به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 32
  1. #21
    Banned
    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 اردیبهشت 93 [ 22:46]
    تاریخ عضویت
    1392-10-22
    نوشته ها
    333
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience PointsOverdriveSocial3 months registered
    تشکرها
    518

    تشکرشده 726 در 247 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم شین من هیچوقت غیر مستقیم هیچ حرفی رو نمیزنم

    من همه چیز رو رک گفتم و حتی اگه دقت کرده باشید وقتی حس کردم کارتون اشتباه بوده خیلی صریح بهتون گفتم و اصلا ادمی نیستم که بخاطر مراعات حال شما دروغ بگم یا غیر مستقیم بگم

    (یکم به این تاپیک دقت کنید همگی این مرد رو منفعل و ترسو شناختند اما من این طرز فکر رو صحیح ندونستم ولی اگر آدم دروغگویی بودم یا بدنبال محبوبیت و لایک گرفتن بودم نتنها منفعل میشناختمش و درکش نمیکردم بلکه بعنوان یک مجرم معرفیش میکردم)

    نمیدونم شما چرا بد برداشت کردید ؟

    شما اینو میدونید که ظاهرتون جذابه و زیاد خواستگار دارید
    و اینم میدونید که این پسر آدم زندگی نیست و برای شما فرد مناسبی نیست

    برای بار هزارم میگم رفتار جراتمندانه داشته باشید و به فکر خودتون باشید و به پای این پسر نمونید (باور کنید نه از افعال معکوس دارم استفاده میکنم نه میخوام غیر مستقیم حرفی زده باشم)

    همه دوستان هم که تایید کردند این مرد مرد زندگی شما نیست

    کسی اینجا نگفت که برید و با این آدم ازدواج کنید (دیگه نمیدونم صریح تر از این چطوری باید بگم ؟!!)

    وقتی با کسی مشورت میکنید انتظار نداشته باشید دلداریتون بده یا همون چیزی که تو فکر شماست رو مجدد بهتون بگه
    بیشتر روی خودتون کار کنید تا با شنیدن نظرات مخالف از کوره در نرید

    شما به خودتون جواب این سوال رو بدید : آیا این پسر مرد زندگی شماست (جوابش خیلی راحته بله یا خیر )

    من فقط موضوع رو از دریچه دیگه ای بهتون نشون دادم و چون شما تحمل نظرات متفاوت رو ندارید دیگه حرفی نمیزنم

    موفق باشید

  2. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام دوست محترم.قبل از هر چیز برای شما با این ویژگی هایی که از نوشتنتون و پاسخ به بقیه و.. دیدم امیدوارم با فردی ازدواج کنید که لایق این ویژگی های شما باشه (اینو بدون تعارف میگم خیلی از ویژگی های شما که از نوشتن شما برداشت کردم از معیار های من هستش و برام ارزوست).

    ایشون فرزند اخر هستند و این کاملا طبیعی هستش که دوران مسن بودن پدر و مادر مصادف میشه با دوران جوانی معمولا فرزند اخر و از اون جایی که فرزند های اخر بسیار روابط عاطفی عمیق تری دارند این میشه که خیلی مسئولیت های بیش تری بر دوش اون ها هستش شما توجه داشته باشید که برادر و خواهر ایشون اگه حدود حداقل 6 سال قبل ازدواج کرده باشند تازه بیش تر به نفع اون اقا میشه (که به نظرم اومد احتمالا که نه یقینا برادر و خواهر اتیشون خیلی سال ها پیش همون حدود اولیه سرطان ازدواج کردند )و حتی نمیشه به برادر و خواهرشون ایراد گرفت چرا که اونا زمانی ازدواج کردند که هنوز پدرشون سالم بودند(هر چند حس تعهد به پدرو مادر و دلسوزی به اون ها خودش چیزی نیست که سن بشناسه امیدوارم متوجه منظور اصلی من شده باشید و گر نه بیش تر توضیح میدم ) و مادرشون افسرده نبودند ولی بعد چند سال شرایط دشوار شده و الان اونا هم مسئولیت زندگی خودشون رو دارند از طرفی از نظر عاطفی هم یه فاصله ای ایجاد شده

