به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 اردیبهشت 95 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    2,542
    سطح
    30
    Points: 2,542, Level: 30
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    230

    تشکرشده 223 در 59 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    0
    Array
    به تصور من علوم انسانی شامل: هنر ، جامعه شناسی ، روانشناسی ، انسانشناسی و تاریخ و فلسفه باارزشترین علوم بشر هستند و این واقعیتی است که در جوامع غربی مدتهاست که به اون پی بردن.
    این حوزه ها جزو ملزومات اصلی اندیشه و تفکر هر انسان فرهیخته ای است که شما حتی اگه بصورت آکادمیک هم وارد این حوزه ها بشید توی دانشگاه فقط سرنخی از این دانشها رو در اختیارتون قرار میدن و بخش اصلی این علوم رو فرد بسته به علاقه و پشتکار خودش باید بدست بیاره.
    پس این مساله که نوع رشته انتخابی میتونه کمک شایانی در رسیدن به علایق شما بکنه و یا مانع رسیدن به اونها بشه از ذهنتون بیرون کنید.
    از طرفی این حقیقت رو هم نباید نادیده بگیرید که همسنگ و حتی بیشتر از باطن دانش و رشته انتخابی شما ظاهرو اسم و رسم رشته مورد نظرتون در آینده شخصیت و کلاس اجتماعی شما تاثیر گذاره.چون ما در یک جامعه ایده آل و مدینه فاضله زندگی نمیکنیم پس نباید همه چیز رو ایده آل در نظر بگیریم.
    بله بوده اند کسانی که راه ایده آل مورد علاقه خودشون رو سرسختانه ادامه دادند و به نتیجه ای که میخواستن رسیدن اما همه ما از چنین ظرفیتی بر خوردار نیستیم و عاقلانه نیست که خودمون رو نسنجیده در زمره چنین کسانی بدانیم.
    آینده نگری و پیش بینی صحیح از آینده شرط موفقیت در طرحها و اهداف بلند مدته، که تحصیلات هم یکی از همین طرحهاست.
    اگر شما به علوم انسانی علاقه داشته باشید بدونید که بدون اینکه وارد یک رشته انسانی بشید میتونید در کنار رشته اصلیتون مطالعات شخصی زمینه مورد علاقه تون رو هم ادامه بدید.
    پس در جامعه ای که بیشتر قضاوتها بر اساس ظاهر پدیده هاست نه باطن اونها حتما باید به ظاهر انتخابهاتون هم اهمیت بدید.
    رشته های ریاضی به بنا به ذات و ساختار این رشته باعث رشد ذهن انسان در حیطه استدلالهای منطقی میشه.
    رشته های تجربی هم باعث تقویت استدلالهای تجربی انسان میشه.
    و رشته های انسانی باعث رشد روح و ذوق هنری انسان میشه.
    اگر از من میپرسید یک برنامه منظم بزارید برای اینکه به ترتیب در رشته های ریاضی ، تجربی و سپس انسانی تحصیلاتی داشته باشید.( یا رشته های هنری و انسانی رو در کنار این دو رشته مصالعه کنید).
    ضمنا علوم تجربی فقط شامل رشته های پزشکی که نیستند بلکه این علم طیف وسیعی از رشته های گوناگون و جذاب (دارای رتبه اجتماعی بالا) رو شامل میشه مثل داروسازی ، علوم آزمایشگاهی مثل ویروس شناسی و علوم ژنتیک و غیره.

    در ضمن هر رشته ای هم که انتخاب کنید احتمالا فقط یک پنجم دروس رشته انتخابیتون مطابق علایقتون خواهد بود و اجبارا باید با دروسی هم که بهشون علاقه ای ندارید یا کمتر علاقه دارید سر و کله بزنید.

    نهایتا پیشنهاد میکنم در انتخاب رشته موارد زیر رو در نظر داشته باشید:

    - جایگاه اجتماعی
    - علاقه
    - آینده شغلی
    - آینده تحصیلی
    - حجم روابط اجتماعی ( که برای خانومهایی که میخوان در انتخاب همسر در این کشور و با این فرهنگ حق انتخاب بیشتری داشته باشن مهمه)
    موفق باشید.
    انسانی که هدفش خدمت به خداست ممکن است انسان خوبی باشد
    اما انسانی که هدفش خدمت به انسان باشد حتما انسان خوبی است.


