به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 39
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1393-1-04
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    3,729
    سطح
    38
    Points: 3,729, Level: 38
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    193

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط kia

    یه نفر دیگه رو پیدا کن تا نقش مادرت رو تو این زمینه بازی کنه. یه نفر قابل اعتماد.
    آره ولی فکر کنم اگه خودم بیوفتم دنبال پیدا کردن یه دختر زودتر جواب بده .جوینده یابندس!(این ضرب المثلهای الکی فارسی منو کشته!)

    - - - Updated - - -

    حیف نیست این انجمن پولی شده دسترسی ها خیلی محدوده حتی اون لینکهایی که گذاشتید رو واسم باز نمیکنه.

  2. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 دی 93 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1391-5-23
    نوشته ها
    535
    امتیاز
    3,418
    سطح
    36
    Points: 3,418, Level: 36
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    573

    تشکرشده 935 در 360 پست

    Rep Power
    65
    Array
    سلام
    درموردموسسات همسریابی حضوری بایدخدمتتون عرض کنم که هنوزفرهنگ همسریابی ازطریق این موسسات جانیفتاده یعنی خیلی کم پیدامیشن دخترهایی که به این موسسات مراجعه کرده واسم بنویسند به این خاطردراین مورددست شماکمی بسته است یعنی موردهای زیادی وجودنداره
    دوستان اشاره های خوبی کردندولی شمانه اوردید
    اگه دوستاتون متاهل هستندازطریق اونهابراحتی میتونیدکیس موردنظرتون روپیداکنیدیعنی وقتی بادوستتون حرف میزنیدبهش میگیدکه قصدازدواج دارم ودنبال یه کیس مناسب میگردم مطمئن باشیدمعرفی میکنند
    من خودم خواستگاری داشتم که نامزددوستم معرفی کرده بودایشون گفته بودندکه قصدازدواج دارندودنبال یه کیس مناسب میگردنددوستش هم من رومعرفی کرده بود
    پس میشه
    اینکه به دوست یااشنابگیدقصدازدواج دارم هرگزبه معنی روانداختن نیست

  3. 2 کاربر از پست مفید roseflower تشکرکرده اند .

    myl (دوشنبه 04 فروردین 93), مصباح الهدی (دوشنبه 04 فروردین 93)

  4. #23
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    عزیزم این دو تاپیکو سر فرصت بخون. هر قدر هم که فکر کنی رفتارات جراتمندانه است بازم به نظرم بد نیست بخونیشون
    http://www.hamdardi.net/thread-18343.html
    http://www.hamdardi.net/thread-19883.html

    به نظر من معیاراتم می تونی بعد از این تاپیک (یا نمی دونم عیده شاید همزمان هم بشه. در کل دو تا تاپیک همزمان نمیشه) یه تاپیک باز کنی معیاراتو بنویسی با کمک دوستان دقیق تر بفهمی که چی می خوای از همسر.

    در مورد مادرت. در چه حدیه؟ بی تفاوته یا اینکه چوب لاچرخت هم می ذاره؟
    در کل اونچیزی که گفتم این نبود که به مادرت دل خوش کنی. نوشتی مادرت علنا می گه تو قصد ازدواج نداری تو هم ظاهرا چیزی نمی گی. بعد از اون طرف می گی سیگنال مثبت می دی. اگه این سیگنالای مثبتو به کسایی می دی که این گفته ی مادرتو شنیدن با سیگنال کارت راه نمی یفته! تازه اگه مشخص بگی می خوای ازدواج کنی می شه وضعیت خنثی. این به حرف مامانت خنثی می شن! پس ناچاری حداقل در مورد کسایی که با مادرت در ارتباطن و البته اگه فکر می کنی آبی ازشون ممکنه گرم شه مشخص تر رفتار کنی و الیته محترمانه. در مورد بقیه میشه سیگنال بدی :)
    اگه تو همکارای مامانتو می شناسی یا مثلا مامانت دوستاشو دعوت می کنه خونه اتون تو هم می بینیشون سلامی می کنی می تونی یه بار با خوشحالی و خوشرویی به همه اشون بگی که اگه مورد مناسب سراغ دارن برات معرفی کنن. چیزی که از دست نمی دی. اونام با مادرت همکارن کلی دختر می بینن.
    خودت هم بگرد. به اشناها به دوستای متاهلت بسپر. بگو مردمم دختراشون می خوان ازدواج کنن دیگه.

