به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 62
  1. #21
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    ديشب اومد خودش ميگفت نميخاسته اصلاً. منو ببينه و ميخاسته مامانشو ببينه و زود بره اصلاً بهم توجه نميكنه نميدونم شايد روشاي جذب كردنشو بلد نيستم ناز كردن بلد نيستم كه البته ديگه فكر نميكنم كاربردي داشته باشه ديگه بريدم هرچي بهش ميگم حالا كه اومدي بيا باهم حرف بزنيم گوش نميده واقعاً موندم چيكار كنم قاطعانه برخورد كردم و ديدم اصلاً براش مهم نيست

  2. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 اردیبهشت 94 [ 19:21]
    تاریخ عضویت
    1392-12-23
    نوشته ها
    67
    امتیاز
    1,387
    سطح
    20
    Points: 1,387, Level: 20
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    63

    تشکرشده 63 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وقتی تایپیک شما رو می خونم سحر عزیز واقعا ناراحت میشم
    راهکاری به ذهنم نمیرسه جز اینکه اگر واقعا شوهرت و زندگیتو دوست داری با محبت به خودت جذبش کنی
    ایکاش میشد از خانواده شوهرت کمک بگیری
    قدر زر زرگر شناسد
    برای ارزوی شادی می کنم
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    سلام
    به نظر من محبت زنانه تا وقتی رو مردش تاثیر داره مردش لااقل ذره ای همسرشو بخواد و معنای اون محبت درک کنه نه فقط نیاز جنسیشو برطرف کنه فرداش دوباره بی احترامی کنه یا بزاره بره تاکی محبت تا کی از جون مایه گذاشتن درسته راهای زیادی غیر از روابط جنسی برا جذب همسر وجود داره درصورتی که حداقل پاسخی برگرده
    وقتی بیماری سکته قلبی میکنه و حد اکثر 4 یا 6 بار بهش شوک میدن بعد صبر میکنن تا حداقل یک پاسخ بگیرن بعد با کمی تزریق آدرنالین به زندگی برشمیگردونن ...
    تو ساگرد ازدواجم به همسرم گفتم دلم برا اون دختریکه چند سال قبل باهاش ازدواج کردم تنگ شده گفت خب کجاست بریم دنبالش گفتم جسمش جلوم نشسته ولی روحشو گم کردم (در حالیکه تیکه پیتزا تو دهانش بود قفل کرد بهش شوک وارد شد به من خیره شد تا اشک تو چشماش جمع شد فهمیدم امیدی هست پس آدرنالینو تزریق کردم دستشو گرفتم گفتم برا پیدا کردنش کمکم میکنی بغضش ترکید ) ...................... ببخشید.................

  4. #24
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    با سلام

    بهتره حضوراً نزد یک مشاور بروید و در خصوص ایشون و خودتون شناخت بهتری پیدا کنید . با توضیحاتی که شما دادید ایشون ضعفهایی اساسی دارد که اگر وارد زندگی مشترک شوید بیشتر با آن موجه می شوید . اینکه ایشون تحت تأثیر دیگری هست یعنی عدم استقلال یعنی عدم تعهد و مسئولیت پذیری که برای مرد جزء ضعفهای اساسی هست . بد دهنی و توهین و .... همه نشانه هست . اصرار سه ساله به ازدواج با شما ، خرجهای افراطی حتی با قرض ، دلبریها و .... هیچکدام متعادل نیست و رفتار طبیعی نیست و نیاز هست شما تجدید نظر کنید . سر نخهای شکست در زندگی از هم اکنون پیداست . شما از حالا در رابطه با او اعتماد به نفس از دست داده ای چنین آسیب دیدی که با دانشجوهایت بد رفتاری می کنی ، بنا براین در زندگی زیر یک سقف با او بیشتر از این هم خواهد شد . برای او شما همسر نیستی ، هروقت رمانتیک شود ، معشوقه ای ، در باقی مواقع شما فقط باید در وقت احتیاج یک حامی باشی . این رفتارها رفتارهای همسری نیست حتی اون عاشق پیشگی ها و سورپرایزهای آنچنانی و افراط در هزینه کردن .

    علاقه شما به او هم احساسی هست و از روی وابستگی ، نه منطقی و عقلانی .

    قاطع باشید و اعلام کنید که دارید تجدید نظر می کنید و نیاز به مشاوره می بینید برای آنکه بفهمید که ایا اصلاً به درد هم می خورد ییا خیر و جدیت خود را نشان دهید . شما در پی او نباشید و بگذارید رها باشد و فقط ببینید که چطور عمل می کند این به شما شناخت بیشتر می دهد . به هیچ وجه نخواهید که تغییر رویه دهد بلکه بگذارید همانطور که هست خود را نشان دهد . اینکه بعد از مشکل مالی رفتارهاش تغییر کرده یا متأثر ز دوستان نامناسب هست برای شما می شود شناخت یعنی باید بپذیرید ایشون در شرایط سخت کم می آورد و اینگونه رفتار می کند یا متأثر از دیگران هست و روابط خارج همسری را هم تمایل دارد اینها نکته هست که باید لیست کنی و ببینی ایا می پذیری و مشکلی نداری با این رفتارها





