علائم مشغول بودن فکر ایشون به من همچنان ادامه داره. هروقت توی جایی هست که منم هستم هول میشه، ازم فرار میکنه، در کل معلومه "داره سعی میکنه" خودشو بهم بی توجه نشون بده. اما نا موفقه. از طرفی آخرین برخوردی که باهم داشتیم ا(که توی پست های بالا تعریف کرد) اصلا دوستانه نبوده و آخرین حرف من بهش این بوده که فلانی اگه میدونستم همچین آدم هستی حتی باهات حرفم نمیزدم. از اون به بعدم کاملا بی تفاوت رفتار کردم طوری که انگار اصلا نمیشناسمش. نه ازش فرار کردم، نه دور و اطرافش بودم نه هیچی، کاملا بی تفاوت. و ایشون احتمالا الان فکر میکنه موضوع از طرف من تموم شده است. هنوزم میگین کاری نباید بکنم؟ یعنی واقعا هیچی ازم بر نمیاد؟ فکر نمیکنین الان اونم پیش خودش فکر میکنه که با اتفاقاتی که افتاده و برخورد بی تفاوت اخیر من، دیگه راهی واسه جلو اومدن نداره؟ ترم داره تموم میشه ها... اگه تا آخر ترم اتفاقی نیفته دیگه نمی افته...
علاقه مندی ها (Bookmarks)