به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 28
  1. #11
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 خرداد 99 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1392-2-20
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    7,750
    سطح
    58
    Points: 7,750, Level: 58
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Recommendation Second ClassVeteranTagger First Class5000 Experience Points
    تشکرها
    887

    تشکرشده 279 در 146 پست

    Rep Power
    40
    Array
    ببینید با این چیزایی که گفتید احتمالش زیاده که شوهرتون مشکل روانی داشته باشه ، باهاش قید کنید اولین قدم اینکه ، حتما باید پیش مشاور و روانشاس برید و سلامت روانیشونو تایید کنه

    حتما اینو جدی بگیرید و ازش نگذرید ،اگه مشکلی نداشته باشه دلیلی نداره نیاد ولی اگه نیومد تکلیف مشخصه (طلا که پاکه چه منتش به خاکه )


    و رفتارهای اشتباشون رو اصلاح کنه و وابستگی به پدر و مادر و دهن بینی و... تاکید کنید که باید رفتارهای ترک کنه و شما هم مهارتتون رو بالامیبرید و اشتباهاتتون رو تکرار نمیکنید.
    امیدوارم هرچی خیر براتون همون بشه.
    موفق باشید
    ویرایش توسط mercedes62 : سه شنبه 12 فروردین 93 در ساعت 01:19

  2. 2 کاربر از پست مفید mercedes62 تشکرکرده اند .

    shayana (سه شنبه 12 فروردین 93), آویژه (سه شنبه 12 فروردین 93)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array
    شایانا جان! این چند روزه که می نوشتی حرفات رو می خوندم و بغض می کردم.... دلم می خواست می تونستم کمکت کنم، اما حیف که دستم کوتاهه...

    اما پست آخرت خوشحالم کرد، چون حالا فرصتی پیدا شده که می تونی تکلیفت رو دست کم با خودت روشن کنی .... که این مسیر رو چطور باید ادامه بدی.

    فکر می کنم بهترین کار این است که به او احترام بگذاری، دست بدهی و تبریک بگویی و اگر میل او به روبوسی بود، تو هم انجام بده، همین کار کوچک، مقدای از دلخوری های شما را رفع خواهد کرد و حس اعتماد بیشتری بهم خواهید داشت. اگر هم فاصله گرفت، تو هم فاصله بگیر و به سلام و علیک کفایت کن، اما همچنان احترامش را حفظ کن. یعنی که تو دلخوری، اما هنوز همسر توست...
    تجربه چندین و چند باره به من نشان داده اینجور جلسات هیچ کمکی به زوجین نمی کند، مگر اینکه آن واسطه، یک مشاور حرفه ای باشد. چرا که معمولا زوجین نمی توانند هیجانات منفی خودشان را کنترل کنند و مدام از بدی های طرف مقابل می گویند و کمترین دلخوری های پانصد سال قبل را هم به خاطر می آورند و آن واسطه هم با جانب داری و قضاوت کردن( حتا اگر درست هم باشد) اوضاع را خیلی بدتر می کند. اگر سمت و سوی جلسه، اینگونه پیش رفت، لطفا تو به شدت خوددار باش و سکوت کن. نگران این نباش که اگر حرفهایت را نزنی، بقیه همیشه حق را به همسرت خواهند داد. نگران این نباش که حقی از تو ضایع می شود. تو بسیار خوددار باش و متین رفتار کن. بگو من اکنون تنها و تنها یک خواسته از همسرم دارم. "به یک مشاور مراجعه کنیم." و روی این خواسته تاکید کن.

    خیلی خلاصه: حتا اگر او نامهربانی کرد، تو از موضع احترام پایین نیا- خوددار باش- از خرد آن واسطه، در راستای راضی کردن همسرت به مشاوره بهره ببر.

