به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 62
  1. #11
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    از راهنمايي همه دوستان عزيزم ممنونم ،
    اولين چيز اينكه خيلي دوسش دارم حتي زماني كه عصبيه , چون كاملاً بلده كه چطوري يه نفرو عاشق خودش كنه ، بنظر شما اگه از اون شهرو دوستاي بد دورش كنم بازم درست نميشه ؟ قبل ازينكه بخام به كسي بگم ، نميدونم چي شده من خيلي قوي بودم بعد از نامزدي انگار اعتماد بنفس منو گرفت خيلي تحقيرم كرد ميگفت با رتبه آزمون دكترات ميشه ايرانسلو شارژ كرد .... كه قبول شدمو خيلي ضايع شد.
    البته نميخام همش از ايراداش بگم دوماه پيش برا تولدم با وجود بيپولي يه عالمه كادو باارزش خريد، آخه مهربون بود همه چيز خوب پيش ميرفت كه يهو ....
    با مادرش رابطم خوبه خيلي هم جوونه ولي اجازه هيچنوع دخالتي نداره
    اين فكر خيلي ذهنمو مشغول كرده :رفتاراي من باعث شده بره سمت ديگران يا تنوع طلبه و كاريش نميشه كرد ؟؟؟
    بي احترامياش بيشتراز هرچيز آزارم ميده ،
    مشكل اينه كه بحرف نميكنه كه بياد يامن برم كه بخام درمورد زندگيمون باهم حرف بزنيم

  2. کاربر روبرو از پست مفید Sahar51 تشکرکرده است .

    mina64 (دوشنبه 12 خرداد 93)

  3. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    الان كه به خاطر ترس از طوفان بهش اس دادم زنگ زد هر چي از دهنش درومد بهم گفت و حتي به خانوادمم كشوند فحشو بدو بيراهاشو كه چرا ميترسي بمن چه ربطي داره خيلي دلم شكسته
    حتي برا تعطيلات هم نميخاد بياد بهانه هاي دروغ مياره برا مامانم اينا ،
    نميدونم چيكار كنم واقعاً موندم يعني با همه اينطوريه ؟ بخاطر بي پولي ، به هر دري ميزنه كه بدهياشو بده نميتونه الان چند روزه ازمن پول ميخادو من سريع براش ميريزم، پول بهش ميدم كه شايد اخلاقاش بهتر شه و ولي روز به روز بدتر ميشه همه ي غرورم از بين رفته فردا كلاس ارتقاء داوري دارم ولي اصلاً حوصله ندارم از جام تكون بخورم ، فقط اگه يه معذرت خواهي بكنه ميبخشمش ولي همونكارم نميكنه چقد زندگي سخته هيچ طوري نميتونم خودمو آروم كنم ...
    راضي به صحبت كردنم نيست حتي توي ٢٤ ساعت ٥ دقيقه هم برا من وقت نميذاره اينا عذابم ميده خيييييييييييلي
    يعني واقعاً ديگه دوسم نداره ؟
    كجا اشتباه كردم ؟
    مامان بابام چه گناهي دارن كه بايد اينارو تحمل كنن

    - - - Updated - - -

    [QUOTE=Sahar51;332896]الان كه به خاطر ترس از طوفان بهش اس دادم زنگ زد هر چي از دهنش درومد بهم گفت و حتي به خانوادمم كشوند فحشو بدو بيراهاشو كه چرا ميترسي بمن چه ربطي داره خيلي دلم شكسته
    حتي برا تعطيلات هم نميخاد بياد بهانه هاي دروغ مياره برا مامانم اينا ،
    نميدونم چيكار كنم واقعاً موندم يعني با همه اينطوريه ؟ بخاطر بي پولي ، به هر دري ميزنه كه بدهياشو بده نميتونه الان چند روزه ازمن پول ميخادو من سريع براش ميريزم، پول بهش ميدم كه شايد اخلاقاش بهتر شه و ولي روز به روز بدتر ميشه همه ي غرورم از بين رفته فردا كلاس ارتقاء داوري دارم ولي اصلاً حوصله ندارم از جام تكون بخورم ، فقط اگه يه معذرت خواهي بكنه ميبخشمش ولي همونكارم نميكنه چقد زندگي سخته هيچ طوري نميتونم خودمو آروم كنم ...
    راضي به صحبت كردنم نيست حتي توي ٢٤ ساعت ٥ دقيقه هم برا من وقت نميذاره اينا عذابم ميده خيييييييييييلي
    يعني واقعاً ديگه دوسم نداره ؟
    كجا اشتباه كردم ؟
    مامان بابام چه گناهي دارن كه بايد اينارو تحمل كنن


