به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 36
  1. #11
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    ارغوان جان یه بار نوشتم بعد تو ویرایش پاک کردم.
    عزیزم تاپیکاتو خودت یه بار ببین. قبلا هم یادمه تاپیک زده بودی می خواستی هم مهر بگیری هم طلاق ناراحت بودی چرا حق طلاق از شوهرتو همون اول که خیلی عاشق بوده نگرفتی.
    عزیزم نمی تونی همه چی رو باهم بخوای. شما خودت مشکلی توی شوهرت ندیدی ولی انگار از اون اول که ازدواج کردی واسه جدا شدن ازدواج کردی. از اون اولش نه نه نه گفتی به زندگی مشترکتو زندگی ای که خودت هی بهش لگد بکوبی هر روز معلومه که بد میشه. معلومه که شوهرت دلش می خواد بره هی کار کنه و باید م از هم دور باشین. چون خودت اینو خواستی. از اون اول به جای زندگی مشترک خواستی جدا شی. نمی خوایش ولش کن. می خوایش باش باهاش. نمی دونی می خوایش یا نه 4 ماه بیا واقعا زندگی کن زندگی مشترک کن باهاش مثل همسرش باش بهش محبت کن و دوسش داشته باش ببین اون چه واکنشی نشون می ده ببین زندگیتون به کجا می رسه نتیجه اش. بعد تصمیم بگیر.

    نمی دونم چرا با شوهرت ازدواج کردی. به نظر میاد به هر دلیلی بوده به جز دوست داشتن. از اولش هم نخواستی زندگی کنی. نه اینکه نشده باشه. نخواستی. تلاشی نکردی.

    موفق باشی.

  2. 7 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 24 خرداد 93), m.reza91 (شنبه 24 خرداد 93), parsa1400 (شنبه 24 خرداد 93), tanhaman (شنبه 24 خرداد 93), واحد (شنبه 24 خرداد 93), مهربونی... (دوشنبه 02 تیر 93), شیدا. (شنبه 24 خرداد 93)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-22
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    6,450
    سطح
    52
    Points: 6,450, Level: 52
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 100
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    31

    تشکرشده 43 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ارغوان ،من مروری داشتم بر تاپیک قبلت ،حس میکنم اگر خودت بدقت اونا رو مرور کنی نصمیم گیری برات سخت نباشه یک نکته مثبت توی برداشت تو از همسرت دیده نمیشه اگر هم پیدا بشه توی مطلب بعدی نقض میشه ،چرا شما با ایشون ازدواج کردی (انتخاب کردی،جواب مثبت دادی)؟ بهر جهت ان زمان گذشته ،اکنون میبایست صادقان با خودت خلوت کنی وتصمیم دلت را بگیری بهر دلیلی،( دوست نداشتن ایشان ،دوست داشتن کس دیگر و هر چیز .......) والا ادامه این وضعیت و خواه ناخواه یک فرزند ناخواسته مشکلاتت را روز به روز بیشتر خواهد کرد،امروز با یک تصمیم به یک نفر مدتی اسیب میرسونی اما فردا جور دیگری است واصلا غیر قابل قیاس، اگردنبال این هستی که کسی صراحتا به تو پیشنهاد بده تا شریک جرم پیدا کرده واز عذاب وجدانت کم کنی ،ممکن است موقتا اینجور باشد ولی در دراز مدت تفاوتی توی این قضیه نخواهد بود لذا خود باید تصمیم بگیری .چنانچه مساءلت ازاین حرفها گذشته وفقط دنبال حق وحقوقت هستی و از پایمال شدن انها نگرانی اونرو میتونی با یک وکیل خبره وزرنگ که این روزا هم فراوونه حل کنی .

