به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 29
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 شهریور 93 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1392-12-06
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    445
    سطح
    8
    Points: 445, Level: 8
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    با تشکر از هر سه ی شما
    ممنون از لینک هایی که دادین ، خوندم

    نگرانی خانواده من اینه که اگه من برم خارج از کشور ، آینده نامعلومی در انتظارمه . اینطوری که من پرسیدم باید حداقل یه سال زبان اون کشور رو بخونم و وقتی یاد گرفتم کار بهم میدن (قانونشونه) . تو این مدت مطمئنا نمی تونم کار خاصی انجام بدم . در حالی که همسرم می تونه بره سرکار ، که این برای من خیلی سخته تو این یه سال. خانواده اونام بخاطر رفاه و آسایش اونجا و همچنین دوری از دخترشون نمی خوان که اون بیاد ایران ، در حالی که زندگی تو ایران رو اون از بچگی تجربه کرده و بزرگ شده ی ایرانه .
    برا اون خیلی آسونتره که بیاد ایران تا من برم اونجا .
    در مورد مخارج سفر هم تحقیق کردم ... اونا می گن کمکت می کنیم که زیر ده تومن خرجت بشه ، از همه لحاظ کمکت می کنیم.
    ولی باز هم خانوادم هم خودم تمایل داریم که ایران ساکن بشیم.

    من قبلا در مورد ازدواج موفق خیلی مطالعه کردم ... سمینار ازدواج موفق دکتر شاهین فرهنگ رو هم از اول تا آخر گوش دادم و به خیلی ها هم توصیه کردم . اگه کسی مشکلی تو این زمینه داشت راهنماییش می کردم که گول احساسات رو نخوره و با عقل و منطق و شناخت کامل و با صبر و حوصله پیش بره .
    ولی نوبت به خودم که رسیده ، دلایل خاص خودمو دارم که می تونم با مشکلات سر راه کنار بیام . چون نمی تونم چشم بسته کسی رو که برام پیدا می کنن رو برای زندگی انتخاب کنم و هی صبر کنم تا مورد ایده آل از راه برسه و برم برای خواستگاری ... من نیمه گمشده ام رو پیدا کردم و یقین دارم که می خوام با همین ازدواج کنم ، فکرامو حسابی کردم ، حسابی مشورت کردم و تصمیم خودمو گرفتم و نصیحت فعلا تو گوشم نمیره ...
    در حال حاضر چیزی که می خوام اینه که چطور مشکلاتی که فعلا سرراهمه رو حل کنم و اونم اینه که اینجا زندگی کنم یا خارج ! چطوری خانواده طرف مقابل رو راضی کنم که اونا باید بیان ایران ...
    راهنمایی هاتون خیلی خوبه ولی اون چیزی نیست که من می خوام ، ممنون میشم اگه توی این زمینه کمکم کنید.

  2. #12
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    خود دختر خانم نظرشون چیه؟ دوست دارند که بیان پیش شما یا هم نظر با خانواده اش است؟

    چرا برات مهمه که خانواده ات راضی بشن؟
    شما که پسر هستی، رضایت خانواده ات از نظر قانونی و شرعی شرط نیست (متوجه مساله عرف و احترام به بزرگتر و ... هستم)، اما دلیل شما را می خوام بدونم.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  3. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    واحد (یکشنبه 24 فروردین 93)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 شهریور 93 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1392-12-06
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    445
    سطح
    8
    Points: 445, Level: 8
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    خود دختر خانم نظرشون چیه؟ دوست دارند که بیان پیش شما یا هم نظر با خانواده اش است؟

    چرا برات مهمه که خانواده ات راضی بشن؟
    شما که پسر هستی، رضایت خانواده ات از نظر قانونی و شرعی شرط نیست (متوجه مساله عرف و احترام به بزرگتر و ... هستم)، اما دلیل شما را می خوام بدونم.
    خود دختر خانم نظرش اینه که من برم اونجا ، گفت : خودخواهیه بگم برای دوری از خانواده نمیام چون تو هم خانواده داری ولی آرامش و رفاه اینجا خیلی بهتره
    من باهاش همه حرفایی که الان گفتمو زدم که مشکلات من اونجا خیلی بیشتر از توه که بیای ایران ! تایید کرد . گفت : راست میگی تا اونجایی که در توان دارم سعی می کنم خانواده ام رو راضی کنم که بیام ایران ولی مادرم خیلی بهم وابسته است .
    من با خانواده ام که صحبت کردم ، گفتن ما نقش مشاور رو داریم و چون دوستت داریم و از خون مایی همه تلاشمونو می کنیم که بهترین تصمیم رو بگیری ولی انتخاب در نهایت با خودته .
    خانواده مخصوصا مادرم نمی تونن دوری از منو تحمل کنن ... منم خانواده خیلی برام مهمه و دوری ازشون برام سخته ولی در صورتی که ببینم ایران اومدن اون به هیچ وجه درست نمیشه ، مجبورم برم . و همه تلاشمو به کار بگیرم تا کار پیدا کنم و تحصیلات مورد نیاز رو هم بگذرونم تا بتونم موفق باشم.

