به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 36
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 13 تیر 93 [ 21:36]
    تاریخ عضویت
    1391-4-16
    نوشته ها
    73
    امتیاز
    1,489
    سطح
    21
    Points: 1,489, Level: 21
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 62 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    خانومی شما روز خواستگاری با هم صحبت نکردین؟
    به نظر من شوهر شما فکر کرده که اگه حقیقت رو بگه، شما درکش میکنی، چون تو رو آدم منطقی و عاقلی دیده... و نمیدونسته که با گفتن حقیقت چقدر روی روحیات شما تأثیر میذاره و اگه یه روز از ته دل هم بهت محبت کنه ممکنه باور نکنی...
    اول از همه اعتماد به نفست رو بالا ببر...
    و دوم اینکه سیاست های زنونه رو یاد بگیر...
    شیرین زبونی ، شوخی و خنده ، دلبری ، رو واسه همسرت یاد بگیر... یکم تغییر روش بده... اگه الان یاد بگیری واسه خودت توی زندگی به درد میخوره...
    بذار زندگیت با آرامش بگذره و بهش فرصت بده...
    و برای عروسی اصلا عجله نکن...
    ویرایش توسط anita1 : شنبه 10 اسفند 92 در ساعت 23:03

  2. 4 کاربر از پست مفید anita1 تشکرکرده اند .

    meinoush (یکشنبه 11 اسفند 92), shabahang. (چهارشنبه 29 اردیبهشت 95), she (یکشنبه 11 اسفند 92), میشل (یکشنبه 11 اسفند 92)

  3. #12
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 مهر 95 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1392-10-03
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    2,598
    سطح
    30
    Points: 2,598, Level: 30
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    25

    تشکرشده 20 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ما موقع خواستگاری فقط دو بار با هم صحبت کردیم البته بیشتر من حرف میزدم.اوایل نشون میداد راضیه.خیلی خوب رفتار میکرد.ولی بعدا گف از همون اول زیاد ازم خوشش نیومده و فک میکرده بعدا بهتر بشه.خونوادشم رو ازدواج ما پافشاری میکردن.حتی یه بار بهم گف بریم پیش مشاور اما بعدش گف از وقتی حرفامو بهت زدم بهتر شدم و نیازی به مشاوره نیس.نمیدونم اگه واقعا تلاش کنم رفتارمو باهاش اونجوری که میخواد تغییر بدم ایا ظاهر و قیافه ام براش عادی میشه یا نه؟حتی یه بارم ازم تعریف نکرده.وقتی خودمو با دوستام مقایسه میکنم میبینم با همه فرق داریم.شاید تو روز یه بار بیشتر بهم زنگ نزنه با اینکه الان ازش دورم.

  4. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 18 آبان 95 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1392-1-31
    نوشته ها
    326
    امتیاز
    4,077
    سطح
    40
    Points: 4,077, Level: 40
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,507

    تشکرشده 858 در 268 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    44
    Array
    سلام نفس عزیز
    خیلی ناراحت شدم مطالبت رو خوندم.یه نکته ی مهم توی این مسئله هست ،تظاهر کردن همسر شما ،اگه ایشون همون جلسات اول خواستگاری اعلام میکرد نپسندیده شما دچار کمبود اعتماد به نفس نمیشدی،منم اگه ازدواج کنم همسرم بهم بگه از اول نپسندیدمت ولی فکر کردم بعدا بهتر میشه و تظاهر کردم پسندیدم،میگم یا ثبات در تصمیم گیری و انتخاب نداره یا خیلی چیزهای دیگه...حتی اگه همسرت به خاطر خانواده ها قبول کرده باشه مثلا نمیتونستن روی حرف مادر و پدرشون حرف بزنن که دیگه این وضعیت قابل تامل تر از وضعیتهای قبلی هست. مشکل از شما نیست و خودت هم پشت چیزی پنهان نکردی که ایشون بپسنده بلکه همون چیزی که بودی رو نشون دادی،ولی همسرت دلش و عملش یکی نبود،قبل از هر واکنشی حتما همراه ایشون به یه مشاوره حضوری برید،چون حتما پیش مشاور حرفهای بیشتری میزنن که شاید با شما الان مطرح نکنن ولی تاثیرش رو در آینده ببینید.