    باباش اصلاً منطقي نيست
    من اينو ميدوووونم به هر كسي بگم همه رو ميندازن گردن من ميگن تو نتونستي اينو به سمت خودت جلب بكني ولي من هر كاري از دستم بر ميومدو انجام دادم خيلي اوضاعم بده دارم ديوونه ميشم نميخام باهاش حرف بزنم بعدازين حرفاي امروزش ولي اگه زنگ بزنه اجازه ندارم ج ندم انقد عصبي ميشه و فحش ميده و ميگه به بابات ميگم كه جواب منو ندادي منم ازين موضوع خيلي ميترسم كه قضيه به پدرم كشيده بشه
    فردا كلاس دارم ميترسم برم و بگه چرا خبر ندادي و همينو دست پيش بگيره و بدتر شه

  4. کاربر روبرو از پست مفید Sahar51 تشکرکرده است .

    tamanaye man (دوشنبه 19 خرداد 93)

  5. #13
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Sahar51 نمایش پست ها

    نميدونم چيكار كنم واقعاً موندم يعني با همه اينطوريه ؟ بخاطر بي پولي ، به هر دري ميزنه كه بدهياشو بده نميتونه الان چند روزه ازمن پول ميخادو من سريع براش ميريزم، پول بهش ميدم كه شايد اخلاقاش بهتر شه و ولي روز به روز بدتر ميشه همه ي غرورم از بين رفته

    ولي اگه زنگ بزنه اجازه ندارم ج ندم انقد عصبي ميشه و فحش ميده و ميگه به بابات ميگم كه جواب منو ندادي منم ازين موضوع خيلي ميترسم كه قضيه به پدرم كشيده بشه
    سحر خانم،

    شوهرت بی عیب و ایراد نیست. اما اشتباهات شما داره کار را خراب تر می کنه.
    دیگه اصلا براش پول نریز. خیلی نرم و محترمانه رد کن. نه با اخم و تخم و ...

    نترس از این که به پدرت زنگ بزنه. اگر همیشه ظاهرش را خوب نگه داری
    روزی که زنگ بزنه (این آدم با این اخلاق و رفتار دیر یا زود به نقطه زنگ زدن می رسه) اطرافیان دیرتر می پذیرند که ایشون دو سال مشکل داشته و شما به زور پول به حسابش ریختن و ... نگهش داشتی. بذار زودتر خودش را معرفی کنه به اطرافیان.
    می گه به بابات زنگ می زنم، بگو اتفاقا من می خواستم همین روزا بشینم با بابا در مورد مشکلاتم با تو، صحبت کنم و ازش راهنمایی بخوام. چه بهتر که خودت می خوای زنگ بزنی.

    من نمی دونم چطور ورزشکار حرفه ای هستی، دانشجوی دکترا هستی، شاغلی و ... اینقدر ترسو و کم جراتی. اعتماد به نفست کجاست؟ غرورت چی شد؟

    اون چیزی که از پدر و مادرش گفتی، نشون می ده تو خانواده ی سالمی از نظر عاطفی و تربیتی بزرگ نشده.
    پدر دیکتاتور و سرزنش گر و اهل توهین و تحقیر که همه عزت نفس و اعتماد به نفس فرزندش را گرفته
    مادر ضعیف و به قول خودت هیچکاره که در واقع قربانی رفتارهای همون شوهر دیکتاتور هست.