    ولی ما همیشه افراط و تفریط داریم متاسفانه در کارهامون !! دیگه مسئولیت و حس تعهد ایشون نسبت به بچه و زن برادرشون برام غیر قابل توجیه هستش !! مخصوصا توجیه ایشون که گفتند به خاطر پدر و مادر پیرشون این کارو میکنند !! به هر حال داداش ایشون یا نباید داماد میشد یا حالا که داماد شده باید بدونه قبل گرفتن دکترا و حس تعهد باید داشته باشه به زن و بچه ی خودش و این خداییش اصلا قابل توجیه نیست

    اما این که ایشون توی اون شرایط شما رو ترک کردند و گفتندنمیخوان شما فرصت ها رو از دست بدید و با توجه به این که رابطه ی شما خیلی درست و شرعی بوده و سو استفاده ای در کار نبوده و...
    پس به معنای واقعی اون اقا شما رو هم دوست داردند و در دوست داشتن ایشون شک نکنید ایشون پا روی دلشون گذاشتند و این که بعد 5 ماه زنگ میزنند صدای شما رو گوش کنند نشون میده چقدر دلش برای شما تنگ شده

    دوست محترم ایشون یه سری گیر های رفتاری هم دارند که اصلا به نظر من اون قدر ها بد نیست و میتونه رفع بشه...مثلا این که ایشون نگفتند چرا یک و ماه نیم رابطه ی شما کم شده به خاطر حاد شدن مشکل پدر واط طرفی شما هم حق داشتید یه طرفه بگید نسبت به من سرد شده و.. بعد ها متوجه شدید که مشکل چی بوده و کاملا سو تفاهم رد شده و این چیزا رو میتونید بعد ازدواج بهشون بگید و براتون حل بشه ..یا شما باز به نظر من دارید زود قضاوت میکنید شما میگید ایشون همیشه منتظر هستند تا شما شروع کنید و جرقه بزنید و ایشون ادامه بدند به نظر این فکر شما هم لزوما درست نیست از کجا معلوم اینم یه گیر رفتاری ایشون باشه و این ناشی از همون حجب و حیاشون باشه و نمی دونند که این حجب و حیا این جا اصلا معنا نداره و چه بسا که بد هستش و باید حرف دلشون رو بزنند و این هم چیزی هستش که قابل حل هستش ...

    خدا رو شکر شما هم قبول دارید با روشی کاملا غلط اومدید عمق دوستن داشتن ایشون رو بسنجید !!! مگه رابطه ادما مثل دریاچه هستش سنگ بندازیم عمقشو اندازه بگیریم...

    این که گفتید ادم ناامیدی به هر ریسمانی چنگ میزنه تا امیدوار بشه منم کاملا قبول دارم ولی ولی به شرط این که از خدا بخوایم مثلا خدا رو واسطه قرار بدیم و بگیم نمیدونم این تاپیک این فال این .. رو واسطه قرار میدم تا منو از عالم غیب راهنمایی کنی تا انشالله تصمیم درست رو بگیرم

    دوست محترم یه چیزی بگم که شما باید خدا رو شکر کنید که چون با ایشون در رابطه بودید و هر دو طرف صادق تونستید این قدر از خونواده ی ایشون بدونید واز اخلاقیات ایشون..اگه بعد یه ماه عقد کرده بودید و الان بعد شش ماه عقد این چیزا رو متوجه میشدید ایا فکر میکنید نمی اومدید این جا تاپیک بزنید همسرم این طوری هستش ایا ازش جدا بشم یا به نظرتون چیکار کنم؟؟

    دوست محترم به نظر من خوب خوب بشینید فکر کنید و ویژگی های مثبت ایشون رو در نظر بگیرید که باعث شده یکم افراط کنند و بد یشه

