به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 36
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    ای خدا منو ببخشش
    طلاق طلاق طلاق من موندم تو کار شما ؟ دردتون چیه ؟ واحد جان لپ کلام گفت بابا اخه مشکلت چیه که با هیچ راهی جز طلاق حل نمیشه ؟
    درامد کم شوهرت فکر کردی بقیه دارن پول پارو میکنن ارغوان عزیز پول پول میاره چشمت به زندگی کیه ؟ ارغوان خانم امروز صبح نری سر کار ناهار نداری وای به حال شام وضعیت همه همینه کو خرج تفریح گل تولد بچه غیره بماند دو نفری دوشیفت کارکنی ارضا کننه نیست
    جالبه خودت اعتراف به تکرار این جمله در زندگی هم میکنی طلاق میخوام طلاق میخوام اونوقت انتضار داری دلسردی وبی احساسی هم ایجاد نشه بابا پسر یا دختر باهم قهر میکنن از لحاظ عاطفی نمیشه تحمل کرد شما صاف تو چشم شوهرت میگی طلاق جالبه والا اونوقت میگی شوهرم حس نداره بیتفاوته

    من نمیگم شوهرت بیتقصیر نیست میگم جایی از زندگی زده شده بجایی که کمکش کنی از کوه سقوط نکنه تو پرتگاه ناامیدی رفتی حولش دادی اما قافل از اینکه بند دلش به پای تو وصله تو هم سقوط خواهی کرد بزودی

    خواهر من ارغوان جان اگه انقدر که به طلاق فکر کردی وتلاش کردی به زندگی ونجات شوهرت فکر میکردی الان نامزد بهترین همسر سال میشدید . به نظر من که رفتارای شوهرت کاملا طبیعیه تو این اوضاع من مقصر شخص خودت میدونم

    خیلی از حرفات جالبه میخوایی بزرگترین هنجار اجتماعی رو بشکنی ومطعلقه بشی اونموقع مادرت نزدیکترین کست نفهمه جون آبجی گرفتی مارو راستشو بگو . تو طلاق میخوایی تو تحمل این زندگی نداری اونموقع اون خونه رو ترک کنه من قلبم ضعیفه حرسم نده ارغوان این تویی که باید از شوهرت یه مرخصی یک یا دو ماهه بگیری ببینی میتونی طلاق تحمل کنی

    دارم به این حرف مینوش جان میرسم که
    که شما از اول دوسش نداشتی و معیارت برا ازدواج چیز دیگه ای بوده تو نمیخواستیش
    ارغوان ابراز میکنی از مشکلات بعد طلاق آگاهی ولی بهت قول میدم نمیدونی منو توحافظت سیو کن تو تا طلاقو واقعی رو نگیری درد و رنج مطعلقه شدن را لمس نخواهی کرد

    راه حل به شرط اینکه حرف گوشکنی تا حداقل گناه این جدایی کمتر رو دوش اوخروی تو باشه .

    1 با اجازه همسرت منزلو برا مدتی به خانه مادرت ترک کن . نکته بزار مادرت بفهمه. طلاق نیست که درمانه عشقه
    برا طلاق هم اماده میشه

    2 خواهش میکنم تالارو ترک کن و شوهرتو به تالار معرفی کن تا با کمک ایشون شما رو نجات بدیم (والا)

    3 پست تمام بچه های تالارو چند بار بخون نت برداری کن نکته سنجی کن

    4 کمی قرور داری به خودت می بالی به تحصیلت توانایی هات خود در مانی کن شوهرت از چشمت افتاده چرا

    ارغوان جان به خدا برام مثل روز روشن اگه ادامه بدی شوهرت ذره ای از این گناه و به گردن نخواهد گرفت و انگشت همه بسوی تو خواهد بود مواظب باش یا سیاست داره یا عاشقته تشخیصش باتو
    نشونشم داده اولین مدرک از اثباتت بر طلاق خواهی شما رو پرچم خواهد کرد