    در کل یه کم بی ادبانه بگم دهن مامانتو باید خیلی محترمانه و جراتمندانه ببندی. در عین حال خودت دنبال دختر خوب بگردی. شرمنده ام لغت بدی رو انتخاب کردم.
    از نظر من یه راه اینکار اینه که به مامانت واضح و کوتاه بگی که می خوای ازدواج کنی و با توجه به شغلش برات کیس مناسب پیدا کنه. نهایتا می گه به من چه ولی حداقل به احتمال زیاد دیگه جای تو توی جمع نظر نمی ده. چیزی رو که از دست نمی دی. البته اگه مامانت بی تفاوت باشه و حالت چوب لا چرخ گذاشتنی نباشه.
    در هر حالتی حین اینکه داری عقاید و حقوق خودتو می گی و می خوای احترام همه مخصوصا مادرتو حفظ کن. محترمانه جراتمند باش. اینطوری هر چی بشه ضرر نمی شه واست.

    من از اون سایتا خبری ندارم که نظر بدم. خودم حس خوبی ندارم اما شناختی هم از این سایتا ندارم.
    اگه کلاس زبانی کلاس هنری یا کلاسی که خودت بهش علاقه داشته باشی هم بری می تونی دختر پیدا کنی. یا جایی تدریس کنی . کتابخونه هم من شنیدم خیلی همه با هم دوست می شن بیرونش. بعضی از استادا هم هستن که معرفی می کنن دانشجوهاشونو به هم. اگه از استادای قدیمت کسی بود که اینطوری بود و تو رو هم به یاد میاره می تونی بری ازش کمک بخوای.

    مهم اینه که معیاراتو مشخص کنی بعدش با توجه به اون معیارا ببینی توی چه جور محیطی می تونی همچین دختری رو پیدا کنی. بعدش هم بری توی اون محیط ها در ساعات بیکاریت. یا اینکه ادمایی رو که می تونن بهت کمک کنن در اون محیطا پیدا کنی. کنارش هم به همه بسپار.
    الان اینا به ذهنم می رسه.
    موفق باشی.
    ویرایش توسط meinoush : دوشنبه 04 فروردین 93 در ساعت 17:11

  5. 2 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    myl (دوشنبه 04 فروردین 93), مصباح الهدی (دوشنبه 04 فروردین 93)

  6. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 تیر 94 [ 00:49]
    تاریخ عضویت
    1392-1-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    455
    امتیاز
    3,873
    سطح
    39
    Points: 3,873, Level: 39
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    873

    تشکرشده 1,282 در 361 پست

    Rep Power
    57
    Array
    آقا پسر چرا هم خودتو سر کار گذاشتی هم دیگرونو. مگه نمیگی دوستات متاهلن ؟ خوب وقتی گفتن انشا ا... عروسیت سرت رو پایین ننداز و مثل آدمای خجالتی سرخ و سفید نشو. خودت بحث رو ادامه بده. بگو اتفاقا خودم تو فکرم . دنبال یه دختر با چنین مشخصاتی میگردم. ممکنه به خانومهاتون بگین دوستاشون رو به من معرفی کنند؟ بعدش دیگه کلکت کنده است. از زمین و آسمون برات دختر میباره. البته باز هم گفتم به شرطی که خودت مورد تائید باشی.
    ضمنا ، شما 28 سالته. وقتی جسارت گفتن یه جمله ساده رو در خودت نمیبینی چطور میخواهی با هزار تا مشکل زندگی روبرو بشی؟ زندگی خیلی جدیه. برو جلو. فکر کن برای کسب مدال المپیک باید مبارزه کنی.
    ضمنا اگر تصمیم به ازدواج داری اصلا منتظر دست دادن فرصت هم نشو. خودت در مطرح کردن موضوع پیش قدم شو.
    پندار نیک . گفتار نیک . کردار نیک
    ویرایش توسط majid_k : دوشنبه 04 فروردین 93 در ساعت 17:24

  7. 4 کاربر از پست مفید majid_k تشکرکرده اند .

    meinoush (دوشنبه 04 فروردین 93), myl (دوشنبه 04 فروردین 93), roseflower (دوشنبه 04 فروردین 93), مصباح الهدی (دوشنبه 04 فروردین 93)