    کسی که این قدر حس تعهد و وفاداری نسبت به پدرو مادرش داره (28 سال با پدر و مادرشون بوده ) انتظار نداشته باشید با شما 8 ماه نیست اشنا شدند بخوان یه دفعه از اونا بکنند و به شما بپوندند ولی همون طور هم که قبلن گفتم دیگه حس تعهد نسبت به برادرد و خواهرشون هم البته خوبه ولی نه در اون حد که یکی دیگه کوتاهی کنه و ایشون بخواد جبران کنه..یه وقت هست داداشه یه مشکلی حالا براش پیش اومده خب چه اشکالی داره برادر یا خواهر کمک کنه مگه انتظاری غیر از این هم میشه داشت !!؟؟ ولی شما گفتید خواهرشون رفته مسارفت و بچه هاشو ول کرده وداییشون شده دایه مهربان تر از مادر خب این اصلا توجیه پذیر نیست...

    به هر حال این ویژگی مثبت ایشون باید کمی اصلاح بشه ...شما خوب فکر کنید و بالا و پایین کنید ببنید میتونید با چنین فردی ازدواج کنید و من بهتون بگم یه سری رفتار های ایشون قابل اصلاح هست مثل جبران کم کاری خواهر و برادرشون و...

    ولی یه سری واقعیت ها هم باید بپذیرید ببنید هر چند عمر دست خداست و انشالله خدا همه ی مریضا رو شفا بده و . .ولی خدایی ناکرده بعد عقد شما پدر ایشون فوت کنند میدونید چند تا چیز دیگه هم هست یکیش غم فراغ پدر کمر ایشون رو میشکشنه و پشت ایشون خالی میشه و این طور نیست که فکر کنید یه باری از دوششون برداشته میشه..از طرفی باید مادر رو هم دلداری بدند و مادرشون بیش از پیش به محبت های پسرشون احتیاج خواهند داشت و....
    ببنید یه وقت ما میام با کسی وصلت میکینم که پدر ومادر خیلی خوب و سالم و جوونی داره ولی ممکنه همون اول کاری خدایی ناکرده مشکل جدی تری پیش بیاد و.. ولی منظور من این هستش مورد دومی احتمالش کمتره ولی مورد پدر ایشون و خانواده ی ایشون حتمی هستش دیگه

    شما خوب فکر کنید و اگه دیدید که میتونید با این شرایط کنار بیاید و فارغ از درگیری عاطفی که طی این 8ماه بوجود امده میتونید ایشون رو به عنوان شریک زندگی انتخاب کنید و کمو کاستی های هم رو جبران کنید بفرمایید جوابتون مثبت هستش تا من توی پست بعدی بگم چیکار کنید بهترهستش .ولی اگه دیدید نه شما نمی تونید این رفتار ایشون رو تحمل کنید و از همه مهم تار شرایط خونوادگی و مسایل اتی که پیش روی اون ها خواهد بود و.... بهتره فراموششون کنید شاید

    مهم :ضمنا من مطمئن هستم اون اقا حتما یه همسر خیلی خیلی خوب گیرشون میاد و عمری انشالله خوشبخت میشه چرا که به پدر ومادرش خیلی نیکی کرده و خداوند حتما جزای ایشون رو میده حالا ممکنه اون خانم شما باشید که اون وقت بیش تر یقین پیدا میکنم به خوبی های شما ولی شک ندارم اون اقا هم همسر و هم فرزندانی بسیار خوب و صالح خواهند داشت.اشنالله.
    ویرایش توسط فدایی یار : سه شنبه 27 اسفند 92 در ساعت 16:21

  3. 2 کاربر از پست مفید فدایی یار تشکرکرده اند .

    1234567 (سه شنبه 27 اسفند 92), پونیو (سه شنبه 27 اسفند 92)

  4. #23
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    آقای 123456 عزیز،

    امیدوارم این پست را طوری بنویسم که هم خودم از جملاتی که می گم پشیمون نشم و هم جواب شما خیلی ناراحتم نکنه.

