نوشته اصلی توسط
Sahar51
نميدونم چيكار كنم واقعاً موندم يعني با همه اينطوريه ؟ بخاطر بي پولي ، به هر دري ميزنه كه بدهياشو بده نميتونه الان چند روزه ازمن پول ميخادو من سريع براش ميريزم، پول بهش ميدم كه شايد اخلاقاش بهتر شه و ولي روز به روز بدتر ميشه همه ي غرورم از بين رفته
ولي اگه زنگ بزنه اجازه ندارم ج ندم انقد عصبي ميشه و فحش ميده و ميگه به بابات ميگم كه جواب منو ندادي منم ازين موضوع خيلي ميترسم كه قضيه به پدرم كشيده بشه
سحر خانم،
شوهرت بی عیب و ایراد نیست. اما اشتباهات شما داره کار را خراب تر می کنه.
دیگه اصلا براش پول نریز. خیلی نرم و محترمانه رد کن. نه با اخم و تخم و ...
نترس از این که به پدرت زنگ بزنه. اگر همیشه ظاهرش را خوب نگه داری
روزی که زنگ بزنه (این آدم با این اخلاق و رفتار دیر یا زود به نقطه زنگ زدن می رسه) اطرافیان دیرتر می پذیرند که ایشون دو سال مشکل داشته و شما به زور پول به حسابش ریختن و ... نگهش داشتی. بذار زودتر خودش را معرفی کنه به اطرافیان.
می گه به بابات زنگ می زنم، بگو اتفاقا من می خواستم همین روزا بشینم با بابا در مورد مشکلاتم با تو، صحبت کنم و ازش راهنمایی بخوام. چه بهتر که خودت می خوای زنگ بزنی.
من نمی دونم چطور ورزشکار حرفه ای هستی، دانشجوی دکترا هستی، شاغلی و ... اینقدر ترسو و کم جراتی. اعتماد به نفست کجاست؟ غرورت چی شد؟
اون چیزی که از پدر و مادرش گفتی، نشون می ده تو خانواده ی سالمی از نظر عاطفی و تربیتی بزرگ نشده.
پدر دیکتاتور و سرزنش گر و اهل توهین و تحقیر که همه عزت نفس و اعتماد به نفس فرزندش را گرفته
مادر ضعیف و به قول خودت هیچکاره که در واقع قربانی رفتارهای همون شوهر دیکتاتور هست.
خیلی باید روی مهارتها و رفتارهات کار کنی که بتونی با این آدم کنار بیایی.
نه چون همسرت خیلی پیچیده است
بلکه چون ایشون از خانواده ی مشکل داری هست
و شما خودت هم خیلی شجاع و مستقل و مطمئن نیستی.
از خودت شروع کن.
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
علاقه مندی ها (Bookmarks)