به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 24
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 تیر 93 [ 00:09]
    تاریخ عضویت
    1393-3-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    90
    سطح
    1
    Points: 90, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بدون وجود خدا!!!!!!!
    من نماز نمي خونم اين جمله يعني خدايي تو زندگيم وجود نداره؟!!!
    يعني خدا واسه كساييه كه نماز مي خونن؟!!


    من تو وضعيتي نيستم كه بحث ديني داشته باشم واقعن
    الان اگه اينجام بخاطر اينه كه دنبال راهكارم حتي واسه درد و دل هم نيومدم
    من واقعن از حرفهايي كه راجع به شوهرم زديد ناراحت نشدم
    و شما گفتيد اين بده و باز من متوجه منظورتون نمي شم و ازتون مي خوام واضح تر صحبت كنيد ممنون

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 06 شهریور 00 [ 17:16]
    تاریخ عضویت
    1393-3-20
    نوشته ها
    188
    امتیاز
    9,113
    سطح
    64
    Points: 9,113, Level: 64
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 237
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    172

    تشکرشده 281 در 129 پست

    Rep Power
    40
    Array
    دوست عزیزم
    آرامش خودتون را حفظ کنید و فکرهایی مثل مرگ را کاملا از خودتون دورکنیدو فعلا هیچ اقدامی نکنید
    کاملا بی توجه به همسرتون و وجود وحضورش به زندگی روزمره خودتون مشغول باشید
    اس ام اس دادن شما به همسرتون و پیش قدم شدن شما کار اشتباهی بوده و نتیجه اش هم که معلوم شد
    پس دیگه این کار رو تکرار نکنید و صبور باشید . هیچ چیزی مطلق نیست شما معتقد هستید که اگر اقدام به آشتی نکنید همسرتون هیچوقت پیش قدم نمیشه
    ولی من بهتون میگم که اشتباه فکر میکنید شما در قدم اول باید صبور بودن و حفظ آرامش رو یاد بگیرید
    صبر به معنی تحمل خواری و له شدن نیست. شما اگر فرد صبوری بودید آنقدر صبر میکردید تا همسرتون هر وقت خودش احساس کرد که آماده گفتگوست سر صحبت رو باز کنه شما خیلی عجله کردید.فکر میکنم بهتره در این مورد تجدید نظر کنید.

    واما در مورد آبرو داری
    اگر صبور باشید و هر موقع که همسرتون حتی اندکی از علایم خشم رو نشون داد بلافاصله محل رو ترک کنید یا موضوع صحبت رو عوض کنید داد و بیدادی راه نمیفته
    البته این نوع کنترل یاد گرفتنش زمانبر هست و طول میکشه تا قلقش دستتون بیاد ولی سعی بکنید یاد بگیرید چون برای کنترل خشم خیلی مهمه
    و تا زمانی که همسرتون آرامش کامل نداره ازش نخواهید با شما بحث منطقی داشته باشه چون واقعا نمیتونه
    ر طی یک ماه آینده همه مشکلات رو فراموش کنید و فقط مهارت کنترل خشم همسرتون مد نظر باشه بعد از اینکه تونستید کنترلش کنید کم کم میتونید در مورد مشکلاتتون صحبت کنید
    اما یادتون باشه انشاالله در طی سالیان درازی که در کنار همسرتون زندگی خواهید کرد هر وقت کوچکترین علامتی از خشم دیدید بلافاصله بحث رو قطع کنید و اگر آروم نشد محل رو ترک کنیدو به صحبتهای بی منطق و توهین هاش بی توجه باشید و تا آروم نشده نزدیکش نباشید

    امیدوار باش عزیزم

    مشکلت قابل حل شدنه

  3. کاربر روبرو از پست مفید maadar تشکرکرده است .