  4. 2 کاربر از پست مفید tanhaman تشکرکرده اند .

    parsa1400 (شنبه 24 خرداد 93), شیدا. (شنبه 24 خرداد 93)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 آبان 94 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 89 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    نميدونم چرا اينجا اينجوريه نميدونم چرا حرف آدمو باور نميكنين من واقعا براي راهنمايي جهت طلاق اومده بودم چون نه دوستي دارم كه بگه بايد چكار كنم نه ميخوام وكيل بگيرم (فعلا) نه خانواده م همراهيم ميكنن ميخوام بي سروصدا باشه
    تواينترنتم سرچ كردم شيداجان ولي اينجا چون كساني هستن كه شايد شرايط منو داشتن مسلما بهتر ميتونستن راهنمايي كنن
    در مورد سئوالاتون من واسه اين با ايشون ازدواج كردم اولا سنم داشت ميرفت بالا (28) دوما ايشون تو دوران نامزدي طوري خودشو نشون داد كه هركس ديگه هم جاي من بود با سر جواب مثبت ميداد هركس كه ايشونو ميديد ميگفت خوش بحالت چه شانسي آوردي ولي الان.....
    من تا الان تلاش كردم ولي ديگه رمقي نمونده و تمايلي هم ندارم چون دلخوشي تو زندگيم ندارم فقط سر خودمو با كارم گرم كردم همسرمم همينطوره
    پارسا جان دلخورياي ما انقد زياده كه نميدونم از كدومش بشينم باهاش حرف بزنم از 2.5سال پيش ما تقريبا روز درميون و اين اواخر هرروز يه دلخوري داشتيم از كدوم براش بگم كدوم بغضو خالي كنم كدوم مشكلو حل كنيم؟؟ ديگه ترجيح ميديم راجع بهش حرف نزنيم خودمونو بزنيم به اون راه و زندگي كنيم يه زندگي بدون عشق و بدون بچه چون نميخوام يه نفر ديگه هم اين وسط بدبخت شه يا اينكه از هم جدا شيم و بقيه عمر رو لااقل من تنها و راحت زندگي كنم من نه مهريه ميخوام نه به فكر ازدواج مجددم اگه ميدونستم ازدواج اينه صدسال ازدواج نمكيردم من ازدواج كردم كه به آرامش برسم ولي الان ميبينم مجرديم آرامشم خيليييييييييييييييي بيشتر بود
    بهرحال ممنون از همدرديتون و ممنون ازينكه هيچ راهنمايي در اصل موضوع نكردين من زنگ زدم دادگاه فردا ميخوام برم ببينم چكار بايد بكنم دعام كنين

  6. کاربر روبرو از پست مفید ارغوان62 تشکرکرده است .

    parsa1400 (چهارشنبه 28 خرداد 93)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    ارغوان ج ا ن سلام
    کمی صبر کن از نظر من با همسرت صحبت کن ببین میتونین مدتی رو دور از هم زندگی کنید حداقل دو یا سه ماه بعد اگه دلتنگی و گذشت نفس بینتون اتفاق نیوفتاد اونموقع هر دو برا طلاق همزمان اقدام کنید
    دلیل دارم
    1 اگه یکجانبه بری دادگاه امکان داره شوهرت منکر زندگی بدتون بشه ولحظه رفتن به نوعی شما رو اذیت کنه در حدیکه دوسال دوندگی کنید تا ایشون جلو دوست و فامیل شما رو بد جلوه بدن و شما رو دلیل بدبختیش و جدایی معرفی کنن

    2 شاید الان بشه با توافق جدا شد به هر ترتیب و تفاهمی ولی تنها رفتن پیامد داره اومدی گفت اصلا طلاق نمیدم نتنها دعوا وکشمکشت بیشتر میشه بلکه باید برگردی تو همون خونه

    3 چرا ایشون برا طلاق پا پیش نمیزارن از مهر میترسه خب بهش بگو نمیخوام ببین چیمیگه

    لااقل حق الزحمه بگیر .زیاد شول بگیری بعدا عذاب وجدان میگیری
    ارغوان ج ا ن هیچ دختری در سن ازدواج بخصوص اگه کمی هم دیر شده باشه آرامش نداره نون خشک و قر قر شوهر به خونه پدری درو همسایه دوستای شوهر کرده می ارزه . چون از اون مرحله رد شدی یادت نمیاد داری ناشکری میکنی

    مطعلقه شدن از جزام هپاتیت ....... بدتره پس خیلی فکر کن
    با همسرت صحبت کن جدی . حرکت برا جدایی باهم باشه . قدمی بردار که چند سال بعد نگی ایکاش پام میشکست

