به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 23
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1393-1-05
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    5,866
    سطح
    49
    Points: 5,866, Level: 49
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    317

    تشکرشده 1,458 در 274 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    69
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط gholamzadegan نمایش پست ها
    سلام
    محمد هستم 26 ساله از مشهد

    دانشجو لیسانس حسابداری(دانشگاه غیر انتفاعی) هستم و یک ترم مانده تا درسم تمام بشه و بعد اون دیگه فعلا قصد ادامه تحصیل ندارم.

    پدرم فوت شدن سال 82 و از اون زمان با مادرم و یک خواهر زندگی می کنم و البته خواهرم یک سالی هست که تو عقد به سر میبره.

    معافیت کفالت دارم.

    از سال 84 سر کار میرفتم و الان شغل نرم افزار کاری موبایل دارم در یکی از واحد های بازارچه موبایل مشهد که البته 5 ماه هست مشغول این کار هستم و به این کار به چشم شغل دایم نگاه می کنم.

    در حال حاضر هم حقوق آنچنانی ندارم 500000 تومان ماهانه و پس انداز هم ندارم فعلا به دلیل فوت پدر مجلور بودم در منزل خرج کنم ولی الان چند ماهی هست که بالاخره داره پولام جمع میشه

    ----------------------------------

    واقعیتش خیلی وقته فکر انتخاب همسر هستم تا اینکه حدود یک ماه پیش دختری رو سر کلاس دیدم که هم رشته ای من هست و حسابداری می خونه و 22 سالشه و همچنین ترم 2 هستش

    زمانی که ایشون رو دیدم واقعا برای اولین بار حس کردم یک نفر واقعا می خوام و حس خیلی خوبی نسبت بهش دارم و پی گیر شدم تو راه دانشگاه چند باری تعقیبش کردم تا ببینم چطور دختری هست ایا واقعا دختری مومنی هست یا نه هر چند چیز زیادی دستگیرم نشد ولی تا حدودی فهمیدم

    در حال حاضر موضوع رو با دو نفر از دوستام در میان گذاشتم گفتن برو جلو و بهش بگو ولی چون من اصلا این کار رو درست نمیدونم با مادر و خواهرم در میان گذاشتم و قرار شد هفته دیگه بعد کلاس بیان دانشگاه و با دختر خانوم صحبت کنند

    من تا به اینجا از تصمیم خودم مطمین هستم و پای همه چیز هستم ولی خوب یک موضوع خیلی من رو درگیر کرده که نمیدونم ایشون مشهدی یا شهرستانی و محل سکونتشون رو نتونستم هنوز بفمم هر چند با چند نفر در میان گذاشتم از دوستاش بپرسن ولی خوب اگر شهرستانی باشه موندم باید چیکار کنم !لطفا راهنمایی کنین من رو و بگید آیا انتخاب من درست هست یا خیر

    ممنون

    سلام محمد جان

    برای انتخاب همسر ، احساس پیدا کردن به طرف مقابل لازمه ، ولی فقط بخش کمی از داستان هست ، نقش عقل و منطق رو پررنگتر کنید و ملاکهای خودتون رو برای انتخاب شفاف کنید و در مواجهه با طرفتون ، کفویت ها رو در نظر بگیرید و اجازه ندید احساس زیاد جولان بده ، چون شما تک پسر هستید و شرایط خاصی دارید و نیاز هست کنار خانواده باشید ، اگر دخترخانم همشهری شما نباشه کار کمی سخت میشه مگر در شرایط خاصی که ایشون حاضر باشه در شهر شما زندگی کنه که باز هم ازدواج راه دور سختی های خودش رو داره . فقط فکر الان رو نکنید ، فکر 10-20 سال دیگه از زندگیتون رو هم بکنید که مادر شما نیازش به شما بیشتر میشه و حضور شما در اطراف ایشون شاید ضروریتر باشه.

    در هر صورت نمیدونم تجربه خواستگاری رفتن رو داری یا خیر ، ولی خیالت راحت ، اگر این نشد (بنا به هر دلیلی) اگر بصورت رسمی از طریق مادرتون برای دخترهای همشهریتون اقدام کنید ، مطمئن باشید موارد بسیاری میتونید پیدا کنید که شرایطی رو داشته باشه که مطابق میل شما باشه. ولی اگر تا حالا زیاد تجربه خواستگاری رسمی نداشته باشید ، معمولا پسرها اینطوری هستن که با مقابله با دختر خانمی فکر میکنن این تنها دختری هست که میتونم کنارش خوشبخت بشم و اگر این نشه دیگه شانسی ندارم که به کسی اینطور احساسی داشته باشم و... در صورتیکه اینطور نیست و گزینه های زیادی برای انتخاب خواهید داشت.

    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    ....

