به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 49 , از مجموع 49
  1. #41
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آبان 95 [ 19:37]
    تاریخ عضویت
    1393-1-03
    نوشته ها
    71
    امتیاز
    2,112
    سطح
    27
    Points: 2,112, Level: 27
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 174 در 61 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط meysam61 نمایش پست ها
    درود
    ممنون از شما سروران قراره امروز با مریم صحبت کنم بالاخره راضی شد خیلی استرس دارم مثل بار اولی که رفتم خواستگاریش ایندفعه یخورده بیشتره بهش اس ام اس زدم که ممنون پذیرفتی باهم صحبت کنیم جواب داد خواهش میکنم ظاهرا عصبانی نیست
    اقا میثم عزیز امیدوارم که همیشه شاد باشی

    چند نکته ظریف رو عرض کنم

    مطمئنا میدونید همسر سابقتون از چه گلی خوشش میاد پس بدون گل به ملاقات نروید ( نیاز به دسته گل نیست گاهی یک شاخه تاثیرش بیشتره )

    از احساسات کاذب جلوگیری کنید

    وقتی با همسر سابقتون دارید صحبت میکنید اصلا وسط صحبت هاش نپرید و دلیل و برهان که چرا قبلا اینجوری بودم میخواهم اینده اینجوری باشم نیاورید . با اشتیاق گوش کنید

    سعی نکنید تو همون برخورد اول از سختی ها و مشکلات گذشته و این چند وقت بیش از اندازه صحبت کنید

    پیش نیاز برای دیدارهای بعدی رو به وجود بیاورید

    وقتی خانومتون خواست بره بهش پیشنهاد کنید به برسونیدش اگر قبول نکرد بگید موقعی که به منزل رسید خبرتون بده

  2. 6 کاربر از پست مفید ذمانح تشکرکرده اند .

    del (چهارشنبه 04 تیر 93), Eram (پنجشنبه 05 تیر 93), meysam61 (سه شنبه 03 تیر 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), مقیمی (سه شنبه 03 تیر 93), مصباح الهدی (سه شنبه 03 تیر 93)

  3. #42
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 خرداد 94 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1393-3-08
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    2,211
    سطح
    28
    Points: 2,211, Level: 28
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    262

    تشکرشده 312 در 141 پست

    Rep Power
    32
    Array
    میثم مبارکه خیلی هم مبارکه ایشالله خوشبخت شی .ازت خواهش می کنم این سایتو ترک نکن.باعث میشه همیشه به خونوادت توجه داشته باشی.باعث میشه این دوران سختت یادت نره .باعث میشه یادت نره زنتو با چه مشقتی دوباره به دست آوردی.یا علی

    - - - Updated - - -

    میثم .من قوه تخیلم عالیه می خوام یه چند تا فانتزی بهت بدم واسه بعد از ازدواج.اولا تنها معیار زندگیت میشه کی؟مریم و دخترت.آب می خوری باید ببینی مریم خوشش می آد یا نه.شیر فهم شد؟ حالا فانتزی ها:میثم فکر نکنی خرت از پل گذشت همه چی تموم شد باید تو زندگی دست پیش بگیری پس نیفتی.نباید بزاری کارد به استخون برسه بعد فکر چاره بیفتی.ببین الکی براش هدیه می گیری همین جور بی خودی می بوسیش اگه دلیل هم پرسید می گی نمی دونم.عید و تابستون حتما می ری مسافرت .گاهی با دخترت گاهی بدون دخترت.صبحا با یه بوسه بیدارش می کنی.پهلوی هم می خوابید .تو مهمونی ها حدالامکان نزدیک هم می شینید..ولی به نظرم نمی خواد تا یه مدت تو مهمونی ازش تعریف کنی....یادش نیار....اگه یهو بیوفتی تو وادی افراط می فهمه بازم احساسی شدی.....سورپرایز های عالی داشته باش طوری که بتونی همه ی عمرت اونارو انجام بدی.....با خونوادم یه مدت تعطیل می کنی.....تا بفهمه مهم ترین آدم زندگیت اونه نه مامانت....نه که به مامانا بی احترامی کنی نه ولی هر کی یه جایی داره.....با دخالت اطرافیان فوق العاده برخورد می کنی.......جشن تولد یادت نره......تاریخ ازدواجتون همون قبلی باشه بهش بگو من تو ظاهر ازت جدا شدم ولی تو باطنم حتی بیشتر از قبل بهت علاقه مند شدم تازه فهمیدم چه گوهری رو از دست دادم....از این به بعد میشه مریمت ...بهش نمی گی مریم...میگی مریمم.....اگه صدات کرد می گی جونم نه .هان و بله و......مواظب عشقت باش همه جوره.مخلصتم میثم.رو ما حساب کن

  4. 5 کاربر از پست مفید سعیداطی تشکرکرده اند .