    ارغوان از من ناراحت نشو حرفامونشنیده بگیر برو دادگاه درخواست طلاق بده انقدر راحته در مورد مهریه حرفی نزن بزار نامه برا شوهرت بره گفت به مادرت میگم بگو عیبی نداره تلفن بزار جلوش بگو شماره هرکی میخوای بگو بگیرم عمو خاله دایی جاری باجناق مادرم کدومش ؟ گفت طلاق نمیدم برو مهرو بزار اجرا تا مجبور به طلاق بشه وگرنه میره زندان طاقتشم که داری
    مگه نه تو چشم فرزندت هم بربر نگاه کن بگو اذیتم کرده برا تولدم گل نخریده حقشه
    ارغوان من هولت ندادم شیطون داره بازندگیت بازی میکنه و ما هممون فرشته اییم برات طناب انداختیم ولی تو به دستات ایمان نداری تا زندگیتو از اول بسازی
    ببخشید از همه عذر میخوام
    بدرود برمیگردم

    -

  2. 2 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    واحد (یکشنبه 01 تیر 93), ساحل75 (چهارشنبه 04 تیر 93)

  3. #22
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    ارغوان جان این مشکلاتی که شما شمردید درسته از دید ما خانها مشکله ولی از دید اقایون عادیه . باور کن انگار مردها از یه کره دیگه اومدند و زنها رو اصلا درک نمیکنند . همونطور که ما اونا رو درک نمیکنیم . مثلا ما درک نمیکنیم چرا یه مرد خوابیدن توی خونه رو به قدم زدن زیر نور مهتاب ترجیح میده؟ ولی خوب این مشکلی نیست که نشه حلش کرد . شما فکر نکنید همه زوجهای خوشبخت شبیه همدیگه هستند و مثل هم فکر میکنند و مثل هم عمل میکنند . حتی دوتا دوقلوی همسان هم اینطوری نیستند چه برسه به دو تا انسانی که از دو جنس متفاوت از دو خونواده متفاوت با فرهنگهای مخصوص خودشون هستند . ولی میشه با عشق و همدلی و مودتی که بین زن و شوهر برقرار میشه این تفاوتها رو به حداقل رسوند .شما یه دختر باهوش و تحصیلکرده اید و انتظار یه زندگی سراسر رفاه و اسایش با یه مرد عاشق پیشه مثل تو فیلمها رو داشتید . ولی باور کن همه اینها فقط تو فیلمهاست . اگه یه مدت تو همین تالار باشی خودت متوجه میشی که امثال شما با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند و با این وجود سعی دارند زندگیشونو حفظ کنند . بعضی مواقع ما یه چیزی رو با تمام وجود میخواهیم و حاضریم از همه چی بگذریم تا بهش برسیم ولی وقتی بهش میرسیم میبینیم که بزرگترین اشتباه زندگیمونو مرتکب شدیم . بعضی وقتها هم یه چیز خوب یه خوشبختی قابل لمس درست کنار دستمونه ولی ما نمیبینمش ووقتی از دستش دادیم متوجهش میشیم .
    میدونی الان به خاطر وضعیت اقتصادی شاید هم بیشتر به دلیل زیاده خواهی یا تشریفاتی شدن خودمون وضعیت خیلی از زوجهای جوان مثل شماست . قدیما زوج جوان به یه اتاق و یه اشپزخونه پشت اون با یه حیاط کوچک قدیمی قانع بودند ولی حالا زوجهایی مثل شما و خود من خونه زندگی خوب با وسایل و مبلمان لوکس میخواهیم . برای همین هم باید از بیشتر خواسته هامون و تفریحاتمون شاید تحصیلمون و علایقمون بگذریم تا بتونیم فقط کار کنیم و زندگی مورد نظرمون رو فراهم کنیم و از دوست و همکار و فامیل عقب نمونیم . مثلا خود من باور کن چندین سال از خواسته هام گذشتم تا بتونیم صاحب خونه بشیم و از مستاجری در بیاییم . تازه بعدش نوبت ماشین میرسه و خونه لوکس وسایل مناسب میخواد و بچه و مدرسه مناسب و.......... یعنی این هزینه ها تمومی نداره و این من و توایم که باید از خواسته هامون بگذریم . در این بین نمیشه فقط مردا رو مقصر بدونیم . اونم به سهم خودش داره تلاش میکنه و از خواسته هاش میگذره . مگه اون دلش نمیخواد کمتر کار کنه و شبها اینقدر خسته و بی رمق نباشه و بتونه به استراحت و تفریح و گردش هم برسه ؟ پیشنهاد میکنم اگه خودتون به تنهایی نمیتونید به کمک یه مشاور یکی یکی مشکلاتتون را مطرح وحلش کنید . همه اینا قابل حله . مشکل اصلی شما اینه که از هم دور شدید و هر کدام به تنهایی دارید زیر بار مشکلات کمر خم میکنید . سعی کنید میتونید . مطمئنم همسرتون هم از این وضعیت راضی نیست و از حل اون استقبال میکنه. این رو در نظرتون مجسم کنید که طلاق گرفتید ایا حالا همه مشکلاتتون حل میشه ؟ شما ادامه تحصیل میدید؟ به موسیقیتون میرسید ؟ شاد و خوشحال خواهید بود؟ مسلما نه خودتون هم میدونید وضعیت بهتر نخواهد شد و خیلی هم بدتر خواهد شد .

