خودم تازه فهمیدم چقدر پر از تناقضم راست میگید. هرچند همه چیز از سه سال پیش شروع شد ولی واقعا حق با شماست. فقط بخاطر منافع کنارش موندم وگرنه از گرسنگی می مردم. خیلی ممنون که خوب خوندید و خوب حلاجی کردید باید یه تجدید نظری توی همه چی بکنم. بازم ممنون
تشکرشده 62 در 28 پست
خودم تازه فهمیدم چقدر پر از تناقضم راست میگید. هرچند همه چیز از سه سال پیش شروع شد ولی واقعا حق با شماست. فقط بخاطر منافع کنارش موندم وگرنه از گرسنگی می مردم. خیلی ممنون که خوب خوندید و خوب حلاجی کردید باید یه تجدید نظری توی همه چی بکنم. بازم ممنون
از اینکه بدون غرض ورزی و بی طرف قضاوت می کنید متشکرم.
تشکرشده 2,698 در 675 پست
سلام
واقعا از ایثار شما مملون وبدونید نزد خداوند پاداشش محفوظ خواهد بود شخصی در نزدیکی ما شرایطشما را دارد ولی همسر او مجروح جنگ است وبسیار به گفته های شما نزدیک مدام به همسرش بد دهنی میکند وبی احترامی که او را رها کند از خدمات همسرش دچار عذاب وجدان شده وابراز میکند برایم وکیل بگیرید تا با دادن مهر همسرش از او راحت شود تا اینکه همسرش تصمیم به جدایی گرفت و یک ماه او را ترک کرد ولی طاقت نیاورد و برگشت دیگه برا طلاق دیر شده البته از زیبایی هم برخوردار است ولی نتوانست پاداش 27 سال را با ترک همسرش از دست بدهد
شما تحت فشار هستید و گذشت زمان هم بر آستانه تحمل شما تاثیر گذاشته پیشنهاد میکنم مدتی ازش دور شوید ببینید دلتنگ همان بد اخلاقی ها و بد رفتاری ها نمیشوید .ترک کنید بعد تصمیم بگیرید البته طلاق نه ها منظورم دوری موقته اجر خود را ضایع نکنید . خوشبحالتون چه قصری براتون ساختن که فقط با یه لحظه دیدنش تمام خستگیهاتون فراموش خواهد شد از وسوسه های شیطان دوری کنید . مثل شما ها کمن مواظب باشید با طلاق فرزندتون از شما در آینده نفرت پیدا نکنه .
پدر با هر وضعیتی بازم پدره
پارسا پسر شما
بدرود
فدایی یار (جمعه 23 خرداد 93)
تشکرشده 62 در 28 پست
parsa1400 (شنبه 24 خرداد 93)
تشکرشده 8,207 در 1,574 پست
شاید دیدن این کلیپ خالی از لطف نباشه.
کمتر ازدو دقیقه هست .
http://www.google.com/url?sa=t&rct=j...,d.bGE&cad=rja
مامان فربد (یکشنبه 25 خرداد 93)
تشکرشده 750 در 251 پست
دو سال پیش مشاور من مهارتی رو تحت عنوان decision making یا همون مهارت تصمیم گیری که توسط انجمن روانشناسی آمریکا ابداع شده بود رو بهم یاد داد و واقعا با همین تکنیک تونستم تصمیم های بزرگ و درستی بگیرم.
اگه شما هم فکر می کنین که الان تو دو راهی موندین و نمی تونین تصمیم بگیرین واسه جدایی یا زندگی، پس بگین این روش رو اینجا بگم تا خیالتون بابت تصمیمتون راحت باشه.
parsa1400 (شنبه 24 خرداد 93), مامان فربد (یکشنبه 25 خرداد 93), شیدا. (شنبه 24 خرداد 93)
تشکرشده 27 در 17 پست
سلام عرض وقت بخیر و ادب و احترام
بنده وقتی وارد سایت شدم بعد از چند وقت دیدم شما نوشته های بنده رو لایک کردین. و این باعث شد مرتبط بشم اینجا! این قسمت توضیحات برای همین کاربر بالایی هست که بهم تهمت زدن بخاطر مشکل خودم!.
بنده نظرم رو خدمتتون اعلام می کنم اول اینکه الان تو خیلی از خانه ها حتی اگه زوجین سالم باشن طلاق عاطفی جنسی باعث شده رابطشون کم تر از مال شما هم باشه.
