موضوع: با توجه به رابطه ای که داشته میتونم بهش اطمینان کنم ؟؟؟

با تشکر از شما دوستان عزیزم.....فکر نمیکنم ازدواج موقت کرده باشن..من یه دختر معمولی هستم فکر نمیکنم بخطر قیافه باشه..خودشون میگن از اخلاق من خوششون اومده...و گفتن که نمیتونستم خیانت کنم بهتون.میگفتن واقعن میخامتون...میگفتن همش از سر ناچاری بود و هیچ علاقه ای بینشون نبوده . من خیلی چیزا بهشون گفتم و عواقب این کارو بهشون گفتم ..گفتم یعنی هیچ ترسی نداشتین که اینکارو کردین گفتن اون موقع نمیتونستم فکر کنم فقظ به یه چیزی احتیاج داشتم که از شرایظی که داشتم فاصله بگیرم.من حتی بهشون گفتم از کجا معلوم در اینده مقایسه نمیکنین من مثه اون نیستم هیچ وقت..گفتن اصلن مهم نیست چیزای دیگه تو زندگی مهمتره وقتی دوست داشتن باشه همه چیز تو راستای دوست داشتن پیش میره من دیگه کاری به اون خانم ندارم..برای من تموم شده.ولی منم اگه بخام قبول کنم باید تموم شده بدونمش ..چون نمیخام دراینده نگران بااشم همش.میخاد همراه خانواده ش بیاد..میگهمظمین باش امروز فردا نمیکنم .

ممنونم از راهنماییتون....خودمم مرددم نمیدونم چکار کنم..ولی از یه طرفم میبینم اصلن دروغ نمیتونه بگه..منظورشون دوست داشتن خودشون بود نه اینکه من مجبورم بخاظر دوست داشتنم هرکاری بکنم..ادم ساده ای بنظر میاد..شایدم اشتباه میکنم نمیدونم

تا حالا اصلن دروغ نگفتن هرچی میشه ریزشو میگن...پنهان کاریم نه نکردن حتی چندبار اون خانم باهاشون تماس گرفتن که چرا نمیای جواب تلفنشون رو ندادن ولی به منم گفتن که زنگ زده بود البته روشون نمیشد ولی از ناراحتیشون فهمیدم که یه چی میخان بگن ولی نمیتونن...وقتی ازشون پرسیدم اشاره کردن ولی الان خیلی وقته نرفتن و همه ریز زندگیشونم به من گفتن

منظورتون از اون خانم واضح نیست ایا ایشون دختری بودند که با هم دوست بودند و امیدوار بودند با این اقا ازدواج کنند ؟ یا ایشون زن بد کاره بوده که با همه ارتباط داشته ؟ سنشون چقدر بوده ؟

اگر شما خودتان هیچ گونه رابطه جنسی نداشتید با این آقا ازدواج نکنید. این آقا باید با هم کفو خودش ازدواج کند. ببخشید که این را می گویم اما شما دارید اجازه می دهید ایشان سوء استفاده بکند از شما. خیلی مردها می روند عشق و حالشان را می کنند بعد می آیند دنبال یک دختری که رابطه نداشته. می خواهند همه کاری انجام بدهند اما بهترین چیز را هم داشته باشند. می خواهند همسرشان دست نخورده باشد. بعد می آیند زبان بازی می کنند. مثل همین آقا. حرف های قشنگ می زنند . درد و دل می کنند و احساسات خانم را تحریک می کنند. من واقعا تعجب می کنم که چرا دخترها این حرف ها را باور می کنند و قدر خودشان را نمی دانند. دیگر بالاتر از این نداریم که خود خدا در قرآنش گفته زنی که پاکدامن است متعلق به مرد پاکدامن است. و مردی که پاکدامن نیست متعلق به زنی است که آلوده است.
یک سوال دارم . چرا ایشان نمی رود با دختری مثل خودش ازدواج کند ؟ با دختری که رابطه اش به هم خورده بوده و نیاز داشته این کار را بکند. درست مثل خود ایشان.
نکته دوم اینکه : خانم محترم هیچ توجه کرده اید این آقا چه دوستانی دارند ؟ خودشان می گویند دوستانشان این خانم را معرفی کرده اند. فکر نمی کنید اگر واقعا آدم درستی بود دوستان درستی هم انتخاب می کرد؟ باید به شما عرض کنم که این گونه موارد مثل معرفی دختر برای رابطه جنسی ، رد و بدل کردن فیلم های پورنو و از این قبیل در بین افراد خاصی رواج دارد . در واقع باید در یک گروه قرار داشته باشی تا بتوانی به این چیزها دسترسی پیدا کنید.
توصیه هم می کنم خارج از قالب خانواده با کسی وارد گفتگو برای ازدواج نشوید.