  2. #12
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها


    با سلام
    مثل اینکه دختران معاصر به جای اینکه خودشان را برای همسری و مادری و ازدواج آماده کنند. برای تنهایی و طلاق و پول در آوردن و .... آماده می کنند!!!!!

    به نظرم شما نخست باید روی نقش یک زن و رسالت یک زن فکر کنید.
    این فکر که شغل و درآمد و ... را برای نگرانی های آینده تعیین کنی اشتباه هست.
    گاهی خود انتخاب این رشته ها، و شغلها هم ازدواج و همسر گزینی را به تعویق می اندازد، هم نوع انتخاب را تحریف می کند و هم پس از ازدواج، زندگی را از راستای طبیعی خود خارج می کند.



    شما در انتخاب رشته ات پارامترهای ذیل را بر اساس اولویت مورد توجه قرار بده.
    1 - علاقه مندی
    2 - استعداد
    3 - تلاش و پشتکار در رشته خاص
    4 - واقعیت ها


    در مورد واقعیت ها بیشتر مسائل مالی و شغلی و وضعیت فرد مورد توجه هست که ببیشتر برای اقایان مطرح هست که بتوانند شغل پیدا کنند، مسکن پیدا کنند و بتوانند نفقه بدهند. و برای خانمها بیشتر واقعیت اینست که بتوانند روی تربیت فرزند و مدیریت خانواده بهتر عمل کنند و روحیه ظریف خود را از دست ندهند.
    مدیر عزیز

    ممنون از پاسخ کامل و منطقی تون. ولی افسوس که متاسفانه کاربردش در جامعه امروز کم هست چه بسیار

    دختران، زنان خانه دار ، مهربان و مادران فداکاری را می شناسم که متاسفانه بخاطر نداشتن در آمد، حمایت و پناهگاه و

    پایگاه مسقلی متاسفانه مجبورند شرایط نامناسب و وحشتناکی را در خانه همسر یا حتی در خانه پدری و یا حمایت برادر

    تحمل کنند و یا باید در برابر فشار و شرایط نامناسب سکوت کنند و یا با هزار مصیبت بدنبال سازمانهای حمایتی مانند کمیته

    امام و بهزیستی و ... باشند و یا منتظر مرگ باشند.

    متاسفانه واقعیتهای جامعه از زنان ما مرد ساخته است

    از خود مجبورند خفت و

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها


    با سلام
    مثل اینکه دختران معاصر به جای اینکه خودشان را برای همسری و مادری و ازدواج آماده کنند. برای تنهایی و طلاق و پول در آوردن و .... آماده می کنند!!!!!

    به نظرم شما نخست باید روی نقش یک زن و رسالت یک زن فکر کنید.
    این فکر که شغل و درآمد و ... را برای نگرانی های آینده تعیین کنی اشتباه هست.
    گاهی خود انتخاب این رشته ها، و شغلها هم ازدواج و همسر گزینی را به تعویق می اندازد، هم نوع انتخاب را تحریف می کند و هم پس از ازدواج، زندگی را از راستای طبیعی خود خارج می کند.



    شما در انتخاب رشته ات پارامترهای ذیل را بر اساس اولویت مورد توجه قرار بده.
    1 - علاقه مندی
    2 - استعداد
    3 - تلاش و پشتکار در رشته خاص
    4 - واقعیت ها


    در مورد واقعیت ها بیشتر مسائل مالی و شغلی و وضعیت فرد مورد توجه هست که ببیشتر برای اقایان مطرح هست که بتوانند شغل پیدا کنند، مسکن پیدا کنند و بتوانند نفقه بدهند. و برای خانمها بیشتر واقعیت اینست که بتوانند روی تربیت فرزند و مدیریت خانواده بهتر عمل کنند و روحیه ظریف خود را از دست ندهند.
    مدیر عزیز

    ممنون از پاسخ کامل و منطقی تون. ولی افسوس که متاسفانه کاربردش در جامعه امروز کم هست چه بسیار

    دختران، زنان خانه دار ، مهربان و مادران فداکاری را می شناسم که متاسفانه بخاطر نداشتن در آمد، حمایت و پناهگاه و

    پایگاه مسقلی متاسفانه مجبورند شرایط نامناسب و وحشتناکی را در خانه همسر یا حتی در خانه پدری و یا حمایت برادر

    تحمل کنند و یا باید در برابر فشار و شرایط نامناسب سکوت کنند و یا با هزار مصیبت بدنبال سازمانهای حمایتی مانند کمیته

    امام و بهزیستی و ... باشند و یا منتظر مرگ باشند.