  5. 5 کاربر از پست مفید asemaneabi222 تشکرکرده اند .

    Aras (یکشنبه 11 اسفند 92), meinoush (یکشنبه 11 اسفند 92), shabnam z (یکشنبه 11 اسفند 92), دختر بیخیال (یکشنبه 11 اسفند 92), روژان20 (یکشنبه 11 اسفند 92)

  6. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 شهریور 93 [ 22:45]
    تاریخ عضویت
    1391-7-27
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    1,865
    سطح
    25
    Points: 1,865, Level: 25
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    117

    تشکرشده 155 در 59 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    امیدوارم که هر چی زودتر مشکلتون حل بشه. پیشنهادم اینه که اول یه مشاوره برین و دوم اینکه چیزی که من متوجه شدم اینه که شما اعتماد به نفستون بر مبنای تعریف و تمجید دیگرون قرار گرفته و زمانی خودتون رو دوست دارین که دیگران دوستون داشته باشن. اولن اینکه تا زمانی که شما خودتون خودتون رو دوست نداشته باشین و برای خودتون احترام قائل نباشین کسی شما رو دوست نخواهد داشت و احترام هم نخواهد گذاشت پس اول خودتون رو دوست داشته باشین.
    نکته ی دوم هم بر میگرده به انتظارات شما از شوهرتون و ایشون از شما، چون همسر شما مطابق انتظارات شما ظاهر نمیشه شما سرخورده میشن مثلا توی پست قبلی تون گفته بودین توی یه روز شاید بیشتر از یه بار هم تماس نگیره،روحیات آقایون با خانم ها تفاوت داره بلاخره ایشون هم کاروزندگی داره و فکرش باید به چند جا باشه شما هستین کارش هست پدر مادرش هست فشار زندگی خلاصه زیاده شما هم درکش کنین و اینکه الان 9 ماهه که عقد کردین نباید انتظار داشته باشین مثه روز اول باهاتون برخورد کنن اگه قرار باشه روزی چند باز زنگ بزنه پس کی کار کنه؟ پس نکته ی دوم هم اینکه انتظاراتتون منطقی باشه.

  7. 4 کاربر از پست مفید newfolder تشکرکرده اند .

    meinoush (یکشنبه 11 اسفند 92), فرشته مهربان (دوشنبه 12 اسفند 92), نفس65 (یکشنبه 11 اسفند 92), میشل (یکشنبه 11 اسفند 92)

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 آبان 94 [ 00:50]
    تاریخ عضویت
    1392-7-10
    نوشته ها
    65
    امتیاز
    2,069
    سطح
    27
    Points: 2,069, Level: 27
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 51 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خانم.
    نمیدونم تاپیک منو خوندین یا نه. ولی من ونامزدمم مشابه شماییم با این تفاوت که ما برعکس شماییم یعنی نامزدم مثل شماست .اما نظر من:
    با توجه به تجربه ام باید بهتون بگم حرفای میشل واااااااقعا درسته.
    اگه اعتمادبنفست بیاد پاییتن تر همسرت سردتر میشه ودورتر وبا خودش میگه درست فکر میکردم ولی اگه اعتمادبنفستو ببری بالا برعکس عمل میکنه یعنی ایندو وابسته بهمم.
    من از جایگاهی مشابه همسرتون دارم حرف میزنم حتی اگه حس میکنید واکنشای همسرتون مصنوعیه (که شایدم اینطور نباشه)دلسرد نشید ادامه بدین ،
    این موفقیت به رفتارای شما بستگی داره وبه خود باوریتون.خودتونو به خودتون وهمسرتون ثابت کنید .
    بنظرم اگه به حرفای میشل عمل کنید نتیجرو میبینید اما زود دلسرد نشید .وقتی بااعتماد بنفس بالاتری حرکت کنید همه چیز عوض میشه بهتر میشه .
    ارزوی موفقیت دارم براتون

