روز به روز از اینکه تمایل ندارم همسر آیندم شاغل باشه مطمئن تر میشم
تشکرشده 72 در 24 پست
روز به روز از اینکه تمایل ندارم همسر آیندم شاغل باشه مطمئن تر میشم
تشکرشده 14,732 در 3,979 پست
ساناز جان،
به نظرم تصمیم خوبی گرفتی.
شما یک مقدار احساساتی هستید و زود اعتماد می کنید.
کما این که در مورد همسرتون هم این اتفاق افتاد. درد و دل کردن با رئیس و در محیط کار هم همینطور.
اتفاقا چون از اقوام شما هست کار بدتر هم شده. نباید ریز و درشت زندگیت را به همه بگی و آبروی خودت، همسرت، خانواده ات را جلوی همه ببری.
حالا انشاله شرایطت یه کم بهتر شد باید روی این موضوع کار کنی که در موقع لزوم بتونی هشیار باشی و احساسات و عواطفت را در معرض خطر قرار ندی.
اما فعلا چون هنوز در این زمینه ممکنه اشتباه کنی و پات بلغزه ( قصد جسارت ندارم. منظورم این هست که راحت اعتماد می کنی و چون خودت اهل کلک و دروغ نیستی فکر می کنی همه صادقند) بهتره از فضایی که این امکان توش هست دور بشی.
برای دختری با احساسات و صداقت ساناز، موندن تو اون فضا خطرناکه.
مخصوصا که زندگی خودت هم دچار تنش هست و ممکنه سریع جذب محبت بشی و گول بخوری.
اون آقا هم که الان می دونه شما در فشار احساسی هستی و با همسرت مشکل داری و ... ممکنه سواستفاده کنه از شکنندگی و خستگی ات و نیازت به یک تکیه گاه.
بر خلاف آوا جان، فکر نمی کنم فامیل بودن شما در این مورد کمک خاصی بهتون بکنه و تضمینی باشه برای این که اون آقا به شما نزدیک نشه.
تصمیم خوبی گرفتی که کارت را عوض می کنی.
خدا را شکر هنوز از کار قبلی بیرون نیامدی، کار دیگه ای برات هست.
حقوق کمتر با آرامش بیشتر برات جبران می شه.
به خودت قول بده بعد از این بیشتر مواظب ساناز باشی
اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
مادر ترزا
تشکرشده 182 در 88 پست
سلام دوست گرامي
اگه عوض کردن کارتون بهت آرامش ميده حتما اينکارو بکن چون با وضعيتي که دراون قرارگرفتين به اندازه کافي مشغله فکري واسترس دارين پس بهتره اين مشکلات براتون از موضع ديگه مضاعف نشه ........................ البته هيچ تضميني نيست که براتون دراينجا مشکلي پيش بياد ويا اينکه اونجا ميريد وکارتون عوض ميکنيد دراون محل بي مشکل باشيد ... فقط يه توصيه برادرانه .... خواهشا ؛ لطفا درمحل کار ويا حتي دوست واشنا با هيچ مردي درد دل نکنيد بخدا اين درد دل ها شروع خيلي از مشکلات هست .... طرح موضوعات خصوصي ويا ابراز ناراحتي وبيان مشکلات پيش جنس مخالف با هرنسبتي وشرايطي سبب جوشش عاطفي وتوجه ميشه ... هستند کساني که بواسطه همين درد دل کردن ها ونياز داشتن به هم صحبت براي کم شدن آلام ودردهاشون ؛ به چه مشکلاتي افتادند که خودتون ميتونيد حدس بزنيد پس ابدا درحضور هيچ مردي چنين کاري نکنيد ضمنا اگر کارتون به متارکه رسيد بهتره کسي درمحيط کارتون نفهمه که مبادا دل هاي مريض به طمع نيفتن .... متاسفانه جامعه ما براي خانم هاي مطلقه بسيار بسيار نا امنه ..... کسي رو ميشناسم که چندين ساله طلاق گرفته ولي بدليل حفظ امنيت اجتماعي خودش وانمود ميکنه که همسر داره و با هاش هر روز درتماسه و..... اميدوارم به لطف خداوند مهربون ...آرامش وگشايش درکارتون فراهم بشه وبتوني بهترين تصميم رو بگيري ....