  4. 4 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    parsa1400 (یکشنبه 01 تیر 93), tanhaman (دوشنبه 02 تیر 93), آنیتا123 (شنبه 19 مهر 93), بابک 1369 (دوشنبه 02 تیر 93)

  5. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    واحد ج ا ن سلام
    من کمی تند رفتم ولی صحبت شما بهتر بود خیلی بهتر به خدا از اینکه همش دنبال طلاق بود ناراحت شدم

    ارغوان ج ا ن یه فرصت به زندگیت بده ببین میتونی از چیزی بگذری و به همسرت نزدیکتر شی واحد راست میگه غیر ممکنه همسرت طالب وضعیت بهتر نباشه چه تو تفریح چه مالی چه اوضاع اجتماعی چه یک همسر خوب که دوست داره وقتی کنارش باشه فکر طلاق نباشه
    راستی واحد جان یه چیز دیگه شما راست میگی
    ما از این کره نیستیم جایی که ما ازش اومدیم نهایت عشق بود نهایت لذت ها بود زیباترین نقطه دنیا بود که تو تصور شماها نیست تا نورالله برا آدم ع زنی آفرید به نام حوا ع

    و امروز در این کره آبی رنگ زیبا قشنگ با درختانی سرسبز و مردمانی مهربان زیر پرچم سه رنگ ایران نزد شماییم در تالار همدردی و خوشحالیم چون در کنار بانو ماندن را به تمام آن لذت ها ترجیح دادیم
    پس خداوند از گناهمان گذشت و زمین را آزمونی قرار داد در گذر زمان تا با همسرمان باهم به بهشت برویم وتمام آن لذتها را با او شریک شویم
    تورو خدا خانما جبهه نگیرید من مقرور نیستم من هیچی نیستم من جام تو جهنمه . بهشت زیر پای شما خانمهاست وبدونید اون دنیا بدون شما صفایی نداره وبه تکرار وعده شما هوریان به ما مردها در کلام خدا گفته شده است پس سعی کنیم از این راهرو زمینی به سلامت رد بشیم هممون انشاالله

    واحد جان ما مردا درکتون میکنیم ولی اگه جای کم میزاریم ببخشید بزارید به حساب مشکلات واز اینکه خیلی چیزارو به رو مون نمارید از شما زنها مملونیم مردیم دیگه ولی شماهم ما رو درک کنید و زبون نزنید درد داره به خدا
    بدرود

    - - - Updated - - -

    واحد ج ا ن یه چیز دیگه ما مردا از صبح تو آفتاب میدوییم به عشق مهتاب وقتی شب پرتو دست پختش حس چشایی بویاییمونو نوازش میکنه پرتو ملایمش مارو نوازش میکنه خواب زیر نور همچین ماهی چه لذتی داره . درک میکنی یا نه .