  9. 7 کاربر از پست مفید solyyy تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 10 فروردین 93), meinoush (یکشنبه 11 اسفند 92), mohammad6599 (سه شنبه 13 اسفند 92), toojih (یکشنبه 11 اسفند 92), فرشته مهربان (دوشنبه 12 اسفند 92), نفس65 (یکشنبه 11 اسفند 92), میشل (یکشنبه 11 اسفند 92)

  10. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 مهر 95 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1392-10-03
    نوشته ها
    44
    امتیاز
    2,598
    سطح
    30
    Points: 2,598, Level: 30
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    25

    تشکرشده 20 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تحصیلات هر دوی ما کارشناسی ارشده. .من 27 سالمه و ایشون سه سال از من بزرگترن.سطح خونواده هامون و فرهنگمون هم تقریبا یکیه.این نکته برام جالب بود که با وجود این همه شباهت ایشون یه بار بهم گف ما هیچ حرفی نداریم با هم بزنیم. تلفن ما در حد چند دقیقه خلاصه میشه.حتی حرفای مهم و چیزایی که به هردومون مربوط میشه رو عنوان نمیکنه.اینم بعد 9 ماه نیست،از همون اول همینجوری بودیم.یه مدت سعی میکردم من زیاد صحبت کنم و ازش سوال بپرسم اما خیلی بی حوصله جواب میداد.اصلا خودمم نمیفهمم چرا با هم اونجوری که باید راحت نیستیم.من زیاد ادم اجتماعی نیستم و یه کم طول میکشه تا با اطرافیانم راحت باشم.اما در صورت شناخت طرف مقابلم اصلا اینجوری نیست که ادم کم حرفی باشم یا حرفی برای گفتن نداشته باشم.الان به جایی رسیدم که با وجود اینکه قبلا واقعا بهش علاقه داشتم و دوست داشتم تمام وقتمونو با هم بگذرونیم،دیگه علاقه ای به با هم بودن و حتی حرف زدن باهاش رو ندارم.
    فک میکنم هم از نظر ظاهر و هم از نظر شخصیتی کلا قبولم نداره.هر روز که میگذره بیشتر از ادامه این زندگی دلسرد میشم.فک میکنم حسش هیچ وقت بهم عوض نمیشه
    ویرایش توسط نفس65 : یکشنبه 11 اسفند 92 در ساعت 16:12

  11. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 13 تیر 93 [ 21:36]
    تاریخ عضویت
    1391-4-16
    نوشته ها
    73
    امتیاز
    1,489
    سطح
    21
    Points: 1,489, Level: 21
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    43

    تشکرشده 62 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    روزی چند پیام عاشقانه براش بفرست بدون اینکه انتظار جواب داشته باشی ... کم کم رابطه ت رو ترمیم کن ... تا وقتی تو احساس بهتری پیدا نکنی ، نمیتونی در طرف مقابل احساس خوبی ایجاد کنی...

  12. 2 کاربر از پست مفید anita1 تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 10 فروردین 93), نفس65 (یکشنبه 11 اسفند 92)

  13. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 12 تیر 93 [ 18:53]
    تاریخ عضویت
    1392-11-08
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    498
    سطح
    9
    Points: 498, Level: 9
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    57

