به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    عزیزم البته نظر من کارشناسی نیست و مشاوران حقوقی بهتر میدونن ولی به نظرم وقتی طلاق قطعی صورت گرفته باشه و مهریه تقسیط شده باشه دیگه نمیشه توقیف اموال کرد . توقیف اموال فقط زمانیه که خانم هنوز طلاق نگرفته و مهریه اشو طلب داره .

  2. 5 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (شنبه 16 فروردین 93), fariba s (شنبه 16 فروردین 93), khaleghezey (شنبه 16 فروردین 93), mis-marjan (شنبه 16 فروردین 93), دختر بیخیال (شنبه 16 فروردین 93)

  3. #12
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,055
    امتیاز
    146,788
    سطح
    100
    Points: 146,788, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,660

    تشکرشده 35,995 در 7,403 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    با سلام


    به تالار همدردی خوش آمدی



    سال نو بر شما مبارک باد .

    می دانم چه احساسی داری . می دانم رویای یک زندگی عاشقانه را ترسیم کردی که به هم ریخت و می دانم و پیداست که در حال حاضر که با ما حرف می زنی کمی بر خودت مسلط شده ای .


    کار بسیار خوبی کرده ای که راه مشاوره را در پیش گرفته ای و سعی کن از این فرصت در جهت شناخت بهتر خودت بخصوص درک نقاط آسیب پذیری بهره بگیری تا بتوانی در مسیر تشکیل زندگی مشترک قدم های موفقیت آمیز برداری

    عزیزجان بنده مسئله شما را از چند زوایه آنالیز می کنم که نیاز هست با دقت توجه و تعمق کنید :

    الف : شما و نقاط آسیب پذیریتان

    1 - با توجه به ماجرا و متن نو
    شته های شما که نگرش و بخشی از افکارتان در آن هویدا هست ، شما دچار بعضی از خطاهای شناختی هستید که در زندگی آسیب رسان هست ، لطفاً جهت اطلاعات بیشتر لینک زیر را مطالعه کنید :


    خطاهای شناختی و مشکلات ما


    2 - احساس مداری در تصمیم گیری و قضاوتها و واکنش ها یکی دیگر از نقاط آسیب پذیری شما هست . برای نمونه شما هم در ارتباط با این فرد ، هم روند ، هم اظهار نظر در باره همسرش و تلاش برای منصرف کردنش به زندگی دوباره با او و واکنش هایتان در این رابطه و هم واکنش های دفاعی در مقابل پاسخ دوستان و .... این احساس محوری و عقلانی سازیها مشهود هست که در زندگی شما قطعاً موارد دیگر هم هست و در نحوه تشکیل زندگی و ادامه، با هرکس که باشد رخ می نماید و مشکلاتی برای شما رقم خواهد زد. لذا نیاز دارید که آگاهی خود را در خصوص احساس محوری و عقلانی سازی بالا ببرید و خود را در این رابطه مورد بازشناسی قرار دهید ( در همدردی مقالات خوبی در این زمینه داریم که از دوستان تقاضا می کنم لینکهای مفید را برایتان قرار دهند )

    3 - به نظر می رسد که شناخت کافی از تیپ شخصیتی و نوع نگرش و تفکرتان بطور اصولی ندارید و لذا معیارهایتان برای ازدواج درست و اصولی تنظیم نشده و از این جهت در معرض آسیب برای انتخاب صحیح هستید . برای نمونه شما صرفاً بر مبنای واقعیتهای موجود در میان فامیل و اینکه در خانواده شما منعی برای ازدواج با فردی که قبلاً متأهل بوده و دارای فرزند هست .... این نوع ازدواج را برای خود بدون مسئله می بینید . اما بنده با توجه به خطاهای شناختی و مختصر نیم رخی که از تیپ شخصیتی شما در میان کلامتان یافتم متوجه شدم شما به راحتی نمی توانید با زندگی با مرد بچه دار سر کنید و ...... لذا شناخت شما از تیپ شخصیتی و سازه های شناختی اتان کافی نیست .