    Eram (پنجشنبه 05 تیر 93), khaleghezey (چهارشنبه 04 تیر 93), meysam61 (سه شنبه 03 تیر 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), ساحل75 (چهارشنبه 04 تیر 93)

  5. #43
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 شهریور 93 [ 16:39]
    تاریخ عضویت
    1393-3-24
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    283
    سطح
    5
    Points: 283, Level: 5
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 79 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود فراوان
    با مریم صحبت کردم البته من بیشتر شنونده بودم فقط ازش بابت رفتارم عذرخواهی کردم گفتم بیا دوباره شروع کنیم بخاطر خودمون دخترمون مریم گفت به شرطی که باهم مشاوره بریم چند تا شرط هم گذاشت1_خونه مستقل گرفتن مکانش رو خودش انتخاب کنه و سندش به نامش باشه2_حق طلاق با اون باشه3_ارتباطمون با خانوادم کمتر باشه4_خودشم به هیچ عنوان پاشو خونه پدرم نمیذاره اونا هم حق ندارند بیاند گفتم اگه همشو بپذیرم دوباره زنم میشی؟گفت چند جلسه باید مشاوره بریم بعد تصمیم میگیرم بهش گفتم چه حسی نسبت به من داری؟با تبسمی زیبا گفت کوفتوقتی خندیدم گفت هر هر رو آب بخندی این زن چقدر عوض شد وقتی خشن میشه جذابتر میشهموقع خداحافظی هم گفتم مریمم دوست دارم گفت بیخود یه خورده جلوتر که رفتم گفت مواظب خودت باشزنا عجب موجوداتیند بلانسبت شماهااخجون دوباره دارم داماد میشم

  6. 12 کاربر از پست مفید meysam61 تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (چهارشنبه 04 تیر 93), Eram (پنجشنبه 05 تیر 93), khaleghezey (چهارشنبه 04 تیر 93), mohammad6599 (سه شنبه 03 تیر 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), parsa1400 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), نادیا-7777 (سه شنبه 08 اردیبهشت 94), مهربونی... (چهارشنبه 04 تیر 93), مصباح الهدی (سه شنبه 03 تیر 93), ذمانح (چهارشنبه 04 تیر 93), سوده 82 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), ساحل75 (چهارشنبه 04 تیر 93)

  7. #44
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 آذر 93 [ 02:54]
    تاریخ عضویت
    1392-6-04
    محل سکونت
    زیر سایه خدا...
    نوشته ها
    517
    امتیاز
    3,053
    سطح
    34
    Points: 3,053, Level: 34
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 147
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    143

    تشکرشده 599 در 247 پست

    Rep Power
    62
    Array
    تبریک خیلی براتون خوشحالم مشاوره رو حتما برید براتون خوبه موفق و شاد و خوشبخت باشید
    تمام سختی دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد خدایا میدانم که میبینی!

  8. 5 کاربر از پست مفید بهار_68 تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (چهارشنبه 04 تیر 93), khaleghezey (چهارشنبه 04 تیر 93), meysam61 (سه شنبه 03 تیر 93), mohammad6599 (سه شنبه 03 تیر 93), سوده 82 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94)

  9. #45
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array
    تبریک میگم به شما و امیدوارم کلبه ی عشقتون دوباره سرپا شه. اما

    "به شرطی که باهم مشاوره بریم چند تا شرط هم گذاشت1_خونه مستقل گرفتن مکانش رو خودش انتخاب کنه و سندش به نامش باشه2_حق طلاق با اون باشه3_ارتباطمون با خانوادم کمتر باشه4_خودشم به هیچ عنوان پاشو خونه پدرم نمیذاره اونا هم حق ندارند بیاند"