واحد (سه شنبه 02 اردیبهشت 93)
تشکرشده 338 در 125 پست
سلام دوستان
رفتم کار جدید رو دیدم
گفت الا ن نیرو نمی خوان تا یک ماه دیگه اگه خواستن خبرم می کنن
کارشون در زمینه شغلی من نبود ولی این مشکلی نداشت
و تنها مشکل اینکه حقوقش یک چهارمی هست که الان می گیرم و مدیرش گفت که شاید سال دیگه بشه اداره کاری
و باتوجه به اینکه از ساعت 7 و نیم صبحه تا 5 عصر ارزش رفتن رو نداره
مامانم و خواهرام از این موضوع خبر دارن و می گن معلوم نیست محیط جدید چطوری باشه و تو کارت بمون ولی خیلی حواست رو جمع کن
به شد ت به پول نیاز دارم و نمی تونم بیکا ر تو خونه بمونم برای وام ازدواج و بقیه مسائل باید پول داشته باشم
دست بابام خالیه و نمی تونم رو خانواده ام حساب کنم
khaleghezey (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), meinoush (سه شنبه 02 اردیبهشت 93)
تشکرشده 11,395 در 3,444 پست
درود دگربار بانو دختر 7
من خودم وقتی نوشتم تیو این شغل بمانید بقیه محیط ها بهتر نیست واقعا حس خوبی نداشتم از نظری که برای شما گذاشتم.شاید من خیلی احساساتی و اخلاقی به موضوعات نگاه میکنم و دوست دارم بقیه هم اینجوری نگاه کنن ولی جامعه فعلا اینجوریه.خوب خداروشکر خانواده در جریان هستند.لطفا توی همین شغلی که داری بمان.به هیچ عنوان فعلا توی عوض کردن شغل نباش چون این شغل درامدش خوبه و فعلا مشکلی برای شما ایجاد نشده که چون فامیل دور هستید ایشالله مشکلی هم پیش نمیاد چون یکم ترس داره مدیرتان.به مادر و خواهرتان هم بگید این موضوع بین خودتان بماند و به هیچ عنوان جایی نگن.
مرده شور این احتیاج و نیاز را ببرن که آدم مجبور میشه خیلی کارا بخاطرش انجام بدهب ا اینکه دوست نداره.
راستی یه سوالی برام پیش آمده الان شما وام ازدواجی که گرفتین را چیکار کردین؟ببخشید فضولیه منظرم اینه شما خرجش کردین یا شوهرتون؟
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
تشکرشده 7,555 در 2,378 پست
دختر7 طبق نوشته هایی که داشتی این اقای رییس اگه بخواد با کسی رابطه داشته باشه حداقل زوری که نمی یاد اینکارو بکنه و خبر قبلی و هماهنگی قبلی داره مثله همون اس ام اسای عاشقانه که واسه دوستت می فرستاده. پس اگه مجبوری اینجا بمونی و کار کنی لازم نیست بترسی.
دقت کن که رفتارات طوری باشه که محکم باشه و در حد کاری که دیگه جرات نکنه یه وقت چیزی زیادی بگه یا بخواد.
اینطور که نوشتی از نظر کاری براشون خیلی مفیدی. اگه بدونه از رفتارات که تو دختری نیستی که بخوای باهاش باشی احمقه اگه بخواد اینطوری بهت نزدیک شه چیزایی زیادی بخواد چون تو رو که یه کارمند خوبی می دونه از دست می ده.
اینکه فامیل خانمشی هم به نظر من کمک کننده است.
دیگه راجع به هیچی خصوصیت پیش مرد و زنی که نه خونوادن نه دوست درددل نکن.
در کل هم لازم نیست بابت چیزی که اصلا معلوم نیست پیش بیاد انقدر بترسی.
اگه هم کار دیگه ای که خوب بود پیدا کردی بعدا اگه دوست داشتی عوض می کنی کارتو.
در مجموع فعلا با توجه به نیازت به کار و اینکه اینجا برای تو مشکلی نداره و با توجه به اطلاع خانواده ات و اینکه می خوای اینجا بمونی فعلا واسه کار دیگه خودتو نترسون و اذیت نکن. فقط به رفتارا و حریمت دقت کن.
یعنی نوشتی راه دیگه ای نداری و مجبوری همین کارو ادامه بدی. پس دیگه نترس. حریماتو و رفتاراتو خوب متناسب با کار کن. اگه هم دوست نداشتی اینجا رو بگرد همزمان با کارت کار بهتری پیدا کنی.
هر وقت هم حس کردی مشکلی هست بیا همینجا تاپیک بزن دوستان خیلی خوب راهنماییت می کنن.
موفق باشی.