    1.آیا شما از خودت منزل داری؟اینو پرسیدم چون نوشتی پس انداز نداری
    2.معیارهای شما برای انتخاب همسر چیه؟
    3.یکم از خصوصیات اخلاقی و شخصیتی خودت بیشتر بگو تا باهات آشنا بشیم.لطفا توضیح کوتاه نباشه اینجوری بهتر میتوانیم راهنمایی کنیم


    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    خیلی عالی توضیح دادی فقط میمونه یه سوال.
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    حقوق شما نهایت 500یا بشه 700 چون پس انداز نداری هم میگم

    1.خرج و مخارج عقد و عروسی و خرید طلا و اینکه یه مقدار از جهیزیه به عهده پسره
    2.مشکل نداشتن مسکن و آیا اینکه قادر به اجاره و یا رهن منزل هستید یا خیر؟

    فکر کنم توی مشهد هم کمتر از ماهی 300یا 400 خانه برای اجاره نباشه.از این نظر سوال کردم

    محض آشنایی با قوانین تالار:هر فرد در روز میتواند نهایت روزانه 3 تا پست بزاره در سایت.


    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    غلامزاده دادا فکر نمیکنی داری یکم ساده میگیری؟!!!
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    واسه یه عقد و عروسی و رهن خانه حداقل 30تومان لازمه شما با یک میلیون تومان فکر نمیکنی راه سختی در پیش داری؟!!فعلا پس انداز کن دادا
    سعی کن توی کارت زودتر پیشرفت کنی و درامدت را ببری بالا

    ببخشید دیگه خیلی رک گفتم چون ما مردا منطقی هستیم و دیدمون اینجوریه


    سلام اقای خاله قزی

    من هم مثل خانم شیدا میخوام با این نوشته های شما مخالفت کنم.
    فردی اومده مشورت بگیره برای ازدواج ، توی پستی که زده ، اصلا اشاره ای به دغدغه مالی برای ازدواج نکرده ، بعد شما چندین پست در جواب ایشون زدید که برای ایشون تقریبا فقط از مسائل مالی ازدواج گفتید و برای ایشون دغدغه بی جهت درست کردید.

    همه ما ، توی زندگیهامون ، دیدگاههایی داریم ، یکسری از این دیدگاهها اشتباه هست ، وقتی این دیدگاهها در سطح زندگی شخصی و خصوصی خودمون مطرح میشه ، درست یا اشتباه بودن دیدگاه و نگرش اهمیتی نداره و هر کسی پاداش و جزای تصمیمات و دیدگاههای درست یا اشتباه خودش رو در زندگی میگیره، ولی وقتی قرار هست این نگرشها رو به فرد دیگه ای یا دسته دیگه ای از افراد اجتماع منتقل کنیم ، جریان خیلی فرق میکنه ، خیلی باید احتیاط به خرج بدیم ، و همینطور بی پروا نمیشه نظر داد. چون ما مسئول راهنمایی هایی هستیم که به دیگران میدیم..

    اما در مورد مسائل مالی ازدواج...

    چه از دیدگاه دینی و چه از دیدگاه کارشناسان ازدواج ، واقعا من جایی ندیدم به مسائل مالی اینقدر که شما اهمیت دادید ، اهمیت داده شده باشه.

    از دیدگاه دینی ایه ها و احادیث بسیاری داریم که نه تنها نگفتن برای ازدواج فلان مقدار سرمایه و دارایی داشته باشید ، بلکه توصیه کردن اگر حتی فقیر هستید !! درمان فقر شما ازدواج هست...

    وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ نور / 32

    مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است


    ----------

    امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْفَقْرِ فَقَدْ أَسَاءَ الظَّنَّ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ: إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ هر که از ترس تهیدستی ازدواج را ترک کند، به خدای عزوجل گمان بد برده است. خداوند عز و جل می‌فرماید: »اگر تهیدست باشند خداوند از فضل خود توانگرشان می‌سازد

    --------

    رسول مکرّم اسلام(ص) می‌فرمایند:زَوِّجُوا أَیَامَاکُمْ فَإِنَّ اللَّهَ یُحْسِنُ لَهُمْ فِی أَخْلَاقِهِمْ وَ یُوَسِّعُ لَهُمْ فِی أَرْزَاقِهِمْ وَ یَزِیدُهُمْ فِی مُرُوَّاتِهِم؛ جوانهایتان را زن دهید؛ زیرا با این کار خداوند اخلاق آن‌ها را نیکو می‌گرداند و روزیهایشان را زیاد می‌کند و بر جوانمردیهای آنان می‌افزاید.

    اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَکُم؛ همسر بگیرید که روزی شما را زیاد می‌کند.

