موضوع: پذیرش پسری باداشتن چندرابطه

محبوبه جان الان که گفتی پشیمان شده و ... باز هم شاید بشه تامل کرد و به قول آقا سینا شاید خاکستری باشن و سیاه نباشند.

ولی باید ببینی باز هم چه درجه ای از خاکستری را می تونی تحمل کنی.

راستی از معیارهایت برامون نگفتی و همین طور اینکه کدوم از معیارهای شما را این آقا داشتند؟

سلامanisaجان.

شاید درست نباشه تو تاپیک محبوبه جان با شما بحث کنم.ولی چون احتمال می دم این پست هم برای محبوبه جان مفید باشه و سوال ایشون هم باشه نظرم را می گم.

سوال من از شما اینه بر اساس چه منبع موثقی میگید کسی که در گذشته رابطه داشته اون رابطه تا ابد در ذهنش باقی میمونه و مسئله مقایسه و...

من اصلا نگفتم تا ابد پاک نمیشه. گفتم:اولین ها به راحتی از یاد کسی نمی رن!


و اینو می شه از تجربیات همینجا هم فهمید که فراموش کردن این هیجانات بسیار سخت است و چقدر آسیب روحی دارد. یعنی می گین به راحتی است؟ خب راحت نیست دیگه.ولی اگر فراموش بشه معلومه دیگه مقایسه و... نیست.


شما میگید خوشحالید ازینکه بر اساس موازین دینی تا بحال عمل کردید و روابط خارج از محدوده دینی با کسی برقرار نکردید اما ایا میدونید در دین ما اومده که یک مرد میتونه 4 زن اختیار کنه و بقیه هم صیغه ؟ و این یک مسئله کاملا شرعی و قانونیه ؟

بله خوشحالم. البته لطف خدا بوده.

اما آنیسا جان بذار برات یه لطیفه تعریف کنم:
به یک شخصی می گن چرا نماز نمی خونی؟

گفت خدا خودش تو قرآن گفته نماز نخونید!!!! گفتند کجای قرآن؟!!!!
گفت:آیه 43 سوره نساء :يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَیعنی ای کسانی که ایمان آوردید به نماز نزدیک نشوید!!!!

گفتند خب بابا تو که بقیشو نخوندی؛ اصل بقیه اش هست!!!! خدا می گه: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى‏. یعنی به نماز نزدیک نشوید در حالی که مست هستید!!!

می دونی آقاهه چی گفت؟ گفت: ما به همین قسمتش هم عمل کنیم خیلیه! بقیه اش را نمی خواد عمل کنیم!!! :دی


حالا حکایت ماست.تمام حرفای خدا را کنار هم نمی بینیم. حتی همین آیه چند همسری را درست نمی خونیم.اولش را نمی بینیم چه جوری شروع کرده و بعد چه جوری تمام کرده و بعدش هم تازه گفته و اگر می ترسید این کار را نکنید. و اینکه نگاه نمی کنیم شان نزول این آیه چی بوده و کی و برای چی نازل شده و...

اول این که خود خدا گفته اگر می ترسید که عدالت را رعایت نکنید این کار را نکنید!!!( ببین حتی گفته اگر می ترسید!!!)
وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى‏ فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَکَتْ أَيْمانُکُمْ ذلِکَ أَدْنى‏ أَلاَّ تَعُولُوا (آیه 3 نساء)
اگر بترسید از اینکه مبادا عدالت نورزید پس به یک زن یا کنیزی که خریده اید اکتفاء کنید ، این کار نزدیکتر است به آنکه منحرف نشوید و ستم نکنید.

همین طور در آیه 129 سوره نسا:

وَ لَنْتَسْتَطيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَميلُوا کُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَةِ وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحيماً
شما هرگز نمی توانید ( از نظر محبّت قلبی ) در میان زنان ، عدالت برقرار کنید ، هر چند کوشش نمایید! ولی تمایل خود را بکلّی متوجّه یک طرف نسازید که دیگری را بصورت زنی که شوهرش را از دست داده درآورید! و اگر راه صلاح و پرهیزگاری پیش گیرید ، خداوند آمرزنده و مهربان است.