  5. کاربر روبرو از پست مفید Hadi68 تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 11 اسفند 92)

  6. #14
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi68 نمایش پست ها
    من با خانواده ام که صحبت کردم ، گفتن ما نقش مشاور رو داریم و چون دوستت داریم و از خون مایی همه تلاشمونو می کنیم که بهترین تصمیم رو بگیری ولی انتخاب در نهایت با خودته .
    خب ظاهرا خانواده ات مشکلی ندارند و تصمیم نهایی را گذاشتن به عهده خودت.
    خودت هستی که دو دلی و تصمیم گیری برات سخته.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  7. کاربر روبرو از پست مفید شیدا. تشکرکرده است .

    Hadi68 (یکشنبه 11 اسفند 92)

  8. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 شهریور 93 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1392-12-06
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    445
    سطح
    8
    Points: 445, Level: 8
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بله خودم هستم که دو دلی و تصمیم گیری برام سخته ، ولی خب احترام به نظرات اونام برام مهمه .
    به هر حال نظر شما چیه ؟
    من حاضرم برای اینکه بهش برسم از خیلی چیزام بگذرم ... حاضرم اگه اون نیومد تموم سختی های این راهو تحمل کنم ...

  9. #16
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    ببینید الان مشکل شما این نیست که خانواده تون راضی نیستند. چون اونها گفتن در نهایت تصمیم با خودتون هست.
    اون دختر خانم هم به شما گفته اگر در نهایت مجبور بشه می آد پیشتون، اما ترجیحا شما برید اونجا.

    خب پس مشکل اصلی محل زندگی نیست. مشکل اصلی تردید شماست.
    نظر شخصی من این هست که خیلی سخته که شما یکسال بخواهید از نظر مالی وابسته به همسرتون باشید.
    مخصوصا این که ایشون دو سال هم از شما بزرگتر هستند.
    به اضافه مسائل مهاجرت و غربت که به هر حال برای شما نسبت به ایشون تازگی داره، ایشون خانواده اش کنارش هست.

    حتی اگر خانواده اش کمک کنند، ممکنه شما به تدریج احساس کنی غرورت جریحه دار شده یا احترام لازم را نداری
    یا همسرت به تو تکیه نکرده، بلکه تو به ایشون تکیه کردی و محتاجشی و ...

    این مسائل ممکنه خیلی اذیتت کنه.
    بستگی به شخصیت خودت و اون خانم هم داره.

    چرا نمی ری مشاوره حضوری؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  10. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    Hadi68 (یکشنبه 11 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93)

  11. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 شهریور 93 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1392-12-06
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    445
    سطح
    8
    Points: 445, Level: 8
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    ببینید الان مشکل شما این نیست که خانواده تون راضی نیستند. چون اونها گفتن در نهایت تصمیم با خودتون هست.
    اون دختر خانم هم به شما گفته اگر در نهایت مجبور بشه می آد پیشتون، اما ترجیحا شما برید اونجا.

    خب پس مشکل اصلی محل زندگی نیست. مشکل اصلی تردید شماست.
    نظر شخصی من این هست که خیلی سخته که شما یکسال بخواهید از نظر مالی وابسته به همسرتون باشید.
    مخصوصا این که ایشون دو سال هم از شما بزرگتر هستند.
    به اضافه مسائل مهاجرت و غربت که به هر حال برای شما نسبت به ایشون تازگی داره، ایشون خانواده اش کنارش هست.

    حتی اگر خانواده اش کمک کنند، ممکنه شما به تدریج احساس کنی غرورت جریحه دار شده یا احترام لازم را نداری
    یا همسرت به تو تکیه نکرده، بلکه تو به ایشون تکیه کردی و محتاجشی و ...

    این مسائل ممکنه خیلی اذیتت کنه.
    بستگی به شخصیت خودت و اون خانم هم داره.

    چرا نمی ری مشاوره حضوری؟
    دقیقا همینیه که شما گفتین
    غرورم بهم اجازه نمیده که یک سال به اونا تکیه کنم
    در ثانی ، همه جا دختر میاد خونه شوهر ، من اگه برم اونجا یه جورایی انگار سربارم ( این حس منه )
    به هر حال تمام تلاشمو می کنم که قانعشون کنم که بیان ایران
    برام دعا کنین
    اگه یه مشاور خوب که به درد دل من هم گوش بده و نخواد نظرشو تحمیل کنه پیدا کنم ، حتما میرم ...
    اینجا احساس خوبی دارم ، انگار همه کاربرا یه جورایی حس همدیگه رو می فهمن ... تازه با همدردی آشنا شدم
    مرسی از نظراتتون

  12. کاربر روبرو از پست مفید Hadi68 تشکرکرده است .