    4 - نگرش و منش رمانتیک به زندگی و شکل ازدواج آسیب پذیری شما را بالا می برد چناکه ورود به چنین رابطه ای و امید بستن به ازدواج با طرف دیگر رابطه بر این مبنا ، نشانگر آن است . تصور اینکه زندگی بدون عشق ممکن نیست که در میان گفتار شما بود ، هم خطای شناختی مطلق نگری ( همه یا هیچ ) را دارد ، هم احساس محوری در نگرش و تصمیم را و هم نگاه و روند رمانتیک که در این زمینه هم نیاز هست آگاهیتان را بالا ببرید که آسیب های رمانتیک مداری و نگرش مبتنی بر رمانتیک گرایی را دریابید و در این زمینه تجدید نظر داشته باشید .


    ب : این ماجرا و طرف دیگر قضیه

    1 - آگاهی و اطلاعات و شناخت دقیق شما از این آقا در واقع در حد هیچ بوده ، دانستن صرفاًیک سری واقعیتها در زندگی فرد و در واقع دریافت اطلاعات معنایش شناخت نیست ، بلکه تنها بستر شناخت هست و شما صرفاً داشتن بستر شناخت را خود شناخت گرفته اید .

    اولاً میزان واقعی بودن ماجرای ایشان را شما بر چه مبنا قطعی می دانید ؟ آیا جز گفته های خود ایشان بوده است ؟

    دوماً در میان متن شما هرچه نظر کردم هیچ موردی نیافتم که از نزدیک با زندگی ایشان آشنا شده باشید و خود مسائلی را دیده باشید یا شاهدان و شواهدی یقینی برایش داشته باشید و همه آنها بر اساس گفته های ایشان بوده است . ما اگر نخواهیم فرض را یقینی بر چه بسا واقعی نبودن قضیه قرار دهیم اما با توجه به نمونه های فراوان از ماجراهای غیر واقعی در جهت برقراری این نوع روابط ، بر اساس حساب احتمالات و عقلانی نگری ، می گوییم عدم واقعیت ماجرا می تواند محتمل باشد و لذا اینجاست که امتحانی چون اصرار بر اینکه رابطه رسمی و با حرکت ابتدایی خواستگاری و سپس به کمک خانواده ها و مشاور شناخت یافتن ، باید پیش آید و واکنش ها و واقعیت به صورت عینی محک بخورد تاحقیقت آشکار شود .

    ثانیاً بر فرض صحت ماجرا و برگشت این خانم به زندگی این فرد ، در این صورت ارتباط ایشان با شما که بدون عواطف نیست و در واقع زمنیه عاطفی دارد و قطعاً از همسرش پنهان هست ، خیانت محسوب می شود

    2 - صرف همین ماجرای زندگی وی و نوع ارتباط و واکنشش نسبت به شما و حتی ابراز اینکه می ترسیده شما رهایش کنید بدون اینکه حرف ازدواج در میان باشدو ..... ویژگیها و ضعفهایی از ایشان آشکار می سازد که شما اصلاً به آن توجه نکرده ای ( که دلیل عدم توجه شما در بخش الف این پست مشخص هست ) . حال با احتمال واقعیت نداشتن این ماجرا از زندگیش ضعفها و اشکالات جدی تری آشکار می سازد ، یعنی در هردو صورت انتخاب به اینگونه و انتخاب چنین فردی ریسک بالای شکست در زندگی را برای شما به همراه داشته که اتفاقاً تجربه کرده ای یعنی شکست را متحمل شده ای . چون اگر قبل از اینها به اینجا می آمدی و از ما مشورت می خواستی می گفتیم این رابطه را کات کن و به طرف اعلام کن که خواستگاری بیاید و بعد شناخت و ..... در اینصورت اگر حاضر نشد و بهانه آورد (که نمونه اش همین ماجرای برگشت زنش است ) پس ماجرا از ابتدا واقعیت نداشته و به شما می گفتیم اگر به اینگونه ادامه دهید یا شکست عشقی خواهید خورد و بی سرانجام است یا اگر ازدواج کنید سرنخ های شکست از هم اکنون پیداست ( شکست عشقی در صورت واقعیت نداشتن این ماجرا و صرفاً به دنبال دوستی بودن این آقا ، و شکست در زندگی در صورت واقعیت داشتن و صادق بودن این آقا بخاطر عدم شناخت درست از خودتان و این آقا و واقعیتهایی از زمینه اختلاف و شکست که ما می بینیم و شما نادیده گرفتید ) که شما شانس آوردید شکست در شکل اول را متحمل شدید