  8. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1393-1-04
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    3,729
    سطح
    38
    Points: 3,729, Level: 38
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    193

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط roseflower نمایش پست ها
    سلام
    درموردموسسات همسریابی حضوری بایدخدمتتون عرض کنم که هنوزفرهنگ همسریابی ازطریق این موسسات جانیفتاده یعنی خیلی کم پیدامیشن دخترهایی که به این موسسات مراجعه کرده واسم بنویسند به این خاطردراین مورددست شماکمی بسته است یعنی موردهای زیادی وجودنداره
    دوستان اشاره های خوبی کردندولی شمانه اوردید
    اگه دوستاتون متاهل هستندازطریق اونهابراحتی میتونیدکیس موردنظرتون روپیداکنیدیعنی وقتی بادوستتون حرف میزنیدبهش میگیدکه قصدازدواج دارم ودنبال یه کیس مناسب میگردم مطمئن باشیدمعرفی میکنند
    من خودم خواستگاری داشتم که نامزددوستم معرفی کرده بودایشون گفته بودندکه قصدازدواج دارندودنبال یه کیس مناسب میگردنددوستش هم من رومعرفی کرده بود
    پس میشه
    اینکه به دوست یااشنابگیدقصدازدواج دارم هرگزبه معنی روانداختن نیست
    دوستام که همه هم سن خودم هستن و اغلب مجردن من همکارام رو گفتم که متاهلن ولی اصلا نمیشه رو انداخت بهشون.و گاهی اوقات هم که ضمنی بحث میشه به سخره میگیرن!اهل مورد پیدا کردن نیستن.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط majid_k نمایش پست ها
    آقا پسر چرا هم خودتو سر کار گذاشتی هم دیگرونو. مگه نمیگی دوستات متاهلن ؟ خوب وقتی گفتن انشا ا... عروسیت سرت رو پایین ننداز و مثل آدمای خجالتی سرخ و سفید نشو. خودت بحث رو ادامه بده. بگو اتفاقا خودم تو فکرم . دنبال یه دختر با چنین مشخصاتی میگردم. ممکنه به خانومهاتون بگین دوستاشون رو به من معرفی کنند؟ بهدش دیگه کلکت کنده است. از زمین و آسمون برات دختر میباره. البته باز هم گفتم به شرطی که خودت مورد تائید باشی.
    ضمنا ، شما 28 سالته. وقتی جسارت گفتن یه جمله ساده رو در خودت نمیبینی چطور میخواهی با هزار تا مشکل زندگی روبرو بشی؟ زندگی خیلی جدیه. برو جلو. فکر کن برای کسب مدال المپیک باید مبارزه کنی.
    ضمنا اگر تصمیم به ازدواج داری اصلا منتظر دست دادن فرصت هم نشو. خودت در مطرح کردن موضوع پیش قدم شو.
    چی بگم بحث جسارت گفتنش نیست آخه تمام دور وریام شخصیتی دارند که مطرح کردن این مسائل رو یجورایی عیب میدونن

    - - - Updated - - -

    در هر صورت ممنونم از دوستانی که وقت گذاشتند و راهنمایی کردند.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط meinoush نمایش پست ها
    عزیزم این دو تاپیکو سر فرصت بخون. هر قدر هم که فکر کنی رفتارات جراتمندانه است بازم به نظرم بد نیست بخونیشون
    http://www.hamdardi.net/thread-18343.html
    http://www.hamdardi.net/thread-19883.html

    به نظر من معیاراتم می تونی بعد از این تاپیک (یا نمی دونم عیده شاید همزمان هم بشه. در کل دو تا تاپیک همزمان نمیشه) یه تاپیک باز کنی معیاراتو بنویسی با کمک دوستان دقیق تر بفهمی که چی می خوای از همسر.