    واحد جان شوخی کردم شبای ماه رمضان فرصت خوبی خواهد بود ولذت بخش و روح بخش شما و ارغوان خانم به تمام آرزوهاتون برسید وبرا بیشتر درک کردن مردهاتون با اونا دوست بشین تا اونا هم شما درک کنن

  6. کاربر روبرو از پست مفید parsa1400 تشکرکرده است .

    مهربونی... (دوشنبه 02 تیر 93)

  7. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 مهر 94 [ 04:28]
    تاریخ عضویت
    1393-4-02
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    840
    سطح
    15
    Points: 840, Level: 15
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 18 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ارغوان جتن خواهش میکنم عجولانه واسه طلاق تصمیم نگیر من خودم عجولانه جدا شدم الان خیییییییییییییییییییییلی پشیمونم این مشکلایی ک شما گفتی همه تو زندگیاشون دارن بابا مردم خیانت میبینن اما سعی میکنن رابطشونو درست کنن و با چنگ و دندون نگهش میدارن مثلا گفتی اهل سوپرایزو تفریح نیست هر رابطهای ب مرور زمان تازگیشو از دست میده مخصوصا مردا نباید خیلی توقع رمانتیک بودن ازشون داشت سعی کن رابطتو تعمیر کنی نه تعویض بعد از طلاق ک نمیخوای و نمیتونی تنها بمونی بالاخره یکی میاد تو زندگیت اوایلش کارای جدید میکنه ذوق میکنی اما ب مرور اینم رفتاراش و آتیشش رو ب خاموشی میره ب خدا با طلاق هیچی درست نمیشه 1000برابر زندگیت سختر میشه و آرامشو ازت میگیره و تنهایی و افسردگی و پشیمونی برات میمونه سعی کن ب خاطره ها و لحظه های خوبی ک با هم داشتین فکر کنی نه فقط ب بدیاش همه ما بدی داریم ی مدت هم کامل از هم دور باشین قدر همو میدونین و از این روتین بودن زندگیتون دور میشین من چون تجربه کردم میدونم بخدا بچسب ب شوهر و زندگیت چون بعد طلاق هیییییییچ خبری نیست

  8. کاربر روبرو از پست مفید sanam65 تشکرکرده است .

    parsa1400 (دوشنبه 02 تیر 93)

  9. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 آبان 94 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 89 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    صنم جان
    لحظه ها و خاطره هاي خوبم انقدر كم بوده كه يادم نمياد خيلي وقتها خواستم اينكارو بكنم ولي خاطرات بدمون پررنگ تره و تمام ذهنمو گرفته و هيچ دلخوشي واسم نمونده