    ج : نکات قابل توجه :

    1 - نحوه آشنایی در ازدواج اتفاقاً مهم هست و به نظر می رسد برای شما از نوع مجازی بوده است که ریسک بالای عدم صداقت و فریب را بخصوص از سوی آقایان دارد حتی اگر کسی معرفی کرده باشد و عقلانی سازیها های شما در این زمینه که در متن بیاناتتان بود شما را آسیب پذیر می سازد و لذا سعی کنید این آسیب پذیریها را رفع کنید تا دیگر دچار این مسائل نشوید .

    2 - در میان بیانات شما این بود که از ازدواج بطورمستقیم حرفی نمی زدید و فقط قصد آشنایی داشتید ، در صورتی که هدف واقعی شما ازدواج بوده ، دلیل اینکه نخواستید از ازدواج مستقیم حرفی بزنید چیست ؟ وقتی هدف ازدواج باشد و مستقیم مطرح نشود بسیار اشتباه هست و آسیب رسان و به اشتباه انداختن سیکل رابطه که چنین هم شده بوده . مگر اینکه صرفاً هدف رابطه ای دوستی بوده و از سوی شما امید به ازدواج در ادامه هم وجود داشته که این هم آسیب رسان هست ، لذا در این زمینه هم نیاز هست که خود را واکاوی کنید و آسیب پذیری خود را بیابید و رفع نمایید .

    3 - صرف اطلاع داشتن عضوی از خانواده آن هم نه پدر و نه مادر هیچ رسمیتی برای شناخت جهت ازدواج نمی دهد و رسمیت تنها در جایی هست که پدر و مادر در جریان باشند و خواستگاری اولیه صورت پذیرفته باشد که ریسک خطاها و تحریفها را بسیار پایین می آورد . ممکن است که همینکه شما از اینکه با خواهرهایتان صحبت او را داشته اید و بحث ازدواج را به ایشان منتقل کرده اید و دیده است که جدی هستید برای ازدواج . ایشان موضوع بازگشت دوباره همسرش را مطرح کرده باشد تااز این رابطه با این هدف خلاص شود و اگر شما وابسته شده باشید و ادامه دهید دیگر مسئولیتی و قول ازدواجی با ایشان نباشد و خودت خواسته ای که به عنوان دوست با او باشی و .......

    4 - واکنشهای دفاعی شما در خصوص این آقا ، این رابطه و ماجراهایش در این تاپیک ، شما را از رسیدن به نقطه ای روشن و بهره برداری بهینه مشاوره ای از این جریان برای رشد بیشتر و عملکرد موفق تر محروم می سازد


    موفق و مؤید باشید





  4. 10 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    asemaneabi222 (شنبه 16 فروردین 93), fariba s (شنبه 16 فروردین 93), hanie_66 (شنبه 16 فروردین 93), khaleghezey (شنبه 16 فروردین 93), meinoush (یکشنبه 17 فروردین 93), mis-marjan (شنبه 16 فروردین 93), کامران (یکشنبه 17 فروردین 93), هم آوا (یکشنبه 17 فروردین 93), veis (شنبه 16 فروردین 93), دختر بیخیال (شنبه 16 فروردین 93)

  5. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 فروردین 93 [ 00:47]
    تاریخ عضویت
    1393-1-14
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    24
    سطح
    1
    Points: 24, Level: 1
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    2

    تشکرشده 6 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    علمی صحبت کردن یا مشاوره ای صحبت و... از این چیزا بلد نیستم فقط یه نکترو بگم امیدوارم منظورمو متوجه بشی