    دوست عزیز، شما تنها فردی نیستی که توی این جمع پدر و مادرتون بیمار شده یا مشکلاتی از این دست دارید، با این وجود اکثر کامنترها توی این تاپیک گفتن که رفتار این آقا اشتباه است که بخاطر بیماری پدر و مادرش اینقدر سریع جا زده، و یا خدمات اضافی به بچه خواهر و همسر برادرش می ده.

    شما فعلا بی کار هستید و می تونید به پدر و مادرتون برسید. اما اگر نامزد داشتید یا با کسی در مرحله شناخت بودید، آیا بخاطر بیماری مادرتون ولش می کردید و می گفتید برو به زندگیت برس؟ هشت ماه رابطه و وقت و شناخت و ... را با یک ببخشید تمام می کردید؟
    همونطور که برادرتون لازم هست ساعتی را به خانواده اش اختصاص بده، شما هم لازم هست که ساعتی به زندگی شخصی خودتون اختصاص بدید.
    همانطور که برادر شما در مقابل همسرش مسئوله، شما هم در قبال دختری که به قصد شناخت باهاش جلو می رید مسئولید.
    ایشون به این نتیحه نرسیده که با این خانم مشکل داره و مناسب ازدواج نیستند، فقط چون باباش مریضه، احساس و زندگی و برنامه ریزی و امیدواری و ... همه را خیلی راحت نادیده می گیره و می گه من باید برم بچه خواهرم را ببرم پارک و نوزاد برادرم را ببرم واکسن بزنه!!

    من هم موافقم خانم شین بهتر هست به این آقا فکر نکنند. اما نه به دلایلی که شما می گید. بلکه به دلیل این که بلد نیست زندگی کنه. بلد نیست بین مسائل و مسئولیت های مختلف زندگیش هماهنگی ایجاد کنه.
    مگه همه کسانی که ازدواج می کنند پدر و مادرشون را می ذارن کنار که این آقا بین پدر و مادرش و ازدواج باید یکی را انتخاب کنه؟

    هنر این هست که بتونی امورات مختلف زندگیت را درست و هماهنگ پیش ببری، نه این که یکی را بچسبی و بگی من دیگه بقیه اش را نمی تونم !!

    کسی که نتونه همزمان کار کنه، از نظر علمی پیشرفت کنه، به پدر و مادرش رسیدگی کنه، با همسرش رابطه خوب داشته باشه، با دوستانش رابطه داشته باشه و .... مشکل داره.
    حالا گیرم فردا این آقا ازدواج کرد و بعد از ازدواجش پدرش سکته کرد، می خواد به خانمش بگه ببخشید برو دنبال زندگیت من دیگه بابام سکته کرده روزگارم سیاه شده؟؟

    من دارم درس می خونم پس نمی تونم کار کنم!!
    من بابام مریضه نمی تونم ازدواج کنم !!
    من کار می کنم پس نمی تونم به پدر و مادرم رسیدگی کنم !!
    اینا همه یعنی من ناتوانم.
    من برنامه ریزی و هماهنگی بلد نیستم.
    من مرد زندگی مشترک نیستم.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : چهارشنبه 28 اسفند 92 در ساعت 01:56

  5. 6 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    1234567 (چهارشنبه 28 اسفند 92), sara 65 (چهارشنبه 28 اسفند 92), veis (دوشنبه 04 فروردین 93), بی نهایت (چهارشنبه 28 اسفند 92), ستیلا (چهارشنبه 28 اسفند 92), صبوری (چهارشنبه 27 فروردین 93)