    راستی یک سری نکات هم که به درستی از نوشته del متوجه اش شدی را، باید یواش یواش در خودت حل کنی. از همین حالا براش برنامه بریز و برای زنانگی ات وقت بگذار ...
    دوستت دارم و شاد باشی عزیزم
    هر چیز که در جُستن آنی، آنی

    مولانا
    ویرایش توسط آویژه : سه شنبه 12 فروردین 93 در ساعت 10:33

  4. 5 کاربر از پست مفید آویژه تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 17 فروردین 93), shayana (سه شنبه 12 فروردین 93), کاغذ بی خط (سه شنبه 12 فروردین 93), میشل (سه شنبه 12 فروردین 93), دختر مهربون (چهارشنبه 13 فروردین 93)

  5. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آذر 94 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1392-8-09
    نوشته ها
    227
    امتیاز
    2,683
    سطح
    31
    Points: 2,683, Level: 31
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,932

    تشکرشده 348 در 164 پست

    Rep Power
    33
    Array
    shyana جانم عزیزم هیچ کس زیر بار این نمی رود که مریض است اصلا در جلسه اشاره به مشاوره روانشناسی و تایید اون نکن اوضاع بدتر میشه....
    حرفهای آویژه خیلی خوب بود فقط یادت باشه اگه بحث به ادامه زندگی رسید پافشاری کنی به مشاوره رفتن و خود مشاور به ایشون مشاوره روانشناسی رو پیشنهاد کنن....
    عزیزم سعی کن اون به طرف تو بیاد سریع اسیر احساسات نشو بذار قدر تو رو بدونه...
    ببین یه بچه باید زمین بخوره پاشه تا راه رفتن یاد بگیره اگه مادر هی هر بار که بچه زمین خورد زود بره بغلش کنه بچه راه رفتن یاد نمی گیره ....

  6. 2 کاربر از پست مفید کاغذ بی خط تشکرکرده اند .

    shayana (سه شنبه 12 فروردین 93), میشل (سه شنبه 12 فروردین 93)

  7. #14
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array
    شایانا

    شما محکم و جدی شرط مشاوره را تا اصلاح مسائل و تضمین ثبات و تشخیص اینکه می توانید زندگی مفیدی با هم داشته باشید را قرار بده و بگو تا زمانی که به کمک مشاور مسائلمون حل نشه و به نقطه روشنی نرسیم حاضر به عروسی نیستم و کلاض نیاز دارم به کمک یک مشاور بفهمیم که آیا با هم می توانیم زندگی مناسبی داشته باشیم یا خیز . شما نیاز مبرم به مراجعه حضوری هردو به مشاور دارید

    موفق باشی





  8. 8 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    del (یکشنبه 17 فروردین 93), khaleghezey (شنبه 16 فروردین 93), mercedes62 (چهارشنبه 13 فروردین 93), shayana (سه شنبه 12 فروردین 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 13 فروردین 93), واحد (یکشنبه 17 فروردین 93), میشل (سه شنبه 12 فروردین 93), دختر بیخیال (سه شنبه 12 فروردین 93)

  9. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 شهریور 94 [ 23:38]
    تاریخ عضویت
    1389-12-01
    نوشته ها
    190
    امتیاز
    5,807
    سطح
    49
    Points: 5,807, Level: 49
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,748

    تشکرشده 1,723 در 298 پست

    Rep Power
    33
    Array
    ممنونم ازتونMercedes62
    دفعه قبلی که بهش گفتم باید بری پیش روانپزشک،با گریه گفت باشه میرم،تو فقط با من باش، رفت و دارو گرفت و مصرف میکرد و بنظرم بهتر شده بود ولی واقعا من نگرانم تا کی باید دارو مصرف کنه،این اواخر باز خیلی بمن پیله میکرد،شاید بخاطر این بود که داروهاش تموم شده بود،اصلا هیچ ذهنیتی در باره زندگی با افرادی که داروهای مربوط به بیماری روحی مصرف میکنن ندارم،اصلا خوب میشن یا نه،ایا زندگی با این افراد،فدا کردن خود و سوزوندن عمر و نشاط و جوونی نیست؟

    راستش آویژه مهربون اسمتو که دیدم تو تاپیکم ،نمیدونی چقدر خوشحال شدم که از یه دوست قدیمی نظر دارم،واقعا پستت برام مایه دلگرمی بود،
    نوشتی که: اما همچنان احترامش را حفظ کن.یعنی که تو دلخوری، اما هنوز همسر توست
    رعایت کردن این مورد برای من واقعا سخته.

