به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 اسفند 93 [ 18:29]
    تاریخ عضویت
    1392-4-03
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    1,917
    سطح
    26
    Points: 1,917, Level: 26
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 83
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    106

    تشکرشده 219 در 87 پست

    Rep Power
    22
    Array
    شکوفه خانم
    در این که شما همه ی تلاشتو کردی هیچ شکی نیست ...
    اما به طور ناخداگاه وقتی شما این مشکلاتو بیان میکنی تنها چیزی که به ذهن میرسه اینه که همسرتون از نظر روحیات ، احساسات و بیان عواطف کاملا شخصیتی متفاوت با شماست ...

    خوب شما انتظار دارین الان یک مشاور چه کاری برای شما انجام بده ؟
    یا باید به شما گفت که از حساسیت ها و توقعات خودتون کم کنید ...
    یا باید گفت چرا همون اول که با ایشون به قصد ازدواج آشنا شدین به این تفاوت دقت نکردید ...
    یا هم اگر مشاور حضوری برین احتمالا میگه شوهرتون بیاد تا باهاش حرف بزنه ...

    و خوب از اون جایی که اینجا مشاوره حضوری وجود نداره مورد سوم حذف میشه و همه فقط سعی میکنن شما رو به سمتی هدایت کنن تا زندگیتون حفظ بشه و این کار با کوتاه اومدن شما همراهه ... !

    اگر همسرتون اهل مطالعه هست پیشنهاد میکنم کتاب ( رازهایی در باره ی زنان ) نوشته ی دکتر باربارا دی آنجلیس رو براش بخرن تا بخونه ...

    شاید جالب بگم من الان مجردم اما این کتاب رو مدت ها قبل خوندم ! چون برام مهمه ، چون به احساسات خیلی اهمیت میدم و این دانستن خواسته های همسرم واسم اهمیت داره ...

    ولی آدم ها فرق میکنن نمیشه از همه یک انتظار رو داشت ، ممکنه شوهر شما در این مورد کبودهایی داره ولی حتما در مواردی نقاط قوتی هم داره ...

    بازم میگم قطعا هیچ کسی این جا رفتار همسر شما رو تایید نمیکنه ...

    شما دیگه همسرتون رو انتخاب کردین و وارد زندگی شدین ، حالا یا این انتخاب شما از اول اشباه بوده یا درست !
    مهم اینه که همسره شما خدا رو شکر انحراف و فساد اخلاقی نداره و به همسرش متعهده ، شما هم گفتین دنبال مردی بودین که این خصوصیت رو داشته باشه ... پس همین یک امتیاز بزرگ برای همسر شماست .
    دیگه مسائل احساسی و رفتاری رو باید تا جای ممکن مدیریت کنید هرچند میدونم سخته ...

  2. کاربر روبرو از پست مفید sobhan13 تشکرکرده است .

    فرهنگ 27 (چهارشنبه 28 اسفند 92)

  3. #12
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,175
    سطح
    100
    Points: 287,175, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    سلام بر خانم شکوفه کویری
    می بینم خیلی خسته ای
    نگران نباش همه ما اینجا هستیم که خستگی هامون را کاهش بدهیم. و آرامش رو بیشتر به قلبمون دعوت کنیم.






    دقت کردید، هم نامی که انتخاب کرده اید (شکوفه کویری) توی خودش یه تناقض جالبی داره ، هم نوع مشکلتون درون خود تناقض داره

    نقل قول نوشته اصلی توسط شکوفه کویری نمایش پست ها
    آرزو داشتم شوهرم هر چی باشه ولی پاک باشه و قبل از من رابطه ای رو تجربه نکرده باشه واسه همین انتخابش کردم .
    حالا تو این 3سال انقد با حرفا و رفتاراش دلمو شکونده ..........

    نقل قول نوشته اصلی توسط شکوفه کویری نمایش پست ها
    خیلی ازین صحبتا باهاش کردم خیلی بهش گفتم من دلم میخواد تو اینجوری باشی گل بخری کادو بخری توجه کنی تعریف کنی منو ببری بیرون گردش.....ولی فایده نداره میگه من همینم







    شکوفه کویری محترم
    لطفا خوب دقت کن.
    من فشارهایی رو که شما احساس می کنید کاملا درک می کنم. روش شما هم برای حلش پافشاری بر روش احساسی خودتون هست.
    اما برای پیدا کردن ریشه مشکل باید دقتی فراتر از بیان و فهم احساسات داشته باشید.