    ---------------

    جوانی بدون همسر، که به شدت فقیر و نادار بود، حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد و از فقر و تهیدستی، شکایت کرد و از آن حضرت راهنمائی خواست که: ای رسول خدا! چه کنم تا از حالت سخت ناداری و پریشانی در آیم؟

    حضرت فرمودند: «تزوج»: ازدواج کن!

    جوان، تعجب کرد و با خود گفت: «من که مخارج خودم را نمی‌توانم تأمین کنم، چگونه ازدواج کنم و مخارج همسر و زندگی مشترک را به دوش گیرم»!؟

    اما چون به درستی فرموده‌ی پیامبر صلی الله علیه و آله، ایمان داشت، اقدام به ازدواج کرد و کم کم در زندگی‌اش گشایش ایجاد شد و از تهیدستی به در آمد.


    ----------

    مثلا فکر میکنید اگر خدا در این دوران ما قرار بود قران رو نازل کنه ، چون تورم و گرانی زیاد بود این ایات رو نمیفرستاد ؟ یا پیامبر اکرم اگر در دوره ما بود ، بعد اون جوان فقیر میرفت نزد ایشون ، ایشون میگفت ، الان که خیلی تورم زیاده ، فعلا ازدواج نکن باشه وضع مالیت خوب بشه بعد!؟

    قران و دستورات خدا و ائمه برای تمام بشر و تمام اعصار هست. ولی من مخلوق ، چون میخوام همه چی رو با عقل خودم حل کنم ، چون میخوام همه چی رو خودم تجربه کنم ، فقط دنبال فیلمنامه هایی هستم که خودم برای خودم بنویسم ، ولی وقتی با تمام وجود به خدا توکل کنیم و به خودش و دستوراتش که برای سعادت دنیوی و اخروی ما هست ایمان بیاریم ، بعد خدا بقدری برای زندگی ما فیلمنامه های خوب و خوش رو میکنه که اصلا توی مخیله ما هم نمیگنجیده...

    من به شخصه کسی رو اطرافم سراغ ندارم که ازدواج کرده باشه وضع مالیش بدتر شده باشه!
    خیلی جالبه مثلا اگر ما از ازدواج بترسیم بخاطر مسائل مالی ، بعد یهو سر و کله یک فامیل دور یا نزدیک پیدا بشه ، بگه اگه ازدواج کنی بهت دویست میلیون میدم تا خرج کنی ،تمام ترسمون میریزه و با کله میریم ازدواج میکنیم اما به وعده خدا ایمان نداریم که اینقدر در کلام خودش و معصومینش تاکید شده ازدواج کنید ، مسائل مالیش رو من حل میکنم... توی این دنیا کسی هست که وعده هاش از وعده خدا صادقانه تر باشه و قولهاش مردونه تر!؟

    متاسفانه پدیده هایی اشتباهی که توسط بشر در جوامع بشری ایجاد میشه ، حتی گاهی ممکنه چندین نسل بشر رو به نابودی بکشونه تا دوباره همون بشر بفهمه مسیری که اومده اشتباه بوده... در صورتیکه اگر همون اول به سازنده خودش و کاتالوگ و منوال هایی که خالقش برای سعادت بشر طراحی کرده بود ، مراجعه میکرد و همه چیز رو با چارچوبهای خالق وفق میداد ، مسیر جوامع بشری برای رسیدن به سعادت بسیار کوتاه میشد. مثلا توی همین جامعه خودمون...

    بحث فرزند کمتر زندگی بهتر... حالا رسیدن به اینکه این راه اشتباه هست..
    از چند دهه پیش ماهواره وارد زندگی ها شد ، افراد متجدد و مدرن به هر شکلی سعی در توجیه مفید بودن این وسیله داشتن ... ولی حالا همین وسیله شده مایه ویرانی زندگیها..
    بحث کنکور و اینکه راه سعادت بچه ها رو در ورود به دانشگاه ترسیم میکردیم..
    بحث تربیت فرزندان ...
    و.......

    و توی این دوره ما هم بحث سختگیری های ازدواج ، بحث چشم و هم چشمی ها ، بحث توقعات مالی بالا و... نتیجه این هم میشه بالا رفتن سن ازدواج ، ... اینکه اینقدر فحشا به خاطر همین سختگیری های که ما خودمون ایجادش کردیم ، در جامعه زیاد شده و.... و اینکه پدر و مادر ها چشم باز میکنن ، یهو میبینن چند دختر و پسر با سن بالا و مجرد در خونه دارن.. مقصر خودمون هستیم که اشتباه فکر کردیم ، اشتباه رفتار کردیم، سختگیری ها بیجا و مغایر با قوانین الهی کردیم و یک نسل رو تباه کردیم...

