ضمن تایید همه حرفهای دوستان (یعنی اکثرش که می گفت مشکل از حساسیت شماست )
من اون مساله که مادر اون خانم از دخترش تعریف می کرد را اینطوری دیدم
مادرش می خواست به همسر شما بگه فکر نکنی با دختر من ازدواج نکردی، ما ناراحت شدیم
اصلا هم مهم نیست
دختر من اینققددددد خوشبخته، خوشحاله، فلانه و بهمانه و ....
نوعی عکس العمل مادرهاست در مقابل کسی که انتظار داشتن با دخترشون ازدواج کنه و نکرده
مخصوصا که دخترش هنوز مجرده
نگاهم خبیثانه بود، نه؟
ولی من این حس را داشتم از فضایی که شما تعریف کردید.
نمی دونم شما چطور ربطش دادین به عشق و عاشقی
بعد هم هی نشستی ازش حرف زدی
خب شوهرت تحریک شده ببینه موضوع چیه
با خودش فکر کرده نکنه من عاشقش بودم، خودم خبر نداشتم
خلاصه این که، اونی که داره دستی دستی شوهره را عاشق می کنه، شمایید.
اینقدر بگو تا باورش بشه
علاقه مندی ها (Bookmarks)