    اون مرد بچه داره و حق بچس که پدر و مادر خودش بالا سرش باشه حالا به هر دلیلی ایشون طلاق گرفتن بیشترین ضربه هم این وسط بچه میخوره شما بچه های طلاقو ببینید چه از نظر روحی چه عاطفی اینارو بسنجید فرضا شما هم اومدی با این فرد ازدواج میکردی ایا میتونستی اون بچرو به عنوان بچه خودت بدونی و تربیتش کنی؟
    اون بچه میتونه شمارو به عنوان مادر قبول کنه؟
    اگه از اون فرد بچه دار بشید بین اینا ها فرق نمیزارید؟

    این چیزایی که گفتم شاید تو چند سال اول به چشم نیاد و عادی باشه ولی بعد یه مدت که بچه ایشون بزرگتر بشه ممکنه خیلی مشکل ساز بشه (اینارو با چشای خودم دیدم که دارم میگم)
    حالا هم اون فرد دوباره زندگیشونو از صفر شروع کردن بهتره شما از زندگی ایشون برید بیرون و فراموششون کنید نه تنها شما حتی اون اگه هم خواست با شما ارتباط داشته باشه اصلا قبول نکنید
    موفق باشید

  6. 3 کاربر از پست مفید تهران تشکرکرده اند .

    mis-marjan (شنبه 16 فروردین 93), هم آوا (یکشنبه 17 فروردین 93), دختر بیخیال (شنبه 16 فروردین 93)

  7. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 شهریور 93 [ 12:45]
    تاریخ عضویت
    1393-1-02
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    345
    سطح
    6
    Points: 345, Level: 6
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط fariba s نمایش پست ها
    سلام دوستم روز بخیر

    به نظر من باید دیدت رو عوض کنی باید خودت بخوای و از احساسات فاصله بگیری پیشنهاد می کنی از بالا به موضوع نگاه کن مهره ها رو خوب بچین و حرکات و رفتارهاشون رو بررسی کن. وقتی به موضوعت از بالا بدون احساس نگاه کنی اصل موضوع دستت میاد .

    دوستم سعی نکن دفاع کنی توی تمام پیامهای قبلی از شخصی به نام علیرضا که بهش احساس داشتی دفاع کردی. می دونم سخته ولی احساس رو کنار بذار و کاملاً بی طرف و منطقی دوباره پیام بچه ها رو بخون.

    تو باید خودت بخوای تا بشه بهت کمک کرد اگر نخوایی هیچ کاری نمی شه انجام داد، سنت بالا میره و تنها می مونی دلت دریای غم میشه و دنیات سیاه میشه و همیشه منتظر فروپاشی یک زندگی خواهی بود تا روی خرابه های اون زندگیتو بسازی خواهش می کنم خواهش می کنم احساساتت رو کنترل کن و از صراحت من ناراحت نشو.


    دوست گلم به اون شخص فقط به عنوان یه تجربه که گذشت نگاه کن و تمام شده بدونش. تو بخوای نخوای اون موضوع تموم شده فقط می مونه مدت زمانی که تو قبول کنی اون تموم شده و به سوگواریات خاتمه بدی.

    از امروز دوباره شروع کن و سعی کن آماده پذیرش مرد دیگه ای توی زندگیت باشی چون تا خودت نخوای هیچ کسی نمی تونه وارد زندگیتت بشه باید افکارت عوض بشه و منطقی تر باشی .


    دوستم قدر خودتو بدون و الکی الکی خودتو اذیت نکن سعی کن فعالیت اجتماعیتو زیاد کنی

    در ضمن حتماً پیش مشاور برو .


    ایام به کام

    سلام
    سپاس از لطفت
    من حالم خوب شده خیلی وقته مرسی

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط تهران نمایش پست ها
    علمی صحبت کردن یا مشاوره ای صحبت و... از این چیزا بلد نیستم فقط یه نکترو بگم امیدوارم منظورمو متوجه بشی

    اون مرد بچه داره و حق بچس که پدر و مادر خودش بالا سرش باشه حالا به هر دلیلی ایشون طلاق گرفتن بیشترین ضربه هم این وسط بچه میخوره شما بچه های طلاقو ببینید چه از نظر روحی چه عاطفی اینارو بسنجید فرضا شما هم اومدی با این فرد ازدواج میکردی ایا میتونستی اون بچرو به عنوان بچه خودت بدونی و تربیتش کنی؟
    اون بچه میتونه شمارو به عنوان مادر قبول کنه؟
    اگه از اون فرد بچه دار بشید بین اینا ها فرق نمیزارید؟