    مثلا شما به ایشون گفتید ، برای ازدواج سی میلیون نیاز داره!! خوب ایشون اگه بخواد به این حرف شما عمل کنه ، با خودش حساب کتاب میکنه میبینه بالفرض اگه شغلی هم داشته باشه که بتونه ماهانه یک میلیون پس انداز کنه حدود سه سال طول میکشه تا به این پول برسه.. خوب ایشون مثل همه ما نیازهایی داره ، به جنس مخالف نیاز داره... میبینه تا سه سال دیگه که باید سرکوب کنه نیازهاش رو ، چرا اینکار رو بکنه؟ میره وارد یک رابطه با جنس مخالف میشه که براش نه هزینه ای داشته باشه نه تعهدی بیاره!!! بعد چند وقت که توی این مسیر اشتباه سرش به سنگ خورد میاد اینجا یک تاپیک باز میکنه و نالش میکنه و ما هم با تمام وجود راهنماییش میکنیم ولی غافلیم از اینکه این جوان بخاطر راهنمایی اشتباه ما کارش به اینجا رسیده ... این داستانی هست که میشه تعمیم داد به تمام جامعه ... که از ازدواج دور شدن بخاطر یک سری تفکرات اشتباه و وارد گردابی میشن که باعث و بانیش خودشون و اطرافیانشون هستن...

    در مورد ایشون ، مهمترین موضوع این هست که ایشون جنم کار کردن داره و حدود نه سال هست دارن کار میکنن و الان هم با اینکه دانشجو هستن شاغل هستن و اینده مالی خوبی هم دارن ان شاالله و اینکه دوره ای خرج خانواده رو میدادن و این یک امتیاز بالا حساب میشه ، حالا چه این دختر خانم چه هر کس دیگه ای رو پسند کردن ، با قدرت جلو برن ، برای شروع اگر وسع مالی زیادی نداشته باشن ، با 3-4 میلیون میتونن یک سری خریدهای اولیه و یک مراسم جشن ساده بگیرن.. طلا نبود هم نبود! ایه قران نیست ، میشه یک سرویس 10 میلونی به عروس خانم داد ، میشه یک سرویس بدل 200 هزار تومانی داد! جهزیه رو شاید تماما دختر خانم تقبل کردن ، تقبل هم نکردن در حد وسعشون میخرن ، هرچقدر هم موند میمونه برای زندگی مشترک .. یک هزینه رهن خونه میمونه... که این هم در فاصله یکساله عقد میتونن تهیه کنن...

    من الان سی سال سن دارم ، خونه و ماشین و شغل خوب و... دارم... ولی از این موضوع پشیمون هستم که چرا زودتر ازدواج نکردم... از دو نظر توی زندگی عقب افتادم... هم از لحاظ مالی که میتونستم خیلی جلوتر از این وضعیت باشم ، چرا که این چیزهایی که الان دارم که روزی محمد مجرد هست ، اگه متاهل بودم ، روزی محمد متاهل خیلی بیشتر از این شرایط بود و هم اینکه چند سالی که میتونستم صرف ساختن و استحکام پایه های زندگی مشترکم بکنم رو از دست دادم ...

    یک موضوعی مثل حج رو خدا گفته اگه استطاعت مالی داشتی انجامش بده ، ولی بحث ازدواج رو هیچ جا براش پیش شرط مالی نگذاشته ،و برای همه واجب کرده... اجازه ندیم این اصل مهم بخاطر تفکرات اشتباه ما ، از اون چیزی که مد نظر خالق ما هست فاصله بگیره و یک بدعت اشتباه رو شکل بدیم یا ازش حمایت کنیم و در این داستان، اصل چیزهای دیگه بشه... که اگر اینکار رو کردیم ، در نظام خدا خلل ایجاد کردیم و باید پاسخگو باشیم.

  2. 6 کاربر از پست مفید محمد 93 تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (جمعه 26 اردیبهشت 93), Gholamzadegan (جمعه 26 اردیبهشت 93), khaleghezey (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرشته مهربان (شنبه 27 اردیبهشت 93), بی نهایت (شنبه 27 اردیبهشت 93), شیدا. (جمعه 26 اردیبهشت 93)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 مرداد 95 [ 12:56]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    2,272
    سطح
    28
    Points: 2,272, Level: 28
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 38 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط محمد 93 نمایش پست ها
    سلام محمد جان

    برای انتخاب همسر ، احساس پیدا کردن به طرف مقابل لازمه ، ولی فقط بخش کمی از داستان هست ، نقش عقل و منطق رو پررنگتر کنید و ملاکهای خودتون رو برای انتخاب شفاف کنید و در مواجهه با طرفتون ، کفویت ها رو در نظر بگیرید و اجازه ندید احساس زیاد جولان بده ، چون شما تک پسر هستید و شرایط خاصی دارید و نیاز هست کنار خانواده باشید ، اگر دخترخانم همشهری شما نباشه کار کمی سخت میشه مگر در شرایط خاصی که ایشون حاضر باشه در شهر شما زندگی کنه که باز هم ازدواج راه دور سختی های خودش رو داره . فقط فکر الان رو نکنید ، فکر 10-20 سال دیگه از زندگیتون رو هم بکنید که مادر شما نیازش به شما بیشتر میشه و حضور شما در اطراف ایشون شاید ضروریتر باشه.

