به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 49
  1. #21
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اولا خیلی خوبه سعی در جبران اشتباهاتی که داشتی داری
    با سپاس از کامران عزیز دوست من نترس خانومت قرار نیست کاری انجام بده یا ازدواج مجدد کنه صبور باشید لطفا اولین کار شما نیاز دارید آرامش خودتان را حفظ کنید.
    قرار نیست با رفتن پیش مشاور بکلی عوض بشید و تغییر کلی کنید میرید اونجا میشینید صحبت میکنید نقاط ضعف و قوت خودتان را توسط مشاور شناسایی میکنید و سعی میکنید تا این خلاء ها را با کمک متخصص پرکنید

    عجله نکن لطفا اول کامل روی خودت کار و وقتی مشاور به این نتیجه رسید که آمادگی شروع مجدد رابطه با همسرت را داری برو جلو و به خانومت ثابت کن فرق کردی
    اولین قدم را خوب برداشتی اینکه متوجه اشتباهاتت شدی وق بول کردی که باید جبرانش کنی خوب بسم الله شروع کن ماهم کمکت میکنیم

    راستی اگه برات سخته همزمان با تایپیک عمومی میتوانی از مشاوره تخصصی اساتید سایت هم استفاده کنی:


    http://www.hamdardi.net/payments.php

    حق اشتراک يکماهه انجمن آزاد 10000 تومان
    حق اشتراک 3ماهه انجمن آزاد 28000 تومان
    ولي بهتره که سه ماهش را پرداخت نماييد
    چنتا حسن داره.1.بصورت انلاين مشاوريد سايت در اختيار شما هستن و لازم نيست وقت بگيريد يا از منزل خارج بشيد.2.قيمت مناسب نسبت به بيرون 3. از همه مهمتر حداقل خيالت راحته سايت داراي مشاورين متخصص و باتجربه اي هستش
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  2. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    meysam61 (دوشنبه 26 خرداد 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), مهربونی... (دوشنبه 26 خرداد 93)

  3. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آبان 95 [ 19:37]
    تاریخ عضویت
    1393-1-03
    نوشته ها
    71
    امتیاز
    2,112
    سطح
    27
    Points: 2,112, Level: 27
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 38
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 174 در 61 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    اقا میثم ابتدا ارزو میکنم به خواسته دلتون برسید

    و اما بعد

    اقا میثم عزیز دو نکته در پست های شما به وضوح دیده میشود

    1. از رفتار گذشته پشیمان شده ای و خواستار بازگشت همسر سابقتون هستید

    2. فوران احساسات ( یه جورایی مثل جوان هایی که برای بار اول عاشق میشوند البته با شدت کمتر )

    من همیشه قدرت کار تیمی رو بیشتر از انفرادی میدونستم پس به شما پیشنهاد میکنم با روش گروهی به پیش برید چطور ! عرض میکنم

    اما قبل از اینکه بخواهم در مورد کار گروهی چیزی عرض کنم باید در مورد احساسات صحبت کنیم

    شما یک تیم فوتبال رو در نظر بگیرید وقتی تیم گلی عقب باشه به صورت مداوم حمله میکنه تا گل خورده رو جبران بکند در ابتدا تیم به صورت منطقی حمله میکنه اما وقتی حمله ها جواب مطلوبی نمیده احساسات دخیل میشه

    وقتی احساسات دخیل شد تیم از منطق خارج میشه و حرکات عجیبی انجام میده که برای هر تماشاگری بدون مفهوم هست

    در این زمان هست که تیم حریف با توجه به احساسی شدن تیم گل های بیشتری رو میزند و نتیجه مطلوب خود رو بدست می اورد

    حال حرکات و رفتار شما بی شباهت به تیم فوتبال نیست

    شما همسرتون رو به هر دلیل از دست داده و مدت ها به فکر تغییر در رفتار خود بوده اید ( شاید در عمل نیز تغییرت رخ داده باشه ) در این زمان شما برای نتیجه گرفتن احساسات رو دخیل کرده اید اما وقتی احساسات دخیل شده کارهای منطقی کمتری صورت میگیره

    پس بهتره کمی خویشتن داری بیشتری بکنید

    -------------------------

    اما در مورد کار گروهی

    تا اینجا که شما در خواست خود رو به همسر سابقتون اطلاعات داده اید به نظرم کار خوبی بوده

    اما به نظرم بهتر بود ابتدا با مادرتون کاملا در ارامش و با احترام بیشتر صحبت میکردید بالاخره به گفته شما قسمتی از این مشکل پیش امده از سوی مادرتون بوده