  5. 7 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 18 خرداد 93), kamran2007 (دوشنبه 19 خرداد 93), khaleghezey (یکشنبه 01 تیر 93), maryam240 (جمعه 26 تیر 94), parsa1400 (شنبه 17 خرداد 93), tamanaye man (دوشنبه 19 خرداد 93), شیدا. (شنبه 17 خرداد 93)

  6. #25
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سحر جان،

    پست فرشته مهربون را دیدی؟ بهش فکر کردی؟

    چون دیدم توی تاپیک سوالات، نوشتی تاپیکم گم شده و تشکر هم نزدی، گفتم شاید پست را ندیدی.
    برای دیدن تاپیکهات کافیه روی اسم خودت کلیک کنی و بروی توی پروفایلت.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  7. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    parsa1400 (یکشنبه 18 خرداد 93)

  8. #26
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    سلام به همه دوستان ازتون ممنونم
    بله خوندم تازه پيداش كردم ،
    ايندفعه كه اومد ميگفت بهم گير نده غر نزن و من اصلاً نتونستم برا مشاور بهش بگم منم هيچي نگفتتم و همه چي خوب بود رفتاراش توجهش ...
    البته اين ١٠٠ ت كه از دست داده خيلي روش تاثير گذاشته و ميگه شرايطم بده ،
    ميدونم نميتونم يه زندگي ايدال و آرومو با اين مرد تجربه كنم، از روزي هم كه رفته من دنبال كاراي خودممو مصاحبه اي كه چند وقت ديگه دارم ، دارم صبر ميكنم و همونطور كه گفتين به حال خودش رهاش كردم ببينم چيكار ميكنه ،
    از دستم كار ديگه اي برنمياد ...

    - - - Updated - - -

    ولي من اينو ميگم يعني همه كسايي كه همسراشون خيانت ميكنن ميرن جدا ميشن؟؟
    خودمو ميذارم جاي كسايي كه ميشناسم و همسرشون خيانت كرده و دارن زندگي ميكنن مگه ما چه فرقي ميكنيم يعني اونا دل ندارن؟؟؟
    با اين چيزا خودمو آروم ميكنم ميدونم شايد اشتباست كارم
    ولي چيكار كنم قضيه فاميليه همه خانواده از هم ميپاشن
    دوس دارم رو خودم كار كنم و بپذيرم همه چيزو صبر كنم صبر كنم صبر كنم
    كارم و تصميمم خيلي اشتباااااست ؟
    بهم كمك كنيد !!!!!

  9. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آبان 00 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1388-2-15
    نوشته ها
    532
    امتیاز
    15,820
    سطح
    80
    Points: 15,820, Level: 80
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    2,510

    تشکرشده 2,960 در 521 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    77
    Array
    سلام،


    یک سوال؛ چرا به اینجا آمدی؟ برای درد دل‌؟


    همه ما به تو گفتیم که آینده این ازدواج روشن نیست. در همه مسائلی‌ که شرح دادی، نشانه‌‌های روشنی برای شکست این زندگی‌ وجود دارد.

    بیشترین هزینه را هم در این رابطه تو خواهی‌ پرداخت. حالا اصرار داری ادامه بدهی‌ تا خودت با همه وجود شکستی را که از همین الان روشن هست شخصاً تجربه کنی‌، این دیگر تصمیم خود تو هست.

    مطمئن باش همه این فامیل که می‌گویی میپاشند و نگرانشان هستی‌، فردا که با یک فرزند مجبور به جدایی‌ بشوی، هیچکدام پشتیبانت نخواهند بود. آنوقت یا مجبور میشوی بسوزی و بسازی، یا با تمام نگاه منفی‌ که به یک زن مطلّقه در جامعه ما وجود دارد کنار بیایی. در هر حالت، این تو و خانواد‌ت خواهید بود که هزینه سنگین این تصمیم اشتباه الان تو را خواهید پرداخت.


    عشق و دوست داشتن تنها، برای یک زندگی‌ مشترک موفق هرگز کافی‌ نیست. هرچند در رابطه شما اثری از عشق هم به چشم نمی‌خورد!


    کامران
    عاشق همه سال مست و رسوا بادا

    ديوانه و شوريده و شيدا بادا

    با هوشياري غصه هر چيز خوريم

    چون مست شديم هرچه بادا باد


  10. 3 کاربر از پست مفید kamran2007 تشکرکرده اند .

    maryam240 (جمعه 26 تیر 94), taravat_shadi (سه شنبه 20 خرداد 93), سرگشته دوست (یکشنبه 09 شهریور 93)

  11. #28
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    وقتي نمياد كه حرف بزنه چيكارش كنم حتي تلفن جواب نميده اس نميده
    ميتونم چيكارش كنم بخدا ديگه بريدم هيچكي نميتونه خودشو جا من بذاره
    ميدونم همه اطرافياني كه بمن حسادت ميكردن بعد از شنيدن اين خبر چقد خوشحال ميشن
    شايد من تو درسو كار يكم موفق بودم ولي تو اين زمينه هييييييچي...
    بعد از جدايي هم اتفاقات بهتري در انتظارم نيس ديگه زندگيمو باختم تلاشم بي فايدست
    ممنونم از اينكه جوابمو ميدين بهم كمك ميكنيد
    فقط اينو ميخام بدونم اونهمه عشق و علاقه فقط برا يك سال بود مگه ميشه آخه چقد زندگي بده