    در هر صورت نمیدونم تجربه خواستگاری رفتن رو داری یا خیر ، ولی خیالت راحت ، اگر این نشد (بنا به هر دلیلی) اگر بصورت رسمی از طریق مادرتون برای دخترهای همشهریتون اقدام کنید ، مطمئن باشید موارد بسیاری میتونید پیدا کنید که شرایطی رو داشته باشه که مطابق میل شما باشه. ولی اگر تا حالا زیاد تجربه خواستگاری رسمی نداشته باشید ، معمولا پسرها اینطوری هستن که با مقابله با دختر خانمی فکر میکنن این تنها دختری هست که میتونم کنارش خوشبخت بشم و اگر این نشه دیگه شانسی ندارم که به کسی اینطور احساسی داشته باشم و... در صورتیکه اینطور نیست و گزینه های زیادی برای انتخاب خواهید داشت.
    خیلی ممنون
    مطمینا من تمام جوانب رو در مورد شهرستانی بودن ایشون در نظر می گیرم به همین خاطر هست اومدم اینجا دارم از دوستان راهنمایی می خوام

    من 5 تا خواهر دارم 4 تا تو مشهد خونه دارن این آخری داره میره بیرون مشهد چون داماد مشهدی نیست ولی نزدیکه شهر طوس

    در مورد این دختر خانم هم همه این موارد صدق میکنه و ایشون باید بیان مشهد زندگی کنند چون من محل کارم مشهد هست و نمیشه رفت شهر ایشون مگر اینکه نزدیک باشه و من تو خودم ببینم که می تونم اینکار رو بکنم و اگر نه هیچ وقت قبول نمی کنم

    اما من ایشون رو مورد اول و اخر نمیدونم و هنوز هم تردید دارم شهرستانی باشن ولی خوب خواستم بدونم چه چیزهایی رو باید در نظر گرفت

    دلیل انتخاب من این بود که تقریبا هر موردی که من مد نظر دارم از ایشون دیدم حالا درست و غلطی تا حدی بهم ثابت شده و مابقی رو فکر می کنم تا حدودی نه صد درصد بشه در جلسات خواستگاری متوجه شد همچنین با دیدن خانواده ایشون و تحقیق

    من بیشتر می خوام دوستان بگن در مورد شهرستانی بودن ایشون چه چیزهایی رو مد نظر باید باشه؟
    به نظر یکم تحقیق راجب ایشون رو پیچیده میکنه-خواستگاری یکم سخت میشه چون هر دفعه باید بریم یک شهر دیگه و ...
    ویرایش توسط Gholamzadegan : جمعه 26 اردیبهشت 93 در ساعت 16:41

  4. 3 کاربر از پست مفید Gholamzadegan تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرشته مهربان (شنبه 27 اردیبهشت 93), شیدا. (جمعه 26 اردیبهشت 93)

  5. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    می خواهید برای یک عمر زندگی تصمیم بگیرید. به نظرم تحقیق در شهرستان کوچک راحتتر از مشهد بزرگ است، و البته اگر روند خواستگاری به خاطر دوری خانواده ها کمی طول بکشد به شناخت و تصمیم بهتر کمک می کند. ضمن اینکه می تونید جلسات خواستگاری را به صورت رفت و امدی (هم انها به خانه شما بیایند و هم شما به خانه انها بروید) قرار بهدید و مقداریش را هم با مشاوره قبل از ازدواج و صحبتهای دو نفره (چون هر دو در مشهد هستید) تا رفت و امدها کمتر شود. فکر می کنم این رفت و امدها کمترین و لازم ترین هزینه (مادر و معنوی) ای هست که باید برای انتخاب صحیح انجام بدهید. در مورد شهرستانی بودن تنها دغدغه می تواند اختلاف فرهنگی شما دو خانواده و توافق بر سر محل زندگی باشد نه بحث رفت و امد ها.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  6. 4 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    Gholamzadegan (جمعه 26 اردیبهشت 93), khaleghezey (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرشته مهربان (شنبه 27 اردیبهشت 93), بی نهایت (جمعه 26 اردیبهشت 93)

  7. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    آقای غلام زادگان حس می کنم دوستان کمی از موضوع اصلی که مد نظر شما بوده منحرف شدن .

