به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 36 , از مجموع 36
  1. #31
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 اسفند 92 [ 21:13]
    تاریخ عضویت
    1392-10-16
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    224
    سطح
    4
    Points: 224, Level: 4
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 28 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دختر خوب وقتشه دیگه ازین فکرا دست بکشی . اگه دوسش داری براش تلاش کن . ببین ی زن همون قدر ک می تونه عامل مخرب زندگیش باشه می تونه سازنده همون زندگی باشه . الان داشتم با خودم می گفتم اگه همسرم بمن همچین حرفیو می زد من می بایست چکار می کردم ؟ حتی فکر کردنشم سخته . ولی من اگه باشم . تلاش خودمو می کنم ک ی روز پشیمون نشم ک بخوام حتی پیش خودم بگم مقصر من بودم ک همسرمو ب سمت خودم جذب نکردم .

    تو و همسرت جوونین . هزار امید و ارزو دارین . من الان خودم مثه شما عقدم و مشکلات دیگه ای دارم . خیلی سختی کشیدم ولی می خوام دوباره بسازم چیزی رو ک خراب شده حالا فرقی نمی کنه با دستای من خراب شده یا همسرم .من می خوام شروع کننده باشم . اول از همه هم می خوام رفتارای اشتباه خودمو درست کنم . تو هم همین طور . زنها قدرت خیلی زیادی دارن برای جذب یک مرد . از قدرتهای نهفتت استفاده کن . سورپرایزش کن . خوشحالش کن . حسهای جدیدی رو باش تجربه نکن . فقط یادت باشه خودتو کوچیک نکن . التماس نکن . همه کارهاتو با اعتماد بنفس انجام بده . نذار بفهمه کم اوردی . با انرژی باش. تیپ بزن . بخودت برس . خانمی با موقعیت شما باشه چرا باید احساس کمبود اعتماد بنفس کنه . هان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    شاید پیشه خودش فکر می کنه ازت سر باشه . خب تو هم ثابت کن اندازه خودت و موقعیت اجتماعیت هستی . اگه ببینه خانمش خانم بروزی هستش و ی سر و گردن از اونایی ک می بینه بالاتره چرا نباید عاشقت بشه .

    تلااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااش کن

  2. 2 کاربر از پست مفید عشق نوجوانی تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 10 فروردین 93), بی نهایت (سه شنبه 13 اسفند 92)

  3. #32
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 مهر 95 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1392-10-03
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    2,598
    سطح
    30
    Points: 2,598, Level: 30
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    25

    تشکرشده 20 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دیروز اینقد فکرای منفی تو سرم بود که یهو گوشیمو برداشتم و بهش اس ام اس زدم که اگه برات ممکنه فکراتو بکن و تکلیفمونو روشن کن.اینقد دارم عذاب میکشم و حسرت زندگی بقیه رو میخورم که دارم به جدایی فک میکنم و گاهی ارزو میکنم کاش میشد همه چی برگرده به عقب..(این حرف اصلا از ته دلم نبود فقط میخواستم واکنششو ببینم)شوهرم هم در جوابم کلی از رفتاراش عذر خواهی کرد و گف که جدا شیم که چیکار کنیم؟گف اونم داره از این وضعیت رنج میبره چون وقتی ازدواج کرده یه ایده آلی تو ذهنش بوده که من باهاش خیلی تفاوت دارم.گف همش دارم سعی میکنم خودمو با چیزایی که دیگه نیس و انتظارشو داشتم وفق بدم ولی بازم نمیدونم چرا اینجوری میشه؟
    ازش پرسیدم چی توی من نمیبینی؟چیو باید تغییر بدم ؟اما اصلا حرف نمیزنه .میگه گفتنش فایده ای نداره.فقط گف مثلا اعتماد به نفست پایینه.
    به نظرتون ایا باید پافشاری کنم رو این قضیه و همه دلایلشو بدونم یا اینکه کلا بیخیال این موضوع بشم و دیگه ازش چیزی نپرسم.تو این مدت حسم خیلی نسبت بهش بد شده حتی دوست ندارم باهاش یک کلمه حرف بزنم و بهش نزدیک بشم.

