به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شما که گوش نمیکنی و فقط مثل بچه ای که پاشو کرده توی کفش که من بستنی میخوام میگین من محبت میخوام و ....
    فقط این وبدون که اگه شوهرت بهت محبت زیاد میکرد دیگه محبته لوث میشد و انقدر تشنش نبودی که همون کم و اندکش برات اینقدر لذت بخش و جذاب بشه. هرچی که زیاد بشه بی ارزش میشه! پس شما کمیت محبتت پایینه اما کیفیتش بالاست. اقایی که اینقدر محبتی باشه خودش بعد ی مدتی از چشم زنش میافته قطعا چون مرد به اون خصوصیات مردونگیشه که برای خانم جذابیت ایجاد میکنه و یکی از اون خصیصه ها جدی بودن و محبت در حد کمه. سعی کن اینو تو کلت فرو کنی
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  2. کاربر روبرو از پست مفید کامران تشکرکرده است .

    بانوی آفتاب (پنجشنبه 09 بهمن 93)

  3. #12
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    به نظر من بچه دارشدن مال وقتیه که زن و مرد پدر مادر بچه خودشون اماده باشن. اینکه بخواین واسه اینکه روابطتون بهتر شه بچه دار شین فکر خوبی نیست. باید هردوتون امادگی مسوولیت بچه دار شدنو داشته باشین.
    در مورد اینکه محبتت می خوای شاید شوهرت نمی تونه همینطوری محبت کنه. شاید خودت باید اون شور و انرژی رو بعضی وقتا در وجودش ایجاد کنی که سرشار از محبت کردن بشه تا بهت محبت کنه. نمی دونم چطوری. خودت ببین چی خوشحالش می کنه.
    در مورد مردا مردایی که من می بینم توی خونواده (ازدواج نکردم) در واقع اصلا جذابینی برای من برای زندگی مشترک ایجاد نمی کنن! یا تلویزیون اخبار فوتبال یا روزنامه و مجله. همه اش اینجاهان. با من که حرف نمی زنن. منم هر وقت خودم بخوام می رم حرف می زنم اونام نمی شنون!! از شوهر تو بی محبت تر هم زیاده عزیزم.
    یه چیز دیگه اینکه ببین اوایل ازدواج چطوری بودین. شوهرت اخلاقش اینطوری بود که خیلی محبت کنه بهت و همونطوری بود که الان می خوای؟ اگه بوده باید با روش هایی دوباره اون ذوق و شوقو در وجودش بیدار کنی. روش هارو نمیدونم. مشاور یا دوستان همینجا بهت می گن.
    موفق باشی.

  4. 4 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    myl (سه شنبه 19 فروردین 93), مصباح الهدی (سه شنبه 19 فروردین 93), yasna1990 (سه شنبه 19 فروردین 93), دختر بیخیال (سه شنبه 19 فروردین 93)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 96 [ 13:33]
    تاریخ عضویت
    1392-5-22
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    4,107
    سطح
    40
    Points: 4,107, Level: 40
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    157

    تشکرشده 216 در 94 پست

    Rep Power
    26
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط myl نمایش پست ها
    کی میگه ؟ اصلا تایید نمیکنم.من خودم درونگرا هستم ولی خیلی دوست دارم به همسرم ابراز محبت و علاقه کنم و اتفاقا خیلی دوست دارم خانمم احساسی و پرعاطفه باشه و طالب محبت باشه.البته هنوز ازدواج نکردم.یعنی فکر نکنین که همه ی مردا خشن و بی عاطفه هستن.
    من نگفتم همه مردان اینطوری هستند . در ضمن اینکه مردان ابراز محبت نمی کنند دلیل بر خشن بودن آنان نیست . به طور فطری بیشتر مردان زیاد اهل ابراز محبت نیستند اینطوری نیستند که دائم در حال نشان دادن عشق خود باشند و زیاد هم دوست ندارند همسرشان به آنها گیر بدهد در صورتیکه زنان بیشتر احساساتی اند و دوست دارند جملات عاشقانه و بشنوند و کارهای رمانتیک ببینند در صورتیکه مردان با کارهای دیگر دوست داشتن خود را نشان می دهند این تفاوت بنیادی بین زن و مرد است که باید در زندگی این تفاوت ها را درک کرد و توقع بیجا از طرف مقابل نداشت .