    شما تصمیم به ازدواج گرفتید .حالا مسایل مادی رو حتما در نظر گرفتید و به این نتیجه رسیدید که می شه انشا الله که دختر خانم هم می گه میشه من هم می گم انشاالله میشه.

    به نظرم بیشتر روی معیارها و شناخت درست تاکید داشته باشید. شاید وارد فاز شناخت که بشید ایشون رو مورد مناسبی برای ازدواج نبینید.
    ویرایش توسط بی نهایت : جمعه 26 اردیبهشت 93 در ساعت 23:33

  8. 4 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    Gholamzadegan (شنبه 27 اردیبهشت 93), khaleghezey (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (جمعه 26 اردیبهشت 93), فرشته مهربان (شنبه 27 اردیبهشت 93)

  9. #15
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Gholamzadegan نمایش پست ها
    مرسی از همگی
    مادر من شش میلیون پس انداز داره در بانک و میشه موقع ضرورت من بگیرم و بعد کم کم برگردونم از این جهت میدونم جایی هست که بتونم قرض کنم

    ولی باز هم پشت من به این پول گرم نیست

    مسلما میشه مدتی در کنار مادرم زندگی کنیم چون خواهر من نهایت شش یا هفت ماه دیگه عروسیشه و میره

    در ضمن قرار هست مکان کار من عوض بشه و میدونم اگر عوض بشه و بریم جای بهتر حقوقم سه برابر میشه

    از این جهت دارم پا پیش میزارم انشاالله خدا هم کمک میکنه خودم رو میکشم بالا واقعیتش با این وضع جامعه خیلی برام تنهایی سخت شده و واقعا نیاز به یک همدم دارم و دوست دارم سریعتر ازدواج کنم و از این وضع خلاص بشم

    من میدونم مخارج بالاست ولی من اگر صبر کنم 10 تومن جمع کنم باز اون موقع 10 تومن هیچی نیست و باید 100 تومن جمع کرد و مطمین هستم با این وضعیت هیچ وقت سرمایه لازم رو ندارم ولی اینطوری در بین طلا و همه چیز رو تا پول دستم اومد می خریم و این کاعش ارزش پولمون فاتحو کمتر می خونه از این جهت که فکر می کنم هر چه زودتر ازدواج کنم به نفعمه

    در ضمن من مطمینا دو شغله میشم و روز رو میرم سر کار حسابداری و بعداظهر موبایل چون کار موبایل صبح خبری نیست

    این مشکل سه پست در روز رو چطوری میشه حل کرد؟
    درود به همگی دوستان

    بیا بازم کاسه کوزه ها سر من بدبخت شیکسته شد.

    خوب ما مردا وقتی از نظر سنی بالاتر میریم و متاهل میشیم یکم دیدی که داریم منطقی تر میشه(شاید خیلی عقلانی میشه) اینکه زندگی ها سخت شده واقعا درش شکی نیست اگه نظری هم دادم بخاطر اینه که ایشون بدونه که زندگی واقعا خرج داره و باید تلاششو بیشتر کنه برای کسب درآمد و پس انداز کردن

    Gholamzadegan دادا خودت مرد هستی و حرفای همدیگه رو بهتر متوجه میشیم سعی و تلاشتو بیشتر کن ایشالله از نظر مالی وضعت بهتر بشه و بتوانی خودتو بکشی بالا بنظر من همین کاری که داری حسابدار یو موبایل را با جدیت بیشتری دنبال کن.کلا از شخصیت خودساخته ای که داری خوشم میاد آفرین بهت

    خوب حالا میخوای چیکار کنی با این دختر خانوم تصمیمت جدیه برای خواستگاری؟
    اگه اینجورهی و فکر میکنی بعدا اوضاع مالیتم بهتر میشه یه تایپیک جدید بزن و معیارهایی که داری را مشخص کن چون این تایپیکت مشخصا برای این بود که آیا شرایط ازدواج را دارا هستی یا خیر؟

    پ.ن: دوستان خیلی آرمانی نگاه نکنین لطفا با اجازه بانو فرشته مهربان تشویق کردن به ازدواج خوبه ولی بهتره واقعیت های امروز جامعه ما را هم مد نظر قرار بدید.دخترای امروزی با دخترای قدیم طرز فکرشان فرق کرده یکم بروزتر شدن با خواسته های جدید.البته خوشبختانه ایشون جربزه کار کردن دارن ولی در کل احساسی تصمیم نگیرید مخارج زندگی واقعا کمرشکن هستش.
    جناب محمد93 عزیز همه حرفات درست دادا ولی یکمقدار داشتن پس انداز لازمه همه دخترا شرایطی که شما گفتی را قبول نمیکنن اینم در نظر بگیرید البته هستند دخترهایی هم که شرایط ایشون را قبول کنن.
    نظر من اینه بشخصه پسر خوب باشه خانوادشم خوب باشن ارزش داره کمکش کنی ولی این طرز فکر برای همه نیست
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
    ویرایش توسط khaleghezey : شنبه 27 اردیبهشت 93 در ساعت 07:20

  10. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    Gholamzadegan (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (شنبه 27 اردیبهشت 93)

  11. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 مرداد 95 [ 12:56]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    2,272
    سطح
    28
    Points: 2,272, Level: 28
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 38 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    درود به همگی دوستان

    بیا بازم کاسه کوزه ها سر من بدبخت شیکسته شد.

