به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 52
  1. #11
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mordad نمایش پست ها
    ب خسلام دوستان.ممنون بابت راهنمایی شما عزیزان.واقعیتش دعواهای لفظی زیادی داریم سعی در کنترل خودم دارم اما بعضی وقتا از کوره در میرم و باهم بحث میکنیم.کلا از نظر من رابطه خوبی نداریم بعضی وقتا هم همش ظاهری هست از نظرم.در کل درک درستی از زندگی نداریم سعی میکنم از بحث فرار کنم اما همسرم آدم ایراد گیر. و مدام. از کارام انتقاد میکنه عصبیم کرده.بهش اعتماد ندارم از نظر من هرچقدر هم من تو زندگی الانم اشتباه کنم اون حق نداره از گذشته ای که ناخواسته رقم خورده سو استفاده کنه..مدام توقع داره در صورتی که خودش هیچ وقت نیازامو نفهمیده و میگه من باید تشخیص بدم نیازاتو تو حرف نزن!اگر باهم دنبال این کار بریم مطمئنم در آینده همشو.علیه خودم استفاده میکنه یکبار میخاستم به داداشم بگم اما دلم نیومد روم نشد برای من دنبال این راه رفتن با کسی که همراهم نیست واقعا سخته.بارها بحث شده و گفتم عصبیم کردی دیونم کردی اونم در جواب گفته از قبل دیونه شده بودی شانس آوردی.گرفتمت بارها به من گفته خراب..در صورتی که خودش با 100 نفر بیشترره بوده
    مرداد جان،
    من درست متوجه حرفات نمی شم.
    عزیزم این موضوع به خواهر و برادرت ربطی نداره که شما بخوای به اونها بگی.

    شوهرت آبروی شما که همسرش هستی و آبروی خودش هست، را نمی بره. نترس.
    در ثانی وقتی برگه پزشک قانونی یا ... باشه که نشون بده شما تقصیری تو این ماجرا نداشتی، دیگه دلیلی نداره نگران بشی.

    هر چند من بعید می دونم بعد از 4 سال پزشک قانونی بتونه کاری برای شما بکنه.
    مگر این که مدارکت از قبل اونجا باشه و بری اونها را بگیری به همسرت نشون بدی.

    الان مساله این نیست که اون حق داره یا نداره،
    مساله اینه که تو می خوای زندگی کنی، میخوای با آرامش زندگی کنی و خوشبخت و شاد باشی،
    پس اگر کاری از دستت برمی آد انجام بده.

    چطور به شما تجاوز شد؟
    آیا آشنا بوده؟ آیا ماجرا طوری هست که همسرت بتونه باور کنه؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  2. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    meinoush (دوشنبه 05 خرداد 93), mordad (سه شنبه 06 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93), هم آوا (سه شنبه 06 خرداد 93)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اسفند 95 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    152
    امتیاز
    4,004
    سطح
    40
    Points: 4,004, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    223

    تشکرشده 333 در 122 پست

    Rep Power
    32
    Array
    شیدا جان توی بر پزشک قانونی فقط نوشته بود بکارت از بین رفته همین.البته برگه برای دادگاه بود ولی چون من دیگه دادگاه نرفتم برای روند شکایت نامرو باز کردم و خوندم.واقعیت من مثل همون چیزای هست که تو مجله ها مینویسن منم یکی از همون آدمها که دزدیده میشنو با تهدید قمه و به زور زندگیو و ایندشونو خراب میکنن.میدونی درکش واقعا سخته بعضی وقتا خودمو به جای اون میزارم. برای خودمم سخته باور این اتفاقات چه برسه کسی که از میشنوه. بعضی وقتا میگه دلم برات سوختگرفتمت.امشب دلم خیلی گرفته. کاش زمان برمیگشت عقب کاش این اتفاقا برام نمیافتاد من واقعا بیگناه ایندم خراب شد چرا!!!؟به خاطر این میخاستم به برادرممخاستم بگم چون عمهمش تهدید میکرد میگم منم گفتم خودم بگم به داداشم چون آدم با ملاحظه ای نیست گفتم شاید بهش بدجور بگه اونم مرد غیرت داره دعوا نشه میترسیدم به داداشم هم اس بده.من 4سال دارم فرار میکنم از خاطرات چجوری با چه جراتی قدم بردارم در صورتی که با وکیل صحبت کردم گف احتمال ثابت کردنشالان10درصدم نیست زندگی خودمم زیاد جالب نیس این مسائل که از همه بیشتر بهمم ریخته کلا داغونم.چجوری عضو بشم که از مشاوره خصوصی استفاده کنم؟.مینوش جان10سال ازمن بزرگتره
    ویرایش توسط mordad : سه شنبه 06 خرداد 93 در ساعت 00:17

  4. 2 کاربر از پست مفید mordad تشکرکرده اند .

    meinoush (سه شنبه 06 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93)

  5. #13
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    شاید نامه ای که دست شما دادند اطلاعات کامل توش نبوده
    و می خواستن حزییات را خودشون برای دادگاه ارسال کنند یا در صورت درخواست دادگاه، بعدا ارسال کنند.