    آقا میثم، یعنی شما میخواید همه ی این شروط رو بپذیرید؟
    فکر نمی کنید بازم دارید احساساتی پیش میرید؟
    شرط اولشون مبنی بر مشاوره رفتن، به نظرم شرط قابل قبولیه و خیلی هم میتونه به هر دوی شما برای شروع دوباره کمک کنه.
    خونه ی مستقل گرفتن هم چیزی هست که برای مستقل بودن زندگیت و تصمیم گیریهات کمکت میکنه، اما بعدش زدن سند به نام همسرت و تعیین مکان زندگیتون یه کم؟!
    کم کردن ارتباطت با خانواده ات هم میتونه همسرت رو دلگرم تر کنه نسبت به اولویت بندی شما در زندگی.
    اما شروط دیگه اش به نظرم یه مقدار عقلانی به نظر نمی رسه.
    وقتی خونه ی مادرو پدرت نیاد و نذاره که بیان، به نظرت بازم یه فصل جدیدی از اختلافات توی زندگی تون باز نمیشه؟
    یا داشتن حق طلاق، برای اینکه مریم زودتر از همیشه تصمیم گیری کنه، به نظرم درست نیست؟

    فکر کنم بهتره با همسرت منطقی تر صحبت کنی و بهش بفهمونی در عین اینکه عاشقش هستی و دوست نداری دنیا رو بدون اون تجربه کنی، اما بزرگ تر شدی و باید بیشتر فکر کنی و بالغانه تصمیم بگیری.
    --------------
    بهش بگو، بیشتر از اون چیزی که تصور میکنی دوست دارم، هم تو رو هم دخترم رو. اما دیگه دلم نمی خواد زندگیم مثل قبل باشه، در مورد شروطش فکر میکنم یا فکر کردم و به نظرم این شروطت درست و منطقی هستند. اما در مورد شروط دیگه ات باید توی جلسات مشاوره، پیش یه متخصص مطرح کنیم و نتیجه بگیریم.
    بگو، مریم من یه حسی نسبت به تو دارم، که هیچ وقته دیگه نسبت به هیچ کس دیگه ای تجربه نکردم، اما دیگه وقتشه که با عقل و منطق تصمیم گیری کنم و زندگیم رو بسازم.
    همسرت باید احساس کنه که شوهرش بزرگ شده و روی مسائل فکر میکنه و تصمیم میگیره.
    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.


  10. 4 کاربر از پست مفید del تشکرکرده اند .

    meysam61 (شنبه 01 شهریور 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), مهربونی... (چهارشنبه 04 تیر 93), ساحل75 (چهارشنبه 04 تیر 93)

  11. #46
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 30 خرداد 94 [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1393-3-08
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    2,211
    سطح
    28
    Points: 2,211, Level: 28
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Overdrive1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    262

    تشکرشده 312 در 141 پست

    Rep Power
    32
    Array
    بادا بادا مبارک بادا.ایشالله مبارک بادا.آخجون باید بیایم عروسی.ما رو که دعوت می کنی نه؟........میثم جان .جان همون مریمت اینجا رو ول نکن........هر روز بیا.......خیلی خوبه......حتی اگه حوصله هم نداشتی فقط بیا یه چرخ بزن برو.......همین که این سایت تو رو به فکر زندگیت می ندازه خودش خوبه.......مخلصتم......یا علی

  12. 2 کاربر از پست مفید سعیداطی تشکرکرده اند .

    meysam61 (شنبه 01 شهریور 93), مهربونی... (چهارشنبه 04 تیر 93)

  13. #47
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 بهمن 95 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-30
    محل سکونت
    زیر آسمان خدا
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    4,750
    سطح
    43
    Points: 4,750, Level: 43
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 916 در 198 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام . تبریک میگم.
    به نظر من هم شرط اینکه اصلا نمیام خونه پدر شما و آنها هم نیایند، منطقی نیست.
    اینطوری میشه حذف صورت مسئله...
    موفق باشید

    تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن
    در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن


  14. کاربر روبرو از پست مفید Kamelia-94 تشکرکرده است .

    meysam61 (شنبه 01 شهریور 93)

  15. #48
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 21 فروردین 94 [ 22:39]
    تاریخ عضویت
    1392-2-24
    نوشته ها
    136
    امتیاز
    1,967
    سطح
    26
    Points: 1,967, Level: 26
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    42