    تشکرشده 89 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم.
    تا باور نداشته باشی که میتونی مورد دوست داشتن همسرت واقع شی هیچی درس نمیشه، حتی به قول خودت اون هرکار میکنه فک میکنی ظاهر سازیه، خب شاید داره تلاشش رو میکنه و فیدبکی از شما نمیبینه، خودت رو قدرتمند ترین بدونف اینکه این قدر توانایی که هرمردی میتونه عاشقت بشه.
    از طرفی درکت میکنم چی میگی، یه دختر با کلی امید و آروز ازدواج میکنه و وقتی میبینه همسرش چنین حرفی میزنه ناراحت میشه خصوصا اینکه دوسش هم داشته باشه. دیگه هرکاری میکنه فک میکنی از روی ترسه یا جلوی بقیست و کوچکترین کارش رو هم منفی تلقی میکنی هرچند اون طفلکی هم شاید داره تلاش میکنه.
    کانال های ارتباطی ما با دیگران چشم و چهره و رفتار و کلام هست. به ترتیب تاثیرگذاری گفتم، مثلا همسر من اهل گفتن کلمات خیلی خوشگل و شعر و این چیزا نیست ولی عاشقانه نگاهم میکنه و این خیلی موثره. رابطه اسکین تو اسکین یا فیس تو فیس، موثره. پوست هم محبت رو انتقال میده، مثلا شب موقع خواب جدا نخواب و....
    وقتی همسرت صحبت میکنه خوب به حرفاش گوش بده، باید شنونده خوبی باشی.
    به همسرت نگو دوسم داری یا نه، این یعنی خودت رو ضعیف میدونی .
    خودت رو شکوفا بدون، از موفقیت هایی که داشتی بگو . من خودم همیشه پیش همسرم از اینکه مثلا فلان دانشگاه دارم درس میخونم یا فلان رتبه رو دارم غیرمستقیم میگم، اونم افتخار میکنه از طرفی به اونم پروبال میدم میگم ادم موفقی هست.
    ولی با همه اینا مواظب باش نشی یه بازیگر که داری نقش بازی میکنی واسه محبوبیت.
    با علاقه و عشق باشه، ارتباطاتت رو قوی کن، چون احتمالا شوهرت اجتماعی هست، همراهش باش. مردای اجتماعی دوس دارن خانومشون تو اجتماع باشه و همراهیشون کنه.
    گاهی هم کارهای خلاف عادت همیشه انجام بده.

    و در نهایت اینکه همین دوران عقد این مسئله رو حل کن و تمام تلاشتو بکن، یه تلاش دوجانبه .
    موفق باشی
    قدرتِ کلماتت را بالا ببر نه صدایت را؛
    این باران است که باعث رشد گلها میشود نه رعد و برق !!

  14. 5 کاربر از پست مفید mahtaaab تشکرکرده اند .

    meinoush (یکشنبه 11 اسفند 92), فرشته مهربان (دوشنبه 12 اسفند 92), نفس65 (یکشنبه 11 اسفند 92), میشل (یکشنبه 11 اسفند 92), رها70 (دوشنبه 12 اسفند 92)

  15. #19
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نفس جان،

    هر کس بنا به شرایط شخصی خودش تصمیم می گیره و امیدوارم جملات من ذهنتون را آشفته نکنه.
    سلی عزیز از تجربه خودش گفت. اما اشکال کار اینجاست که سلی زن است و همسر شما مرد. زنها و مردها در ارتباط عاطفی، دوست داشتن، دلبسته شدن و ... متفاوتند.
    نظر من این هست که اگر همسرتون اینقدر علنی و صریح اعلام کرده که به شما علاقه نداره، تلاش بی فایده است.

    مسیری که دوستان می گن، یک زن بسیار قوی و مستقل می خواد که قید همه مسائل دنیوی را زده و به درجه ای از بینش و نگرش به زندگی رسیده که برای خودش بتونه زندگی کنه
    و همینطور مردی که باز به همون درجه از توانایی برسه که بتونه در کنار زنی که دوستش نداره زندگی کنه و لذت ببره.

    اکثر ما آدمهای معمولی هستیم با تواناییهای معمولی. شخصیت اکثر ما تقریبا دیگه تغییر نمی کنه. تواناییها و ظرفیت های روحیمون زیر فشار مشکلات مختلف زندگی،
    این قدرت را نداره که بخواد هماهنگی و زندگی با کسی که دوستش نداریم را هم بهش اضافه کنیم.