  10. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    ارغوان جان شما تحصیلکرده ای و گفتن این چیزا شاید تکرار مکررات باشه ولی سعی کن در مورد دنیای مردها بیشتر مطالعه و تحقیق کنی . اینو ساده نگیر . چون باعث میشه خیلی بهتر همسرت رو درک کنی و حرفها و کارهاش رو بفهمی . چون برام ثابت شده که اونا به یه زبان دیگه صحبت میکنند باید زبان مردا رو یاد بگیری . صحبت های اقای پارسا درسته مثلا یه زن هیچوقت درک نمیکنه که همسرش چرا روزهای خاص و مهمی مثل سالگرد ازدواجش یا روز تولد همسرش یادش میره در حالی که میتونه با یه هدیه خیلی خیلی کوچک حتی با یه دوستت دارم خشک و خالی به اندازه تمام دنیا همسرش رو خوشحال کنه ؟ اخه چرا اینکار رو نمیکنه ؟ فکر زن اینه حتما دوستم نداره . البته همسر منم همینطوریه یعنی از اول ازدواجمون تا حالا اینجور مناسبتها رو جدی نمیگیره .و حتی تا حالا هدیه ای برام نگرفته . البته این برای من مهم نیست چون علتش رو ازش پرسیدم و ازش خواستم که به زبانی که برام قابل فهم باشه بگه و اون اینطور گفته : مردی که کل 365 روز سال رو برای راحتی و اسایش همسرش و بچه هاش داره تلاش میکنه .و راحتی و خوشحالی اونا براش از هر چیزی تو دنیا براش مهمتره پس چه اهمیتی داره که یه روز خاص رو یادش باشه یا نباشه . از نظر همسرم کل روزهای سال روز تولده وکل روزهای سال سالگرد ازدواجه چون به خاطر ماست که داره زندگی میکنه . به نظر اون بدون همسر و بچه هاش روز سالگرد ازدواج که سهله کل روزهای سال براش بی معنیه . از زمانی که اینو به زبان خودم گفته و من فهمیدم دیگه بهش خرده نمیگیرم و با اوقات تلخی روز هر دومونو خراب نمیکنم بلکه با ترتیب یه جشن کوچولوی خانوادگی سعی میکنم به صمیمیت بیشتر کمک کنم . ولی باور کن قبل از اون واقعا افسرده و غمگین میشدم از اینکه چرا اون روز به این مهمی رو یادش نیست . ارغوان جان مردا انسانهای خیلی جالبین مثلا همسر من از اول ازدواجمون تا حالا روز زن رو نه تبریکی میگه نه هدیه ای میخره ولی حتی اگه دستش خالی هم باشه حتما و حتما مجبورم میکنه هدیه ای برای مادرم بگیرم . من اوائل این کارش رو نمیدیدم و دلگیر میشدم از اینکه چرا بقیه مردا برای همسراشون کادو میگیرند و بعضی از دوستام ازم میپرسیدند همسرت برات چی گرفته برای روز زن ؟ من چی داشتم بگم ؟ اینو یه بار ازش پرسیدم . گفت: منم دوست دارم بهترین کادوی دنیا رو برات بگیرم ولی هیچ چیز تو دنیا وجود نداره که ارزش تو رو داشته باشه تنها چیزی که به فکرم میرسه خوشحالی مادرته که به نظرم برات خیلی ارزشمنده . از وقتی اینو گفته دیگه روز زن که میرسه من ناراحت و غمگین نیستم ودر عوض وقتی ازم میپرسه که برای مادرت چی دوست داری بگیریم ؟میفهمم که داره گران ترین کادو عالم رو بهم میده . و کلی ازش تشکر میکنم .

  11. کاربر روبرو از پست مفید واحد تشکرکرده است .

    parsa1400 (پنجشنبه 05 تیر 93)

  12. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 آبان 94 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 89 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واحدجان بحث فقط بي احساسي و بي توجهي همسرم نيس مشكلاتمو تو پستاي قبليم گفتم فقط اين نيس
    قضيه ما ديگه پيچيده شده
    زندگيمون فقط اسمش زندگي مشتركه فقط اسممون تو شناسنامه همديگه س
    گاهي واقعا نميتونم تحملش كنم از خدامه كه نباشه اونم فكر ميكنم همينطوره

  13. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 12 تیر 93 [ 18:53]
    تاریخ عضویت
    1392-11-08
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    498
    سطح
    9
    Points: 498, Level: 9
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    57