    متاسفانه واقعیتهای جامعه از زنان ما مرد ساخته است

  3. کاربر روبرو از پست مفید sanjab تشکرکرده است .

    kiann (چهارشنبه 13 فروردین 93)

  4. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    سلام
    آدم یک بار زندگی میکنه و باید اون یک بار اون طور که می خواد زندگی کنه نه اینکه اون طور که براش تصمیم بگیرند زندگی کنه. شما هدفتون رو مشخص کردید ،و این یه نکته ی خیلی مثبت هست برای شما چرا که خیلی از هم سن و سال های شما اصلا به این چیزها فکر نمی کنند . افراد زیادی هم در سنین بالاتری هستند و نمی دانند چرا در یک رشته ی خاص در مقطع فوق لیسانس و یا حتی دکتری دارند درس می خونند.حتی همین بینش شما بوی علوم انسانی میده. اگه به علاقتون احترام بگذارید و در اون جهت تلاش کنید حتما به کار هم میرسید و اگر بهش پشت کنید قطعا بیکار میمونید.
    ضمنا به نظر من افراد توی دانشگاه چهار دسته اند : یک دسته افرادی که با علاقه کار می کنند و فقط به فکر یادگیری اند. دسته ی دوم افرادی هستند که بی هدف اند ولی به خاطر نمره درس می خونند و معمولا معدل هاشون هم بالاست. دسته ی سوم افراد باری به هر جهت اند که معمولا یا مشروط شدند یا تلاش برای گرفتن نمره از این استاد و ازون استاد می کنند تا مشروط نشوند و یا معدل های متوسط به پایین دارند. دسته ی چهارمی هم هستند که اون رشته رو کج دار و مریض تموم میکنند ولی از هر فرصتی برای خوندن کتب رشته ی مورد علاقشون استفاده می کنند .خود من جزء دسته ی چهارمم امیدوارم شما جزء این دسته نشوید.
    یادتون باشه زندگی یک مسئولیته که خداوند به عهده ی ما گذاشته و باید این مسئولیت رو باتوجه به استعدادها و روحیات و علایقمون به پایان برسونیم . زندگی یک فرصت نیست که لحظه هاش رو بیهوده تلف کنیم
    با آرزوی موفقیت و کامیابی

  5. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط *ترنج* نمایش پست ها
    اینو از همین اول بگم ک من ب رشته علوم انسانی علاقه دارم ولی ب خاطر زمینه شغلیش می ترسم وارد شم و از اون طرفم ب نظرم آدمی ک وارد رشته های ریاضیو تجربی میشه (شاید خیلی مسخره باشه) ولی حس میکنم از درون تهیه !!! ییعنی ب نظرم خب ک چی ک مثلا یکی بره این علومو یاد بگیره بعدم هی بره سرکار ولی از کتاب شعر و نهج البلاغه و فلسفه و هزارتا چیز دیگه بی خبر باشه! اینو ب هرکی گفتم میگفت فکرت قشنگه ولی اولش قشنگه بعد ک تو با این استعدادت بری انسانی ب این چیزایی ک گفتی نمیرسی!!! منم واقعا ترسیدم تصمیم گرفتم مشورت کنم! حتی مشاوره رفتم چند مدل تست دادم استخاره گرفتم و هر دفعه ی رشته ای در اومد !!!و من الان وااااقعا نمیدونم چ رشته ای برم. متاسفانه مشکلی ک دارم اینه ک ب همه رشته ها علاقه دارم و ندارم! با هرکی ک مشورت میکنم مثلا اگه با یک پزشک مشورت کنم ترغیب میشم برم رشته ی تجربی و اگر روز بعدش با یک وکیل مشورت کنم نظرم عوض میشه و شدم مضحکه عامو خاص. برعکسشم صادقه مثلا کافیه یکی بهم بگه چرا نمیری ریاضی کلی دلیل (دلایلی کاملا منطقی ها ) واسش می چینم از وضعیت شغلی گرفته تا هزار تا چیز دیگه ک این رشته ها مناسب دختر نیست !!! راستش بسیار هم ایده آل نگرم .. اینقدر ک من ب آینده رشته ها فکر میکنم دوستام اصلا همین طور نیستند و صرف این ک ب ریاضی یا زیست علاقه دارن رشته هاشونو انتخاب می کنن. ب خاطر این سردرگمی ک دارم سال دومم را رشته تجربی انتخاب کردم تا چیزی را از دست نداده باشم چون تو مدرسه ی ما بچه های ریاضیو تجربی باهم میشینن ب غیر از سر کلاس های زیستو آمار بنا براین امسال چیزی را از دست ندادم. ولی اواسط سال ب خاطر ترغیب خاله ام ک پزشکه و دوست صمیمیم ک ب پزشکی علاقه داره تصمیم گرفتم عزممو جزم کنم برای اینجور رشته ها. هرچند ک تا قبل از حرفای خاله و دوستم ب شدت با رشته های علوم تجربی مخالف بودم. ولی بالاخره انتخابمو کردم ک از همان اول مادرم با این انتخابم موافق و پدرم مخالف بودن . دلیل مادرم اینه ک ما کلی پول خرجت کردیم و ی همچین مدرسه ای گذاشتیمت پس باید رشته درستی هم بری تا پولامون ب هدر نرفته باشه. از اون طرف پدرم می گن ک من تورو می شناسم تو روحیه ات ب پزشکی نمیخوره و اصلا زن باید شغل های ظریف انتخاب کنه تا بظرافتش بخوره. و از اونجا ک کلا من ذاتا و اصلا خانوادگی هنری هستیم و من خودم شعر میگمو می نویسم و ب این کارم ب شدت علاقه دارم پدرم میگن ک اصلا جامعه ما هم ب نویسندگیو خلاصه علوم انسانی نیاز بیشتری داره تا رشته های علوم تجربیو و ریاضی و الان مهندسو پزشک ریخته!
    خلاصه ک الان گیج گیج گیجم دستم ب دامنتون ! چیکار کنممممممم ؟!
    با سلام ترنج گرامی