    خوب ما مردا وقتی از نظر سنی بالاتر میریم و متاهل میشیم یکم دیدی که داریم منطقی تر میشه(شاید خیلی عقلانی میشه) اینکه زندگی ها سخت شده واقعا درش شکی نیست اگه نظری هم دادم بخاطر اینه که ایشون بدونه که زندگی واقعا خرج داره و باید تلاششو بیشتر کنه برای کسب درآمد و پس انداز کردن

    Gholamzadegan دادا خودت مرد هستی و حرفای همدیگه رو بهتر متوجه میشیم سعی و تلاشتو بیشتر کن ایشالله از نظر مالی وضعت بهتر بشه و بتوانی خودتو بکشی بالا بنظر من همین کاری که داری حسابدار یو موبایل را با جدیت بیشتری دنبال کن.کلا از شخصیت خودساخته ای که داری خوشم میاد آفرین بهت

    خوب حالا میخوای چیکار کنی با این دختر خانوم تصمیمت جدیه برای خواستگاری؟
    اگه اینجورهی و فکر میکنی بعدا اوضاع مالیتم بهتر میشه یه تایپیک جدید بزن و معیارهایی که داری را مشخص کن چون این تایپیکت مشخصا برای این بود که آیا شرایط ازدواج را دارا هستی یا خیر؟

    پ.ن: دوستان خیلی آرمانی نگاه نکنین لطفا با اجازه بانو فرشته مهربان تشویق کردن به ازدواج خوبه ولی بهتره واقعیت های امروز جامعه ما را هم مد نظر قرار بدید.دخترای امروزی با دخترای قدیم طرز فکرشان فرق کرده یکم بروزتر شدن با خواسته های جدید.البته خوشبختانه ایشون جربزه کار کردن دارن ولی در کل احساسی تصمیم نگیرید مخارج زندگی واقعا کمرشکن هستش.
    جناب محمد93 عزیز همه حرفات درست دادا ولی یکمقدار داشتن پس انداز لازمه همه دخترا شرایطی که شما گفتی را قبول نمیکنن اینم در نظر بگیرید البته هستند دخترهایی هم که شرایط ایشون را قبول کنن.
    نظر من اینه بشخصه پسر خوب باشه خانوادشم خوب باشن ارزش داره کمکش کنی ولی این طرز فکر برای همه نیست
    سلام
    خیلی ممنون
    والا تصمیم که جدی و من می خوام برم جلو به وسیله خانواده

    بزارید فردا صحبت کنند خانواده ببینم اصلا قبول می کنند و شماره میدن بعد اگر اوکی بود و مادرم هم زنگ زد اوکی دادن میام راجب باقی موارد مشورت کنم

    ممنون از همگی دوستان و عزیزان انجمن همدردی

  12. 2 کاربر از پست مفید Gholamzadegan تشکرکرده اند .

    Esssssi (شنبه 27 اردیبهشت 93), khaleghezey (شنبه 27 اردیبهشت 93)

  13. #17
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دادا ببخشید من یکم گیج شدم خوب متوجه نشدم.

    اولا که یه تایپیک جدید حتما بزن.
    دوما یه سوال پیش میاد شما مستقیم میخوای خودت وارد بشی و از ایشون سوال کنی یا نه میخوای خانواده جلو برن؟بزار یه تایپیک برای شما بزارم که دقیقا مشکل شما را داشتند:

    http://www.hamdardi.net/thread-33130.html

    حتما بخوان خیلی بهت کمک میکنه.
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  14. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    Gholamzadegan (شنبه 27 اردیبهشت 93)

  15. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 مرداد 95 [ 12:56]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    2,272
    سطح
    28
    Points: 2,272, Level: 28
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 38 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    دادا ببخشید من یکم گیج شدم خوب متوجه نشدم.