ببین خودت هم که می دونی تو دین ما چه قدر حق الناس مهم هست و خدا از حق الناس نمی گذره! درست؟

حالا با این وجود چند نفر واقعا می تونند عدالت را بدون حق الناس رعایت کنند.
از آنجا که این آیه در زمان یکی از جنگ های پیامبر نازل شده بود و تعداد مردان بسیار کم شده بود خیلی ها می گن تو اون زمان برقراری این عدالت ممکن بوده.

من می گم این آیات درسته. چندهمسری درسته. اما مثل دارو می مونه! شما که در شرایط عادی و معمولی ( که یکیش می تونه عرف جامعه هم باشه) به هر کسی که داروی شیمی درمانی را تجویز نمی کنی!؟

چرا؟ چون خیلی عوارض داره.کمترینش ریزش مو هست. اما وقتی شرایط عوض بشه؛شرایط سرطانی بشه چی؟ خب معلومه که تجویز این دارو بسیار کار پسندیده ای است.

حالا شرایط عادی و عرف جامعه ما و شرایط عادی یک مرد و یک زن به طور معمول واقعا به نظر من خلاف عدالت هست که چنین تجویز چند همسری بشود.

اصلا اگر روال باشد شما حساب کن هر آقایی بره 4 تا زن بگیره!!! دیگه قحطی دختر میشه!!! بیچاره جوان های مجرد چی کار کنند! دختر گیرشون نمیاد که!!! :دی
برن صیغه کنند و به قول شما با چندین نفر که مرز نداره.خب دیگه دختر باکره پیدا نمیشه؟! می شه؟

خب حساب کن چرا خدا مرز برای صیغه نذاشته؟ چون می دونسته گاهی مثلا تو شرایط جنگ و... مردها تو جنگ کشته می شن.وظیفه اقتصادی هم به گردن مرد هست. برن حداقل تا جایی که می توانند و عدالت را می تونند برقرار کنند صیغه کنند لااقل آن زنان بی سرپرست نباشن و یا یک سری نیازهاشون تامین بشه.

یا اینکه حساب کن یه مردی به شدت گرم مزاج ازدواج می کنه زنش به شدت سرد مزاجه‍! یا مشکلی داره که نمی تونه رابطه برقرار کنه یا معلول میشه یا هزار تا چیز دیگه اینجا این آقا ممکنه گناه کنه. اصلا به نظر من احتمال گناهش خیلی زیاده!!! شاید حکم خدا هم نبود؛ می گفت من گناه می کنم دیگه چاره ای ندارم. اون وقت چقدر احتمال داره یک بچه بی گناه به دنیا بیاد!!! تازه از چه مادری؟ مادری که عده رعایت نمی کنه.چون عقیده ای نداره. مادری که ممکنه با هزار نفر دیگه رابطه داشته باشه و... خب از کجا پدر بچه معلوم بشه؟! گناه او چیه؟

خدا می دونسته بالاخره که اون آقا حالا به هردلیلی نمی تونه جلوی خودش را بگیره! پس لااقل در چارچوب دین یه چیزی تجویز کنیم تا کمترین خسارت زده بشه.بچه معلوم باشه.زن عده داشته باشه.مهریه داشته باشه و.... مثل خسارت عوارض داروی شیمی درمانی در مقایسه با بیماری سرطان!

پس این یه تجویز هستش در موارد خاص که صرفا مثال زدم ! نه اینکه بیایم تعمیمش بدیم به همه!!! که آره پس دیگه کلا عشق و... در افراد مذهبی نیست! پس دین فلانه بصاره!
خیلی می تونم در مورد عشق بحث کنم که نمی کنم چون جاش نیست. ولی آقا سینا منظور من از عشق اون رویایی که شما می گید نیست. من این عشق را به عینه با چشمم دیدم!!!

ولی بله هر کسی نمی تونه عشق را تجربه کنه!!!

- - - Updated - - -

نوشته اصلی توسط محبوبه شب

خودم حس میکنم کلاادمیه که خویشتن داریش پایینه وخیلی سخت میتونه جلوی خودشوبگیره.برعکس من.(البته دراین مدت آشناییش باهام چون میدونسته بدم میادازاینگونه روابط آزادانه مراعاتمومیکردوجلوی خودشومیگرفت).
قبلامیگفته سه تا.امابیشترازاینهابوده.
بخاطراینکه توی خونواده ی معتقدی هستم وهم اینکه فکرمیکنم بودن دراین رابطه هاباعث میشه وقتم بیهوده تلف بشه ومهمترازاینابخاطرخدا.
پاک بودنم برام ازهرچیزی مهمتره.
اگه چیزایی که گفتن واقعیت داشته باشه بله.دارن