    خیلی باید روی مهارتها و رفتارهات کار کنی که بتونی با این آدم کنار بیایی.
    نه چون همسرت خیلی پیچیده است
    بلکه چون ایشون از خانواده ی مشکل داری هست
    و شما خودت هم خیلی شجاع و مستقل و مطمئن نیستی.

    از خودت شروع کن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  6. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 13 خرداد 93), mis-marjan (سه شنبه 13 خرداد 93), ساحل75 (چهارشنبه 21 خرداد 93), سرگشته دوست (شنبه 08 شهریور 93)

  7. #14
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    ممنونم از شيداي عزيزم
    درسته من خيلي مغرور بودم و چند بار هم خودش گفت قبلاً خيلي غرور داشتي پس چي شد، ولي توي خيلي از مقاله و متنا خوندم كه غرور برا قبل ازدواجه و بعدش نبايد غرور داشت ، الان از ديشب جوابشو ندادم هر دفعه كه تو اينطور وقتا عصبي ميشد كه چرا ج ندادم ولي اينبار ميخام جلوش وايسم و محكم باشم برام دعا كنيد من خيلي آدم آرومو ساده ايم اصلاً بلد نيستم صدامو بلند كنم حرف بد بزنم هرچقدم كه باهام بدرفتاري كرده باشن و اون ازين موضوع داره كاملاً سواستفاده ميكنه
    فقط اينو بگم من از نظر مالي خيلي مستقل نيستم چون قرارداديم و تعداد روزاي كارمم كمه و حقوق هم هر ٥ ماه يكبار ميدن كه خيلي ناچيزه
    البته پدرم منو تامين ميكنن در كل مشكل مالي ندارم واين پولايي كه براش فرستادمو ازون گرفتم و ميدونم دوباره بهم پس ميده چون خيلييي آدم لارجيه و اصلاً پول براش مهم نيست ،

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sahar51 نمایش پست ها
    ممنونم از شيداي عزيزم
    درسته من خيلي مغرور بودم و چند بار هم خودش گفت قبلاً خيلي غرور داشتي پس چي شد، ولي توي خيلي از مقاله و متنا خوندم كه غرور برا قبل ازدواجه و بعدش نبايد غرور داشت ، الان از ديشب جوابشو ندادم هر دفعه كه تو اينطور وقتا عصبي ميشد كه چرا ج ندادم ولي اينبار ميخام جلوش وايسم و محكم باشم برام دعا كنيد من خيلي آدم آرومو ساده ايم اصلاً بلد نيستم صدامو بلند كنم حرف بد بزنم هرچقدم كه باهام بدرفتاري كرده باشن و اون ازين موضوع داره كاملاً سواستفاده ميكنه
    فقط اينو بگم من از نظر مالي خيلي مستقل نيستم چون قرارداديم و تعداد روزاي كارمم كمه و حقوق هم هر ٥ ماه يكبار ميدن كه خيلي ناچيزه
    البته پدرم منو تامين ميكنن در كل مشكل مالي ندارم واين پولايي كه براش فرستادمو ازون گرفتم و ميدونم دوباره بهم پس ميده چون خيلييي آدم لارجيه و اصلاً پول براش مهم نيست ،
    دلم ميخاد قوي باشم مثل قبلاً ميدونم بخاطر اينكه از بس جلوش كوتاه اومدم هر چي جلو من اس بازي كرد تلفن صحبت كرد خودمو زدم به اون راه كه مثلاً من بهت اطمينان دارم تا ٣ صب اس بازي ميكرد كنارم من هيچي نميگفتم البته يبارم كه عصباني شدم گفت به تو ربطي نداره تو كار خصوصي من دخالت كني ، بنظرشما به روش بيارم كه قضيه دوس دختر قبليشو اسموفاميلشو ميدونم ؟؟؟ يا قبح كارش شكسته ميشه ؟؟
    حتي براش آيفون هم خريده بود در اين حد...
    واقعاً نميدونم چيكار كنم جرأتمو از دست دادم
    ميتونيد مقاله كتاب .. بمن معرفي كنيد كه جرأتمو بدست بيارم دوباره ،،؟؟

  8. #15
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سحر جان،

    غرور برای همه زندگی است. عزت نفس داشتن و احترام خودت را حفظ کردن لازمه زندگی یک انسان هست.
    اون چیزی که برای زندگی مشترک لازم هست، گذشت است.