    در مورد مادرت. در چه حدیه؟ بی تفاوته یا اینکه چوب لاچرخت هم می ذاره؟
    در کل اونچیزی که گفتم این نبود که به مادرت دل خوش کنی. نوشتی مادرت علنا می گه تو قصد ازدواج نداری تو هم ظاهرا چیزی نمی گی. بعد از اون طرف می گی سیگنال مثبت می دی. اگه این سیگنالای مثبتو به کسایی می دی که این گفته ی مادرتو شنیدن با سیگنال کارت راه نمی یفته! تازه اگه مشخص بگی می خوای ازدواج کنی می شه وضعیت خنثی. این به حرف مامانت خنثی می شن! پس ناچاری حداقل در مورد کسایی که با مادرت در ارتباطن و البته اگه فکر می کنی آبی ازشون ممکنه گرم شه مشخص تر رفتار کنی و الیته محترمانه. در مورد بقیه میشه سیگنال بدی :)
    اگه تو همکارای مامانتو می شناسی یا مثلا مامانت دوستاشو دعوت می کنه خونه اتون تو هم می بینیشون سلامی می کنی می تونی یه بار با خوشحالی و خوشرویی به همه اشون بگی که اگه مورد مناسب سراغ دارن برات معرفی کنن. چیزی که از دست نمی دی. اونام با مادرت همکارن کلی دختر می بینن.
    خودت هم بگرد. به اشناها به دوستای متاهلت بسپر. بگو مردمم دختراشون می خوان ازدواج کنن دیگه.

    در کل یه کم بی ادبانه بگم دهن مامانتو باید خیلی محترمانه و جراتمندانه ببندی. در عین حال خودت دنبال دختر خوب بگردی. شرمنده ام لغت بدی رو انتخاب کردم.
    از نظر من یه راه اینکار اینه که به مامانت واضح و کوتاه بگی که می خوای ازدواج کنی و با توجه به شغلش برات کیس مناسب پیدا کنه. نهایتا می گه به من چه ولی حداقل به احتمال زیاد دیگه جای تو توی جمع نظر نمی ده. چیزی رو که از دست نمی دی. البته اگه مامانت بی تفاوت باشه و حالت چوب لا چرخ گذاشتنی نباشه.
    در هر حالتی حین اینکه داری عقاید و حقوق خودتو می گی و می خوای احترام همه مخصوصا مادرتو حفظ کن. محترمانه جراتمند باش. اینطوری هر چی بشه ضرر نمی شه واست.

    من از اون سایتا خبری ندارم که نظر بدم. خودم حس خوبی ندارم اما شناختی هم از این سایتا ندارم.
    اگه کلاس زبانی کلاس هنری یا کلاسی که خودت بهش علاقه داشته باشی هم بری می تونی دختر پیدا کنی. یا جایی تدریس کنی . کتابخونه هم من شنیدم خیلی همه با هم دوست می شن بیرونش. بعضی از استادا هم هستن که معرفی می کنن دانشجوهاشونو به هم. اگه از استادای قدیمت کسی بود که اینطوری بود و تو رو هم به یاد میاره می تونی بری ازش کمک بخوای.

    مهم اینه که معیاراتو مشخص کنی بعدش با توجه به اون معیارا ببینی توی چه جور محیطی می تونی همچین دختری رو پیدا کنی. بعدش هم بری توی اون محیط ها در ساعات بیکاریت. یا اینکه ادمایی رو که می تونن بهت کمک کنن در اون محیطا پیدا کنی. کنارش هم به همه بسپار.
    الان اینا به ذهنم می رسه.
    موفق باشی.
    ممنون بازم راهنمایی شما بهتر بودش.جایی که مادرم باشه به هیچ عنوان نمیزاره من نزدیک دوستاش یا همکاراش بشم تازه اگر بفهمه که همچین اراجیفی رو تحویل دوستاش دادم (که زن میخوام) دیگه قاط میزنه.

    - - - Updated - - -

    فقط یه چیزی که توی این تاپیک من متوجه شدم اینه که شماها چقدر با مادرتون راحتید و چقدر مادرتون تحویلتون میگیره و کمکتون میکنه خوش بحالتون والا بخدا.خیلی افسوس خوردم .