  6. کاربر روبرو از پست مفید Aras تشکرکرده است .

    meinoush (چهارشنبه 20 فروردین 93)

  7. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 مرداد 95 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1392-10-10
    نوشته ها
    135
    امتیاز
    4,066
    سطح
    40
    Points: 4,066, Level: 40
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    305

    تشکرشده 145 در 59 پست

    Rep Power
    28
    Array
    اقای کامران چرا با من مثل یک مجرم صحبت میکنید.ودرراستای حرفاتون بگم که تا به حال خانمی رو ندیدم که خوشحال باشه ازینکه شوهرش کم بهش محبت کنه و این رو نشونه ی اقتدار همسرش بدونه.
    من ازهمسرم محبت میخوام نه لودگی و لوس بازی یا چاپلوسی.و این لودگی ولوس بودنه که ازاقتدار و جذابیت مرد کم میکنه.وبرعکس محبت مرد در جای خودش حس علاقه٬نشاط٬سرزندگی و...رو در وجود زن شعله ور میکنه.


    ودر نهایت ٬دوستان....!!!!
    ازین که تلاش میکنید بحث از موضوع اصلیه من منحرف نشود ممنونم


    سوال من ازخانم ها اینه که بر اساس تجربه هاشون در این زمینه چه پیشنهادی برای من دارند؟

    وازاقایان اینه که با توجه به خصوصیاتی که از شوهرم گفتم چه طور ازهمسرم درخواست محبت کنم که احساس نکنه به قول بعضی از دوستان پاپیچش شدم ؟

  8. 3 کاربر از پست مفید yasna1990 تشکرکرده اند .

    myl (سه شنبه 19 فروردین 93), مصباح الهدی (سه شنبه 19 فروردین 93), دختر بیخیال (چهارشنبه 20 فروردین 93)

  9. #15
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 12:04]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,411
    امتیاز
    286,450
    سطح
    100
    Points: 286,450, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,556

    تشکرشده 37,046 در 6,993 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط myl نمایش پست ها
    به نظرم این از اون مواردی هست که به نوعی هشدار واسه کسایی هست که عاطفی هستن و هنوز ازدواج نکردن باید بدونن که این مورد رو قبل از ازدواج توی معیارهاشون بگنجونن.من چون خودم ادم عاطفی هستم حوصله ندارم خانم آیندم دائما بشینه پای تلویزیون یا با تلفن حرف بزنه ،دوست دارم بشینیم با هم حرف بزنیم درد دل کنیم و همدیگر رو در آغوش بگیریم و ناز و نوازش کنم زنم رو خیلی حس آرامش و خوبی رو به طرفین میده به نظرم.مطمئننا هم اگر برم خواستگاری از معیارهای اصلیم خواهد بود آخه خانمی که محبت و عاطفه نداشته باشه با مردها فرقی نمیکنه.
    با سلام و احترام
    اینکه با این پست متوجه یه هشدار برای مجردهای عاطفی شدید خیلی عالی هست.
    اما قسمت دوم که فکر می کنید این مجردها باید دنبال فردی خیلی عاطفی بگردند هشدار شدیدتری نیاز دارد که من به عنوان مشاور می دهم.

    کلا افرادی که خیلی حساس و عاطفی هستند. به خاطر ماهیت زندگی که سختی و رنج و محدودیتهای طبیعی خودش را دارد، بسیار اذیت می شوند.
    پیشنهادم برای مجردهای بسیار حساس و عاطفی اینست که قبل از ازدواج روی کنترل احساس و پوست کلفت شدن خود کار کنند و گرنه در کویر زندگی زود از تشگی از پا در می آیند.