    این چیزایی که گفتم شاید تو چند سال اول به چشم نیاد و عادی باشه ولی بعد یه مدت که بچه ایشون بزرگتر بشه ممکنه خیلی مشکل ساز بشه (اینارو با چشای خودم دیدم که دارم میگم)
    حالا هم اون فرد دوباره زندگیشونو از صفر شروع کردن بهتره شما از زندگی ایشون برید بیرون و فراموششون کنید نه تنها شما حتی اون اگه هم خواست با شما ارتباط داشته باشه اصلا قبول نکنید
    موفق باشید
    سلام
    سپاس از لطفت
    مرسی عزیزم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط khaleghezey نمایش پست ها
    درود بانو

    با سپاس از همه دوستان هرچی لازم بود را گفتند و شما هم نظر خودتان را مطرح کردید.

    اشتباه اول برقرار کردن یک رابطه نادرست غیر از چارچوب خانواده(با توجه به سن شما 26 سال و آقا 31یا 32 سال)
    مسئله دوم:مطرح کردن این موضوع با افراد غیرکارشناس و مشورت گرفتن از انها(خواهرهای خودتان و شاید هم دوستان)

    مسئله سوم:ایشان کاملا حرکت غیراخلاقی انجام دادن اینکه یک دختر 26ساله را بخود وابسته کرده و شما را به حس عذاب وجدا انداختن نوشته های خودتان را با دقت بخوانید.

    (چون خیلی حالش بد شد من دیگه ازش سوالی نکردم چون تلفنی به من گفت و خییلی هم میترسید که من با شنیدن این حرفا رهاش کنم.یعنی چندین بار گفت میترسیدم هر بار بهت بگم چون تو همینجوری از سره من زیادی !میترسیدم با شنیدنش رهام کنی.و چون من اونو واقعا دوست داشتم از ته دل دوس داشتم)

    این یعنی دادن عذاب وجدان به طرف مقابل در مورد خانم ها خیلی خوب جواب میده

    مسئله چهارم:نداشتن صداقت در بیان مشکلات خودشان در مورد مهرهی و اینکه خانواده خود ایشان و خانواده همسر و همسرشان سعی و تمال زیادی داشتن برای ارتباط مجدد منجر به ازدواج این یعنی عدم صداقت

    و مسئله اصلی نظر شما را به نوشته خودتان جلب می کنم:


    .توی این مدت به شدت به هم وابسته شدیم.ایشون از من بدتر بودن خیلی احساساتی بودن.

    لطفا مقالات زیر را مطالعه کنید.

    http://www.hamdardi.net/thread-17296.html

    http://www.hamdardi.net/thread-25882.html

    دوستان بالا بسیار زیبا و موشکافانه شما را راهنمایی کردند حداقل کاری که میتوانستید انجام بدهید تشکر کردن از دوستان بخاطر وقت و انرژی که برای مشکل شما گذاشتن بود.

    کسی اینجا شما را مجبور به انجام کاری یا قبول طرز فکر نمیکند شما مختارید راه خود را ادامه بدهید یا به توصیه و نظرات دوستان توجه کنید.در هر صورت موفق باشید
    وظیفه ما بیان نظرات و راهنمایی بود که دریغ نکردیم
    روز خوبی داشته باشید بانو
    سلام
    سپاس از لطفتون
    اگر یه 15 ثانیه دقیق روی جوابهای من نگاه کنین میبینین که در جواب از همه دوستان تشکر کردم!!!!!!!!!!!!
    بازم ممنون از نظرتون

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط واحد نمایش پست ها
    عزیزم البته نظر من کارشناسی نیست و مشاوران حقوقی بهتر میدونن ولی به نظرم وقتی طلاق قطعی صورت گرفته باشه و مهریه تقسیط شده باشه دیگه نمیشه توقیف اموال کرد . توقیف اموال فقط زمانیه که خانم هنوز طلاق نگرفته و مهریه اشو طلب داره .
    سلام
    سپاس از لطفت
    چرا میشه دوست خودم طلاق قطعی گرفت بعد توقیف اموال کرد