    شما به گفته خودتون 3 سال پیش آرزویی کردید.... که این آقا پاک باشه ولی هرچی باشه.....-- حالا متوجه شدید که این آرزو و خواست شما اشتباه بوده است....
    حالا هم آرزو می کنید و می گویید :
    من دلم میخواد تو اینجوری باشی
    گل بخری کادو بخری توجه کنی تعریف کنی منو ببری بیرون گردش..... و حتما 3 سال وقت نیاز داری تا باز متوجه بشوی باز هم اشتباه می کنی.






    لطفا مجددا بررسی کن. و با این راهنمایی مجددا به عملیاتی کردن پست قبلی ام بپرداز که :
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها

    شما باید روی ریشه مشکلت فکر کنی.
    اکنون به نظر می رسه اشتباه ریشه مشکلت را متوجه شدی
    کمی بیشتر دقت کن، ببین ریشه این مشکل چیه، تا به کمک هم حلش کنیم.







    یه تقلب هم می رسونم بهتون که خیلی برایتان صحبتهایم گنگ نشون نده:
    انرژی احساسی صلح آمیز

    هر وقت که به نتیجه ای در مورد ریشه مشکل رسیدید اعلام کنید، تا به کمک دوستان در مورد حل آن هم به تدریج اقدام کنیم.

    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  4. 9 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (چهارشنبه 28 اسفند 92), sanjab (چهارشنبه 28 اسفند 92), she (چهارشنبه 28 اسفند 92), فرهنگ 27 (چهارشنبه 28 اسفند 92), میشکا (پنجشنبه 14 فروردین 93), میشل (چهارشنبه 28 اسفند 92), بی نهایت (چهارشنبه 28 اسفند 92), دختر بیخیال (یکشنبه 17 فروردین 93), عشق آفرین (جمعه 12 شهریور 95)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 10 خرداد 93 [ 07:40]
    تاریخ عضویت
    1391-10-28
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,574
    سطح
    22
    Points: 1,574, Level: 22
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    3

    تشکرشده 69 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array
    زندگی موفق عزیز لازم نیست نبش قبر کنید من خودم تو تمام تاپیکام ذکر کردم که خودمم مقصر بودم و رفتارام اشتباه بوده ولی شاید تفاوت من با اکثر خانمها اینه که همیشه به بدیهای خودم اعتراف میکنم و هیچوقت خوبیهامو نمیگم و اینکه چه کارایی برای زندگیم کردم در ضمن زمانی شوهر من از سرکار میاد من خونه نیستم که بخوام برم استقبالش چون ساعت کاری من از ایشون بیشتره و زمانی هم که میام بدون استراحت میرم آشپزخونه تا چیزایی که شوهرم دوس داره واسه ش درست کنم و به خونه و زندگیم برسم تا کمبودی نداشته باشه
    بله همسر من از جانب من تحقیر شد ولی منم کم تحقیر نشدم الانم یکساله دارم تلاش میکنم نه یک شب ولی دیگه خسته شدم دیگه نمیخوام ادامه بدم فرضا هم من در حق ایشون جنایت کرده باشم اگه آدم کسی رو دوست داشته باشه و زندگیشو دوست داشته باشه اینطور رفتار نمیکنه دو حالت داره یا مشکلاتمون باعث از بین رفتن علاقه ش شده یا از اول همین بوده و اوایل خودشو الکی خوب جلوه میداده در هر دو حال دیگه جایی برای تلاش وجود نداره گرچه اگه جایی هم باشه من دیگه توان ندارم
    سبحان عزیز تمام حرفاتون درسته
    از مدیر محترم تشکر میکنم که تاپیک منو میخونن و جواب میدن
    دوستای خوبم حرفهای شما همیشه بمن نیرو میداد وقتی این تاپیک رو باز کردم و جوابهای اولیه رو خوندم واقعا تصمیم گرفتم افسردگی رو کنار بذارم و اول از همه به ظاهرم تنوعی بدم ولی وقتی دیشب با اون همه ذوق و شوق اومدم خونه و همسرم بمن حتی نگاه نکرد دوباره دنیام خراب شد باور کنید دیگه توان برای ساختن ندارم من از امروز تصمیم گرفتم برای خودم زندگی کنم سه ساله که هروقت خانواده م جایی میرن و بمن میگن بیا میگم من بدون شوهرم جایی نمیام خودشم منو هیچ جا نمیبره دیشب گفت سال تحویلم میخواد سرکار باشه منم تصمیم گرفتم دیگه برای خودم باشم به خودم اهمیت بدم به جای اینکه عید امسالم مثل پارسال مثل همیشه مثل همه روز و شبای تعطیل بشینم تو خونه و غصه بخورم و گریه کنم میخوام با خانواده م برم مسافرت تا بعد از یک سال کار 5روز تعطیلی بهم خوش بگذره امیدوارم به همه تون خوش بگذره و برام دعا کنید شاید به قول مدیر همدردی 3سال بعد بفهمم امروزم اشتباه کردم شاید دوباره برگردم و تصمیم بگیرم بسازم
    مدیر همدردی عزیز شکوفه های کویری گلهای زرد و قرمز زیبایی هستند که توی کویر رویش دارن من همیشه احساس میکردم تو دنیای آدمهای اطرافم انقدر تنهام که مثل یه شکوفه تو کویر.....