    اما bahar1990 گرامی
    معمولا راهکارهای اینگونه موارد معطوف به خود شخص هست نه همسرش.

    یعنی حساسیت و انتظارات عاطفی شما معمولا به عنوان یک حلقه و زنجیر برای همسرتان درک می شود.
    شما نیاز هست که حساست های خود را کاهش دهید. به این منظور باید یاد بگیرید که مسائل عاطفی خود را یک جا( مثلا فقط روی همسر، یا فقط روی بچه، یا فقط روی مادر)، سرمایه گذاری نکنید.
    بلکه مسائل عاطفی خود را بسیار گسترده کنید.
    از یک همکار، همکلاسی، همسایه، فامیل، دوست، پدر و مادر، خواهر ، و همه انسانهایی که به نوعی با شما مرتبط هستند بنا به فاصله و شرایطی که دارند در لایه های مختلف صمیمی می توانند تعریف شوند.
    این سرمایه گذاری منتشر عاطفی ، فشار را بتدریج از روی شوهر بر می دارد. و او هم به اندازه شوهر بودن در این احساسات دخیل می شود.


    نظر
    meinoush مبنی بر بچه دار نشدن تا آمادگی، اینجا زیاد مصداق ندارد.
    چون شما مشکل حاد در زندگی ندارید. بلکه نیاز به تغییر بینش و روش شما در زندگی هست. و جالب داشتن بچه خودش در راستای این تغییرات ارزیابی می شود ، چون انرژی عاطفی شما مقداری هم مرجع خودش را پیدا می کند.
    هم اکنون به نظر می رسد نقش همسرتون برای شما یکه و متمرکز هست. و نیاز هست کاهش یابد.
    البته در کنار این رفتاری که در بالا گفتم.
    به مرور وقتی شوهرت احساس فشار نکرد، می توان روشها را عملا به او یاد داد. که البته الان اولویت ندارد.
    لینک ذیل می تواند برای شما مفید باشد:
    عشق: دلبستگی ؟ یا وابستگی؟

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  10. 11 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    (آسمانی آبی) (سه شنبه 05 اسفند 93), del (چهارشنبه 20 فروردین 93), meinoush (چهارشنبه 20 فروردین 93), salehe92 (سه شنبه 19 فروردین 93), کامران (پنجشنبه 21 فروردین 93), مصباح الهدی (سه شنبه 19 فروردین 93), yasna1990 (سه شنبه 19 فروردین 93), دختر بیخیال (چهارشنبه 20 فروردین 93), رنگین (یکشنبه 14 اردیبهشت 93), شایسته89 (سه شنبه 19 فروردین 93), عشق آفرین (دوشنبه 15 شهریور 95)

  11. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    آقای مدیر همدردی
    با سلام و احترام
    متوجه شدم که شما این تاپیک را پیگیری می فرمایید.و توصیه ای هم برای مجردان داشتین.از این بابت خوشحالم.و ممنون

    حال که این بحث پیش آمد شما همسر خانم بهار را از نظر طبقه بندی عاطفی در مردان چگونه ارزیابی می کنید؟
    یعنی منظورم اینه که بیشتر آقایون این گونه هستند؟
    آیا می شود به مرور کاری کرد که آقایی را عاطفی کرد؟ یا دیگه شخصیت بعد از یک سنی تغییر نمی کند؟
    آیا می شود یک خانم خودش را کم عاطفه تر کند؟ چگونه؟