ویرایش توسط meinoush : سه شنبه 02 اردیبهشت 93 در ساعت 13:47
khaleghezey (پنجشنبه 04 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), واحد (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93), حسين40 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93)
تشکرشده 352 در 163 پست
سلام خانم
بنظرم شما خودتون يه چيزتون هست ؟؟؟؟؟؟؟ قصاص قبل از جنايت ميكنيد -- پيشگويي و فال بيني - هيچ ارتباطي يك طرفه نيست اگر هم از طرف يكي شروع شود افول ميكند - جاي رسمي هم كه محل زور گيري نيست - شما هم كه حرمت فاميلي و نسبت با مدير و خانمش داريد .در مورد شما هيچوقت اين اتفاق نمي افتد مگر خودتون هم رضايت داشته باشين بنظرم شما بيشتر از طرف خودتون نگرانيد تا رفتار مديرتون؟
khaleghezey (پنجشنبه 04 اردیبهشت 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 02 اردیبهشت 93), zendegiye movafagh (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93)
تشکرشده 338 در 125 پست
من به خودم شک ندارم
وقتی همه دختر هایی که قبلا این جا کار می کردن این موضوع ا س ام اس براشون پیش اومده حق بدین که ادم نگران می شه
و اون دوستم من کاملا خودش رو می شناختم و بنده خدا فقط به خاطر گذران زندگی و احتیاج به پول می یومد سر کار
چون مادرش پیر بود و بیمار و مجبور بود خرج خونه رو بده
و ناراحت هستم از اینکه
چرا وقتی می بینن یکی به پول احتیاج داره فکر می کنن اون فرد همه چیزش رو به خاطر پول می ده
فعلا رئیسم لج کرده و می خواد با گرفتن سمت قبلی من رو یه کارمند ساده کنه و با حقوق کمتر !!!
مهم نیست هر چه پیش اید خوش آید
تا دوشنبه هستم اگه با شرایطم موافقت نکردن استعفا می دم تغییرات هیج وقت بد نیستند
مردجوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. شیوانا از آنجا می گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست. مرد جوان وقتی شیوانا را دید بی اختیار گفت:" عجیب آشفته ام و همه چیز زندگی ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟"
شیوانا برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و آن را داخل نهر آب انداخت و گفت:" به این برگ نگاه کن وقتی داخل آب می افتد خود را به جریان آن می سپارد وبا آن می رود." سپس شیوانا سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت . سنگ به خاطر سنگینی اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت.
شیوانا گفت:"این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و درعمق نهر قرار گیرد.حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می خواهی یا آرامش برگ را!"
مرد جوان مات و متحیر به شیوانا نگاه کرد و گفت:" اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می رود و الان معلوم نیست کجاست!؟ لااقل سنگ می داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!"
شیوانا لبخندی زد و گفت:" پس چرا از جریان های مخالف و ناملایمات جاری زندگی ات می نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده."
شیوانا این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با شیوانا همراه شد. چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی مرد جوان از شیوانا پرسید:" شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می کردید یا آرامش برگ را؟"
شیوانا لبخندی زد و گفت:" من تمام زندگی ام خودم را با اطمینان به خالق رودخانه هستی به جریان زندگی سپرده ام و چون می دانم در آغوش رودخانه ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل آشوب نمی شوم. من آرامش برگ را می پسندم چون اصلا دلم نمی آید حتی یک لحظه فرصت هم نفسی و حرکت همراه جریان حیات را ازدست بدهم. دردل افت و خیزهای هیجان آور زندگی است که آن آرامش عمیق و ناگفتنی بدست می آید. اما این تو هستی که نهایتا باید انتخاب کنی که آرامش دائما در حال افت و خیز اما همزمان جاری بودن برگ را بپذیری یا آرامش و وقار و سکون سنگ را. در هر دو حالت داخل آب هستی."
fahimeh.a (دوشنبه 14 تیر 95), fariba s (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93), khaleghezey (پنجشنبه 04 اردیبهشت 93), S.H.I.D.E.H (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93), فدایی یار (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93), واحد (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93), ساحل75 (چهارشنبه 03 اردیبهشت 93)
تشکرشده 338 در 125 پست
سلام دوستان
دیروز رو مرخصی گرفتم و توی خونه موندم
داشتم روانی می شدم از فکر و فکر و فکر
با توجه به اینکه یه نیرو جایگزین به جای من اوردن و دارم بهش اموزش های لازم رو می دم
فکر نمی کنم با افزایش حقوقم دیگه موافقت بشه ولی در ازای اون نیمی از مسئولیتم برداشته می شه و در موقع لزوم راحت تر می تونم استعفا بدم
فعلا هستم توی این کار تا یه جای بهتر پیدا کنم
khaleghezey (دوشنبه 08 اردیبهشت 93)
تشکرشده 352 در 163 پست
ديدي دختر تو مثل سنگ باش كسي نميتونه تكونت بده و محل كسي نده مگر با انتخاب خودت كه ديگه به ديگران ربطي ندارد و هركسي مسئول زندگي خودش است؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)