1- شما در یک حانواده معتقد بزرگ شدی و احتمالا خودت هم معتقدی
2- لذت های زود گذر رو وقت تلف کردن می دونی
3- یک بازدارنده درونی (معنوی ) داری به نام خدا

یعنی شما دختری هستی که سه اصل رو قبل از انجام عمل و یا تصمیمی در نظر می گیری و این سه اصل می تونه در حنبه های دیگه زندگیتون هم در نظر گرفته بشه چون سه اصل درونی و جامع هستند و قابل بسط به مسائل دیگر.

اما این آقا تا اونجا که مشخصه احتمالا اصل شماره یک و سه و قطعا اصل شماره دو رو ندارند. اگر هم اصل شماره 3 رو داشته باشند تنها در حد اعتقاده و نتونسته ایشون رو در عمل کنترل کنه و باز بداره.

به نظرم تفاوتهای شما دو نفر در مسائل دیگه زندگی مشترک هم ممکنه خیلی نمود پیدا کنه مثل در روابط خانوادگی و اجتماعی، بزرگ کردن فرزند، تفریحات، روابط مالی و کاری و ....

نمی دونم اینکه گفتید معیارهای دیگه شما رو دارن چه معیارهایی هست و چند درصد اونها رو دارن. اگر لطف کنید و اونها رو هم بنویسید ممنون میشم.

نوشته اصلی توسط محبوبه شب

پست های دیگه چی شدن؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اینجا یسری قوانین داره، نباید کاربران باهم بخاطر اعتقادات همدیگه بحث کنن، فقط باید درجهت تاپیک شما پاسخ بدهند نه همدیگه رو مخاطب قرار بدن.
اینجوری خیلی زود تاپیک شما به 50 پست میرسه و بی نتیجه قفل میشه.(تاپیک های بالای 50 پست قفل میشه.)

حتی واسه پسرلازم میدونستم که بادخترادوست باشه(البته تاحدی).چون فکرمیکردم که باروحیات جنس مقابلشون آشنامیشن

هرچند بعدش این جمله و تکذیب کردین ، اما این اعتقاد و من خیلی در دختر و پسرای جوون میبینم، خواستم برای اینکه مبادا دوباره این حرفا بیاد تو ذهن شما یا هر جوون دیگه ای یسری از مضررات این قضیه بگم.

اصلا برای شناخت روحیات یک پسر و دختر جوون نیازی نیست ، که حتما یک پسر یا یک دختر برن و با یک دختر و پسر دیگه ای حالا بشکل مذهبیش صیغه کنن یا بشکل غیر مذهبیش رابطه دوستی برقرار کنن، حالا بهر شکلی میخواد باشه در حد رابطه جنسی برسه یا نرسه و در حد رابطه عاطفی باقی بمونه.
این قضیه ضررهای زیادی خصوصا برای خانوم ها داره، خانوم ها موجودات احساساتی هستن ، پس حتی اگه اون آقا پسر بهشون بگه ، که من این رابطه رو فقط فقط درجهت شناخت همسر آینده ام شروع کردم بازم دختر از توجهات اون اآقا برای خودش یک عالمه خیال بافی میکنه و درنهایت عاشق میشه. (که البته عمرا بگن چون اگه بگن این رابطه شروع نمیشه.) این عشق هم ممکنه بی درد سر باشه (که خوشبینانه ترین حالتش) یعنی خیلی راحت اقا پسر اون خانوم و بعد مدتی ترک کنن و اون خانوم هم براحتی قبول کنن.

اما اگه پر دردسر بشه خیلی برای هم اون آقا هم همسر آینده اون آقا بد میشه.(دیگه از دردسرهایی که یک دختر عاشق یا حتی برعکسش یک پسر عاشق میتونه سر یک زندگی دختر و پسر متاهل بیاره همه آگاه هستن)

بعدشم اینکه ااگه قرار باشه همه دختر و پسر ا این شکلی فکر کنن که پس هیچ پسری نمیتونه مطمعن باشه که دختری که الان باهاش ازدواج میخواد بکنه، قبلا دوست آزمایشی یک آقا پسر دیگه ای نبوده؟
یا هیچ دختری نمیتونه بگه که شوهرش قبلا دوست آزمایشی یکی دگه نبوده؟

پس همون بهتر که از همون اول سعی کنن همسر آینده ی خودشونو انتخاب کنن و سعی کنن با مطالعات زیاد همسر خودشونو بهتر بشناسن.