    - - - Updated - - -

    آخه چرا من چه گناهي كردم آخه ؟؟
    شايد نفرين نامزد اولم باعث اين اتفاقا شد ؟؟آخه هشيشي بوووود چيكار بايد ميكردم ؟؟ بهش هيچ فرصتي ندادم ..
    يا نبايد بعد يه ازدواج ناموفق با كسي كه ٣ سال ازم كوچيكتره ازدواج ميكردم يعني همه تقصيرا گردنه منه آخه چقد من يه نفر بايد خانوادمو اذيت كنم و آبروشونو ببرم ،،، فقط دوس دارم بميرم راحت شم آخه چرا بامن اينكارارو ميكنه ديوونه است روانيه شانسه همه ي اينا يا حققم ؟؟؟
    چطوري ازين وضعيت خلاص شم فقط با مرگ كارم حل ميشه
    الان جوابمو باز نميده از صب فقط يه دوبار اس ج داده
    وقتايي كه مياد خيلي بهتره ها ولي وقتي ميره ميشه يه آدم ديگه
    ویرایش توسط Sahar51 : سه شنبه 20 خرداد 93 در ساعت 02:30

  12. کاربر روبرو از پست مفید Sahar51 تشکرکرده است .

    tamanaye man (جمعه 23 خرداد 93)

  13. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 دی 93 [ 01:58]
    تاریخ عضویت
    1390-7-08
    نوشته ها
    352
    امتیاز
    3,876
    سطح
    39
    Points: 3,876, Level: 39
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    555

    تشکرشده 496 در 196 پست

    Rep Power
    48
    Array
    سلام عزیزم من چندساله فقط سایت رو دنبال میکنم و اصلا تاپیکی نمیزنم ولی امروز که تاپیک شمارو خوندم به هم ریختم یه کم شرایطت مثل شرایط قبلی من بود ولی با این تفاوت که من خیانتی ندیدم و من زندگیمو باهمه خوب و بدش ساختم.
    چیزی که درشما خیلی پررنگه اینکه اعتمادبنفس نداری و فکرنمیکنم با این شرایط درس و کارت قبلا هم اینطور بودی (فکرمیکنم بخاطر ازدواج با همسرت و فکرای الکی و منفی وبخاطر ازدواج ناموفق قبلیت و کمتر بودن سن همسرت که شما اینو ضعف میدونید )ولی مطمین باشید که همسرتون یه چیزی درشما دیده که با سنتون وبا ازدواج قبلیتون کنار اومده که هیچ بقول خودتون سه سال هم منتونو کشیده تا راضیتون کرده.
    و فکرمیکنم یه درصدی از مشکلاتتون بخاطر مشکل مالی همسرتونه ولی بقیش بخاطر رفتار شماست وبخاطر زیرپا گذاشتن خودتونو عزت نفستونه که باعث این رفتار همسرتون شده
    با این رفتارات داری خودتو افسرده میکنی عزیزم
    ویرایش توسط فرشته مهربان : چهارشنبه 21 خرداد 93 در ساعت 19:00 دلیل: دعوت به ارتباط خصوصی خلاف قوانین تالار هست

  14. #30
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سحر این پستها را با دقت بخون،

    کلیدهای اساسی انتخاب

    بالارفتن سن ، به هم زدن نامزدی قبلی، و بی مسئولیتی خواستگار جدید

    می دونم رابطمون سرانجامی نداره ولی هربار با حرفهایش من رو به ادامه رابطه قانع کرده

    این پست ها از تاپیکی هست که گویا پستهای تخصصی مدیر، توش نقل قول می شه.

    سحر
    به خاطر سن، نامزدی ناموفق، حرف مردم و ... که نباید خودت و زندگیت را خراب کنی.
    با پنهان کردن خرابکاریهای همسرت، چه نتیجه ای می خوای بگیری؟
    بذار خانواده ات و خانواده اش بفهمند توی اون شهر داره چیکار می کنه.
    ضمن این که به خودت و انتخابت یه بار دیگه فکر کن.
    منظورم این نیست که حتما باید جدا بشی، اما بخاطر مردم و ... زندگی نکن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا


 
صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 فروردین 94, 19:00
  2. راهي وجود داره كه حافظه قوي ام را مهار كنم؟
    توسط Sarvin در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 تیر 93, 15:44
  3. طرز تهيه ي منوي عاشقانه
    توسط yasa در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 70
    آخرين نوشته: جمعه 27 مرداد 91, 04:04
  4. شوهرم منو جلوي دوستاش زد
    توسط نوا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 شهریور 89, 16:48
  5. قضاوت از روي ظاهر (از داستانهاي مثنوي)
    توسط fnh63 در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 فروردین 87, 04:07

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.