  9. #26
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    به نظر میاد از نوشته هاتون که حتی مادرتون هم نمی دونه واقعا شما می خواین ازدواج کنین چه برسه به بقیه.
    رو انداختن نیست. دختر مردم هم شوهر می خواد. کسی که معرفی می کنه داره به دختر هم لطف می کنه.
    شما به مادرتون به همکاراتون وقتی صحبتش پیش میاد جدی و واضح بگین که قصد ازدواج دارین. بعدش اگه کاری براتون نکردن بگین نشد. نگفته که نمی تونین بگین اونا چه کار می کنن.
    وقتی مسخره می کنن که با سر پایین و با خجالت بگین. وقتی با اطمینان بگین یا درخواستتونو رد می کنن یا قبول. همین.
    به نظر میاد شما خودتون مادرتونو متوجه نیازهای خودتون نکردین.
    هیچکسی نمی فهمه که ادم چی می خواد. البته مادر پدر با محبت و پرتوجه خیلی خوبه ولی اگه نمی فهمه خوب بهش بگین.
    روی جراتمندی خودتون کار کنین.
    فکر نکنین مادرای بقیه خیلی خوبن. وضع موجودتونو سعی کنین بهینه استفاده کنین.
    شما باید خودتون به این اطمینان برسین که می تونین یه زندگی رو اداره کنین. وقتی می گین این چیزا اراجیفه یعنی وقتی که این وضعیت به نظرتون میاد درباره ازدواج خوب کسی جدیتون نمی گیره.
    ازدواج خجالت نداره. خیلی چیزای دیگه هم خجالت نداره. خودتونو اول برای ازدواج اماده کنین. شما باید بتونین خواسته ها تونو بگین محترمانه. کسی نمی تونه ذهن کس دیگه ای رو بخونه. بعدا هم با همسرتون ممکنه سر بعضی چیزا توافق نداشته باشید باید بتونین زندگی رو مدیریت کنین. و باید بتونین و یاد بگیرین که خواسته ها تونو محترمانه به همسرتون بگین. همسرتون هم همین کارو متقابلا می کنه برای شما.
    اون دو تا تاپیکو فعلا برین بخونین با دقت. تمریناشم بکنین.
    ویرایش توسط meinoush : دوشنبه 04 فروردین 93 در ساعت 17:54

  10. 3 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    majid_k (دوشنبه 04 فروردین 93), myl (دوشنبه 04 فروردین 93), مصباح الهدی (دوشنبه 04 فروردین 93)

  11. #27
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط myl نمایش پست ها
    یه سری مسائل دیگه هم هست که دخیله توی این مشکل که چون خصوصیه نمیتونم اینجا بگم. اگر کسی کمکی از دستش برمیاد بیزحمت آیدی بده چت کنیم.
    با سلام خدمت myl گرامی

    سال نو مبارک

    این درخواست شما خلاف قوانین همدردیست ؛ همون قوانینی که قبل عضویت تاییدشون کردین.

    (در ضمن اگر که میخواین راهنمایی بهتر بگیرین میتونین مسایلتون اینجا به صورت کلی بیان کنین نه جزیی اونی که فکر میکنین مهمه و شاید به این دلیل باید باشه. تا کاربران و کارشناسان بهتر بتونن راهنماییتون کنن اما در کل چنانچه باز هم فکر میکنین نیازی به مطرح کردنش نیس. یا باز هم دودل هستین که هویتتون معلوم بشه. میتونین حق عضویت انجمن آزاد و تهیه کنین و درخواستتونو با کارشناسان بصورت خصوصی مطرح کنین. اونجا غیر از کارشناس و خودشما هیچکس به تاپیکتون دسترسی نداره.) اینم بگم حق عضویت در ایام عید نصف شده. تعداد روزهای محدودی هم داره میتونین اونها رو انتخاب کنین.

    اینطور که من از نوشته هاتون متوجه شدم شما تاحالا مستقیم و غیر مستقیم گویا اصلا با مادرتون مطرح نکردین.
    سن 28 ؛ دقیقا سنیه که از الان مادرا به فکر ازدواج آقا پسرا میوفتن. خصوصا پسرایی که کار میکنن. و درسشون تقریبا تموم شده.

    اگه تاحالا دیدین مادرتون کاری نکردن بیشتر بخاطر اینه که هنوز به اون سن مورد نظرشون نرسیدین. خیلی از آقا پسر هستن که مادراشون تا این سن اجازه نمیدن حتی پسر به فکر ازدواج هم بیوفته. پس قضاوت عجولانه نکنین.(چون ما و شما نمیدونیم که اقدامی کردن و موفق نشدن یا خیر یا شایدم در شرفش هستن و هنوز اون دختر مورد نظر و پیدا نکردن)

    شما میتونین خجالت و کنار بگذارین و بصورت مستقیم در یه موقعیت مناسب باهاشون مطرح کنین. فکر نمیکنم سن شما سن کمی باشه برای مطرح کردن این مسله. (اونی که معمولا میگن عیبه که خودش مطرح میکنه سن های پایین تر از سن 28)