تازشم همه ی انسان ها متفاوتند، ویژگی های هر کسی فرق داره! مثلا ممکنه آقایی با دختری دوست بشه که اصلا اون دختر رمانتیک و احساساتی نباشه و بیشتر مادی گرا باشه، مثلا اون دختر براش مهم قیمت کادوهایی باشه که میگیره نه احساسی که تو خرید اون کادو بکار رفته اما درنهایت با کسی ازدواج کنه که بسیار دختر رمانتیک باشه.و یک شاخه و گل و با یک جمله محبت آمیز و به صد تا کادو گرون قیمت ترجیح بده.
تازه این یک نمونه کوچیکش بود، خانوم ها باهم خیلی فرق دارن ، من اینو به وضوح تو تمام دوستام میبینم! من خودم میدونم حدود 80 ، 90 درصد اعتقاداتم و معیارام و اهدافم با دوستام فرق داره!

اصلا شاید رابطه واقعا کنترل شده پیش نره!

واقعا اینجور روابط دردسرهای جبران ناپذیر زیادی داره، برای شناخت روحیات یک دختر یا پسر کافیه که مطالعات داشت فقط ، یا تو اینجور سایت ها دنبالش گشت،

یا میشه از کتابهای زیادی استفاده کرد! حتی کتابهایی هست که کوچولو هستن و قابل حمل و تو هر صفحه اش فقط یک جمله برای داشتن رابطه ای خوب و سازنده نوشته شده ، که بنظرم خوندن حتی یکی از این جملات به داشتن ده تا دوست دختر هم مفیدتره هم کارامد تر هم بی دردسرتر.
من خودم روزی که بخوام ازدواج کنم ، اگه شوهرم اهل مطالعه هم نباشه کافیه یروز ببرمش تو یکی از کتاب فروشی ها براش یکی از این کتابهای کوچولوی قابل حمل و بخرم . حتی گاهی میتونم براش این جملات کوتاه و اثر بخش پیامک کنم.

راه زیاده برای نشون دادن روحیات یک زن به یک مرد یا برعکس , نیازی به این راههای پردردسر نیست.!


حتی توهمین سایت، تاپیک هایی هست که خانوم ها و آقایون متاهل که قبلا یا باهم دوست بودن یا دوستانی داشتن بازهم گفته میشه ، که در مورد روحیات همدیگه بیشتر مطالعه داشته باشن، هنوز مهارت لازم ارتباط درست با یک مرد و زن و بلد نبستن، خب چرا؟ اونها که دیگه همدیگه رو دارن قبلا هم یک عالمه دوست دختر و پسر داشتن دیگه چرا بهشون میگن طرز برخورد باهمدیگه رو بلد نیستین؟

پس این نشون میده همچین این روش با وجود دردسرا و آبروریزی های زیادش بازم تضمینی نیست!

ببین منم یک دختر مجردم ، اما روزی که خواستم ازدواج کنم سعی میکنم کسی و انتخاب نکنم که تجربه دوست دختر زیاد داشته تازه بهم ثابت هم شده که خویشتن دار نیست.
درسته که بعضیا پشیمون میشن، و واقعا هم از اونهایی که قبلا تجربه رابطه رو نداشتن تو زندگی متاهلیشون ممکنه متعهد تر باشن. اما اینو باید تشخیص داد، یا اون شخص سعی کنه خوب به همسر آینده اش ثابت کنه که واقعا پشیمونه.و به اشتباهش پی برده.

دیگه این شمایین که باید تصمیم بگیرین که باید انتخابشون کنین یا نه!
ایشون واقعا پشیمونن یا نه!

(شما یکم متناقض گفتین ، از یک طرف گفتین؛ زیاد خویشتن دار نیستن، از یطرفم میگین پشیمونیشون و ابراز کردن و تعداد رابطه هاشون و دروغ گفتن.)

پس این رابطه نیاز به فکر بیشتری داره!
شما ببینین چقدر از معیاراتونو دارن ، و چه معیارهایی توشون دیدین که حاضرین بخاطر اون معیارها از رابطه های گذشتشون چشم پوشی کنین.؟

این سوالیه که شما باید بخودتون جواب بدین تا به یک تصمیم درست برسین.

