درود بانو
همه حرفای گفتنی را دوستان گفتند و فکر میکنم مطلب زیادی نمانده است که من بگم.
1.از رابطه خودتان با پدر شوهر استفاده کنید برای برقراری رابطه مجدد(تنها فردی که عاقلانه رفتار کرد در این مورد ایشون بود)
2.فعلا گرفتن عروسی و یا رفتن به مکه را فراموش کنید
3.ترمیم روابط بین خودتان و خانواده شوهر تا این رابطه درست نشده به هیچ عنوان عروسی نگیرید
بشخصه فکر میکنم ازدواج برای شما هنوز خیلی زوده و شما زندگی را با میدان جنگ اشتباه گرفتید و فکر میکنید ازدواج همش خوش است و بدون مشکل.مثل دختربچه ها که از عروسی فقط پوشیدن لباس عروس و رقصیدن را بلد هستند!!!
یه سوال لطفا واضح و صادقانه جواب بدهید.
آیا خود را در این ماجرا مقصر میدانید؟چند درصد
آیا تمایل دارید به برقراری رابطه مجدد؟
این دوتا سوال را کامل جواب بدید.
بشخصه فکر میکنم شما اصلا متوجه نیستید چیکار کردید!!!
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)