    اگه هم نمیتونین مستقیم با خود مادرتون مطرح کنین میتونین به خاله ای عمه ای که ایشون باهاشون صمیمی تر هستن مطرح کنین. تا با مادرتون صحبت کنن و شما هم متوجه بشین آیا واقعا مادرتون بیخیال ازدواج شما شدن یا خیر دنبالش هستن

    در غیر این صورت شما حتی میتونین به عنوان شوخی گاهی در مجالس این قضیه ازدواجتونو مطرح کنین. شاید یه تلنگری بشه که حالا یا به فکر بیوفتن یا اینکه اگه به فکر هستن بهتون اطلاع بدن.

    مطمعن باشین تلنگری برای ایشون نشه برای اعضای فامیل مثه خاله یا عمه هاتون میشه

    شما بهتره بجای اینکه همش میگین نمیشه ؛ یبار امتحان کنین ضرر نداره.بجای ایجاد مانع ذهنی ، یبار هم شده جراتمندانه و قاطع خواستتونو مطرح کنین.


    راسی شما اصلا برادر یا خواهر دیگه ای ندارین که بتونین با اونها مطرح کنین؟ یا خجالت میکشین از مطرح کردن این قضیه.
    یا اگه با پدرتون راحتترین خب با پدرتون مطرح کنین تا ایشون به مادرتون بگن.
    معمولا آقا پسرا با پدرا راحتترن.


    امیدوارم همیشه پیروز و موفق باشین
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : دوشنبه 04 فروردین 93 در ساعت 18:23

  12. 3 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    myl (دوشنبه 04 فروردین 93), مسافر زمان (سه شنبه 05 فروردین 93), مصباح الهدی (دوشنبه 04 فروردین 93)

  13. #28
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 تیر 94 [ 17:55]
    تاریخ عضویت
    1391-10-29
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    3,271
    سطح
    35
    Points: 3,271, Level: 35
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    195

    تشکرشده 268 در 91 پست

    Rep Power
    29
    Array
    فرض کنیم شما دختر موردعلاقتو پیدا کردی.حالا باید بری خاستگاری.بالاخره باید موضوع رو با خونواده و مادرت مطرح کنی!دیر یا زود این اتفاق میوفته.پس از الان تمرین کنید.
    نمیدونم این حسی که شما در مورد رفتار مادرتون داری چقدر درسته!ولی ممکنه چند درصد اشتباه کنی!بعضی از مادرا فکر میکنن اگه این موضوعاتو خودشون مطرح کنند بچه هاشون پررو میشن!مادر منم یک زمانی اینطور بود.در حدی که من افسردگی گرفته بودم که اگه به من خاستگار اومد مامانم نمیخاد راه بده و همه فرصتامو از دست میدم!خودم با اینکه تو این مسائل مثل شما خجالت میکشیدم به مادرم چیزی بگم گاهی یه شوخی میپروندم.مثلا تو جمع خاله ها وقتی حرف ازدواج بود به شوخی میگفتم مثلا شوهر آدم باید فلان جور باشه یا مثلا به شوخی میگفتم من اگه ازدواج کنم نهار نمیپزم و مدام میاییم خونه شما!بعد دیدم مامانم خودش هم کم کم شوخیارو جدی گرفت.حالا با اینکه گاهی وقتا برای حفظ حیای خودم از حرف زدن در مورد ازدواج طفره میرم ولی مادرم میدونه که حرف دل من همونیه که موقع شوخی ها گفتم!
    واسه شروع کار میتونید چنتا کتاب در مورد ازدواج بگیرید و اونارو جایی بزارید که مادرتون بفهمه شما به ازدواج فکر میکنید و مطالعه دارید.اصلا به این فکر نکنید که اگه بفهمن مسخرم میکنن یا میگن چقد این پسر چش سفیده!اگه چیز خجالت آوری بود که خودشون ازدواج نمیکردن.
    لینکی که خانوم meinoush در مورد رفتار جرات مندانه هست بخونید.چون بیشتر این مشکل شما به این برمیگرده که نمیتونید درخاستتون رو جرات مندانه بیان کنید.

  14. 2 کاربر از پست مفید tanin-91 تشکرکرده اند .