    امیدوارم سال جدید و بخوبی شروع کرده باشی
    و بقیه سال هم به همین خوبی و خوشی برات سپری بشه

    عزیزم به قسمت هایی که پررنگ کردم دوباره بخون ، همون طور که شما گفتین بسیار ایده آل گرا هستین
    یجورایی هم دوست دارین همه ازتون راضی باشن و مورد تایید همه باشین.(مورد تایید دوست اشنا خاله ، پدر ، مادر و مدرسه و ....)

    و حرفای همه بشدت روی شما تاثیر گذار است

    بنظر من طبق نوشته هایی خودتون؛ شما به یه رشته خاصی علاقه ندارین یعنی اصلا نمیدونین چی میخواین همه ی حرفاتون تحت تاثیر دیگرانه

    مثلا اولش میگین به رشته علوم انسانی علاقه مندین اما از آینده کاریش میترسین پس تجربی و انتخاب کردین
    اما هنوز هم بعد انتخابتون سردرگم هستین و دنبال تغییر رشته این.
    یعنی فکر میکنین میتونین هنوز هم رشته ای دیگه ای انتخاب کنین.
    بخاطر حرف دوست و خالتون میخواین همین تجربی و ادامه بدین
    بخاطر حرف پدر میخواین برین انسانی
    بخاطر حرف مادر میخواین مهندس یا دکتر بشین.

    و هنوز معلوم نیست که دوباره بخاطر حرف چه کسی قراره چه رشته ای و انتخاب کنین؟
    پس خودتون چی ؟
    اصلا میدونین به چه رشته ای علاقه مند هستین و درنهایت چه شغلی و میخواین انتخاب کنین.

    ببینین بنظر من آدم ها هر رشته ای هم انتخاب کنن و سعی کنن توش بهترین باشن ، و به رشتشون علاقه مند باشن ، میتونن جز موفق ترین آدم ها باشن
    کشور ما فقط به دکتر و مهندس نیاز نداره.
    خیلی رشته های دیگه ای هم هست که واقعا براشون مفیده. حتی شما اگه رشته هایی دانشگاهی مثه ریاضی و فیزیک و علوم ازمایشگاهی و اقتصاد و مدیریت هم انتخاب کنین و سعی کنین توشون بهترین باشین باز هم موفقین. هیچکس هم نمیاد بگه شما آدم موفقی نیستین چون مهندسی فلان دانشگاهو ندارین یا چون پزشکی فلان دانشگاه و کشور ندارین.