    ساحل75 (پنجشنبه 29 خرداد 93)

  4. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 شهریور 93 [ 16:50]
    تاریخ عضویت
    1393-3-24
    نوشته ها
    28
    امتیاز
    228
    سطح
    4
    Points: 228, Level: 4
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    129

    تشکرشده 54 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    به نظرم مشکل شما، درک نکردن همدیگه هست. مثلاً موقعی که همسر شما ناراحت یا عصبانی هست، شما بهش حق بدید که ناراحت یا عصبانی باشه. این موضوع باعث میشه از ناراحتیش یا عصبانیتش کم بشه.
    پیشنهاد میکنم حداقل یه بار این راه رو امتحان کنید، ببینید چه نتیجه ای میگیرید.
    ان شالله که مشکلتون هرچه زودتر حل میشه.

    مثلا تو موقعیت زیر:
    رفتیم دنبال مامانم که از خونه دختر خالش می خواست بیاد خونه خودشون و من به مامانم گفتم ما میاییم دنبالت و وقتی مامانم رو رسوندیم دم خونشون (تو راه اصلا بی احترامی نکرد) ولی وقتی مامانم پیاده شد همش غر زد و غر زد و وقتی بهم گفت من دارم خرج خانواده تو رو می دم !!!!!!! (منظور از خرج خانوادت اینه که چرا مامانت آژانس نگرفت!!)

    بهتر بود به جای این جمله:
    ما 90 درصد وقتمون در خدمت خانواده توئه حالا یه بار رفتی دنبال مامان من باید این حرف رو بزنی!!
    فقط به ناراحت بودنش حق میدادید. این موضوع باعث میشه شوهرتون اروم بشه. مثلا میگفتید:
    ببخشید وقتت رو گرفتم، تو زحمتت انداختم. (با لحن خوب، نه با حالت تیکه انداختن)

    این جملات باعث میشه احساس کنه درک میشه و ناراحتیش خیلی کم میشه و در نتیجه رفتارش خیلی بهتر میشه.

  5. 2 کاربر از پست مفید مقیمی تشکرکرده اند .

    maadar (پنجشنبه 29 خرداد 93), ساحل75 (پنجشنبه 29 خرداد 93)

  6. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 تیر 93 [ 00:09]
    تاریخ عضویت
    1393-3-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    90
    سطح
    1
    Points: 90, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان
    من امروز صبح وقت مشاوره داشتم
    اصلا باورم نمی شه از وقتی اومدم هنگ هنگم
    مشاور بهم گفت یا شوهرت دوستت نداره یا اختلال شخصیت داره که در هر دو صورت چاره ای جز جدایی نداری
    وای حالم خیلی بده
    خیلی حرف زدم ولی اون حرف خودش رو می زد
    می گفت تو خودت به شدت مشکل داری!!!
    می گفت اول باید مشکل خودت رو حل کنی تا بتونی با جدایی کنار بیای
    می گفت از بچگی تو خانواده بهت جراتمندی رو یاد ندادند و اگه بخوای من اینجا قدم به قدم می گم چیکار کنی ولی باید حرف هایم رو اجرا کنی (منظورش این بود که یواش یواش مشکلاتم رو به خانواده خودم انتقال بدم و بهشون بگم که نمی تونم تو این شرایط زندگی کنم
    دارم دیوونه می شم تو رو خدا کمکم کنید
    بهم گفت برو فکرات و بکن اگه خواستی واقعا تغییر کنی بیا و گرنه باید تا آخر عمرت به خاطر اینکه می خوای خودت و زندگیت رو فدای مامانت بکنی که اون چیزی نفهمه باید مثل برده زیر دست شوهرت باشی و صدات در نیاد
    یکی بیاد بهم بگه که می فهمه من چی می گم تو رو خدا یکی بهم بگه چیکار کنم حالم خیلی بده قلبم داره از جا کنده می شه
    این مشاور که پیشش رفتم گفت اصلا نباید به این زندگی ادامه بدی به خاطر مامانت!!؟/
    آخه من چطور بگم نمی تونم
    چطور بگم حاضرم بمیرم ولی نمی خوام خانوادم تو تنش باشن
    مامان من خیلی تو زندگی سختی کشیده و ما رو به سختی بزرگ کرده و حالا خیلی خیلی خیلی احساس خوشبختی می کنه و می گه راحت شدم وقتی می بینم تو تو زندگیت مشکل نداری!!!!!!!!
    من چطور می تونم آرامشش رو بهم بریزم
    کسی حرف من و می فهمه؟؟؟
    من حالا چطور بهش بگم بعد از این همه سختی حالا باید جدایی تنها دخترت رو هم تحمل کنی؟؟!!!
    مشاور بهم گفت تو مقصری بخاطر پنهون کاریهات
    خیلی حالم بده نمی دونم چیکار کنم فقط مرگ می خوام از خدا
    تو رو خدا شما کمکم کنید خیلی حالم بده