    اتفاقا بنظر خودم هم حرف زدن پیش واسطه کمک چندانی نمیتونه بکنه ،جز اینکه هر کدوم دوست داره اون یکی رو متهم کنه،و بگه که اگه زندگیمون به اینجا رسیده تقصیر تو هستش،واسطه ها فامیلمون نیستن و دوست مشترک هر دو خونوادست،ولی نسبت به اونا نزدیکتر،مشاور نیستن فقط سمت و مقام دارن،یکیشون حجت الاسلامه و یکیشون.... منظورم اینه که هیچ کمک تخصصی نمیتونن بهمون بکنن،فقط فکر کنم قصدشون آشتی دادن ماست، آویژه باشه،سعی میکنم خوددار باشم،مادرم بهم تاکید میکنه که همه ی حرفاتو بزن،بگو چیکارا باهات کردن،منم برمیگردم میگم بهش خب بالفرض که گفتم سیر تا پیاز ازارهایی که بهم دادنو،خب که چی بشه؟ دو تا غریبه حقو بدن بمن ،مگه چی میشه؟! زندگی من درست میشه؟نه،شوهرم باید بفهمه که .... فقط میخام اگه اون هم مایل به درست کردن رابطه بود،یه بازه زمانی مشخص کنم و روی مشاوره رفتن تاکید کنم،و یکی هم دخالت خونوادشو میخام تو این جلسه مطرح کنم،هر چند که این مرد هست که زن رو نگه میداره،متاسفانه شوهر من بلد نبود که هر کی رو سر جای خودش نگه داره.و خونوادش از ضعفش سوء استفاده کردن.
    آویژه من هم دوستت دارم و حس خوبی بهت دارم

    ممنون کاغذ بی خط که بهم سر میزنی: باشه من فقط مشاوره رو پیشنهاد میکنم، نه مراجعه به روانپزشکو،حرفات خوب بود ،خدا روشکر احساساتمو بغیر از گریه و عصبانیت خوب میتونم کنترل کنم ،من سعی میکنم فقط به احساس اون جواب بدم نه اینکه خودم شروع کننده باشم،بقول اویژه ،اگه شرایط فراهم بود برای دیده بوسی و گرم بودن،و اگه اینکارو خواست بکنه، من هم همراهیش میکنم ولی خودم شروع کننده نخواهم بود،

    فر شته مهربان
    مرسی که بهم سر زدی،خوشحال شدم دیدمتون،دفعه پیش هم که روی مشاوره رفتن تاکید کردم،فقط دو جلسه اومد و مشاور هم بنظرم زیاد کاربلد نبود،چون همون جلسه اول وقتی ازش پرسیدم ایا ما بدرد هم میخوریم و میتونیم با هم زندگی کنیم،میگفت آررررره،حتما تاکیدم روی قضیه مشاوره رفتن خواهد بود،و بهش میگم که اگه جدی پیگیر این قضیه نباشه و مثل دفعه پیش مشاوره رو نیمه کاره بذاره،دیگه باهاش نخواهم ماند.
    خدا خودش کمکم کنه،هر چی که بصلاحمه همون اتفاق بیفته
    لبخند و ریشخند کسی در دلم نماند
    هر کس هر آنچه داد به آیینه، پس گرفت!