    پسر عمه من بخاطر بدشانسی و اینکه بد انتخاب رشته کرده بود. اقتصاد قبول شد اون اول اینقد دپرس شده بودن ، با اینکه شاگرد خیلی زرنگی بودن ، بعدشم تو خانواده ای بودن که بقیه اعضا پزشک و مهندس بودن. انگار رشته ای که قبول شده بود واسش خیلی افت داشت.

    اما دلسرد نشد انتخاب اشتباهشو پذیرفت گفت سعی میکنم تو همین موفق باشم، بعد کارشناسیش که یکی از داشنگاههای خوب شهرشون بود همون سال اولش ارشد یکی از دانشگاه های معتبر تهران قبول شد، بعدشم دکتراشم بورس خارج کشور شد. الان هم تا یه سال دیگه برمیگرده ایران.
    اینقد هم راضی بود که به برادر کوچیک خودش هم رشته خودشو پیشنهاد داد.

    اینو گفتم که بدونی لازم نیست حتما وکیل و مهندس و دکتر باشی تا مورد تایید دنیا قرار بگیری.

    من خودم علاقه به رشته هنر داشتم، اما خب چون شاگرد زرنگی بودم نه مشاورای مدرسمون نه پدر و مادرم نه فامیل اجازه ندادن که برم هنرستان .
    بقول شما همه خانواده مون میخواستن یا دکتر بشن یا مهندس.

    منم اون رشته ای و انتخاب کردم که پدرم دوست داشتن. بعد سال اول دانشگاه هم ؛ همزمان با تحصیل در رشته دانشگاهیم رفتم موسسه هایی که با مدرک فنی حرفه ای رشته مورد علاقمو تدریس میکردن، رشته هنر و خودندم. یجورایی هم پدرم و راضی نگه داشتم هم خودمو اتفاقا برام بد هم نشد چون از این طریق خیلی رشته های هنری دیگه ای هم یاد گرفتم .
    ولی فکر کنم اگه فقط هنرستان میرفتم دیگه الان اینقدری که چیز من تو این چهار سال یاد گرفتم ، یاد نمیگرفتم.(چون موسسه ای که رفتم چندین رشته هنری و آموزش میدادن و منم دورادور درکنار دوره ام هنرهای دیگه ای هم یاد گرفتم)

    اتفاقا خیلی علاقه مند به اختراع و خلاقیت بودم که رشته ی دانشگاهی که بخاطر پدرم انتخاب کردم ماشالله توش فراوون این دومورد یافت میشه.

    من تصمیم داشتم بعد ارشد رشته ام ، رشته هنر هم که دوست داشتن در مقاطع دانشگاهی ادامه بدم اما چون برای ارشدم تعداد محدودی و در کل کشور قبول میکنن برای همین نتونستم همراه گذروندن دوره کارشناسیم و پروژه ام ارشد هم قبول بشم و یکم جلو بیوفتم برای همین مجبور شدم اول پروژه امو بدم بعد برای ارشد بخونم . که بیشتر وقتمو گرفت اما بازم چون
    این هم جز ارزوهای پدرم هستش ، و پدرم برای ما خیلی زحمت میکشن و منم خیلی دوستشون دارم برای همین دوست دارم به آرزوهاشون برسن.پس بازم آرزوی پدرم که البته آرزوی خودم هم هست و عملی کنم بعد برم سراغ علاقه ام.

    ببین من سمت علاقه ام نرفتم مجبور شدم حرف پدرمو گوش بدم اما ناراضی نیستم ولی خیلی هم خوشحالم از انتخابم چون هم به علاقه ام رسیدم هم به اون چیزی که میخواستم. میگم علاوه بر هنر علاقه مند به خلاقیت و نواوری بودم که رشتم با این دومورد پیش میره.

    ماشالله رشته ها هم الان زیاده فقط دکتر و مهندس و وکیل نیست. میتونی هم یکی از این رشته ها رو انتخاب کنی و درکنارشون به علایقتم برسی.
    هیچوقت علایق خودتو دور نریز
    لازم نیست به همه چی یک بعدی نگا کنی.
    میتونی مثلا پزشک بشی اما درکنارش نویسندگی هم که بهش علاقه مندی ادامه بدی.
    من خودم دوستانی دارم که شعرا و نوشته هاشون تو مجلات و کتاب های مختلف به چاپ میرسه در صورتی که اصلا رشته اشون ربطی به این موارد نداره.