    دور از جون شما بازم فکر کن مشاوره حقوقی حتما برو .میگن صیغه طلاق خیلی سنگینه خدا بهت صبر بده
    بدرود

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مهر 97 [ 00:58]
    تاریخ عضویت
    1393-2-06
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    4,960
    سطح
    45
    Points: 4,960, Level: 45
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 190
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    143

    تشکرشده 263 در 86 پست

    Rep Power
    25
    Array
    آقای پارسا
    فکر می کنم طرز صحبتتون صحیح نیست , یعنی چی مطلقه شدن از جزام , هپاتیت... بدتره؟؟؟

  9. 3 کاربر از پست مفید sama_t تشکرکرده اند .

    parsa1400 (پنجشنبه 29 خرداد 93), خیال تو (جمعه 06 تیر 93), دختر بیخیال (پنجشنبه 29 خرداد 93)

  10. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    سما ج ا ن سلام
    تذکر کاملا بجاست منظورم زشتی طلاق ونگاه بد جامعه به این موضوع وبخصوص خانمهاست طرز بیانم خوب نبود عذر خواهی میکنم .
    خانم ارغوان در پستی فرمودن دلیلی محکمه پسند برا طلاق ندارن فقط از زندگی خسته شده اند وبه شدت دلسرد و آشفته وایشون در این فکر هستن که با جدایی به آرامش میرسند ولی از پیامد طلاق وبعد آن آگاهی ندارن خواستم ترسیمی از مطعلقه شدن براشون باز کنم که باعث ناراحتی دیگران شدم نا خواسته
    طلاق آخرین راهه منطقی نه از رو لجبازی و عصبانیت مقطعی خواهد بود و امید وارم ارغوان تمام جهات را برسی کرده باشه .
    خیلیها الان با این موضوع درگیر هستن از جمله خودم ولی ایکاش به خاطر هیچ وپوچ نبود دلایل واقعیتر بود .
    امکان ویرایش برام نبود تا درستش کنم
    بدرود

  11. 2 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    tanhaman (شنبه 31 خرداد 93), خیال تو (جمعه 06 تیر 93)

  12. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 12 دی 93 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1393-2-11
    نوشته ها
    268
    امتیاز
    1,216
    سطح
    19
    Points: 1,216, Level: 19
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    291

    تشکرشده 1,029 در 261 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام
    خانم ارغوان اینجا کسی در مورد طلاق راهنماییت نمیکنه بیخود وقت خودتو تلف نکن

    کمکی هم که از دوستان بر میاد اینه که فکر میکنن شما آثار و تبعات طلاق رو نمیدونی و سعی میکنن برات باز گو کنن یا حس میکنن تصمیمت بدون فکر بوده یا دلخوری واگه کمی باهات صحبت کنن نظرت عوض میشه و ...

    مطمئن باش اگه چند سال هم اینجا مطلب بنویسی کسی در این خصوص راهنماییت نمیکنه
    سلام من ميخوام طلاق بگيرم دليل محكمه پسند ندارم لطفا از ابتدا راهنمايي كنيد بايد كجا برم چكار كنم

    شما همونقدر که برای همسرتون دلیل مناسب داشته باشید باید به دوستانی که اینجا مطلب ارسال میکنند دلیل ارائه بدید و همونطور که به نظر میرسه دلایلتون اینجا نمیتونه کسی رو مجاب کنه

  13. کاربر روبرو از پست مفید معاون کلانتر تشکرکرده است .

    parsa1400 (شنبه 31 خرداد 93)