    ویرایش توسط shayana : سه شنبه 12 فروردین 93 در ساعت 15:02

  10. 5 کاربر از پست مفید shayana تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 16 فروردین 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 13 فروردین 93), واحد (یکشنبه 17 فروردین 93), میشل (سه شنبه 12 فروردین 93), آویژه (سه شنبه 12 فروردین 93)

  11. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 تیر 98 [ 05:40]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    1,362
    امتیاز
    19,687
    سطح
    88
    Points: 19,687, Level: 88
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    7,910

    تشکرشده 7,657 در 1,487 پست

    Rep Power
    151
    Array
    سالام شایانای عزیزم

    موضوع قرارتون رو دیر دیدم. حتما اللن همدیگه رو دیدین و صحبت کردین

    امیدوارم مثبت بوده باشه نتایج حرفاتون

    خیلی خوشحال شدم حداقل به قرار حضوری کشیده شده.
    انقدر مشکلت رو به خودم نزدیک میبینم که نمیتونم از بیرون گود ببینمش. انگار که مشکل خودم باشه!
    ببخش که راهی و حرفی به ذهنم نمیرسه.

    برات دعا میکنم شایانای عزیزم
    از زندگی چه می خواهی که در خدایی ِخدا، آنرا نمیابی؟

  12. 5 کاربر از پست مفید دختر مهربون تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 16 فروردین 93), shayana (پنجشنبه 14 فروردین 93), کاغذ بی خط (چهارشنبه 13 فروردین 93), واحد (یکشنبه 17 فروردین 93), آویژه (چهارشنبه 13 فروردین 93)

  13. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 شهریور 94 [ 23:38]
    تاریخ عضویت
    1389-12-01
    نوشته ها
    190
    امتیاز
    5,807
    سطح
    49
    Points: 5,807, Level: 49
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,748

    تشکرشده 1,723 در 298 پست

    Rep Power
    33
    Array


    دختر مهربون!دوستم از همدردیت ممنونم

    فعلا حال و حوصله نوشتن ندارم،بعدا میام مینویسم،دلم شدید گرفته،برام دعا کنید.
    لبخند و ریشخند کسی در دلم نماند
    هر کس هر آنچه داد به آیینه، پس گرفت!


    ویرایش توسط shayana : پنجشنبه 14 فروردین 93 در ساعت 11:48

  14. 4 کاربر از پست مفید shayana تشکرکرده اند .

    khaleghezey (شنبه 16 فروردین 93), negar1987 (پنجشنبه 14 فروردین 93), واحد (یکشنبه 17 فروردین 93), میشل (پنجشنبه 14 فروردین 93)

  15. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 مهر 93 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1392-11-13
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    889
    سطح
    15
    Points: 889, Level: 15
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 105 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شایانا جان من پیگیر تاپیکت هستم. چون همدردیم. بیا و از اوضاع خبر بده. من که دارم لحظه به لحظه به طلاق نزدیک تر میشم
    بیا تو بغلممممممممم
    خیلی از لحاظ روحی داغون شدم. هم من هم خانوادم

  16. کاربر روبرو از پست مفید negar1987 تشکرکرده است .

    shayana (دوشنبه 18 فروردین 93)