  6. #14
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array
    در ضمن زمانی شوهر من از سرکار میاد من خونه نیستم که بخوام برم استقبالش چون ساعت کاری من از ایشون بیشتره
    این می تونه یکی از ریشه ها باشه.


  7. 4 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    1234567 (چهارشنبه 28 اسفند 92), deljoo_deltang (چهارشنبه 28 اسفند 92), میشل (چهارشنبه 28 اسفند 92), مدیرهمدردی (چهارشنبه 28 اسفند 92)

  8. #15
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,421
    امتیاز
    287,175
    سطح
    100
    Points: 287,175, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,081 در 7,003 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array
    با سلام مجدد

    لطفا کمی به احساساتت توجه کن و آنها را نوازش کن و در بر بگیر.
    بعد دستشون را بگیر و بگو احساسات قشنگم یه چند لحظه اینجا بنشیند من کار مهمی دارم، انجام می دهم و بر می گردم.


    اگر این کار را کردید برگردید تا ادامه این کار مهم را (بررسی صحیح مشکلتون، تحت نظر مشاور )در زندگیتون استارت بزنید



    لطفا مجددا بررسی کن. و با این راهنمایی مجددا به عملیاتی کردن پست قبلی ام بپرداز که :
    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی نمایش پست ها

    شما باید روی ریشه مشکلت فکر کنی.
    اکنون به نظر می رسه اشتباه ریشه مشکلت را متوجه شدی
    کمی بیشتر دقت کن، ببین ریشه این مشکل چیه، تا به کمک هم حلش کنیم
    .





    اگر ما هم مثل شما فکر می کردیم. همه چیز سرجاش و درست هست و همسرتون همه ی همه ی مشکل هست شاید احساساتی مثل شما داشتیم و کارهای شما را کاملا تایید می کردیم. (اطلاعات بیشتر: مقصر من هستم یا شوهرم؟! )
    اما نگرانی ما به آن قسمتی بر می گردد که مربوط به نوع نگرش شما، شخصیت شما و عملکرد شماست.
    همان که موجب می شود این جمله را بگویید:

    میخوام با خانواده م برم مسافرت تا بعد از یک سال کار 5روز تعطیلی بهم خوش بگذره امیدوارم به همه تون خوش بگذره و برام دعا کنید شاید به قول مدیر همدردی 3سال بعد بفهمم امروزم اشتباه کردم شاید دوباره برگردم و تصمیم بگیرم بسازم


    غلام همت آنم که زیر چرخ کبـــود
    زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

    http://www.hamdardi.com
    دسترسی سریع به همدردی و مدیر همدردی با عضویت در کانال همدردی در ایتا

  9. 4 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    1234567 (چهارشنبه 28 اسفند 92), deljoo_deltang (چهارشنبه 28 اسفند 92), فرهنگ 27 (چهارشنبه 28 اسفند 92), میشل (چهارشنبه 28 اسفند 92)

  10. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array
    عزیزم منم یک زنم و شاید زمانی در اوایل زندگیم احساساتی شبیه به شما رو تجربه کردم اما چند سوال از شما دارم:
    1- چرا فکر می کنی تنهایی؟
    2- چرا سه جا کار می کنی؟ نیاز مالی داری؟ علاقه داری؟ انرژی غیر قابل مهاری داری؟ دلیل سه جا کار کردنت به عنوان یک زن چیه؟
    3- نظر همسرت در مورد کار کردنت چیست؟
    4- چه چیزهایی توی زندگی خیلی برات مهمه و بهت احساس آرامش و رضایت میده؟ لطفا به ترتیب اولویت بگو .
    5- چقدر اهل ورزش و رسیدگی به جسم و روح خودت هستی؟
    منتظر جوابهات هستیم.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  11. 2 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    1234567 (چهارشنبه 28 اسفند 92), میشل (چهارشنبه 28 اسفند 92)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:20 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.