    تشکرشده 89 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ارغوان62 نمایش پست ها
    نميدونم واحدجان گيجم هنگم
    من نگفتم بعد طلاق زندگي بهتري در انتظارمه ولي ديگه ميدونم واسه خودم زندگي ميكنم اونجوري كه خودم ميخوام
    تنها ميشم؟ خب الانم خيلي تنهام
    عصبي ميشم رواني ميشم؟الانم هستم
    خونه و ....... ازدست ميدم؟ دوباره ميسازم مهم نيست
    چي رو از دست ميدم كه ارزش نگهداري رو داشته باشه؟
    مشكل من با همسرم رو پرسيده بودين تو همين تاپيك تو پستهاي قبليم نوشتم اگه منظورتون اينه كه معتاد و دزد و قاچاقچيه؟ نخير نيست ولي من و شما آدمهاي تحصيلكرده اي هستيم مگه از زندگي فقط همينو ميخوايم؟
    من هميشه سعي كردم بهترين باشم تو درس تو كار تو ورزش هنر.... حق من نيست بعد از اينهمه تلاش به زندگي برسم كه اصلا ايده آلم نيست چرا بايد تا آخر عمرمون تو برزخ بمونيم فقط بخاطر اسم طلاق؟ من خودمم از اسم طلاق وحشت دارم ولي گاهي يعني اكثر وقتها واقعا احساس ميكنم از شوهرم از خودم از زندگيم بيزارم من بعد از ازدواج به خاطر فشار قسط و مشكلات ادامه تحصيل ندادم با اينكه شاگرداول و معدل الف تو دوره ارشد بودم موسيقي رو ول كردم و خيلي چيزاي ديگه رو حتي تفريحامو فقط كار كردم به خاطر زندگيمون چون شوهرم درآمد كمي داره الان ميبينم واقعا افسرده شدم تلاش براي يه زندگي كه اصلا ارزششو نداش زندگي كه من دنبالش بودم اين نبود
    ما از هيچ لحاظي شبيه هم نيستيم هيچ حرفي براي گفتن نداريم هيچ علاقه مشتركي هيچي من اهل شعر و كتابم ولي هميشه تنها ميخونم چون اون دستش به كتاب نخورده من به شدت عاشق فوتبال و ورزشم ولي هيچوقت نمياد بشينه با من فوتبال ببينه تازه هيجان و ناراحتي منو مسخره ميكنه ميگه چي بهت ميرسه
    من عاشق طبيعتم مخصوصا شب ولي اون ترجيح ميده زود بره بخوابه چون خسته س
    عصبي و بي حوصله و بددهنه سرده بي احساسه هيچوقت سورپرايز نميكنه گل و هديه حتي واسه روز زن نميخره من هميشه اينكارا رو واسش ميكنم
    گاهي دست بزن داشته دو سه بار كه خيلي عصباني شده
    تو مسايل اعتقادي هم مثلا مومنه ولي اعتقادات مسخره اي داره انگار از رو ترس و تكليف خيلي كارا رو انجام نميده مثلا اعتقاد داره آدم مجرد اگه چشم چرون باشه اشكال نداره البته نميدونم الانم هست يا نه من اصلا چكش نميكنم كه به كي نگاه كرد يا نكرد چون اصلا حساس نيستم
    بهرحال مشكلات ما يكي دو تا نيس ما هرروز مثل دوتا غريبه زندگي ميكنيم اگه هم دو كلمه حرف بزنيم يا جايي بريم جنگ و دعوا ميشه الان ديگه سعي ميكنيم كاري به كار هم نداشته باشيم انگار براي هم اصلا وجود نداريم
    سلام عزیزم.
    من کاملا درکت میکنم، مگه یه زن از زندگی چی میخواد؟
    من قبول دارم عشق و محبتی که خواستی رو نگرفتی الان یه جورایی نمیکشی خسته شدی، حتی اگر شوهرت محبت هم بکنه دیگه نمیبینی چون نمیتونی واقعا. این قدر این ناراحتی ها رو هم جمع شده و هیچی نگفتی که الان طاقت نداری، خصوصا اینکه توداری و اول تحمل کردی، لبریز شدی ... کاملا بهت حق میدم .
    با نصیحت و موعظه هم درست نمیشه یعنی از لحاظ روانی کشش این چیزا رو نداری دیگه، فقط بریدی و میخوای خلاص شی .اسه همین به حل مسئله هم فک نمیکنی میخوای پاکش کنی دیگه.
    اینو در مجموع دارم بهت میگم اون موقع گذشتی ولی الان از چیزی نگذر، از زحماتت و چیزایی که بدست اوردی نگذر، برا خودت و عمرت و جوونیت ارزش قائل باش تا دیگران هم همین طور رفتار کنند.
    ما خانومای ایرانی یه ویژگی داریم اینکه وقتی که کسی رو دوس داریم همه زندگیمون میشه، روش کاملا سرمایه گذاری میکنیم و از خودمون میگذریم بعدش که اون طرف اونطوری که میخوایم نیست یا کلا قدر نمیدونه یا میذاره میره همه چی فرو میریزه، اما مهم خودتی نه هیچ کس دیگه. رابطت بادیگران like باشه نه love. همه لایک هستن و میتونی بگذری حتی مادرت !