  7. کاربر روبرو از پست مفید آفتاب خانوم تشکرکرده است .

    گلنوش2014 (چهارشنبه 04 تیر 93)

  8. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 16 اردیبهشت 96 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1393-2-14
    نوشته ها
    205
    امتیاز
    4,218
    سطح
    41
    Points: 4,218, Level: 41
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    136

    تشکرشده 378 در 148 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام به افتاب خانوم.
    من کارشناس نیستم که راهنماییت کنم.اما جای خوبی اومدی. منم روز اولی که اومدم اینجا با مشکل زیادی اومدم آقای خاله قزی بهم میگفتن "خانوم شما دیگه ماشالله کلکسیون مشکلید"!!!!!
    اما از مدیر همدردی مشورت گرفتم هنوزم دارم میگیر و دونه دونه حلشون میکنم که البته حسابی صبر و حوصله میبخواد.
    شما هم انقدر با مشکلات بجنگ تا روشون رو کم کنی. اونی که باید از رو برن مشکلاتن نه ماها.
    جای خوبی اومدی ناامید نشو از حل مشکلاتت. همش درست میشه ایشالله.با صبر، کمک گرفتن از ادمهای با تجربه و آگاه و تلاش و تئوکل به خدا.

  9. کاربر روبرو از پست مفید فرخ رو تشکرکرده است .

    mohammad6599 (جمعه 06 تیر 93)

  10. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 تیر 93 [ 00:09]
    تاریخ عضویت
    1393-3-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    90
    سطح
    1
    Points: 90, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسي فرخ روي عزيز
    امروز مشاور به من گفت فكر نكن هر چي تحملت رو ببري بالا بهت جايزه مي دن
    بهم گفت بايد خودت تصميم بگيري و خودت رو نجات بدي
    منظورش طلاق بود
    از وقتي اومدم خونه همينطور دارم اشك مي ريزم همه اميدم به اين بود كه امروز مشاور يه راهي جلوم بزاره ولي الان به بن بست رسيدم
    اينقدر احساس بدي دارم كه دلم مي خواد فقط بميرم و ديگه هيچي نفهمم
    من تموم عمرم و زندگيم مامانمه اصلا بخاطر اون دارم نفس مي كشم حالا چطور بهش بگم اين چند سال دروغ مي گفتم و حالا مي خوام جدا بشم!!!
    تو رو خدا يه راهي جلوم بزاريد
    يه چيزي داره خفم مي كنه نمي تونم نفس بكشم فقط بايد معجزه بشه تا نجات پيدا كنم

  11. #17
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    مشاور با یک جلسه و طبق حرفهای شما (بدون حضور شوهرت) یک حدسهایی زده.
    یا دوستت نداره
    یا اختلال شخصیت داره.

    هنوز که حتی قطعی نیست که مشکل چیه. شما نشستی به گریه کردن؟

    آفتاب خانوم، پستهات یک کم طولانیه و شاید از حوصله بعضی ها خارج باشه که بخونن.
    چون اینجا خانمهای متاهل، افراد با تجربه و ... گاهی راهنماییهای خیلی خوبی می کنند، اگر بتونی پستهای کوتاهتر و واضح تری بنویسی،
    نظرات بیشتری می گیری و شاید بتونه برات راهگشا باشه.