    خیلی خوبه که اصلا بلد نیستی صدات را بلند کنی یا حرف بد بزنی. عالیه!
    لازم هم نیست یاد بگیری.
    اما می تونی رفتار جراتمندانه یاد بگیری. با احترام و آرام خواسته هات را مطرح کنی.

    در مورد پولهات هم، منظورم مساله مادیش نبود که بهت برمی گردونه یا نه.
    منظورم اتفاقی بود که در این حمایتها می افته.
    این پست مصباح الهدی را در مورد حس تامین کنندگی آقایون بخونید.
    حمایتهای شما باعث می شه همسرتون این حس و نیازش را با دخترهای دیگه تامین کنه.
    شما هم بشید منبع تامین حمایت و محبتی که از پدر و مادرش باید می گرفته و نگرفته. می شه فرزند شما!

    توی این پست نوپو یک وبلاگ معرفی کرده، که مباحث قشنگی درباره رفتاری که یک زن باید داشته باشه، داره.
    چند روزی وقت بذار و بخونش.

    در مورد تلفنهاش، الان دیگه درست نیست موضوع خیانت قبلیش را مطرح کنی.
    ولی اون زمان هم نباید اجازه می دادی کنار تو تا سه صبح اس ام اس بازی کنه.
    ایشون پولش را می ده آیفون می خره برای دوست دخترش، اونوقت شما پول تو جیبی هات را جمع می کنی می ریزی به حسابش؟

    سحر جان،
    اون آقا همسرته، نه پسرت.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  9. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 18 خرداد 93), maryam240 (جمعه 26 تیر 94), mis-marjan (سه شنبه 13 خرداد 93), toojih (چهارشنبه 14 خرداد 93)

  10. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 مرداد 95 [ 11:31]
    تاریخ عضویت
    1392-7-29
    نوشته ها
    211
    امتیاز
    3,415
    سطح
    36
    Points: 3,415, Level: 36
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    320

    تشکرشده 515 در 170 پست

    Rep Power
    33
    Array
    دوست عزیز پستت رو خوندم و خیلی متاثر شدم با اینهمه ویژگی های مثبتی که داری چرا همسرت همچین رفتاری باهات داره
    نظر خاصی در مورد مشکلت دارم فقط امیدوارم هرچه زودتر مشکلت حل بشه
    فقط کنجکاوم رابطه شما قبلا چطور بوده که به اینجا رسیده؟ اگر بهتر بوده حتما اتفاق خاصی باعث این رفتار شده
    کمی در مورد روابط قبلی تون توضیح بده و ابراز احساسات همسرت
    فقط از دوستانی که میگن قبلا باید در مقابل رفتارهاش عکس العمل نشون میدادی میخوام راهنمایی کنن که در همچین شرایطی اگر بخوایم جراتمندانه رفتار کنیم طوری که غرور همسرمون زیر سوال نره چطور باید مطرح کنیم؟
    ناراحتی رو فقط نشون بدیم؟
    یا اینکه ازش توضیح بخوایم؟

  11. کاربر روبرو از پست مفید mis-marjan تشکرکرده است .

    شیدا. (چهارشنبه 14 خرداد 93)