    هنوز هم دیر نشده ابتدا بامادرتون صحبت کنید نظرات و اعتقادات همدیگر رو بیشتر جویا بشید

    به فرض اینکه شما باز همسرتون رو بدست اوردید اما وقتی مادرتون دلخور و ناراحت باشن امکان ایجاد مشکل باز هم وجود دارد

    فشار بیش از اندازه به همسر سابقتون به صورت مستقیم ( از طرف شخص شما ) ممکنه نتیجه ای کاملا دور از انتظار داشته باشه

    شاید بهتر باشه با کمک مادر ، خواهر ، پدر همسر سابقتون وارد عمل بشوید ( فردی که بتواند نقش یک واسط رو برای ابتدای کار بازی کند )

    پاورقی: ببخشید باید برم بیرون - موفق باشید

  4. 3 کاربر از پست مفید ذمانح تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 28 خرداد 93), meysam61 (دوشنبه 26 خرداد 93), مصباح الهدی (دوشنبه 26 خرداد 93)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 فروردین 94 [ 07:23]
    تاریخ عضویت
    1391-7-09
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    2,647
    سطح
    31
    Points: 2,647, Level: 31
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    74

    تشکرشده 74 در 46 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام!!
    زجر دردی که تو میکشی وسوز دلی که تحمل میکنی تصورش سخت هست حالا چه برسه به واقعی بودنش!!!
    دوست عزیز!!تو خونواده هرکسی جایگاهی دارد باید در هر حال عدالت رعایت شود وسلسله مراتب احترام بزرگ وکوچکتری هم همینطور!!
    حال که خانمتون درمقابل اینهمه حرفهای مادرت سکوت کرده ودرنهایت صبرش تموم شده ویه چیزی گفته بخاطر اون نباید طلاقش می دادی؟
    لیاقت اون آنقدر بالاتر هست که بااین وضع از مهریه اش گذشته!!!این یعنی یک قهرمانی هست با انکه طرف درعین دشمنی هم با تو باز برای تو رحم می کند وگرنه میتونست همه ریال مهریه شو بگیره!!!پس واقعا دوستت دارد که با تو همچین نکرد!!همچین خانمها گوهرناب زمانند باید بجای دوست داشتن آنها را ستود!!


    بنظر بنده با جسارت وشجاعت کامل برو دم خونه شون وتوی خونه اگه راهت دادند با خانوادش وخودش صحبت کن وهیچگونه التماس وگریستن هارا موجب خواری وذلت ندان چون هنوز تو به اون خانم مدیون هستی واگه میتونی مادرتو هم ببر تا راضی بشه برگرده ومطمن باش بارفتن مادرت اونهم بر میگرده!!!
    اما این تصور میرود که ممکن هست برات شرط بگذارد که زندگی مستقل داشته باشی ودور از مادرت!!!!!!اینو هم قبول کن!!!این خانم ادم خوبی هست که بااینهمه بدیهای تو از حقش گذشته وموجب رنجیدنت نشده !!!
    پیامک دیگه چیه؟شهامت داشته باش زنگ بزن آرومش کن ومنطقی باش حرف بزن بزار هرچی برات بد وبیراهه گفت بگوید چون اینها همونهایی هستند که شما نثار ایشون کرده اید وتحمل کن انشالله که روزی همینجا بخونیم که نوشته ای مریم مقدس بخونه تون تشریف فرماشد.
    به امید همان روز درانتظار ودعاگویی مینشینیم.

  6. 2 کاربر از پست مفید bkaf38 تشکرکرده اند .

    meysam61 (سه شنبه 27 خرداد 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94)

  7. #24
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 شهریور 93 [ 16:39]
    تاریخ عضویت
    1393-3-24
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    283
    سطح
    5
    Points: 283, Level: 5
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 79 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود و با تشکر از شما عزیزان
    با مادرم صحبت کردم مادرم پی به اشتباهاتش برد و اظهار پشیمونی میکرد و میگفت هر کاری از دستم بر بیاد برات میکنم قراره بابا و مامان برند خونه پدر مریم و باهاشون صحبت کنند امیدوارم راشون بدند.من بطور مداوم به مریم اس عاشقانه میدم ولی جوابی دریافت نمیکنم خودمو امیدوار میکنم میگم شاید داره آروم میشه.امروز عصر میخوام برم پارک پیش دخترم و مریم خدا کنه منو بپذیره

  8. کاربر روبرو از پست مفید meysam61 تشکرکرده است .