و اینکه شما این رو در نظر داشته باشین که ایشون الان سالم نیستن از نظر نیاز عاطفی جنسی ممکن هست دچار خلا شده باشن شما به ایشون دید کامل نداشته باشین و همچنین سرکوبشون نکنید
بنده با شما همدردی نکردم و نمی کنم چون خود بنده کاملا درکتون می کنم ولی چون از یک جنس نیستیم و مشکلاتمون یکی هست و در این جامعه تعریف و جایگاهی برای این نیاز ها ندارن بنده پیشنهاد می کنم اوقات فراقت خودتون کتاب روانشناسی و خود باوری بخونید یا اینکه تفریحات سالم مثل ورزش انجام بدین و به این فکر کنید چقدر خوبه شما جای شوهرتون نیستین. به این فکر کنید پسرتون الان سالم هست و از همه مهمتر ذهنش سالمه. به زیبایی خودتون اهمیت بدین خوب هستش که زیبا و تندرستین. به این فکر کنید که تو این زندگی پوچ و سراسر شب که همه گرگ شدن همه دنبال پیشنهاد بی شرمانه هستن یا سواستفاده گری یا قدر نشناسی. هنوز یک نفر هست مثل شمع اب بشه. در این خاکدانی یکسره شب هنوز شما هستین که ایثار می کنه. ایثار معجزست. قدر خودتون رو بدونید. منفعل نباشین نگاه منفعلانه به اون قسمت ایستای زندگیتون منجر به افسردگی میشه سعی کنید ورزش برین...
- - - Updated - - -
سلام عرض وقت بخیر و ادب و احترام
بنده وقتی وارد سایت شدم بعد از چند وقت دیدم شما نوشته های بنده رو لایک کردین. و این باعث شد مرتبط بشم اینجا! این قسمت توضیحات برای همین کاربر بالایی هست که بهم تهمت زدن بخاطر مشکل خودم!.
بنده نظرم رو خدمتتون اعلام می کنم اول اینکه الان تو خیلی از خانه ها حتی اگه زوجین سالم باشن طلاق عاطفی جنسی باعث شده رابطشون کم تر از مال شما هم باشه.
و اینکه شما این رو در نظر داشته باشین که ایشون الان سالم نیستن از نظر نیاز عاطفی جنسی ممکن هست دچار خلا شده باشن شما به ایشون دید کامل نداشته باشین و همچنین سرکوبشون نکنید
بنده با شما همدردی نکردم و نمی کنم چون خود بنده کاملا درکتون می کنم ولی چون از یک جنس نیستیم و مشکلاتمون یکی هست و در این جامعه تعریف و جایگاهی برای این نیاز ها ندارن بنده پیشنهاد می کنم اوقات فراقت خودتون کتاب روانشناسی و خود باوری بخونید یا اینکه تفریحات سالم مثل ورزش انجام بدین و به این فکر کنید چقدر خوبه شما جای شوهرتون نیستین. به این فکر کنید پسرتون الان سالم هست و از همه مهمتر ذهنش سالمه. به زیبایی خودتون اهمیت بدین خوب هستش که زیبا و تندرستین. به این فکر کنید که تو این زندگی پوچ و سراسر شب که همه گرگ شدن همه دنبال پیشنهاد بی شرمانه هستن یا سواستفاده گری یا قدر نشناسی. هنوز یک نفر هست مثل شمع اب بشه. در این خاکدانی یکسره شب هنوز شما هستین که ایثار می کنه. ایثار معجزست. قدر خودتون رو بدونید. منفعل نباشین نگاه منفعلانه به اون قسمت ایستای زندگیتون منجر به افسردگی میشه سعی کنید ورزش برین...
تشکرشده 62 در 28 پست
[quote=هنر;336692]سلام عرض وقت بخیر و ادب و احترام
بنده وقتی وارد سایت شدم بعد از چند وقت دیدم شما نوشته های بنده رو لایک کردین. و این باعث شد مرتبط بشم اینجا! این قسمت توضیحات برای همین کاربر بالایی هست که بهم تهمت زدن بخاطر مشکل خودم!.
بنده نظرم رو خدمتتون اعلام می کنم اول اینکه الان تو خیلی از خانه ها حتی اگه زوجین سالم باشن طلاق عاطفی جنسی باعث شده رابطشون کم تر از مال شما هم باشه.