  12. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    مرسي از همتون ولي من سعي كردم نقش مادرو براش نداشته باشم خيلي كتابو مقاله ميخونم باربارا هم اينو كامل توضيح داده بود قضيه قرض دادن پول هم جديداً اتفاق افتاده ٢ با سه بار اونم بخاطر اينكه وام ازدواجمو بهش ندادم و جلوش ايستادگي كردم كه بخاطرش يه هفته باهام حرف نزد و ازونجا اين بي محبتياش تشدييييد شد ،ااينو ميدونم افراطي بهش محبت كردم آخه ازم ميخاست ميگفت بابام با من بد رفتاري ميكرده من به حمايتت احتياج دارم ، قبلاً رفتاراش اصلاً قابل مقايسه باالان نبود گفتم حتي گوشيشو فروخت برامن هديه خريد تمام هديه هاي گرون قيمت از طلا و لپ تاپو آيفون گرفته تا لباس كه افراطي برام خرج ميكردوقرض ميكرد حتي از اينهمه خريد كردنش ناراحت شده بودم محبتشم خيييييلي عالي بود دائم با يواشكي اومدنش از شهرستان سوپرايزم ميكردو همه خانواده از علاقه اون بمن ميگفتن دقيقاً مث تو فيلما زندگيم داره جلو چِشَم از دستم ميره ١٠ ماه كه گذشت كم كم بهونه گير شد دقيقاً زماني كه با اون آقايي كه الان پولشو ازش گرفته آشنا شد اون يه آقاي بي فرهنگو .... است كه خانومشو ول كرده تو يه شهر كوچيك و خودش اومده با يه اسمو فاميل جعلي تو شهر بزرگ داره كار ميكنه و خيلي مايه داره و ميدونم داره خيانت ميكنه و با توجه به مقالاتي كه خوندم همسر منم داره از اون الگو برداري ميكنه ،
    و رفتارا و حرفاي زشتشو ازون ياد گرفته و ١٠ سال از همسرم بزرگتره ،
    باورم نميشه الان ٣ روز تعطيليه و نمياد هنوز اميد دارم
    بعد ازون دعوايي كه بخاطر ترس از طوفان باهام كرد و به پدرم توهين كرد همون شب زنگ زد كه برنداشتم و از خدا خاسته ديگه زنگ نزده و تعطيلات هم ميخاد بمونه ديدين حتي نمياد حرف بزنه نميخاد منو ببينه ، ولي تو گروه وايبر خانوادگيمون كه ١٢ تا عضو داره ميادو جك ميذاره و حرف ميزنه ولي بمن حتي يه pm نميده كه معذرت خاهي كنه

    ميدونم فقط دنبال بهونه ميگرده كه ديگه باهم در تماس نباشيم همش بمن ميگفت كاري بامن نداشته خودت برا خودت زندگي كن غر نزن شرايطم خوب نيست زندگيم رو هواست و ... قبلاً كه بهتر بود همش ميگفت صبركن درست ميشه ولي الان اصلاً حوصله صحبت كردنم بامن نداره،
    تو تعطيلات بيشتر ازينكه بايد به كل فاميل جواب پس بدم ناراحتم ديگه بريدم ,, قرص آرام بخش خوردم ,كه بهش فكر نكنم ولي انگار نميييييشه
    نميييييييييييدونم چيكار كنم بخدا همه راه ها رو امتحان كردم اينم از محكم بودن جلوش ديگه بمن زنگ هم نزد و خوشحاله از كارم ،،
    راااااحته راحته و به كاراش ميرسه ،
    تموم دلخوشيم شده دردودل و كمك خاستن از شما دوستاي مهربونم تو اين سايت چون موضوعو بهيييچكس نگفتم و خيلي برام سخته كه اينطوري غرورم شكسته شه فقط اينو بگم من توي محل كارو وفاميل خيلي محكمو مغرورم( مغرور نه به اون معني...)خيلي برا خودم ارزش قائلمو بهيچكي اجازه ندادم بخاد هر حرفي بزنهو هر شوخي بكنه ،
    برام دعا كنيد تعطيلات ناراحت كننده اي در انتظارمه
    بهم اميد بدين ...