    برومند (سه شنبه 27 خرداد 93)

  9. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 آبان 94 [ 18:04]
    تاریخ عضویت
    1393-3-11
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    1,126
    سطح
    18
    Points: 1,126, Level: 18
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    98

    تشکرشده 34 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام آقا میثم انتظار نداشته باشین با چند تا پیام عاشقانه ایشون شما رو ببخشند دلشون شکست و واسه ترمیمش نیاز به زمانه شاید ماهها طول بکشه ولی شما نا امید نشید و تلاشتون رو بکنید.هر وقت به دیدنش میرید واسه دخترتون و و مریم خانوم یه هدیه بگیرید اگر شما رو نپذیرفت اصرار نکنید بهش فرصت فکر کردن بدید

  10. 5 کاربر از پست مفید برومند تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 28 خرداد 93), meysam61 (سه شنبه 27 خرداد 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), مصباح الهدی (یکشنبه 01 تیر 93), سوده 82 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94)

  11. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آذر 93 [ 01:28]
    تاریخ عضویت
    1393-1-03
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    435
    سطح
    8
    Points: 435, Level: 8
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 72 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام داداش میثم

    ببخشید ولی شما هنوز لیاقت بخشیده شدن نداری

    این چه رفتاری بود با مادر؟؟ چرا برای بدست آوردن یکی باید دل یکی دیگرو بشکنی؟

    شما اول باید احترام گذاشتن به والدین رو یاد بگیرید بعد همسر و پدر خوبی باشید.

  12. 4 کاربر از پست مفید نیمه پنهان ماه تشکرکرده اند .

    meysam61 (سه شنبه 27 خرداد 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), مصباح الهدی (یکشنبه 01 تیر 93), برومند (دوشنبه 02 تیر 93)

  13. #27
    Banned آغازکننده
    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 شهریور 93 [ 16:39]
    تاریخ عضویت
    1393-3-24
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    283
    سطح
    5
    Points: 283, Level: 5
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 79 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نیمه پنهان ماه نمایش پست ها
    سلام داداش میثم

    ببخشید ولی شما هنوز لیاقت بخشیده شدن نداری

    این چه رفتاری بود با مادر؟؟ چرا برای بدست آوردن یکی باید دل یکی دیگرو بشکنی؟

    شما اول باید احترام گذاشتن به والدین رو یاد بگیرید بعد همسر و پدر خوبی باشید.
    من از مادرم عذرخواهی کردم دستشو بوسیدم هر چند الانم عذاب وجدان دارم.ولی نگید که لیاقت بخشش ندارم رو زخمم نمک نپاشید مریمو امروز تو پارک دیدم بهم گفت خواستگار داره خیلی عصبانی بود خدایا کمکم کن امیدوارم مریم دروغ گفته باشه اصلا خوب نیستم

  14. 4 کاربر از پست مفید meysam61 تشکرکرده اند .

    morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), مهربونی... (چهارشنبه 28 خرداد 93), مصباح الهدی (یکشنبه 01 تیر 93), برومند (دوشنبه 02 تیر 93)

  15. #28
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز شما نیاز دارید برید پیش مشاور تا مهارت های لازم برای زندگی متاهلی را بدست بیاورید.
    یا مقالات سایت را مطالعه کنید.
    برای همسرت متوجه بشه اشتباهت را قبول کردی و سعی در اصلاحش داری و اینکه با رفتن پیش مشاور و مشورت گرفتن از یک متخصص سعی در اصلاح رفتارهای اشتباه خودت که از روی نداشتن مهارت بوده و مقصر هم نبودی داری.
    اینجوری زودتر به نتیجه میرسی
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  16. 7 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    anisa (چهارشنبه 28 خرداد 93), meysam61 (یکشنبه 01 تیر 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), مهربونی... (چهارشنبه 28 خرداد 93), مصباح الهدی (یکشنبه 01 تیر 93), برومند (دوشنبه 02 تیر 93), سوده 82 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94)

  17. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 فروردین 98 [ 11:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-18
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    5,259
    سطح
    46
    Points: 5,259, Level: 46
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    1,092

    تشکرشده 246 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array
    میثم 61
    ناراحت نباش برادر عزیز
    خداوند از نیت دل آدما آگاهه.
    همین برای درست شدن همه چیز کافیه. همینکه از ته ته قلبت خواهان رفع این مشکل باشی، خداوند کارت رو اصلاح میکنه.
    تلاش کن ، ناامید نشو.
    اما انتظار نداشته باش خیلی زود به اونچه که میخوای برسی. زمان میبره تا اون اعتماد شکسته ترمیم بشه.
    برای اولین قدم پدر و مادرتونو برای عذرخواهی و خواستگاری به منزل مریم بفرستید.
    بعد بیاین و توضیح بدین که چی شده تا دوستان راهنمایی تون کنن.
    در ضمن حرفها و پست های خاله قزی و مدیران تالار رو بخونید. مهارت هایی رو باید کسب کنید. به لینک هایی که دوستان معرفی کردن، مراجعه کنید. تمرین و تمرین وتمرین...