  4. #33
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 اسفند 92 [ 21:13]
    تاریخ عضویت
    1392-10-16
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    224
    سطح
    4
    Points: 224, Level: 4
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 28 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نفس جان ببخش ک دارم اینو می گم ولی می خوام ب این موضوع هم فکر کنی . اگه همسرت بهت گفته از روز اول نظرش همین بوده و بنا ب مصلحت و بزگترا و خلاصه این چیزا قبول کرده با شما ازدواج کنه راستش من فکر می کنم همسرت قبل از تو عاشق شده و الان شما رو داره با همون عشقش مقایسه می کنه . نمی دونم باید چی دیگه بگم شاید هنوز داره ب اون فکر می کنه و همش در حال مقیسه شما دو تاست نمی دونم شاید کسی دیگه ای تو زندگیش باشه . گفتن اینا برام سخته . ولی می بینم همه این پستهایی ک برات گذاشته میشه باز واقعا در برابر این آقا تاثیری نداره . نمی خوام دیگه بهت راهکار بدم . این پست آخریتو ک خوندم واقعا بهم برخورد . همسرت داره ب شما ظلم می کنه . حالا دقیقا می فهمم چرا اعتماد بنفست پایینه .

    ببین عزیزم ی قرار حضوری باش بذار . اگه گفت وقت ندارم اون قدر پا فشاری کن تا بیاد . توی فضای آزاد رو در رو . عکس العملشو حالت چهرشو می بینی . حرف دلتو بهش بزن . بهش بگو اگه خواهان تغییری و می خوای با من باشی باید ب مشاوره مراجعه کنیم . مسلما مشاوره تجربه های بیشتری داره . اگه نیاز ببینه میگه ادامه بدین اگه هم نبینه میگه جدا بشین . ببین چی می گه ؟

    اینکه میگه ن جدا نشیم الکیه ؟ نمی دونم چرا احساس می کنم می خواد شما رو خسته کنه . یا از سر خودش بازت کنه . این راحو جلوش بذار . جواب هر چی داد ک دیگه باید تکلیف خودتو مشخص کنی .

    شما بهترین روزای عمرت داره می گذره . خیلی ناراحت شدم

    بنظر من مردایی مثه همسر شما یک بودن بزرگ ب تمام لحظات تنهایی همسرشون بدهکارن . ب لحظاتی ک کنار همسرشون نیستن . نمی بینن . حس نمی کنن . واقعا متاسفم

  5. #34
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 مهر 95 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1392-10-03
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    2,598
    سطح
    30
    Points: 2,598, Level: 30
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    25

    تشکرشده 20 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بهم گف یعنی من اونقد بدم که تو به جداییمون فک کردی؟آخرشم گف تو بهم بگو چیکار کنم؟هر کاری و هر پیشنهادی بدی من انجام میدم.

  6. #35
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام نفس عزیز

    احساس کردم تاپیک زیر خیلی به دردت می خوره.به خصوص تاپیک هایی که در پست 16 پیشنهاد شده را حتما بخون.حتما می تونی در نظر همسرت زیبایی هایی را به نمایش بذاری که شاید خیلی از زنان زیبا نتونن.فقط باید یک سری سیاست بلد باشی!


    موفق باشی.

    امیدت را از دست نده.(اگه به دعا و متافیزیک معتقدی هر شب قبل از خواب سوره شمس را بخون! جایی خوندم که باعث جذابیت زن در نزد مرد میشه.اگه اعتقاد داشته باشی حداقلش اینه که اعتماد به نفست بالا می ره! و اینکه آدم فکر کنه زیبا و جذابه واقعا تاثیر گذاره!)


    - - - Updated - - -

    راستی نفس جان یه کلاس گریم حتما برو! اگه بلد بشی چه طوری خودت را آرایش کنی که بهت بیاد هم اعتماد به نفست بالا میره هم خوگل تر می شی.

    من نمی دونم منظور همسرتون از اینکه اعتماد به نفست کمه دقیقا چیه ولی من فکر می کنم دل همسرت ناز و عشوه زنانه می خواد.حتی من جایی خوندم که ناز و عشوه زنانه از زیبایی اندام خیلی برای مرد جذاب تر ست.تو او پست که گفتم یک تاپیکی معرفی کرده بودم.تو اینترنت هم بگرد .