و اینکه شما این رو در نظر داشته باشین که ایشون الان سالم نیستن از نظر نیاز عاطفی جنسی ممکن هست دچار خلا شده باشن شما به ایشون دید کامل نداشته باشین و همچنین سرکوبشون نکنید
بنده با شما همدردی نکردم و نمی کنم چون خود بنده کاملا درکتون می کنم ولی چون از یک جنس نیستیم و مشکلاتمون یکی هست و در این جامعه تعریف و جایگاهی برای این نیاز ها ندارن بنده پیشنهاد می کنم اوقات فراقت خودتون کتاب روانشناسی و خود باوری بخونید یا اینکه تفریحات سالم مثل ورزش انجام بدین و به این فکر کنید چقدر خوبه شما جای شوهرتون نیستین. به این فکر کنید پسرتون الان سالم هست و از همه مهمتر ذهنش سالمه. به زیبایی خودتون اهمیت بدین خوب هستش که زیبا و تندرستین. به این فکر کنید که تو این زندگی پوچ و سراسر شب که همه گرگ شدن همه دنبال پیشنهاد بی شرمانه هستن یا سواستفاده گری یا قدر نشناسی. هنوز یک نفر هست مثل شمع اب بشه. در این خاکدانی یکسره شب هنوز شما هستین که ایثار می کنه. ایثار معجزست. قدر خودتون رو بدونید. منفعل نباشین نگاه منفعلانه به اون قسمت ایستای زندگیتون منجر به افسردگی میشه سعی کنید ورزش برین...[quote]
سلام من سه ساله حرفه ای ورزش میکنم و از 130 کیلو خودمو به 80 کیلو رسوندم البته همزمان پسرمم ورزش میکنه خودمون مربی برای خودمون گرفتیم که خصوصی توی یه پارک که افراد متشخص میان اونجا و هرکی هرکی نیست ورزش میکنیم توی خونه هم همه وسایل ورزشی رو برای خودم و پسرم خریدم. ما مشکلات مادی رو به خاطر هوشیاری خودم پشت سر گذاشتیم وگرنه اگه به شوهرم بود هنوزم میرفت بیخودی پول پای عملای الکی میداد درصورتیکه وقتی بدنی عفونت داره بخصوص استخون و خون اصلا نباید هیچ عملی بکنه تا عفونت ازبدنش پاک بشه. شوهرم فردی فوق العاده خودخواهه اصلا به نیازای من و پسرم توجهی نداره بخدا این مال الانش نیست از اول اینطوری بود اگه بخاطر تصادف اینطوری شده بود دلم نمیسوخت از اول همین بود الان فرقش اینه که به ما محتاجه مجبوره به بعضی حرفامون گوش بده همین. به هرحال ممنونم که خوندین فکر کردین و جواب دادین. البته فهمیدم که اینجا هم نمیشه راحت حرف زد ولی خب چه میشه کرد. همین که جایی هست که دردودل کنیم و بدونیم بقیه چطور مشکلاتی دارن و فقط من نیستم که این مشکل بزرگ رو دارم خوبه همین که بدونم بقیه چه میکنن با مشکلشون و دیگران چه راهنمایی بهشون میکنن بازم خوبه. سه ساله که هم ورزش میکنم هم به خودم خوب میرسم و جالب اینه شوهرم به اینم ایراد میگیره که ورزش میخوای که چی بشه واسه چی اینقد به خودت میرسی؟ منم محل نمیزارم من میخوام زندگی کنم وگرنه شوهرم میگه باید توی خونه بپوسی اصلا انگار نه انگار یه روزی همکار بودیم و .................
به هرحال ممنون
- - - Updated - - -
من تصمیمم رو گرفتم فقط اینجا برای دردودل اومدم تا حد زیادی و اینکه ببینم بقیه چه نظری دارن که خیلی خوب فهمیدم. همیشه چندتا عقل بهتر از یه عقله من مطمئنم ولی آدم باید همه نظراتو بخونه بعد سبک سنگین کنه ببینه کدوم مناسب زندگی خودشه. هیچ کس با دیگری قابل مقایسه نیست. حتی از خوندن زندگی بقیه کلی به نتایج خوب رسیدم که اینم به لطف این سایت هست. از شما هم ممنونم
از اینکه بدون غرض ورزی و بی طرف قضاوت می کنید متشکرم.