    تازه منم میگم با اینکه دیدم پدرم دوست داره من پزشک بشم ، اما خودم تو رشته ها از همون سال اول دبیرستان تحقیق کردم ببینم به چه رشته ای علاقه دارم و چه رشته ای انتخاب کنم که هم پدرم و راضی نگه دارم هم خودمو
    دیدم من علاقه مند به خلاقیت و اختراع و نوآوری هستم، پس سعی کردم یه همچین رشته ای انتخاب کنم. و از همون اول هدفم همین بشه. که تاحالاش که موفق شدم امیدوارم از الان به بعد هم موفق بشم.

    شما هم بهتره ببینی به چه مواردی علاقه مند هستی و همونارو از همین الان هدفت قرار بدی.انشالله که موفق بشی.

    ولی در نهایت سعی کن هر رشته ای که انتخاب میکنی توش بهترین باشی و اینکه نهایت استفاده رو ازش ببری. و دیگه حسرت رشته های دیگه ای که انتخاب نکردی و نخوری.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : پنجشنبه 14 فروردین 93 در ساعت 11:07

  6. کاربر روبرو از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده است .

    salehe92 (پنجشنبه 14 فروردین 93)

  7. #15
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    یه مثال برای شما میزنم
    امسال برای رشته هایی مثل عمران برق مکانیک و سایر رشته های مهندسی در طول 12 ماه سال فقط 2 تا 3 آزمون استخدامی برگذار شد اما برای رشته هایی مثل حسابداری و مدیریت و اقتصاد و ... هر هفته یک آزمون استخدامی برگذار شد

    اگر در سال 100 اداره تاسیس بشه و نیرو بخواد شاید فقط 5 تا از اونها مهندس برق بخواد اما همه اونها برای پرداخت حقوق به یک حسابدار احتیاج دارند و به تیم مدیریتی و ...

    شما در حال حاظر مثل کشتی گیر آماده ای هستی که میتونی به وزن خودت اضافه کنی و بری در وزن های بالاتر مسابقه بدی که قطعا در همون دور های اول حذف میشی مگر اینکه کلی تلاش کنی و حسابی سختی بکشی تا شاید چند مرحله بری بالاتر و برای قهرمانی باید تلاش فوق العاده ای انجام بدی

    در حالی که میتونی توی یک وزن پایین تر مسابقه بدی و براحتی تا فینال بالا بری و قهرمان بشی

    شما بخاطر حرف های پوچ دیگران قصد داری رشته های رشته ریاضی رو انتخاب کنی که قبول شدن توی اونها کار هر کسی نیست و بازار کار این رشته ها اشباع هست و برای جذب شدن در بازار کار باید تلاش و سخت کوشی بسیار زیادی از خودت نشون بدی

    در حالی که میتونی راحت در رشته ای مثل حسابداری قبول بشی و براحتی هم استخدام بشی

    تا اونجا که من میدونم در ادارات دولتی به حسابدار همون قدر حقوق میدن که به یک مهندس حقوق میدن ام اگر به مهندس حقوق بیشتری بدن باید این رو در نظر بگیری که اون مهندس 6 ،7 سال خون دل خورده تا مدرک گرفته و قبول شدنش در اون اداره هم حاصل چند سال آزمون دادن و پشت آزمون موندن و درس خوندن و تلاش بسیار سخت بوده (که همین فرد با انتخاب یک رشته راحت تر از علوم انسانی و یک چهارم تلاشی که قرار بود انجام بده میتونست به موقعیت شغلی خیلی بهتری دسترسی پیدا کنه)

    یک بار کتاب های درسی رشته ای مثل برق رو تهیه کن و به فرمول هاش نگاه کن و در کنار اون کتاب های درسی رشته ای مثل حسابداری و مدیریت رو تهیه کن و خودت تفاوت فاحشی که وجود داره رو ببین

    من دوستهایی داشتم که انسانی خوندن و با لیسانس حسابداری چند اداره قبول شدن و بزرگترین چالشی که داشتن این بود که کدوم اداره برن (اداره مالیات و بانکها و سایر شرکت ها)

    در کنار اون دوستهایی هم دارم که درسشون چند برابر بهتر بود و با فوق لیسانس رشته های مهندسی بیکارن و به فکر مسافر کشی و کارهایی از این دست افتاده اند
    حالا دیگر خود دانی


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.