعت 09:34

  6. کاربر روبرو از پست مفید زن امیدوار تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (پنجشنبه 05 تیر 93)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    درمورد انجمن آزاد تصمیم خودم هم همینه. اما باید یه کم مهارت یاد بگیرم بعد. وگرنه کسی که جدول ضرب بلد نیست زیر دست انشتین هم نمیتونه انتگرال یاد بگیره. و البته میخوام بدونم این تلاش یکطرفه جواب میده یا نه
    کسی که جدول ضرب بلد نیست، زودتر میره زیر دست انیشتن تا زودتر به نتیجه برسه و تو راه درست قدم برداره.
    اگه راه جدول ضرب بلد بودن، یاد داشتیم که دیگه نیازی به انیشتن نداشتیم.
    اما اگه زودتر رفته بودیم زیر دستشون، زودتر هم براه درست میرسیدیم.

    البته بازم تصمیم با خودته.
    ولی فکر کنم زودتر راهنمایی بگیری بهتره.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  8. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    maadar (جمعه 06 تیر 93), زن امیدوار (پنجشنبه 05 تیر 93)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 مرداد 93 [ 07:28]
    تاریخ عضویت
    1392-12-15
    محل سکونت
    حوالی کوچه امید
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    615
    سطح
    12
    Points: 615, Level: 12
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    121

    تشکرشده 124 در 44 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    دوستان من دیروز اینترنتی هزینه انجمن آزاد رو پرداخت کردم و چون بعد نمیدونستم چکار کنم از طریق تماس با ما یه پیغام دادم. اما هنوزم عضو عادی هستم. باید چکار کنم؟

  10. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 مرداد 97 [ 03:33]
    تاریخ عضویت
    1388-10-22
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    6,529
    سطح
    52
    Points: 6,529, Level: 52
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 12 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام؛
    من چون خودم مرد هستم و در حال حاضر اختلافاتی بین من و همسرم پیش اومده(که امیدوارم دوستان سر بزنن و من رو راهنمایی کنن: همین تاپیک: درگیری و اختلاف زن و شوهر - با موضوع: سردمزاجی و بی احساسی و عدم علاقه همسرم نسبت به من ...) شاید تا اندازه ای مشکلاتمون مثل همه.
    1. مردها اغلب اوقاتی که حتی میدونن اشتباه از خودشونه ولی گاهی اوقات کوتاه نمیان:
    راه حل: هیچ وقت با شوهرت وارد مشاجره سخت نشو که اصلا کوتاه نمیاد از مواضع خودش حتی اگر اشتباه باشه.

    2. ممکنه شوهرت خیلی به شما عاقمند باشه ولی به زبان نیاره که اغلب هم در کنار دیگران و خانواده ممکنه ایناتفاق بیافته.
    راه حل: در کنار دوستان و خانوادش؛ هیچ وقت بر شوهرتون اشکال نگیرید که به شدت احساس حقارت می کنه و ممکنه عکس العمل نشوند بده

    3. یکی از اساسی ترین راه حل ها؛ صبر و شکیبایی و گذشت زمان است که بسیاری از مشکلات را خود به خود محو و شرایط را عوض می کند.
    در پایان با توکل بر خدا؛ مقاوم در برابر مشکلات بایستید که خداوند کمکتان خواهد نمود.

    با آرزوی گشوده شدن گره کار شما در آینده ای بسیار نزدیک


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.