    پست بعدیت را کوتاه تر بنویس.
    مثلا سه پارگراف سه خطی. زیر ده خط بنویس.

    چیزی که من متوجه شدم، شوهرت با خانواده اش زیاد رفت و آمد داره
    از نظر عاطفی هم به شما به اندازه کافی محبت نمی کنه.
    خب اینا هر دوش راه حل داره. چرا جدایی؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  12. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 05 تیر 93), mohammad6599 (جمعه 06 تیر 93)

  13. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 تیر 93 [ 00:09]
    تاریخ عضویت
    1393-3-23
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    90
    سطح
    1
    Points: 90, Level: 1
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون شيدا جان
    شوهر من لجبازه
    فحاشي مي كنه و بد دهنه
    انتقام گيره و اهل تلافي
    هدف زندگيش راضي نگه داشتن مامانشه و علت تموم عصبانيتهاش و خوشحاليش فقط مامانشه
    سركوفت مي زنه هر كاري مي كنه
    شخصيت آدم رو به شدت خورد مي كنه
    مشاور بهم گفت شوهرت رو بيار و من بهش گفتم اون اصلا مشاوره نمي ياد
    مابچه دار نمي شيم و شوهرم آزو اسپرمه و اينو به مشاور گفتم
    و اون گفت كه بايد به خانوادت يواش يواش همه چي رو بگي و ديگه پنهون كاري نكني
    حتي بهم گفت مامانت رو بيار من باهاش حرف بزنم
    بهم گفت تو هم خيلي مقصري بهاطر اينكه از اول هر چي شده سكوت كردي و از همه پنهون كردي ولي يه روز همه ميفهمن و خيلي بد مي شه
    گفت اصلا جراتمند نيستي و مثل زنهاي پنجاه سال پيش و بيسواد فقط سكوت كردي و اين سكوت يه روز بد مي شكنه
    پس بهتره الان خودت يواش يواش خانوادت رو آماده كني

  14. کاربر روبرو از پست مفید آفتاب خانوم تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 05 تیر 93)

  15. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 13:02]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,566
    امتیاز
    44,733
    سطح
    100
    Points: 44,733, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,973

    تشکرشده 6,445 در 1,461 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    358
    Array
    سلام افتاب خانم عزیز
    شمااحترامتون به مادر شوهرتون چطوری هست؟پیش شوهرت غر میزنی یا مثلا از مادر ش بد میگی؟
    من وقت نکردم همه پستهات رو بخونم.یکم از رفتارت باشوهرت بنویس.چکار میکنی که باهات لج میکنه؟وقتی عصبانی میشه شما چکار میکنی؟
    یکی ازموردهایی که باهات لج میکنه وعصبی میشه رو بنویس.
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  16. کاربر روبرو از پست مفید paiize تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 05 تیر 93)

  17. #20
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    آفتاب جان،

    زندگی کردن با چنین فردی سخته، اما شاید به اندازه زندگی بعد از طلاق سخت نیست.
    می تونی با یاد گرفتن مهارتهای رفتار با همسرت، زندگیت را آروم تر و بهتر کنی.
    می تونی در رفتار مامانش دقیق بشی، ببینی چه چیزی باعث می شه شوهرت آروم تر بشه. آیا توانایی انجام اون را داری؟

    منظورت را در مورد بچه متوجه نشدم.
    اگر شوهرت مشکلی داره که بچه دار نمی شه، ممکنه بخشی از رفتارهاش عکس العمل به این موضوع باشه.

    اگه بتونید خونه مستقل بگیرید،
    اگر یه مقدار مطالعه کنی و رفتارهات با شوهرت کمی حساب شده تر و دقیق باشه،
    اگر بدونی علت موفقیت مادرش در جذب همسرت چیه،
    شاید زندگی آرومتر و قشنگ تری را تجربه کنی.

    توی تالار مقاله ها و مطالب زیادی در این زمینه هست.
    سرچ کردی؟ خوندی؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.