    - - - Updated - - -

    میثم 61
    ناراحت نباش برادر عزیز
    خداوند از نیت دل آدما آگاهه.
    همین برای درست شدن همه چیز کافیه. همینکه از ته ته قلبت خواهان رفع این مشکل باشی، خداوند کارت رو اصلاح میکنه.
    تلاش کن ، ناامید نشو.
    اما انتظار نداشته باش خیلی زود به اونچه که میخوای برسی. زمان میبره تا اون اعتماد شکسته ترمیم بشه.
    برای اولین قدم پدر و مادرتونو برای عذرخواهی و خواستگاری به منزل مریم بفرستید.
    بعد بیاین و توضیح بدین که چی شده تا دوستان راهنمایی تون کنن.
    در ضمن حرفها و پست های خاله قزی و مدیران تالار رو بخونید. مهارت هایی رو باید کسب کنید. به لینک هایی که دوستان معرفی کردن، مراجعه کنید. تمرین و تمرین وتمرین...

  18. 4 کاربر از پست مفید مهربونی... تشکرکرده اند .

    khaleghezey (چهارشنبه 28 خرداد 93), meysam61 (یکشنبه 01 تیر 93), برومند (دوشنبه 02 تیر 93), سوده 82 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94)

  19. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 22 بهمن 95 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1393-1-30
    محل سکونت
    زیر آسمان خدا
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    4,750
    سطح
    43
    Points: 4,750, Level: 43
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 916 در 198 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام آقای میثم 61.
    من شرح حاتون رو خوندم.
    مادر و پدر همسر سابقتون چه رابطه ای با شما داشتند؟
    احساس میکنم خیلی نقش کمرنگی داشتند.
    به نظر من اول خودتون برید و با بزرگترش صحبت کنید. با این عصبانیت همسر سابقتون اگر پدر و مادرتون رو اول بفرستید خونه مریم خانم، ممکنه کار خراب تر بشه. البته نظر من اینه. که بهش بگید مادرتون پشیمون و سراغش رو میگیره. بهش بگید که به اشتباهاتتون پی بردید.
    قبل از انجام هر عملی فکر کنید که از روی احساسات نباشه.
    در مورد خواستگار هم خیلی خوشبین نباشید که داره دروغ میگه چون با توجه به مهربونیشون احتمالش زیاده که خواستگار داشته باشه و بخواد زندگی بهتری رو تشکیل بده.
    آقا میثم اینکه شما اول باید اقدام کنید و بعد خانوادتون، فقط یک پیشنهاد بود. باز هم هر چه دوستان و مشاوران عزیز بگن درسته. بنده فقط نظرم رو گفتم.
    ضمنا به توصیه های دوستان عمل کنین و فقط محض درد و دل به اینجا نیاید.
    به امید روزی که دوباره با مریم زیر یک سقف زندگی کنید البته شادتر و به دور از تأثیرپذیری از گفته های دیگران.
    روی رفتار خودتون دقیق بشید. اونقدر تغییر کنید که نه حرف همسرتون روی رفتار با مادرتون تأثیر بذاره و نه حرف مادرتون روی رفتار با همسرتون ان شاءالله.
    مدیریت مرد در زندگیهای سنتی خیلی سخته.
    امیدورام موفق باشید.

    تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن
    در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن

    ویرایش توسط Kamelia-94 : چهارشنبه 28 خرداد 93 در ساعت 11:15

  20. 6 کاربر از پست مفید Kamelia-94 تشکرکرده اند .

    bkaf38 (سه شنبه 03 تیر 93), meysam61 (یکشنبه 01 تیر 93), morteza2487 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94), مصباح الهدی (یکشنبه 01 تیر 93), برومند (دوشنبه 02 تیر 93), سوده 82 (دوشنبه 07 اردیبهشت 94)


 
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:51 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.