سلام آقا امین
از صبح می خواستم براتون بنویسم.ولی سیستم اجازه نمی داد.می گفت شما 3 تا پستتون تموم شده.
الانم جیره ام 1 پست بیشتر نمونده.
برادر خوبم من با اینکه شرایط شما را مستقیم تجربه نکردم ولی می تونم درک کنم.
چون از وقتی که تو این انجمن عضو شدم؛افراد خیلی زیادی را دیدم که تجربه شما را داشتند.
و خیلی ها تونستن این موضوع را فراموش کنند و حتی بعد از چند ماه اومدن و گفتن که چقدر به تصمیم اون موقعشون می خندن!
پس تو هم می تونی یکی از همونا باشی!
اول اینکه اگر قبل از اینکه به ازدواج با اون دختر فکر می کردی و میومدی با من مشورت می کردی و می گفتی آیا این ازدواج مناسب است؟ من نظر خواهرانه ام این بود که اصلا به این ازدواج تن نده.
ببین من خودم دخترم.می دونم دخترا واقعا زودتر از پسرا به بلوغ فکری و عاطفی می رسن.پسرا تا سن 25 سالگی هنوز به بلوغ فکری کامل و رسیدگی تمام معیارهاشون نرسیدن.
زیر 25 سال همین اختلاف سن 1 سال هم مهم محسوب میشه.بالای 25 سال یا به عقیده بعضی بالای 30 سال این اختلاف سن معکوس تحت شرایطی مشکلی نیست.
انتظار نداشته باش که همین فردا دختر خانم را فراموش کنی.این یک چیز تدریجیه و به مرور برایت اتفاق خواهد افتاد.فقط وقتی این اتفاق برایت نمیفته که به این افکارت بها بدی و آن را آبیاری کنی.
پس اولین قدم اینه که به افکارت بی محلی کنی.و خودت را سرگرم کنی.اگه می تونی یک مسافرت برو که یک وقفه در ذهنت ایجاد بشه.و دمیدن در تنور احساسات ممنوع!!!
اگه لینک هایی که تو تاپیک قبلیت بهت پیشنهاد دادم را خونده باشی،تا حدودی متوجه شدی خیلی از چیزها در واقع تصورات ما هستند و واقعی نیستند! پس اگه تصورات و زاویه دیدت را عوض کنی،ذهنیتت عوض میشه و در نتیجه احساست هم عوض خواهد شد.
پس دومین قدم اینکه زاویه دیدت را نسبت به این موضوع عوض کن:
الف)اول این لینک زیر را حتما بخون تا ببینی اصلا دلیل این عشق که در تو به وجود اومده چیه:
پس قلب شما این توانایی را داره تا دوباره عاشق بشه.ولی اگر تو ذهنیت اشتباه خودت بمونی و به این فکرت گیر بدی؛این فرصت را از قلبت گرفتی.
ب)به این موضوع به عنوان یک توفیق اجباری نگاه کن.
اول اینکه من تصور می کنم ازدواج برای شما هنوز خیلی زوده.پس حتما بیا تو این تالار و کلی مطلب بخون.تا اطلاعاتت بیشتر بشه و این بار با استفاده از تجربه قبلی خودت و تجربه دیگران عاقلانه همسرت را انتخاب کنی.
الان متوجه شدی که تا وقتی همه چیز صد در صد نشده و عقد نکردی نباید احساساتت را درگیر کنی!نباید دل ببندی.درسته؟ احساسات فقط در حد به دل نشستن.و همیشه باید هر احتمالی را داد.
یک انتخاب عاقلانه داشته باش تا یک زندگی عاشقانه داشته باشی.
دوم اینکه برای این که فکرت از این مسر اون دختر منحرف بشه بیا یه مدت فکرت را مشغول مشکلات اعضاء تالار بکن.بعد هم ان شاالله به درست برس. حتما و حتما ادامه تحصیل بده و یک شغل مناسب پیدا کن.
ج)کلا ریشه فکرت از اون دختر را بکن.اصلا دیگه امیدی نداشته باش.امید باعث میشه تا نتونی فراموشش کنی.
د)ورزش هم فراموشت نشه.بذار انرژی ات تخلیه بشه.
راستی این را شنیدین که می گن کسایی که تو جوانی ورشکسته می شن دو حالت داره.یا دیگه بلند نمی شن یا وقتی که بلند می شن خیلی قوی تر از قبل بلند می شن!
بیشتر ثروتمندهای دنیا یک بار اوایل جوانی ورشکست شده اند.
به نظر من اگر بتونید از این شکست عاطفی به خوبی سربلند بیرون بیایید از خودتون یک مرد قوی ساخته اید یک مرد که می تونه تکیه گاه محکمی برای همسر آینده اش باشه و مدیریت خوبی تو زندگی داشته باشه.
موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)