    اولا که یه تایپیک جدید حتما بزن.
    دوما یه سوال پیش میاد شما مستقیم میخوای خودت وارد بشی و از ایشون سوال کنی یا نه میخوای خانواده جلو برن؟بزار یه تایپیک برای شما بزارم که دقیقا مشکل شما را داشتند:

    http://www.hamdardi.net/thread-33130.html

    حتما بخوان خیلی بهت کمک میکنه.
    الان دارم از دانشگاه میام

    مسلما فردا خواهرم بعد کلاس بیرون دانشگاه با ایشون صحبت می کنند فقز نمیدونم مادرمم باشه یا نه خودمم باشم یا نه؟!!!
    فکر می کنم خود دختر خانم تا حدی میدونه من چه قصدی دارم ولی خوب من از جلو رفتن و حرف زدن یکم می ترسم خراب کنم به همین دلیل دارم مادر و خواهرم رو میفرستم

    والا از مادرم می پرسم بری جلو چی میگی
    میگه اول سلام و احوال پرسی و بعد می پرسم مجرد هستن یا نامزد دارن اگر گفتن مجردا می پرسم قصد ازدواج دارن یا نه اگر داشتن شماره خونشون رو می گیرم

    والا این وسط به مادرم میگم حتما باید بگی کی هستی و اگر نه شاید اصلا رد کنند ولی مادرم میگه باید خود دختر خانم بپرسه من که گیج شدم

  16. #19
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فکر کنم خواهرتان برن جلو بهتر باشه شما هم همان حدود ها حضور داشته باشید و ایشونم بعد سوال که مجرد هستند یا خیر و قصد ازدواج دارن خودشان را معرفی کنند فکر کنم بهتر و مودبانه تر باشه .
    این تایپیک را بخوان

    دیگه میخوام ازش خواستگاری کنم(دختر مورد علاقم همکلاسم) به نظرتون بهترین راه چیه؟؟

    در هر صورت خودت نرو جلو ولی اون نزدیکا باش.اینجوری بهتره خیلی چون توی جو دانشگاه دخترخانوم ها یکم معذب هستند
    دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
    ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
    ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
    ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
    ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
    ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
    در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
    ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !

  17. 2 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    Gholamzadegan (شنبه 27 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (شنبه 27 اردیبهشت 93)

  18. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 مرداد 95 [ 12:56]
    تاریخ عضویت
    1393-2-25
    نوشته ها
    52
    امتیاز
    2,272
    سطح
    28
    Points: 2,272, Level: 28
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 38 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array
    آقا مشخص شد ایشون مشهدی هستن خدا رو شکر

    دقیقا منم همین رو میگم باید معرفی کنند

    فقط یک سوال اینکه میگین خودم همون نزدیکا باشم یعنی تو دید دختر خانوم باشم ولی دور وایستم؟

    در ضمن هون موقع که اون تاپیک رو لینک دادید دارم می خونمش

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط بی نهایت نمایش پست ها
    آقای غلام زادگان حس می کنم دوستان کمی از موضوع اصلی که مد نظر شما بوده منحرف شدن .

    شما تصمیم به ازدواج گرفتید .حالا مسایل مادی رو حتما در نظر گرفتید و به این نتیجه رسیدید که می شه انشا الله که دختر خانم هم می گه میشه من هم می گم انشاالله میشه.

    به نظرم بیشتر روی معیارها و شناخت درست تاکید داشته باشید. شاید وارد فاز شناخت که بشید ایشون رو مورد مناسبی برای ازدواج نبینید.
    خیلی ممنون
    یکم بیشتر توضیح میدید منظورتون اینکه وارد فاز شناخت بشم یعنی قبل خواستگاری؟یا در حین خواستگاری؟درست منظورتون رو نفهمیدم واقعیتش
    من فردا می خوام خواهر رو بفرستم جلو چون به نظرم توی دانشگاه نمیشه زیاد کسی رو شناخت درست یکسری موارد رو میبینی ولی باز هم نمیشه دقیق گفت اینها در منزل هم اجرا میشه و به نظرم در جریان خواستگاری و رفت و اومدهاست که مشخص میشه طرف چطور انسانی هست

  19. 2 کاربر از پست مفید Gholamzadegan تشکرکرده اند .

    Esssssi (شنبه 27 اردیبهشت 93), khaleghezey (شنبه 27 اردیبهشت 93)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عشق سه ساله من به استادم و ناتوانی برای ازدواج با شخص دیگر
    توسط nazi93 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: جمعه 16 مرداد 94, 04:51
  2. داستان کوتاهی و بخشی از زندگیم . تورو خدا کمکم کنین.
    توسط maya-s در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 20 فروردین 88, 19:31
  3. هدیه تولبار همدردی؛ دسترسی هدایت شده و سریع به محتوای تالار
    توسط مدیرهمدردی در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: دوشنبه 05 اسفند 87, 20:24
  4. داستان زنان" آنتوان چخوف
    توسط سارا جون در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 بهمن 87, 09:22
  5. هدیه تولبار همدردی؛ دسترسی هدایت شده و سریع به محتوای تالار
    توسط مدیرهمدردی در انجمن کامپیوتر و اینترنت
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 بهمن 87, 13:46

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.