    فقط یه سوال دارم، چرا یه زمانی از همه چی گذشتی ؟ از خودت، درست، علایقت؟ چی شد که کار کردی که کمک شوهرت باشی ؟ اون نیرو و انگیزه به نظرت چی بود؟
    قدرتِ کلماتت را بالا ببر نه صدایت را؛
    این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق !!

  14. #29
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 آبان 94 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 89 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسي مهتاب جان خوشحالم كه 1نفر انقد خوب دركم ميكنه
    در پاسخ به سئوالت من مجبور بودك كار كنم نميتونستم درسمو ادامه بدم زير فشار قسط بوديم و درآمد همسرم تنها كفاف نميداد بعدشم كه رفتيم خونه مون بازم نخواستم ادامه بدم خيلي دلم ميخواس ولي نميتونستم ميدونستم فوق ليسانس يه راه نصفه س ولي ترجيح دادم نصفه نيمه بمونم و سر خونه زندگيم باشم تا اينكه ولش كنم و برم يه شهر ديگه تا مثلا دكتري بگيرم آخه تو شهر خودمون رشته ما رو نداره خلاصه زندگيمو انقد دوس داشتم كه از يه سري چيزا بگذرم من اعتقاد داشتم اگرچه بيرون 10 ساعت كار ميكنم ولي بايد هميشه به زندگي و شوهرم برسم صبح تا عصر سركارم عصر تا آخرشب تو آشپزخونه واسه شام و ناهار فردا و شيريني پزي و تميزكاري و..... هرهفته يه غذا يا شيريني جديد ياد ميگيرم و براش درست ميكنم ولي شوهرم به جاي تشكر هميشه غر ميزنه كه ولش كن خونه كه تميزه بهش ميگم اگه نگران خستگي مني كارگر بگير ولي حتي براي عيد كارگر نگرفت ديگه نميتونم نميكشم اينهمه تلاش و ذوق وشوق واسه كي ديگه بي انگيزه شدم حتي سركارم به زور ميرم با اينكه كارمو دوس دارم ولي احساس فسيل شدن ميكنم
    من خيلي سعي كردم همه جا همراهش باشم حتي تو مسايلي كه بهش اعتقاد نداشتم پشتش باشم ساپورتش كنم ولي شوهرم تو هيچي منو درك نميكنه از كوچكترين مسايل تا بزرگترين مثلا ديشب تيم فوتبال مورد علاقه م باخت و حذف شد شوهرم ميدونه من 16ساله اين تيم رو دوس دارم آخه خودمم قبلا ورزشكار بودم و عشق دو آتيشه به فوتبال دارم ولي همه ش ميگفت جمع كن بابا پولشو يكي ديگه ميگيره حرصشو تو ميخوري من اون لحظه دوس داشتم اگه دلداريم نميده لااقل به حال خودم بذارم و تشر نزنه ولي همسرم متاسفانه هميشه دلداريشم با تشر و داد وفرياده هميشه همينطوره محكومت ميكنه كه به خاطر چيزاي الكي جوش نزن اصلا نميتونه علايقت رو درك كنه عشق به ورزش و هنر و ادبيات و....
    به نظر خيليا اين مسائل كم اهميته فقط خوردن و پوشيدن و بچه دار شدن رو زندگي ميدونن فقط سگ دو زدن دنبال زندگي و...... ولي زندگي از نظر من همه ش اين نيس من رويايي نيستم نه برعكس خيلي واسه زندگي بهتر تلاش ميكنم ولي كنارش يه سري احساسات و عواطف دارم كه شوهرم نميبينه حتي انقد مسخره ميكنه و تشر ميزنه كه خيلي وقتها مجبورم گريه هامو احساساتمو ازش پنهان كنم واسه همين خيلي وقتها ترجيح ميدم پيشم نباشه و تنها باشم