    من خودم احساس می کنم از نظر عاطفی شبیه خانم بهار باشم.یعنی خیلی عاطفی و نیاز عاطفی بالایی هم دارم.اما زودرنج و حساس نیستم.مثلا به گونه ای نیستم که مشکلی پیش آمد خودم را ببازم یا احساسی رفتار کنم.شرایط سخت هم داشتم که تونستم به خوبی آن را پشت سر بذارم.اما خودم می دانم که نیاز عاطفیم بالاست.حالا اگر مردها بیشترشون این جور باشند؛آیا من باید از درجه عاطفی بودنم کم کنم؟
    دقیقا خانم های این چنینی باید چه کار کنند؟
    خیلی خیلی متشکر از وقتی که می گذارید


    - - - Updated - - -

    در ضمن اگر می شود کمی توضیح دهید که حد اعتدال عاطفه و محبت در زندگی زناشویی چه میزان است؟
    مثلا آیا توصیه آقای کامران برای اینکه مرد باید کم محبت کند تا همون محبت جذاب شود درسته؟
    کلا حد اعتدالی برای این امر وجود داره؟ یا بستگی به زوجین داره؟

    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  12. کاربر روبرو از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (چهارشنبه 20 فروردین 93)

  13. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 مرداد 95 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1392-10-10
    نوشته ها
    135
    امتیاز
    4,066
    سطح
    40
    Points: 4,066, Level: 40
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    305

    تشکرشده 145 در 59 پست

    Rep Power
    28
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها


    با سلام و احترام
    اینکه با این پست متوجه یه هشدار برای مجردهای عاطفی شدید خیلی عالی هست.
    اما قسمت دوم که فکر می کنید این مجردها باید دنبال فردی خیلی عاطفی بگردند هشدار شدیدتری نیاز دارد که من به عنوان مشاور می دهم.

    کلا افرادی که خیلی حساس و عاطفی هستند. به خاطر ماهیت زندگی که سختی و رنج و محدودیتهای طبیعی خودش را دارد، بسیار اذیت می شوند.
    پیشنهادم برای مجردهای بسیار حساس و عاطفی اینست که قبل از ازدواج روی کنترل احساس و پوست کلفت شدن خود کار کنند و گرنه در کویر زندگی زود از تشگی از پا در می آیند.

    اما bahar1990 گرامی
    معمولا راهکارهای اینگونه موارد معطوف به خود شخص هست نه همسرش.

    یعنی حساسیت و انتظارات عاطفی شما معمولا به عنوان یک حلقه و زنجیر برای همسرتان درک می شود.
    شما نیاز هست که حساست های خود را کاهش دهید. به این منظور باید یاد بگیرید که مسائل عاطفی خود را یک جا( مثلا فقط روی همسر، یا فقط روی بچه، یا فقط روی مادر)، سرمایه گذاری نکنید.
    بلکه مسائل عاطفی خود را بسیار گسترده کنید.
    از یک همکار، همکلاسی، همسایه، فامیل، دوست، پدر و مادر، خواهر ، و همه انسانهایی که به نوعی با شما مرتبط هستند بنا به فاصله و شرایطی که دارند در لایه های مختلف صمیمی می توانند تعریف شوند.
    این سرمایه گذاری منتشر عاطفی ، فشار را بتدریج از روی شوهر بر می دارد. و او هم به اندازه شوهر بودن در این احساسات دخیل می شود.


    نظر
    meinoush مبنی بر بچه دار نشدن تا آمادگی، اینجا زیاد مصداق ندارد.
    چون شما مشکل حاد در زندگی ندارید. بلکه نیاز به تغییر بینش و روش شما در زندگی هست. و جالب داشتن بچه خودش در راستای این تغییرات ارزیابی می شود ، چون انرژی عاطفی شما مقداری هم مرجع خودش را پیدا می کند.
    هم اکنون به نظر می رسد نقش همسرتون برای شما یکه و متمرکز هست. و نیاز هست کاهش یابد.
    البته در کنار این رفتاری که در بالا گفتم.
    به مرور وقتی شوهرت احساس فشار نکرد، می توان روشها را عملا به او یاد داد. که البته الان اولویت ندارد.
    لینک ذیل می تواند برای شما مفید باشد:
    عشق: دلبستگی ؟ یا وابستگی؟
    سلام جناب مدیر.
    خیلی ممنونم که منو راهنمایی کردین