  8. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 خرداد 97 [ 13:17]
    تاریخ عضویت
    1392-8-26
    نوشته ها
    278
    امتیاز
    9,405
    سطح
    65
    Points: 9,405, Level: 65
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,386

    تشکرشده 653 در 231 پست

    Rep Power
    53
    Array
    دوست عزیزم شما در ابتدا اومدی و از دوستان نظر خواستی اما علنا "گوش شنوا نداری" و بهت حق میدم چون به آقای علیرضا علاقه وافری داری که مانع دیدن حقایق شده
    لطفا منطقی تر زندگی کن ... احساسات صرف ویران کننده است
    سال خوبی داشته باشید

  9. 3 کاربر از پست مفید هم آوا تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), فرشته مهربان (یکشنبه 17 فروردین 93), دختر بیخیال (یکشنبه 17 فروردین 93)

  10. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 12:32]
    تاریخ عضویت
    1392-7-03
    نوشته ها
    230
    امتیاز
    4,961
    سطح
    45
    Points: 4,961, Level: 45
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 189
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger First Class
    تشکرها
    21

    تشکرشده 244 در 115 پست

    Rep Power
    34
    Array
    توروخدافکر ماهم باشیدکه میخواییم بخونیم مشکلتون رو.چشام دراومدمیشدخلاصه تر باشه دوست عزیز
    کسی که تن فروشی میکنه ینی ک واسه خودش هیچ ارزشی قائل نیست وپست ترین ادمهای زمینن اینجورادما
    حالا اینکه این 2سال چیکارکرده وایا باکسی بوده رو فقط خدامیدونه ماهم حق نداریم ک درموردکسی قضاوت نابجا کنیم انسان همیشه درحال تغییره شاید واقعا طرف پشیمون شده و فهمیده کارش غلطه وشایدواقعا اون چیزی ک شمامیگید بوده ...بگذریم شمافکر خودت باش جوونی و فرصتهای زیادواسه ازدواج پس این شانسو ازخودت نگیر وفرصتهای زندگیت رو ازدست نده شاید اگه ازدواج میکردی دچار مشکل میشدی چون بالاخره اون ی پدره وممکن بو یه روزی بخوادبچشو خودش بزرگ کنه اونوقت ممکن بود واسه شما سخت باشه

    - - - Updated - - -

    والا 1000تاسکه تن ادمو میلرزونه طرف از یه لحاظ که بخوای به قضیه فکرکنی زندگیش داشته نابود میشده وتازه 500تاشو پاس میکرده 500تای دیگش چی.مثل ی کابوس میمونه .وای

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط واحد نمایش پست ها
    عزیزم البته نظر من کارشناسی نیست و مشاوران حقوقی بهتر میدونن ولی به نظرم وقتی طلاق قطعی صورت گرفته باشه و مهریه تقسیط شده باشه دیگه نمیشه توقیف اموال کرد . توقیف اموال فقط زمانیه که خانم هنوز طلاق نگرفته و مهریه اشو طلب داره .
    دوستمون هم بدنمیگنا چون متن طولانی بود من دقت نکردم به این قضیه چطور 2ساله طلاق گرفتن وبعد مهریه رو گذاشتن اجرا ؟؟؟
    ی جای کار نمیلنگه ب نظرشما

  11. 2 کاربر از پست مفید sadafdarya تشکرکرده اند .

    هم آوا (سه شنبه 19 فروردین 93), دختر بیخیال (یکشنبه 17 فروردین 93)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همسر فرشته ام ، دیو شده... چه کنم؟
    توسط الهام* در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 44
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 تیر 95, 16:33
  2. کتاب " تا ساحل آرامش" چکیده مباحث کارشناسی خانواده رادیو معارف
    توسط مدیرهمدردی در انجمن معرفی کتب روانشناسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 آبان 93, 22:36
  3. نمی دونم دارم با یک فرشته زندگی می کنم یا یه دیو
    توسط poopak111 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 21 تیر 93, 16:00
  4. بیو گرافی
    توسط sara_star در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: شنبه 16 آذر 87, 19:55

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.