موضوع: دیگه میخوام ازش خواستگاری کنم(دختر مورد علاقم همکلاسم) به نظرتون بهترین راه چیه؟؟

سلام

جناب فدایی یار می دانم که این مطالب را هم در نظر گرفتید و می گیرید ولی گفتن اینها خالی از لطف نیست.

احتمال دارد ایشان قسمت شما نبوده باشد و در آینده به مشکلاتی بر می خوردید. ممکن بود شما اگر وارد جلسه خواستگاری می شدید با مسائلی روبرو می شدید که بعضی دیدگاه هایتان را دچار تغییر می کرد و ....
الحمدلله که فضای جدیدی برای شما باز شد برای یافتن کسی که شما را آنگونه که اکنون هستید، بپذیرد

یا مولا علی علیه السلام

به نظر من زود تلاشتونو متوقف کردین! علیرغم همه حرفاتون که درست و اخلاقی هستن، بازم جا داره که تلاش بیشتری بکنین. الان گفتن نه، ولی شاید راهی هم باشه تا خودتونو بهشون ثابت کنین. البته اگه واقعا ایشون ارزششو دارن ( که خب با توجه به حرفایی که قبلا زدین، دارن احتمالا)

ممنون سمانه خانم.

به نظر شما چیکار باید بکنم؟؟ چطوری برم خودمو بهش اثبات کنم ؟؟
بله اون خانم یکی از دختر های خوب دانشگاه مونه..در این حد بگم که از تمام ورودی ها ما اگه مثلا کلا 60 نفر دختر بودند اگه ده نفرشون برای ازدواج با من متناسب بودند از اون ده نفر خیلی هاشون هر چی رو به ترم های اخر تر رفتیم شخصیت اصلی خودشون رو نشون دادند یا با کسی دوست شدند یا اونی نبودند که اول دیده میشدند و نهایتش 3 نفر موندند و این خانم واقعا ارزششو داشت و داره ...

من میگم اصلا اون عاشق من باشه (فرض محال) ولی وقتی خونوادش مخالفت کردند اولش !! دیگه اونا میتونند این قدر توی گوش دخترشون بخونند تا منصرفش کنند...با این حال پیشنهاد شما این هستش که من برم با خودشون صحبت کنم ایا؟؟ چی بگم ؟؟ این طوری ایا شرایط مگه فرق میکنه ؟!!

من میگم خودم برم باهاش صحبت کنم یه حالت این هست که جواب خودش بوده اون حرفا واقعا این طوری که بدتر میشه
و اگه هم حرفای خودش نباشه مثلا من بگم یه سال دیگه خوساتگاری میکنم بعدش من توی این مدت بهش بازم فکر میکنم دیگه اومدیم توی همین بازه یه خواستگار خیلی خوب تر براش اومد و خوناودش راضیش کردند و.. بعدش تکلیف من چی میشه این وسط ؟؟!!

به هر حال سمانه خانم چند وقت پیش گفتید یکم دلتون پره از این که اصول رو رعایت می کنید ولی .....
خواستم بگم منم الان در همچین وضعی هستم.

صحبت های آقای فرهنگ27 درسته. شما به خانواده ایشون حق بدید که بخوان دخترشونو که تازه میگید از بقیه دخترا هم خیلی چیزاش بهتره، به زندگی با مردی بفرستن که آیندش تضمین شده است. ولی من از اینکه میگین دلایلشون واسه جواب رد، شبیه بهونه بوده، میگم نکنه دلیل دیگه ای دارن (غیر از سن و شرایط و... شما) وگرنه خب یه کم بیشتر شاید میپرسیدن ازتون درباره آینده و...

درکل الان نمیشه فهمید که چی توی سرشون میگذره و دلیلشون چی بوده. به نظر من شما 1بار و فقط 1بار، خیلی محترمانه باهاشون حرف بزنین و اهدافتونو بگین. و حتما تاکید کنین که به هیچ عنوان نمیخواین بدون رضایت کامل خانواده ایشون کاری کنین، بعد ببینین ایشون چی میگن و چه کار میکنن. خانواده ایشونم فکر نمیکنم در حالت عادی الان که هنوز شما رو نمیشناسن، انقدری باهاتون مخالفت داشته باشن که هیچ جوره دخترشون نتونه دربارتون باهاشون حرف بزنه. شما برید اهدافتونو بگین، یا ایشون خودش میپسنده یا نمیپسنده. اگه پسندید یا خانوادش راضی میشن که حضوری تشریف ببرید، یا بازم مخالفت میکنن و شما برمیگردین به نقطه ای که الان هستین. از این که پایین تر نمیرین. هیچ پسری هم با 2بار مطرح کردن خواستگاریش، شخصیتش پایین نمیره. اون خانوم هم اگه قرار باشه با خواستگاری کردن شما، فکرشون بهتون مشغول شه، تا الان شده. اینکه دوباره برید جلو خیلی چیزی رو توی مشغولیت فکر ایشون عوض نمیکنه احتمالا و عذاب وجدان نداشته باشید درباره این. البته به شرطی که شما هم توی حرفاتون قصد صید کردن دل ایشونو نداشته باشید و فقط منطقی آینده و اهدافتونو و... رو مختصر بیان کنید. و حتما اینو هم بگید که فقط چون دفعه قبل بدون اینکه واقعا بفهمید چرا، جواب رد شنیدین، دوباره جلو اومدین تا بگین کی هستین و اینبار اگه بگن نه، مثل یه مرد، دیگه درخواستتونو تکرار نمیکنین و به نظرشون احترام میذارین.

شما خودتون سر قضیه من چندبار گفتین که اگه یه پسری دختریو بخواد، یه کاری میکنه. وقتی مورد من یه کاری کرد و من به جای جواب درست دادن، کاری کردم که ایشون فکر کنه ازش خوشم نمیاد، بازم گفتین اگه منو بخواد دوباره یه کاری میکنه. گفتین مردها اینجوری ان. پس خودتونم اینجوری رفتار کنین! 1درصد فکر کنین شاید اون خانوم به هردلیلی فکر کرده بهتره دفعه اول بگه نه، و الان منتظر اقدام بعدی شما باشه.

البته واقعا نمیگم قطعا اینجوریه، ولی خب شما امیدوار برید جلو اما برای دوباره جواب رد شنیدن هم جا بذارید. ان شاالله که چیزی که خیره پیش میاد، اما خودتونو برای این که بازم بگن نه آماده کنین درهرصورت.

- - - Updated - - -

راستی اینم بگم، من نمیدونم شما چقدر آدم معتقدی هستین. من خودم الان نسبت به اینکه 4بار با اون آقا صحبت کردم، احساس گناه میکنم. اون موقع فکر میکردم چون هدفم خیره و چون هم من هم اون آدمهای اهل دین هستیم، ایرادی نداره در راستای ازدواج صحبت کنیم. اما الان پشیمونم و میگم شاید اصلا خراب شدن ماجرای من علت همین بود، اینکه 2تا آدم مدعی در زمینه دین، طوری رفتار کردن که متدین بودنشون زیر سوال رفت. حالا میخوام بهتون بگم اگه یه مقع حرفهایی که در بالا زدمو خواستین عملی کنین، و اگه انسان معتقدی هستین، حتما حتما مشکل شرعی نداشتنشو بررسی کنین. شاید واسه کسی که معتقد نیست این حرفم خنده دار به نظر برسه، اما کسی که متدینه میدونه که راضی بودن خدا مهم تر از هر چیزیه.