    اگه رفتین پزشک قانونی، حتما جزییاتی که نشون بده رابطه به زور بوده،
    زمان رابطه
    و حتی آثاری که از متجاوز توی بدن شما مونده (برای تعیین دی ان ای و ... که به شناساییش کمک می کنه) ثبت می شه.

    شاید جزییات پرونده تون اونجا فایل شده باشه.
    نمی شه که برای موضوع تجاوز برید و فقط بنویسن بکارت از بین رفته. پزشک قانونی کارش این هست که با کمک تخصصشون جزییات را مشخص کنه.
    وگرنه اون را که ماما هم می تونست بگه.

    دادگاه بر اساس اطلاعاتی که پزشک قانونی بهشون می ده، برای مجازات تصمیم می گیرند، وگرنه خودشون که نمی تونن تعیین کنند بکارت شما در اثر چی و به چه شکل از بین رفته.
    این کار را پزشک قانونی می کنه. قسمت اصل کار که برای کمک به حل مشکل شما به همسرت لازمه، انجام شده. یعنی همون پرونده پزشک قانونی،

    قسمت دادگاه که نرفتی برای تعیین مجازات متجاوز بوده. اون که مهم نیست (منظورم اینه که به مشکلات امروز شما مربوط نیست)
    برو پزشک قانونی و پرونده ات را برای شوهرت درخواست کن و مساله را تمامش کن.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  6. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (سه شنبه 06 خرداد 93), meinoush (سه شنبه 06 خرداد 93), mordad (سه شنبه 06 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93)

  7. #14
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    http://www.hamdardi.net/payments.php
    مشترکین ازاد رو پرداخت کن

    می تونی با جیزایی که تو شماره 1 نوشته بری بانک پرداخت نقدی کنی. اسمتم یه اسم دیگه بنویس اگه دوست نداری. بانک هم باهات کاری نداره اصلا لازم نیست اطلاعات دیگه ای بدی. البته مهم هم نیست ها. ولی دیدم نمی ری اشتراک ازاد بگیری اینو گفتم که با توجه به مشکلت راحت باشی. بعدشم فرم پرداخت حق عضویت تالار همدردی اینجا میای شماره فیش پرداختی تو می نویسی. می تونی هم انلاین پرداخت کنی راحت تره اگه با اسمتو این چیزا مشکلی نداری.

    بعد از اون مشاوره تخصصی و خصوصی اینجا که مشاوره خصوصیه تاپیک جدید ایجاد م یکنی. سوالتو می نویسی.

    عزیزم به این فکر کن که تو سخت ترین روزاتو گذروندی. تونستی بگذرونی. الان فقط باید یه تلاشی بکنی که زندگیت ارامش پیدا کنه. به نظر منم شیدا درست می گه. اینکه شکایت کنی یا نه نیاز نیست اما اینکه بتونی مدارک رو به شوهرت نشون بدی که اروم بشه خوبه.

    خودتم درست می گی. اونکه با یه عالمه ادم بوده دیگه حق نداره واسه شما اینطوری نظر بده چون خودش توی نامزدی هم قبول کرده. هم شما اونو با این ویژگی اش که با خیلی ها بوده قبول کردی هم اون شما رو با این مشکلی که داشتی رو تموم شده رفته قبل از ازدواج قبول کرده. پس نباید به همدیگه گیر بدین. اگه گیر می دین شاید مشکلتون چیز دیگه ایه که داره اینطوری نمود پیدا می کنه. حتی ممکنه یه مشکل کوچیک باشه که هیچکدومتون دقت نکرده باشین. اینم م یتونی توی تاپیک خصوصیت یا همینجا پیگیری کنی.