  14. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 آبان 94 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 89 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    پارساجان من با يه وكيل هم صحبت كردم تقريبا حرفاي شما رو گفت تا نزديك دادگاه هم رفتم ولي چون تنها بودم نتونستم برم داخل نميدونم ترسيدم....
    در مورد مهريه كه گفته بودين بين دعواهامون بارها به شوهرم گفته م مهريه مو ميبخشم حتي خونه رو هم به نام خودت ميزنم من انقد عرضه دارم كه از پس زندگي خودم بر بيام فقط بذار من برم ولي مشكل اينجاس كه نميدونم ته دلش چيه
    در مورد دور از هم زندگي كردن من از خدامه بارها بهش گفتم ولي اون از خونه نميره منم جايي به جز خونه مامانم ندارم كه به هيچ وجه نميخوام برم اونجا من خيلي آدم توداري هستم حتي راجع به كوچكترين مشكلاتمونم با خانواده م حرفي نميزنم بقيه فكر ميكنن ما خيلي خوشبختيم و جالبه اينه كه شوهرم انقد مظلوم نماس و ظاهرشو حفظ ميكنه كه همه فك ميكنن اين خوشبختي رو مديون اونيم برعكس من انقد ساده و احمق و بي سياست و..... كه گاهي حالم از خودم بهم ميخوره
    من هميشه تو دعوا حرف طلاق رو ميزنم نميدونم شايد جدي نميگيره البته اون ميگه اگه تو بخواي حرفي نيس ولي اونروز كه بهش اس دادم من دارم ميرم دادگاه گفت الان اس ام استو براي مامانت ميفرستم منم گفتم هركاري دوس داري بكن البته ميدونه نقطه ضعف من اينه كه نميخوام خانواده م بفهمن واسه همين يه تصميمي گرفتم ميخوام چندوقت باهاش هيچ دعوا و مشاجره اي نداشته باشم برعكس خيلي هم باهاش خوب باشم بعد تو همون حال آرامش راجع به طلاق باهاش جدي حرف بزنم ايجوري شايد بفهمه من تصميمم قطعيه و فقط از رو عصبانيت حرف نميزنم شايد بتونم متقاعدش كنم فرضا هم كه قبول نكنه لااقل حرف دلشو ميفهمم اونوقت اگه قبول كرد كه چه بهتر اگه نه چاره اي نيس جز اينكه خودم اقدام كنم
    در ضمن دوستان عزيز من چون شاغلم و تو جامعه هستم بيشتر از هركسي تبعات طلاق رو ميبينم اگه خانه دار بودم يا شغلم آزاد بود شايد انقد درك نميكردم ولي من دارم ميبينم تو جامعه با يه خانم مطلقه چطور رفتار ميشه ميدونم احتمال زياد اول از همه كارمو از دست ميدم فرضا هم كه اينطور نباشه همه دندون تيز ميكنن واسه سوء استفاده از آدم ما اينجا خانم مطلقه داشتيم ولي همكاران محترم انقد حرفاي وحشتناك پشت سرش زدن انقد خونشو تو شيشه كردن كه خودش فرار كرد رفت تو فاميل و خانواده هم كه بدتر........ من همه اينا رو ميدونم ولي حاضرم همه تركم كنن ولي به آرامش برسم مطمئنم بعد از طلاق انقد كه الان تنهام تنها نميشم اونموقع شايد از جانب دوست و همكار و فاميل تنها بشم ولي الان از طرف همسرم تنهام

  15. کاربر روبرو از پست مفید ارغوان62 تشکرکرده است .

    parsa1400 (شنبه 31 خرداد 93)

  16. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    ارغوان جان من تایپکهای قبلی تونو نخوندم از این تایپکتون هم چیز زیادی دستگیرم نشد . مشکل شما با همسرتون چیه ؟ چرا میخواهید طلاق بگیرید . شما میگید نمیخواهید مادرتون بدونه اختلاف دارید اونوقت وقتی طلاق گرفتید اون نمی فهمه ؟ میگید جایی رو ندارید تا بتونید چند ماه جدا از هم زندگی کنید . بعد از طلاق کجا زندگی خواهید کرد؟ طبعات طلاق رو میدونید ولی باز میگید میخوام به ارامش برسم . شما به جای اینکه به حل مشکلتون فکر کنید . دارید یه مشکل دیگه ایجاد میکنید . طرح مسئله کنید و راه حلهای ممکن رو برای مسئله تون بررسی کنید . طلاق اخرین و بدترین راه حله . شما با طلاق موقعیت و شغل و دوستان و همسر و خونه و خیلی چیزای دیگه رو از دست میدید . در مقابل چی به دست میارید ؟ ارامش؟ !

