سلام.
اول این رو حطاب به سایر دوستان بگم که وقتی کسی اینجا تاپیک باز می کنه نیازمند "همدردی" هست و و برای حل مشکلی اومده و خود شخص می دونه به طور بدیهی مشکلش ناشی از اشکالی بوده. نیومده اینجا تا کارنامه اعمالش رو بدن دستش و ازش بخوان به اشتباهاتش اعتراف کنه. خواهش می کنم سری به تاپیک آفات مشاوره بزنید که به شخصه بهره زیادی ازش بردم.
_______________________
رویای عزیز، برای خوشبختی مهم نیست آدم از چه طریقی یا حتی به نظر من با چه آدمی ازدواج کنه. مسئله مهم اینه که در هر حالتی متناسب با شرایط جامعه، روحیات خودمون، طرز تفکر کسانی که برامون مهم هستن و... تصمیم بگیریم.
بله. منم با شما موافقم که{خانواده باید توی قضیه ازدواج که اتفاقا خیلی هم قضیه مهمی هست نظر بدن منتها نه اینکه به اجبار و به زور بخوان نظرشونو بقبولونن}
اما این صرفا نظر من و شماست. شما که نمی تونید دیگران رو وادار کنید مطابق میل شما رفتار کنن حالا هرچقدر که رفتارشون متعصبانه، غرض ورزانه و بی منطق باشه. حتی اگر یک بار سرکوبشون کنید اصل مشکل همچنان باقیه. در واقع شما باید این افراد رو به عنوان جزئی از جامعه و حتی به عنوان اعضای نزدیک خانواده بپذیرید.
در مورد راضی کردنشون، به نظر من بی هیچ دخالتی، این کار رو به عهده آقا بزارین. از چند نظر این رو میگم. 1- تا زمانی که نتونه مطابق میل خودش و بدون کمک کسی تصمیم بگیره و سر تصمیمش بایسته مرد زندگی نیست. 2- خانواده ایشون به هر علتی (من فکر می کنم به علت سنتی بودن خانواده و نپذیرفتن دختری که تن به دوستی داده) دبد خوبی نسبت به شما ندارند و هر دخالت و تلاشی از جانب شما ممکنه با واکنش ناخوشایندی همراه باشه 3- اگر شما اینقدر خودتون رو پایین بیارید و وابسته نشون بدین ممکنه بعدها از مردی که عاشقش هستید حرفهایی بشنوید که نباید.
در عین حال اینو به عنوان یه پروسه باز قرار ندین که چند سال دیگه طول بکشه و ضربه بدتری بخورید. سه سال، حتی در مدرنترین فرهنگ ها هم زمان خیلی طولانی برای دوستی محسوب میشه. مخاطب شما ایشون هستند. ازشون بخواید که تکلیفشون رو با خودشون (خود شاملِ: خانواده، کار، محل سکونت، سربازی و....) روشن کنن و اگر خواستند رسما به شما پیشنهاد ازدواج بدن. وظیفه شما صرفا بله یا نه گفتنه. نه راضی کردن.
علاقه مندی ها (Bookmarks)