    پونیو (دوشنبه 04 فروردین 93), مصباح الهدی (دوشنبه 04 فروردین 93)

  15. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 مرداد 93 [ 17:37]
    تاریخ عضویت
    1392-12-23
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    351
    سطح
    7
    Points: 351, Level: 7
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    21

    تشکرشده 52 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با سلام و خسته نباشید - عزیزم منم روم نمیشد به مادرم بگم این که بحثی نداره ببین مادر من از اون مادرهایی که صبح از خواب بیدار میشه میره بیرون - شب میاد اصلا یه وضی
    یه روز صبح میخواست بره گفتم مامان من میخوام با یه خانمی ازدواج کنم ( خندید و گفت خوب برو فقط خوب باشه ) ، گفتم عجب مامان بیخیالی دارم هیچی یه چند روزی شد و من وقتی مامانو میدیدم گوشیمو سایلنت میکردم و همینجور قربونو صدقه یه شخص مجازی میرفتم و میخندیدمو از این بحثا - بعدش دیدم فردا صبحش رفته سر گوشیم داره چک میکنه ( باور نمیکردم مادرم اینطوری باشه داشتم بال در می آوردم ) ، گفت طرف کیه منم که موردی نداشتم الکی گفتم تو محیط کار باهاش آشنا شدم کلا یه داستان کمدی کلاسیک شد کاری نداریم....
    مگه میشه زندگی شما برای مادرتون فرقی نداشته باشه ؟؟!! پسرش هستید (ممکنه یکم بی تفاوت باشه اما با یه ترفند مثل مال من باور کنید خودش دست به کار میشه )
    تازه من هیچی ندارم شما که خدارو شکر همه چیز داری ( منم نه خاله دارم - نه عمه - 2 تا دایی دارم سال به سال میبینم - عموهامو یه 3 سالی هست ندیدم )

    در ضمن برای این بحث هیچگاه سمت سایت های همسریابی و دوستیابی نخوای بری ( من رفتم دیدم چه وضی هست - منم از اینایی هستم تا تجربه نکنم حرف هیچ کس رو متوجه نمیشم )
    کلا برای این بحث دور اینترنت و خط قرمز بکش
    فعلا .....

  16. 5 کاربر از پست مفید eimanpaladin تشکرکرده اند .

    myl (دوشنبه 04 فروردین 93), noamooz (سه شنبه 05 فروردین 93), پونیو (دوشنبه 04 فروردین 93), مصباح الهدی (دوشنبه 04 فروردین 93), ستیلا (دوشنبه 04 فروردین 93)

  17. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 08 اردیبهشت 96 [ 22:49]
    تاریخ عضویت
    1393-1-04
    نوشته ها
    98
    امتیاز
    3,729
    سطح
    38
    Points: 3,729, Level: 38
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    193