    همانطور که در پست های قبلیم هم گفتم من خیلی سرم شلوغه و باخانواده ودوستانم هم ارتباط خوبی دارم.این نیاز به محبتم از روی بیکاری نیست.ولی همیشه وهمه جا به همسرم فکر میکنم و شمار درست اشاره کردید زیاد روی همسرم زوم کردم. ودر همین راستا چند ماهی هست که دارم سعی میکنم مثلا وقتی باهم نیستیم تا ضرورتی پیش نیومده بهش زنگ نزنم پیام هم ندهم واین خیلی بهم کمک کرده.ولی هماطور که گفتم این مدت فقط جلوی خودم رو میگیرم که اون احساس نکنه تو یه حلقه اسیرش کردم اما رنیاز ها واحساس کمبود محبت همسرم درجای خود باقیست.

    دوتا سوال داشتم :
    ایا به نظر شما این بی توجهی های همسرم طبیعیه (مثلا اینکه بعد از پیاده شدن ازماشین گاهی یادش میره که من هم هستم) و درواقع من زیاد حساسم؟
    واگر مشکل از حساسیت زیاد من هست با توجه به اینکه گفتم در ارتباط با دوستان وخانواده مشکلی ندارم با چه روش دیگه ای باید احساساتم رو تعدیل کنم؟

    ودررابطه بالینکی که گذاشته بودین وقتی مقایسه میکنم اوایل عقد بیشتر دلبسته بودم ولی الان بیشتر خصوصیات وابستگی رو دارم.البته با اغراق خیلی کمتر.
    شاید چون ابراز محبت همسرم کمتر شده واحساسش نمیکنم.

    - - - Updated - - -

    سلام جناب مدیر.
    خیلی ممنونم که منو راهنمایی کردین


    همانطور که در پست های قبلیم هم گفتم من خیلی سرم شلوغه و باخانواده ودوستانم هم ارتباط خوبی دارم.این نیاز به محبتم از روی بیکاری نیست.ولی همیشه وهمه جا به همسرم فکر میکنم و شمار درست اشاره کردید زیاد روی همسرم زوم کردم. ودر همین راستا چند ماهی هست که دارم سعی میکنم مثلا وقتی باهم نیستیم تا ضرورتی پیش نیومده بهش زنگ نزنم پیام هم ندهم واین خیلی بهم کمک کرده.ولی هماطور که گفتم این مدت فقط جلوی خودم رو میگیرم که اون احساس نکنه تو یه حلقه اسیرش کردم اما رنیاز ها واحساس کمبود محبت همسرم درجای خود باقیست.

    دوتا سوال داشتم :
    ایا به نظر شما این بی توجهی های همسرم طبیعیه (مثلا اینکه بعد از پیاده شدن ازماشین گاهی یادش میره که من هم هستم) و درواقع من زیاد حساسم؟
    واگر مشکل از حساسیت زیاد من هست با توجه به اینکه گفتم در ارتباط با دوستان وخانواده مشکلی ندارم با چه روش دیگه ای باید احساساتم رو تعدیل کنم؟

    ودررابطه بالینکی که گذاشته بودین وقتی مقایسه میکنم اوایل عقد بیشتر دلبسته بودم ولی الان بیشتر خصوصیات وابستگی رو دارم.البته با اغراق خیلی کمتر.
    شاید چون ابراز محبت همسرم کمتر شده واحساسش نمیکنم.

  14. کاربر روبرو از پست مفید yasna1990 تشکرکرده است .