    راستی در مورد اختلاف سنی که گفتم معمولا وقتی مرد خیلی بزرگتره این مدلی حالت زور گفتن داره همه اش فکر می کنه اونه که درست می گه اونه که همه چی رو بهتر می فهمه. معقول بخوای باهاش صحبت کنی خوب واقعا هم اون تجربش بیشتره کم میاری. یه تاپیک دیگه بود که نوشته بود با مردا باید از در احساسات وارد شد اونو برات پیدا می کنم می ذارم. معمولا بالای 15 سال اینطوریه بیشتر که همش اونا بیشتر می فهمن و همسرشون هی باید حرف شنوی داشته باشه.

    http://www.hamdardi.net/thread-33023.html

    این تاپیکه است.

    موفق باشی.
    ویرایش توسط meinoush : سه شنبه 06 خرداد 93 در ساعت 12:50

  8. 4 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (سه شنبه 06 خرداد 93), khaleghezey (سه شنبه 06 خرداد 93), mordad (سه شنبه 06 خرداد 93), هم آوا (سه شنبه 06 خرداد 93)

  9. #15
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    مینوش جان،

    کسی که اروپا بزرگ شده، پا می شه می آد ایران زن بگیره،
    یکی از مهم ترین دلایلش اینه که دختر باکره و آفتاب مهتاب ندیده می خواد.
    در مورد روابط قبلیش، از اول هم واضح به مرداد گفته
    به قول خودش حتی الان هم میگه. چیزی را پنهان نکرده.

    مرداد ممکنه به خاطر سن کمش یا هر چیز دیگه ای در انتخابش اشتباه کرده (باید اهمیت بکارت را برای این آقا می سنجید)
    در گفتن مشکلش به این آقا اشتباه کرده (باید به کمک مشاور و با یقین به این که همسرش موضوع را کامل متوجه شده و پذیرفته ازدواج می کرد)
    الان هم توضیح واضحی نداره براشون
    به ایشون گفته من مدرک پزشک قانونی دارم و شکایت کردم و ...
    اما الان تقریبا هیچی نداره.

    نمی شه نقش اون آقا را در اشتباهش نادیده گرفت. می تونست پیگیر باشه و اگر به یقین رسید عقد کنه
    اما این خانم هم به نظر می رسه 3 ساله ایشون را سر می دوئنه
    بهتره ببردش اونجایی که مدارکی داره (پلیس، پزشک قانونی و ... ) و راحتش کنه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : سه شنبه 06 خرداد 93 در ساعت 14:06

  10. 5 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 06 خرداد 93), meinoush (سه شنبه 06 خرداد 93), mordad (سه شنبه 06 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93), هم آوا (سه شنبه 06 خرداد 93)

  11. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اسفند 95 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    152
    امتیاز
    4,004
    سطح
    40
    Points: 4,004, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    223

    تشکرشده 333 در 122 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام دوستان ممنون.شیدا جان همسرم عنوان نکرد که من با خانم هاب زیادی بودم الان که بحث میشه باعث افتخارشه من از عکساش و صحبت های خودش بعد ازدواج فهمیدم.دلیل من برای نگفتن تنها و تنها فکر کردن به حرف ها ی که الان میشنوم فقط همین.در مورد برگه هم یکبار با وکیل صحبت کردم البته پرسیدم همسرم میتونه برگرو بگیره گفت فقط با درخواست دادگاه برگه میدن.حالا نمیدونم. من برم اونجا به من نامه میدن یا نه.با خودم که فکر میکنم با توجه به.اخلاقش اگر هم خودم قبل ازدواج میگفتم.حس نمیکنم این حرفارو نمیزد در هر صورت این حرفا همرامه البته این احساس منه.البته به اونم حق میدم اما من فشار زیادی تحمل کردم حقم نیست همش تحقیر بشم برای گناهی که من مرتکب نشدم.این راهو امتحان میکنم ببینم پزشکی قانونی میتونه کمکم کنه.در ضمن. من یک برگه از دادگاه دارم که مهر و امضا شدس. از طرف دادگاه که اتفاقات نوشته شده اونم به همسرم نشون دادم

  12. 2 کاربر از پست مفید mordad تشکرکرده اند .

    meinoush (سه شنبه 06 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93)

  13. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 26 آبان 96 [ 23:25]
    تاریخ عضویت
    1393-1-18
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,709
    سطح
    31
    Points: 2,709, Level: 31
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    104

    تشکرشده 30 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر میرسه همسرتون از موقعیتی که برای شما پیش اومده کمال استفاده رو داره میبره و چون میدونه شما نمیتونین حرفی بزنین به کارای زشتش ادامه میده
    زود این قضیه رو حل کنید و شوهرت رو مطمئن کن که در این قضیه تقصیر کار نبودی وبعد بشینینن با هم حرف بزنین و تکلیف خودتو معلوم کن که آیا حاضره باهات ادامه بده.....
    یا قراره تا آخر عمر بازدن یه برچسب به شما به عشق و حال خودش برسه