    تشکرشده 182 در 88 پست

    Rep Power
    24
    Array
    سلام
    با اينکه خودم به شدت درگير مشکل خاصي توي زندگي ام شدم ولي پيگير کارشما بودم وازاينکه سعي وتلاش مجدد شما درحال نتيجه دادن هست بسيار خوشحالم سعي کنيد با درايت وتدبيربيشتري درزندگي رفتارکنيد ...واقعا بعضي اشتباهات قابل جبران وبرگشت پذيرنيست ..... همچنين بعنوان يه برادر تقاضا دارم براي ادامه اين زندگي وآسيب هاي گذشته برنامه ريزي داشته باشيد .تصورنفرماييد برگشتن شما به زندگي قبلي يعني پايان مشکلات وفراموشي تلخي هاي گذشته .... توجه داشته باشيد همسرتان عليرغم بازگشت به زندگي که ممکنه بخشي اش بخاطر فرزندتان باشه داراي روحيه رنجور .... حساس ودل شکسته وغروري جريحه دارميباشد که اگه دقت نکنين خداي نکرده مدتي بعد به همين وضعيت چندماه قبل برميگرديد ....با چشماني باز حرکت کنين .............. براتون قشنگ ترين لحظه ها رو آرزومندم

  16. 3 کاربر از پست مفید ardeshirk تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 08 تیر 93), meysam61 (شنبه 01 شهریور 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94)

  17. #49
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 فروردین 94 [ 07:23]
    تاریخ عضویت
    1391-7-09
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    2,647
    سطح
    31
    Points: 2,647, Level: 31
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    74

    تشکرشده 74 در 46 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط meysam61 نمایش پست ها
    درود فراوان
    با مریم صحبت کردم البته من بیشتر شنونده بودم فقط ازش بابت رفتارم عذرخواهی کردم گفتم بیا دوباره شروع کنیم بخاطر خودمون دخترمون مریم گفت به شرطی که باهم مشاوره بریم چند تا شرط هم گذاشت1_خونه مستقل گرفتن مکانش رو خودش انتخاب کنه و سندش به نامش باشه2_حق طلاق با اون باشه3_ارتباطمون با خانوادم کمتر باشه4_خودشم به هیچ عنوان پاشو خونه پدرم نمیذاره اونا هم حق ندارند بیاند گفتم اگه همشو بپذیرم دوباره زنم میشی؟گفت چند جلسه باید مشاوره بریم بعد تصمیم میگیرم بهش گفتم چه حسی نسبت به من داری؟با تبسمی زیبا گفت کوفتوقتی خندیدم گفت هر هر رو آب بخندی این زن چقدر عوض شد وقتی خشن میشه جذابتر میشهموقع خداحافظی هم گفتم مریمم دوست دارم گفت بیخود یه خورده جلوتر که رفتم گفت مواظب خودت باشزنا عجب موجوداتیند بلانسبت شماهااخجون دوباره دارم داماد میشم

    میثم جون از شنیدن این خبر خوشحال شدم یادت هست در پست قبلی از اعلام یه پیششرط بت پیشگویی کردم؟؟(وبت گفتم که احتمال میرود شروطی را برات بزارد؟!))
    بنظرم باتوجه به سوابق وهارت زیادی که اعضا درامور مشاوره دارند ولی به حد من که 3 تا زن گرفته ام ممکنه این موجودات زنها را نشناسند پس دقیقا گوش کن ببین چی میگم وهمونو بکن تا پیروز میدون بشی!!!
    1-اگه برات شرط گذاشت که مامان وبابات بخونه ت نیایند قبول کن چون این شرط او از ترس وامنیت زندگی خودش هست نه ازروی نفرت ..موقعیکه امنیت زندگی را احساس کرد مطمن باش هرزگاهی خانواده ترا خودش بمهمونی دعوت خواهد کرد ومهربانی ها باز سرجاش میاد.
    2-حق طلاق را تا حدی قانع کن که با تو باشد.واینگونه بش تفهیم کن کهبخاطر علاقه وزیاد ودوست داشتن واقعی وازترس دست دادن روز مبادا دلت راضی بقبول حق طلاق نیست اگه دیدی زیاد مقاومت میکنه اونو هم قبول کن اخه فرزندتون بزرگ میشه واز این به بعد خودش از طلاق گرفتن شرم میکنه .
    3-سعی کن انچنان لطیف باشی که اون خودش عاشقت باشه..
    درمشاور ه هم سعی کن صادق ودوست داشتنو ثابت کنی.مطمن باش قله را فتح کرده ای به امید روز برگشت مریم مقدستان.

  18. 2 کاربر از پست مفید bkaf38 تشکرکرده اند .

    meysam61 (شنبه 01 شهریور 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94)


 
صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.