    - - - Updated - - -

    مرسي از همتون ولي من سعي كردم نقش مادرو براش نداشته باشم خيلي كتابو مقاله ميخونم باربارا هم اينو كامل توضيح داده بود قضيه قرض دادن پول هم جديداً اتفاق افتاده ٢ با سه بار اونم بخاطر اينكه وام ازدواجمو بهش ندادم و جلوش ايستادگي كردم كه بخاطرش يه هفته باهام حرف نزد و ازونجا اين بي محبتياش تشدييييد شد ،ااينو ميدونم افراطي بهش محبت كردم آخه ازم ميخاست ميگفت بابام با من بد رفتاري ميكرده من به حمايتت احتياج دارم ، قبلاً رفتاراش اصلاً قابل مقايسه باالان نبود گفتم حتي گوشيشو فروخت برامن هديه خريد تمام هديه هاي گرون قيمت از طلا و لپ تاپو آيفون گرفته تا لباس كه افراطي برام خرج ميكردوقرض ميكرد حتي از اينهمه خريد كردنش ناراحت شده بودم محبتشم خيييييلي عالي بود دائم با يواشكي اومدنش از شهرستان سوپرايزم ميكردو همه خانواده از علاقه اون بمن ميگفتن دقيقاً مث تو فيلما زندگيم داره جلو چِشَم از دستم ميره ١٠ ماه كه گذشت كم كم بهونه گير شد دقيقاً زماني كه با اون آقايي كه الان پولشو ازش گرفته آشنا شد اون يه آقاي بي فرهنگو .... است كه خانومشو ول كرده تو يه شهر كوچيك و خودش اومده با يه اسمو فاميل جعلي تو شهر بزرگ داره كار ميكنه و خيلي مايه داره و ميدونم داره خيانت ميكنه و با توجه به مقالاتي كه خوندم همسر منم داره از اون الگو برداري ميكنه ،
    و رفتارا و حرفاي زشتشو ازون ياد گرفته و ١٠ سال از همسرم بزرگتره ،
    باورم نميشه الان ٣ روز تعطيليه و نمياد هنوز اميد دارم
    بعد ازون دعوايي كه بخاطر ترس از طوفان باهام كرد و به پدرم توهين كرد همون شب زنگ زد كه برنداشتم و از خدا خاسته ديگه زنگ نزده و تعطيلات هم ميخاد بمونه ديدين حتي نمياد حرف بزنه نميخاد منو ببينه ، ولي تو گروه وايبر خانوادگيمون كه ١٢ تا عضو داره ميادو جك ميذاره و حرف ميزنه ولي بمن حتي يه pm نميده كه معذرت خاهي كنه

    ميدونم فقط دنبال بهونه ميگرده كه ديگه باهم در تماس نباشيم همش بمن ميگفت كاري بامن نداشته خودت برا خودت زندگي كن غر نزن شرايطم خوب نيست زندگيم رو هواست و ... قبلاً كه بهتر بود همش ميگفت صبركن درست ميشه ولي الان اصلاً حوصله صحبت كردنم بامن نداره،
    تو تعطيلات بيشتر ازينكه بايد به كل فاميل جواب پس بدم ناراحتم ديگه بريدم ,, قرص آرام بخش خوردم ,كه بهش فكر نكنم ولي انگار نميييييشه
    نميييييييييييدونم چيكار كنم بخدا همه راه ها رو امتحان كردم اينم از محكم بودن جلوش ديگه بمن زنگ هم نزد و خوشحاله از كارم ،،
    راااااحته راحته و به كاراش ميرسه ،
    تموم دلخوشيم شده دردودل و كمك خاستن از شما دوستاي مهربونم تو اين سايت چون موضوعو بهيييچكس نگفتم و خيلي برام سخته كه اينطوري غرورم شكسته شه فقط اينو بگم من توي محل كارو وفاميل خيلي محكمو مغرورم( مغرور نه به اون معني...)خيلي برا خودم ارزش قائلمو بهيچكي اجازه ندادم بخاد هر حرفي بزنهو هر شوخي بكنه ،
    برام دعا كنيد تعطيلات ناراحت كننده اي در انتظارمه
    بهم اميد بدين ...

  13. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 15 خرداد 93 [ 19:53]
    تاریخ عضویت
    1393-1-02
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    182
    سطح
    3
    Points: 182, Level: 3
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    110

    تشکرشده 35 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شاید کم شدن محبّت‌هاش به خاطر فشار مالی باشه.

