موضوع: شوهرم ميگه فقط طلاق اما من دوسش دارم

نوشته اصلی توسط اميدوار به اشتي

-

البته ايشان در سال هاي اغازين ازدواج بسيار مهربان و ملاحظه كار بودن كه كم تر و كم تر شد
منظورم مهرباني و رفتارهاي عاشقانه است

- - - Updated - - -

مدير عزيز و محترم همدردي مسكل من اين جاست كه نمي دانم چطور دلچسب باشم
چطور همسرم رو جدب كنم

با سلام

سال نو مبارک
امیدوارم امسال سال خوبی برات باشه.

اینکه قبلا همسرتون مهربون بودن نشون میده هنوزم میتونن مهربون باشن.

میتونی از این لینک ها هم کمک بگیری
نمیگم همشون بدردت میخوره اما میتونی بخونیشون ببینی کدوما با روحیات همسرتون سازگاری بیشتری داره و بیشتر میتونه توجهشونو جلب کنه. و همونارو بکار بگیری انشالله موفق باشی.

در صفحه اصلی تالار قسمت جستجو اگه برین میتونین طرز تهییه منو عاشقانه رو بنویسین لینک هایی براتون میاد میتونن اینهارو مطالعه کنین من دوموردشو براتون اینجا میذارم.

http://www.hamdardi.net/thread-14640.html

طرز تهيه ي منوي عاشقانه

http://www.hamdardi.net/thread-29466.html

مهارتهاي كلامي زن و شوهر


امیدوارم این لینکها بتونه بهت کمک کنه.
اما عزیزم شما هشت سال باهم زندگی کردین یسری ضعف هایی داشتین که خودتون بهتر میدونین همونها هم باعث این تصمیم از جانب همسر شده. تا شما این ضعف هارو حل نکنین که همسرتون نرمش از خودشون نشون نمیدن.

شما شروع کن امید و توکلت به خدا باشه ، کسی که به خدا توکل کنه هیچوقت پشیمون نمیشه.

پس همین الان با توکل به خدا ، شروع کن و دونه به دونه ضعفاتو از بین ببر، یادت باشه یه شبه هم نمیشه همه چی و حل کرد.

راسی یه چیز دیگه رویاها هم اگه خودمون بخوایم میشه به واقعیت تبدیل کردشون.فقط کافیه چاشنی همت و تلاش و توکل بهش اضافه کنیم.

بعضی اوقات ادمهایی که راهی برای مشکلاتشون پیدا نمی کنند و یا در فشار روحی زیادی قرار دارند راه فرار رو انتخاب می کنند. به نظر من طلاق برای همسرت یک تصمیم نیست بلکه یک راه فراره. به همین دلیل هست که با اصرار شما در گذشته ازش صرفنظر کرده و الان هم دوست نداره برای منصرف شدن ازش با شما صحبت کنه. بعضا مردها برعکس ظاهر قوی شون روحیه ضعیفی دارند و در برابر مشکلات نمی تونند روحیه خودشون رو حفظ کنند و البته به خاطر غروروشون نمی تونند مستقیم از ضعفشون حرف بزنند و با عکس العمل هایی که بهشون حس قدرت میده برای تخلیه استفاده می کنند.

شما مهمترین کاری که برای کمک به همسرت و البته خودت می تونی انجام بدی به نظرم اینه که سعی کنی فشار های روحی اش رو بشناسی و اگر می تونی اونها رو کم کنی. به این طریق بهش فرصت میدی که اطرافش رو درست ببینه (از جمله تغییرات شما رو) و تصمیم درستی بگیره.
در عین حال سعی کن رفتارهای نادرست خودت رو اصلاح کنی و یک خانم مستقل و غیر وابسته ای باشی.
به نظرم خود ارضایی هم یکی از عوارض اون مشکلات و فشار های روحی هست. اگر اونها کم بشوند کنترل عوارض برای همسرتون راحتتر خواهد بود.
میشه خصوصیات مثبت و منفی خودتون رو بگید؟
خصوصیات مثبت همسرتون؟
آیا مشکلات خاصی در زندگی و کار و یا خانواده همسرتون وجود داره؟

این لینکم را هم بخونید شاید براتون مفید باشه.
http://www.hamdardi.net/thread-11058.html

سلام امیدوار عزیز

ما که همراهت هستیم عزیزم.