ویرایش توسط مادری عاشق : جمعه 06 تیر 93 در ساعت 13:15
pasta(جمعه 06 تیر 93)
تشکرشده 148 در 68 پست
سلام عزیزم.چه زندگی سختی داشتی..مسلما خیلی عذاب کشیدی.گذشت یکطرفه معمولا نتایج خوبی به بار نمیاره...ما انسانیم و ظرفیت مشخصی داریم اگرچه وقتی حرف از گذشت و ایثار میشه خیلی قشنگ میشه با واژه ها بازی کرد و حرفای خوب زد..میشه از معنویات و جبران تمام این تلاشها از جانب خدا حرف زد و طرف رو آرووم کرد.اما گاهی تمام این حرفا برات میشه وعده و وعید واهی .دلت میخواد جواب خوبیهاتو فقط و فقط از همون شخصی که براش اینهمه فداکاری کردی بگیری..من درکت میکنم..مسلما هیچکدوم از ما در جایگاهی نیستیم که برات تعیین تکلیف کنیم و بگیم به صلاحته که بمونی یا بری..علی الخصوص که یک طرف قضیه همسر شماست که حرفاش شنیده نشده..
احساس میکنم طلاق علاوه بر اون بار منفی که برات داره بیشتر بخاطر این برات آزاردهندس که نگرانی نکنه بهت انگ بی معرفتی و نامردی بچسبه..وقتی اینهمه سال بی چشمداشت به همسرت کمک کردی بدون دریافت توجه.تشکر و احترام که هرکدومش میتونس حتی جانشین کمبود رابطه جنسی برات بشه مسلما نشوندهنده اینه شخصیت مهر طلبی داری...تو میترسی ازین زندگی بیای بیرون چون فکر میکنی نتیجه سالها گذشتت پایمال میشه...هیچ میدونی دلسوزیهای الکی که برا آدمها میکنیم..بخششهای بیشتر از ظرفیتمون بیشتر از لطف به اونها خیانت در حق اونهاست.با هر گذشت بیش از حد و ظرفیتمون سطحی از توقع رو برا خودمون ایجاد میکنیم که اکثر مواقع براورده نمیشه از طرف شخص مقابل
یبار دیگه با دقت مزایا و معایب بودن تو این زندگی یا ترک اون رو برا خودت با جزئیات بنویس...
به این سوالاتم خوب فکر کن:
ببین اگه زن مطلقه شاد و خوشحال باشی بهتره یا زن متاهل عصبی.غمگین و سرخورده؟
بارها از نگرانیت در مورد پسرت حرف زدی..مگه با جدایی شما پدر و پسر بودن اونها منتفی میشه؟
تو با همه مشکلاتی که داشتی تونستی رشد کنی..اختیار یه زندگی رو تو دستت بگیری.چرا یه واژه تا این حد تو رو اسیب پذیر کرده؟
اگه کلا بیخیال طلاق بشی در خودت ظرفیت سالیان طولانی خدمت و گذشت و فداکاری رو با فرض اینکه شوهرت بدتر از الان بشه میبینی؟
منتظرتم
اینک همه چیز را از نو می سازم.
تشکرشده 55 در 28 پست
من هم صحبت های زندگی موفق رو خیلی قبول دارم
درسته اون معلوله به خاطر همین ناتوانی وافسردگیه که خودشو پایین میبینه وهمین باعث پرخاشگریش میشه.میخواد تشکر کنه بلد نیست به نظرش تشکر یعنی قبول ناتوانیش و توانایی شما.
مرد حتی اگه معلول باشه بازم مرده و مردا 1توقع اساسی از زنشون دارن و اون رفتوامد های خوب با خانواده پدریشه.
من مادرشوهر و خواهرشوهرای خوبی ندارم.دوستشون دارم اما همهاش از خدا میخوام که ای خدا حالا که من نمیتونم جواب کارهاشون رو بدم تو جای حق نشستی ومن حلال نمیکنم.تو نساز و حاضر نیستم دست از این دعاهام بردارم.اما وانمود میکنم باهاشون خوبم و رفتار شوهرم خیلی عوض شده.
- - - Updated - - -
من هم صحبت های زندگی موفق رو خیلی قبول دارم
درسته اون معلوله به خاطر همین ناتوانی وافسردگیه که خودشو پایین میبینه وهمین باعث پرخاشگریش میشه.میخواد تشکر کنه بلد نیست به نظرش تشکر یعنی قبول ناتوانیش و توانایی شما.
مرد حتی اگه معلول باشه بازم مرده و مردا 1توقع اساسی از زنشون دارن و اون رفتوامد های خوب با خانواده پدریشه.
من مادرشوهر و خواهرشوهرای خوبی ندارم.دوستشون دارم اما همهاش از خدا میخوام که ای خدا حالا که من نمیتونم جواب کارهاشون رو بدم تو جای حق نشستی ومن حلال نمیکنم.تو نساز و حاضر نیستم دست از این دعاهام بردارم.اما وانمود میکنم باهاشون خوبم و رفتار شوهرم خیلی عوض شده.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)