  15. #30
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام ارغوان عزیز.
    متاسفانه چیزی نبود که شما بگی و تو زندگی من نباشه!
    زندگی درسته که خوردن و پوشیدن نیست اما دو نفر با دو فرهنگ و دو روحیه و جنس مختلف اومدن باهم زندگی کنن مسلما خیلی تفاوت ها دارن و برای هم دیگه آزار دهنده هست.
    مثالی که از فوتبال زدی برای من بارها پیش اومده اما با علایق خودم و همسرم هم همیشه سرزنشم فقط میکنن اما تاحالا فکر کردی که برای همسرت هم آزاردهندست که خانمش به فلان چیز جوری علاقه مند باشه که روی روحیش تاثیر بذاره؟
    اینو گفتم بدونی تمام ناراحتیایی که ما داریم، از طرف مقابل هم همسرانمون از ما دارن پس راه حل این موضوع پاک کردن اصل صورت مسئله نمیتونه باشه.

    اما با تعویض اون فرد فقط یک سری مشکلات جدید پیدا میشه و یک سری از مشکلات قبلی هم از بین میره. بازم فکر نکن به اون ایده آلت میرسی چون اساسا اینجا پر از آزرمایشه و زندگی بدون هیچ دغدغه ای وجود نداره.(منظورم موارد خاصی که تو این تالار هم دیدیم به بحران میرسن نبود)

    میتونی به راهی که فکر میکنی جامه عمل بپوشونی و از مضیت های احتمالی طلاق استفاده کنی اما بعدش هم با مشکلات جدید روبه رو بشی.
    یا میتونی به همراه همسرت زندگی پویاتری رو داشته باشی.

    اما روند این زندگیتو ادامه نده و راهی پیدا کن تا بتونی به همراهی همسرت زندگیتونو ازین حالت دربیارین.
    احتما داره کمی هم افسرده باشی به نظرم پیش یک مشاور برو و بعد هم به فکر این باش که همسرتو با دغدغه هایی که داری آشنا کنی.
    موفق باشی

  16. 3 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 04 تیر 93), parsa1400 (پنجشنبه 05 تیر 93), واحد (چهارشنبه 04 تیر 93)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 07 بهمن 96, 00:37
  2. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 فروردین 94, 19:00
  3. چرا همه دوستام باهام قهر میکنند؟
    توسط کیت کت در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: شنبه 16 اسفند 93, 19:33
  4. دوستان کمک یه مشاور میخوام برا دوستام معتاد به استمناء (جلق) شدن
    توسط infodltube در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 اردیبهشت 92, 00:07
  5. من و دوستام
    توسط بالهای صداقت در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 آبان 89, 12:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.