  6. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    سلام خانم شین
    نظرات دوستان درباره ی شخصیت این آقا میتونه درست باشه اما فکر میکنم تا حرفای خود این آقا رو نشنویم واقعا قضاوت کار درستی نیست. حتی فکر میکنم قضاوت و حرفای شما هم بعد از این مدت رابطه، برای درک شخصیت و دلیل کارشون قابل استناد نیست. پس میخوام فقط جواب سوال اصلی که پرسیدی رو بدم. به نظر من اینکارو انجام نده. شروع این رابطه از طرف شما یعنی تکرار همه ی مسائلی که بخاطر پیچیدگیش ترجیح دادین حل نشده رهاش کنین. ایشون رابطه رو بخاطر مشکلاتش تموم کرده و این اقدام شما میتونه اینطور تفسیر بشه که با اون مشکلات کنار اومدی و درک میکنی! اما حداقل از نوشته های اینجا برنمیاد که اینطور باشه. پس دلیل اینکار چی میتونه باشه؟ بر فرض که این آقا واکنش مثبتی نشون بده و حرفشو بگه و بخواد که رابطه دوباره شروع بشه فکر میکنی چه چیزایی این وسط تغییر کرده؟ قطعا یه مدت دوری هر دوی شما رو منعطف تر کرده اما حقیقت و مشکلات هنوز سر جاشه!ضمن اینکه از شما به عنوان شروع کننده ی دوباره بیشتر انتظار میره که بخاطر مشکلان کوتاه بیای. اگه جوابت رو نده هم که...!
    در کل اگه این آقا توی زندگیش تغییری ایجاد شده بود و حرف تازه ای برای گفتن داشت مطمئن باشین خودش اقدام میکرد. و اگه اینطور بوده و خواهان رابطه هست ولی باز هم به هر دلیلی اینکارو نمیکنه خب شاید باید حرف دوستان رو تائید کرد که در هر دو صورت اقدام از طرف شما بی مورده.

  7. 2 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    veis (دوشنبه 04 فروردین 93), شیدا. (چهارشنبه 28 اسفند 92)

  8. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مهر 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-12-23
    نوشته ها
    82
    امتیاز
    687
    سطح
    13
    Points: 687, Level: 13
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 205 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    فدایی ممنون از حسن نظرتون و اینکه خیلی جاها حق رو بهم دادید. من مدت ها احساس تقصیر داشتم. خوشحال میشم نظرتون رو بخونم. شیدا جان و سارا جان ممنون از نظرات قابل تاملتون.

  9. 3 کاربر از پست مفید خانوم شین تشکرکرده اند .

    1234567 (چهارشنبه 28 اسفند 92), فدایی یار (پنجشنبه 29 اسفند 92), شیدا. (چهارشنبه 28 اسفند 92)

  10. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام.اول از همه سال نو رو پیشاپیش به همه ی عزیزان این جا که زحمت می کشند تبریک میگم.من دیگه اومدم اخرین نظرمو دراین سال بدم و برم.
    خانم شین خواهش میکنم.به هر حال توی هر رابطه ای این نیست که هم هی تقصیرا گردن یکی بیفته.انشالله شما هم خوشبخت و شید و با کسی وصلت نید که لیاقت شما رو داشته باشه و برای من هم دعا کنید.ممنونم.

    اما اگه فکراتونو کردید و فکر میکنید بحث وابستگی عاطفی نیست و اون اقا این قدر خوبی داره که میخواید با این شرایطشون کنار بیاید و ازدواج کنید و با این پیش فرض

    به نظر من نه چه اشکالی داره شما به پیام تبریک بدید ..دوست داشتن که غرور نمیشناسه ..بعدش شما ابراز کردید اگه جواب ندند ناراحت میشید یا بعید دونستید که جواب ندند... ببنید شما خانم هستید ایشون یه قدم اومدند جلو با گوشی خودشون به شما زنگ زدند و صحبت نکردند شما هم یه قدم برید جلو با همون متانت همیشکی که داشتید و دارید و بعدش که به قسمت اعتقاد دارید و بعدش ایشون اگه انشالله جواب دادند و قرار شد باهم صحبت کنید اون جا کامل این مشکلات رو باهاشون مطرح کنید بحث تعهدشون به خواهر و برادرو نظرشون رو بخواید و...