    مصباح الهدی (چهارشنبه 20 فروردین 93)

  15. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 دی 00 [ 21:34]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    709
    امتیاز
    18,833
    سطح
    86
    Points: 18,833, Level: 86
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    3,454

    تشکرشده 2,695 در 688 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    126
    Array
    سلام بهار خانم
    من هیچ تجربه ای تو این زمینه ندارم چون مجردم فقط الان یه مطلب جالب دیدم که شاید راه حلهایی برای مشکل شما داشته باشه
    گفتم لینک اون مقاله رو براتون بزارم برین مطالعه کنید شاید مفید باشه.

    http://mamisite.com/index.php/health...lth/660-hamsar
    مرا با حقیقت
    بیازار
    اما،
    هرگز با دروغ
    آرامم نکن.


  16. 3 کاربر از پست مفید abi.bikaran تشکرکرده اند .

    meinoush (چهارشنبه 20 فروردین 93), مصباح الهدی (چهارشنبه 20 فروردین 93), yasna1990 (یکشنبه 24 فروردین 93)

  17. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 مرداد 95 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1392-10-10
    نوشته ها
    135
    امتیاز
    4,066
    سطح
    40
    Points: 4,066, Level: 40
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    305

    تشکرشده 145 در 59 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام همدردی های عزیزم....
    من این مدت و قبل از اون خیلی سعی کردم احساساتم رو کنترل کنم لینک هایی ک دوستان گذاشته بودن مفید بود..ممنون
    صحبت های جناب مدیر هم که همیشه و در حتی در تایپیک های بقیه برای من نکته های مهم و البته قابل لمس بودن...من در جواب گفته بودم ک روابطم با دوستانم خوب هست واز جناب مدیر خواستم ک راهکار دیگه ای به من بدن ولی انگار ایشان میدانستند ک جواب صحیح همین هست....
    هرچند هنوز هم تاکید میکنم که روابطم بادوستانم خوب بوده و بیکاری زیادی هم درکار نبوده ولی باز هم ارتباطم رو با دوستام و خانواده بیشتر کردم ونهایت تلاشم رو کردم که روی همسرم زوم نکنم (البته این راه و موارد شبیه به این را مدیر همدردی درپاسخ مشکل دیگه ای که داشتم به من گفتن و بعد دیدم ک به حل این مشکل هم دارد کمک میکند)
    رفتار شوهرم هم کمی تغییر کرده...و خلاصه اینکه روتد رو به بهبود است....

    من فکر میکنم بعضی مشکلات مثل بعضی سوالات امتحانی هستن چون دقیقا وقتی رهاش میکنی جوابش به سراغت میاد...

    - - - Updated - - -
    یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند ٬ طلب عشق ز هر بی سروپایی نکنیم.....
    ویرایش توسط yasna1990 : یکشنبه 14 اردیبهشت 93 در ساعت 21:08

  18. 2 کاربر از پست مفید yasna1990 تشکرکرده اند .

    meinoush (یکشنبه 14 اردیبهشت 93), مصباح الهدی (یکشنبه 14 اردیبهشت 93)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. جملاتی زیبا و پر محتوا (2)
    توسط hamed65 در انجمن سخنان نغز و جملات قصار بزرگان
    پاسخ ها: 157
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 فروردین 97, 01:07
  2. گزیده - احساس بی میلی و ناتوانی در رابطه جنسی
    توسط meinoush در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 خرداد 93, 20:41
  3. ترس از اعتیاد همسرم بخاطر خوردن زیاد قرص تورخدا کمک کنید
    توسط *atoosa در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 10 فروردین 92, 18:53
  4. توجه زیاد مادرشوهر به زندگی ام
    توسط mona1990 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: پنجشنبه 18 آبان 91, 20:22
  5. جملاتی زیبا و پر محتوا
    توسط setareh در انجمن سخنان نغز و جملات قصار بزرگان
    پاسخ ها: 599
    آخرين نوشته: پنجشنبه 15 دی 90, 01:15

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.