- - - Updated - - -

یک سوال دارم : چگونه با ایشان آشنا شدید ؟

از راهنماییها و کمکهای همه دوستای عزیزم تشکر میکنم.ایشون ارتباظشون رو با این خانم کلن قطع کردن و بگفته خودشون هیچ علاقه ایی نبوده.از ظریق همان دوستشونم گفتن به اون خانم که دیگه برنمیگردن اون تماسها فقط برای اوایلش بود که دلیلش رو بدونن.الان خیلی وقته که تماسی نیست.خودشونم میگن اصلن فکر نمیکنم چون مهم نیست برام..میگن من ادم هوسرانی نیستم.میگن شاید اینکارو کردم فقظ برا خاطر این بود که از یه چیزایی فاصله بگیرم ازین مردا نیستم که هر دفه با یکی باشم.منم بهشون گفتم مگه ممکنه احساسی نباشه میگن نه اون خانم دوتا بچه داشت وبرای سیر کردن شکم دوتا بچه ش اینکارو میکرد..چرا باید احساسی در کار باشه.البته الان ازینکه به من گفتن پشیمونن..الان عواقبش رو دیدن که چقدر باعث ناراحتی من شده..هرچیم بهشون میگم میگن چکار کنم کاریه که شده خودمم پشیمونم..ولی چکار کنم.حق هم به من میدن که باعث ناراحتی من بشه این موضوع.فقظ الان سعیشون جلب اعتماد منه الان هشت ماهی ازین قضیه میگذره و نرفتن..میگن ادم متعهد و مسیولیت شناسی هستم و اصلن اهل خیانت نیستم..هیچ وقت به کسی که دوستش دارم خیانت نمیکنم میگن ازین بابت خیالت راحت باشه.تا حالاهم من بدی ازشون ندیدم.فوق العاده ادم بااحساسی هست.خیلی با خانواده هستن.خانواده مذهبی دارن و هیچ کسم ازین موضوع خبر نداره فقظ خودشون و یکی تا از دوستاشون میدونن..حتی صمیمیترین دوستشونم نمیدونن این قضیه رو.الانم ازینکه به من گفتن پشیمونن البته به این دلیل که باعث ناراحتی من شدن..دوست عزیزم نوپو ممنونم از شما ولی فقظ همین دوستشون بودن که با ایشون هم در ارتباظ نیستن.منم نه تاحالا دوست پسر داشتم نه ازین رابظه ها داشتم ..البته اینم خودشون میدونن که اهل چیزا نیستم. ولی خب انصافا میتونستنن نگن..اگر نمیگفتن من اصلن متوجه نمیشدم..و جدیدن هم دارم میبینم خیلی چیزا میبینم.حتی افرادی هستن که خیلی مذذهبی هستن ولی نمیشه بهشون اعتماد کرد البته باعث سوتفاهم نشه ما خودمون خانواده مددهبی هستیم ولی بعد از ازدواج همین فرد داشت جذب یه دختری دیگه میشد که خانمش فهمید و حتی رفت با دختره حرف زد که پات رو از زندگیم بکش بیرون و چندتا مورد دیگه.الان برا این سوال شده که کسی که برا ادم میاد ازکجا معلوم همچین رابظه ای نداشته..