    به هر حال دیگه من هیچ منعی که نمی بینم به نظرم اگه اگه واقعا با این شرایطشون میخواید باهاشون ازدواج کنید وبه هر حال ایشون تحصیل کرده هستند قطعا بعد عقد و.. میتونید راجب خیلی مسایل صحبت کنید و یه نتیجه ی خوب بگرید و در واقع به رشد هم کمک کنید

    چه بسا الان ایشون منتظر حرکتی از شما باشند...ادم بعضی وقتا جملات خوبی میخونه این که بهتره غرورت رو به خاطر کسی که دوست داری از دست بدی تا این که کسی رو که دوست داری بخوای به خاطر غرورت از دست بدی...

    اگه هم جواب ندادند و . ... خب مشخص نیست پس هدفشون چی بوده و همون بهتر ناراحت نشید و بگید حتما قسمت نبوده (چون شما تلاشتون رو کردید و منفعل ننشستید )و سعی کنید با شرایط کنار بیاید و حتی شمارتونو عوض کنید و...

    ولی با این چیزایی که شما نوشتید من حس میکنم ایشون منتظر قدمی از شما هستند و شما پیام بدید دوباره بخواید همو ببینید و...

    بازم تاکیید میکنم اگه میخواید باهاشون ازدواج بکنید این کارو بکنید...اگه این کار ور هم کردید قبل فرستادن پیام به خودتون قول بدید اگه جوابی دریافت نکردید ناراحت نشید تا ببنیم بعدش چی میشه..

    انشالله اتفاقی بیفته که به صلاح جفت شما باشه.

  11. کاربر روبرو از پست مفید فدایی یار تشکرکرده است .

    1234567 (جمعه 01 فروردین 93)

  12. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 مهر 93 [ 16:40]
    تاریخ عضویت
    1392-12-23
    نوشته ها
    82
    امتیاز
    687
    سطح
    13
    Points: 687, Level: 13
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    68

    تشکرشده 205 در 73 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فدایی یار نمایش پست ها
    سلام.اول از همه سال نو رو پیشاپیش به همه ی عزیزان این جا که زحمت می کشند تبریک میگم.من دیگه اومدم اخرین نظرمو دراین سال بدم و برم.
    خانم شین خواهش میکنم.به هر حال توی هر رابطه ای این نیست که هم هی تقصیرا گردن یکی بیفته.انشالله شما هم خوشبخت و شید و با کسی وصلت نید که لیاقت شما رو داشته باشه و برای من هم دعا کنید.ممنونم.

    اما اگه فکراتونو کردید و فکر میکنید بحث وابستگی عاطفی نیست و اون اقا این قدر خوبی داره که میخواید با این شرایطشون کنار بیاید و ازدواج کنید و با این پیش فرض

    به نظر من نه چه اشکالی داره شما به پیام تبریک بدید ..دوست داشتن که غرور نمیشناسه ..بعدش شما ابراز کردید اگه جواب ندند ناراحت میشید یا بعید دونستید که جواب ندند... ببنید شما خانم هستید ایشون یه قدم اومدند جلو با گوشی خودشون به شما زنگ زدند و صحبت نکردند شما هم یه قدم برید جلو با همون متانت همیشکی که داشتید و دارید و بعدش که به قسمت اعتقاد دارید و بعدش ایشون اگه انشالله جواب دادند و قرار شد باهم صحبت کنید اون جا کامل این مشکلات رو باهاشون مطرح کنید بحث تعهدشون به خواهر و برادرو نظرشون رو بخواید و...

    به هر حال دیگه من هیچ منعی که نمی بینم به نظرم اگه اگه واقعا با این شرایطشون میخواید باهاشون ازدواج کنید وبه هر حال ایشون تحصیل کرده هستند قطعا بعد عقد و.. میتونید راجب خیلی مسایل صحبت کنید و یه نتیجه ی خوب بگرید و در واقع به رشد هم کمک کنید

    چه بسا الان ایشون منتظر حرکتی از شما باشند...ادم بعضی وقتا جملات خوبی میخونه این که بهتره غرورت رو به خاطر کسی که دوست داری از دست بدی تا این که کسی رو که دوست داری بخوای به خاطر غرورت از دست بدی...