  14. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 09 آبان 99 [ 11:16]
    تاریخ عضویت
    1392-10-21
    نوشته ها
    406
    امتیاز
    13,219
    سطح
    74
    Points: 13,219, Level: 74
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 547 در 219 پست

    Rep Power
    74
    Array
    خدا كنه اينطوري باشه كه شما ميگيد
    همسر من اهل نماز هم نيست برعكس خانوادش

    - - - Updated - - -

    هنوز حتي يه زنگ نزده و ميدونم نميزنه اصلاً انگار من براش مهم نييييييستم همه ميپرسن كجاست تعطيلات چرا نيومده وااااااي دارم داغون ميشم جرات ندارم به كسي بگم اينم از محكم بودن ٣ روز تعطيلات تموم ميشه و ميدونم عين خيالشم نيست دوس دارم قرص بخورم يه طوريم شه تا لااقل عذاب وجدان بگيره تو عصبانيت به پدرم توهين كرده اونوقت منتظره من منت كشي كنم اصلاً مغزم درست كار نميكنه دوس دارم يه بلايي سر خودم بيارم تا لااقل بخاطر اين پاشه بيااااااااد

  15. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 اسفند 99 [ 10:31]
    تاریخ عضویت
    1393-3-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    711
    امتیاز
    20,258
    سطح
    89
    Points: 20,258, Level: 89
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 92
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,890

    تشکرشده 2,698 در 675 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    138
    Array
    سلام خیلی ناراحت شدم
    به خودتون بیاین شما الان در دوران عقدی هستید یعنی بهترین دوران زندگی پر از عشق و احساس .مرد واقعی جونشم تو این دوران میده وضعیتش رو هوا بود چرا جلو اومد . تمام مردها دوست و رفیق دارن چه خوب چه بد ولی با ازدواج بیشتر اونا رو در روابطشون حذف میکنن بخصوص بدهاشو . تا حالا شده آیا ازش پرسیدید وقتیکه در مکان دیگه وبا کسای دیگه سپری میکنه برا بهبود وضعیت زندگیمونه یانه و آیا به فکر شما هست
    1 جدی باهاش برخورد کنید
    2 همون فامیلیکه ازش میترسی فردا بهت میگن چرا نگفتی و زودتر قیچیش نکردی اول هر دو خانواده شمارو میکوبن
    3 در ابزارهای مالی وزنانکی محرومش کن نزار عروسکش باشی تایه روز تو خاله بازی کوچه فراموشت کنه
    4 از اهرم خانواده استفاده کن نشد یه شکایت تو شوری حل اختلاف بزار به مظموم اینکه دوسش داری از دوریش خسته شدی وکی سروسامون میگیرین در حقیقت کاغذ بازیه ولی جدی بودن شما رو ثابت میکنه بعد اگه بدتر شد یا بهت توجه نکرد و بدهنی کرد به خودت رحم کن مهرو بذار اجرا

    میدونم مشکلتون چیه. باورش براتون سخته اینکه چرا من ..............
    از خدا میخوام اون زندگی که آرزوشو داشتی وبراش داری تلاش میکنی بدست بیاری

    جدی باش رویا پردازی نکن جرئت نه گفتن داشته باش آبرو شو تا وقتی حفظ کن که آبرو خودت و خانوادت زیر سوال نره

  16. 5 کاربر از پست مفید parsa1400 تشکرکرده اند .

    mordad (پنجشنبه 15 خرداد 93), sama_t (پنجشنبه 15 خرداد 93), she (سه شنبه 20 خرداد 93), ساحل75 (پنجشنبه 22 خرداد 93), سرگشته دوست (شنبه 08 شهریور 93)


 
صفحه 2 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 فروردین 94, 19:00
  2. راهي وجود داره كه حافظه قوي ام را مهار كنم؟
    توسط Sarvin در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 تیر 93, 15:44
  3. طرز تهيه ي منوي عاشقانه
    توسط yasa در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 70
    آخرين نوشته: جمعه 27 مرداد 91, 04:04
  4. شوهرم منو جلوي دوستاش زد
    توسط نوا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 شهریور 89, 16:48
  5. قضاوت از روي ظاهر (از داستانهاي مثنوي)
    توسط fnh63 در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 فروردین 87, 04:07

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.