    شیدا. (یکشنبه 11 اسفند 92)

  13. #18
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 99 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-08
    نوشته ها
    271
    امتیاز
    10,375
    سطح
    67
    Points: 10,375, Level: 67
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience Points
    تشکرها
    852

    تشکرشده 554 در 206 پست

    Rep Power
    47
    Array
    به هر حال نباید فراموش کنی که هر موفقیت و پیشرفتی ، هزینه ها و سختی های خودشو داره
    الان مردم برای اینکه پاشونو بذارن یه کشور بهتر ، جون شون رو می ذارن کف دستشون و روی جون شون ریسک می کنن. با قایق های موتوری میرن سمت استرالیا و قبرس و ...
    توی اخبار هم که زیاد می شنویم هر از چند گاهی یه عده شون غرق میشن

    نمیگم حتما کارشون درسته، اما مردم برای اینکه برن یه جای بهتر زندگی کنن حاضرن چنین خطرات و مشکلاتی رو تحمل کنند. ولی این مشکلاتی که شما الان عنوان کردی واقعا چیز مهمی نیستن.
    صحبتهای شما که ممکنه همسرتون در آینده سر شما منت بذاره و غرور شما جریحه دار بشه، بدترین حالته. که حالا اینم خیلی مورد مهمی نیست برای یه سال این طوری زندگی کنید ، عوضش ارزش داره که بقیه عمرتون رو جایی که دوست دارید زندگی کنید
    فکر نکنید با راحتی می تونید زندگی تون رو تغییر بدید و به اهداف بلند تون برسید

  14. کاربر روبرو از پست مفید بابک 1369 تشکرکرده است .

    Hadi68 (دوشنبه 12 اسفند 92)

  15. #19
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بابک 1369 نمایش پست ها
    به هر حال نباید فراموش کنی که هر موفقیت و پیشرفتی ، هزینه ها و سختی های خودشو داره
    الان مردم برای اینکه پاشونو بذارن یه کشور بهتر ، جون شون رو می ذارن کف دستشون و روی جون شون ریسک می کنن. با قایق های موتوری میرن سمت استرالیا و قبرس و ...
    توی اخبار هم که زیاد می شنویم هر از چند گاهی یه عده شون غرق میشن

    نمیگم حتما کارشون درسته، اما مردم برای اینکه برن یه جای بهتر زندگی کنن حاضرن چنین خطرات و مشکلاتی رو تحمل کنند. ولی این مشکلاتی که شما الان عنوان کردی واقعا چیز مهمی نیستن.
    صحبتهای شما که ممکنه همسرتون در آینده سر شما منت بذاره و غرور شما جریحه دار بشه، بدترین حالته. که حالا اینم خیلی مورد مهمی نیست برای یه سال این طوری زندگی کنید ، عوضش ارزش داره که بقیه عمرتون رو جایی که دوست دارید زندگی کنید
    فکر نکنید با راحتی می تونید زندگی تون رو تغییر بدید و به اهداف بلند تون برسید
    اما به نظر من آدم جونش را بذاره کف دستش، بهتر هست تا این که غرورش را بذاره کف دستش.

    شما یه لحظه فکر کن می خوای با دختری ازدواج کنی و بری توی خونه اش زندگی کنی و مخارجت را هم بده و .... مسلم هست که حس خوبی نخواهی داشت و از زندگی مشترکت لذت نمی بری.


    هادی عزیز،
    یه پیشنهاد براتون دارم.
    آیا امکانش هست بدون ازدواج برید و اون یکسال را روی پای خودتون بایستید و آماده بشید و سال بعد با اون خانم ازدواج کنید
    که این مسائل وابستگی مالی و رفتن به خونه ایشون و ... پیش نیاد؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  16. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    Hadi68 (دوشنبه 12 اسفند 92), واحد (یکشنبه 24 فروردین 93)

  17. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 شهریور 93 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1392-12-06
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    445
    سطح
    8
    Points: 445, Level: 8
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    25

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نمیگم حتما کارشون درسته، اما مردم برای اینکه برن یه جای بهتر زندگی کنن حاضرن چنین خطرات و مشکلاتی رو تحمل کنند. ولی این مشکلاتی که شما الان عنوان کردی واقعا چیز مهمی نیستن.
    بابک جان ، می دونم که اونجا وضعش از اینجا خیلی بهتره . شاید اگه ریسک هاشو بپذیرم و سختی هاشو تحمل کنم ، زندگیم از این رو به اون رو بشه ... ولی همش اینا نیست . احترام به نظر خانواده خودم که میگن باید دختر بیاد خونه شوهر (البته انتخاب آخر باخودمه) ، دلتنگی خانواده ام و دوری از اونا ، مشکلات بیکاری در اوایل حضورم تو اون کشور و ......... اینا همه برام مهمه . من اونو بخاطر خودش می خوام نه اینکه بخوام برم اونور آب

    هادی عزیز،
    یه پیشنهاد براتون دارم.
    آیا امکانش هست بدون ازدواج برید و اون یکسال را روی پای خودتون بایستید و آماده بشید و سال بعد با اون خانم ازدواج کنید
    که این مسائل وابستگی مالی و رفتن به خونه ایشون و ... پیش نیاد؟
    شیدا خانم، از پیشنهادتون واقعا ممنونم . تا حالا به اینش فکر نکرده بودم. روی این موضوع هم فکر می کنم و بیشتر تحقیق می کنم . امروز قراره یه صحبتایی با خانواده اش بکنم . خبرای جدیدی میگیرم و میام اینجا مطرح می کنم . مرسی


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:36 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.