  14. 4 کاربر از پست مفید *Yalda* تشکرکرده اند .

    meinoush (سه شنبه 06 خرداد 93), mordad (سه شنبه 06 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93), پر خيال (دوشنبه 19 خرداد 93)

  15. #18
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mordad نمایش پست ها
    سلام دوستان ممنون.شیدا جان همسرم عنوان نکرد که من با خانم هاب زیادی بودم الان که بحث میشه باعث افتخارشه من از عکساش و صحبت های خودش بعد ازدواج فهمیدم.دلیل من برای نگفتن تنها و تنها فکر کردن به حرف ها ی که الان میشنوم فقط همین.در مورد برگه هم یکبار با وکیل صحبت کردم البته پرسیدم همسرم میتونه برگرو بگیره گفت فقط با درخواست دادگاه برگه میدن.حالا نمیدونم. من برم اونجا به من نامه میدن یا نه.با خودم که فکر میکنم با توجه به.اخلاقش اگر هم خودم قبل ازدواج میگفتم.حس نمیکنم این حرفارو نمیزد در هر صورت این حرفا همرامه البته این احساس منه.البته به اونم حق میدم اما من فشار زیادی تحمل کردم حقم نیست همش تحقیر بشم برای گناهی که من مرتکب نشدم.این راهو امتحان میکنم ببینم پزشکی قانونی میتونه کمکم کنه.در ضمن. من یک برگه از دادگاه دارم که مهر و امضا شدس. از طرف دادگاه که اتفاقات نوشته شده اونم به همسرم نشون دادم
    اگر قبل ازدواج بهش گفته بودی، می تونست تصمیم بگیره که با شما ازدواج بکنه یا نه.
    این موضوع مهمی هست.

    برای مردهای عادی مهمه، برای همسرت که می گی شکاکه که دیگه بدتر.


    اون نامه که می گی مهر دادگاه داره، فقط شکایت شماست؟ در واقع رسید شکایت شماست؟

    ببین خیلی مبهم و پراکنده حرف می زنی. شوهرت حق داره اعتماد نکنه.

    منظورت از اون جمله قرمزه چیه؟
    توی یه پست گفتی نامه از پزشک قانونی دارم
    الانم که می گی نامه از دادگاه دارم.
    خب اگر نامه از دادگاه داری، دیگه چی را می خوای بری بگیری؟

    ذره ذره حرف می زنی.
    من اینطور فهمیدم که شما رفتی دادگاه شکایتت را ارائه کردی و یه موضوعی هم تعریف کردی (همون قمه و تجاوز و ... )
    اونها هم گفته های شما را ثبت کردند و ارجاع دادن پزشک قانونی که معاینه بشید. این همون نامه مهر شده است که می گی دارم. توی اون نامه ماجرایی که شما گفتی ثبت شده، نه صحتش.

    پزشک قانونی هم در جواب دادگاه، نامه نوشته شما باکره نیستید، اما توضیحی در مورد تجاوز نداده. شما هم که نامه را باز کردید خوندید دیگه پی گیر دادگاه نشدید.

    اگر اینطور باشه، اون نامه های نصف و نیمه چیزی را ثابت نمی کنه. صرف این که من رفتم دادگاه درخواستی دادم که چیزی ثابت نمی شه.

    مرداد جان،
    بهتره اشتراک خصوصی بگیری و با کمک متخصص بپرسی چطور رفتار کنی تا همسرت با این موضوع کنار بیاد.
    البته به نظرم باید بری مشاوره حضوری. فکر نمی کنم اینجا بشه از راه دور این موضوع را بین شما و شوهرت حل کرد.

    شما متاسفانه دیر به ایشون گفتید
    ظاهرا چیزی هم برای اثبات ندارید که نشون بدین تجاوز بوده.

    اگر واقعا اینطور هست،
    بهتره با کمک مشاور و با گفتن دقیق جزییات، کمک بخواهید.
    همسرتون شما را دوست داره که بااین حال تا اینجا ادامه داده.
    اما این افکار آزارش می ده. فکر این که شما بهش دروغ گفتید، به قول خودش کلاه سرش گذاشتید و ... + افکار بدبینانه و شک

    اگه می خوای زندگیت درست بشه با مخفی کاری و حرفهای مبهم بدتر و بدتر می شه.
    اون بنده خدا هم گناه داره اینقدر عذاب بکشه.