    من همین الان برات یه سرچی کردم این اومد:


    حالا باز هم خودت بگرد و مطالعه کن.حتی به نظرم کتاب رازهایی در مورد مردان را بخر و بخون!


    - - - Updated - - -

    عزیزم فقط این یادت باشه که هر حسی نسبت به خودت داشته باشی به همسرت انتقال می دی!

    مثلا یک مشاوری می گفت: آقایون از دهان خانوماشون متوجه بعضی زیبایی هاشون می شن.یعنی این ما هستیم که حتی می تونیم معیار زیبایی همسرمون را تغییر بدیم!!!


    مثلا ممکنه یک خانومی جثه کوچیکی داشته باشه.نباید این خانوم پیش شوهرش بگه که من چقدر لاغرم و... یا اینکه ای کاش چاق تر می شدم...و با حالت ناراحتی در این مورد صحبت کنه.چون ذهن آقا این مساله را می گیره و بزرگش می کنه و جدی جدی براش یک عامل نازیبایی به نظر میاد.



    این خانوم باید پیش شوهرش از زاویه زیباتری به مساله نگاه کنه و اونو جلوه بده تا همسرش هم بتونه اونو زیبا ببینه.
    مثلا بگه: عزیزم چقدر خوبه که من کوچولو هستم و راحت تو بغلت جا می شم.این جوری حس می کنم یک تکیه گاه محکم دارم.یا چقدر راحت منو بلند می کنی.
    یا خانومی که قدش کوتاهه بگه: چقدر خوبه که می تونم وقتی روبرویت وایسادم سرم را روی سینه هایت قرار بدم.
    یا خانومی که قدش بلنده بگه:چقدر خوبه که وقتی بهت نگاه می کنم چشمانم رو بروی تو قرار می گیرد.این نگاه را خیلی دوست دارم.این طوری بوسه ...
    در ضمن من تو این مدت که توی تالار بودم فهمیدم که در زندگی زناشویی مهمترین چیزها برای یک زن ,عشوه و ناز کردن زنانه(حتی مهمتر از زیبایی!)؛سیاست شوهر داری؛کدبانویی و درک همسر و غرغر نکردن هست!
    علاوه بر موارد فوق:
    اگر آرایش و گریم هم بلد باشی و تو لباس پوشیدن سلیقه داشته باشی محاله که همسرت عاشقت نشه.
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه
    ویرایش توسط مصباح الهدی : سه شنبه 13 اسفند 92 در ساعت 21:22

  7. 3 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    anita1 (شنبه 17 اسفند 92), ژینا (جمعه 16 اسفند 92), نفس65 (چهارشنبه 14 اسفند 92)

  8. #36
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 مهر 95 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1392-10-03
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    2,598
    سطح
    30
    Points: 2,598, Level: 30
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    25

    تشکرشده 20 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    یه سوال؟ممنون میشم کمکم کنید.
    میخواستم بدونم به چجوری میشه به طرف مقابلت اینو القا کنی که اعتماد به نفس داری؟و خودتو قبول داری؟
    و اینکه حد تعادل تو محبت کردن به طرف مقابل چیه؟مخصوصا برای یکی مثل همسر من که تا حالا تو این مدت شاید یکی دو بار اظهار دوست داشتن اونم تو اس ام اس بهم کرده و اصلا اهل تعریف و تمجید هم نیس.و اینکه در طول روز اگه من زنگ نزنم و حالشو نپرسم اصلا ممکنه هیچ سراغی ازم نگیره.با اینکه من خیلی زیاد بهش ابراز محبت میکنم .


 
صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 تیر 93, 07:33
  2. تصور می کنم پدرم به خواهرم نظر داره!
    توسط رویای آرامش در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 105
    آخرين نوشته: جمعه 09 اسفند 92, 01:44
  3. همسرم با اونی که تصور میکردم خیلی فرق داره....
    توسط آسمونی ها در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 07 دی 92, 19:33
  4. تصورات غلط در ابتدای آشنایی و زندگی
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 اردیبهشت 88, 15:14
  5. تصورات غلط در ابتدای آشنایی
    توسط erfan25 در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 مهر 87, 12:13

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.