اما واقعیت اینه (از نظر من) که الان کار خاصی نیست که انجام بدی. فقط یه سری کارها هست که باید انجام ندی (مثل منفی بافی، فکروخیال، استرس و غیره)... که برای انجام ندادنشون نیاز به آرامش داری. پس کار اصلی الان اینه که حالت رو خوب کنی.

این پروسه همونطور که آقای مدیر گفتند چندماه طول میکشه، امروز نباید انتظار تغییر داشته باشی. به همین خاطر اصلا نباید اندازه بگیری. مثل اینه که همسرت قرار باشه ده کیلو وزن کم کنه، و به شما گفتن طی شش ماه کاهش وزن ایشون تازه آغاز میشه. بنابراین شما نباید از امروز ایشون رو بفرستی روی ترازو. اگه دست از وزن کردنش برداری، اینکار به آرامش خودت هم کمک زیادی میکنه.

یعنی شما نباید هر روز رابطتون رو بسنجی. نباید هر روز به رفتارها و واکنش های همسرت فکر کنی. نباید هر روز به این فکر کنی که چه حسی بهت داره و غیره. اینکار یعنی اینکه تو روی این داستان زوم کردی. در حالیکه بهتره فعلا رها کنی. و فقط به خودت بپردازی.

همونطور که همسرت تا حالا با نگاه کردن به تو و سنجیدنت یه ذهنیاتی و طبعش یه احساساتی بهت پیدا کرده، از این به بعد هم همین اتفاق میفته. فقط باید زمان بدی.

مثل اینه که همسرت همیشه شما رو با لباس های تیره دیده و در نتیجه فکر میکنه شما افسرده هستی. حالا شما میخوای این فکر رو ازش دور کنی. در نتیجه تصمیم داری از این به بعد لباس های شاد بپوشی. خب اینکار رو باید چندماه ادامه بدی. چون با یکی دو هفته، اون به اطمینان خاطر نمیرسه که این رفتار همیشگیه.

شما با دقت کردن به اینکه شوهرت تو حموم چیکار میکنه، و با تفسیر کردن اینکار، داری در جهت عکس راهنمایی هایی که بهت شده حرکت میکنی. چرا؟ چون اینکار برات آرامش به همراه نمیاره، بلکه آرامشت رو میگیره... حسابی هم میگیره...

پس کارهایی انجام بده که خوشحالت میکنن. اصلا حواستو از شوهرت و احساسش به خودت پرت کن. اون تاپیکی که برات گذاشتم رو بخون، کمکت میکنه. (از حال بد به حال خوب)

در ضمن به طلاق هم فکر نکن. از حرف تا عمل فرسنگها راه هست، خصوصا در مورد کارهای سخت مثل طلاق که هزارتا پیچ و خم داره...

پس ذهنت رو از این چیزا آزاد کن و فقط زندگیتو بکن...

راستی یه کاری بکن. بشین با خودت آینده رو کاملا شاد و آروم تجسم کن. یعنی تو ذهنت یه فیلم بساز از آینده که همسرت مثل سالهای اول ازدواجت شده. و کاملا اون رویا رو باور کن. باهات شرط میبندم هم حالت خیلی بهتر میشه، هم اون آینده تحقق پیدا میکنه...

موفق باشی عزیزم. و مطمئن باش که ما کنارت هستیم حتی اگه ذهنمون یاری نده چیزی بهت بگیم و فقط تو دلمون آرزو کنیم که همه چی برات خوب پیش بره.

- - - Updated - - -

درضمن این خوبه که چیزهاییکه تو ذهنت میگذره رو برای ما بنویسی. چون اینطور ما متوجه میشیم در چه حالی هستی و داری چیکار میکنی. و جاهاییکه خطا میری بهت میگیم. اما در کنارش روند اجرای راهکارهایی که بهت داده شده رو هم بنویس.

مثلا بنویس امروز فلان توصیه از فلان تاپیک رو انجام دادم و فلان نتیجه رو روی من داشت.