  17. 2 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    parsa1400 (شنبه 31 خرداد 93), مهربونی... (دوشنبه 02 تیر 93)

  18. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 آبان 94 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-03
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    2,416
    سطح
    29
    Points: 2,416, Level: 29
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 89 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نميدونم واحدجان گيجم هنگم
    من نگفتم بعد طلاق زندگي بهتري در انتظارمه ولي ديگه ميدونم واسه خودم زندگي ميكنم اونجوري كه خودم ميخوام
    تنها ميشم؟ خب الانم خيلي تنهام
    عصبي ميشم رواني ميشم؟الانم هستم
    خونه و ....... ازدست ميدم؟ دوباره ميسازم مهم نيست
    چي رو از دست ميدم كه ارزش نگهداري رو داشته باشه؟
    مشكل من با همسرم رو پرسيده بودين تو همين تاپيك تو پستهاي قبليم نوشتم اگه منظورتون اينه كه معتاد و دزد و قاچاقچيه؟ نخير نيست ولي من و شما آدمهاي تحصيلكرده اي هستيم مگه از زندگي فقط همينو ميخوايم؟
    من هميشه سعي كردم بهترين باشم تو درس تو كار تو ورزش هنر.... حق من نيست بعد از اينهمه تلاش به زندگي برسم كه اصلا ايده آلم نيست چرا بايد تا آخر عمرمون تو برزخ بمونيم فقط بخاطر اسم طلاق؟ من خودمم از اسم طلاق وحشت دارم ولي گاهي يعني اكثر وقتها واقعا احساس ميكنم از شوهرم از خودم از زندگيم بيزارم من بعد از ازدواج به خاطر فشار قسط و مشكلات ادامه تحصيل ندادم با اينكه شاگرداول و معدل الف تو دوره ارشد بودم موسيقي رو ول كردم و خيلي چيزاي ديگه رو حتي تفريحامو فقط كار كردم به خاطر زندگيمون چون شوهرم درآمد كمي داره الان ميبينم واقعا افسرده شدم تلاش براي يه زندگي كه اصلا ارزششو نداش زندگي كه من دنبالش بودم اين نبود
    ما از هيچ لحاظي شبيه هم نيستيم هيچ حرفي براي گفتن نداريم هيچ علاقه مشتركي هيچي من اهل شعر و كتابم ولي هميشه تنها ميخونم چون اون دستش به كتاب نخورده من به شدت عاشق فوتبال و ورزشم ولي هيچوقت نمياد بشينه با من فوتبال ببينه تازه هيجان و ناراحتي منو مسخره ميكنه ميگه چي بهت ميرسه
    من عاشق طبيعتم مخصوصا شب ولي اون ترجيح ميده زود بره بخوابه چون خسته س
    عصبي و بي حوصله و بددهنه سرده بي احساسه هيچوقت سورپرايز نميكنه گل و هديه حتي واسه روز زن نميخره من هميشه اينكارا رو واسش ميكنم
    گاهي دست بزن داشته دو سه بار كه خيلي عصباني شده
    تو مسايل اعتقادي هم مثلا مومنه ولي اعتقادات مسخره اي داره انگار از رو ترس و تكليف خيلي كارا رو انجام نميده مثلا اعتقاد داره آدم مجرد اگه چشم چرون باشه اشكال نداره البته نميدونم الانم هست يا نه من اصلا چكش نميكنم كه به كي نگاه كرد يا نكرد چون اصلا حساس نيستم
    بهرحال مشكلات ما يكي دو تا نيس ما هرروز مثل دوتا غريبه زندگي ميكنيم اگه هم دو كلمه حرف بزنيم يا جايي بريم جنگ و دعوا ميشه الان ديگه سعي ميكنيم كاري به كار هم نداشته باشيم انگار براي هم اصلا وجود نداريم

  19. کاربر روبرو از پست مفید ارغوان62 تشکرکرده است .

    مهربونی... (دوشنبه 02 تیر 93)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 07 بهمن 96, 00:37
  2. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 فروردین 94, 19:00
  3. چرا همه دوستام باهام قهر میکنند؟
    توسط کیت کت در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: شنبه 16 اسفند 93, 19:33
  4. دوستان کمک یه مشاور میخوام برا دوستام معتاد به استمناء (جلق) شدن
    توسط infodltube در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 اردیبهشت 92, 00:07
  5. من و دوستام
    توسط بالهای صداقت در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 آبان 89, 12:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.