توجه داشته باشین که رابطه های گذشته اونم در این حد که به سطح پایین رابطه فیزیکی هم رسیده، فقط یک رابطه در گذشته نیست ، خیلی موارد دیگه هم نشون میده، مثلا اینکه این آقا زیاد معتقد نیستن،یا همون که گفتین خویشتن دار نبودن!
این تفاوت اعتقادی و فرهنگی بین شما دوتا بعد ها بقیه آبعاد زندگیتونم تحت تاثیر قرار میده.که شما باید قبل ازدواجتون اینهارو بدونین و بپذیرین.

بنینین پشیمونیشون و چطور ابراز کردن ، از چه چیزی پشیمونن! اینکه اعتقادشونو زیر پا گذاشتن؟
اینکه کار غیر اخلاقی و شرعی کردن؟
اینکه با احساس یکسری دختر بازی کردن(البته اگه رابطه ها بی هدف بوده ، و در جهت دوست داشتن و ازدواج نبوده)
یا نه بخاطر این پشیمونن که الان میخواین ازدواج بکنن ، حالا میترسن بخاطر اون روابط شما جواب رد بدین؟

اصلا چرا گفتن ، آیا این امکان وجود داشت درآینده شما از طریقی متوجه بشین؟
ایشون از رو عذاب وجدان گفتن ، نمیخواستن گولتون بزنن، یا از روی ترس که مبادا فردا بفهمین؟

اون خانوم ها تا چه حد از ایشون نشونی دارن ، امکانش هست فردا براتون دردسر بشن؟

باید اینها هم درنظر بگیرین.چون تو زندگیتون تاثیر گذازن، اینها نکته های کوچیکی هستن که اگه نادیده گرفته بشن، ممکنه در آینده تبدیل به غولی بشن که زندگیتون و جلو چشماتون متلاشی کنه.

نوشته اصلی توسط مدیر همدردی

در حالیکه ما صریحا در قوانین تالار همدردی آورده ایم که اینجا ماکت یک جامعه دمکراتیک نیست. که افراد بحث کنند و نظرات آزاد اندیشانه و متفاوت ارائه دهند. بلکه اینجا مانند یک کلینک خصوصی در مورد مشکلات هست که صرفا افراد می توانند در راستای تخصصی به دیگران کمک کنند نه نظر شخصی.(و در این مورد مدیر همدردی مسئول هست.) و البته دیدهای واگرایانه تخصصی هم در انجمن های عمومی باید تحت نظر مدیر همدردی و همگرا ارائه شود و مراجعه کنندگان را آشفته و سردرگم نکند.

جناب مدیر همدردی،

شما حق ندارید در کلینیک خصوصی از بیماران دیگر برای تشخیص استفاده کنید، هر چند که تشخیص ها همگرا باشد و هر چند مراجعه کننده آشفته و سردرگم نشود!!

حتی اگر کلینیکتان عمومی هم بود، باز حق نداشتید از بیمار برای درمان بیمار استفاده کنید. این کار غیراخلاقی است.






===============
ویرایش مدیر همدری: از آنجا که پست شما در جای نامناسب مطرح شده است، طی انتقال به تاپیک جداگانه در انجمن مربوطه جواب ارسال شد :
اعتراض به استفاده از نظرات سایر مراجعین در تالار همدردی

نوشته اصلی توسط Assertive Boy

جناب مدیر همدردی،

شما حق ندارید در کلینیک خصوصی از بیماران دیگر برای تشخیص استفاده کنید، هر چند که تشخیص ها همگرا باشد و هر چند مراجعه کننده آشفته و سردرگم نشود!!

حتی اگر کلینیکتان عمومی هم بود، باز حق نداشتید از بیمار برای درمان بیمار استفاده کنید. این کار غیراخلاقی است.

درود دوست عزیز با مدیریت سایت کار یدارید لطفا از طریق درست وارد بشید و پیامتان را به ایشون برسانید در تایپیک مراجع ننویسید باعث انحراف تایپیک میشه

از طریق تماس با ما اگه مسئله ای هست با مدیر همدردی درمیون بگذارید دوست عزیز

اگر به نتیجه رسیدید اطلاع بدید تا تایپیک قفل بشه بانو