    اگه هم جواب ندادند و . ... خب مشخص نیست پس هدفشون چی بوده و همون بهتر ناراحت نشید و بگید حتما قسمت نبوده (چون شما تلاشتون رو کردید و منفعل ننشستید )و سعی کنید با شرایط کنار بیاید و حتی شمارتونو عوض کنید و...

    ولی با این چیزایی که شما نوشتید من حس میکنم ایشون منتظر قدمی از شما هستند و شما پیام بدید دوباره بخواید همو ببینید و...

    بازم تاکیید میکنم اگه میخواید باهاشون ازدواج بکنید این کارو بکنید...اگه این کار ور هم کردید قبل فرستادن پیام به خودتون قول بدید اگه جوابی دریافت نکردید ناراحت نشید تا ببنیم بعدش چی میشه..

    انشالله اتفاقی بیفته که به صلاح جفت شما باشه.
    آقای 1234567 اگر براتون مقدور هست برای من یک آدرس ایمیل از خودتون بگذارید من یک صحبت و نظر خواهی از شما دارم. با تشکر

  13. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خانوم شین نمایش پست ها
    آقای 1234567 اگر براتون مقدور هست برای من یک آدرس ایمیل از خودتون بگذارید من یک صحبت و نظر خواهی از شما دارم. با تشکر
    خانم شین چرا پیام منو پس نقل و قول گرفتید...
    راستی بهشون پیام دادید؟؟

  14. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 تیر 97 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-5-19
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    8,869
    سطح
    63
    Points: 8,869, Level: 63
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    480

    تشکرشده 882 در 242 پست

    Rep Power
    60
    Array
    سلام خانوم شین
    ممنون که به تاپیک من هم سر زدید
    آیا اون آقا یا شما به هم پیام تبریک عید دادید ؟

    راستش من حرفی که گفتنی باشه براتون ندارم. در واقع خودتون هم می بینید که شرایط ما دو نفر تقریبا یکسانه . من هم بین دو دلی های یک آقا موندم. شما هم همین طور. در دوست داشتن شکی نیست. اما این افراد یا اون قدر عاقل هستن که فکر کردنن ها و شرایط مختلف نمیذاره پا جلو بذارن یا انقدر ترسو هستن که جرات پا جلو گذاشتن ندارن. اما اینکه چه رفتاری رو باید نشون بدید این چیزی هست که هر کسی با توجه به طرف خودش می دونه که کار درست چیه .

    اما در مورد خانوادش
    من هم خواستگاری داشتم که خیلی افراطی به خانوادش اهمیت می داد. من خودم در خانواده پر جمعیتی بزرگ شدم و اوایل حقش می دونستم که به خانوادش توجه کنه . اما مدتی گذشت و دیدم خانواده دارن ازش سوء استفاده می کنند. از وقتش و پولش و همه چیزش . و دقیقا این خشم درونی و ناتوانی در ابراز این خشم رو می فهمم که چی هست.
    در نهایت من به این دلیل و دلایل دیگه بهش جواب رد دادم.
    خواستم بگم صرف نظر از همه مسائل مسئله خانواده رو جدی بگیر. در واقع چیزی که قبل از ازدواج مثقال باشه ، بعد از اون خروار میشه .

    مراقب خودت باش عزیزم . حالت رو کاملا درک می کنم .

  15. #30
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    سلام
    خانم شین نباید از دوستان بخوای که ایمیلشونو در اختیار شما بذارن! این کار خلاف قوانین اینجاست
    دوستانی که اطلاع دارین از قوانین چرا اینکارو انجام میدین؟؟
    اکثر اونایی که اینجا زحمت میکشن و جوابتونو میدن کارشناس که نیستن... فقط نظرشونو میگن. با کمال احترامی که برای این نظرات قائلم اما گاهی ممکنه یه نظر غیر کارشناسی و عجولانه کل زندگیتونو بهم بریزه. حواستونو جمع کنین!!

  16. 2 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    فدایی یار (سه شنبه 05 فروردین 93), مسافر زمان (سه شنبه 05 فروردین 93)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.