  17. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array
    شایانا، عزیزم، اگر بهت بگم که چقدر احساساتت رو درک میکنم باور نمی کنی!
    نمی دونی چقدر زیاد این احساسات و مسائل رو در رابطه با همسرم تجربه کردم!
    میخوام یه چیزی رو بهت بگم. یه تجربه از زندگی کردن با همچین مردهایی.
    تو توی زندگی با این مردها اگر بتونی "زن" باشی و "زنانگی" بکنی؛ همسرت تو رو پرنسس خودش خواهد کرد و تو همیشه در یه مراحلی از زندگی، احساس خواهی کرد که داری پرواز میکنی و توی اوج آرامش و لذت خواهی بود.
    اما اگر بخوای مقابله به مثل کنی و یه جورایی کل کل؛ در بدترین برزخ های زندگی خواهی بود.
    یعنی زندگی برات دو رو خواهد داشت. اون هم فقط و فقط به برخوردها و واکنش های تو بستگی خواهد داشت. یعنی اگر تو بتونی 10 قدم توی زندگی برداری، همسرت 1 قدم تغییر خواهد کرد.
    یا عاشقانه ترین کارهایی رو که هر زنی آرزو داره که همسرش باهاش انجام بده و براش انجام بده، رو می بینی و لمس میکنی. یه حس خالص و ناب که از عمق وجود و صداقت این آدم ها برمیاد.
    یا بی تدبیرانه ترین و بی پرواترین رفتارها و حرفها که به شدت آزارت خواهد داد.
    میدونی این آدم ها شبیه یه طلای ناب و خالص میمونند که هیچ تراشی نخوردند و ما برای اینکه زندگی متعادلی داشته باشیم نیازه که تراش بخوریم.
    ازت میخوام در طی جلسات مشاوره، تاکید داشته باشی روی مهارت کنترل خشم و کنترل هیجان.
    برای هر دوی شما به شدت نیازه!
    ازت میخوام برای ادامه ی زندگیت روی پذیرش و دید مثبتت کار کنی. روی کنترل خودت و حفظ غرور همسرت کار کنی.
    اگر بتونی خودت رو کنترل کنی؛ زندگی برات مثل یه بهشت میشه که فقط گاهی، گاهی، یه مقدار سوز یا گرما اذیتت میکنه!
    آرزوهایم مشخص است و دست یافتنی و
    من
    برای رسیدن به آنها نهایت تلاش خود را خواهم داشت!
    و امروز
    من شاکرم! شاکرم که خداوندی دارم که
    آرزوهایم رو به من هدیه دادند و
    منه انسان
    چیزی رو نخواهم ساخت، حتی دیگر لیستی نخواهم نوشت، من!!
    من سر طاعت در برابر لیستی که به من هدیه میدهد برمیآورم.


  18. 6 کاربر از پست مفید del تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), shayana (دوشنبه 18 فروردین 93), واحد (چهارشنبه 27 فروردین 93), میشل (سه شنبه 26 فروردین 93), zendegiye movafagh (یکشنبه 17 فروردین 93), صبوری (یکشنبه 17 فروردین 93)

  19. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام عزیزم
    شما که زندگیت داشت خوب میشد چند تا اشتباه داشتی که دیگه نباید تکرار کنی
    1- جلوی خانواده ها دعوا کردن
    2- حرف طلاقو پیش کشیدن
    3- جواب داده به مادرشوهر
    عزیزم همسرت وقتی دیده داری جواب میدی فکر نکرده که همسر من الان اعصابش خورد شده یا ناراحته بلکه پیش خودش گفته این که از پس خودش بر میاد من چرا ازش دفاع کنم و در نهایت هم همه به این نتیجه رسیدن که کسی که احترام بزرگتر رو نگه نمی داره همون بهتر که اولش جدا شه
    حتی اگه حق با تو باشه 100 در 100 هم باز نباید جواب بزرگتر رو به تندی بدی شاید اگه سکوت می کردی شرایط الان به نفع تو بود .
    حالا به هر حال گذشته ازین به بعد نباید تکرار کنی ...

  20. 4 کاربر از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده اند .

    khaleghezey (یکشنبه 17 فروردین 93), mercedes62 (دوشنبه 18 فروردین 93), shayana (دوشنبه 18 فروردین 93), میشل (سه شنبه 26 فروردین 93)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. لطفا راهنماییم کنید
    توسط bita2 در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 31 مرداد 92, 12:17
  2. راهنماییم کنید لطفاً
    توسط roze siah در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 مرداد 92, 10:02
  3. می خوام ارشد حتما حتما قبول شم البته با این شرایط.... لطفا راهنماییم کنید
    توسط sami92 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: یکشنبه 02 تیر 92, 12:07
  4. راهنماییم کنید همسرم را برگردونم
    توسط نازنین آریایی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 73
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 خرداد 92, 00:46
  5. آیا درانتخابم اشتباه کردم یانه؟(لطفا راهنماییم کنین)
    توسط هیلان در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 09 فروردین 90, 14:04

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.