    اگر واقعا هیچ راهی نداری، سعی کن خودت را قوی کنی و مستقل از شوهرت زندگی کنی و لذت ببری و فلان و بهمان ....
    اگر فکر می کنی راهی هست، راه بالا خیلی سخته. شاید موفق نشی. پس راه دوم را انتخاب کن.
    کسی که نه ماه گذشته و به شما علاقمند نشده بعد از این هم نمی شه.
    معذرت می خوام که اینقدر صریح حرف می زنم. ولی دوست ندارم خودتون را گول بزنید. اگر کشش و علاقه اولیه نباشه، چیزی برای تقویت وجود نداره.
    شما صفر را ضربدر هر چیز کنی باز هم صفره ...

    شاید به برهه ای از زمان موفق بشی این آقا را کمی جذب کنی، اما این را بدون که با هر فرصت و تلنگری، یادش می افته که دوستت نداشته و دلش با تو نیست.

    ببین عزیزم مردها در زندگی بارها هوس داشتن زن دیگری یا بودن با دختر دیگری ممکنه به ذهنشون برسه. بارها ممکنه جذب کسی بشن،
    اما وقتی یادشون می افته که خونه و زندگی دارند، زنی دارند که دوستش دارن و ... جلوتر نمی رن. ولی اگر علاقه ای نباشه، مقاومت در برابر این کششها براشون سخت می شه.
    پس یا مقاومت نمی کنه و می ره جلو
    یا اگر هم بخاطر اخلاقیات یا دین یا ... مقاومت کنه، سرخورده می شه، عصبی می شه، زندگی جفتتون را خسته کننده می کنه و ....

    کاش آقایون از نگاه یک مرد کمی واقع بینانه تر براتون پست می ذاشتند.
    حتما برو مشاوره. حتما حتما.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  16. 7 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    alireza35 (یکشنبه 11 اسفند 92), asemaneabi222 (یکشنبه 11 اسفند 92), meinoush (یکشنبه 11 اسفند 92), shabnam z (دوشنبه 12 اسفند 92), ژینا (دوشنبه 12 اسفند 92), نفس65 (یکشنبه 11 اسفند 92), رها70 (دوشنبه 12 اسفند 92)

  17. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 26 آذر 93 [ 20:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-13
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    1,059
    سطح
    17
    Points: 1,059, Level: 17
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    131

    تشکرشده 275 در 125 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خانم نفس،

    یک پسر که تجربه جنسی کمی داره ،معمولا در مورد یک دختر با اندام درشت و قد بلند کنجکاوی زیادی داره ، یا در مورد دختر هایی که روحیه پسرونه دارند ،،، تو ذهنش این هست که رابطه با یک دختر با اندام خاص مد نظر خودش ، خیلی لذت بخشه ،، اما بعدا در اثر تجربه به نتیجه ای غیر از این میرسه .

    شما درست برخورد کنید ، ایشون کم کم خودش را پیدا میکنه ،

    در مورد جلوگیری از این موضوع شما با نصیحت ، قهر و ... کار مفیدی نمیتونید انجام بدید و حس عدم خوشبختی به ایشون دست میده که برای زندگی مشترک شما مفید نیست.

    اجازه بدید خودش راهش را پیدا کنه .
    ویرایش توسط alireza35 : یکشنبه 11 اسفند 92 در ساعت 17:37

  18. 7 کاربر از پست مفید alireza35 تشکرکرده اند .

    meinoush (یکشنبه 11 اسفند 92), toojih (یکشنبه 11 اسفند 92), نفس65 (یکشنبه 11 اسفند 92), میشل (یکشنبه 11 اسفند 92), مدیرهمدردی (یکشنبه 11 اسفند 92), بی نهایت (یکشنبه 11 اسفند 92), روژان20 (یکشنبه 11 اسفند 92)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 تیر 93, 07:33
  2. تصور می کنم پدرم به خواهرم نظر داره!
    توسط رویای آرامش در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 105
    آخرين نوشته: جمعه 09 اسفند 92, 01:44
  3. همسرم با اونی که تصور میکردم خیلی فرق داره....
    توسط آسمونی ها در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 07 دی 92, 19:33
  4. تصورات غلط در ابتدای آشنایی و زندگی
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 اردیبهشت 88, 15:14
  5. تصورات غلط در ابتدای آشنایی
    توسط erfan25 در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 مهر 87, 12:13

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.