    تشکرشده 95 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط tanin-91 نمایش پست ها
    فرض کنیم شما دختر موردعلاقتو پیدا کردی.حالا باید بری خاستگاری.بالاخره باید موضوع رو با خونواده و مادرت مطرح کنی!دیر یا زود این اتفاق میوفته.پس از الان تمرین کنید.
    نمیدونم این حسی که شما در مورد رفتار مادرتون داری چقدر درسته!ولی ممکنه چند درصد اشتباه کنی!بعضی از مادرا فکر میکنن اگه این موضوعاتو خودشون مطرح کنند بچه هاشون پررو میشن!مادر منم یک زمانی اینطور بود.در حدی که من افسردگی گرفته بودم که اگه به من خاستگار اومد مامانم نمیخاد راه بده و همه فرصتامو از دست میدم!خودم با اینکه تو این مسائل مثل شما خجالت میکشیدم به مادرم چیزی بگم گاهی یه شوخی میپروندم.مثلا تو جمع خاله ها وقتی حرف ازدواج بود به شوخی میگفتم مثلا شوهر آدم باید فلان جور باشه یا مثلا به شوخی میگفتم من اگه ازدواج کنم نهار نمیپزم و مدام میاییم خونه شما!بعد دیدم مامانم خودش هم کم کم شوخیارو جدی گرفت.حالا با اینکه گاهی وقتا برای حفظ حیای خودم از حرف زدن در مورد ازدواج طفره میرم ولی مادرم میدونه که حرف دل من همونیه که موقع شوخی ها گفتم!
    واسه شروع کار میتونید چنتا کتاب در مورد ازدواج بگیرید و اونارو جایی بزارید که مادرتون بفهمه شما به ازدواج فکر میکنید و مطالعه دارید.اصلا به این فکر نکنید که اگه بفهمن مسخرم میکنن یا میگن چقد این پسر چش سفیده!اگه چیز خجالت آوری بود که خودشون ازدواج نمیکردن.
    لینکی که خانوم meinoush در مورد رفتار جرات مندانه هست بخونید.چون بیشتر این مشکل شما به این برمیگرده که نمیتونید درخاستتون رو جرات مندانه بیان کنید.
    ببخشید من پستهام محدود به 10 تا بود و چون سقف پستهام دیروز پرشد فروم نمیذاشت پاسخ بدم.
    _____________________
    بحث جرات داشتن یا نداشتن نیست منظورم رو متوجه نیستید اگر خودم موردی پیدا کنم که درمیون میذارم من صحبتم اینه که موردی نمیتونم پیدا کنم عزیز. مادرم واسم دختر پیدا بکن نیست (خلاصه کلام چندبار گفتم) باهاش مطرح هم کردم و دیگه غرورم اجازه نمیده از کسی که برام نمیتونه کاری انجام بده هی خواهش تمنا کنم و آخرش هم خودم رو ضایع کرده باشم بچه دوساله که نیستم هی آویزون بشم (ببخشیدا چون خیلی روی این موضوع مانور دادید مجبورم اینو بگم)
    نقل قول نوشته اصلی توسط eimanpaladin نمایش پست ها
    با سلام و خسته نباشید - عزیزم منم روم نمیشد به مادرم بگم این که بحثی نداره ببین مادر من از اون مادرهایی که صبح از خواب بیدار میشه میره بیرون - شب میاد اصلا یه وضی
    یه روز صبح میخواست بره گفتم مامان من میخوام با یه خانمی ازدواج کنم ( خندید و گفت خوب برو فقط خوب باشه ) ، گفتم عجب مامان بیخیالی دارم هیچی یه چند روزی شد و من وقتی مامانو میدیدم گوشیمو سایلنت میکردم و همینجور قربونو صدقه یه شخص مجازی میرفتم و میخندیدمو از این بحثا - بعدش دیدم فردا صبحش رفته سر گوشیم داره چک میکنه ( باور نمیکردم مادرم اینطوری باشه داشتم بال در می آوردم ) ، گفت طرف کیه منم که موردی نداشتم الکی گفتم تو محیط کار باهاش آشنا شدم کلا یه داستان کمدی کلاسیک شد کاری نداریم....
    مگه میشه زندگی شما برای مادرتون فرقی نداشته باشه ؟؟!! پسرش هستید (ممکنه یکم بی تفاوت باشه اما با یه ترفند مثل مال من باور کنید خودش دست به کار میشه )
    تازه من هیچی ندارم شما که خدارو شکر همه چیز داری ( منم نه خاله دارم - نه عمه - 2 تا دایی دارم سال به سال میبینم - عموهامو یه 3 سالی هست ندیدم )

    در ضمن برای این بحث هیچگاه سمت سایت های همسریابی و دوستیابی نخوای بری ( من رفتم دیدم چه وضی هست - منم از اینایی هستم تا تجربه نکنم حرف هیچ کس رو متوجه نمیشم )
    کلا برای این بحث دور اینترنت و خط قرمز بکش
    فعلا .....
    خوشبحالت.مادر من از این کنجکاوی ها نداره که بیاد موبایلمو چک کنه عزیز!خودش هم چندبار گفته که برو یکی رو واسه خودت پیدا کن یعنی خودش کاملا منفعل هست.


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. درخواست طلاق دادم ولی مادر شوهرم پیش همه دروغ میگه وآبرومو پیش همه میبره چکار کنم؟
    توسط یاصاحب زمان ادرکنی در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 آذر 95, 11:16
  2. پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 بهمن 93, 00:46
  3. قبول کردن پیشنهاد خوابیدن پیش هم در دوران نامزدی بدون هیچ محرمیتی !!!
    توسط tanhaei در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: یکشنبه 31 شهریور 92, 06:04
  4. پیامدهای روابط افراطی دختر و پسر پیش از ازدواج؟
    توسط keyvan در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 بهمن 87, 19:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.