    به کمک مشاور خوب باید همه چیز را واضح براش بگی و بذاری تصمیم نهاییش را بگیره.
    مشاور حضوری می تونه کمکمتون کنه.
    اولش همسرت ممکنه شوکه بشه و براش سخت باشه، اما کمک حرفه ای می تونه برای بهتر تصمیم گرفتن کمکش کنه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : سه شنبه 06 خرداد 93 در ساعت 18:00

  16. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    khaleghezey (سه شنبه 06 خرداد 93), meinoush (سه شنبه 06 خرداد 93), mordad (سه شنبه 06 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93)

  17. #19
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    اینو یه بار نوشتم بعدش پاک کردم تو پست قبلیم. تجاوز لزوما همه اش با زور فیزیکی شاید نباشه. ممکنه یه چیزی به ادم بدن که ادم تو حال خودش نباشه و راحت هر کاری بکنه یا ممکنه بیهوش باشه یا حتی اینا هم نباشه ممکنه یه مقدار واژنو اماده کرده باشه طرف قبل از کاری که می خواد بکنه. همه دخترا هم اینطوری نیستن که اون موقع درگیر شن. من خودم اگه بترسم کلا هیچ کاری نمیتونم بکنم دیگه نیاز به زور نمی مونه. بعدم توی معاینات من نمی دونم اینا رو چطوری می شه فهمید. اینطوری هم فکر نمی کنم باشه که همه تجاوزا راحت معلوم شده. از اون طرف هم اینکه کی اینکارو کرده هم مهمه. معمولا اشناست اون طرف. اینکه موضوع بخواد برملا شه عواقبش هم بستگی داره به اینکه طرف کی بوده. از این طرف بعد این همه وقت ثابت کردن این چیزا اسون نیست اونم تو ایران. کنار همه ی اینا مرداد هم جزییات رو نمی گه و نمیتونه بیاد توی یه تاپیک عمومی بگه. همون اشتراک خصوصی رو حتما باید بگیره.
    مرداد جان اینایی که نوشتم جالب نیستن. واسه همینم لطفا بعد از اینکه خوندیشون خودت اون مثلث پایین سمت راستو بزن بنویس که حذفش کنن. اگه نکنی خودم بعدا اینکارو می کنم.
    ببخشید. این چیزا واسه منم حالمو بد می کنه چه برسه به تو. امیدوارم مشکلت حل شه. منم با پست شیدا موافقم. راه هایی که بهت گفت خوب به نظر میاد. به نظر منم شوهرت دوست داره. موفق باشی.

  18. 2 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    mordad (سه شنبه 06 خرداد 93), کاغذ بی خط (شنبه 17 خرداد 93)

  19. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اسفند 95 [ 00:12]
    تاریخ عضویت
    1393-1-25
    نوشته ها
    152
    امتیاز
    4,004
    سطح
    40
    Points: 4,004, Level: 40
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 63.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    223

    تشکرشده 333 در 122 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام دوستای عزیزم..ممنون شیدا جان ببخش نمیتونم خوب توضیح بدم نمیدونم چی باید بگم اما منظورم دقیقا همون روندی بود که خودت توضیح دادی در همون حد.مدرک مهم و معتبری نداشتم.میخام به همسرم بگم بریم مشاور اما چجوری مطرح کنم چون قبلا برای مشکلات دیگه بهش گفتم قبول نکرد.چجوری درخاست کنم.؟؟البته منم بهش حق میدم اما گفتم رو خودمم خیلی فشار عصبی شدم واقعا.اما مینوش جان این قضیه با زور و تهدید بوده و. به زور اماا اثری رو بدنم نداشت شایدم من دقا نکردم نفهمیدم.نمیدونم.مرسی که همراهی کردین.چجوری همسرمو برای مشاوره آماده کنم؟

  20. کاربر روبرو از پست مفید mordad تشکرکرده است .

    meinoush (سه شنبه 06 خرداد 93)


 
صفحه 2 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 اردیبهشت 95, 09:19
  2. پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: شنبه 14 آذر 94, 14:57
  3. نامزدم عصبیه..روز به روز مشکلاتومن بیشتر میشه
    توسط dokhtare_asemoon در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 06 تیر 92, 18:39
  4. یک ماه پس از جدایی،هنوز مثل روز اول جدایی
    توسط bahar_N در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 06 مرداد 91, 10:17
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 88, 08:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:18 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.